امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی وتغییر درشیوه زندگی ،بسیاری ازافراد دررویارویی بامسایل زندگی فاقدتوانایی های لازم واساسی هستند وهمین امر آنان رادرمواجهه بامسایل ومشکلات زندگی آسیب پذیرکرده است .پژوهشهای بی شمارنشان داده است که بسیاری ازمشکلات بهداشتی درزمینه اعتیاد وسومصرف نشان دهنده سه عامل مرتبط با سومصرف مواد عبارتنداز :عزت نفس ضعیف،ناتوانی دربیان احساسات وفقدان مهارتهای ارتباطی.(مک دونالدو وهمکاران 1999به نقل ازخالدیان1391)
اعتیاد به مواد مخدر تهدیدی جدی برای ساختارهای فرهنگی ،بهداشتی،اجتماعی واقتصادی بوده وتعادل ،رشدوتوسعه جوامع رابرهم زده ومنابع بسیار انسانی ،اقتصادی واجتماعی رابه هدر می دهد.آمارهای منتشرشده ازسازمان های بین المللی ،بخصوص سازمان بهداشت جهانی ،کمیته جهانی کنترل موادمخدر وسازمان یونسکو حاکی ازافزایش فزاینده مصرف این مواد درسطح جهان است .همه منابع مورد بررسی بدون استثنا ابعاد مسله را فا جعه آمیز نشان می دهند .(رحیمی موقر،1375)
افرادی که درجامعه احساس عدم امنیت شغلی ،اقتصادی ،اجتماعی وروانی می نمایند ویا به دلیل فقروناداری توان برقرای روابط اجتماعی مطلوب ومناسب بااقوام وآشنایان ودیگران ندارند،آنان دیریازود خواسته یا ناخواسته ممکن است .اسیر مواد مخدر می شوند .(شیخاوندی1373)
مطالعات زیادی دلالت برآن دارند که بین عزت نفس ضعیف وسومصرف الکل ودارو رابطه وجود دارد.(سینگ1994به نقل ازعصمت پناه 1391)
این اصل ثابت شده است که همواره پیش گیری بهتروآسان ترازدرمان است .بنابراین پیشگیری بایدفراگیرباشد.پیشگیری بایدمعطوف بربهبود سلامت همه اعضای جامعه موردنظرماباشد.مبارزات پیشگیری نه تنها باید به کسانی که بیشترین آسیب پذیری رادارند بلکه بایدبه همه آن کسانی که بخشی ازمحدوده اجتماعی وهیجانی آنها نیزهستند توجه کند.(دهقانی،1372)
طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی انواع آسیب های روانی –اجتمایی ازجمله وابستگی های دارویی-اعتیاد)دراغلب جوامع به طور نگران کننده ای روبه افزایش می باشندکه باتوجه به اهمیت موضوع واقبال جامعه آموزشی نسبت به گسترش فرهنگ مواجهه منطقی بامشکلات ونیز تمرکزبرمداخلات پیشگیرانه ،درسالیان اخیر پژوهشهای متعددی درزمینه مهارتهای زندگی انجام گرفته است.ازطرفی دیگر مطالعات نشان می دهد که مداخله های درمانی مناسب می تواند به میزان بسیار بالایی،خطر رفتارهای پرخطر ازجمله اعتیاد پیش وپس از اقدام راکاهش دهد.(سازمان بهداشت جهانی 2006ترجمه طالبی) فراتحلیل پژوهش های انجام شده درحوزه مهارتهای زندگی درایران اثربخشی مهارتهای زندگی رانشان داده است.(کاکابرایی1391)گفته شده است که موثرترین برنامه پیشگیری ازمصرف دارو ومواد برنامه آموزش مهارت های زندگی است. با توجه به پژوهش(افشارنیا ،و همکاران 1380) می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای زندگی به عنوان یک عامل حفاظت کننده برای دانش آموزان در سالهای بعدی جهت پیشگیری از سؤمصرف مواد مخدر می باشد . (گرمن 2002)درپژوهشی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی برکاهش واسترس وافزایش پذیرش اجتماعی را نشان داده است.(بوتوین1997به نقل از رحمتی) درواقع آموزش مهارتهای زندگی نگرش مقابله ای به فرد می دهد که تاکنترل بیشتری برزندگی خودداشته باشد.(کینگه 1994،ترجمه محمد خانی ،1380)آموزش مهارتهای زندگی درپیشگیری ازمصرف مواد مخدر یک رویکرد تازه برای پیشگیری است که دروهله اول برعوامل عمده اجتماعی وروانی سوق دهنده به شروع مصرف مواد متمرکز است .تاکید عمده برنامه آموزش مهارتهای بررشد مهارتهای مهم شخصی واجتماعی است .برخی از مطالب این برنامه مربوط به آموختن مهارتهای عمومی زندگی نظیر ابرازوجود (مانندنه گفتن درخواست کردن وبیان قاطع حقوق اجتماعی خویشتن)وبرخی دیگرمستقیما مربوط به مساله مصرف مواد می باشد(عصمت پناه وهمکاران1391)
درتحقیقی که توسط خاکپور (1381)در رابطه با شیوه های نوین درپیشگیری ودرمان اعتیاد ازطریق آموزش مهارتهای زندگی ،برروی 242نفر (121نفر گروه آزمایش و121نفر گروه کنترل )انجام شد ،نتایج تحقیق نشان داد که اجرای برنامه آموزش مهارتهای زندگی اثرات بلند مدتی درپیشگیری از شروع مصرف مواد مخدر ویا گرایش به مواد مخدر راتاییدکردنند.ازسوی دیگر نقش فقروعدم ارضای نیازها درشکل گیری اعتیاد وسومصرف مواد اثبات شده است وجامعه مورد آموزش(کارگران) جز اقشار کم درآمد وضعیف محسوب میشوند .این مساله باعث می شود تا آنان توان تفکرمنطقی وتصمیم گیری اصولی را از دست بدهند ونتوانند مطابق میل خود بادیگران روابط ورفتار داشته باشند ودرنهایت بابرخورد بامعضل ومساله ای نتواند بصورتی منطقی حل وفصل نماید ودرنتیجه نه تنها بامشکل مبارزه نمی کنند بلکه مسائل رانادیده گرفته وآنها راتوجیه می نماید .ودرنهایت فقر اقتصادی موجب از بین رفتن وپژمرده شدن استعدادهای انسانی می شود .(شیخاوندی1373) به طور کلی مطالعات نشان دادند که آموزش مهارتهای زندگی قدرت سازگاری افراد را افزایش می دهد وافراد بهتر موانع ومشکلات موقعیتی رادر زندگی کنار می زنند(جفری2002)
کارگران شرکتی یکی از هدف هایی هستند که امروزه آسیب پذیری نسبت به مصرف مواد مخدر درآن هاپیش بینی می شود .این تحقیق به منظور پیشگیری این گروه از افراد جامعه وآموزش آنها ودرنهایت افزایش بهداشت روانی انجام خواهد گرفت که درپژوهشهای انجام شده دراین حیطه به این گروه از جامعه توجهی نشده است. به همین علت این پژوهش درپی این است که آیا آموزش مهارتهای زندگی درکاهش میزان گرایش به مواد می تواند اثربخش باشد.
-kop
فرم در حال بارگذاری ...