1-2- تعریف مساله و بیان سؤالهای اصلی تحقیق:
در عصر جهانی شده امروز که تعاملات و فرایندهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به شدت درهم تنیدهاند، توسعه طرحها و برنامههای اقتصاد فرهنگی در شهرهای بزرگ جهان به یکی از ارکان توسعه پایدار شهری تبدیل شده است. شهر به عنوان یک پدیده ماهیتاً فرهنگی و اجتماعی در عین برخورداری از یک کالبد فیزیکی از کالبد محتوایی و فرهنگی نیز برخوردار است. گاهی اوقات شهروندان میتوانند شاهد رشد سریع یك شهر و حركت به سوی پراكندگی شهری باشند كه بسیاری از ویژگیهای اصلی خود را در بین حومههای جدید از دست میدهند به گونهای كه هزینههای زندگی افزایش پیدا میكند. در این زمان مدیران شهری اقداماتی نظیر اجرای برنامههای مؤثر كاربری زمین، منطقهبندی و استفاده مجدد از زمینهای رها شده در مركز شهر، جهت رسیدگی به این مشكلات انجام میدهند.(25 ,Florida, 2004). اما این برنامهها به طور گسترده منجر به درهم آمیختگی و افزایش تراكم و گسترش عمودی شهرها به ویژه در مراكز شهری میشود و مراكز شهری حس مكانی خود را از دست میدهند( 188,2007 ,McCann). هر چند این روند منجر به گسترش مراكز علمی، فناوری، نوآوری و نهایتاً گسترش سرمایههای انسانی خلّاق میگردد، اما تا زمانی كه این چنین توسعهای بر مبانی نظری سنتی شكل بگیرد، پیامدهایی چون افزایش بیكاری، افزایش نابرابری فضایی در داخل شهر و بدتر شدن شكاف اجتماعی و اقتصادی را به دنبال دارند(موسوی، 1393، 20).
اولبنبار «دبور» در سال 1967 مبحثی با عنوان «شهر تماشایی یا شهر نمایش» مطرح کرد. نظر او ظهور پیش از موعد ایدههای تلفیق فضای اقتصادی و فرهنگی در مقیاس انسانی بهویژه در موضوعاتی نظیر فضاهای مولد جدید، مجموعههای فرهنگی و به نمایش در آوردن محیطهای بصری که در مادر شهرهای اصلی سراسر جهان بسیارند(2006 ,J. SCOTT). ریچارد فلوریدا اولین کسی است که بحث شهرهای خلاق را مطرح نمود او اولین کتاب خود را تحت عنوان کریتیو کلس(Creative Class) در سال 2002 میلادی منتشر و پس از آن در سال 2005 میلادی کتاب دیگری را برای تقویت موضوع خود منتشر نمود(رفیعیان، 1389، 121).
شهر خلّاق مکانی برای رشد و نمو خلّاقیتها است. شهر خلّاق منزلی برای خلاقیتهای هنری، نوآوریهای علمی و تكنولوژیكی و صدایرسای فرهنگهای رو به رشد است. شهری كه همه پتانسیلهای خلّاق خود را جامه عمل میپوشاند و پرچمدار فعالیتهای فرهنگی و توسعهای است. یك شهر خلاق یك شهر پویا از لحاظ یادگیری فرهنگی و بین فرهنگی است. در این شهر، هر شهروند اطمینان خاطر به استفاده از ظرفیتهای علمی، فنی، هنری و فرهنگی خود دارد(ابراهیمی، 1387، 65). عناصر كلیدى كه براى به وجود آمدن مناطق و شهرهاى خلاق مطرحاند شامل: شبكهاى از تولید كنندگان منطقهاى، بازار نیروى كار محلى یعنى تكنسینها و كارگران خلّاقى كه در یك منطقه استقرار دارند و میتوانند در شكلگیرى توسعه خلّاقیت در شهر و منطقه اثرگذار باشند و رقابت و همكارى بین مجموعهاى از شهرها كه بتوانند عنصر خلّاقیت را به منطقه و شهر تزریق كنند. مباحث مطرح درا ین زمینه بیشتر مربوط به مناطق كلانشهرى و شهرهاى بزرگ است و هرچه قدر كه از شهرهاى بزرگتر دور میشویم، بحث مربوط به خلّاقیت، بیشتر به عناصر سنتى تا عناصر جدید ارتباط پیدا میكند.اما امروزه عناصر سنتى مانند جواهرآلات با وجود سنتى بودن، میتوانند به عنوان یك صنعت خلّاقیت آفرین تاثیر خود را بر شكلگیرى شهر خلاق بگذارند(MUSTURD, 2001). همچنین از جمله ویژگیهاى عمومى هر شهر خلاق این است كه مكانى جذاب براى كار كردن و زندگى شهروندان خود (به خصوص براى نسل جوان)، مكانى جذاب براى گردشگران (صنعت توریسم)، توانمند در شكوفایی بخشهاى مختلف اقتصادى (از راه به كارگیرى فناورى و مدیریت صحیح آن) و همچنین مركز جذب بنگاههاى مختلف اقتصادى نوظهور (خوشهها و مراكز تحقیقاتى به ویژه در زمینه فناوریهاى برتر High-Tech) باشد(ابراهیمی، 1387).
نظریه سرمایه خلاق فلوریدا بیان میدارد افراد خلاق موجب قدرتمند شدن شهر و رشد اقتصادی ناحیهای میشوند و این افراد مکانهایی را برای زندگی ترجیح میدهند که دارای ویژگیهای نظیر خلاقیت و نوآوری، متنوع و تسامح باشد.(34 ,Florida, 2005). بنابراین شهرها برای موفقیت در جهان امروز باید افراد بسیار خلاق را جذب و حفظ کنند. شهر خلاق از مباحث جدید در حوزهی مطالعات شهری توسط جغرافیدانان، اقتصاددانان و جامعهشناسان در رسیدن به جامعهی دانا و توسعه دانایی محور مورد تاکید قرار گرفته شده است. در این راستا شهر به عناوین محل شکلگیری خلاقیت دانایی، صنایع خلاق و نوآور و اقتصاد دانایی در یک ترکیبی در نظر گرفته شده است. حال ما برای داشتن شهر خلاق نیازمند بستری مستقیم هستیم تا از طریق آن شهروندان بتوانند شهر خلاق را شکل دهند. فلسفه شهر خلاق آن است که در هر شهری همیشه ظرفیتی بسیار بیشتر از آنچه ما در وهله اول تصور میکنیم وجود دارد. اگر بتوانیم شرایطی فراهم کنیم که مردم بتوانند براساس تخیلات بلند پروازانه فکر، برنامهریزی و عمل کنند و فرصتهای توسعه به طور مداوم تکامل یابد میتوانیم یه تحقق شهر خلاق نزدیکتر شویم(محمدی، 1389، 21-16).
حركت به سوی تحقق و ایجاد شهرهای خلّاق راهكار اساسی برای حل این گونه بحرانها میباشد. در این گونه شهرها با تأكید بر نخبگان و متخصصین برنامهریزی شهری، مدیریت شهری، شهرسازان و سایر علوم مربوطه، شهرها تبدیل به مكان جذاب برای مطالعه، محل كار و حفظ نخبگان شهر میگردد و با بهبود كیفیت دانشگاها و مراكز علمی، كیفیت كار، كیفیت زندگی، سطح تحمل و شیوه زندگی میتوان در این مسیر حركت كرد.(95 ,Healey, 2004). همچنین با به كارگیری این معیارها، ارتباط مستقیم بین امكانات و معیارهای شهری در جذب سرمایههای انسانی خلّاق و سرمایههای اجتماعی در زمینه اقتصاد شهری به وجود میآید به گونهای كه با استفاده از این سرمایههای انسانی و اجتماعی خلّاق، می توانیم رشد و توسعه شهری را پیشبینی كنیم(119 ,Higgins and Morgan, 2000).
سرمایه اجتماعی معلول و گسترش دهنده سه مؤلفهی مهم اعتماد اجتماعی، ارتباطات شبكهای (انسجام اجتماعی) و هنجارها (مشاركت اجتماعی) است كه وابستگی و ارتباط متقابل و محكمی با سرمایه فیزیكی، اقتصادی و انسانی دارند و به تسریع توسعه اقتصادی، فرهنگی و اطلاعاتی و رشد و بالندگی جامعه یاری میرساند و موجب ایجاد حس همكاری، همیاری و مشاركت میان اعضای جامعه میشود(موسوی و باقری كشكولی، 1391، 112). امروزه استعدادها، انگیزهها، تمایلات، رؤیاها و خلّاقیت» شهروندان بهتدریج جای مزیتهای سنتی شهرها مانند موقعیت مكانی، منابع طبیعی و نزدیكی به بازارها را میگیرد. خلّاقیت افرادی كه در شهرها زندگی میكنند یا مدیریت شهری را بر عهده دارند، متضمن موفقیت آن شهر در دنیای آینده است»(شهابیان و رهگذر، 1391، 67). همچنین شهرهای خلاق باعث رونق و شکوفایی شهری میگردد که این خود سطح مناسبات یک شهر را در پیوند با سایر شهرها در مقیاس ملی و فراملی گسترش میدهد. ایده شهر خلّاق مبحثی جدید و مورد توجه در حوزه مطالعات شهری و به ویژه مدیریت شهری بوده است که بر بهتر شدن محیط زندگی و ارتقای کیفیت زندگی به واسطه تفکرات نو شهروندان تأکید دارد.
با توجه به مطالب بالا، شهر بناب یکی از شهرهای استان آذربایجانشرقی و مرکز شهرستان بناب است. این شهر از دیرباز یک موقعیت ممتاز جغرافیائی برخوردار بوده و نیز با قرار گرفتن در نقطۀ تلاقی محورهای اصلی آذربایجانهای شرقی، غربی، کردستان، کرمانشاه، عتبات عالیات و دسترسی به راههای هوائی و ریلی، ضمن این که موقعیت خود را حفظ کرده بلکه بر موقعیتش نیز افزوده شده و همیشه به عنوان یک شهر مطرح در شمالغربی کشور مورد توجه قرار گرفته است(اکبری، 1392، 6). مساحت شهر بناب 1192.1 هکتار میباشد. این شهر براساس آخرین سرشماری نفوس مسکن سال 1390 دارای 79894 جمعیت و دارای 13 محله میباشد. بر همین اساس محله 1 (فرهنگیان 1، کوی پاسگاه، فرهنگیان 3، کوی لاله) با 7234 هزار نفر جمعیت و محله 7 (اولاد ذکور) با 3627 هزار نفر جمعیت به ترتیب پرجمعیتترین و کمجمعیت ترین محلات سطح شهر بناب میباشند. در این راستا تحقیق حاضر میکوشد تا با ارزیابی میزان تحققپذیری مولفههای شهر خلّاق و با هدف بررسی مولفههای سرمایه انسانی خلّاق، نوآوری، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در محلات شهر بناب در راستای افزایش زیستپذیری محلات شهر و حرکت به سوی ایجاد محلات خلّاق میکند. با توجه به مسایل فوقالذکر سوالات اصلی تحقیق به شرح زیر مطرح میگردد:
1). آیا شهر بناب پتانسیل تبدیل شدن به شهر خلّاق را دارد؟
2). میزان تحققپذیری مولفههای شهر خلّاق در محلات شهر بناب چگونه است؟
3). راهکارهای علمی برای تحققپذیری مولفههای شهر خلّاق در محلات شهر بناب کدام است؟
1-3- سابقه و ضرورت انجام تحقیق:
شهر خلّاق از جمله مباحث جدید در حوزه مطالعات شهری است که در رسیدن به جامعه و توسعه دانایی محور همواره مورد تاکید قرار گرفته است. بیشتر ادبیاتی که در زمینههای شهرهای خلاق و نوآور به نگارش در آمدهاند، علاوه بر نقش خلّاقیت در رشد و شکلدهی شهر، به این نکته نیز تاکید دارند که با حذف محدودیتها و موانع(فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و ..) از شهرها، خلّاقیت تبدیل به نیروی محرکه رشد و توسعه اقتصادی شهرها، مناطق و ملتها خواهد شد. شهر با استفاده از اصطلاحاتی چون «شهر خلاق»(34 ,Landry, 2008). و «طبقه خلاق» (7 ,Florida, 2002)، که بیانگر اهمیت فرهنگ و هنر در بافت شهری است، به طور فزایندهای مفهومسازی میشود. از میانهی دههی 1990 به بعد، ابتدا در بریتانیا و سپس در آمریکا، مفهوم شهر خلاق به یک پارادایم معمول و یک مدل جدید از گرایش به برنامهریزی سیاستهای شهری تبدیل شده است(4 ,Reckwitz, 2009). چالرز لندری نظریهپرداز شهری، و ریچارد فلوریدا اقتصاددان، نمایندگان اصلی آنچه میتواند به عنوان مفهوم شهر خلاق تعریف شود، بودهاند. این به شکلی غالب توسط مقامات شهری، برنامهریزان شهری، تاجران، و هر شخص درگیر در توسعه شهری، با هدف باز تعریف شهر؛ به عنوان یک مرکز خلاق، به کار گرفته شده است. اولین كسی كه به مطالعه و ارائه مطالبی درباره شهرهای خلّاق پرادخت ریچارد فلوریدا بود(خسروی، 1389، 111).
او معتقد بود خلّاقیت و نوآوری با هم به عنوان عناصر كلی حركت شهرها به سمت موفقیت هستند(موسوی، 1393، 22). به گونهای كه این نوآوریهای فن شناختی منجر به دگرگونی شهرها و افزایش سرمایهگذاری در آنها میشوند(موسوی، سعیدآبادی و قهر، 1389، 43). این خلّاقیت و نوآوریها از سرمایههای انسانی خلّاق منتج میگردند و منجر میشود افراد خلّاق زمینههای قدرتمند شدن شهر و رشد اقتصادی ناحیهای را فراهم سازند. در نتیجه اقتصاد شهر خلّاق براساس نوآوریها و ایدههای شهروندان خلّاق به بالاترین سطح بازدهی دست مییابد و با پویایی كه در همه ابعادش وجود دارد به پایداری خواهد رسید. این افراد مكانهایی را برای زندگی ترجیح میدهند كه دارای ویژگیهایی نظیر خلّاقیت، نوآوری، تنوع و تسامح باشند (قورچی، 1391، 66). همچنین این طبقه خلّاق با شكل دادن روابط بین فرآیندهای اجتماعی و فعالی تهای اقتصادی، شبكههای خلّاق را ایجاد میكنند، به طوری كه با برقراری ارتباط بین مردم، مكانها و شبكهها، میتوان به سمت تحقق شهر خلّاق حركت كرد(138 ,Evans, 2009). در این حركت به سمت تحقق شهر خلّاق، مدیریت شهری نقش كلیدی را برعهده دارد. مدیریت شهری با اهدافی چون شهر برای مردم، برخورداری اقتصادی، شهر دانش، شهر اكولوژیك، شهر متصل، شهر پیش رو و استفاده بهینه از منابع منجر به ارتقای كیفیت زندگی و زیست پذیری شهر كمك خواهد كرد (خان سفید، 1391، 94-92). ارتقای کیفیت زندگی با توسعه فضاهای عمومی و جمعی بعنوان بستر شهر خلّاق حاصل میشود زیرا فضاهای عمومی با درگیركردن مفاهیمی چون مشاركت، تنوع، سرزندگی، جذابیت، ارزش اقتصادی و هویت بخشی به عنوان موتور محركه شهر خلّاق عمل میكند بنابراین توجه به فضای عمومی نیازمند مدیریت شهری خلّاق است تا از تخریب فضاهای عمومی شهر جلوگیری كند و باعث افزایش: خلّاقیت در ساكنین گردد (كلانتری و همكاران، 1391، 78-74).
در جستجوی سابقه شهرهای کشورمان، اسنادی مربوط به نامهی کمیسیون ملی یونسکو با استانداری فارس را میتوان مشاهده کرد که در آن درخواست شده، مقدمات معرفی شهر شیراز با سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) فراهم شود. در صورت عملی شدن این موضوع شیراز نخستین شهر ایران در مجموعه شهرهای خلاق یونسکو میشود. برای ثبت نهایی شیراز در بخش ادبیات شهرهای خلاق یونسکو، لازم است ضوابط ویژهای مانند امکان برگزاری برنامههای هنری و جشنوارههای ادبی، انتشارات فعال، واحدهای ادبیات در دانشگاه، کتابخانه و فروشگاههای مهم کتاب برپا شود(رفیعیان، 1389، 16). در کشورمان نیز در سالهای اخیر در مورد شهر خلّاق تحقیقاتی انجام شده است که در این پژوهش به چند مورد از آنها در ذیل اشاره میشود.
– احمد موذنی در پایاننامه دکتری جامعهشناسی(1390)؛ به بررسی جایگاه تنّوع اجتماعی در ایجاد شهرهای خلاقآور مورد مطالعه: شهر اصفهان پرداخته است. و نتیجهگیری میکند که استان اصفهان از لحاظ درصد مهاجرپذیری در بین استانهای ایران در رتبهی دهم قرار داشته و رتبهی سوم را پس از استانهای تهران و خراسان رضوی، در میزان حضور افراد غیر بومیبه خود اختصاص داده است. در میان شهرستانهای استان اصفهان، بالاترین درصد مهاجرپذیری را داشته، اما از لحاظ درصد افراد غیربومی در میان شهرستانهای استان، از رتبه سوم برخوردار است. همچنین شهر اصفهان از تنوع زبانی برخوردار نیست. بهطور کلی شهر اصفهان، بر طبق آمارها و به لحاظ کمّی از شهرهای مهاجرپذیر ایران به حساب آمده و پتانسیل حرکت به سمت شهر خلاق و نوآور زا داراست.
– پویان شهابیان و عرفانه رهگذر(1391)؛ در مقالهای تحت عنوان پیوند محیط خلاق با شهر» به بررسی مفاهیم مرتبط با رویکرد شهر خلّاق، با بررسی چند تجربه موفق جهانی در زمینه استفاده از فضاهای باز و عرصه محیطهای دانشگاهی در پرورش خلّاقیت، لزوم توجه جدی به این موضوع را در راستای افزایش بهرهگیری از فضاهای دارای پتانسیل ارتقای خلّاقیت و توسعه شهرهای کشور مورد تاکید و بررسی قرار میدهد. و با توجه به بررسی تجارب جهانی نتیجهگیری میکنند که میتوان با برنامهریزی صحیح جهت استفاده بهینه از اینگونه فضاها (محیطهای دانشگاهی) تا چه اندازه میتوان در ایجاد فضاهای عمومی موفق و ارتقای خلّاقیت گام برداشت.
– بهرنگ کلانتری، وحید یاریقلی و اکبر رحمتی (1391)؛ در مقالهای تحت عنوان « فضاهای جمعی و شهر خلاق» به بررسی مزایای فضاهای عمومی همچون سرزندگی، تنوع، هویت، جذابیت، ارزش اقتصادی، مشارکت و نقش آنها در شکلگیری شهر خلّاق میپردازند. و نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد توجه به نقش و ارتقای وضعیت فضاهای عمومی از بدو پیدایش شهرها و به ویژه در طول بیش از یک سده گذشته همواره مورد توجه بوده است. به طوری که امروزه فضاهای شهری، مکانهایی هستند که به عموم شهروندان تعلق داشته، منحصر به جنبه کالبدی و فیزیکی نبوده و در حقیقت با حضور انسان و فعالیت اوست که معنا پیدا میکنند. این فضاها به نوبه خود میتواند بستری برای بروز خلّاقیتهای افراد باشند. بنابراین با توجه به اینکه افراد خلّاق نیاز به فضایی برای زندگی، کار، الهامبخشی و نمایش کارهای خود دارند، فضاهای عمومی میتوانند به کانونی برای بروز خلّاقیت در بین شهروندان تبدیل شوند.
– هانیه توکلی و حسین حسنپور(1392)؛ در مقالهای تحت عنوان «بررسی معیارهای شهر خلاق با تاکید بر توسعه پایدار شهری(نمونه موردی پیرانشهر)» پرداختهاند. و نتیجه حاصله از این مقاله نشان میدهد با اصلاح برخی شاخصها و تعمیم آن در محیط شهری میتوان شهر پیرانشهر را در زمره شهرهای خلاق به شمار آورد. نتایج نشان میدهند شاخص آموزش فرهنگی و الکترونیکی با امتیاز نرمال 0.148323 و شاخص توسعه و نگهداری فضای سبز با امتیاز نرمال 0.113980 دارای رتبه و امتیاز بالاتری نسبت به دیگر شاخصها میباشند.
– میرنجف موسوی(1393)؛ در مقالهای تحت عنوان «رتبهبندی محلات شهر سردشت از نظر حركت به سوی خلّاقیت با تأكید بر تحقق شهر خلّاق » پرداخته است و نتایج حاصله از این پژوهش نشان میدهد که محلات آزادگان و ترمینال به سبب وجود مراكز علمی، بیشترین میزان استفاده از خدمات فرهنگی را به خود اختصاص داده اند و همچنین بالاترین میزان نوآوری و اختراعات و ابداعات در محلات آزادگان و ترمینال با 64 درصد بوده است. در این میان شاخصهای تعداد مراكز علم و فناوری، تعداد اختراعات به ترتیب با میزان 33% و 31% بیشترین نقش را در تحقق شهر خلّاق سردشت دارند. همچنین بر اساس مدل تاپسیس، محلات استادیوم و آزادگان در شاخصهای مورد مطالعه در بالاترین سطح از نظر میزان خلّاقیت قرار دارند. محاسبات ضریب همبستگی چندگانه نیز روشن كرد كه 14.8 درصد از تغییرات تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ناشی از بهبود و افزایش به كارگیری مؤلفههای شهر خلّاق است به گونهای كه به ازای یك واحد تغییر در اثر انحراف معیار، معیارهای تحقق شهر خلّاق 0.652 واحد تغییر در تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ایجاد میگردد. در نتیجه برای قرارگرفتن هر یك از محلات در مسیر تحقق شهر خلّاق، استراتژیهایی چون تشكیل انجمن نخبگان و اتاقهای فكر نخبگان مدیریت شهر، توزیع عادلانه خدمات و امكانات علمی و فناوری، اختصاص مكانهایی به طبقه خلّاق جامعه و قرار دادن امكانات دسترسی به اینترنت برای طبقه خلّاق و سایر شهروندان و … بسیار تأثیرگذار میباشند.
– مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران(1392)؛ در پژوهشی تحت عنوان «شهر خلّاق (مبانی نظری و شاخصها)» به بررسی شهر خلّاق از دیدگاه مبانی نظری، مفاهیم و شاخصها میپردازد. در این گزارش مفاهیم و شاخصهای شهر خلّاق با نمونه عملی آنها در سطح جهان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و سپس كلانشهر تهران را با این نمونه ها مورد مقایسه قرار داده و در نهایت نتیجهگیری میکنند كه تهران با وجود سابقه تاریخی، هنری، فرهنگی، ظرفیتهای مذهبی، جاذبههای فرهنگی شامل موزههای هنری و نمایشنامهها، راهاندازی كریدور علم و فناوری و صنایع خلّاق میتواند در جهت تحقق شهر خلّاق حركت كند.
در كشورمان مشکل همیشه این است كه همیشه به دنبال مداخلات وسیع كالبدى و عوض كردن فرم فضاهاى شهرى هستیم. آنچه در شهرهاى سرزنده و خلاق دنیا اتفاق مىافتد، غالباً این طور است كه مستقیم به كالبد پرداخته نمىشود، بلكه سعى مىشود حیات شهرى را آرام آرام بیاورند و اجازه دهند این حیات در كالبد رشد كند. در عین حال اجازه نمىدهند كالبد از كنترلشان خارج شود. بنابراین آنچه كه به وجود مىآید، یك ماسك یا یك پوسته نیست كه همیشه این سوال را ایجاد كند كه چرا این را كه ما ساختهایم، رونق ندارد. بلكه حیات پررونقى در بافت شكل گرفته كه كم كم ایجاد شده و به تدریج موجب تغییرات مثبتى در كالبد هم مىشود.در حالت کلی جهت حركت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلّاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شكلگیری بسترهای جامعه دانایی، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی (اقتصاد دانایی)، جایگاه و اهمیت شهر به عنوان یكی از الزامات اساسی تشكیل خوشههای علم و فناوری و نقش و جایگاه شهرها در جذب، انجام تحقیقاتی در این زمینه بسیار ضروری و مهم است.
1-4- هدفها:
تحقیق حاضر در زمرۀ تحقیقات کاربردی است و هدف آن ارزیابی میزان تحققپذیری مولفههای شهر خلّاق و همچنین ارائه راهکارهای در جهت جهت تحقق شهر خلّاق در محلات شهر بناب است. با توجه به این مسائل اهداف تحقیق حاضر عبارتند از :
1-5- فرضیه ها:
1). به نظر میرسد محلات شهر بناب از نظر مولفههای شهر خلّاق پتانسیل شهر خلّاق را دارند.
2). به نظر میرسد میزان تأثیرگذاری هر یك از مؤلفههای شهر خلّاق در تحقق شهر خلّاق در سطح محلات شهر بناب متفاوت است.
1-6- كاربردهای متصور از تحقیق:
هدف از این تحقیق ارزیابی میزان تحققپذیری مولفههای شهر خلّاق و با هدف بررسی مولفههای سرمایه انسانی خلّاق، نوآوری، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در محلات شهر بناب در راستای افزایش زیستپذیری محلات شهر و حرکت به سوی ایجاد محلات خلّاق میباشد. حركت به سوی تحقق و ایجاد شهرهای خلّاق راهكار اساسی برای حل این گونه بحرانها میباشد. با ایجاد محلات شهری خلّاق در شهر بناب با تأكید بر نخبگان و متخصصین برنامهریزی شهری، مدیریت شهری، شهرسازان و سایر علوم مربوطه کاربردهای مفیدی دارد که عبارتند از: گسترش امكانات و توزیع عادلانه آنها در محلات شهر ، ساماندهی مطلوب بافتهای تاریخی و بافتهای فرسوده محلات سطح شهر بناب و ارائه امكانات و خدمات ارتباطی به آنها و ایجاد مراكز علمی در سطح محلات بافت فرسوده شهر، بهبود وضعیت اقتصادی ساكنین محلات شهر و غیره میباشد.
1-7- مراجع استفاده كننده از نتیجه پایاننامه:
مطمئناً نتایج حاصل از این پژوهش و راهحلهای پیشنهادی در آن میتواند راهگشای بسیاری از محققان، پژوهشگران و دستاندرکاران حوزۀ مطالعات شهری و ارگانهای دولتی در حیطه شهرهای خلّاق باشد، بنابراین برای برخی از سازمانها و نهادهایی که با مسائل برنامهریزی شهری در ارتباط دارند از جمله:
1). شهرداری بناب 2). شورای اسلامی شهر بناب 3). فرمانداری شهر بناب 3). پارکهای تحقیقات علم و فناوری 4). معاونت توسعه و برنامه ریزی استان 5). استانداری 6). دانشجویان، دانشپژوهان 7). و سایر متخصصان علاقمند به مسائل شهری میتواند مُثمر ثمر باشد.
1-8- روش انجام تحقیق:
دستیابی به هدفهای علم با شناخت علمی میسر نخواهد بود. مگر زمانی که با روششناسی درست صورت پذیرد. به عبارت دیگر، تحقیق از حیث روش است که اعتبار مییابد نه موضوع تحقیق(خاکی، 1384: 155). تحقیق حاضر با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفههای مورد بررسی، از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کاربردی، و از لحاظ روش تحقیق از نوع روشهای توصیفی- تحلیلی است.
1-8-1- روش و ابزار گردآوری اطلاعات:
هر پژوهشی به لحاظ بنیانهای اندیشهای و چارچوب نظری – مفهومی خود، روش و اسلوب خاصی را طلب میکند. معمولا آن دسته از مقولات کلی با پایههای وسیع نظری، روش تحقیق کلی و یکپارچهنگری را ایجاب میکند. در این پژوهش نیز با توجه به وجود زمینههای کنکاش نظری و مقولههای نسبتاً کلی، دو روش مختلف اسنادی و میدانی در فرآیند تحقیق، انتخاب و اتخاذ گردیده است.
1- مطالعات کتابخانهای و اسنادی: در این بخش به جمعآوری اطلاعات جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی و … در مورد شهر بناب از کتابها، مقالات، پایاننامهها و منابع موجود در شهرداری و دیگر ادارات مربوط استفاده گردید ابزار گردآوری اطلاعات برای بررسی معیارهای شهر خلّاق شامل 20 شاخص شهر خلّاق میباشد. (جدول 1) كه از سرشماری عمومی نفوس مسكن، سالنامههای آماری، شهرداریها، مراكز آموزش عالی، پاركهای علم و فناوری، مراكز رشد و سازمانها و نهادهای ذیربط جمعآوری شده است.
2- مطالعات میدانی: که در واقع مکمل مطالعات کتابخانهای است. در این بخش با پخش پرسشنامهها در سطح محلات شهری اقدام به جمعآوری دادههای شاخصهای شهر خلاق(سرمایه انسانی، نوآوری، سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی) شهر بناب گردید.
جدول1-1: شاخصهای شهر خلّاق
سرمایه انسانی خلاق | تعداد فرهنگیان و هنرمندان، تعداد دانشجویان، تعداد شاغلان دارای تحصیلات عالی، مهاجرین وارد شده برای تحصیلات عالی، میزان تراکم جمعیت |
نوآوری | تعداد واحدهای تحقیق و توسعه، تعداد محققان واحدهای تحقیق و توسعه، تعداد اختراعات، تعداد پارکها و مراکز رشد علم و فناوری، تعداد خوشههای صنعتی، فعالیتهای تحقیق و توسعه |
سرمایه اجتماعی | مشارکت اجتماعی، علاقه فراوان به جامعه، اعتماد اجتماعی، تعاون و همیاری، شرکت در شبکه روابط اجتماعی |
کیفیت زندگی | فرهنگ و گردشگری، اوقات فراغت، وضعیت زیست محیطی، وضعیت اقتصادی، وضعیت کالبدی |
منبع(موسوی، 1393، 21).
1-8-2- روش تجزیه و تحلیل دادهها:
دادههای که به روشهای مختلف تهیه میشود، پس از تلفیق و ترکیب یافتهها با توجه به نیاز تحقیق طبقهبندی میشود. سپس از طریق روش توصیف و استنباط دادهها به کمک نرمافزارهایی همچون Spss، Excel و … پردازش شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. همچنین برای ترسیم نقشههای رتبهبندی و سطحبندی محلات شهر بناب از نظر مولفههای شهر خلّاق از نرم افزارهای AutoCad و 10.2 Arc GIS استفاده گردیده است. در نهایت پس از جمعآوری اطلاعات با تشکیل بانک اطلاعاتی مورد نیاز در پایگاه Spss اقدام گردید در تجزیه و تحلیل دادهها جهت ارزیابی میزان خلّاقیت و در نهایت میزان برخورداری، از مدل تاپسیس استفاده شده است. همچنین برای ارتباط بین متغیرها، آزمونهای آمار استنباطی مانند ضریب رگرسیون چندمتغیره به كار برده خواهد شد.
1-8-3- قلمرو تحقیق (زمانی، مكانی، موضوعی):
– زمان: محدوده زمانی تحقیق محلات شهر بناب در سال 1392 میباشد.
– مکان: قلمرو مکانی تحقیق، شهر بناب میباشد این شهر در جنوب غربی استان آذربایجانشرقی قرار دارد.
– موضوعی: ارزیابی میزان تحققپذیری مولفههای شهر خلّاق در محلات سطح شهر بناب میباشد.
Richard Florida.
1.. Creative Class.
. Creative Class.
. Charles Landry
. Richard Forida.
برای ارزیابی از روشهای متفاوتی استفادهشده است اما رویکرد سیستمی به دلیل دیدگاه کلنگر خود، میتواند در این زمینه به بهترین شکل کمک کند. در این رویکرد، جامعه بهعنوان یک «کلیت»، شامل مجموعهای از اجزا میباشد که در ارتباط متقابل با یکدیگر، زمینه تداوم حیات خویش را فراهم میآورد. بر این اساس در دیدگاه سیستمی، جامعه یک موجودیت کلان و هشیار است که دگرگونی در یک بخش، بر تمامی تغییرات دیگر تأثیر گذاشته، موجب ارتقا و بهبود کارکرد سیستم یا افول آن میشود.
بصیرت حاصل از دیدگاه سیستمی، همین توجه خاص به ارتباط متقابل اجزا و دیدن آنها در ذیل یک مکتب بههمپیوسته و منظم است. همین نگرش را توسعه پایدار به جامعه دارد، به عبارتی توسعه پایدار یک مفهوم سیستمی را مطرح میسازد که «هماهنگی میان سیستمهای انسانی و طبیعی»(Bossel ,1999 به نقل از آقایاری هیر، 1383: 12) از اصول جداییناپذیر آن به شمار میرود. بنابراین یکی از مزیتهای رویکرد سیستمی، همسویی آن با مفهوم توسعه پایدار است. از طرف دیگر در این نگرش، پیچیدگیهای ناشی از چندبعدی بودن توسعه پایدار در ارزیابیها مدنظر قرار میگیرد و روابط متقابل و علت و معلولی میان ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی مطرح در توسعه پایدار روستایی بهدرستی مشخص میشود. خلاء این رویکرد در ارزیابیها باعث جزئینگری، عدم تبیین درست روابط علت و معلولی میان شاخصهای توسعه پایدار، در نظر نگرفتن بازخوردها و از همه مهمتر بیتوجهی به پویایی سیستم روستا را در پی دارد. چراکه عناصر تشکیلدهنده سیستم روستا در طول زمان در حال تغییر یا بهعبارتدیگر پویاست. رویکرد سیستمی، با استفاده از مدلسازی و شبیهسازی، میتواند در ارزیابی توسعه پایدار، پویایی سیستم روستا را مدنظر قرار دهد و به نتایج قابلقبولی دست پیدا کند.
بخش حمیل نیز مانند اغلب نواحی کشور مورد توجه نبوده و لذا مشکلات عدیدهای در این باب پدید آمده است. حمیل یکی از بخشهای تابعه شهرستان اسلامآبادغرب در استان کرمانشاه است و دارای 3 دهستان با نام دهستان منصوری، هرسم و حیمل میباشد. جمعیت این بخش بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1390برابر با 17640 نفر بوده است. آبادیهای این بخش در چند سال اخیر با مشکلات مختلفی ازجمله؛ کاهش آبهای سطحی، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، خشک شدن چاههای آب، بیکاری و درآمد پایین، مهاجرت روستاییان، خالی از سکنه شدن 12 آبادی و … مواجه شده است که مشکلات عوامل گوناگونی ازجمله انجام نشدن طرحهای هادی در اکثر روستاهای این بخش، دید تکبعدی طرحهای انجامشده در روستاهای دارای طرح هادی، چراکه این طرحها بعد کالبدی را بیشتر در نظر گرفته است. اما در کنار تمام این عوامل، فقدان رویکرد سیستمی به فضا مهمترین عامل عدم پایداری روستاهاست. و تا زمانی که این دیدگاه بر مدیریت و برنامههای توسعه روستایی حاکم نشود مشکلات روستا همچنان پابرجاست. روستاهای منطقه موردنظر نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین باید سعی شود مشکلات منطقه با نگرشی سیستمی و دیدی ترکیبی شناسایی شوند. این کار زمانی انجام میشود که ارزیابی سیستمی از توسعه منطقه صورت گیرد تا بر اساس نتایج به دست آمد مشکلات روستاها نمایان شوند. علاوه بر این با ارزیابی توسعه پایدار روستاهای منطقه میتوان وضعیت پایداری را برای برنامهریزان و تصمیم گیران جهت ارائه خدمات مناسب و بهموقع به روستاهای بخش حمیل مشخص کرد و همچنین به جهتدهی روستا و حرکت آن به سمت توسعه پایدار کمک کرد.
با توجه به مسائل و مشکلات مذکور سوالات مطرح شده برای بخش حمیل به صورت زیر خواهد بود:
روند نزولی وضعیت اقتصادی روستاها، جابجایی و مهاجرت وسیع روستاییان به شهرها، گسترش فقر و بیکاری، نبود امنیت غذایی، قرار گرفتن عمدع جمعیت روستایی در حاشیه و غیره نشان داد که اهاداف حیاتی توسعه یعنی افزایش پایدار درآمد، گسترش اشتغال تولیدی، برقراری متعادلتر منافع ناشی از رشد در مناطق روستایی عملا با شکست روبرو گردیده است. افزایش تولید کشاورزی با استفاده بی رویه از کود شیمیایی و تاکید بر رشد اقتصادی باعث برهم خوردن تعادل اکوسیستمهای طبیعی و زراعی شده و در ضمن کاهش پایداری طبیعت و نظامهای زراعی، باعث تزلزل تعادل اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی جوامع روستایی شده و ناپایداری آنها را رقم میزند.
عوامل ذکر شده همرا با خشکسالیهای اخیر باعث شده وضعیت روستاهای ایران و به تبع آن در منطقه مورد مطالعه وخیمتر گردد و نتیجه آن به صورت فقیر شدن بیش از پیش جامعه روستایی، شکاف بیشتر بین شهر و روستا و در نتیجه مهاجرت بیشتر روستاییان به شهرها بروز کند. با بررسی، شناخت و ارزیابی وضعیت توسعه روستاها میتوان مشکلات موجود بر سر راه توسعه را شناسایی کرد و راه حلهایی برای آنها ارائه داد.این راه حلها زمانی موثر و مفید خواهند بود که با رویکرد سیستمی تمام جوانب توسعه پایدار را مدنظر قرار دهیم. رویکرد سیستمی به دلیل دیدگاه کلنگر خود، میتواند در این زمینه به بهترین شکل کمک کند. در این رویکرد، جامعه بهعنوان یک «کلیت»، شامل مجموعهای از اجزا میباشد که در ارتباط متقابل با یکدیگر، زمینه تداوم حیات خویش را فراهم میآورد. بر این اساس در دیدگاه سیستمی، جامعه یک موجودیت کلان و هشیار است که دگرگونی در یک بخش، بر تمامی تغییرات دیگر تأثیر گذاشته، موجب ارتقا و بهبود کارکرد سیستم یا افول آن میشود.
بنابراین ضرورت مییابد برای شناخت و حل مشکلات جامعه روستایی تحقیقی با رویکرد سیستمی که نگاهی کلی و یکجا به مسائل دارد انجام گیرد. چرا که در در مطالعات پیشین در زمینه ارزیابی توسعه پایدار، این نکته که توسعه پایدار به یک نگاه سیستمی نیاز دارد، به ندرت توجه شده است. از کاربردهای دیگر این تحقیق میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
یکی از بخشهای مهم تحقیق، بخش مربوط به پیشینه و ادبیات تحقیق است؛ یعنی یکی از کارهای ضروری در هر پژوهشی، مطالعه منابع مربوط به موضوع تحقیق است؛ زیرا سرچشمه علوم را میتوان در پیشینه آنها کاوش کرد (دمپی یر، 1386: 1 .(جان دیوئی اعتقاد دارد مطالعه منابع، به محقق کمک میکند تا بینش عمیقی نسبت به جنبههای مختلف موضوع تحقیق پیدا کند. مطالعه منابع، باید هم از منابعی باشد که بهطور مستقیم، در رابطه با موضوع تحقیق میباشند و هم از منابعی باشند که بهصورت غیرمستقیم با آن موضوع، ارتباط دارند(دلاور، 1383: 182). بررسیها نشان میدهد که منابعی که بهطور مستقیم با موضوع این پژوهش در ارتباط باشد بسیار معدود هستند و درواقع منبعی با موضوع ارزیابی توسعه پایدار روستایی با رویکرد سیستمی یافت نشد. در زیر تعدادی از منابع داخلی و خارجی که درزمینه ارزیابی توسعه روستایی که با روشها و مدلها دیگر انجامگرفته بیانشده است.
آقایاری هیر(1383)، در پایاننامه خود با موضوع سطحبندی پایداری توسعه روستایی بخش هیر با استفاده از GIS به ارزیابی و سطحبندی پایداری توسعه روستاهای بخش هیر پرداخته است. این ارزیابی با نگرش انداموار به توسعه و بر اساس شاخصسازی خصوصیات نظامهای پایدار در قالب ماتریس توسعه پایدار با در نظر گرفتن 89 شاخص و گردآوری اطلاعات ثانویه و همچنین تولید اطلاعات از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشاندهنده وضعیت نامطلوب پایداری در منطقه موردمطالعه است و در این میان پایداری نظام محیطی قویتر از پایداری نظامهای اجتماعی و اقتصادی است.
ارشک(1389)، در پایاننامه خود با عنوان ارزیابی توسعه پایدار روستایی «مطالعه موردی دهستان چرام» از طریق مطالعه تطبیقی، آمار توصیفی(توزیع فراوانیها) با استفاده از ترم افزار Spss و Excel به تجزیهوتحلیل وضعیت توسعه دهستان چرام پرداخته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که این دهستان به لحاظ سواد و اشتغال در مسیر توسعه قرار دارد ولی از درآمد و رشد جمعیت ناپایدار است.
شایان و همکاران(1390)، در مقالهای تحت عنوان ارزیابی پایداری توسعه روستایی شهرستان کمیجان، سطح پایداری و عوامل مؤثر بر آن را در 49 سکونتگاه روستایی این شهرستان را با استفاده از روشهای شاخصهای وزنی و آزمونهای مناسب در spss سنجش نموده است. بر اساس نتایج بهدستآمده از آزمون t استیودنت سطح پایداری تمامی سکونتگاهها بهطور معناداری کمتر از حد مورد انتظار بوده همچنین بعد اجتماعی با ضریب752/0 بیشترین تأثیر را بر سطح سکونتگاهها داشته است و بر اساس نتایج فن تحلیل عاملی بهمنظور پایدارسازی سکونتگاههای موردمطالعه، ارتقای مشارکت مردم در تصمیمگیری محلی، سهولت دسترسی به خدمات بهداشتی- درمانی، آموزشی و اقتصادی، مقاومسازی مساکن، ساماندهی دفع زباله، افزایش بازده تولید و سطح اشتغال گریزناپذیر هستند.
خسرو بیگی و همکاران(1390)، در پژوهشی به سنجش و ارزیابی پایداری در مناطق روستایی با استفاده از تکنیک تصمیمگیری چندمتغیره فازی- تاپسیس پرداخته است و هدف آن شناسایی روشهای متعدد ارزیابی پایداری و انتخاب یکی از آن روشها با رویکرد یکپارچه بهمنظور سنجش و ارزیابی پایداری است. در ادامه، روستاهای شهرستان کمیجان بهعنوان مطالعه موردی پژوهش انتخابشده و با استفاده از روش نمونهگیری کوکران از 430 خانوار دادهها جمعآوری گردیده. نتایج این تحقیق نشان میدهد که به ترتیب روستاهای فضلآباد و علیآباد با امتیازهای 696/0 و 666/0 میزان پایداری بالا و روستاهای کسر آصف و چالمیان سطح پایداری کمتری در قیاس با سایر سکونتگاهها دارند.
عنابستانی و خسروبیگی(1390)، در پژوهشی با عنوان سطحبندی پایداری توسعه روستایی با استفاده از فن چندمعیاره برنامهریزی توافقی CP به سطحبندی و ارزیابی روستاهای شهرستان کمیجان پرداخته است. در این مقاله سعی شده است با ارائه چهارچوب و روشی مناسب و جامع شاخصها انتخاب و میزان پایداری روستاها سنجش و ارزیابی شود. سپس با توجه به نتایج ارزیابی به سطحبندی سکونتگاهها جهت دستیابی به سلسلهمراتبی متعادل در نواحی روستایی پرداخته است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آنتروپی و شانون و تحلیل چند متغیره برنامهریزی توافقی انجامشده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که از بین سکونتگاههای روستایی شهرستان کمیجان، روستاهای خنجین، امام درویشان، سمقاور و محمودآباد در سطوح بالا و روستاهای سلوکر، راستگردان، روشنایی و چالمیان در سطوح پایین پایداری قرارگرفتهاند.
افتخاری و همکاران (1390)، در تحقیقی با عنوان ارزیابی و اولویتبندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان خرمبید استان فارس، با رویکردی جغرافیای، به بررسی سطح پایداری اجتماعی، نحوه انتخاب شاخصها و ارزیابی روشهای سنجش و اولویتبندی آنها پرداخته است. این پژوهش برای دویست خانوار روستایی مستقر در چهارده مرکز روستایی واقع در شهرستان خرمبید در استان فارس انجامگرفته است و نتایج آن نشان میدهد روستاهای قشلاق و مظفرآباد از بیشترین سطح پایداری اجتماعی برخوردارند. بهطورکلی نتایج اندازهگیری و سطحبندی پایداری اجتماعی در مراکز روستایی در منطقه موردمطالعه، با بهرهگیری از الگوریتم تاپسیس مبین تطبیق کامل این مدل با مشاهدات تجربی است.
کیانی(1393)، در پژوهشی با عنوان بررسی چالشهای توسعه در ناحیه روستایی- ساحلی شهرستان رشت به شناسایی چالشهای عمده توسعه پایدار روستایی پرداخته است و مدعی است عدم وجود استراتژی مناسب برای مدیریت توسعه، سبب ایجاد چالشهایی در روستاهای ساحلی شده است و تنها راه برونرفت از این چالشها را شناخت مشکلات اساسی مربوط به سواحل و برنامهریزی بر اساس منطق آمایش سرزمین و اصول توسعه پایدار میداند. در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بررسی منابع کتابخانهای، بررسیهای میدانی و تکمیل پرسشنامه اطلاعات جمعآوری گردیده و با استفاده از مدل (AHP) و آزمون ضریب همبستگی کندال (Kendalls) در نرمافزار SPSS مورد ارزیابی قرارگرفته است.
Bossel (1999) ، در کتاب خود تحت عنوان «شاخصهای برای توسعه پایدار، نظریه، روش، نرمافزار» به تعریف مفهوم توسعه پایدار، جستجو و شناسایی جنبههای حیاتی توسعه پایدار و تعیین شاخصهای مرتبط با آن پرداخته است. برای تعیین شاخصها در سیستمهای داینامیکی در یک محیط پویا از رویکردی سیستمی استفاده نموده و پایداری توسعه را با روش کمی و رویکردی انداموار انجام داده است. همچنین در تعیین شاخصهای برای ارزیابی به نقش کارشناسان و فرایند مشارکت توجه داشته و شاخصهای برای سطوح شهرستان، دولت، کشور و یک منطقه جهانی مشخص کرده است. در این کتاب روشهای مختلفی مبتنی بر سیستم شرح دادهشده و توسعه پایدار بهعنوان یک فرایند تعاملی و سیستماتیک مطرح میشود و اولین وظیفه برای جستجو مناسب مجموعهای از شاخصها را شناسایی سیستمها و زیر سیستمهای آن، تجزیهوتحلیل و تعریف ساختار سیستم مربوطه میداند.
Roldan و همکاران (2002)، پژوهشی با عنوان پیشنهاد و استفاده از شاخصهای توسعه پایدار انجام دادهاند که در آن شاخصهای توسعه پایدار (SDI) و کاربرد آن در منطقه حوضه رودخانه کاتراکالوس بررسی و مطرحشده است. این منطقه یکی از مناطق صنعتی مکزیک است و در ایالت وراکروز در حدود 800 کیلومتری جنوب شرقی مکزیکوسیتی واقعشده است. شاخصهای مطرحشده در چهارچوب نیروهای محرک، دولت، پاسخگویی و فلسفه مطرحشدهاند. این چهارچوب در حال حاضر شامل یک شاخص کلی در مورد
Purvis وهمکاران (2004) در این اثر نویسنده به تفضیل درباره مقیاس فضایی تعاملات فضایی در توسعه پایدار، جغرافیا و توسعه پایدار، کشاورزی پایدار برای قرن 21، تغییر جو و انرژی در توسعه پایدار و دیدگاههای توسعه پایدار به بحث میپردازد.
Bohringer و همکاران (2007)، در پژوهشی تحت عنوان تحلیل روشهای سنجش پایداری، به بررسی مهمترین شاخصهای پایداری و مدل و روشهای سنجش پایداری پرداخته است. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی- تطبیقی و با استفاده از اطلاعات 130 كشور، رابطه هرکدام از روشهای اندازهگیری كه در قالب شاخصهای تركیبی ارائه شدند با استفاده از ضرایب همبستگی بین هرکدام از روشها با استفاده از نرمافزارSPSS تعیین و مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته و نقاط اشتراك و تفاوتهای آنها مشخص شد.
Robinson (2008)، در کتاب سیستمهای پایدار روستایی که خلاصهای از جلسات کمیسیون سیستمهای پایدار روستایی است که در سال 1992 تأسیسشده و بخشی از کنگره بینالمللی جغرافیایی است که در سال 2004 در گلاسکو برگزار شد و در ده فصل تدوینشده که در این فصلها به موضوعاتی مانند مشارکت و نظارت در توسعه پایدار در برنامه محیطزیست کانادا، اقتصاد، فرهنگ و گردشگری و نقش آن در توسعه پایدار بر اساس مدارک و شواهدی از غرب ایرلند، کاربری اراضی و حفاظت از طبیعت در سایتهای حفاظتشده انگلستان، کشاورزی و دامداری پایدار در جوامع روستایی، بررسی انگیزه و تأثیرات ترک کشاورزان از کشاورزی ارگانیک در انگلستان پرداخته است.
ارزیابی توسعه پایدار روستایی بخش حمیل با رویکرد سیستمی.
تعریف و تعیین شاخصهای توسعه پایدار روستایی بر اساس رویکرد سیستمی
مشخص کردن روابط علت و معلولی بین هر یک از شاخصهای توسعه پایدار روستایی
انجام سناریوسازی و آیندهنگری برای پایداری توسعه روستایی منطقه مورد مطالعه
انجام یک پژوهش همواره با مشکلات و محدودیتهایی روبهرو است. این مشکلات و محدودیتها گاهی حاصل عوامل و فاکتورهای خارجی هستند و گاهی حاصل کارکرد عوامل و مسائل درونی(مربوط به خود تحقیق)میباشند. مشکلات و محدودیتهای درونی پژوهش در سایه راهنماییهای ارزنده استاد راهنما برطرف شده اما محدودیتها و موانع خارجی تحقیق به قوت خود باقی هستند. که عبارتاند از:
حسابداری محیطزیست بهمنظور تعیین ارزش پولی ناشی از تخریب منابع طبیعی است. در این مقاله با استفاده از تئوری تصمیمگیری چندمعیاره و 21 شاخص که این شاخصها بهطور خاص برای این کار طراحیشدهاند به بررسی ویژگیهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی منطقه پرداخته است. همچنین با استفاده از توابع نرمافزاری ایجادشده مناطق محدوده موردمطالعه برای هر شاخص سطحبندی شده است. شاخصهای توسعه پایدار طراحیشده در مورد هفت شهرداری به کار گرفته شد و با استفاده از آن رتبه عملکرد هر شهرداری نسبت به توسعه پایدار مشخص شد. در پایان این پژوهش مشکلات منطقه تجزیهوتحلیل، شناسایی و اولویتبندی شده است و پیشنهاد گردیده که بهمنظور بهبود توسعه منطقه باید مشکلات توسط شهرداریها حل شود و مدیریت منابع مطابق با اصول پایداری صورت بگیرد.
جمعا از 122 منطقه نمونه گردشگری استان تعداد:
1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق
1-3 اهداف تحقیق
1-3-1 هدف کلی
– آگاهی از نقش و جایگاه مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران
1-3-2 اهداف جزیی
– شناخت و آگاهی از نقش زمینه هایی ذیل در مناطق نمونه گردشگری در جهت توسعه پایدار در استان مازندران
– سطح توسعه زیرساختهای حمل ونقل
– كمبود امكانات رفاهی ( هتلها و اماکن اقامتی )، بهداشتی در مناطق نمونه گردشگری
– عدم تبلیغات مناسب در معرفی مناطق نمونه گردشگری
– پایین بودن سطح آگاهی جامعه در مورد مناطق نمونه گردشگری و جاذبههای گردشگری در توسعه پایدار
– مشكلات قانونی و ضعف قوانین و مقررات حمایتی از بخش خصوصی در مناطق نمونه گردشگری
– نیاز به تغییر نگرش مدیران، سیاستگذاران و مردم به مقوله گردشگر و مناطق گردشگری و پذیرش آن به عنوان یك اصل مهم اقتصادی
– كمبود نیروهای متخصص
– فقدان یك برنامه جامع و استراتژیك و همچنین مشخص نبودن هدفها و سیاستها در قالب یك برنامه اجرایی
– شناخت تنگناها و موانع توسعه پایدار در مناطق نمونه گردشگری در مازندران
-ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه پایدار در مناطق نمونه گردشگری مازندران
1-4 سوال های تحقیق
پرسش اصلی تحقیق (مسأله تحقیق)
مساله اساسی در این تحقیق عدم شناخت و آگاهی از نقش و جایگاه مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران میباشد. در این تحقیق کوشش خواهد شد به سوالات زیر پاسخ داده شود.
1) تا چه اندازه مناطق نمونه گردشگری در رشد و توسعه پایدار در مازندران تاثیرگذار بوده اند ؟
2) چه موانع و محدودیت هایی برای نقش آفرینی بیشترمناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران وجود دارد ؟
1-5 فرضیه های تحقیق
1)به نظر میرسد ایجاد مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران تاثیرگذار بوده است.
2) به نظر میرسد مناطق نمونه گردشگری برای نقش آفرینی بیش تر در توسعه پایدار مازندران با تنگنا و محدودیت مواجه است.
1-6 پیشینه مربوطه
1 ) انتظاری و آقایی پور، (1392) در مقالهای با عنوان ” بررسی پتانسیل های اکوتوریسم و ژئوتوریسمی منطقه نمونه گردشگری بیستون با استفاده از تکنیک swot ” به این نتیجه رسیده اند که سطح آسیب پذیری منطقه به لحاظ توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم بالا است.ثانیا قابلیت های منطقه از نظر جاذبه های اکوتوریسمی و ژئوتوریسمی بسیار زیاد است ولی کمبودها و کاستی هایی در زمینه خدمات و تسهیلات گردشگری، نیروهای متخصص، اطلاع رسانی و تبلیغات مشاهده میشود. بررسی نتایج کمی مطالعه نشان میدهد که وجود رودخانه و سرابها و چشم انداز زیبا و نزدیکی به مرکز استان به عنوان مهمترین نقاط قوت شناخته شده اند، همچنین مهم ترین نقاط ضعف منطقه، نبود مکانهای اقامتی و نبود تبلیغات گسترده و مناسب است. از بین فرصت های بیرونی منطقه مهم ترین فرصتها امکان و قابلیت شناخته شدن در ایران و جهان و نیز بهبود زیر ساختها و امکانات است. همچنین مهم ترین تهدید خارجی منطقه عدم استفاده از کلیه جاذبه های اکوتوریستی و ژئوتوریستی و محرومیت منطقه است. با توجه به ارقام حاصل ارزیابی منطقه به روش نشان میدهد که راهبرد تنوع به عنوان راهبرد اصلی برای توسعه گردشگری طبیعی است. ضعفها و تهدیدهای منطقه ناشی از عوامل انسانی است و نشان میدهد که سطح آسیب پذیری منطقه از نظر توسعه و گسترش اکوتوریسم بالا است، که با مدیریت مناسب میتوان آن را برطرف نمود. همچنین در ماتریس نقاط قوت اهمیت عوامل طبیعی نمایان است و مسئولان باید به توانایی های اکوتوریستی و ژئوتوریستی منطقه، با توجه به رشد و گسترش روز افزونی که این گرایش از گردشگری در تمام جهان دارد توجه بیش تری داشته باشند و تنها به آثار نپردازند.
2) نوری و تقی زاده، (1392) در این مقاله با عنوان”اولویت بندی مناطق نمونه گردشگری جهت سرمایه گذاری و توسعه منطقهای در شمال غربی استان کرمانشاه ” به این نتیجه رسیده اند که ارتباط مثبت بین رشد اقتصادی و گردشگری میتواند مشوق سرمایه گذاری در بخش گردشگری باشد. که سرمایه گذاری در کنار جاذبه های گردشگری هنگامی اصولی وعلمی محسوب میگردد که بر اساس روشهای علمی صورت پذیرد بر این اساس یکی از روش های مدیریتی، تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه در تصمیمگیری را افزایش داده است. توان بالای مناطق نمونه گردشگری اورامانات و واقع شدن این مناطق در کنار جاذبه های بکر میتواند به عنوان نیروی محرک اقتصادی در منطقه باشند.
3) نوری و همکاران، (1391) در تحقیق با عنوان “اولویت بندی قطب های گردشگری استان کرمانشاه براساس پتانسیل مناطق نمونه گردشگری با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس” به این نتیجه رسیدهاند که داشتن تعداد بالای مناطق نمونه ی گردشگری، نمی تواند نشان از توسعهی گردشگری یک منطقه باشد، بلکه وجود دیگر شاخصهای گردشگری نیز در توسعه ی این قطبها سهم عمدهای دارند؛ به طوری که قطب گردشگری اورامانات با 15 منطقه ی نمونه ی گردشگری در رتبه ی دوم و سایر قطبهای گردشگری در رتبههای بعدی قرار دارند. رتبه بندی صورت گرفته نشان میدهد که مناطق نمونه ی گردشگری قطب کرمانشاه برای واگذاری به سرمایه گذاران، در سطح بسیارخوب ارزیابی شده و سرمایه گذاران در این مناطق توجیه اقتصادی داشته و از میزان ریسک پذیری کمتری برخوردارند. همچنین وضعیت مناطق نمونه ی قطب گردشگری اورامانات در سطح متوسط ارزیابی شده اند و سایر قطبها در سطوح بعدی قرار دارند. بر این اساس در حال حاضر در استان کرمانشاه باید مناطقی که از نزدیکی نسبی کمتری به وضعیت ایده آل برخوردارند را تقویت و مناطقی که رتبهی بالاتری دارند را برای واگذاری به سرمایه گذاران آماده کرد؛ چون واگذاری مناطق با رتبه ی پایین به سرمایه گذار و سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاران در داخل این مناطق، توجیه اقتصادی نداشته و باعث اتلاف منابع و عدم تحقق اهداف خواهد شد. از سوی دیگر برنامهریزان گردشگری استان با به کارگیری روشهای کمی، همچون روشهای تصمیمگیری چندشاخصه در تصمیم گیریهای مدیریتی، میتوانند قابلیت اطمینان تصمیم گیری را افزایش دهند.
4) حاجی نژاد وهمکاران (1391)در مقالهای با عنوان ” تدوین برنامه استراتژیک توسعه گردشگری در مناطق نمونه گردشگری روستایی مطالعه موردی: روستای نمونه گردشگری هجیج در شهرستان پاوه” به این نتیجه رسیدهاند که روستای هجیج از جاذبه های متنوع به همراه فرهنگ غنی و سنتی و قدمت تاریخی آن نشان دهنده توانایی بالای روستا برای تبدیل به یک منطقه نمونه گردشگری واقعی است. بنابراین تدوین برنامه هدفمند برای توسعه گردشگری روستایی در این منطقه احساس میشود و توسعه گردشگری روستایی نیازمند ارائه سیاستهای مناسب در جهت رفع محدودیتها و استفاده از مزیت نسبی میداند.بنابراین با توجه به ارزیابی عوامل داخلی و خارجی در منطقه نمونه گردشگری (s4) با امتیاز وزنی 375/0(وجود معماری منحصر به فرد پلکانی) به عنوان اولین نقطه قوت، (s1)با امتیاز وزنی 325/0(غنای جاذبه های اکوتوریسمی)به عنوان دومین قوت و (s3)با امتیاز وزنی 208/0(انتخاب به عنوان روستای هدف گردشگری)به عنوان قوت های برتر در روستا ارزیابی شده است.محیط درونی 125/4و محیط بیرونی 614/4در توسعه گردشگری منطقه موثر و در یک سطح ارزیابی شده است. همچنین در این روستا ، راهبردهای حداقل – حداکثر و سپس حداکثر – حداکثر قرار گرفته است و بقیه راهبردها در الویت های بعدی قرار گرفته اند بنابراین در مرحله اول باید راهبردهای wo، همچون:1-توسعه و بهبود تورهای سیاحتی و توریستی برای جذب گردشگران به روستا، 2- تبلیغات و شناساندن جاذبه های گردشگری روستا و 3- توسعه زیر ساختها و ترمیم و بهسازی راه های دسترسیی به جاذبهها گردشگری (همچون آب، برق، راه، هتل، متل، کمپینگ و….. به مرحله اجرا گذاشته و سپس ، راهبردهای حداکثر-حداکثرسازی soبه مرحله اجرا گذاشته شود.
5)فرجی سبکبار و همکاران، (1390) در مقالهای تحت عنوان ” بررسی قابلیت های googel maps API در بازاریابی گردشگری و برنامهریزی سفر ( مطالعه موردی: مناطق نمونه گردشگری حوزه رویان)” به این نتیجه رسیدهاند که خدمات مکان مبنا به ویژه فن آوری googel maps API با قابلیت های جستجو، مسیریابی و اطلاع رسانی میتواند مزایای بسیار زیادی برای مدیریت بازاریابی در برنامهریزی سفر مطلوب ارائه نماید. اطلاع رسانی در مورد جاذبه های گردشگری (تاریخی، باستان شناسی، طبیعی، فرهنگی، صنایع دستی و غیره )، اطلاعات جغرافیایی( نقشه ها، راههای دسترسی، آب و هوا، مورفولوژی منطقه، عکس های هوایی و تصاویر ماهوارهای )، ویزای الکتونیکی، فراهم آوردن امکان خرید و رزرواسیون ، کمک به توسعه اقتصادی مناطق کمتر توسعه یافته، فروش صنایع دستی و استقرار منابع در آن تفریحی و گردشگری از جمله مزایای googel maps API محسوب میشوند. با توجه به گسترش دست یابی به شبکه جهانی اینترنت دسترسی داشته باشد میتواند با استفاده از این سیستم، برنامه سفر خود را تنظیم و از هزینه های آن مطلع گردد. در چنین موقعیتی معمولا سیستم های راهنمای محصولات و خدمات، اطلاعات مورد نیاز مصرف کنندگان را فراهم کرده و فرآیند تصمیم گیری آنان در انتخاب مقصد، اسکان و غیره تسهیل مینمایند.
6) فیروزی و همکاران، (1390) در مقالهای با عنوان ” ارزیابی توان اکولوژیک منطقه نمونه گردشگری سد شهید عباسپور با تاکید بر توسعه پایدار گردشگری ” به این نتیجه رسیده اند که – با توجه به اینكه قسمت اعظم منطقه دارای شیب بیش از 73/42 درصد است بنابراین نتیجه میگیریم كه اجرای كاربری تفرج متمركز، صرف هزینههای سنگین اقتصادی را به دنبال خواهد داشت و مقرون به صرفه نیست.- با توجه به شیبهای زیاد و سنگ و خاك نامناسب در منطقه، این نتیجه حاصل میگردد كه تفرج گسترده بهترین نوع كاربری توریستی در این منطقه میباشد.
– به طور كلی عدم وجود محور یا محورهای مناسب جهت عبور و مرور، دوری و پرت واقع شدن این جزیره برای گردشگران، وجود شیبهای تند در مسیر، موجب میگردد كه جزیره فاقد توان و استعداد ذاتی لازم جهت اجرای فعالیتهای تفرجی باشد. با توجه به شرایط فیزیكی و بیولوژیكی اصلی منطقه و شرایط موجود، كه خاك منطقه تغییر پیدا كرده، پوشش گیاهی به صورت مصنوعی كاشت شده و ایجاد و احداث ویلاها و خدمات با هموارسازی محیط و كاهش شیبها صورت گرفته كه هزینه زیادی به دنبال داشته است، این جزیره به صورت مصنوعی و نه بكر و طبیعی برای توریسم گسترده با 98/67 درصد و توریسم متمرکز با 1/21درصد قابل بهره برداری است و چنانچه حفاظت و كنترل منطقه به صورت اصولی و با مدیریت صحیح اعمال نشود، تخریب منطقه در آینده نزدیك، دور از انتظار نخواهد بود.
7) زیویار، (1390) در مقالهای با عنوان” برنامهریزی راهبردی توسعه گردشگری منطقه نمونه گردشگری علیصدر با استفاده از swot” به این نتیجه رسید که منطقه نمونه گردشگری علیصدر به سبب حساسیت بالای زیست محیطی خود و در عین داشتن قابلیت های فراوان برای توسعه به ویژه در بخش گردشگری، نیازمند توجه ویژه به مسئله ظرفیت های توسعه است و ایجاد فرصت های اشتغال منتج از توسعه گردشگری در صورت توزیع عادلانه عواید حاصل از آن بعنوان عاملی مهم مطرح بوده که در گرو تعریف مناسب جایگاه نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز در منطقه و مشارکت بیشتر اهالی بومی در فرآیند توسعه است و عدم همخوانی کمیت و کیفیت خدمات ارائه شونده به گردشگران با هزینه های آن از دیگر عوامل ضعف منطقه بوده و نیازمند برنامهریزی و ساماندهی است.توسعه پایدار گردشگری در منطقه علیصدر اتخاذ راهبردهایی چون استفاده از پتانسیل های طبیعی محیط برای ارتقاء شرایط زیست محیطی، استفاده حتی الامکان از نیروهای محلی برای اشتغال در فرصت های ایجاد شونده در فرآیند توسعه و بهره برداری، تحلیل میزان کشش اراضی و آستانه های محیطی جهت توسعه، تقویت حس اجتماعی و مشارکت جمعی و سازماندهی تولید محلی همراه است با توسعه گردشگری و پرهیز از رهیافت های مبتنی بر مکانیزم بازار ضروری مینماید.
8) رکن الدین افتخاری و همکاران، (1390) درمقالهای با عنوان ” نقش مناطق نمونه گردشگری در توسعه مناطق عشایری ( مطالعه موردی: منطقه نمونه گردشگری الوند شهرستان همدان ) “به این نتیجه رسیده اند که تصرف منابع آب عشایر(چشمهها)جهت استفاده در تأسیسات تلهكابین همچنین به دلیل كم توجهی یا بی توجهی ادارات دولتی مرتبط با عشایر مانند منابع طبیعی، سازمان جنگلها و مراتع و اداره امور عشایر و در رأس آنها استانداری همدان به عنوان هماهنگ كننده فعالیت سایر ادارات و نظارت برعملكرد آنها به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و… باعث شده است كه تأسیسات تله کابین بیش از 5/7 هكتاری- كه 5 هکتار آن به شیوه غیر كارشناسی از عشایر خریداری شده است که همین امر باعث شده است كه در هیچ یك از فعالیتهای تأسیسات تله كابین عشایر حضور و مشاركت نداشته باشند و از منافع حاصل از آن بی بهره باشند. با این شرایط تله كابین میتواند توسعه صنعت گردشگری در این منطقه را بدون در نظر گرفتن حقوق و مشاركت جوامع محلی)عشایر منطقه) و همچنین ملاحظات زیست محیطی تحقق بخشد. به سخن دیگر نوع شیوه نگرش در ساخت و ایجاد مجتمع، همان نگرش دهه 70 میلادی یعنی توسعه به معنای كلاسیك آن میباشد كه بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی توسعه مناطق صورت میگیرد. توسعه مجتمع تفریحی توریستی تله كابین گنج نامه نه تنها فرایند تخریب منابع طبیعی را فراهم كرده است، بلكه اقتصاد عشایر و بنیانهای اجتماعی عشایر منطقه مورد مطالعه را با چالشهای جدی رو به رو كرده است كه در صورت استمرار این رهیافت، نه تنها توسعه پایدار گردشگری تحقق نخواهد یافت، بلكه با سرمایه گذاری زیادآثار منفی را هم نمی توان به حداقل رساند.
9) فتوحی و همکاران ، (1390)در مقالهای با عنوان ” ارزیابی توانمندیهای ژئومورفوتوریسمی لندفرمها براساس روش پرالونگ مطالعه موردی؛ منطقه نمونه گردشگری بیستون” به این نتیجه رسیده اند که مناطقی مانند منطقه بیستون به علت بالا بودن عیارهای توریسمی به عنوان مناطق نمونه گردشگری مورد اقبال گردشگران قرار گرفته است و بیشترین بازدید از جاذبههای گردشگری این منطقه بیشتر به علت زیبایی ظاهری، ارزش تاریخی – فرهنگی و به جهت پر كردن اوقات فراغت و تفریح صورت گرفته است و كمتر از لحاظ ژئوتوریسمی به این مسئله نگاه شده است بر اساس این محاسبات كوه بیستون با 81/0دارای بیشترین ارزش بهره برداری است كه به دلیل موقعیت استراتژیكی، وجود آثار تاریخی و فرهنگی كوه بیستون و وجود امكانات نسبی گردشگری در منطقه است كه دارای بیشترین ارزش بهره وری میباشد، و جهت انجام فعالیتهای گردشگری چون كوهنوردی، دامنه نوردی، كایت سواری و تیغه نوردی، ایجاد تورهای علمی و توسعه امكاناتی همچون تله كابین و ورزشهای كوهستانی مناسب است كه باید برنامهریزیهای اساسی در زمینه توسعه و گسترش آنها صورت پذیرد. لندفرم رودخانه با میانگین3/0دارای كمترین ارزش بهره وری است لندفرمهای دیگر دارای ارزش بهرهوری متوسط میباشد.با توجه به پتانسیلهای بالایی كه در این لندفرمها وجود دارد عدم وجود برنامهریزی منسجم، نبودن امكانات زیربنایی و رفاهی، كمبود تبلیغات در سطح ملی و بین المللی، عدم توجه به سودآوری گردشگری از جمله مسایلی هستند كه باعث كند شدن توسعه گردشگری پایدار در این منطقه شده است.
10) کاویانی، نوری کرمانی(1390) در مقالهای با عنوان “نقش برنامهریزی در توسعه پایدار روستاهای منطقه نمونه ی گردشگری پارک جنگلی دالخانی” به این نتیجه رسیدهاند که ارتباط بین برنامهریزی گردشگری و توسعه پایدار وجود دارد. از نظر جامعه محلی و مدیران و مسئولین محلی، ارتباط معناداری بین برنامهریزی توسعه گردشگری کارآمد و تحولات اقتصادی – اجتماعی و کالبدی منطقه مورد مطالعه وجود دارد که از نظر گردشگران این ارتباط بیشتر بین ابعاد کالبدی و زیست محیطی با برنامهریزی میباشد. دلیل این امر را میتوان در تاکید خاص جامعه گردشگران بر محیطی پاک و سالم برای گذراندن اوقات فراغت دانست و توسعه گردشگری در منطقه مستلزم رفع عوامل باز دارنده و تقویت عوامل جذب گردشگر میباشد عواملی مانندعدم معرفی صحیح منطقه و در نتیجه عدم شناخت کافی گردشگران از منطقه به واسطه ضعف در تبلیغات مناسب، کمبود تسهیلات و تاسیسات گردشگری ، عدم رضایت گردشگران از تاسیسات ابتدایی وکاهش امنیت اجتماعی و آسیب رسانی به مناظر زیبای روستایی، الگو برداری نامناسب روستائیان از گردشگران و…. میباشد. رفع این عوامل بازدارنده در توسعه گردشگری مستلزم شناخت کافی از منطقه و تدوین یک برنامه جامع و کارآمد میباشد به گونهای که نه تنها منجر به افزایش جذب گردشگر و مدت اقامت آنها شود بلکه به کاهش اثرات منفی ناشی از گردشگری و دستیابی به توسعه پایدار گردشگری در منطقه گردد.
11)بدری و یاری حصار(1388) در مقالهای با عنوان ” انتخاب مناطق نمونه گردشگری با استفاده از روش AHPنمونه موردی: استان كهگیلویه و بویراحمد ” به این نتیجه رسیده اند که فرآیند انتخاب منطقه برتر، مستلزم اتخاذ رویكردی نظام مند و همه جانبه نگر است كه همة ابعاد – شامل معیارها و میزان ضرایب اهمیت آنها – در نظر گرفته شده باشد فرآیند امتیاز دهی نهایی به این شكل است كه ابتدا مجموع امتیازهر منطقه نسبت به هر كدام از معیارها به شكل یك ماتریس فهرست میشود؛ آنگاه امتیاز هر منطقه در هر كدام از معیارها در ضریب اهمیت آن معیار ضرب شده و سپس امتیازات با هم جمع میشوند. هر چه امتیاز منطقهای بیشتر باشد، دارای ضریب اهمیت بیشتری بوده، در اولویت بالاتری قرار میگیرد. بر این اساس، مناطق چشمه بلقیس، كوه گل و دریاچه سد كوثر با كسب بیشترین امتیاز، به عنوان مناطق برتر برای تهیه طرح مناطق نمونه گردشگری انتخاب میشوند.
بی شك، با توجه به نتایج به دست آمده و مجموع عوامل مؤثر مورد بررسی در انتخاب منطقههای برتر، هرگونه برنامهریزی و سرمایه گذاری در آ ن ها، از بازدهی بیشتر و مناسبتری نسبت به سایر مكانها برخوردار خواهد بود. استفاده از روشهای مكان یابی چند معیاری، همچون روش AHP در امر ، برنامهریزیها فرآیندهای فرساینده را كاهش داده، با توجه به مجموعه خصوصیات این روش ها، از جمله به كارگیری معیارهای كمی و كیفی، ارزش گذاری معیارها و سایر ویژگی ها، امكان انتخاب مناطق مورد نظر را بر اساس واقعیتهای مكانی -فضایی فراهم مینماید.
12) توکلی و همکاران، (1388) در مقالهای با عنوان ” تاثیر مناطق نمونه گردشگری در محرومیت زدایی از دیدگاه اجتماعات محلی (مطالعه موردی: منطقه اورامان تخت کردستان ) ” به این نتیجه رسیده اند که ظرفیت تحمل پذیری منطقه در بخش گردشگری بسیار بالاست و فاصله زیادی با میزان بهره گیری در شرایط فعلی دارد؛ با (CPM) ” روش مسیر بحرانی” غلبه درفعالیتهایی است، كه به رشد و توسعه فرهنگی منجرمیگردد و در عین حال، مؤید ضعف در اقدامات اقتصادی محرومیت زدایی است؛به طور كلی، مؤلفههای مشهود و تأثیرگذار بر محرومیت زدایی در منطقه بر پایداری اقدامات تأكید ندارد، همانند افزایش مشاركت بخش خصوصی، تقویت پیوندهای اقتصادی در رشد منابع درآمدی؛ زنجیرههای پسین و پیشین بخش گردشگری بر اساس پایداری در حیطه تغییرات كاركردی، قویتر از حیطه فعالیت هاست و در عین حال، در حیطه مشاركت ضعیفتر از تغییرات اجتماعی است، كه این موضوع به پایداری منجرخواهد شد؛جهت گیری نهادها و منابع بر عناصر محیطی و عمومی استوار است، كه در نهایت به گردشگری محلی و منطقهای منجر میگردد و در عین حال، كمتر میتواند به رشد گردشگری ملی و منطقهای بیانجامد.
1-7 روش پژوهش
این پژوهش بنا به ماهیت، موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده است از نوع توصیفی – تحلیلی و در زمره تحقیقات کاربردی است. از آنجائیکه در این پژوهش از ابزار پرسشنامه و مصاحبه برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز استفاده خواهد شد، بنابراین از زاویه دیگر میتوان این پژوهش را یک تحقیق پیمایشی (میدانی) (survey research) نیز قلمداد کرد.
1-7-1 محدوده ومقطع زمانی تحقیق
محدوده مورد مطالعه مناطق نمونه گردشگری در استان مازندران میباشد. این استان با مساحت حدود 238 هزار كیلومتر مربع به لحاظ مساحت خاكی هیجدهمین استان كشور میباشد. (معاون برنامهریزی و اشتغال مازندران ، 3،1391)همچنین قرار گرفتن در شمال کلانشهر تهران(پایتخت ایران)با فاصلهای 250 کیلومتری با مرکز استان از موقعیت جغرافیایی استراتژیکی برخوردار است.(ویکیپدیا، دانشنامه ی آزاد)
1-7-2 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
پس از جمع آوری اطلاعات میدانی که با استفاده از ابزار پرسشنامه تکمیل خواهد شد، با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون های آماری کای اسکویر(x2)، T تک دامنه ایی، Binomial Test و Feridman اقدام به تحلیل روابط بین متغییرهای تحقیق خواهد شد. همچنین برای نمایش نتایج داده های تحلیلی و توصیفی از انواع نمودارها، دیاگرامها، نقشه ها، منحنیها و… نیز استفاده خواهد شد.
1-8 متغیرهای تحقیق
1-8-1متغیر وابسته
– نقش و جایگاه مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران
1-8-2 متغیرهای مستقل
– سطح توسعه زیرساختهای حمل ونقل
– كمبود امكانات رفاهی ( هتلها و اماکن اقامتی )، بهداشتی در مناطق نمونه گردشگری
– عدم تبلیغات مناسب در معرفی مناطق نمونه گردشگری
– پایین بودن سطح آگاهی جامعه در مورد مناطق نمونه گردشگری و جاذبههای گردشگری در توسعه پایدار
– مشكلات قانونی و ضعف قوانین و مقررات حمایتی از بخش خصوصی در مناطق نمونه گردشگری
– نیاز به تغییر نگرش مدیران، سیاستگذاران و مردم به مقوله گردشگر و مناطق گردشگری و پذیرش آن به عنوان یك اصل مهم اقتصادی
– كمبود نیروهای متخصص
– فقدان یك برنامه جامع و استراتژیك و همچنین مشخص نبودن هدفها و سیاستها در قالب یك برنامه اجرایی
– شناخت تنگناها و موانع توسعه پایدار در مناطق نمونه گردشگری مازندران
-ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه پایدار در مناطق نمونه گردشگری مازندران
کاربرد نتایج تحقیق
با انجام این تحقیق ارگان هایی همچون: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، استانداری، شهرداری، و فرمانداریها… میتوانند از نتایج این پژوهش بهره مند گشته و کمک شایانی را در رابطه با اتخاذ سیاستهای مناسب برای توسعه نقش آن در جذب توریست به استان داشته باشند.
1-9 تعاریف اصطلاحات و واژه ها
گردشگر: کسانی هستند که به مقصد گذران اوقات فراغت، کسب و کار و اهداف دیگر مدتی از یکسال متوالی را در سفر و اقامت خارج از اقامتگاه معمول خود میگذرانند(زاهدی ورنجبریان، 12،1385).
گردشگری: صنعت گردشگری آمیزهای از فعالیت های گوناگون از حمل و نقل و تغذیه تا اقامت و مدیریت رویدادها است که در جهت خدمت رسانی به گردشگران، بصورت زنجیرهای بهم پیوسته ایفای نقش میکنند (رنجبریان و زاهدی ، 1391، 9 )
مناطق نمونه ی گردشگری منطقه یا مناطقی هستند که در جوار جاذبههای تاریخی، فرهنگی، مذهبی، طبیعی و گردشگری قرار دارند که به منظور ارائه ی خدمات به گردشگران توسط بخش غیردولتی تأسیس و اداره میشوند.(محمودی نژاد و بمانیان، 1388، 367)
مناطق نمونه گردشگری بین المللی: منطقهای است که با هدف جذب گردشگران خارجی طراحی و تجهیز میشود و حداقل مساحت آن 300 هکتار خواهد بود.
ب) مناطق نمونه گردشگری ملی: منطقهای است که با هدف جذب گردشگران ایرانی از سراسر کشور طراحی و تجهیز میشود و حداقل مساحت آن 100 هکتار خواهد بود.
ج) مناطق نمونه گردشگری استانی: منطقهای است که با هدف جذب گردشگران استانی طراحی و تجهیز میشود و حداقل مساحت آن 50 هکتار خواهد بود.
د) مناطق نمونه گردشگری محلی: منطقهای است که با هدف جذب گردشگران یک یا چند شهرستان طراحی و تجهیز میشود و حداقل مساحت آن 30 هکتار خواهد بود.(افتخاری و همکاران، 1390، 28)
توسعهای پایدار: کمیسیون برانتلند اعلام کرد، “توسعهای پایدار است که بتواند احتیاجات نسل حاضر را بدون فدا کردن توانایی نسل های آینده برای برآورده سازی نیازمندی هایشان تامین کند. ( Gorden,2007,29)
تشکیل میدهد ؛ زیرا محقق کلیهی فعالیتهای تحقیقاتی خود را بر پایهی آن شکل میدهد. در این مرحله ، مسئله تحقیق مشخص میشود و محقق متوجه میشود که ناشناخته و مجهول چیست و چه چیزی باید معلوم شود[4].
تقریبا کمی کمتر از یک پنجم سطح زمین را سنگهای کربناتی با خصوصیات فیزیکی پیچیده پوشیده است .مسائل مربوط به کارست و فرونشینی ها و ریزش ها در سطح زمین به عنوان مسائلی تلقی می شوند که نیاز به تکنیک بسیار پیچیده دارد.با توجه به افزایش تعداد فروچاله ها و فرونشست ها در سطح جهان و بروز خسارات و مشکلات فراوان نیاز به بررسی هر چه بیشتر پیدا کرده است . با توجه به اینکه حدود یک پنجم سطح زمین را سنگ های کربناته در بر گرفته اند ،بروز مشکلات فروچاله و فرونشست در مناطقی مانند ایالت فلوریدا ،آفریقای جنوبی، منطقه پرم در روسیه نمود پیدا کرده است. یکی از مسائل مهم در بحث کارست، خطرات ناشی از دستکاری محیط یا تحمیل بار اضافی و تغییررفتار هیدرودینامیکی یا خود ماهیت تغییر پذیری کارست است که به صورتهای مختلفی از جمله فروچالهها خود را نشان میدهد. سرزمینهای کارستی باویژگیهای شناختهشده زمینشناسی، زمینریختشناسی و هیدروژئولوژی از مستعدترین مناطق برای تاثیرپذیری از تغییرات وآسیبهاییاند که توسط انسان برآن تحمیل میشوند [5].
اجرای سازههای زمینشناسی مهندسی گسترده مانند احداث شهرها و شهرکهای متمرکز ، ساخت ساختمانهای مرتفع، نیروگاهها پالایشگاهها، سدها و یا ایجاد سازههای خطی مانند تونلها، آزادراهها و مسیرهای راهآهن در مناطق کارستی به مطالعات تفصیلی نیاز دارد. در پروژههای مهندسی اجرا شده در نواحی کارستی، نشست زمین و ایجاد پدیدههای ژئومورفولوژیکی کارست مانند تشکیل فروچالهها از مشکلات متداولی است که در اغلب موارد به بروز خسارات مالی وجانی منجر میگردد[3].
نزدیک به دو دهه اخیر با توسعه کشاورزی در ایران و به تبع آن افزایش میزان مصرف آبهای زیرزمینی در بسیاری از نقاط کشور نشست زمین و فروچالهها رخ داده است.مطالعات موردی متعددی بر روی فروچالهها و نشست زمین در اثر عوامل انسانزادی یا تحریک عوامل زمینشناسی بر اثر فرایندهای انسانی در دشتهای رفسنجان، کرمان، اردکان، دشتهای شهریار در تهران وغیره انجام شده است. وجه مشترک تمامی این مطالعات استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی است[5]
مطالعه موردی این تحقیق در استان همدان، دشت کبودرآهنگ میباشد. محدودهی مورد نظر در عرض شمالی ́00˚35 تا ́ 30 ˚35 و طول شرقی ́ 30 ˚ 48 تا́ 00 ˚ 49 قرار دارد. زمین شناسی منطقه کبودرآهنگ دارای پیسنگی از دوران ژوراسیک و شامل سنگهای دگرگونی است، چینه بعدی سنگهای شیل و آهکهای مارنی مربوط به دوران کرتاسه است که پتانسیل کارستی شدن را دارد سپس رسوبات دوران سوم که شامل تشکیلات ائوسن متشکل از تناوب توف سبز و مارن است ،قرار گرفته است. بعد از آن سازند های دوران چهارم که شامل سازند قم وآهکها و مارنهای الیگومیوسن میباشد با توجه شرایط سطحی و زیرسطحی و قرار گرفتن رسوبات آبرفتی تا حداكثر 150 متر که یک پوشش برای سنگ بستر آهكی كارستیك است، به همراه افزایش افت سطح آب زیرزمینی در طی دو دهه گذشته شرایطی ایجاد شد که مشکلات جدی را به همراه داشته است. از سال1370 که به طور جدی سفرههای آب زیرزمینی با کمبود مواجه شدند فرونشستهایی در زمین اتفاق افتاد که به فروچالهها موسوماند که در دو دههی اخیر تعداد 39 فروچاله در دشتهای کبودرآهنگ و فامنین اتفاق افتاده است ، این فروچالهها عمدتا از نوع فرونشست و به صورت مدفون بودهاند[5]. ایجاد این فروچالهها خساراتی را به مردم منطقه ازجمله کشاورزان وارد کرده است که هنوز هم ادامه دارد . فروچالههایی که در استان همدان اتفاق افتاده است به عنوان بارزترین خطرات کارست ایران معرفی شدهاند. وقوع این فروچالهها با برداشت زیاد از آبهای زیرزمینی تسریع یافته است ودر نقاط مختلف به وقوع میپیوندد که امکان مشخص بودن مکان دقیق وقوع آنها خیلی کم است . وقوع این پدیده امکان بروز خسارات مالی و حتی جانی را نیز محتمل
است و در زمرهی حوادث غیر مترقبه میباشد که ماهیت لیتولوژی در وقوع آنها حرف اول را میزند و سپس نوسانات آب زیرزمینی تحت تاثیر فعالیت های انسانی در وقوع سریعتر آنها موثر است. بنابراین بررسی سازوکار تشکیل این فروچالهها در دشت کبودرآهنگ لازم میباشد با توجه به اینکه این فروچالهها مشکلاتی را در منطقه به وجود آورده اند ، سوالاتی مطرح میشود که در پایان این نوشته باید به این سوالات پاسخ داده شود ، این سوالات به شرح زیر است:
1-2 فرضیات تحقیق
فرضیه عبارت است از حدس یا گمان اندیشمندانه درباره ماهیت ، چگونگی و روابط بین پدیدهها ، اشیاء ومتغیر ها، که محقق را در تشخیص نزدیک ترین و محتمل ترین راه برای کشف مجهول کمک مینماید؛ بنابراین فرضیه گمانی موقتی که درست بودن یا نبودنش باید مورد آزمایش قرار گیرد.فرضیه براساس معلومات کلی و شناختهای قبلی یا تجارب محقق پدید میآید[4].حال فرضیات مورد نظر در این تحقیق به شرح زیر است:
1.افت سطح آب زیرزمینی عامل اصلی ایجاد فروچالهها در دشت کبودر آهنگ میباشد.
Doline
Slovene
Dolina
Cvijic
Sinkhole
موضوع بطلان شرکت سهامی در برخی از مواد لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 24/12/1347 (مبحث اول از باب سوم قانون تجارت 1311) پیشبینی شده است. موارد بطلان شرکت سهامی در ماده 82 قانون تجارت مصوب 1311 به صراحت پیشبینی شده و در ماده 270 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 1347 (مبحث اول از باب سوم قانون تجارت 1311) به صورت قاعده کلی مقرر شدکه به موجب آن هرگاه مقررات قانونی در مورد تشکیل شرکت سهامی رعایت نشود، میتوان بطلان شرکت را از دادگاه تقاضا کرد. بدین معنا که اگر مقررات لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 1347 (مبحث اول از باب سوم قانون تجارت 1311) راجع به تشکیل شرکت سهامی رعایت نشده باشد، شرکت باطل است. با این وجود، مفاد ماده 270 مذکور مانع از بطلان شرکت سهامی به عللی از علل مربوط به قراردادها نیست.
هرگاه در تشکیل شرکت سهامی عام یا خاص، مقررات قانونی مراعات نشود، بنا به درخواست هرذینفع، دادگاه پس از رسیدگی، حکم بطلان شرکت را صادر خواهد کرد. بدین ترتیب رعایت نکردن هریک ازمقرراتی که در مورد تشکیل و ثبت شرکت سهامی عام یا خاص وجود دارد، موجب بطلان آن خواهد شد. بطلان مزبور هرگز نمیتواند در حقوق اشخاص ثالث مؤثر باشد و مؤسسین و مدیران و بازرسان و صاحبان سهام شرکت، نمیتوانند در مقابل اشخاص مذکور، به این بطلان استناد نمایند. خسارات ناشی از بطلان به صورت تضامنی، متوجه اشخاصی خواهد بود که مسئول بطلان هستند. اشخاصی را که مسئول بطلان هستند، دادگاه تعیین میکند.
با توجه به اینکه اغلب قوانین امروز شرکتهای سهامی را سازمان قانونی دانسته و فقط تابع عقد قرارداد بین شرکا نمیدانند تشریفاتی که برای تشکیل آن درقانون پیشبینی شده باید رعایت گردد. قانون تصریح نموده است که عدم رعایت تشریفات مزبور باعث بطلان شرکت است. ولی ل.از طرف دیگر برای جلوگیری از این که اشخاص سوء استفاده جو با تهدید ابطال شرکت منافعی برای خود تحصیل کنند مقرر داشته است که در صورتی که موجبات رفع ابطال قبل از صدور حکم محکمه مرتفع گردد شرکت میتواند به حیات خود ادامه دهد و دعوای ابطال دیگر پذیرفته نخواهد شد.
ضمانت اجرای یک عمل حقوقی معیوب معمولاً بطلان آن است که عطف به ماسبق میشود. این قاعده مدنی در زمینه شرکتهای تجاری که با اشخاص ثالث طرف معامله هستند، فاقد انعطاف و نرمش لازم به شمار میرود. کارگران بنگاههای اقتصادی برپا شده، توزیع کنندگان کالا و خدمات در صورت بطلان شرکت متضرر گردیده و تنها به مؤسسین آن حق مراجعه دادند که توفیق شان در این مسیر تردید باقی میگذارد.
پیش از تغییرات سال 1347، قانونگذار در باب شرکتهای سهامی، یک بند مشتمل بر شش ماده به بطلان شرکت و یا ابطال اعمال وتصمیمات آن اختصاص داده بود. امری که در این قواعد جلب نظر میکند، احصای موارد بطلان شرکت است: هر شرکت سهامی که مقررات یکی از مواد 28 و 29 و 36، 37، 38، 39، 41، 44، 45، 46، 47 و 50 این قانون را رعایت نکرده باشد از درجه اعتبار ساقط و بلا اثر خواهد بود. مطابق برهان خلف، سایر عیوب در تشکیل شرکت سهامی که ناشی از اجرا نشدن دیگر مقررات امری این قانون بوده، سبب بطلان به حساب نمیآید.
در اثر اقتباس از قانون تجارت فرانسه مصوب 1966 در هنگام تنظیم لایحه مورخ 1347 ملاحظه میشود این شاید به جهت اطلاق عبارت فراز ماده270 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 1347 (مبحث اول از باب سوم قانون تجارت 1311) م رعایت کلیه موازین قانونی در تشکیل شرکت سهامی میتواند موجب ابطال آن باشد.
هر شرکت با مسئولیت محدود نیز که برخلاف مواد 96 و 97 قانون تجارت تشکیل شده باشد، باطل و از درجه اعتبار ساقط است.
همین حکم با وحدت ملاک از مواد 118 و 122 در خصوص شرکت تضامنی نیز صادق است.
اولین هیأت نظارت در شرکت مختلط سهامی هم باید بعد از انتخاب شدن بلافاصله تحقیق کرده و اطمینان حاصل کند که تمام مقررات مواد 28، 29، 38، 39، 41 و 50 این قانون را رعایت کردهاند.
در مورد شرکتها و اتحادیههای تعاونی، قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران مورخ 5/7/1377، مقرر میدارد که آنها موظفند اساس نامه خود را با این قانون تطبیق دهند و پس از تأیید وزارت تعاون تغییرات اساس نامه خود را به عنوان تعاونی به ثبت رسانند. در غیر این صورت از مزایای مربوط به بخش تعاونی و این قانون برخوردار نخواهند شد.
ضمانت اجراهای عدم رعایت قواعد مربوط به تشكیل شركت سهامی را میتوان از دو منظر بررسی نمود. ضمانت اجراهایی كه نتیجه آن، عدم تشكیل شركت یا بطلان شركت است و ضمانت اجراهایی كه متوجه كسانی میشود كه عدم تشكیل شركت یا بطلان آن حاصل اقدامات آنان است. اقدامات مؤسسان شركت كه ممكن است مسئولیتهای مدنی و كیفری به همراه داشته باشد، از آن جملهاند.
عدم تشكیل شركت سهامی ممکن است به سبب عوامل متعددی باشد. با توجه به تفاوتهایی كه در تأسیس شركتهای سهامی عام و خاص وجود دارد، عدم تشكیل این شركتها نیز میتواند متفاوت باشد. در شركت سهامی عام، عدم ثبت شركت تا قبل از پذیرهنویسی نتایج حقوقی مشخصی را به همراه ندارد. اما پس از انجام پذیرهنویسی، عدم تشكیل شركت و یا ثبت آن تبعاتی دارد كه فراتر از مؤسسان خواهد بود. در این بین پذیرهنویسان نیز در تشكیل یا عدم تشكیل شركت ذینفع محسوب میشوند.
تشكیل نشدن شركت سهامی ممكن است به دلایل ذیل باشد:
هر یك از حالتهای فوق الذكر به تنها یی برای عدم تشكیل و ثبت شركت سهامی عام کفایت میکند. همان طور كه مشاهده میشود، حالات مذكور تنها در خصوص عدم تشكیل مجمع عمومی مؤسس و یا عدم حصول حد نصابهاواکثریت های لازم است، لیكن ممكن است این مجمع مطابق شرایط قانونی تشكیل شود و با رعایت تشریفات قانونی تصمیماتی را اتخاذ كند، ولی به دلیل اهمال افرادی كه میبایست اسناد و مدارك لازم برای ثبت شركت را به مرجع ثبت شركتها ارائه كنند و انقضای بیش از 6 ماه از تاریخ تسلیم اظهارنامه اولیه و استرداد وجوه پرداختی از سوی هر یك از مؤسسان و پذیرهنویسان، هرگز شركت به ثبت نرسد.
ماده 19 (ل. ا. ق. ت) در این خصوص مقرر میدارد:
«در صورتی كه شركت تا شش ماه از تاریخ تسلیم اظهارنامه مذكور در ماده 6 این قانون به ثبت نرسیده باشد به درخواست هر یك از مؤسسین یا پذیره نویسان مرجع ثبت شركتها كه اظهارنامه به آن تسلیم شده است گواهی نامهای حاكی از عدم ثبت شركت صادر و به بانكی كه تعهد سهام و تأدیه وجوه در آن به عمل آمده است ارسال میدارد تا مؤسسین و پذیرهنویسان به بانك مراجعه و تعهدنامه و وجوه پرداختی خود را مسترد دارند. در این صورت هرگونه هزینهای كه برای تأسیس شركت پرداخت یا تعهد شده باشد به عهده مؤسسین خواهد بود.»
در این ماده از پذیرهنویسان حمایت شده است. بدین شكل كه اگر شركت تا شش ماه از تاریخ تسلیم اظهارنامه تشكیل نشود هر پذیرهنویس قادر خواهد بود به اداره ثبت شركتها مراجعه و گواهی عدم ثبت شركت را دریافت و سپس از بانك مربوط مبلغ پرداختی خود را مسترد كند. ضمناً تمام هزینههای مربوط به شركت در شرف تأسیس به عهده مؤسسین میباشد.
البته قانونگذار در این ماده، حق رجوع به مرجع ثبت شركتها را منحصر به پذیره نویسان ندانسته است، بلكه بر طبق نص ماده موصوف، مؤسسان نیز از چنین حقی برخوردارند. این امر از آن جهت قابل دفاع به نظر میرسد كه عدم تشكیل شركت همیشه در نتیجه اهمال و تقصیر مؤسسات حادث نمیشود، بلكه ممكن است به دلائلی سرمایه مقرر پذیرهنویسی نشود یا مجمع عمومی مؤسس تشكیل نشود یا تشكیل شود لیكن قادر به اتخاذ تصمیم نشود، كه در هر یک از شرایط پیش گفته باید حق درخواست عدم تشكیل شركت را برای همه سرمایهگذاران به رسمیت شناخت.
در شركت سهامی خاص نیز میتوان مواردی را برای عدم تشكیل شركت برشمرد. این موارد به شرح ذیل میباشند:
ابطال شرکت ممکن است در اثر عدم رعایت مقررات تجارتی و یا قواعد راجع به بطلان معاملات باشد. در خصوص مراعات نشدن مقررات تجارتی لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 1347 (مبحث اول از باب سوم قانون تجارت 1311)، قانونگذار به هیچ مورد ویژهای اشاره ندارد. بنابراین رعایت نکردن هر یک از قواعد آمره این قانون راجع به تشکیل شرکت میتواند سبب بطلان شرکت باشد.
برعکس، در شرکت با مسئولیت محدود فقط مراعات نشدن دو ماده 96 و 97 از موجبات بطلان شرکت شناخته شده است. طبق ماده 96، شرکت وقتی تشکیل میگردد که تمام سرمایه نقدی تأدیه و سهم الشرکه غیر نقدی نیز تقویم و تسلیم شده باشد. و براساس ماده 97، در شرکت باید صراحتاً قید شده باشد که سهم الشرکههای غیر نقدی هر کدام به چه میزان تقویم شده است.
ترتیبات فوق عیناً در ماده 118 و 122، راجع به شرکت تضامنی ملاحظه میگردد. در شرکت نسبی هم دو ماده فوق باید رعایت شود.
در خصوص شرکت مختلط غیرسهامی، ماده 143 مقرر میدارد: «هر یک از شرکا با مسئولیت محدود که اسمش جز شرکت باشد در مقابل طلبکاران شرکت شریک ضامن محسوب خواهد شد. هر قراری بر خلاف این ترتیب بین شرکاء داده شده باشد در مقابل اشخاص ثالث بی اثر است.
[1]- اسکینی، ربیعا، حقوق تجارت، شرکتهای تجاری، انتشارات سمت، چاپ هفتم، 1384، ص 54.
[2]- رجوع شود به ماده 270 لایحه اصلاح قانون تجارت.
[3]- رجوع شود به ماده 273 لایحه اصلاح قانون تجارت.
[4]- حسنی، حسن، حقوق تجارت مشتمل بر کلیه مباحث، نشر میزان، چاپ ششم، 1387، ص 204.
[5]- ستوده تهرانی، حسن، حقوق تجارت، انتشارات دادگستر، ج 2، چاپ چهارم، 1380، ص 247.
[6]- ماده 166 قانون تجارت
[7]- صقری، محمد، حقوق بازرگانی شرکتها، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، 1390، ص 96.
[8]- برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به: اسکینی، ربیعا، منبع پیشین، ص 54.
[9]- ماده 185 قانون تجارت.