وبلاگ

توضیح وبلاگ من

رابطه طرحواره­های ناسازگار اولیه و مكانیسم­های دفاعی با رضایت از زندگی در دانشجویان

 
تاریخ: 27-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی
<p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">در چند دهه اخیر، استفاده از روش‌های توان‌بخشی شناختی برای کمک به بیماران آسیب مغزی رواج بسیار گسترده یافته است. توان‌بخشی شناختی، مجموعه ساخت یافته از فعالیت‌های درمانی طراحی شده برای آموزش مجدد حافظه و سایر عملکردهای شناختی فرد است که بر پایه ارزیابی و درک اختلالات مغزی و رفتاری بیمار می‌باشد (سیسرون و همکاران، 2005) توان‌بخشی حافظه، بخشی از توان‌بخشی شناختی است. این توان‌بخشی، توسعه استراتژی‌های شناختی و رفتاری را تسهیل می‌کند که هدفشان تأثیر مثبت در بهبود ساختاری و عملکردی مغز آسیب دیده و بهبود کیفیت زندگی فرد می‌باشد (ولترز، استاپرت، برندز و ون هیوگتن، 2010).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">به‌طور سنتی، توان‌بخشی حافظه بر آموزش بیماران در استفاده از کمک‌های درونی (مانند روش‌های یادیار، مرور ذهنی و تصویرسازی ذهنی) و روش‌های بیرونی کمکی به حافظه (مانند استفاده از دفترچه یادداشت) متمرکز شده است پیشرفت‌های فن‌آوری استفاده از پیجرها (ویلسون، امسلای، کوریک، ایوانز و واتسون، 2005) گوشی‌های تلفن همراه (وید و تروی، 2001)، رایانه‌های شخصی جیبی (کیم، بروک، دودز، بون و پارک، 2000)، ضبط صوت (وندن بروک و همکاران، 2000)، محیط مجازی (روز، 1999) و دستگاه‌های کمکی دیگر برای کاهش مشکلات برنامه‌ریزی و حافظه بیماران را تسهیل کرده‌اند.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">شواهد نشان می‌دهد توان‌بخشی شناختی برای درمان اختلالات شناختی بعد از صدمه به مغز مفید است (سیسرون و همکاران، 2005). همچنین فدراسیون اروپایی انجمن‌های عصب‌شناختی، توان‌بخشی شناختی را برای افراد مبتلا به صدمات مغزی اکتسابی توصیه می‌کند (کاپا و همکاران، 2005). برخی کارآزمایی‌های تصادفی کنترل‌شده (RCTs) اثربخشی توان‌بخشی شناختی پس از آسیب‌های مغزی را نشان داده‌اند. این مطالعات به‌طور عمده بر توجه، عملکردهای اجرایی، تمرکز و غفلت بصری، تمرکز داشته‌اند اما توان‌بخشی حافظه، به اندازه کافی مورد پژوهش قرار نگرفته است (روهلینگ، فاوست، بورلی و دمکس، 2009). بیشترین شواهد برای توان‌بخشی حافظه، گزارش طرح‌های تجربی تک موردی و آزمایش‌های بالینی کنترل‌شده است. چند مطالعه در این زمینه اثربخشی مداخلات توان‌بخشی را نشان می‌دهند. ویلسون و همکاران (2005) به بررسی یک وسیله کمک بیرونی به حافظه با نام نوروپیج پرداختند و نشان دادند که این دستگاه شرکت‌کنندگان را قادر به دستیابی به بیشتر هدف‌ها مربوط به حافظه می‌نماید. دورنهین و دهان (1998) گزارش دادند که بیمارانی که در برنامه‌های آموزشی حافظه شرکت داشتند به‌طور قابل‌توجهی بهتر از کسانی که در گروه شاهد شبه درمان قرار داشتند در انجام تکالیف حافظه عمل کردند، اما تفاوتی بین آزمودنی‌ها در حافظه روزمره مشاهده نشد. کاشل و همکاران (2002) گزارش داده‌اند که روش‌های یادیار به میزان قابل‌توجهی یادآوری تأخیری مواد کلامی را افزایش می‌دهند و خطاهای حافظه را کاهش می‌دهند. به هر حال مطالعات مروری سیستماتیک در مورد توان‌بخشی حافظه، برای حمایت یا رد اثر این برنامه‌ها یافت نشد (مجید، لینکلن و ویمن، 2002؛ دسنایر و لینکلن، 2008) این عدم وجود شواهد کافی، شاید تا حدودی به دلیل کمبود طراحی آزمایشی کنترل‌شده باشد و باعث شده است که یک فرا تحلیل که اخیراً انجام شده به این نتیجه برسد که “نتایج برای توان‌بخشی حافظه مخلوط و ضعیف هستند” (روهلینگ، فاوست و همکاران، 2009) این نویسندگان پیشنهاد کرده‌اند که لازم است محققان از اتکا به طرح‌های تک گروهی و تک مورد بکاهند و به سمت طرح‌های آزمایشی کنترل‌شده حرکت کنند (پتک، وندرلیندن و اشنایدر، 2010).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">از سوی دیگر، استفاده از نرم‌افزارهای رایانه­ای برای توان‌بخشی در طول دهه گذشته روز به روز افزایش یافته است. تعداد زیادی برنامه رایانه­ای برای توان‌بخشی یا بازآموزی شناختی منتشر شده است که ادعا می‌کنند همانند یا بهتر از روش‌های مداخله سنتی توان‌بخشی شناختی به بیماران کمک می‌کنند (برگمن، 2002؛ گونتکووسکی، مک دونالد، کلارک و راوی، 2002).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">از این گذشته تاکنون پژوهشی در مورد اثربخشی توان‌بخشی شناختی بیماران آسیب مغزی چه به‌صورت سنتی و چه به‌صورت رایانه­ای در ایران صورت نگرفته است بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تأثیر توان‌بخشی شناختی رایانه­ای بر عملکرد حافظه بیماران آسیب مغزی تروماتیک طرح‌ریزی و اجرا شد.</p><p><a href="http://33s.ir/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%b3%d8%a7%d8%ae%d8%aa-%db%8c%da%a9-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%b1%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86%d9%87%e2%80%8c%d8%a7%db%8c-%d8%aa/"><img class="size-full wp-image-587277 aligncenter” src="http://ziso.ir/wp-content/uploads/2020/10/thesis-paper-61.png” alt="پروژه دانشگاهی ” width="400″ height="170″ /></a></p><p><br /></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><h2 style="box-sizing: border-box; font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-weight: 500; line-height: 1.1; color: rgb(51, 51, 51); margin-top: 5px; margin-bottom: 5px; font-size: 20px; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">اهمیت و ضرورت پژوهش</h2><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">آسیب مغزی هزینه‌های بسیار زیادی (از طریق دست دادن کارایی، مرخصی‌های استعلاجی و بازنشستگی زودهنگام) و از طریق هزینه‌های غیر پزشکی (به عنوان مثال، تغییر محیط خانه یا محل کار و غیره) بر سیستم بهداشت و درمان و خانواده تحمیل می‌کند. علاوه بر این، مراقبت غیررسمی توسط خانواده و دوستان می‌تواند هزینه‌های زیادی بر افراد مبتلا، تحمیل نماید. آسیب مغزی اغلب موجب اختلالات فیزیکی، شناختی و عاطفی می‌شود که در زندگی مستقلانه دخالت می‌کند و در عملکرد روانی اجتماعی و حرفه‌ای فرد اختلال ایجاد می‌کند (اشمن، گوردون، کنتور و هیبارد، 2006) پیامدهای ضربه به سر به‌ویژه هنگامی که آن‌ها درمان نشوند، ناتوان کننده و بادوام، هستند، هدف از توان‌بخشی پس از آسیب مغزی بهبود عملکرد فیزیکی، شناختی و روان‌شناختی و همچنین کمک به افزایش استقلال فردی و بازگشت به اجتماع می‌باشد (سیسرون، موت، آزولای و فریل، 2004) توان‌بخشی شناختی اغلب درمان انتخابی برای انواع اختلال است اگرچه توان‌بخشی شناختی عملکرد شناختی و روانی اجتماعی به‌طور مستقیم­تر، هدف قرار می‌دهد. بهبود در عملکرد شناختی می‌تواند به‌طور غیر مستقیم به بهبود عملکرد فیزیکی منجر شود. به عنوان مثال، بهبود در حافظه ممکن است رعایت دستورات داروی را تسهیل نماید. همچنین اختلالات حافظه ممکن است بر شرکت و همکاری بیمار در سایر مداخلات توان‌بخشی تأثیر گذارد. ایمنی در این بیماران نیز می‌تواند به خطر بیفتد و آسیب‌پذیری آن‌ها را در خانه (به عنوان مثال، فراموشی خاموش کردن اجاق گاز)، در جامعه (به عنوان مثال، فراموش کردن قوانین جاده) و محیط کار (به عنوان مثال، فراموش کردن اسناد مهم) افزایش دهد؛ بنابراین مشکلات حافظه اثر مخربی بر بهزیستی روان‌شناختی فرد بیمار و اطرافیان دارد (اسکیل و ادواردز، 2001) و یافته‌ها و دستاوردهای این پژوهش می‌تواند به بهزیستی افراد دچار ضربه مغزی کمک کند.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><img loading="lazy” class="alignnone size-full wp-image-590086 aligncenter” src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Sociology-25.jpg” alt=” تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی” width="453″ height="320″ style="box-sizing: border-box; border: 0px; vertical-align: middle; height: auto; max-width: 100%; clear: both; display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;” /></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; co، بررسی رابطة بین طرحواره­های ناسازگار اولیه و       مكانیسم­های دفاعی با رضایت از زندگی در میان دانشجویان در نظر گرفته شد تا بدین ترتیب دانش مربوط به   این حوزه در ایران بسط و گسترش یابد.

 

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

     یانگ طرحواره­های ناسازگار اولیه را زیربنای بروز مشکلات و اختلالات روانشناختی و رفتارهای ناسازگارانه در انسان بر می­شمرد و معتقد است که این طرحواره­ها ناکارآمد و خود تداوم­بخش هستند. در طول زندگی با تحریف واقعیت فرد را وادار می­کنند تا بر مبنای الگوی ناسازگارانه آن­ها عمل کنند. همچنین یانگ بیان می­کند که این زیر­ساخت­های عمیق در اختلالات مزمن روانشناختی بسیار قوی عمل می­کنند و در نتیجه مانع از اثربخشی درمان­های کوتاه مدت شناختی-رفتاری کلاسیک در این نوع از بیماران می­شوند. لذا جهت درمان این مشکلات نیاز به رویکردی است که به تغییر و اصلاح این طرحواره­های سخت بپردازد. از دیدگاه یانگ “طرحواره­ها، باورهای عمیق و مستحکم فرد در مورد خودمان و جهان هستند و به ما می­گویند چگونه­ایم و جهان چگونه است” (یانگ و همکاران، 2003). نتایج نشان دادند که رابطه معناداری بین شدت اختلال شخصیت و طرحواره­های ناسازگار اولیه وجود دارد (لطفی و همکاران، 1386؛ نوردال و همکاران، 2005).

 

    همچنین طرحواره­های ناسازگار اولیه گوناگون، آسیب­پذیری خاصی را برای انواع آشفتگی­های روانشناختی و آسیب­شناختی شخصیتی ایجاد می­کنند (لطفی و همکاران، 1386). راهبردهای گوناگونی برای دور نگهداشتن افکار، غرایز و احساس­های غیر­قابل­قبول از آگاهی هشیار وجود دارد که به آن­ها مکانیسم­های دفاعی گفته     می­شود، این واکنش­های ناخودآگاه”من” در پیوستاری قرار دارند که از یک سو شامل مکانیسم­هایی می­شود که در بالاترین سطح سازگاری قرار دارند( اتمر و اتمر، 1994؛ ترجمه آرزومندی و بهشتی، 1387). مکانیسم­های دفاعی در حقیقت تحریف­کننده واقعیت هستند و میزان تحریف واقعیت در دفاع­های ناپخته و نوروتیک بیشتر از دفاع­های پخته است. هر چه میزان تحریف شناختی یک دفاع بیشتر باشد، به دنبال آن از میزان آگاهی هشیارانه کاسته شده و در نتیجه تلاش کمتری جهت مقابله با تحریف شناختی می­شود (برد، 2004). نیکل و ایگل (2006)؛ هه و همکاران، (2008) و راکتیک و همکاران (2009)، در مورد مکانیسم­های دفاعی افراد معتاد به این نتیجه دست یافتند که افراد معتاد از سبک­های دفاعی رشدنایافته و روان­رنجوری استفاده می کنند.

 

     در یک مطالعه طولی که توسط وایلنت صورت گرفت، استفاده از دفاع­های سازگارانه با سلامت روانی،  ثبات زناشویی، موفقیت کاری و رضایت از زندگی مرتبط بود (وایلنت، 1992). رایت و كروپانزانو (2000)       عوامل متعددی را در افزایش رضایت افراد از زندگی مطرح كرده­اند. این عوامل را   می­توان در دو دسته عوامل زیستی (نظیر آمادگی ژنتیكی و سلامت جسمانی) و عوامل اجتماعی- روانی (نظیر روابط اجتماعی مطلوب       و نیازهای روانی) طبقه­بندی نمود. یانگ آن دسته از طرحواره ها را که منجر به شکل گیری مشکلات  روانشناختی می­شوند، طرحواره­های ناسازگار اولیه می­نامد و معتقد است طرحواره­ها، به الگوی خود­تداوم­بخش  از خاطرات، هیجانات، شناخت­ها، حواس و ادراکات اطلاق می­شود که رفتارها را هدایت می­کنند. آن­ها   موضوعات ثابت و دراز مدتی هستند که در دوران کودکی به وجود می­آیند و به زندگی بزرگسالی راه می­یابند و   تا حد زیادی ناکارآمد هستند (یانگ، 1999؛ یانگ و همکاران، 2003). همچنین طرحواره­های ناسازگار اولیه   گوناگون، آسیب­پذیری خاصی را برای انواع آشفتگی­های روانشناختی و آسیب­شناختی شخصیتی ایجاد می­کنند   (لطفی و همکاران، 1386).

پروژه دانشگاهی

 

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

    نقش مهم طرحواره­ها در شکل­گیری و تداوم اختلالات روانی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است و به نقش این باورهای منفی عمیق، در اختلالات روانی چون وسواس فکری-عملی (هالند و همکاران، 2011؛ نویی و همکاران، 2010)، اختلال شخصیت خودشیفته (زیگلر-هیل و همکاران، 2011)، اختلال دو قطبی (هاوکه و همکاران، 2011؛ نیلسون، 2012)، افسردگی (وانگ و همکاران، 2010؛ ساکلی و همکاران، 2011؛ رنر و همکاران، 2012)، اختلالات خوردن (مولودی و همکاران، 2010؛ شایقیان و همکاران، 2011)، اختلالات جنسی (حقیقت منش و همکاران، 2010؛ کواینتا گامس، 2012)، سوءمصرف مواد (شوری و همکاران، 2012)، اضطراب و اضطراب فراگیر (حمیدپور و همکاران، 2011؛ کازینو، 2004) و اختلالات درد (ساریاهو و همکاران، 2011؛لینتون، 2010) اشاره شده است. به طور کلی نیز طرحواره­ها توانایی پیش­بینی نشانه­های سلامت عمومی را دارند (شهامت، 2010). پیشینه پژوهشی اشاره داشته که استفاده از سازوکارهای دفاعی رشدنایافته با خودمحوری، روانپریشی و اضطراب ارتباط دارد (رومنز و همکاران، 1999؛ هیبارد و همکاران، 2000؛ دیویدسون و همکاران، 2004؛  کرامر و تریسی، 2005؛ پارخ و همکاران،2010). نیکل و ایگل (2006)؛ هه و همکاران، (2008) و راکتیک و همکاران (2009)، در مورد مکانیسم­های دفاعی افراد معتاد به این نتیجه دست یافتند که افراد معتاد از سبک­های دفاعی رشدنایافته و روان­رنجوری استفاده می کنند.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

     تجربه شادمانی و رضایت از زندگی هدف برتر در زندگی افراد بشر به شمار می­رود؛ لذا افراد در تمام طول زندگی خود در تلاش برای دستیابی به آن هستند (هبنر، 2000). رضایت از زندگی، یکی از قدیمی­ترین و پایدارترین مسایل مورد بررسی در مطالعات دوران بزرگسالی است که عموماً به عنوان بررسی کلی از شرایط موجود، از مقایسه خواسته­های فرد تا دسترسی واقعی به آن­ها بیان می­گردد (بچولد، 2004). دینر معتقد است رضایت فرد از زندگی، از نگرش و ارزیابی عمومی وی نسبت به کلیت زندگی خود و یا برخی از جنبه­های زندگی همچون زندگی خانوادگی، شغلی، اوقات فراغت، درآمد و… منشا می­گیرد (دینر و پیوت، 2003). در واقع رضایت از زندگی بازتاب فاصله میان ایده­آل­های شخص و وضعیت فعلی او می­باشد و هر چه شکاف میان ایده­آل­های شخص و فرد بیشتر گردد بالطبع رضایتمندی وی کاهش خواهد یافت (زکی، 1386).

 

   لیوبومیرسکی معتقد است افرادی که رضایت از زندگی بالاتری دارند از شیوه­های مقابله موثرتر و مناسب­تری استفاده می­کنند، عواطف و احساسات مثبت عمیق­تری را تجربه می­کنند و از سلامت عمومی بالاتری نیز برخوردارند (لیوبومیرسکی و همکاران، 2005). بر اساس مطالعات مختلف به عمل آمده در زمینه رضایت از زندگی، عوامل مختلفی بر میزان رضایت از زندگی نقش دارند که از آن جمله می­توان به وضعیت تاهل (راکزک، اسپیرو، 2005)، جنس (سوزا و لیوبومیرسکی، 2001)، سن (بورگ و همکاران، 2006)، درآمد (ویگینز و بومن، 2000)، سطح تحصیلات (بالستروس و همکاران، 2001؛ سابیسی و هاگرن، 2005)، وضعیت سلامتی (اینال و همکاران، 2007)، رضایت از شغل (دولان و گاسلین، 2004)، وضعیت خانوادگی (هرولد، 2007)، رضایت از اوقات فراغت (آستروم و پرکینز، 2003) و… اشاره نمود. ممکن است چیزی برای شخصی رضایت را پدید آورد ولی همان چیز برای شخص دیگر رضایت را پدید نیاورد و حتی در بعضی موارد آن چیز باعث نارضایتی فرد شود. بنابراین احساس رضایت، احساسی ذهنی است که گاه امکان دارد حتی برای افرادی که در اجتماعات، صاحبان منزلت­های بالا و موفقیت هستند هم ضرورتاً به وجود نیاید. تحقیقات نشان داده تصور و ذهنیت افراد (نه واقعیت­های زندگی آنان) است که بیشترین تأثیر را در زندگیشان دارد (محمدخانی به نقل از قنبری و کدخدازاده، 1388). امروزه بررسی وضعیت روانشناختی دانشجویان در همه فرهنگ­ها و کشورها از اهمیت خاصی برخوردار است. با توجه به نقش طرحواره­ها و مکانیسم­های دفاعی در بهداشت روانی و در نتیجه رضایت از زندگی دانشجویان، این متغیرها بیش از متغیرهای دیگر مورد توجه بوده است.lor: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">&nbsp;</p>
 


فرم در حال بارگذاری ...

« روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-2 (MMPI-2RF)رابطه ابعاد معنویت و کمال گرایی با کنترل خشم و تنیدگی در دانشجویان علوم … »