جامعه ایران یکی از جوامع در حال توسعه است، سالهاست ایرانیان خواهان آزادی و عدالت در جامعه خود هستند، این خواسته را میتوان در رخدادهای سیاسی- اجتماعی ایران به وضوح مشاهده کرد، از انقلاب مشروطیت گرفته تا انقلاب اسلامی تا جنبش دوم خرداد و اتفاقات اخیری که بعد از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری( سال 1388) افتاد؛ همه بیانگر خواستههای آزادی خواهانه و عدالت خواهانه مردم ایران است. در این میان نقش نخبگان سیاسی در دستیابی به توسعه سیاسی بسیار حیاتی است. اگر بخواهیم در مقام مقایسه برآییم اهمیت نخبگان کشورهای درحال توسعه در فرآیند توسعه سیاسی، حتی از نخبگان کشورهای توسعه یافته نیز بیشتر است؛ اغلب این کشورها در شرایطی به دوران مدرن وارد شدهاند که فاقد امکانات داخلی در همراهی با این فرآیند بودند. چنین نقصانهایی، نخبگان سیاسی این کشورها را با فشارهای مضاعفی برای تغییرات داخلی و هماهنگی با این فرآیند که بعد جهانی هم دارد مواجه کرده است. به علاوه در این گونه جوامع امکانات تغییر به ویژه از نوع فرهنگی آن تقریبا” در انحصار نخبگان سیاسی است. بنابراین بررسی فرهنگ سیاسی نخبگان در جوامع در حال توسعه بسیار حائز اهمیت است، فرهنگ سیاسی نخبگان ” با ایستارها، احساسات و الگوهای رفتاری کسانی سرو کار دارد که در درون نظام سیاسی از طریق گردش کار ویژه استخدام سیاسی به نقشهای فعّالی دست یافتهاند و بر بروندادهای نظام تأثیری مستقیم دارند.”(لوسین پای و همکارن،161:1380)
رجوع به پژوهشهای پیشین و بررسی آنها، باعث میشود که این پژوهش بتواند از مباحث نظری آنها الهام بگیرد و از هم پوشانی پژوهش جلوگیری کند. در این زمینه یعنی بررسی فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی، پژوهشهای نسبتا” کمی در ایران انجام شده است، پژوهشهای انجام شده در زمینه فرهنگ سیاسی نخبگان در ایران را میتوان از لحاظ تاریخی به دو دسته کلی تقسیم کرد: 1- پژوهشهایی که فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسیِ قبل از انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار دادهاند؛ زونیس (1976) ، سید امامی (1376) ، قیصری ( 1380) و سراوانی ( 1383) را میتوان در این دسته قرار داد. 2- پژوهشهایی که فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسیِ بعد از انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار دادهاند؛ نصرتینژاد ( 1379)، ابراهیم آبادی ( 1384) و وردی زاده ( 1385) را هم میتوان در دسته دوم قرار داد. هریک از این پژوهشها به بررسی چرایی و چگونگی فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی ایران پرداختهاند. بعد از انقلاب اسلامی تغییرات عمدهای در ساختار نخبگان سیاسی به وقوع پیوست در حالیکه پژوهشهایی که به بررسی و نوعشناسی فرهنگ سیاسی نخبگان ایران بعد از این زمان پرداخته باشند، بسیار کم بوده است و باید به این نکته توجه کرد که این دسته از پژوهشها هم خالی از اشکال نیستند،
در این بخش تمرکز بر روی پژوهشهایی است که در زمینه فرهنگ سیاسی نخبگان سیاسی انجام شده است، البته پژوهشهای دیگری که در زمینه فرهنگ سیاسی ایران انجام شده است هم مورد بررسی و تقسیم بندی قرار گرفتهاند که میتوان این تقسیم بندی را در پی نوشت مطالب یافت(1).
این بخش با نگاهی بر کتاب نخبگان سیاسی ایران اثر ماروین زونیس (1971) آغاز شده است، این پژوهش در مورد نخبگان سیاسی ایران است که در زمان پهلوی دوم ( محمد رضا شاه ) تدوین شده است، زونیس در این کتاب فرضیه خود را اینگونه مطرح میکند: ” در جوامعی که فرآیندهای سیاسی آن در درون ساختارهای رسمی دولت کمتر نهادینه شده است، نگرشها و رفتار افراد پرقدرت، راهنمای قابل اعتمادی برای تغییر سیاسی محسوب میشود( زونیس،8:1971). هدف پژوهش زونیس این است که میخواهد روند رشد و توسعه سیاسی را در ایران از طریق تحلیل نقش نخبگان سیاسی بررسی کند. زونیس نخبه سیاسی را در ایران مفهومی تجربی و رفتاری میانگارد (همان:9). و کسانی را نخبه سیاسی میداند که هم از لحاظ سیاسی فعّالتر و هم از قدرت سیاسی بیشتری برخوردار باشند. او3000 نخبه سیاسی را در آن زمان شناسایی میکند که شاخص شناسایی این افراد قدرت آنها در تصمیمگیریهای سیاسی بوده است. از بین این 3000 نفر، 167 نفر را برای مصاحبه و انجام پژوهش انتخاب میکند، او ادعا میکند که مجموعه کوچکی از متغیرهای معنیدار ناشی از روابط درون فردی وجود دارند که جوهره سیاست ایران را تشکیل میدهند. زونیس از طریق مصاحبه با نخبگان، چهار اصل نگرشی را در بین آنها کشف میکند: 1- بدبینی سیاسی؛ 2- بی اعتمادی شخصی؛ 3- عدم امنیت آشکار؛ 4- بهره کشی میان فردی. این چهار اصل جهتگیری منش شناختی عمومی را به ما معرفی میکنند که زمینه رفتار نخبگان سیاسی را تعیین میکنند. زونیس در پژوهش گسترده خود در مورد نخبگان سیاسی در ایران به این نتیجه رسیده است که هر چه یک نخبه در نظام سیاسی ایران به مدت طولانیتر و بیشتر مشارکت دارد، عدم امنیت، بدگمانی و بی اعتمادی بیشتری هم از خود بروز میدهد. و براساس یافتههای او تلاقی این عوامل در میان اعضای نخبگان سیاسی پر قدرتتر، فعّالتر و مسنتر بالاتر از حد معمول پاسخ مجموع نخبگان است و دوباره یافتههای زونیس این گونه نشان میدهد، افرادی که به تازگی به درون مناصب نخبگی وارد شده و درون الگوهای آن اجتماعی شده و در سطوح سلسله مراتبی آن بالاتر رفتهاند، سطح بالاتری از بی اعتمادی، ناامنی و عدم تعهد را به نمایش گذاشتهاند.
به بیان دیگر زونیس استدلال میکند که هرچه اعضای نخبگان سیاسی بیشتر و بهتر فرهنگ سیاسی را پذیرفته باشند، از یک طرف آن نگرشهای سیاسی را که جهتگیری عام آنها را بهتر نشان میدهد بیشتر به نمایش میگذارند و از طرف دیگر این نگرشهای سیاسی نخبگان به بازتولید زیربنای آن خط مشیهایِ سیاسی میانجامد.
- 1. شمارههای داخل پرانتز مربوط به پینوشت مطالب میباشد و ما بقی شمارهها که داخل پرانتز نیستند مربوط به پاورقی میباشند.
The political Elite Of Iran.[2]
Marvin Zonis.[3]
فرم در حال بارگذاری ...