سازمانها یکی از مهمترین ارکان جامعه مدرن و رفاهی هستند که بیشتر زندگی ما را تحت سلطه خود قرار داده و نظامهای اقتداری ایجاد کرده اند که پیوسته رفتار ما را مقید میسازند. سازمانها در زندگی انسان معاصر نقش اساسی را ایفا میکنند. جوامع امروز، جامعههایی سازمانیاند و به عبارت دیگر، فعالیتهایی که تولید، تحصیلات، کار و تفریح، رشد و مرگ ما را احاطه کردهاند، اغلب توسط یک محیط سازمانی تنظیم می شوند و یا تحت تأثیر آن قرار میگیرند. (احمدی، 11:1386)
سازمان تجمع بزرگی از افراد است که بر اساس روابط غیر شخصی اداره میشود و برای رسیدن به هدفهای معین ایجاد گردیده است. سازمانها اکثراً از پیش طرح شدهاند، با توجه به هدفهای معینی ایجاد گردیده و در ساختمانها یا محیطهای فیزیکی که مخصوصاً برای تحقق آن هدفها ساخته شده، جای داده شده اند. (همان منبع)
سازمان تامین اجتماعی به عنوان ابزاری کارآمد برای تحقق عدالت اجتماعی، متضمن امنیت ملی و بازویی کارآمد برای تامین رفاه و حمایت از نیروی کار کشور است و تامین اجتماعی پیش شرط شروع هر برنامه توسعه و ابزار کلیدی در هر برنامه و هدفی اساسی برای تحقق هر برنامه توسعه است، زیرا نیازها و خواستههای اساسی عموم مردم جامعه را در بخشهای بیمهای و حمایتی در برمیگیرد. (پناهی، 1385: 30) ایجاد و توسعه سازمانهای تامین اجتماعی و یا نهادهای حمایتی در جوامع امروزی پاسخی است به نیاز ایمنی و سلامتی انسان، که پس از نیازهای فیزیولوژیک، در سلسله مراتب مازلو در مرحله دوم اهمیت قرار دارد.
با نگرش دقیق به سیستمهای سازمانی، در مییابیم که انسان مهمترین عامل در رسیدن به اهداف سازمانی است، زیرا این انسان است که با افزایش وفاداری و تعهد میتواند کمیت و کیفیت کار را ارتقاء دهد و با ارائه طرح ها و به کارگیری خلاقیت، هزینهها را کاهش دهد و تغییر ایجاد کند. از اینرو با شناخت عوامل تاثیرگذار بر میزان تعهد و وفاداری کارکنان و برنامهریزی صحیح برای آنها، می توان در جهت بهبود عملکرد سازمان گام برداشت. (فناکاربحری،2:1387)
امروزه یکی از شاخصهای میزان موفقیت و بالندگی سازمانها نسبت به هم، توانمندسازی نیروی انسانی و متعاقب آن تعهد و وفاداری آنان نسبت به سازمان است که باعث میشود افراد وظایف محوله را با کیفیت بالاتری انجام داده و از حداکثر توان خود در جهت تحقق اهداف سازمان بهرهگیرند. یکی از متغیرهایی که میتواند در تحقق اهداف سازمانی نقش اساسی ایفاد کند، تعهد سازمانی است.
تعهد سازمانی را میتوان به طور ساده اعتقاد به ارزشها و اهداف سازمان، احساس وفاداری به سازمان، الزام اخلاقی، تمایل قلبی و احساس نیاز به ماندن در سازمان تعریف کرد، که بر پایه دیدگاه آلن و میر برای آن سه مولفه در نظر گرفته شده است :
- تعهد عاطفی؛ این بخش از تعهد سازمانی، به عنوان تعلّق خاطر به یک سازمان که از طریق قبول ارزشهای سازمانی و نیز به وسیله تمایل به ماندگاری در سازمان مشخص میگردد، تعریف می شود.
- تعهد تکلیفی یا هنجاری؛ این تعهد به عنوان یک وظیفه درک شده برای حمایت از سازمان و فعالیتهای آن تعریف میشود و بیانگر احساس دِین و الزام به باقی ماندن در سازمان است؛ که افراد فکر میکنند ادامه فعالیّت و حمایت از سازمان، دینی بر گردن آنهاست.
- تعهد مستمر؛ ناشی از درک افزایش یافتن هزینههای از دست رفته در یک سازمان است. هزینههای از دست رفته عبارت است از مخارج یک فعالیت یا پروژه که قابل بازیافت نباشند. بنابراین اگر کسی دارای تعهد مستمر باشد، نسبت به افزایش چنین هزینههایی حسّاس خواهد شد. تحقیقات نشان داده است که کارکنان علاقهمند و وفادار به سازمان عملکرد و بهرهوری بالاتری دارند، تمایل به ماندگاری آنها در سازمان بیشتر است، کمتر غیبت می کنند، از انگیزه بالاتری برخوردارند و موافقت و همراهی آنان با تغییرات سازمان بیشتر است. بدین ترتیب، سازمانها میتوانند با شناخت میزان تعهد سازمانی کارکنان خود و تغییر در عوامل موثر بر آن اهداف مورد نظر سازمان را تحقق بخشند. لذا بررسی عوامل موثر بر تعهد سازمانی کارکنان در سازمانها ضروری بنظر میرسد. یکی
- از مهمترین عواملی که بر سطح انگیزش کارکنان تاثیر میگذارد، ساختار کار آنان است این که آیا کار خواسته و نیازهای فرد را در نظر میگیرد؟ آیا نیازهای اساسی فرد از طریق کار ارضاء میگردد؟ پاسخ به این گونه سوالات بر کیفیت انگیزشی مشاغل به ویژه بر میزان تولید و بازدهی فرد بسیار موثر میباشد. عدم ارضای نیازهای کارکنان در سازمان موجب کاهش کارایی و اثربخشی میشود، زیرا کارکرد کارکنان در رابطه تنگاتنگی با میزان رضایت آنان است. درواقع، اگر یک شغل نتواند شرایطی را ایجاب کند که فرد نیازهای خود را تحقق یافته بیابد در کاهش بازدهی او تاثیر بسزایی خواهند داشت. نیاز به امنیت شغلی یکی از عواملی است که میتواند موجب انگیزش کارکنان در جهت بهبود کارائی و اثر بخشی سازمان گردد. در این تحقیق رابطه امنیت شغلی به عنوان متغیر مستقل با تعهد سازمانی به عنوان متغیر وابسته تحقیق مورد توجه قرار گرفته است تا مشخص شود که میزان تاثیر امنیت شغلی بر تعهد سازمانی کارشناسان سازمان تامین اجتماعی چقدر است؟ و این میزان امنیت شغلی کارکنان چه رابطهای با تعهد سازمانی آنان دارد؟
2- 1- ضرورت واهمیت تحقیق
امروزه سازمانها در محیط بسیار رقابتی عمل میکنند و مدیران برای ارتقاء بهرهوری سازمانها ساز و کارهای مختلفی را به کار میگیرند. از اینرو یکی از مهمترین عواملی که در طی چند سال اخیر به عنوان عامل موثر بر عملکرد سازمانها مورد توجه قرار گرفته تعهد سازمانی است. تعهد سازمانی با اهمیت دادن به منابع انسانی اساس و محور کار مدیریت سازمانها شده است. چرا که توسعه و ارتقای منابع انسانی موجب موفقیت سازمان میشود. توسعه منابع انسانی و افزایش بهرهوری به عنوان یک ضرورت جهت ارتقای سطح زندگی بشر و پی ریزی جوامع مرفهتر، آرامش و آسایش انسان ها همواره هدفی والا برای همه دولتها و سازمانها تلقی میشود. تلاش برای رشد و هماهنگی سازمان با تغییرات روز بستگی به استعداد و انرژی و عملکرد کارکنان دارد و منابع و نیروی انسانی به عنوان یک مزیت رقابتی منحصر به فرد و سرمایه عمده سازمان مطرح و تاکید میشود به دلیل اهمیت رفتارهای متعهدانه سازمانی در ارتقاء بهرهوری سازمانها، در طی سالهای اخیر تحقیقات چشمگیری بر روی شناسایی عوامل تاثیر گذار بر تعهد سازمانی متمرکز شده است. نگرش کلی تعهد سازمانی، عامل مهمی برای درک و فهم رفتار سازمانی و پیش بینی کننده خوبی برای تمایل به باقی ماندن در شغل بوده که به رفتارهای مهمی مانند جابجایی و غیبت اثر میگذارند. همچنین تعهد و پایبندی میتواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشند. کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند نظم بیشتری در کار خود دارند مدت بیشتری در سازمان میمانند و بیشتر کار میکنند. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر مفاهیم مدیریتی که بتوانند بستر و زمینه ساز کارایی بیشتر و تمایل قوی برای ماندن در شغل کارکنان را داشته باشند و موجب افزایش دلبستگی شغلی کارکنان و احساس تعهد بالای آنها گردند میتوانند مدیریت را در انتخاب خط و مشیهای مناسب و تدوین برنامههای موثر و کاربردی یاری نمایند. مطالعه موضوع تعهد سازمانی از این جهت دارای اهمیت است که به بررسی و شناخت علل و عوامل پنهان و آشکاری که بر روی قدرت و میزان و کیفیت کار تاثیر میگذارد میپردازد، داشتن کارکنانی که ارزشها و اهداف سازمان در آنها درونی شده است و احساس تعلق قوی نسبت به سازمان متبوع خود دارند این اطمینان را بوجود میآورد که افراد باطناً درجهت تامین منافع سازمان کار و تلاش مینمایند. کلیه کارکنان در هر سطح از سازمان به حد معقولی از امنیت در شغل مورد تصدی خود نیاز دارند. لذا بررسی امنیت شغلی به منظور بهبود وضعیت نیروی انسانی در جهت تحقق اهداف سازمانی، برای همه سازمانها یک ضرورت به نظر میرسد که تا کنون تحقیقات کمی در این خصوص انجام گرفته است. از این رو در این تحقیق سعی شده است با بررسی تاثیر امنیت شغلی و عوامل مربوط به آن با تعهد سازمانی، در این راستا گامی برداشته شود.
3-1- اهداف تحقیق:
اهداف این تحقیق به دو دسته تقسیم می شود :
اهداف اصلی :
- سنجش رابطه امنیت شغلی با تعهد سازمانی
- ارائه راهکارهای مناسب به منظور افزایش میزان امنیت شغلی بر تعهد سازمانی
اهداف فرعی :
- تعیین مولفههای امنیت شغلی
- تعیین شاخصهای تعهد سازمانی
- دسته بندی و طبقه بندی مولفههای امنیت شغلی و تعهد سازمانی
- تعیین رابطههای مولفههای امنیت شغلی بر شاخصهای تعهد سازمانی
فرم در حال بارگذاری ...