شهرها عامل اصلی ایجادکننده ناپایداری در جهان به شمار میروند و درواقع پایداری شهری و پایداری جهانی هر دو مفهومی واحد هستند، بر این اساس با توجه به پیچیدگی ذاتی شهرها و ابعاد مختلف تأثیرگذاری آنها، شناخت عوامل اصلی برای دستیابی به پایداری شهری ضروری به نظر میرسد. با توجه به اینکه پیامدهای زیانبار توسعه، تابعی از متغیرهای جمعیت، سرانه و الگوی مصرف است، شهرنشینان عامل تعیینکنندهای در این پیامدهای جهانیاند. امروزه جمعیت شهرنشین جهان از مرز 50 درصد عبور کرده است و سرانه مصرف در شهر بهمراتب بیش از روستا است. الگوی مصرف شهرنشینان نیز در مقایسه با الگوی مصرف روستاییان با طبیعت سازگار نیست. در حال حاضر حدود 20درصد جمعیت جهان که در کشورهای توسعهیافته زندگی میکنند، حدود 80 درصد منابع جهان را مصرف میکنند. در این کشورها 80 درصد جمعیت شهرنشین هستند که این مسئله به معنای مصرف حداقل 64 درصد منابع جهان در این شهرهاست. اما در مقابل از حدود 80 درصد جمعیت جهان که در کشورهای توسعهنیافته زندگی میکنند تقریباً 40درصد شهرنشیناند که سطح آنها تنها به 12درصد منابع جهان میرسد. با رشد و گسترش بیشازاندازه شهرها و افزایش جمعیت آنها بعد از انقلاب صنعتی، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی نظیر: مشکلات ، آلودگی، فرسایش خاک، تخریب جنگلها، ترافیک، مسکن نامناسب، فقر، شکاف طبقاتی و… در شهرها به وجود آمد. در دهه 1990در واکنش به این مسائل نظریه توسعه پایدار شکل گرفت که بر مواردی نظیر عدالت اجتماعی، بهرهبرداری بهینه از مواهب طبیعی برای حال و آینده، جلوگیری از تخریب محیطزیست شهری و… تأکید میکرد. توسعه پایدار شهری نیز بهعنوان شاخهای مهم در این مفهوم پدیدهای با ابعاد گسترده و پیچیده است که در رشد و تکوین شهرها، عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و اکولوژیکی را موردتوجه قرار میدهد. موضوع نظریه توسعه پایدار شهری، نگهداری منابع برای حال و آینده از طریق استفاده بهینه از زمین و واردکردن کمترین ضایعات به منابع تجدید ناپذیر میباشد.
شهر پایدار یا بوم شهر به دلیل استفاده اقتصادی از منابع، اجتناب از تولید بیشازحد ضایعات و بازیافت آنها تا حد امکان و پذیرش سیاستهای مفید در درازمدت قادر به ادامه حیات است. شهر پایدار در مقابل شهرهای نوگرا است. از ویژگیهای شهر نوگرا حجم زیاد ورودی (انرژی، مصالح و آب) در مقابل حجم زیاد خروجی (ضایعات، آلودگی و پساب) است، اما شهر پایدار دارای ورودی و خروجی با مشخصه فرآیند بازیافت است، به نظر اشمیت دراکسین، در متن جهانیشدن، بعید است شهر پایدار موضوعی مستقل باشد. او ضمن تمایز شهر پایدار از شهرنشینی پایدار، اصطلاح اخیر را سبک زندگی همراه با برخورداری در بسیاری از شهرهای توسعهیافته میداند، که درنتیجه کار و زندگی افرادی دیگر در کشورهای درحالتوسعه است، او شهرنشینی پایدار را یک فرایند میداند(ساسانپور ،97:1390). بر اساس شاخص های پایداری آن چه که یک شهر خوب باید داشته باشد عبارت است از : محل زندگی و کار مناسب، درآمد معقول ،حمل و نقل و ارتباطات و دسترسی به خدمات و تسهیلات و… است یک شهر پایدار شهری است که خوب طراحی شده باشد و از نظر کالبدی قابل تجسم، از نظر زیبایی شناسی مطبوع باشد این شهر عاری از تصادفات بزهکاری و سرو صدا میباشد(همان:161).
تا قبل از قرن بیستم بهندرت بحثی از شهر با زمینه پایداری میشد و شهر تنها بهصورت عاملی دارای سهم در محیطزیست مطرح بود. ردپای بومشناختی یکی از نظریاتی بود که پایداری در شهر و منطقه پشتیبانیاش را مطرح کرد و ازاینپس در ادبیات توسعه پایدار، بحثی از پایداری شهر نیز به میان آمد.
ردپای بومشناختی یکی از مهمترین ابزار اندازهگیری پایداری مکانهای خاص یا سبکهای زندگی است که ویلیام ریز استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا و شاگردان و دانشآموختگان این دانشگاه اجرا کردند. این مدل با تبدیل نیاز به منابع و آلودگی به زمین موردنیاز برای جبران آنها معیاری مناسب برای ارزیابی آثار زندگی مدرن فراهم میکند. این آثار میتوانند برای افراد شهر، مناطق و کشورها موردمحاسبه قرار گیرد (ارجمند نیا، 1379 : 32 ). ردپای بومشناختی رویکردی است که سنجهی مداخله در طبیعت را نشان میدهد. این روش، به ارزیابی تأثیر انسان بر محیط میپردازد و نشان میدهد میزان بار و فشار وارده بر طبیعت چقدر است. این روش منطقه پشتیبانی پایداری هر سکونتگاه انسانی را با آن سکونتگاه برآورد میکند. این برآورد نشان میدهد که چه مقدار از سطح زمین و دریاها دارای قدرت تولید طبیعی برای پاسخ به نیازهای حیاتی و سبک زندگی ساکنان آنها، نیاز است (Wheeler and Beatieey,2004:211).
امروزه شاخص ردپای بومشناختی در بسیاری از کشورهای جهان در سطوح ملی و محلی استفاده میشود. شاخص هایی نظیر مصرف انرژی در بخش های مختلف، کالا و خدمات و مدیریت ضایعات، جابه جایی و حمل ونقل، مدیریت آلودگی، غذا و مسکن. محاسبه میزان مصرف در هر کدام از این بخش ها و محاسبه معادل زمین مورد نیاز برای تامین نیاز ساکنین در هر بخش متغیر هایی است که در در روش ردپای بوم شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد این شاخص ها بهطور روشنی نشان میدهد که در کدام ناحیه و کجا بر منابع طبیعی فشار وارد میشود.
ردپای بومشناختی از دو منظر میتواند شاخص پایداری محسوب شود، نخستین اینکه ردپای بومشناختی هزینههای بومشناختی تأمین کلیهی کالاها و خدمات جمعیتی مصرف انسان را محاسبه میکند و نشان میدهد که مردم نهتنها بهصورت مستقیم برای تولیدات کشاورزی، احداث جادهها، ساختمانسازی و غیره به زمین نیاز دارند بلکه بهطور غیرمستقیم نیز کالا و خدمات موردنیاز انسان نیز از زمین تهیه میشود. از این منظر ردپای بومشناختی میتواند جهت بیان هزینههای پنهان بومشناختی جمعیتها و فعالیتها بهکاربرده شود. دوم اینکه تعبیر ردپای بومشناختی بهعنوان شاخص پایداری، منجر به معرفی ایده “ظرفیت تحمل” و یا “ظرفیت برد” شده است. ظرفیت برد در بومشناختی عبارت است از”حداکثر جمعیتی که زمین میتواند نیازهای آنها را بهطور نامحدود تأمین کند” این موضوع که زمانی که جهت توزیع جمعیت بر اساس منابع بومشناختی استفاده شود، نسبتاً صحیح و دقیق است(MC Donald et al 2004 :50).از دیگر مفاهیمی که در روش ردپای بوم شناختی بر آن تاکید می شود فضای بوم شناختی می باشدکه این فضا شامل زمینهای حاصلخیز و دریاهای مولد و مزارع و مزارع پرورش ماهی میشود. فضای بومشناختی زمین و یا آبی است که نیازهای مصرفی جامعه را تأمین کرده، یا آنکه آلایندههای آنها را جذب میکند. (Ecological Footprint Atlas: 2010, 23) شهرهای ایران مانند سایر شهرهای جهان با مشکل افزایش جمعیت روبهرو هستند که این امر فشار فزایندهای را بر منابع مانند آب، زمین و انرژی موجود وارد نموده است و باعث تخریب شدید محیطزیست شهرها شده. این شرایط کاهش تولید محلی، افزایش شکاف طبقاتی و کاهش توانایی اداره زندگی در شهرها، افزایش حجم ضایعات شهری، افزایش انرژی مصرفی و ساختار اجتماعی نامتعادل را سبب شده و زمینه ناپایداری شهری را فراهم کرده است. در این میان شهرستان اصفهان نیز با جمعیتی حدود 2174172 در سرشماری سال 1390 بهعنوان یکی از شهرستانهای مهم که در مرکز ایران قرارگرفته است با این مسائل روبهرو است، و به نظر میرسد توان بومشناختی آن قادر به پاسخگویی به نیازهای کنونی شهروندان اصفهان را ندارد. بنابراین هدف این پژوهش ارزیابی پایداری شهری در شهرستان اصفهان با استفاده از روش ردپای بومشناختی است. لذا این پژوهش بر آن است تا به سؤالهای زیر پاسخ دهد:
- در حال حاضر فضای بومشناختی شهرستان اصفهان در چه سطحی از پایداری قرار دارد؟
- توان بومشناختی شهرستان اصفهان در برآوردن نیازهای ساکنین آن چگونه است؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق :
همانطور که گفته شد یکی از مهمترین آثار توسعه کنونی، رشد شتابان شهرنشینی و شیوه زندگی انسان امروز است. افزایش افسارگسیخته جمعیت به همراه نسبت روزافزون شهرنشینی و شیوه مصرفگرایی پیامدهای زیانباری بر محیطزیست شهری اعمال کردهاند. امروزه شهرها درروند توسعه روزافزون خود دارای یک جریان دوسویه هستند که ازیکطرف مواد و انرژی به آنها وارد و از طرفی زباله و ضایعات از آن خارج میشود و این شهرها بهعنوان الگوی برتر زندگی، فقط ظرفیت حامل مناطق پشتیبانیشان را مصادره میکنند.آنچه مسلم است از دو دهه پیش برخی صاحبنظران به پیامد این ناهنجاری اشارهکرده و راههایی را برای آن مطرح نمودهاند که همگی به جهت چارهجویی برای رهایی از محیطهای ناپایدار بودهاند. با توجه به اینکه جهان هرروز شهریتر میشود، شناخت راههای بهبود محیطزیست شهری برای جذاب و سالمتر نمودن شهرها برای زندگی در آینده و کاهش آثار نامطلوب آن بر محیط اهمیت پیدا میکند. علاوه بر اینها تشدید بحرانهای زیستمحیطی نظیر آلودگی آب، خاک و هوا در سالهای اخیر و تخریب و تغییر کاربری اراضی پیرامون شهرها و ضرورت تغییر نگرش مدیران شهری در خصوص مسائل شهری و… ازجمله مواردی اند که ضرورت انجام این پژوهش را فراهم میآورند
1-4- اهداف تحقیق :
هدف اصلی این تحقیق بررسی پایداری شهرستان اصفهان با روش ردپای بومشناختی میباشد که این هدف در چارچوب اهداف اختصاصی زیر پیگیری میشود:
- بررسی وضعیت کنونی فضای بومشناختی شهرستان اصفهان
- بررسی توان بومشناختی شهرستان اصفهان در برآوردن نیازهای ساکنین آن
- ارائه راهکارهایی جهت کاهش ردپای بومشناختی و ارتقاء سطح پایداری شهرستان اصفهان
Smith Drakakis
William Rees
University of British Columbia
قیمت :37500 تومان
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت serderehi@gmail.com
فرم در حال بارگذاری ...