عنوان : توصیف و بررسی عوامل موثر بر اصول برنامه سازی خلاق در رادیو و شناخت ابعاد و مولفه های آن
1-1- طرح مسئله
تاریخ تحول تکنولوژیهای ارتباطی نشان داده است وقتی رسانه جدیدی اختراع میشود عدهای فکر میکنند که رسانههای قدیمی از بین میروند، اما واقعیت موجود نشان میدهد که هنوز هم از رسانههای قدیمی به اشکال مختلف استفاده میشود. چون هر رسانهای دارای ویژگیهای منحصر به فرد خود است که رسانه دیگر آن ویژگی را ندارد. در حال حاضر رقابت بیشتر رسانههای مختلف برای جذب مخاطب بیشتر است چرا که افزایش منابع فرستنده به رقابت رسانهها منجر میشود؛ رقابتی که در جهت جذب مخاطبان هرچه بیشتر است؛ مخاطبانی که امروزه با ویژگیهایی چون متنوع بودن، فعال بودن و گزینشی عمل کردن نسبت به گذشته مشخص میشوند. یک ملاک مهم در ارزیابی موفقیت هر رسانهای، بررسی تعداد و میزان استفاده مخاطبان از آن رسانه است و انگیزه یا تغییری که در رفتارمخاطب بوجود میآورد واین، زمانی حاصل میشود که یک رسانه دارای ویژگیهای متمایز و متفاوت نسبت به سایر رسانهها باشد. در حال حاضر حدود 60 ایستگاه رادیویی در ایران فعالیت میکنند. بدون شک بعضی از این مراکز نسبت به بعضی دیگر از تعداد مخاطبان کمتر یا بیشتری برخوردارند. دلایل این موضوع میتواند بسیاری از موارد کمی و کیفی را شامل میشود. از آنجا که یکی از ویژگیهای کار علمی، تحدید موضوع است در این پژو هش، رسانه رادیو بررسی میشود و از میان عوامل زیادی که در موفقیت و یا شکست رسانه رادیو تاثیر گذار است به بحث خلاقیت در برنامهسازی رادیو پرداخته می شود. خلاقیت فرایندی است که بوسیله آن چیزی مثل فکر،ایده یا یک شی جدید تولید شودخلاقیت شیوهای از تفکراست که ایدههای جدید را بوجود میآورد (کینگ واندرسون،1386،ص17)[1].
در واقع دغدغه ذهنی پژوهشگر پس از یک دهه فعالیت تجربی در رادیو و مصاحبههای مقدماتی با افراد کارشناس، مشخص شد که خلاقیت عنصر مهم، تاثیر گذاری در رادیو است و یکی از عوامل مؤثر بر افت مخاطبان رادیو موضوع کیفیت برنامههای رادیو است که دچار روزمرگی، تکرار و اصول کلیشهای شده است.
خلاقیت عنصربا اهمییتی در این میان است. در پی این دغدغه ذهنی و مطالعه مقدماتی که انجام شد، این تحقیق به دنبال بررسی این مسئله است که ابعاد و مؤلفههای برنامهسازی خلاق کدامند و همچنین چه عواملی باعث افزایش یا کاهش خلاقیت در برنامهسازی رادیو میشود؟
2-1- ضرورت و اهمیت تحقیق
با توجه به اهمیتی که رسانهها در زندگی افراد دارند هرگونه پژوهشی که بتواند جایگاه رادیو را در زندگی مردم پررنگ سازد، دارای اهمیت است. ضرورت و اهمیت هر تحقیقی از دو جنبه نظری و کاربردی میتواند مطرح باشد. این تحقیق در درجه اول سعی دارد، دانش نظری موضوع و جنبههای جدید برنامه سازی خلاق در رسانه رادیو راشناسایی کند. در بحث برنامه سازی خلاق متون و گزارش و در کل اسناد مکتوب بسیار کمی در داخل ایران درباره برنامه سازی خلاق وجود دارد و انجام این پایان نامه می تواند خلاء موجود را پرکند و بر دانش نظری موضوع بیافزاید. و در درجه دوم این تحقیق اصول و مولفه هایی را مشخص میکند که چنانچه در برنامهسازی رادیو به کار برده شود؛ میتواند باعث افزایش جذب مخاطب، تاثیرگذاری بیشتر، و دستیابی به اهداف و سیاست های ایستگاه رادیوی مورد نظر شود.
3-1- هدف اصلی تحقیق
هدف علم تدوین نظریه است و در انجام تحقیقهای اجتماعی به سه هدف اساسی (اکتشاف، توصیف، تبیین) توجه میکنند.
هدف کلی و اصلی این تحقیق توصیفی – اکتشافی عبارت است از:
توصیف و بررسی عوامل موثر بر اصول برنامهسازی خلاق در رادیو و شناخت ابعاد و مولفه های آن است.
اهداف فرعی تحقیق:
4-1- سؤال اصلی تحقیق
نظر تهیه کنندگان رادیو درباره ویژگیها و مؤلفههای برنامه سازی خلاق چیست؟
سؤال های فرعی تحقیق:
1- مهمترین متغیرهای سطح فردی مؤثر در برنامهسازی خلاق کدامند؟
2- مهمترین متغیرهای سطح سازمانی مؤثر در برنامه سازی خلاق کدامند؟
5-1- فرضیههای تحقیق
در حال حاضر به دلیل اکتشافی بودن پژوهش، فقط به سؤالات پاسخ داده میشود و فرضیهها در پایان تحقیق استخراج میشود.
6-1- تعریف مفاهیم
تعریف نظری:
خلاقیت : هارمون خلاقیت را فرایندی میداند که بوسیله آن چیزی مثل فکر، ایده یا یک شی جدید تولید شود (کینگ واندرسون، 1386،ص17). “خلاقیت شیوهای از تفکراست که ایدههای جدید را بوجود میآورد.
لوتانز استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشهها و رهیافتهای جدید افراد، میداند. پالیا خلاقیت را توانایی دیدن چیزها به صورت غیرمعمولی و دیدن مشکلاتی که هیچ کس دیگر آنها را نمیبیند و سپس ارائه رهیافتهای جدید و اثربخش میباشد.
برنامه سازی : به فرایند ساخت برنامه های رادیویی در ساختار های متفاوت مانند : ساده ، ترکیبی ساده، ترکیبی نمایشی ،نمایش ، مسابقه ، میز گرد اطلاق می شود(برخوردار،1381ص45).
رادیو : در کنار مجموعه گسترده رسانه ها تلویزیون، سینما ،صنعت چاپ، خبرگزاری ها، شبکه های اینترنتی و ماهوارهای رادیو یکی از اصلیترین وسایل ارتباط جمعی است. ما نمیتوانیم پیام های آن را ببینیم. این پیامها تنها شامل صدا و سکوتند و از همین واقعیت منحصر به فرد رادیو است که دیگر کیفیتهای متمایز آن – از جمله ماهیت زبان آن طنزهایش و راههایی که مخاطبانشان از آن استفاده می کنند – حاصل می شود. برای دست یابی به دیدی شفاف تر نسبت به رادیو و ویژگیهای آن ، می توان آن را با وسایل دیگر برقراری ارتباط مقایسه کرد(کرایسل،1381،ص1).
فهرست : ندارد
پرسشنامه : دارد
شخصیت به عنوان سیستم پویای درونی، روانی- زیستی و به عنوان یک مجموعه تطابقی متشکل از سرشت و منش تعریف میشود که به شخص فردیت میبخشد و موجبات سازگاری وی را با موقعیتهای درونی و بیرونی فراهم میکند (کلونینجر، شوراکیک[48] و پرزیبک[49]، 1993). سرشت اساس ژنتیکی و ذاتی داشته و از بدو تولد و یا حتی قبل از آن وجود دارد (واتسون، گامز و سیمس[50]، 2005). ملاحظات تاریخی بر روی مدلهای مبتنی بر سرشت نشان میدهند که بررسیهای اولیه بر روی ابعاد سرشتی شخصیت با نظریهی اخلاط چهارگانه بقراط آغاز شد و مطالعات در این زمینه توسط نظریهپردازانی چون آیزنک، گری، کلونینجر، واتسون، مک کری و کاستا و … ادامه پیدا کرد. آیزنک (1967؛ به نقل از تاتالوویچ ورکاپیک، 2012)، شخصیت را به عنوان سه صفت سرشتی با مبنای زیستی در نظر گرفت. این سه صفت شامل ثبات- بیثباتی (روانرنجوری[51])، درونگرایی- برونگرایی[52] و روانپریشی[53] است.
به دنبال نظریه سه عاملی آیزنک، جفری گری (1982) با الهام از نظریه آیزنک، تئوری عصب روانشناختی شخصیت خود را تحت عنوان «نظریه حساسیت به تقویت» (RST)[54] مطرح کرد که یک نظریه زیست محور بوده و همانند نظریه آیزنک جهت تبیین تفاوتهای فردی به نقش عوامل زیستی/ عصبی اشاره میکند (متیوس و گلیلند[55]، 1999؛ آتشکار، فتحیآشتیانی و آزاد فلاح، 1387). الگویی زیستی که گری از شخصیت ارائه کرد شامل سه سیستم مغزی- رفتاری است و فعالیت هر یک از آنها به فراخوانی واکنشهای هیجانی متفاوت نظیر ترس و اضطراب میانجامد (فهیمی، علی مهدی، بخشیپور و محمود علیلو، 1390). این سه سیستم عبارتند از: 1- سیستم بازداری رفتاری (BIS)[56]، 2- سیستم جنگ/گریز (FFS)[57]، 3- سیستم فعال ساز رفتاری (BAS)[58]. با توجه به نظریه گری (1982)، پایههای زیستی تکانشگری در سیستم فعالسازی رفتاری و اساس اضطراب در سیستم بازداری رفتاری قرار دارد (جکسون[59]، لوین[60]، فارنهام[61]، 2003).
از دیگر کسانی که نظریه آیزنک را مبنایی برای نظریه خود قرار دادند، مک کری و کاستا بودند. به نحوی که نظریه آنها یکی از کارآمدترین و جامعترین نظریههای مطرح شده در باب شخصیت است. آنها مفاهیم نظریه سه عاملی آیزنک را گسترش دادند و مدل 5 عاملی شخصیت که شامل روانرنجورخویی، برونگرایی، گشودگی به تجربه[62]، باوجدان بودن[63] و توافق[64] است را به وجود آوردند (باگبی[65]، کاستا، مککری و همکاران، 1999).
در ادامه واتسون و کلارک[66] (1991) مدل سه بخشی هیجان را مطرح کردند که متشکل از عاطفه مثبت[67]، عاطفه منفی[68] و برانگیختگی فیزیولوژیکی[69] میباشد. عاطفه مثبت پایین (نداشتن احساس لذت، بیعلاقگی، بیمیلی و …) به عنوان علامت اختصاصی برای اختلالهای افسردگی و عاطفه منفی نیز به صورت علامت غیراختصاصی در اختلالهای اضطرابی و افسردگی در نظر گرفته میشوند. سومین بخش این نظریه، عامل برانگیختگی فیزیولوژیکی، شاخص اختصاصی اضطراب میباشد (بخشیپور رودسری، دژکام، مهریار و بیرشک، 1383).
نظریه پرداز سرشتی دیگر کلونینجر (1986) است که مدل او، جنبههای ژنوتایپی شخصیت را بررسی میکند. در نظریه وی شخصیت متشکل از دو سازهی بنیادی سرشت و منش در نظر گرفته شده است که شامل 4 بعد سرشتی و 3 بعد منشی است. بخش سرشتی عبارتست از: آسیبپرهیزی[70]، نوجویی[71]، وابستگی به پاداش[72] و پشتکار[73]. ابعاد منشی به تفاوتهای فردی در مفهوم خود و روابط شیای اشاره دارد که منعکسکنندهی اهداف و ارزشهای فردی میباشد و شامل سه بعد خود راهبری[74]، مشارکت[75] و خود تعالی بخشی[76] میباشد (زوهر[77]، 2007؛ فریت، وان و هرینگن [78]، 2000؛ عبدالهزاده جدی، هاشمی نصرتآباد و بخشیپور، 1390).
در سالهای اخیر مدلی تحت عنوان مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) توسط لارا و همکاران (2012 الف) ارائه گردیده است که بسیاری از مفاهیم مطرح شده توسط آیزنک، گری، کاستا و مککری، واتسون و کلونینجر را در بر دارد. مدل AFECT تلفیقی از مفاهیم سرشت عاطفی و هیجانی میباشد که شامل ویژگیهای هیجانی خاص و ویژگیهای عاطفی کلی است. ویژگیهای هیجانی به عنوان سیستمی مرکب از فعالسازی، بازداری، حساسیت، مقابله و کنترل در نظر گرفته میشود. تعامل این ابعاد هیجانی مستقل یک الگوی رفتاری و خلقی ثابت را ایجاد میکند. سرشت عاطفی به 12 نوع دستهبندی میشود. افسردگی، اضطراب، بیتفاوتی (انواع درونی شده)، ادوارخویی، ملالت و بیثباتی (انواع بیثبات)، وسواسی، هیجانزدگی، سرحالی (انواع پایدار)، تحریکپذیری، بازداری زدایی و سرخوشی (انواع بیرونی) (فوسکالدو و همکاران، 2013).
در واقع، رویکرد سرشت عاطفی چشمانداز کلیتری از سرشت را فراهم کرده و چگونگی خلق و رفتار را در طول زمان نشان میدهد. به عنوان مثال، سرشت عاطفی ادواریخویی با نوسانات خلقی و واکنشهای عاطفی نامتناسب که فرض میشوند ناشی از تعاملات صفات هیجانی خاص از جمله حساسیت هیجانی، تمایل و خشم بالا در ترکیب با کنترل و مقابله پایین باشد، مشخص میگردد. لذا ارزیابی صفات هیجانی، ارزیابی ا دقیق و خاص را فراهم میکند در حالی که طبقهبندی انواع عاطفه بصورت مقولهای یک چشمانداز کلی از سرشت و خلق را ارائه میدهد که برای ارتباطات آسان میتواند مفید باشد (فوسکالدو و همکاران، 2013).
با توجه به این که مدل AFECT بیانگر صفات سرشتی مبتنی بر هیجانات و عواطف است میتواند بسیاری از اختلالهای روانپزشکی را از منظر بالینی و مبنا تبیین کند. این مدل مطرح میکند که در ابعاد عاطفی همچون وسواس، ملالت و هیجانزدگی میزان کنترل بالاست و به طور مثال در بعد افسردگی کنترل و مقابله پایین، حساسیت و بازداری بالا هستند و یا در سرخوشی بازداری پایین است اما، اراده و تمایل بالا میباشند. مدل AFECT قادر به تبیین بسیاری از اختلالات محور یک و دو راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی میباشد (لارا و همکاران، 2012 الف). از جمله شایعترین اختلالهای روانپزشکی در جمعیت عمومی، اختلالات اضطرابی هستند. که این اختلالها با عوارض زیادی همراهند و اغلب مزمن شده و نسبت به درمان مقاوم میباشند (کاپلان و سادوک، 1392).
اختلالهای اضطرابی به عنوان پنجمین طبقه تشخیصی در DSM- 5 مطرح شدهاند و اختلال اضطراب جدایی، لالی انتخابی، فوبی خاص، اختلال اضطراب اجتماعی (فوبی خاص)، اختلال وحشتزدگی، حمله وحشتزدگی (تصریح کننده)، آگورافوبیا، اختلال اضطرابی فراگیر، اختلال اضطرابی ناشی از مواد یا دارو، اختلال اضطرابی ناشی از سایر شرایط پزشکی، سایر اختلالهای اضطرابی مشخص و اختلال اضطرابی نامشخص را در بر میگیرد (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013). با توجه به سیر مزمن، شیوع بالا و همراهی اختلال اضطراب فراگیر با سایر اختلالهای روانشناختی، این اختلال به عنوان یکی از مهمترین اختلالهای ناتوانکننده برای بزرگسالان مطرح شده است (رومر و اورسیلو، 2002). اختلال اضطراب اجتماعی یکی از سه اختلال روانی شایع بعد از افسردگی اساسی و اعتیاد به الکل است (حسنوند عموزاده، شاعری و اصغری مقدم، 2013). همچنین با در نظر داشتن این نکته که اختلال وحشتزدگی و آگورافوبیا به تازگی در DSM-5به عنوان دو اختلال مجزا مطرح گردیدهاند (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013)، در مطالعهی حاضر از میان اختلالهای طبقهی اضطرابی، به بررسی اختلالهای مذکور و اختلال فوبی خاص بر مبنای ابعاد مدل AFECT پرداخته خواهد شد.
به طور کلی، با توجه به این که هدف از ایجاد مدل ترکیبی سرشت هیجانی و عاطفی ارائه تعاریف روشنی از سلامتی و اختلالهای روانی است که بتوان این تعاریف را به آسانی در فعالیتهای بالینی به کار برد (لارا و همکاران، 2012 الف)، بنابراین، میتوان با شناسایی ابعاد هیجانی و عاطفی در اختلالهای اضطرابی و تمایز اختلالهایی که در یک طبقه قرار دارند، به درمان هر چه مؤثرتر این اختلالها پرداخت. با در نظر داشتن این نکته که مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) فاقد پیشینهی پژوهشی در جامعهی ایرانی است و ارزیابی از این مدل تاکنون صورت نگرفته است لذا، هدف تحقیق حاضر رسیدن به پاسخی برای دو سؤال پژوهشی زیر است:
– آیا ابعاد هیجانی و عاطفی مطرح شده در مدل AFECT در جامعه ایرانی از اعتبار و روایی قابل قبولی برخوردار است؟
– آیا مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلالهای طبقه اضطرابی در جمعیت غیربالینی از برازش کافی برخودار میباشد؟
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
شخصیت یک کلیت روانشناختی است که ویژگیهای خاص انسانها را مشخص میسازد. به عبارت دیگر، نظریههای شخصیت بیاناتی در مورد ماهیت انسان هستند. نظریهپردازان شخصیت، دیدگاههای مختلفی پیرامون ماهیت انسان و تفاوتهای فردی مطرح کردهاند. در این راستا، دیدگاههای زیستشناختی و مبتنی بر هدف در مورد ماهیت انسان، بنیادی اساسی برای تفسیر شخصیت تدارک میبینند. نه تنها در شخصیت بلکه در روانشناسی، انسان به عنوان موجودی زیستی تلقی میشود. از این منظر، گسترش درکی روشن از ویژگیهای اساسی انسان و چگونگی بروز این ویژگیها در رفتار انسان، ضروری است (نعمت طاوسی، 1391). رگهها و ابعاد شخصیتی از مهمترین عوامل مداخلهگر در اختلالهای روانشناختی هستند. به منظور تبیین ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی و مستعد بودن افراد در برابر اختلالهای روانشناختی، الگوهای نظری مختلفی مانند نظریه آیزنک و گری به کار گرفته شده است (متیوس و گلیلند، 1999).
در سالهای اخیر مدل AFECT به عنوان یکی از کوششهایی که ساختارهای زیربنایی شخصیت را مورد توجه قرار میدهد، جایگاه ویژهای در گسترهی روانشناسی پیدا کرده است. گسترش روزافزون پژوهشهای بینرشتهای در قلمرو علوم زیستی و روانی، ضرورت پرداختن به نظریههایی از این نوع را دو چندان میکند. توجه به مفاهیم این نظریه نه تنها تبیینهای جدیدی را در روانشناسی برجسته میسازد، بلکه چشماندازهای جدیدی را در حیطههای دیگر از جمله آسیبشناسی روانی و جسمانی، ترسیم میکند. در این مدل به جای شرح نشانهها و تشخیص اختلالها و جدا کردن آنها از یکدیگر، امکانی برای درک بیشتر نشانهها و اختلالها و فراوانی همپوشی و ارتباط آنها با یکدیگر فراهم میشود، بنابراین با استفاده از این مدل میتوان برخی از رگههای مهم شخصیت، که به آسانی در چهارچوب مدلهای پیشین قرار نمیگیرند را تبیین میکرد (لارا و همکاران، 2012 الف).
اضطراب بیماری نیست بلکه نشانهای برای وجود یک اختلال روانپزشکی و روانشناختی است، در واقع، درجه بهینهای از اضطراب وجود دارد که سبب عملکرد بهتر میشود (کاپلان و سادوک، 1392). اختلالهای اضطرابی عبارتند از اختلالهایی که در ویژگیهایی از ترس و اضطراب بیش از حد و اختلالهای رفتاری مرتبط مشترک هستند. این اختلالها از جمله شایعترین اختلالهای روانپزشکی در جمعیت عمومی هستند (کاپلان و سادوک، 1392)، بنابراین نیاز است تا ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد. در این میان، با توجه به این که مدل AFECT در برگیرنده ی ابعاد هیجانی و عاطفی است که میتوانند در مورد انواع اختلال های روانی به کار گرفته شوند لذا میتوان از این مدل برای بررسی ابعاد این اختلالها استفاده کرد. این در حالی است که پژوهشی در زمینهی چگونگی ارتباط ابعاد مطرح شده در این مدل با این اختلالها صورت نگرفته است.
از این رو در این پژوهش سعی بر آن خواهد بود که مدل AFECT شرح داده شده و برازش آن در جامعه دانشجویان ایرانی مورد بررسی قرار گیرد تا در نهایت این نتیجه حاصل شود که آیا ابعاد بیان شده در مدل AFECT در جامعهی ایرانی نیز شناسایی میشوند و این که نشان داده شود اختلالهای اضطرابی شامل، اختلال فوبی خاص، وحشتزدگی، اضطراب فراگیر، اضطراب اجتماعی و آگورافوبیا با توجه به این مدل کدام ابعاد را در بر گرفته و آیا طبقهبندی آنها به چند اختلال مجزا درست بوده یا با یکدیگر همپوشی دارند؟ در مجموع، با توجه به مطالب ذکر شده در بالا میتوان چنین استنباط نمود که مدل (AFECT) با ارائهی دیدگاه یکپارچهای از ساختارهای ذهنی و کمک به درک ارتباط بین
سیستمهای هیجانی/ شناختی با اختلالهای روانی، میتواند ابزاری مفید برای مطالعهی سرشت، هم در زمینههای بالینی و هم پژوهشی فراهم کند.
4 -1 اهداف پژوهش
1- 4 -1 هدف کلی: بررسی نقش مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلالهای اضطرابی بر مبنای DSM- 5
2-4-1 اهداف اختصاصی
– تعیین اعتبار و پایایی[79] مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی در جامعهی ایرانی.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال فوبی خاص.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال فوبی خاص.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال وحشتزدگی.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال وحشتزدگی.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب فراگیر.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال اضطراب فراگیر.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب اجتماعی.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال اضطراب اجتماعی.
– تعیین الگوی ارتباطی بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال آگورافوبیا.
– تعیین توان ابعاد مدل AFECT در پیشبینی علائم اختلال آگورافوبیا.
5 -1 سؤالات پژوهش
با توجه به فقدان پیشینهی پژوهشی خارجی و داخلی در این زمینه، نمیتوان در مورد ارتباط مدل AFECT با اختلالهای طبقهی اضطرابی فرضیهای مطرح ساخت. لذا در مطالعهی حاضر، سؤالات پژوهشی مطرح گردیده است:
1- آیا مدل AFECT در جامعهی ایرانی از اعتبار و پایایی قابل قبول برخوردار است؟
2- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال فوبی خاص رابطه وجود دارد؟
3- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیشبینی علائم اختلال فوبی خاص را دارند؟
4- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال وحشتزدگی رابطه وجود دارد؟
5- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیشبینی علائم اختلال وحشتزدگی را دارند؟
6- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب فراگیر رابطه وجود دارد؟
7- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیشبینی علائم اختلال اضطراب فراگیر را دارند؟
8- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال اضطراب اجتماعی رابطه وجود دارد؟
9- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیش بینی علائم اختلال اضطراب اجتماعی را دارند؟
10- آیا بین ابعاد مدل AFECT با علائم اختلال آگورافوبیا رابطه وجود دارد؟
11- آیا ابعاد مدل AFECT توان پیش بینی علائم اختلال آگورافوبیا را دارند؟
6-1 متغیرهای پژوهش
در تحقیق حاضر، مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) با 6 بعد هیجانی و 12 بعد عاطفی به عنوان متغیرهای پیشبین و اختلالهای اضطرابی (فوبی خاص، اختلال وحشتزدگی، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی و آگورافوبیا) به عنوان متغیرهای ملاک بررسی شدهاند.
تحولاتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نظام قضائی کشور پدید آمد سبب شد تا برخی از احکام اسلام که سالیان متمادی به بوتهی فراموشی سپرده شده بود آشکار شود و قدرت شگرف خود را در اصلاح جامعه نشان دهد. از جملهی آن احکام که پس از پیروزی انقلاب مورد توجه قرار گرفت و به اجرا درآمد لوث و در ادامه آن قسامه می باشد.
لوث در لغت به معنای آلوده کردن، کثیف کردن و لکهدار کردن چیزی، آمده است (آذر نوش، آذر تاش؛ فرهنگ معاصر عربی – فارسی، تهران، نشر نی، 1383، چاپ چهارم، ص 628) و چون در متهم شدن به قتل یا جرح نیز نوعی آلودگی به خون مردم نهفته است به آن لوث گویند و در اصطلاح امارهای است که موجب ظنّ به صدق ادعای مدعی، توسط حاکم (قاضی) میشود مثل شهادت یک شاهد (موسوی، روحالله (امام)؛ تحریر الوسیله، مؤسسه تنظیم و نشر آثار الامام الخمینی، پائیز 1379 ش، الطبعه الاولی، ص 916) بنابر این لوث همان گمانی است که قاضی به صدق ادعای مدعی ظن پیدا کند آن هم از روی قرائن و شواهدی که از مطالعه اوراق و مدارک موجود و گزارشهای رسیده و تطبیق آن با مورد حادثه به دست میآورد (رازی زاده، محمد علی؛ قسامه در نظام قضایی اسلام، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات حوزه ی علمیه قم، 1374، اوّل، ص 60 و 59).
در قتل و جراحات هرگاه دلیلی مبنی براینکه شخص معینی، مرتکب قتل یا جرح شده وجود نداشته باشد و لوث محقق شود یعنی قاضی به ارتکاب قتل یا جرح از سوی متهم خاصی ظن پیدا کند، مدعی میتواند «قتل یا جرح» (ماده 139، قانون مجازات اسلامی) را به وسیله ی قسامه اثبات کند گفتنی است با توجه به صراحت ماده 139 قانون مجازات اسلامی، ایراد ضرب بدون جراحت با قسامه قابل اثبات نیست و در جراحات نیز مستنداً به ماده 254 همان قانون قصاص با قسامه ثابت نمیشود و فقط موجب پرداخت دیه میگردد.
هرگاه تعداد کسانی که لوث علیه آنها حاصل شده بیش از یک نفر باشد ونتوان مرتکب یا مرتکبین را از میان آن ها تعیین نمود وتصور این باشد که یکی از چند نفر از آنها مرتکب جنایت شده اند، لوث به شکل مردد محقق است. اما اقامه قسامه موکول به تعیین مرتکب توسط مجنی علیه یا ولی دم است. تعیین مرتکب مستلزم شناخت هویت شناسنامه ای اونیست. بلکه انتساب جنایت به وی ملاک است.
اگرچه قانون مجازات اسلامی اقامه ی قسامه به شکل مردد را اجازه داده است، ولی نمی توان هیچ یک را مجازات نمود. در این فرض، اگر براساس خواست قاضی همگی بربرائت خود سوگند یاد کنند، تبرئه می شونداگر جنایت ارتکابی قتل باشد، دیه از بیت المال به اولیاء دم پرداخت می شود ودر صورتی که آسیب به عضو یا منفعت باشد، همه ی متهمان به نسبت مساوی دیه را پرداخت می نمایند. چنانچه همگی یا برخی از اتیان سوگند امتناع کنند، ضامن پرداخت بطور مساوی هستند، اگر ممتنع یک نفر باشد، ضامن پرداخت تمام دیه خواهد بود.
طبق ماده333 اگر لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد ثابت باشد وقسامه به همین گونه علیه آنان اقامه شود، جنایت برعهده یکی از چند نفر، به صورت مردد اثبات می شود وقاضی از آنان می خواهدکه بر برائت خود سوگند بخورند. اگر همگی از سوگند خوردن خودداری ورزند یا برخی از آنان سوگند یاد کنند وبرخی نکنند، دیه بر ممتنعان ثابت می شود. اگر ممتنعان متعدد باشد، پرداخت دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم می شود. اگر همه ی آنان بربرائت خود سوگند یاد کنند، در خصوص قتل، دیه از بین المال پرداخت می شود ودر غیر قتل، دیه به نسبت مساوی میان آنها تقسیم می گردد.
اما اگر لوث علیه چند نفر به شکل مردد محقق باشد، شاکی می تواند از آنان مطالبه اقامه قسامه نماید. در این فرض، شاکی جانشین قاضی در ماده 333 خواهد بود وبه همان ترتیب عمل خواهد شد. در صورت امتناع همه یا برخی از آنان از اقامه ی قسامه، ملزم به پرداخت دیه خواهند بود ودر صورتی که ممتنع یک نفر باشد، تمامی دیه برعهده اوست. در غیر این صورت دیه به نسبت مساوی تقسیم می شود. ضمن این که در صورت اقامه ی قسامه از سوی همگی در قتل، دیه بر عهده بیت المال خواهد بود.
و طبق ماده 334 اگر لوث علیه دویا چندنفر به شکل مردد ثابت باشد، چنانچه شاکی از آنان در خواست اقامه کند و هریک از آنان از اقامه ی قسامه امتناع نمایند، پرداخت دیه بر ممتنع ثابت می شود ودر صورت تعدد ممتنعان ، پرداخت دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم می شود. اگر همگی اقامه قسامه کنند، در قتل ، دیه از بیت المال پرداخت می گردد.
در صورت اثبات قتل عمدی با قسامه، مرتکب قصاص می شود. ولی در جنایت عمدی بر اعضاء ومنافع، با اقامه ی قسامه ، جنایت اثبات، ولی حق قصاص با آن ثابت نمی شود(ماده 456 ق. م. ا).
نصاب قسامه برای اثبات قتل عمدی، سوگند پنجاه مرد از خویشاوندان وبستگان مدعی است وبا تکرار سوگند، قتل ثابت نمی شود(ماده336)استثناء وارد بر ضرورت مرد بودن سوگند خورندگان، ناظر بر سوگند شاکی است که در صورتی که زن باشد می تواند اداء سوگند نماید.
به نظر می رسد باتوجه به ماده 336 ق. م. ا نیازی به این که به مرد بودن شاکی اشاره کند وجود نداشته است. در صورتی که شاکی از اقامه ی قسامه خودداری واز متهم مطالبه نمایدومتهم امتناع ننمایدمفاد ماده338 ق. م. ا مجرا خواهد بود. دونکته در این خصوص قابل ملاحظه است: نخست این که نصاب مقرر در ماده 336 برای قتل عمدی ونصاب های مقرر در ماده 456 برای جنایت بر اعضاء ومنافع برای اقامه قسامه از سوی شاکی ، برای متهم نیز یکسان است. دوم، بر خلاف اقامه ی قسامه برای اثبات قتل عمدی که تکرار در آن پذیرفته نیست، اگر تعداد خویشاوندان وبستگان متهم کمتر از نصاب باشد، تکرار قسم تا تحقق نصاب(پنجاه قسم) برای برائت مجاز است. به عنوان مثال اگر در مجموع پنج نفر باشند، هر کدام ده قسم می خورند تا به نصاب پنجاه قسم برسد ودر صورتی که متهم جز خودش، هیچ اداء کننده سوگندی نداشته باشد پنجاه قسم می خورد وتبرئه می شود. باتوجه به اطلاق اصطلاح خویشاوندان وبستگان مدعی در ماده 336، نسبی یا سببی بودن آن ها وبه همین ترتیب درجه وطبقه ی آن ها موثر نیست.
طبق ماده 335 چنانچه لوث تنها علیه برخی از افراد حاصل شود وشاکی علیه افراد بیشتری ادعای مشارکت در ارتکاب جنایت را نماید، جنایت به مقدار ادعای مدعی، در موردی که لوث حاصل نشده است اثبات می شود مانند آنکه ولی دم مدعی مشارکت سه نفر مرد در قتل عمدی مردی باشد ولوث فقط علیه مشارکت دو نفر از آنان باشد، پس از اقامه ی قسامه علیه آن دونفر، حق قصاص علیه آن دو به مقدار سهمشان ثابت است. اکر ولی دم بخواهد هر دو نفر را قصاص کند، باید به سبب اقرار خود به اشتراک سه مرد، دو سوم دیه را به هریک از قصاص شوندگان بپردازد.
رجوع شاکی از اقرار به شرکت افراد بیشتر پذیرفته شده نیست مگر اینکه از ابتداء شرکت افراد بیشتر را به نحو تردید ذکر کرده باشد وکسانی که در قسامه اتیان سوگند کرده اند نیز شرکت افراد دیگر را در ارتکاب جنایت نفی کرده وبر ارتکاب قتل توسط افراد کمتر سوگند یاد کرده باشند. لوث، چیزی بیشتر از قرائن واماراتی که موجب ظن قاضی شده نیست. از یک سو به دلیل فقدان اقرار، شهادت وعلم قاضی به قسامه متوسل شده ایم واز سوی دیگر ، با ظن مواجهیم ونه یقین. این وضعیت، اعتبار کافی برای اثبات جنایت را ندارد. لذا از نظر قانون اداء سوگند از سوی اشخاص دیگر (شاکی واقوام وبستگان او) نقصان و ضعف لوث را جبران می کند. بنابراین، اداء کنندگان سوگند که به عنوان مثال در قتل باید پنجاه نفر باشند، به چیزی قسم یاد کنند که حتی شاهد آن نبوده اند.
بحث تعارض میان ادعای شاکی در قتل و مواردی مانند آن، پیش از اجرای قسامه و پس از اجرای آن در تعداد قاتلان و افراد دخیل به صورت انفرادی یا اشتراکی و نیز پیامدهایی که این تعارض در چگونگی قصاص و نحوه ی اخذ دیه از مجرمین دارد، از جمله مواردی است که در قوانین کیفری ایران مغفول مانده است. شاکی مدعی است که تعداد مجرمان کم تر یابیشتر از آن است که لوث در مورد آنان محقق شده است و به تبع آن لوث، قسامه اجرا می گردد. در زمان کنونی که بسیاری از جرمها را می توان از راههای علمی ثابت کرد، صحیح نیست ما به سراغ قسامه برویم و جرم را با سوگندهایی که بیشتر، دروغ و بی اساس هستند اثبات کنیم. بررسی لوث علیه دو یا چند نفر آن هم به شکل مردد دارای نواقص زیادی در قوانین موجود هست که انجام چنین تحقیقاتی در جهت احیای عدالت و شناسایی نقاط ضعف و قوت این قوانین دارای اهمیت می باشد.
بررسی لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد
به نظر می رسد کلیه نکات و جوانب مختلف لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد در قانون مجازات اسلامی مطرح نشده است.
1-1-5- معنا ومفهوم لوث
لوث به معنای قوت و شدت و شبه دلیل است (دلیلی است که تمام نیست) ودلالت آن بر وقوع رویدادهای از رویدادهای ناقص است لوث بینه تام نمی باشد. همچنین گفته اند لوث در لغت هم به معنی ظن قوی میباشد و مراد از ظن قوی ظنی است قریب به علم که برای حاکم نسبت به وقوع قتل از طرف متهم حاصل می گردد. از تلفیق مواد 313 و314 ق. م. ا چنین استنباط می شود که لوث، محور ورکن رکین قسامه واقامه معلق احراز آن است.
1-2-5- لوث به شکل مردد
هرگاه تعداد کسانی که لوث علیه آنها حاصل شده بیش از یک نفر باشد ونتوان مرتکب یا مرتکبین را از میان آن ها تعیین نمود وتصور این باشد که یکی از چند نفر از آنها مرتکب جنایت شده اند، لوث به شکل مردد محقق است.
روش تحقیق از نوع کتابخانه ای و به صورت کیفی (تحلیلی) انجام گرفت.
جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات محقق با مراجعه به همه ی منابع شناسایی شده از قبل، مطالب مهم و مورد نیاز خود از طریق نت برداری و فیش برداری با ذکر دقیق مشخصات منبع مورد استفاده قرار خواهد داد. اطلاعات جمعآوری شده که در فیشها ثبت شدهاند با یک نظم منطقی دستهبندی شده و با یک دستهبندی مناسب و منطقی ثبت میشوند. در این روش اصولاً از طریق مطالعه ی منابع منبع و جنبی مسئله در کتابخانه، مسئله را با توجه به نظارت اساتید و با نظر به نتایج تحقیقات تحت بررسی قرار دادیم.
سوالات متعددی را به ذهن متبادر می کند.در پژوهش حاضر این پرسش مطرح است:
آیا تخصص حسابرس در صنعت خاص٬ کارایی سرمایه گذاری را بهبود می بخشد؟
در پرسش اصلی مزبور ما در جهت یافتن رابطه ای میان متغیر های پژوهش خواهیم بود. این امر با فرضیه پردازی مناسب و اجرای آزمون های آماری در دسترس می باشد.
1-5- اهداف پژوهش
پژوهش حاضر درصدد است تا از طریق جمعآوری اطلاعات لازم به بررسی تاثیر محدودیت های مدیریت بر هدایت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد بر این اساس اهدافی بشرح ذیل مطرح میگردد.
1-5-1- اهداف علمی پژوهش
با توجه به مطالب اشاره شده هدف علمی پژوهش که مطابق با فرضیه و عنوان پژوهش می باشد به شرح زیر است:
هدف اصلی : بررسی ارتباط تخصص حسابرس در صنعت خاص و کارایی سرمایه گذاری
اهداف فرعی :
1-5-2- اهداف کاربردی پژوهش
اولین کاربرد هر پژوهش جنبه نظری و توسعه رشته مورد پژوهش می باشد که زمینه لازم را برای توسعه تئوری های آن رشته و حرکت به سمت سیستم های سازگارتر و کاراتر را مهیا می سازد٬ اما نتایج این پژوهش با توجه به هدف کلی آن می تواند برای گروه های زیر مفید واقع شود:
1-6- تبیین فرضیه های پژوهش
برای پاسخ به سوال مطرح شده و با توجه به اهداف پژوهش یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی به شرح ذیل طراحی شده است:
فرضیه اصلی: بین تخصص حسابرس در صنعت خاص وکارایی سرمایه گذاری ارتباط وجود دارد.
فرضیه فرعی:
1-7- نوآوری پژوهش
در حالی که به نظر می رسد استخدام حسابرسان متخصص صنعت به نفع شرکتهای صاحبکار است٬ با این حال فقط تحقیقات محدودی انجام شده است که به طور مستقیم نشان دهنده مزایای استفاده از حسابرسان متخصص صنعت است.
بعلاوه تاکنون در ایران پژوهشی در رابطه با ارتباط بین تخصص حسابرس و کارایی سرمایه گذاری انجام نشده است. لذا این پژوهش می تواند با برسی رابطه بین تخصص حسابرس در صنعت خاص و کارآیی سرمایه گذاری دارای نوآوری باشد. این پژوهش باعث توسعه و بسط مبانی نظری در این مورد خواهد شد.
1-8- روش پژوهش
این پژوهش از لحاظ روش شناسی از نوع تحقیقات همبستگی و از نوع هدف کاربردی می باشد. این پژوهش ها برای کسب اطلاع از وجود رابطه بین متغیرها انجام می پذیرد ولی درآنها الزاما کشف رابطه علت و معلول مورد نظر نیست. در این پژوهش ها پژوهشگر می خواهد بداند که آیا بین دو گروه اطلاعات رابطه و همبستگی وجود دارد یا خیر. یعنی اینکه آیا تغییر در یکی با تغییر در دیگری همراه است یا خیر، و اگر چنین ارتباطی وجود دارد از چه نوع بوده و میزان آن چقدر است. به علاوه با توجه به اینکه از اطلاعات تاریخی در آزمون فرضیات آن استفاده خواهد شد در گروه تحقیقات شبه تجربی طبقه بندی می گردد. همچنین پژوهش حاضر به لحاظ معرفت شناسی از نوع تجربه گرا و به لحاظ نوع مطالعه میدانی- کتابخانه ای با استفاده از اطلاعات تاریخی پس رویدادی (استفاده از اطلاعات گذشته) می باشد و به لحاظ تحلیل آماری٬ این پژوهش از تکنیک رگرسیون چند متغیره استفاده خواهد نمود.
1-9- قلمرو زمانی و مکانی پژوهش
در این پژوهش جامعه آماری کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در صنایع و گروه های مختلف می باشد. داده های آماری مربوط به شرکت های قرار گرفته شده در نمونه آماری در فاصله زمانی سال های 1385تا1390 جمع آوری شده است.
در جامعه به شدت پویا و پرشتاب کنونی که اولین برداشت ها و تأثیرات در طرف مقابل مهم هستند؛ ظاهر افراد، نمادها و نشانه های خارجی، منزلت و اهمیت بسزایی می یابند )کیوان آرا،
ربانی و ژیانپور، .)1389 زیبایی بر این اساس به عنوان یکی از مولفه های جایگاه اجتماعی در ارزیابی موقعیت های اجتماعی افراد جامعه مهم قلمداد می گردد. شکل گیری پدیده ای به نام جراحی پالستیک، شاید بزرگترین کمک ممکن را به کسانی کرد که از قیافه و ظاهر خود ناراضی بودند )خانجانی، باباپور و صبا، .)1391 امروزه جراحی زیبایی یکی از شایع ترین اعمال جراحی است که در جهان صورت می گیرد و روز به روز نیز بر تعداد متقاضیان چنین اعمالی افزوده می شود. با توجه به اهمیت موضوع و رواج روز افزون آن، مطالعات متعددی در زمینه عوامل روانشناختی مرتبط با جراحی های زیبایی به صورت عام و جراحی زیبایی بینی به صورت خاص انجام شده است. بابوکو، لطیف اگلو، آتابای، اورال و کوسان)2003( 1 جنبه های اجتماعی عمل جراحی زیبایی بینی را بررسی کرده و نتیجه گرفتند که اکثر متقاضیان خانم های جوان، مجرد و دارای تحصیالت باال هستند. همچنین در ایران نیز نتایج پژوهش خانجانی، باباپور و صبا )1391( نشان داد که بین افراد متقاضی و غیرمتقاضی جراحی زیبایی از لحاظ اختالالت اضطرابی، افسردگی و تصویر بدنی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نیکنام، فرارویی، کامکار، فوالدی و محمدی )1391( بیانگر تفاوت معنادار بین افرادیکه جراحی بینی انجام داده اند با افراد عادی در استانداردهای فردی، نظم و ترتیب، نگرانی در مورد اشتباهات، انتقادات والدین، شک و تردید و انتظارات والدین بوده است. در عین حال جراحی های زیبایی و پالستیک از جمله جراحی بینی می تواند دالیل مختلفی داشته و بر ویژگی های روانشناختی متفاوتی در فرد تأثیر داشته باشد.
1 . Babuccu, Latifoqlu, Atabay, Oral & Cosan
19
به نظر می رسد که شخصیت های کمال گرا بیشترین متقاضیان جراحی زیبایی و به خصوص جراحی زیبایی بینی را تشکیل می دهند و بخش عمده ای از نارضایتی بعد از عمل مربوط به این افراد است )فیتزپاتریک، شری، هارتلینگ، هویت، فلت و شری1، .)2011 از نظر روانشناسی کمال گرایی مربوط به افرادی است که معیارهای باال و دست نیافتنی برای خود وضع می کنند )یند، ساولیچ، کوقتری و شفران2، .)2011 این افراد تمایل دارند امور به بهترین وجه انجام گیرد و نتایج امور برایشان رضایت بخش نیست. این خصیصه در مواردی در افراد بسیار تشدید شده و به شکل بیمارگونه و وسواس فکری تبدیل می شود که در این حالت تصویری که فرد از خود دارد نامطلوبتر از تصویر واقعی خود می باشد و در نتیجه اگر داوطلب جراحی های زیبایی باشند به دلیل شرایط ویژه روانی با نارضایتی بعد از عمل رو به رو خواهند شد )فیتزپاتریک و همکاران، .)2011 شری، هویت، فلت و لی باگلی)2007( 3 در پژوهش خود نشان دادند که کمال گرایی همچنین به عنوان عاملی برای انجام جراحی زیبایی است. همچنین حسینی، قاسمی، موالئی گنابادی و رضایی )2010( نیز در پژوهش خود نشان دادند که اکثر افراد متقاضی جراحی زیبایی، کمال گرا بوده و افکار و رفتار وسواسی دارند و به همین دلیل هر گونه نقص کوچک یا عدم تقارن به وسیله این بیماران بزرگ جلوه داده می شود و همین امر باعث می شود که به جراحی زیبایی اقدام کنند یا بالفاصله بعد از اقدام به جراحی زیبایی درخواست عمل مجدد کنند.
یکی از مهم ترین مسائل در جامعه به ویژه جامعه ایرانی برقراری سالمت جنسی در جامعه است. سازمان بهداشت جهانی، بهداشت و سالمت جنسی را یکپارچگی و هماهنگی میان
1 . Fitzpatrick, Sherry, Hartling, Hewitt, Flett & Sherry 2 . Yiend, Savulich, Coughtry & Shafran 3 . Sherry, Hewitt, Flett & Lee Baggley
20
ذهن، احساس و جسم می داند که جنبه های اجتماعی و عقالنی انسان را در مسیر ارتقاء شخصیت او سوق داده و منجر به ایجاد ارتباط و عشق می شود. لذا هر گونه اختالل که منجر به ناهماهنگی و در نتیجه عدم رضایت از رابطه جنسی شود، می تواند اختالل جنسی را به همراه داشته و سالمت جنسی فرد را تحت تأثیر قرار دهد )بلوریان و گنجلو، .)1386 در پژوهش هایی که در حوزه سالمت جنسی در ایران انجام شده است، مشخص شده که میزان اختالالت عملکرد جنسی در زنان و مردان ایرانی به نسبت باالست. نرخ طالق نیز در سال های اخیر سیر صعودی داشته است و یکی از عوامل موثر در این طالق ها، عدم ارضای غریزه جنسی و راضی نبودن از زندگی جنسی گزارش شده است )حسین رشیدی، کیانی، حق اللهی و شهبازی صیقلده، .)1394
سالمت اجتماعی در کنار سالمت جسمی و روانی یکی از ارکان تشکیل دهنده سالمت است. در حقیقت زمانی فرد را دارای سالمت اجتماعی می دانیم که بتواند فعالیت ها و نقش های اجتماعی خود را در حد متعارف بروز و ظهور دهد و با جامعه و هنجارهای اجتماعی احساس پیوند و اتصال نماید. مفهوم سالمت اجتماعی دارای شاخص های متعددی است که این ابعاد شامل: انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و انطباق اجتماعی می باشد )پورافکاری، .)1391
با توجه به مطالب مطرح شده و اهمیت سالمت عمومی و جنبه های مختلف آن از جمله سالمت جنسی و سالمت اجتماعی و روحیه کمال گرایی انسان و از سوی دیگر درخواست های روزافزون انجام انواع جراحی های زیبایی، به ویژه جراحی زیبایی بینی در کشور ما، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سئوال است که آیا بین سالمت اجتماعی، سالمت
جنسی و کمال گرایی افرادیکه جراحی زیبایی بینی انجام داده اند با افراد عادی تفاوت وجود دارد؟
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)