صنعت نفت، گاز و پتروشیمی طلایهدار توسعه صنعتی و فناوری کشور میباشند. این صنایع با سابقه تاریخی طولانی و گستردگی زیاد خود، نقش مهمی در توسعه ملی دارند و پایه اقتصاد کشور را تشکیل میدهند. دهها طرح کلان عمرانی در این صنایع توسط متخصصین و شرکتهای ایرانی، ثبت اختراعات و مقالات علمی متعدد در مراکز تحقیقاتی و ابسته به آن و مواردی از این دست گواه تلاشهای انجام شده در جهت توسعه فناوری در این صنعت است.
ایالات متحده امریکا، به عنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان و مصرفکنندگان و نیز دومین تولیدکننده نفت خام جهان از بزرگترین بازیگران عرصه انرژی جهان به شمار میرود. بنابراین سیاستها و اقدامات این ابرقدرت اقتصادی جهان تاثیرات قابل توجهی بر بازار جهانی انرژی و واردکنندگان و تولیدکنندگان عمده انرژی جهان بر جای خواهد گذاشت.
یکی از اقدامات ایالات متحده امریکا اعمال تحریم علیه کشورهای عمده تولیدکننده نفت از جمله ایران میباشد. این تحریمها اثرات بلندمدتی بر بازارهای انرژی جهان بر جای خواهد گذاشت.
در این فصل به بررسی روابط ایران، امریکا و شرکتهای بینالمللی و همچنین به بیان سطح تکنولوژی موجود درکشور ایران و لزوم رابطه این کشور با شرکتهای بینالمللی خواهیم پرداخت.
2-2- الزامات توسعه تکنولوژی در صنعت نفت
با وجود تلاشهای انجام شده در حوزه توسعه فناوری در صنعت نفت، الگوی غالب صنعت نفت کشور از ابتدا تا کنون، الگوی فروش منابع طبیعی با تکیه بر دانش، تکنولوژی و سرمایه خارجی یا به عبارت دقیقتر الگوی “منبع پایه یا بهرهبرداری” بوده است. این الگو تا کنون موانعی را در مسیر توسعه پایدار این صنعت ایجاد کرده و ادامه روند فعلی، میتواند به عنوان یکی از تهدیدات اساسی آینده در سطح این صنعت و همچنین در سطح ملی قلمداد شود.
چشم انداز بیست ساله کشور ، ایران 1404 را ایرانی برخوردار از دانش و تکنولوژی و اقتصاد آنرا اقتصاد دانشبنیان عنوان نموده است. تبعیت از این جهتگیری کلی در صنعت نفت ، مستلزم تغییر الگو از منابع پایه به سمت الگوی مبتنی بردانش و توسعه تکنولوژی است.
منابع دانش و آگاهی عبارتند از تکنولوژی، سازماندهی تکنولوژی و کاربرد آن، اطلاعات، آموزشها و مهارتها. ارزیابی تکنولوژی صنعت نفت و چگونگی تغییر جهت فرایندهای صنعت نفت از منابع پایه به دانش پایه از مباحث اساسی در آینده صنعت نفت خواهد بود.
مطالعه چشمانداز توسعه تکنولوژی در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی بر اساس نگرش انتقال از صنعتی منبعپایه یا بهرهبردار به صنعتی دانشپایه تنظیم شده است. در این کار روندهای موجود تکنولوژی و آینده آن در صنعت نفت، شرایط محیط ملی و چالشهای پیشروی آن مشخص میشود و بر این اساس چشم انداز مطلوب و سیاستهای لازم برای تحقق آن برشمرده میشود.
بررسی ساختار صنعت نفت در کشورهای مختلف جهان، دو الگوی مختلف توسعه را نشان میدهد. این دو مدل عبارتند از: الگوی توسعه مبتنی بر تولید مواد خام یا بهرهبرداری و الگوی مبتنی بر توسعه تکنولوژی. الگوی نخست عمدتا منابع پایه بوده و حول بهرهبرداری از مخازن نفت و گاز به وسیله تکنولوژی وارداتی و سرمایه خارجی متمرکز است. هدف اصلی از این الگو ، حداکثر سازی درآمد ناشی از فروش نفت خام و گاز طبیعی میباشد. اما الگوی دوم، مبتنی بر ایجاد قابلیتها و زیر ساختهای تکنولوژیکی به منظور بهرهبرداری بهینه از مخازن نفت و گاز و تبدیل این منابع طبیعی به محصولاتی با ارزش افزوده بالاتر و همچنین فروش تکنولوژی میباشد این مدل را میتوان الگوی دانش پایه هم نامید.
مطالعه صنعت نفت کشور نشان میدهد علیرغم تلاشهای انجام شده در این حوزه، الگوی توسعه این صنعت از مدل منبعپایه یا بهرهبرداری تبعیت میکند.
2-3- سطوح قابلیتهای تکنولوژیکی
غالبا تکنولوژی را به معنی ماشینآلات، دستگاهها و ابزار تولید به کار میبرند. این کاربرد رایج ، ما را از معنی درست این کلمه دور میکند. تکنولوژی توانایی تولید و تبدیل منابع به محصول و خدمات است. این توانایی نتیجه پیوند نظاممند مجموعهای از نرمافزارها و سخت افزارهاست که امکان تولید کالا و خدمات را فراهم میآورند. تعریف تکنولوژی به معنی توانایی نشان می دهد که تکنولوژی صرفا” ماشین آلات، کارخانه صنعتی یا ابزار تولید نیست بلکه قابلیت نرم افزاری است که به وسیله سازماندهی منظمی از مجموعه اجزاء خود ایجاد میشود.
صاحبنظران ، قابلیتهای تکنولوژیکی صنایع را به پنج سطح شامل:
- بهرهبرداری
- تعمیر و نگهداری
- ساخت و تولید
- طراحی و مهندسی
- تحقیق و توسعه
تقسیمبندی می کنند.
این قابلیتها را می توان در شکل زیر مشاهده نمود.
برای بهرهبرداری ، به حداقل توان تکنولوژیکی و مهارت نیروی انسانی نیاز است. اداره فعالیتهای بهرهبرداری نیز به سطح کمتری از توان مدیریتی نیاز دارد. اما هر چه به سمت قابلیتهای سطوح بالاتر حرکت شود ، برپیچیدگی فعالیتها افزوده شده و مستلزم توان تکنولوژیکی و مهارت انسانی بیشتری است . نکته مهم آن است که همزمان با حرکت به سمت بالای هرم، فعالیتها مستلزم مشارکت نهادهای بیشتری است و لذا مدیریت مناسب بر اینگونه فعالیتها، مستلزم دیدگاهی نظاممند است که تمام اجزای درگیر و روابط آنها را ملاحظه کند.
با توجه به رویکرد فوق میتوان تفاوت میان الگوی مبتنی بر ” دانایی و دانشپایه” و الگوی مبتنی بر ” منابعپایه ” را به نحوه بهتری به نمایش گذاشت. در هرم شکل 2-1، صنایعی که برآیند توان تکنولوژیکی آنها در زیر خط ترسیم شده باشد در زمره استفادهکنندگان یا بهرهبرداران از تکنولوژی دیگران تلقی شده و صنایعی که برآیند توان تکنولوژی آنها در بالای خط قرار گیرد، خالقان یا توسعهدهندگان تکنولوژی به شمار میروند.
سطوح قابلیتهای تکنولوژی با سطح درآمد و تولید ارزشافزوده از آن نسبت مستقیمی دارد. هر چه سطوح تکنولوژی در صنعتی ارتقاء پیدا میکند ارزش افزوده تولیدی هم بالاتر میرود. از این رو فعالیتهای طراحی و امور تحقیقاتی نقش مهمی در ارزشزائی تکنولوژی و خلق ثروت دارند.
کشورهای توسعه یافته غالبا سطوح عالی تکنولوژی را مورد توجه خاصی قرار میدهند. این کشورها از محل فعالیتهای سطوح عالی تکنولوژی درآمد زیادی کسب میکنند و در بسیاری از مواقع فعالیتهای سطوح پایین را با اخذ قیمت-های گزاف به کشورهای دیگری انتقال میدهند.
توسعه تکنولوژی هنگامی در یک صنعت شکل میگیرد که ساخت هماهنگی از این سطوح در آن نهادینه شود. زیرا این سطوح با یکدیگر ارتباط ارگانیکی دارند و شکلگیری ناقص آنها ساخت صنعتی وابستهای را رقم میزند که برای ادامه حیات خود محتاج بنگاههای توسعه یافته است.
نگاهی به وضعیت تکنولوژی صنعت نفت ایران بخوبی نشان میدهد که علیرغم پیشرفتهای بعد از انقلاب اسلامی و خصوصا سالهای اخیر و ورود به عرصه تعمیر و نگهداری ، ساخت و تولید و حتی در سطح محدود تری به عرصه طراحی و مهندسی ، کماکان سهم عمده توانمندی تکنولوژیکی صنعت نفت ایران در حوزه بهرهبرداری است.
- Economic Sanction
2.Barry E. Carter
- Iran & Libia Sanction Act
فرم در حال بارگذاری ...