امروزه مدیران دریافتهاند که پرورش نیروی کارآمد و توسعه منابع انسانی راهی است که میتواند سازمانها را برای تحقق هر چهبهتر اهداف یاری کند. در این برهه از زمان مزیتی که سازمانها برای پیشی گرفتن از یکدیگر دارند، تنها کاربرد فناوری جدید نیست بلکه در ارتقای سازگاری و انطباقپذیری کارکنان با اهداف شغل و سازمان است. در دنیای امروزی، داشتن کارکنانی پرانرژی، خلاق امری ضروری است (ایراننژاد پاریزی، 1385).
دانیل گلمن (1995) معتقد است در محیط کار، هوش هیجانی نقش بارزتری در داشتن عملکرد مطلوب نسبت به سایر قابلیتها نظیر هوش شناختی یا مهارتهای فنی ایفا میکند؛ بنابراین با پرورش و رشد هوش هیجانی و قابلیتهای آن، هم سازمان و هم کارکنان از مزایای آن بهرهمند میشوند.
در سطوح رهبری و مدیریت عالی سازمان، 85 درصد قابلیتها برای کسب موفقیت به هوش هیجانی بستگی دارد تا به سایر تواناییهای فنی و شناختی. به همین دلیل، بنا به گفته وی؛ یک فرد فاقد هوش هیجانی حتی اگر بهترین دورههای آموزشی را در دنیا ببیند، نمیتواند یک رهبر سازمانی برجسته و موفق باشد (گلمن، 1995).
مطالعات نشانداده است یکی از مؤلفههای که هوش هیجانی بر آن تأثیرگذار است سازگاری شغلی است. سازگاری شغلی که اشاره دارد به آمادگی برای کنار آمدن با تغییرات در نقش، موقعیتها و شرایط کاری قابل پیشبینی و غیرقابلپیشبینی شغل که نقش به سزایی در هماهنگی اهداف کارکنان با اهداف سازمان ایفا کرده و سازمان را در محیط متلاطم کنونی کمک میکند (ساویکاس و پورفلی، 2012). در پژوهش حاضر تأثیر هوش هیجانی بر سازگاری شغلی بررسی میشود.
1-3 – ضرورت و اهمیت تحقیق
کار آیی و توسعه هر سازمان تا حد زیادی به کاربرد صحیح نیروی انسانی بستگی دارد. هرقدر شرکتها و سازمانها بزرگتر میشوند، بالطبع به مشکلات این نیروی عظیم نیز اضافه میشود. مدیران در ارتباط با مسائل گوناگون سعی در کنترل مداوم کارکنان خوددارند. تصور مدیران این است که وقتی شخصی در یک محل استخدام میشود، باید تمام شرایط آن سازمان را بپذیرد. بعضی از مدیران بر این مسئله که رضایت کارکنان را میتوان از طریق پاداش و ترغیب به انجام کار افزایش داد، پافشاری میکنند؛ اما بهراستی جهت اثربخشی بهتر در سازمان با در نظر گرفتن اینکه کارکنان در زیر فشار مالی به سر میبرند و بیشتر توجه و تمایل آنها به مسائل اقتصادی کار است، بهغیراز دادن پاداش و امکاناتی از این قبیل راههای دیگری وجود ندارد؟
یکی از موضوعات موردتوجه محققان در این زمینه افزایش ظرفیت روانی یا همان هوش هیجانی است. خانم سوزان دون (1973) میگوید: هیجانها میتوانند عامل کاهش بهرهوری، ضعف قضاوت، تصمیمگیری غلط، جذب کارکنان نامناسب، از دست دادن کارکنان لایق، بیانگیزگی کارکنان، فقدان کار گروهی و خود مدیریتی شوند و در عوض عامل افزایش بهرهوری، قضاوت صحیح، تصمیمگیری هوشمند، استخدام افراد شایسته و حفظ آنها، ایجاد انگیزه در دیگران، کار گروهی قوی و خود مدیریتی نیز محسوب شوند. مطالعات نشان میدهد؛ افزایش کلی هوش هیجانی در یک سازمان بر کارکنان رده پایین اثر مثبت میگذارد و موجب عملکرد بهینه مالی شده و همچنین منجر به افزایش تطابقپذیری کارکنان با شغل و قبول کردن نقشهای خود در سازمان میشود.
سازگاری یا ظرفیت سازگار شدن (انطباقپذیری)، توانایی بسیار مهم، در جهان متحول کنونی است. در حال حاضر تعریفهای متعددی از سازگاری در ادبیات علمی موجود است (موریسون و هال،2002; پلوی هارت و بلیز[10]، 2006; ساویکاس، 1997).
اکثر پژوهشگران موافقاند که انطباقپذیری به تغییرات و چگونگی برخورد با آن توسط افراد مربوط شده و به سازگاری افراد با محیط در حال تغییر گفته میشود.
تحقیقات نشان داده است که افرادی باهوش هیجانی بالا دارای عملکرد انطباقی بیشتری هستند (شات و همکاران، 2009)؛ که درنتیجه آگاهی بیشتر از احساساتشان و استفاده از ظرفیت بیشتر برای یکپارچهسازی تجربه احساسیشان بافکرها و عملهایشان دارد (برون و همکاران،2003; امرلینگ[12] وچرنیس[13]، 2003).
به نظر میرسد اکثر سازمانها جهت پیشبرد اهداف خود نیاز به همراهی کارکنان دارند و این مهم جزء با افزایش هوش هیجانی و همچنین سازگاری آنها با محیط شغلی امکانپذیر نیست. با توجه به مطالب عنوانشده، جهت بررسی موضوع مطرحشده، سازمان شهرداری که جزء ارکان مدیریت شهری کشور محسوب میشود و ازیکطرف به سازمانهای دولتی (وزارت کشور، استانداریها و …) و از طرف دیگر با شهروندان بهطور مستقیم و شورای شهر بهعنوان نمایندگان مردم در ارتباط است بهعنوان سازمان موردپژوهش انتخاب گردیده است.
1-4 – اهداف تحقیق
هدف اصلی: تحلیل تأثیرگذاری هوش هیجانی بر سازگاری شغلی کارکنان شهرداری یزد
اهداف فرعی:
- تحلیل تأثیرگذاری مدیریت احساسات خود بر سازگاری شغلی کارکنان شهرداری یزد.
- تحلیل تأثیرگذاری ادراک احساسات بر سازگاری شغلی کارکنان شهرداری یزد.
- تحلیل تأثیرگذاری مدیریت احساسات دیگران بر سازگاری شغلی کارکنان شهرداری یزد.
- تحلیل تأثیرگذاری استفاده از احساسات بر سازگاری شغلی کارکنان شهرداری یزد.
1-5- فرضیههای تحقیق
فرضیه اصلی: تحلیل تأثیرگذاری هوش هیجانی بر سازگاری شغلی کارکنان شهرداری یزد
فرضیههای فرعی:
- مدیریت احساسات خود بر سازگاری شغلی کارکنان شهرداری یزد تأثیر مثبت و معنادار دارد.
- ادراک احساسات بر سازگاری شغلی کارکنان شهرداری یزد تأثیر مثبت و معنادار دارد.
- مدیریت احساسات دیگران بر سازگاری شغلی کارکنان شهرداری یزد تأثیر مثبت و معنادار دارد.
- استفاده از احساسات بر سازگاری شغلی کارکنان شهرداری یزد تأثیر مثبت و معنادار دارد.
1-6- قلمرو تحقیق
زمانی: محدوده زمانی پژوهش از تابستان 1393 تا بهار 1394
مکانی: پژوهش حاضر در شهرداری یزد انجامشده است.
موضوعی: بررسی تأثیر ابعاد هوش هیجانی بر ابعاد سازگاری شغلی بین کارکنان شهرداری یزد.
1-7- روش تحقیق
این تحقیق ازنظر روش انجام پژوهش از نوع پیمایش و ازنظر محیط انجام پژوهش از نوع میدانی است. همچنین تحقیق حاضر ازنظر استراتژی پژوهش از نوع کاربردی، ازنظر هدف، توصیفی و ازنظر نوع رویکرد تحقیق، قیاسی است. بعلاوه این تحقیق ازنظر نوع بررسی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را کارکنان شهرداری یزد تشکیل میدهند. همچنین در این تحقیق برای انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری تصادفی در دسترس استفادهشده است.
Savickas
Golman
Jain
Puffer
Savickas
Porfeli
Morrison
Hall
Ployhart
Bliese
Brown
Emmerling
Cherniss
Emotional intelligence
Career adaptability
فرم در حال بارگذاری ...