:
امروزه سازمانها با حجم انبوهی از اطلاعات و دانش روبرو هستند که اداره و بهره برداری صحیح از آن به دغدغهای بزرگ برای این سازمانها تبدیل شده است. اما در این میان سازمانهایی موفق هستند که به کمک ابزارهای مدیریتی و فناوریهای نوین، از فرصتهای ایجاد شده به نفع خود استفاده کنند. ( بهات، ٢٠٠١، ٧٨ )
مدیران سازمانهای دانش محور، فناوری اطلاعات را به عنوان نیروی محرکه و عامل موثر در پیشرفت و موفقیت مدیریت دانش و غلبه بر چالشها به کار میگیرند. آنچه موجب تسهیل فرایند مدیریت دانش و تبدیل آن به مزیت رقابتی شده است، نقش پشتیبانی کننده فناوری اطلاعات است. فناوری اطلاعات به عنوان مهمترین عامل تواناساز فرایند مدیریت دانش (سرینیواسان، ٢٠٠۴:۶٨) با سرعت و دقت بالا اجرای فرایند مدیریت دانش را به طور چشمگیری بهبود بخشیده است. ( لی و هنگ، ٢٠:٢٠٠٢ )
آثار فنّاوری اطلاعات در سازمانها، منطق گرایی و توجیه عقلانی است که به عنوان اتوماسیون سازی شناخته میشود. امکان دستیابی فزاینده به اطلاعات، بهبود ابزار دسترسی، تحلیل، ذخیره و اطلاعات مبادله شده، میتواند علاوه بر منطق گرایی محض، آثاری از جمله قدرت تصمیم گیری، کیفیت درتصمیمات و کارآیی داشته باشد.
امروزه اطلاعات به عنوان یکی از منابع اصلی قدرت و تسلط بر جریانهای اقتصادی و مدیریتی نقش مهمی را برعهده دارد. یکی از اساسی ترین و حیاتی ترین کاربردهای اطلاعات را میتوان در زمینههای مدیریت مشاهده کرد. بکارگیری اطلاعات صحیح، دقیق و بموقع در تصمیم گیریها، برنامه ریزیها و دیگر مسایل مدیریت میتواند در سرنوشت سازمان بسیار مؤثر باشد. در عصر دانش کنونی گسترش و پیچیدگی سازمانهای تخصصی، نظامهای سنتی مدیریت اطلاع رسانی را غیرکارآمد ساخته است و وجود سیستمهای پیشرفته در گردآوری، سازماندهی و اشاعه اطلاعات و یا به عبارت دیگر فناوری نوین اطلاعاتی بیش از پیش احساس میشود. ( حق پناهان، 1384ص45 )
تغییرات سریع و دائمی در زمینهی فناوری اطلاعات و اینترنت سازمانها را مجبور ساخته تا از روشهای سنتی تجارت فاصله گرفته و در جهت بکارگیری روشهای نوین گام بردارند تا بتوانند در محیط رقابتی جدید جایگاه خود را حفظ نمایند. با توجه به افزایش اهمیت دانش در سازمانها و ظهور روشهای نوین به منظور استفاده از این دانش که منجر به دستیابی به مزیت رقابتی برای سازمانها میگردد.
تنها سازمانهایی قادر به باقی ماندن در فضای رقابتی تجاری امروز میباشند که بتوانند به بهترین نحو گنجینه دانش خود را مدیریت و استفاده نمایند. (لورن پلونکت و رابرت فوریه ترجمه طوسی، 1388)
کاربرد فناوری اطلاعات حتی شیوه و سبک رهبری و هدایت مدیران سازمانها را تحت تاثیر قرار داده است. به زعم مورگان ( 2010 ) فناوری اطلاعات توانسته است با در اختیار قرار دادن ابزارهای بهره مندی از اطلاعات، روشهای تصمیم گیری مدیران را تغییر دهد. مدیران با تسلط بر فناوری اطلاعات میتوانند از شیوههای رهبری سنتی فاصله گرفته و با روشهای نوین در مورد مسائل سازمانی خود تصمیم گیری نمایند. این موضوع در مورد مدیران سازمانها و فدراسیونهای ورزشی نیز صادق بوده و کاربست فناوری اطلاعات توانسته است سبک رهبری مدیران را از آمرانه به سوی رهبری تحول گرا و مشارکتی تغییر دهد.
اسکات ( 2011 ) اعتقاد دارد که فناوری اطلاعات، گزینههای متعددی را برای برنامه ریزی، نظارت، کنترل و حتی بودجه ریزی در اختیار مدیران مالی و سازمانی قرار داده و سبب میگردد تا با اطمینان و نظارت دقیق تر از نظام پیشنهادات کارکنان استقبال نمایند.
به زعم الوندی ( 1389 ) استفاده از فناوری اطلاعات، هزینههای سازمان را نظم بخشیده و این موضوع امکان اعتماد سازمانی و اطمینان از کارایی کارکنان را در بخشهای یک فدراسیون به وجود میآورد. این موضوع نهایتأ تغییر و چرخش سبک رهبری را در سازمانهای یاد شده به وجود میآورد.
به اعتقاد محمدی ( 1389 ) با بکارگیری فناوری اطلاعات در ساختار سازمانهای ورزشی، میزان تعهد سازمانی و انضباط مالی در میان کارکنان افزایش یافته که این مسئله خود لازمه ی تغییر سبک رهبری را در سازمان بوجود میآرود. لذا سؤال اصلی و پرسش آغازین که در این پایانامه به دنبال پاسخ گویی به آن میباشیم، این است که آیا فناوری اطلاعات ( (IT در سبک رهبری مدیران ورزشی اداره ورزش و جوانان براساس تحلیل swot تاثیر گذار است ؟
1-3- اهمیت موضوع تحقیق :
شناسایی نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدات سازمان از جمله عوامل اصلی موفقیت و بالندگی یک سازمان یا فدراسیون ورزشی به شمار میرود. فدراسیونهای ورزشی اگر بخواهند در حالتی رشد و بالندگی خود را داشته و آن را حفظ نمایند میبایستی، دقیقأ به نقاط ضعف و قوت خود توجه نمایند. در این میان کاربست فناوری اطلاعات همواره دارای مزایا و تهدیداتی است که میتواند سازمانهای ورزشی را کارآمد یا ناکارآمد جلوه گر نماید. فناوری اطلاعات ضمن تغییر سبک رهبری میتواند موجبات افزایش اعتماد سازمانی در میان کارکنان و پرسنل یک فدراسیون ورزشی را به دنبال داشته باشد. از طریق کاربرد فناوری اطلاعات و تغییر سبک رهبری به شیوهای منطقی و اصولی، هزینههای فدارسیون نظم یافته و در اغلب موارد این هزینهها کاهش مییابد. اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق از آنجا ناشی میشود که با بررسیهای به عمل آمده مشخص گردید که تاکنون تحقیق کاملی پیرامون تأثیر فناوری اطلاعات بر سبک رهبری مدیران ورزشی با استفاده از مدل swot انجام نشده است و لذا این تحقیق را شاید بتوان بعنوان عاملی در جهت توسعه در این زمینه به شمار آورد.
علاوه بر این اهمیت انجام این تحقیق ازآنجا است که نتایج و یافتههای آن میتواند مورد استفاده مدیران سازمانهای ورزشی و محققان و پژوهشگران قرار گیرد. همچنین در زمینه تأثیر فناوری اطلاعات بر سبک رهبری مدیران، با کمبود اطلاعات مواجه میباشیم که انجام این تحقیق میتواند بخشی از این خلا را برطرف سازد.
انگیزه انتخاب این موضوع از سوی محقق، این است که مشاهده گردید که مدیران ورزشی اداره ورزش و جوانان که از فناوری اطلاعات بیشتر استفاده نموده اند ضمن انتخاب سبک رهبری مناسب ، توفیق بیشتری در انجام وظایف خود داشته اند. این موضوع سبب گردید که بررسی نماییم آیا بین کاربرد فناوری اطلاعات توسط مدیران ورزشی اداره ورزش و جوانان و سبک رهبری آنها رابطه معنادار وجود دارد ؟
1-4- هدفهای تحقیق :
هدف کلی این تحقیق تعیین رابطه بین سبک رهبری مدیران ورزشی اداره ورزش و جوانان استان گلستان با میزان استفاده آنها از فناوری اطلاعات براساس تحلیل swot میباشد.
اهداف فرعی :
1-5- سؤالات تحقیق :
1-6- فرضیههای تحقیق :
1-7- تعریف متغیرهای تحقیق :
فناوری اطلاعات : ( تعریف نظری )
فناوری اطلاعات متشکل از چهار عنصر اصلی اساسی ( انسان، ساز و کار، ابزار، ساختار ) است به طوری که در این فناوری، اطلاعات از طریق زنجیره ارزشی که از بهم پیوستن این عناصر ایجاد میشود جریان یافته و پیوسته تعالی و تکامل سازمان را در مسیرخود قرار میدهد. [سپهری، 138تعریف عملیاتی :
به منظورسنجش میزان بکار گیری فناوری اطلاعات در این تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده و نمره پاسخ دهنده نشان دهنده وضعیت بهره مندی از فناوری اطلاعات توسط وی میباشد.
مدیریت مشارکت :
« مدیریت مشارکتی عبارت است از دخالت و ورود کارکنان در ردههای مختلف سازمان در فرایند تبیین مشکل و تجزیه تحلیل موقعیت و دستیابی به راه حلها، به طوری که کارکنان در دستیابی به راه حلها از قدرت تصمیم گیری بالایی برخوردار بوده و با سرپرستان و رؤسای خود هم فکری میکنند. » ( Robbins، 34:2005 )
تعریف عملیاتی :
به منظور سنجش مدیریت مشارکتی در این تحقیق از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است و تعداد 6 سؤال ( سؤالات شماره 1 تا 6 ) به این خرده مقیاس اختصاص دارد و نمره پاسخ دهنده مشخص کننده سبک رهبری فرد در این نوع از مدیریت میباشد.
مدیریت تحول گرا : ( تعریف نظری )
عبارتست از هرگونه تصمیم گیری، کنترل و نظارت و بازبینی با هدف ایجاد تحول و تغییر در ساختارهای یک سازمان. ( مصدق راد، 1380 )
تعریف عملیاتی :
به منظور سنجش مدیریت تحول گرا در این تحقیق از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است و تعداد 6 سوال ( سؤالات شماره 7 تا 12 ) به این خرده مقیاس اختصاص دارد و نمره پاسخ دهنده مشخص کننده سبک رهبری فرد در این نوع از مدیریت میباشد.
مدیریت تعامل گرا : ( تعریف نظری )
عبارت است از اعمال برنامهها و شیوههایی به منظور دریافت نظرات و بازخورد کارکنان و مراجعان نسبت به شیوهها، رویههای اجرایی و برنامههای پیاده شده در یک سازمان. ( گیوریان، 1388)
تعریف عملیاتی :
به منظور سنجش مدیریت تعامل گرا در این تحقیق از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است و تعداد 6 سوال ( سؤالات شماره 13 تا 18 ) به این خرده مقیاس اختصاص دارد و نمره پاسخ دهنده مشخص کننده سبک رهبری فرد در این نوع از مدیریت میباشد.
مدیریت آمرانه : ( تعریف نظری )
در رهبری به سبک آمرانه، شخص مدیر تمام تصمیم گیریها و برنامه را به طور انفرادی پایه ریزی نموده و امکان مشارکت کارکنان و مراجعان جهت ارائه پیشنهادات یا وجود نداشته یا عملأ در اجرا به نقطه نظرات ارائه شده توجهی نمیگردد. ( طوسی، 1383 )
تعریف عملیاتی :
به منظور سنجش مدیریت آمرانه در این تحقیق از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است و تعداد 6 سوال ( سوالات شماره 18 تا 24 ) به این خرده مقیاس اختصاص دارد و نمره پاسخ دهنده مشخص کننده سبک رهبری فرد در این نوع از مدیریت میباشد.
فدراسیون ورزشی :
سازمانی جهت برنامه ریزی برای برگزاری مسابقات و پیشبرد معرفی یک رشته ورزشی خاص که دارای ساختار سازمانی و شیوه مدیریت ویژه میباشد. ( یاراحمدی، 1388 )
مدیر ورزشی :
اداره امور ورزشی توسط کارکنان و افراد تحت سرپرستی بر اسا س یک برنامه از پیش تعیین شده را مدیریت ورزشی گویند. ( یاراحمدی، 1388 )
تعریف عملیاتی :
در این تحقیق منظور از مدیریت ورزشی به رؤسای فدارسیونهای ورزشی و معاونان آنها در سطح استان گلستان اطلاق میگردد.
2-1-
فناوری اطلاعات یک مؤلفه حیاتی زندگی مدرن است. امروزه در جوامع پیشرفته فناوری اطلاعات شاهرگ بیشتر سازمانها و مراکز تجاری محسوب میشود و برای ارتباطاتی که جامعه مدرن را پشتیبانی میکند، نقش اساسی دارد. نقش فناوری اطلاعات نیز در امر بهره وری بیش از پیش رو به افزایش گذاشته است. با پیشرفتهای فوق العاده و سریع در فناوری اطلاعات فرصتهای یادگیری و دسترسی به منابع علمی و آموزشی وسیع و فراگیر تر شده است. بکارگیری فناوری اطلاعات در جهت ایجاد توسعه نیروی انسانی نه تنها موجب تسریع و آسان تر شدن این فرآیند شده است، بلکه باعث ایجاد روشهای جدید در توسعه نیز شده است. در نتیجه استفاده از این فناوری، آگاهیها و توانایی کارکنان افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. این فناوری با قابلیتهای خاص ( محاوره ای، تصویری، صوتی و غیره ) زیر ساختهای قوی و مطمئن فرآیند توسعه را پشتیبانی میکند. ( مبارکی، 1381 )
امروزه اطلاعات به عنوان یکی از منابع اصلی قدرت و تسلط بر جریانهای اقتصادی و مدیریتی نقش مهمی را برعهده دارد. یکی از اساسی ترین و حیاتی ترین کاربردهای اطلاعات را می توان در زمینههای مدیریت مشاهده کرد. بکارگیری اطلاعات صحیح، دقیق و به موقع در تصمیم گیریها، برنامه ریزیها و دیگر مسائل مدیریت میتواند در سرنوشت سازمان بسیار مؤثر باشد. در عصر دانش کنونی گسترش و پیچیدگی سازمانهای تخصصی، نظامهای سنتی مدیریت اطلاع رسانی را غیرکارآمد ساخته است و وجود سیستمهای پیشرفته در گردآوری، سازماندهی و اشاعه اطلاعات و یا به عبارت دیگر فناوری نوین اطلاعاتی بیش از پیش احساس میشود. ( بون و همکاران، 2006 )
در دنیای پیشرفته و پر از تغییرات معاصر، سازمانها برای امکان ادامه فعالیت و حضور مؤثر در صحنه رقابتهای فشرده، به نحو فزایندهای محتاج تبادل و توزیع و استفاده صحیح از اطلاعات میباشند. رشد روز افزون علوم مختلف و گستردگی و پیچیدگی روابط سازمانی در عرصه داخلی و خارجی مدیریت امروز را ناگزیر از توجه جدی برای انتخاب شیوه برخوردی مناسب با ابزاری مهم به نام ” اطلاعات ” کرده است. در جهت افزایش بهره وری در سازمانها با انتخاب و گزینش شیوهها و روش هایی مناسب، سازمانها میبایست با بهترین و کمهزینهترین روشها که در عین حال دارای کارایی بالا هم باشند، اطلاعات مورد نیاز خود را تولید یا جمع آوری کنند و با ابزارهایی مناسب اعم از نیروی انسانی و یا ابزارهای الکترونیکی آنها را پردازش و قابل گزارش گیری نمایند و گزارشهای خروجی از طریق اطلاعات را در اختیار واحدها و اجزا خود قرار دهند تا در انتخاب سیاستها و برنامه ریزی درون تشکیلاتی خود، از آنها استفاده کنند ضمن این که به صورت ناخودآگاه هماهنگی و همسانی لازم بین اجزاء از نظر سطح دسترسی به اطلاعات صورت خواهد گرفت.
در مدیریت اطلاعات، به سازمان به عنوان یک سیستم نگاه میشود که مجموعه منظمی از عناصر به هم وابسته که برای رسیدن به هدفی مشترک با هم در تعامل اند را شکل میدهد. همان طور که میدانیم هر سیستم با تعریفی که از آن شد دارای اجزایی میباشد که هر یک از این اجزاء در رسیدن کلی سیستم به اهداف برنامه ریزی و تعیین شده مؤثر هستند. ( دفت، 212:2002 )
گسترش سازمانها، پیچیده شدن فعالیتها، ورود رقباء جدید به صحنه، گسترش فعالیت سازمانها از نظر جغرافیایی، کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی در فعالیتهای صنعتی و تجاری، شکل گیری اقتصاد جهانی و جهانی شدن، روندی است که در طی چند دهه به مرور بر سازمانها حاکمیت یافت و سازمانهای گوناگونی را بالإجبار به طراحی ساز و کارهایی وادار کرد تا بتوانند خود را همگام با تغییرات سازماندهی کنند و ادامه حیات دهند.
انفجار اطلاعات موجب مسائل بسیار حادی شده و بطور کلی بر شیوههای جاری کنترل اطلاعات تأثیر گذاشته است. به رغم وجود انبوه دادهها در برخی موارد، نیاز بیشتری به استفاده از فناوری اطلاعات در پردازش و سازماندهی اطلاعات در سازمان داریم. ما دچار سیلی از اطلاعات شدهایم با این وجود اغلب خود را در وضعیتی مییابیم که در آن در یک موضوع خاص، شدیداً نیازمند اطلاعات بیشتری هستیم. وجود فناوری ارتباطات نوین، منابع غنی اطلاعاتی، ابر شاهراههای الکترونیکی، پایگاههای دادهای بسیار گسترده، شبکهها و بسیاری دستاوردهای دیگر، این نوید را میدهند که در آینده بتوان به هر نوع اطلاعات مورد نیاز بی درنگ دست یافت. ولی در واقع آن چه بسیار مورد نیاز است اطلاعات دقیق تر در زمان مناسب و سریع میباشد. استفاده از فناوری اطلاعات در شرکتهای بیمه گر توانسته است، افزایش سطح کیفیت و انتظارات بیمه گذاران را به همراه داشته باشد. ( مراتی، 1383 )
در این فصل نخست به بررسی مفاهیم فناوری اطلاعات پرداخته و سپس در بخش دوم این تحقیق به بیان رابطه بین فناوری اطلاعات و کیفیت خدمات در شرکتهای بیمهای پرداخته میشود.
بخش اول : فنا وری اطلاعات ( IT )
2-2- تعاریف مفاهیم اولیه
فناوری ( تکنولوژی )
فناوری اطلاعات متشکل از چهار عنصر اصلی اساسی ( انسان، ساز و کار، ابزار، ساختار) است به طوری که در این فناوری، اطلاعات از طریق زنجیره ارزشی که از بهم پیوستن این عناصر ایجاد میشود جریان یافته و پیوسته تعالی و تکامل سازمان را در مسیر خود قرار میدهد. (سپهری، 1383)
فناوری، کاربرد علم برای حل مشکلات عملی است از این رو تکنولوژی متکی بر دانش است.
دانش نوعی معرفت و شناخت است در حالی که فناوری کاربرد این شناخت است.
علم زمینهای ایجاد میکند تا فناوری در آن رشد کند. توسعه جامعه تنها با ارتقاء سطح فناوری امکان پذیر است. فناوری مجموعهای از عوامل سخت افزاری یا تجهیزات، تواناییها و مهارتهای انسانی، دانش فنی، و تواناییهای مدیریتی و سازماندهی است. افزایش سطح فناوری مستلزم رشد ارتقاء هماهنگ و سازگار تمام اجزاء آن است که از طریق انتقال و توسعه داخلی فناوری اتفاق میافتد. نقش مدیریت در فرآیند انتقال و توسعه فناوری مهم و تعیین کننده است و میتوان آن را در چهار سطح کلان : 1ـ بخش علوم 2ـ تکنولوژی 3ـ بنگاهها 4ـ خود حرفه و تخصص مدیریت مطرح کرد .
فناوری را قابلیت کاربرد علوم در تأمین خواستههای مادی و ذهنی بشر میدانند. با پیشرفت علوم زمینههای بالقوه جدیدی برای ارتقاء فناوری پیدا میشود. میزان کالا و خدمات تولید شده سرانه در جوامعی که به پیشرفتهای تکنولوژیکی جدید دست یافته اند از جوامع سنتی و عقب مانده فاصله زیادی گرفته است. در واقع توان کشورها و یا مؤسسات صنعتی و خدماتی در صحنه رقابتهای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی به توان تکنولوژیکی آنها بستگی دارد. (سپهری، 1383 )
تنها با ارتقاء سطح تکنولوژی در جامعه است که افراد آن میتوانند به تولید بیشتر کالا و خدمات دست یابند و باعث کارآیی و اثربخشی سازمان خود شوند و با نظام دهی مناسب در زمینههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی موجبات زندگی بهتر را برای خود فراهم نمایند. در صحنه رقابتهای اقتصادی، سازمانها و مؤسساتی که به تکنولوژی برتر دست مییابند، امکان بقاء و رشد را مییابند و سازمانها و مؤسساتی که از نظر تکنولوژی عقب بمانند از صحنه خارج میشوند. ( اسکات، 1990 )
2-3- مفهوم فناوری اطلاعات
تعاریف مختلفی برای فناوری اطلاعات وجود دارد برخی از آنها عبارتند از :
الف- فناوری اطلاعات تلفیقی از دستاوردهای مخابراتی، روشها و راهکارهای حل مسأله و توانایی راهبری با استفاده از دانش کامپیوتری است.
ب- فناوری اطلاعات شامل موضوعات مربوط به مباحث پیشرفته علوم و فناوری کامپیوتری، طراحی کامپیوتری، پیاده سازی سیستمهای اطلاعاتی و کاربردهای آن است.
ج- فناوری اطلاعات تلفیقی از دانش سنتی کامپیوتر و فناوری ارتباطات به منظور ذخیره، پردازش و تبادل هر گونه داده (اعم از متن، صوت، تصویر و. . . ) است.
د- فناوری اطلاعات واژهای کلی است که برای وسعت بخشیدن به محصولات و خدمات الکترونیکی حاصل از نوآوریهای مخابراتی و رایانهای استفاده میشود.
ه- فناوری اطلاعات مجموعهای از سخت افزار، نرم افزار و فکرافزار است که گردش و بهره وری از امکانات را امکان پذیر میسازد.
و- فناوری اطلاعات عبارت است از همه شکلهای فناوری که برای ایجاد، ذخیره سازی و استفاده از شکلهای مختلف اطلاعات تجاری، مکالمات صوتی، تصاویر متحرک، دادههای چند رسانهای و. . . به کار میرود. ( مالونی، 2007 )
2-4- عناصر اصلی فناوری اطلاعات
2-5- تعریف جامع
فناوری اطلاعات شاخهای از فناوری است که با استفاده از سخت افزار، نرم افزار و شبکه افزار، مطالعه و کاربرد داده و پردازش آن را در زمینههای ذخیره سازی، دستکاری، انتقال، مدیریت، کنترل و داده آمایی خودکار امکان پذیر میسازد. ( دفتر فناوری اطلاعات و ارتباطات، 1389 )
2-6- کاربردهای فناوری اطلاعات
توسعه فناوری اطلاعات در سازمانها و کاربرد فناوری اطلاعات را میتوان از رویکردهای گوناگون، تجزیه و تحلیل کرد. این رویکردها منجر به ارائه مدل هایی برای تبیین چگونگی کاربرد این فناوری شده اند. پارهای از این مدلها به مراحل کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانها اشاره میکنند. پارهای دیگر تنها به گونههای کاربردهای این فناوری میپردازند، بدون آن که الزامأ در پی تعیین مراحلی برای آن باشند. ( زوبوف، 55:2009 )
2-7- مدلهای کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانها
زوبوف در اثر کلاسیک خود ( در عصر ماشین هوشمند ) با این توضیح، به تفاوت این فناوری با انواع پیشین فناوریهای ماشینی اشاره میکند. فناوری اطلاعات در همان حالی که برای بازتولید، گسترش و بهبود فرآیند جایگزینی عامل انسان با ماشین بکار میرود، دادههایی را نیز درباره خود فعالیتهای ماشینی شده ثبت میکند و جریانهای جدیدی را از اطلاعات پدید میآورد. این جریانهای جدید اطلاعات میتوانند برای بسیاری از تحلیلها در سازمان بکار روند. بدین ترتیب این فناوری هم از اطلاعات استفاده کرده و هم آن را تولید میکند.
این ویژگی فناوری اطلاعات که زوبوف آن را دوگانگی میخواند باعث میشود که این فناوری از یک طرف در خودکارسازی عملیات و انجام فرآیندهایی که انسان انجام میدهد با پیوستگی و کنترل بیشتر بهکار رود و از طرف دیگر به طور همزمان اطلاعاتی را درباره فرآیندهای عملیاتی و مدیریتی سازمان تولید کند. زوبوف این ظرفیت فناوری اطلاعات را که منطق معمولی خودکارسازی را از دور خارج کرده است، آگاهسازی مینامد. سومین کاربرد فناوری اطلاعات که زوبوف به آن اشاره میکند دگرگونسازی است. از نظر وی ظرفیت آگاهسازی فناوری اطلاعات میتواند چنان تغییراتی بنیادین ایجاد کند که ویژگیهای ذاتی کار را متحول سازد. ( زوبوف، 55:2009 )
– مزایا
2-10- محدودیت ها
2-11- انتخاب فناوری اطلاعات مناسب
تنها در چند سال اخیر سیستمهای IT بطور چشمگیری تغییر کرده اند و این موضوع موجب شده است که بسیاری از سازمانها مجهز به ترکیبی از سیستمهای قدیمی فناوری و جدیدتر باشند. سیستمهای کنونی IT توسط فناوری اینترنت هدایت میشوند بطوری که اکثر سازمانها به دنبال استفاده از این وسایل و راه اندازی اینترانت « وب سایت خصوصی » در شبکههای محلی هستند. (مالونی، 2007)
2-12- استفاده بهینه از فناوری اطلاعات
از مهارتهای استراتژیک افراد، استفاده بهینه از قدرت نظامهای IT است در صورتی که یک سازمان بخواهد رقبای خود را پشت سر بگذارد این مهارت به یک نیاز اساسی تبدیل میشود. در طی 10 الی 15 سال گذشته ما افزایش نمایانی را در استفاده از رایانه در شرکتها و مؤسسات آموزشی دیده ایم. در ابتدا رایانهها به عنوان یک چیز فرعی مورد استفاده قرار میگرفتند اما اکنون بسیاری از این سازمانها از رایانه نه فقط به عنوان یک وسیله اصلی و الحاق شده به موضوعات مورد استفاده خود، بلکه به عنوان یک موضوع اصلی و اساسی مورد استفاده قرار میدهند . Sandra , downes , 2000, 2))
ویلیام آرتوماس معتقد است که استفاده از فناوری بی درنگ و مستقیماً با دریافت، استنباط و تجزیه و تحلیل دانستهها ( مفروضات ) و اطلاعات دیگری که میتواند باعث اصلاح و بهبود تصمیم گیری و عملکردهای دیگر در یک سازمان شود همراه است ( William-R. thomas, 2003, 7-8 ).
2-13- نقش فناوری اطلاعات در سازمان
سازمانها و مؤسسات از فناوری اطلاعات به عنوان منبعی برای پردازش و دستیابی به اطلاعات بهره جسته اند و این فناوری، سازمانها را در جمع آوری، نگهداری، بازیافت و بکارگیری اطلاعات در حل مسائل خود یاری کرده است. فناوری اطلاعات علاوه بر تبدیل داده به اطلاعات، دانش برتریهای رقابتی بسیاری را برای سازمانها به ارمغان آورده است از آن جمله :
فناوریهای اطلاعاتی نوین که پیوندهای بین همه گذرها را از جمله پست الکترونیکی و شبکه جهانی گستر را ممکن میسازد، مسائل جالبی برای سازمانهای سلسله مراتبی و سنتی پدید میآورد در حالی که نشان داده اند که استفاده از پست الکترونیکی بر جریان و جهت ارتباطات در سازمانها اثر میگذارد. ( See Sproull And kiesler, 1991 )
– MIS = Management Information System.
– www= world wide web
پیچیدگی های فزاینده محیطی، اهمیت و نقش مدیریت را در پیروزی و شکست سازمان ها انکار ناپذیر ساخته است. یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر در دانش مدیریت مورد توجه قرار گرفته, مقوله فرهنگ سازمانی است. توجه به فرهنگ به عنوان نقطه شروع تغییر، برای استوار ساختن توسعه بر هویت و ارزش های اخلاقی و معنوی ملت هاست.
فرهنگ سازمانی شیوه انجام گرفتن امور را در سازمان برای کارکنان مشخص می کند. فرهنگ ادراکی یکسان از سازمان است که وجود آنها در همه اعضای سازمان مشاهده شده و نشان دهنده مشخصات معمول و ثابتی است که یک سازمان را از دیگر سازمان ها متمایز میسازد. به عبارت دیگر فرهنگ سازمانی، هویت اجتماعی هر سازمان را مشخص می کند.
آلن و می یر (1991) معتقدند که تعهد یک حالت روانی است که نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان می باشد. این دانشمندان تعهد را به ابعاد سه گانه تعهد عاطفی (بیانگر پیوستگی عاطفی و تعیین هویت کارمند با ارزش ها و اهداف سازمان)، و تعهد مستمر یا عقلانی (بیانگر هزینه های ناشی از ترک سازمان) و تعهد هنجاری (بیانگر احساس تکلیف و دین و الزام به باقی ماندن در سازمان) تقسیم کرده اند.
تعهد سازمانی نوعی وابستگی عاطفی به سازمان است. فردی که به شدت متهعد است هویت خود را از سازمان می گیرد، با آن عجین می شود و در آن مشارکت میکند و از عضویت در آن لذت می برد(رهنمای رود پشتی،1387).
کاهش تعهد سازمانی در سازمان های امروزی که در محیط پویا قرار دارند مشکل دیگر سازمان محسوب می شود.در میان عوامل تأثیر گذار بر تعهد، فرهنگ، نقش مهمی در تعیین تعهد کارکنان ایفا می کند. هنگامی که کارکنان در محل کارشان راضی نیستند، تعهد کمتری داشته و در جستجوی فرصت هایی برای ترک آن کار خواهند بود. اگر چنین فرصت هایی وجود نداشته باشند، آن ها سعی می کنند بصورت ذهنی یا فیزیکی، خود را از آن محل دور کنند. بنابراین تعهد سازمانی، نگرشی مهم در ارزیابی قصد(نیت) کارکنان برای ترک کار و میزان مشارکت کلی کارکنان در سازمان است (Kanchana & Panchanatham ,2011).
یک فرهنگ قوی و نوآورموقعی که با یک محیط پویا مواجه می شود با آن سازگاری پیدا می کند و لذا باید بتواند نیروهای داخل سازمان را در جهت همراهی با اهداف هدایت کند، بنا بر این بایستی انتظار داشته باشیم که فرهنگ قوی ، تعهد کارکنان را افزایش داده و احتمال اینکه آنها در برابر تغییرات سازمانی مقاومت کنند راکاهش می دهد و فرهنگ ضعیف نیز بالعکس عمل خواهد کرد.
پژوهشکده بیمه از آغاز تاسیس تاکنون از لحاظ رشد منابع و افزایش توان علمی و تحقیقاتی به وضعیت قابل قبولی رسیده است، اما به نظر می رسد همانند بسیاری از سازمان ها در استفاده بهینه از منابع انسانی خویش دچار چالش است. لذا با عنایت به اینکه یکی از عوامل موثر بر تعهدات نیروی انسانی می تواند فرهنگ سازمان باشد، این تحقیق به دنبال بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر تعهد سازمانی نیروی انسانی در پژوهشکده بیمه وابسته به بیمه مرکزی ج.ا.ا می باشد.
با توجه به مطالب عنوان شده، تلاش می شود در این تحقیق با بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر تعهد سازمانی کارکنان و ارائه راهکارهای
پیشنهادی به بهبود فرهنگ سازمانی و همچنین به تعهد سازمانی این سازمان کمک شود.
1-2 اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق
به اعتقاد صاحب نظران عامل تاثیر گذار و فیلتر خود کنترلی در سازمان، فرهنگ و فضای حاکم بر آن میباشد. اهمیت فرهنگ سازمانی بر کسی پوشیده نیست و هم چنان که پیوندی نزدیک با فرهنگ عمومی دارد در قالب مجموعهای از باورها و ارزشهای مشترکی که بر رفتار و اندیشه اعضای سازمان اثر میگذارد میتواند، سرچشمهای برای حرکت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید. به همین دلیل اعتقاد بر این است که فرهنگ غنی سازمان، همانند یک نیرویی غنی و انرژی زا، سازمان را به وسیله نیروی انسانی کارا، هدایت کرده و احساس و ادراک یکسان به اهداف مشترک و انگیزهای قوی در افراد ایجاد و اخلاقیات و معنویات را در محیط نظاممند میگرداند.
ضرورت توجه به این امر زمانی بیش از پیش روشن می گردد که نقش تعهد سازمانی در اثر بخشی کارکنان در سازمان مشخص گردد . فرهنگ سازمانی عاملی تاثیر گذار در تعهد می باشد و توجه به نقش فرهنگ در تعهد در سازمان می تواند باعث رشد و پیشرفت کارآیی کارکنان در سازمان گردد . دلایل زیادی وجود دارد از این که چرا یک سازمان بایستی سطح تعهد سازمانی اعضایش را افزایش دهد . اولاً تعهد سازمانی یک مفهوم جدید بوده و به طور کلی با وابستگی و رضایت شغلی تفاوت دارد. برای مثال، پرستاران ممکن است کاری را که انجام می دهند دوست داشته باشند، ولی از بیمارستانی که در آن کار می کنند، ناراضی باشند که در آن صورت آن ها شغل های مشابهی را در محیط های مشابه دیگر جستجو خواهند کرد. یا بالعکس پیشخدمت های رستوران ها ممکن است، احساس مثبتی از محیط کار خود داشته باشند، اما از انتظار کشیدن در سر میزها یا به طور کلی همان شغلشان متنفر باشند . ثانیاً تحقیقات نشان داده است که تعهد سازمانی با پیامد هایی از قبیل رضایت شغلی، حضور ، رفتار سازمانی فرا اجتماعی و عملکرد شغلی رابطه مثبت و با تمایل به ترک شغل رابطه منفی دارد. نظر به تاثیر فرهنگ سازمانی بر تعهد کارکنان سازمان و با توجه به اینکه نیروی انسانی عاملی کلیدی در موفقیت سازمانها است، موضوع فوق انتخاب گردیده که میتواند مدیران را در رسیدن به اهداف سازمان یاری کند.
در دنیای کنونی امروز شاهد هستیم که خدمات و محصولات درحال فزونی است، بازارها در حال جهانیشدن و فنآوری در حال تغییرات اساسی میباشد. با توجه به این تحولات، یادگیری یکی از دورههای رقابتی برای سازمانهای امروزی محسوب میشود. به علت سطح عملکرد و پیشرفت سریع در دنیای امروز، یادگیری مورد نیاز سازمانها میباشد. هر چند که در بیشتر سازمانها هیچ مسیری برای آن مشخص نشده است. بیشک اینکه کارکنان چه یاد میگیرند درآینده سازمانها تأثیرگذار خواهد بود .یادگیری در سازمانها میتواند از طریق انتشار دیدگاهها، دانش و مدلهای ذهنی اعضای سازمان و بر اساس دانش و تجربه گذشته باشد که این مهم بستگی به ساختار هر سازمان دارد. هر چند یادگیری سازمانها از طریق افراد و گروهها شکل میگیرد، فرآیند یادگیری تحت تأثیر مجموعه گستردهتری از متغیرها نیز میباشد.
2-2. بخش اول یادگیری سازمانی
2-2-1. مفهوم یادگیری
یادگیری در حقیقت مفهوم بسیار گستردهای دارد که در قالبهایی چون نگرشهای نو، حل مسأله، کاربرد معلومات در استدلال، تفکّر و ….. به وجود میآید. به عبارت دیگر یادگیری فرآیندی است که در آن رفتارها و پندارهای افراد تغییر مییابد و به گونهای دیگر میاندیشند و عمل میکنند. یادگیری را میتوان این گونه تعریف کرد: “هر گونه تغییرات نسبتاً دائم در رفتار که در ا ثر یک تجربه مستقیم یا غیرمستقیم ایجاد میشود”. بسیاری از محققان معتقدند یادگیری تغییری است که بر اثر تجربه یا آموزش در رفتار موجود زنده پدید میآید. ممکن است این رفتار در کوتاهمدت یا بلند مدت قابل مشاهده باشد. به هر حال، این آموختهها در طول زندگی موجب تغییر در رفتار و بینش یادگیرندگان میشوند.
گرانتهام اظهار میدارد که یادگیری باعث توانایی پاسخگویی سریعتر و مؤثرتر به محیط پیچیده و پویا میشود. یادگیری همچنین انتشاراطلاعات، برقراری ارتباط، آگاهی و کیفیت تصمیمگیری در سازمانها را افزایش میدهد( گرانتهام، 2002).
از طرفی تغییر در ادراکات، نحوه تفکّر، بهخاطرسپردن و تشخیص افراد در دایره آثار یادگیری قرار میگیرد. سازمان یادگیرنده نیز در فراگیری از همین تعریف تبعیت میکند، بدین معنی که چنین سازمانی در طول زمان میآموزد، تغییر میکند و عملکردهایش متحول میشود. میزان موفّقیت هر جامعه، وابسته به توان یادگیرندگانی دارد که درگیر فرآیند یادگیری همیشگی و دائمی هستند.
پس از درک مفهوم یادگیری، موضوعاتی که اساس رویکرد یادگیری را به وجود میآورند باید مورد توجه قرارگیرند:
2-2-2. نظریههای یادگیری
بحث نظریههای یادگیری از میراث غنی و متنوعی برخوردار است. قریب صد سال پیش مبحث یادگیری زیر سلطه نظریههای فلسفی قرار داشت، از جمله فلسفه ارسطو و افلاطون. با نخستین بررسیهای آزمایشی که توسط ابینگهاوس و پاولف به عمل آمد، روشهای تحقیق در علوم طبیعی در مسائل یادگیری نیز مورد استفاده قرار گرفت. بر مبنای انبوه مدارک علمی که حاصل کار آزمایشگاههای روانشناسی در نقاط مختلف جهان بود، نظریههای جامعتر و اصول دقیقتری در مبحث یادگیری ارائه گردید. در طول تحول و رشد مباحث مربوط به یادگیری، دو مکتب مهم شکل گرفت: نظریه رفتاری و نظریه شناختی .
2-2-2-1. نظریه رفتاری
بنیانگذار این مکتب واتسون در سال 1913 بود. این مکتب بر مبنای جهانبینی تجربهگرایی، معتقد است که تجربه تنها منبع اصلی دانش و یادگیری است و یادگیری از راه کسب تجربه صورت میگیرد. برای روانشناسان رفتاری موضوع مهم علم روانشناسی، رفتار آشکار است و کسب رفتار را غالباً با فرآیندهای شرطیسازی توضیح میدهند. این روانشناسان به اهمیت تمرین، تقویت و مجاورت در یادگیری تأکید دارند .
2-2-2-2. نظریه شناختی
در حدود همان زمانی که رفتارگرایان نظریه خود را در ایالت متحده مطرح نمودهاند، گروه کوچکی از روانشناسان به اهمیت ادراک یا بینش و تشخیص فرد و به طور کلی عوامل درونی در یادگیری تأکید داشتند. نظریات گشتالت ، پیاژه و لوین از جمله نظریات شناختی یادگیری هستند.
در سالهای اخیر گروهی از روانشناسان با تأکید بر هر دو عامل درونی و بیرونی، مکتب دیگری تحت عنوان مکتب رفتاری – شناختی پایهریزی کردند. از نظریات دیگری که بعد از این مکاتب شکل گرفت، میتوان به نظریه عصبی فیزیولوژیک یادگیری و نظریه خبرپردازی اشاره کرد.
به طور عام ، نظریه یادگیری شامل مجموعهای از اصول و قوانین در زمینه فرآیند یادگیری است . نظریههای یادگیری به بررسی فرآیند یادگیری میپردازند و تلاش میکنند چگونگی یادگیری و عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار دهند. برای رسیدن به این هدف هر یک از صاحبنظران، این مسأله را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دادهاند که موجب به وجود آمدن نظریههای مختلف در زمینه یادگیری شده است.
امروزه دو نظریه معروف در تبیین فرآیند یادگیری عرضه شده است. این دو نظریه شرطیکردن عامل و نظریه یادگیری اجتماعی میباشند:
2-2-2-3. نظریه شرطیکردن عامل
شرطیکردن عامل چنین استدلال میکند که رفتار تابع نتایج آن است. افراد یاد میگیرند که با در پیشگرفتن یک رفتار چیزی را که مایلند یاد بگیرند یا از چیزی که نمیخواهند دوری گزینند. رفتار عامل به معنای رفتار داوطلبانه فراگرفته شده است که در مقابل رفتار واکنشی یا رفتار فراگرفته نشده قرار میگیرد. گرایش به تکرار چنین رفتاری تحت تأثیر تقویت یا عدم تقویت منتج از عواقب آن رفتار است، بنابراین تقویت رفتار را استحکام بخشیده و احتمال تکرار آن را افزایش میدهد. بر مبنای کارهای اولیه انجام شده در این زمینه، پژوهشهای روانشناس دانشگاه هاوارد، بی . اف. اسکینر، دانش ما راجع به شرطیشدن عامل را گسترش داده است. حتی منتقدان او نیز که نماینده گروه بزرگی هستند، نظر او را در این باره قبول دارند. به نظر میرسد که رفتار را عوامل بیرونی – یعنی آموختهها- تعیین میکنند نه عوامل درونی یعنی بازتابها یا نیاموختهها. اسکینر نشان میدهد که نتیجه مطلوب یک رفتار باعث تکرار آن میشود. به علاوه رفتاری که پاداش به آن تعلق نگیرد یا با تنبیه توأم باشد کمتر احتمال تکرار دارد.
2-2-2-4. نظریه یادگیری اجتماعی
افراد با مشاهده آنچه برای دیگران اتفاق میافتد و نیز با شنیدن تجارب دیگران مثل آنکه خود تجربه کرده باشند آموزش میبینند. از اینرو، بسیاری چیزها را از الگوهایشان – اولیاء، معلّمان، دوستان، برنامههای تلویزیون، هنرمندان سینما و غیره – میآموزند. این نظر را که ما میتوانیم هم از طریق مشاهده و هم از طریق تجربه مستقیم بیاموزیم، نظریه یادگیری اجتماعی مینامند. نظریه یادگیری اجتماعی یک نوع بسط شرطیکردن عامل است – یعنی نظریهای که میگوید رفتار تابع نتایج است –اما وجود فراگیری از طریق مشاهده و اهمیت نقش ادراک در فراگیری را نیز قبول دارد. مردم نسبت به برداشت و تعریفی که از عواقب چیزی دارند واکنش نشان میدهند نه نسبت به خود عواقب عینی .
تأثیر الگوها از نقطهنظر فراگیری اجتماعی، اساسی است. چهار فرآیند از تعیین تأثیرگذاری یک الگو به روی افراد شناخته شده است :
2-2-3. یادگیری در سازمانها
یادگیری و کسب دانش یکی از دورههای رقابتی برای سازمانهای امروزی محسوب میشود. به عبارتی دیگر، یادگیری سازمانی فعالیت بلند مدتی است که شرایط را به شرایط سودمند رقابتی تبدیل میسازد. اینکه کارکنان ما چه یاد میگیرند در آینده سازمان ما تأثیر میگذارد.
به گفته گانز:«عملکرد امروز، حاصل یادگیری دیروز است و عملکرد فردا، حاصل یادگیری امروز میباشد» (ویندسور،2001،3). یادگیری سازمانی در میان سازمانهای علاقهمند به رقابت، نوآوری، و تأثیرگذار رایج شده است. آرجریس و شون(1978)، اولین محققان در این زمینه، یادگیری سازمانی را به عنوان کشف و تصحیح اشتباهات تعریف کردند. فایول و لایلز (1985) یادگیری سازمانی را به عنوان فرآیند بهبود فعالیتها به سوی شناخت و درک بهتر تعریف میکنند. داجسون(1993) نیز یادگیری سازمانی را این گونه توصیف میکند: «راه تثبیت سازمان، تکمیل و سازماندهی دانش و موارد رایج پیرامون فعالیتها و فرهنگ سازمان». از طرفی هابر(1991) میگوید یادگیری در یک سازمان زمانی به وجود میآید که از طریق پردازش اطلاعات، میزان رفتار بالقوه سازمانها تفسیر شود.
یادگیری سازمانی بیشتر شامل بخشهای آموزش فردی است. یک سازمان وقتی که اعضاء سازمان آن را ترک میکنند تواناییهای یادگیری خود را از دست نمیدهد. یادگیری سازمانی در حافظه سازمانی مشارکت دارد. به همین ترتیب سیستم یادگیری نه تنها افراد معدود بلکه افراد زیادی را در نتیجه جمعآوری تجارب، هنجارها و داستانها تحت تأثیر قرار میدهد ( هابر،1991).
یادگیری در سازمانها می تواند :
1) از طریق انتشار و تسهیم دیدگاهها، دانش و مدلهای ذهنی از اعضای سازمان روی دهد ؛
2) براساس دانش و تجربه گذشته باشد که بستگی به مکانیسمهای سازمانی (سیاستها، استراتژیها، مدلهای واضح و …) دارد. هر چند یادگیری سازمانها از طریق افراد و گروهها شکل میگیرد، فرآیند یادگیری تحت تأثیر مجموعه گستردهتری از متغیرها نیز میباشد( مارکورات،1996، 3).
امروزه بسیاری از مدیران ارشد به بهبود و پیشرفت یادگیری در سازمانهای خود متقاعد شدهاند .این آگاهی در مورد بهبود یادگیری از چند سئوال نشأت گرفته است: ویژگیهای یک سازمان یادگیرنده خوب چگونه تعیین میشود؟ سازمانها چگونه یادگیری خود را بهبود میبخشند؟ تحقیق ادوین و همکارانش بر این مبنا بود تا به سازمانها برای ایجاد سیستمهای یادگیری بهتر کمک کنند.
وی یادگیری سازمانی را ظرفیت سازمان برای ایجاد و بهبود عملکرد بر اساس تجربه تعریف میکند . یادگیری یک پدیده سطح-
سیستمی است زیر ا یادگیری، سازمان را حتی اگر افراد آن تغییر کنند پابرجا نگه میدارد.
یکی از فرضیات این است که سازمانها همانطور که تولید میکنند میآموزند. یادگیری به اندازه یک وظیفه در تولید و ارائه کالاها و خدمات مؤثر میباشد. البته سازمانها نباید سرعت و کیفیت تولید خود را قربانی یادگیری کنند، بلکه باید به سیستمهای تولیدی به عنوان سیستمهای یادگیری توجه نمایند. سه عامل مربوط به یادگیری وجود دارد که در موفّقیت سازمانها و شرکتها حائز اهمیت است:
این عوامل برخی ویژگیهای سازمان یادگیرنده را مشخص میکند و به طور مداوم ارتقاء دانش را دنبال میکند. این دانش به پیشرفت تواناییها و قابلیتها منجر میشود. در واقع، توانایی سازمان برای بقاء و رشد براساس مزیتهایی است که نشأت گرفته از شایستگیهای هستهای است که این شایستگیها با یادگیری گروهی همراه است. بر اساس این فرض، تمام سازمانها از طریق یادگیری گروهی به عنوان بخشی از توسعه سازمان، خود را مشغول کردهاند. فرض دیگری که مطرح میباشد آن است که زنجیره ارزش هر سازمان در قلمرو آموزش یکپارچه خلاصه میشود. درک این زنجیره شامل تفکّر در مراحل مختلف کار و شروع تصمیمات استراتژیک صحیح به واسطه خدمت به مشتریان میباشد.
2-2-4. فرآیندها و ساختارهای یادگیری در سازمان ها
هابر(1991) فرآیندها و ساختارهای یادگیری در سازمانها را این گونه توصیف میکند:
2-2-4-1. کسب دانش
یادگیری سازمانی زمانی رخ میدهد که پایهای از دانش سازمانی را ایجاد کنیم. پایههای دانش با کسب، ذخیرهسازی و تفسیر اطلاعات در داخل و خارج سازمان ایجاد میشود. کاربردهای استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی برای استفاده از دانش به دو شکل میباشد : توانایی برای شبیهسازی دانش از خارج سازمان (مثل سیستمهای رقابتی هوش برای کسب اطلاعات از سایر شرکتها با صنعت مشابه)، و توانایی ایجاد دانش جدید از طریق تفسیر، ساخت مجدد و اطلاعات بدست آمده جدید (مثل سیستمهای اطلاعاتی جدید). یادگیری تنها در نتیجه استفاده اطلاعات خارج از سازمان رخ نمیدهد بلکه در نتیجه تنظیم دوباره اطلاعات موجود، اصلاح ساختارهای اطلاعاتی، و اصلاح و ساخت تئوریها رخ میدهد. برای استفاده از دانش همچنین میتوان از سیستمهای بررسی محیط اطلاعرسانی و فیلترهای هوش استفاده نمود.
2-2-4-2. توزیع اطلاعات
توزیع و انتشار اطلاعات اشاره به فرآیندی دارد که یک سازمان، اطلاعات را بین واحدها و اعضاء تقسیم میکند و به این وسیله آموزش را توسعه میدهد و دانش یا درک جدیدی ر ا ایجاد میکند .دانش به شکل اطلاعات ،نامهها ،یادداشتها ، مکالمههای غیررسمی و گزارشات جمعآوری شده و توزیع میگردد.
علاوهبر اشکال سنتی توزیع اطلاعات از قبیل تلفن، فاکس میل (پست تصویری)، ملاقات رودررو و یادداشتها؛ سیستمهای ارتباطی رسانهای-کامپیوتری از قبیل پست الکترونیکی، بولتنها، سیستمهای کنفرانس کامپیوتری، سیستمهای دیداری الکترونیکی، سیستمهای تحویل سند و سیستمهای مدیریت جریان کار میتوانند توزیع اطلاعات را تسهیل کنند. بررسیها نشان دادهاند که این چنین سیستمهایی مشارکت را افزایش میدهند و منتج به کیفیت بهتر تصمیمگیریها میشوند زیرا تصمیمات بر مبنای توافق اتخاذ میشوند نه براساس سلطهگری(هیلتز، 1993).
این سیستمها، با نام سیستمهای گروهافزاری یا تشریک مساعی باعث ایجاد و توزیع مشترک تجربیات و بینشها میشود. این سیستمها همچنین مکانیسمهای بازنگری و بازخورد در میان اعضاء یک تیم را حمایت میکنند. از این رو، آنها نه فقط ارتباطات را تقویت میکنند بلکه تشریک مساعی را نیزحمایت میکنند. رشد این چنین سیستمهای اطلاعاتی فعال، منتج به تفسیر بهتر اطلاعات و درک بیشتر میشود.
به علاوه، سیستمهای گروهافزاری، مشارکت یکسان در کلیه سطوح را فعال میسازد و از یادگیری اعضاء از یکدیگر بطور همزمان حمایت میکند (برخلاف سیستمهای یادگیری سنتی که معمولاً از بالا به پایین و زمان بر هستند) که به موجب آن زمان چرخه یادگیری کاهش مییابد. حسابگرهای گروهی و سیستمهای مدیریت جریان کار میتوانند به تضمین مشارکت بهنگام اعضاء در روش یادگیری کمک نمایند. امروزه سیستمهای چندرسانهای، به عنوان طبقه جدید سیستمهای مدیریت اطلاعات پیچیده ظهور کردهاند که ارتباط با یکدیگر و توزیع اطلاعات از طریق رسانههای مختلف را به همراه دارند(گرشمن،1993).
کاربرد موفّقیتآمیز این چنین سیستمهای یادگیری فوقرسانهای را در شرکت مشاوره آندرسن (بر مبنای مفهوم فوقرسانه) گزارش کردهاند. ظهور فنآوریهایی از قبیل اعضای سازمان را قادر میسازد با اسناد چندرسانهای به صورت تمام وقت و در تمامی مناطق و در هر فاصله، داخل و خارج سازمان در ارتباط باشند. این فنآوری، یادگیری بیشتر و درک مسایل داخلی و خارجی را ارتقاء و پیشرفت میدهد.
هیلتز و همکارانش(1991) نیز کاربرد فوقرسانهای مبنی بر تشریک مساعی را برای ارائه به گروهها در جهت توانایی ارتباط بیشتر زیاد واحدهای اطلاعاتی به روش دینامیک (پویا) توصیه کردهاند .اینچنین سیستمهایی در تشخیص، درک، تعریف، بررسی، ارزشیابی و حل مشکل گروهی مشهود میباشند.
دنیای امروز مملو از تغییرات و دگرگونی هاست. تغییر در فناوری،تغییر در اطلاعات، تغییر در خواسته های مردم، تغییر در مصرف کنندگان و تغییر در بازارهای جهانی. اما از مهمترین تغییرات ایجاد شده در صحنه کسب وکار، تغییر در ارزشهای قابل عرضه به خریداران بوده است که به عنوان عامل اصلی موفقیت در سازمانهای فعلی شناخته می شود و سازمانهای پیشرو در هر صنعت موفقیت خود را مدیون توانایی در عرضه و ارائه ارزش بیشتر به خریداران در مقایسه با رقبایشان می دانند( غفاری آشتیانی،1386،ص54).
در چند سال گذشته به دلیل مشکلات مختلف اقتصادی، اجتماعی و دولتی بودن نظام بانکی و مهم تر از همه فزونی میزان تقاضا بر عرضه، همواره بانکهای کشور مشتری مداری و ارکان آن را مورد بی توجهی قرار داده اند و نتوانسته اند به نحو احسن از بازاریابی نوین استفاده نمایند .با توجه به تغییرات محیطی که پیش رو داریم، بانک ها بایستی پیشاپیش به تجهیزنمودن خود، شناسایی نیازها، توقعات مشتریان و همچنین توجه به وضعیت بازار اهمیت قایل شوند، زیرا هر بانکی بتواند زودتر از رقبا این نیازها را شناسایی و برآورده کند درمیدان رقابت پیروز و سرافراز خواهد بود.در سالهای اخیر با تحولات صورت گرفته در فناوری اطلاعات و ارتباطات، شاهد طلوع مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان یک رویکرد مهم در کسب و کار بوده ایم که هدف آن بازگشت به دوره بازاریابی شخصی است. این مفهوم نسبتاً ساده ای است که بیان می دارد مشتریان مختلف محصولات و خدمات مختلفی را می طلبند و به جای بازاریابی انبوه افراد و سازمانها هر مشتری را تک تک بازاریابی کنیم. دراین رویکرد شخص به شخص، اطلاعات مربوط به هر مشتری مثل خریدهای قبلی، نیازها و خواسته های آنها برای چارچوب دادن به کالاها و خدمات مورد استفاده قرار می گیرند که احتمال پذیرش آن را افزایش دهد( شهرکی وهمکاران،1390،ص1).
بازاریابی از ابزارهایی است که می تواند رشد درآمدهای بانک را افزایش دهد. بنا به گفته مدیران بزرگ بانک های معروف دنیا فقط 5درصد از مشتریان بیش از 85 درصد سودآوری بانک ها راتشکیل می دهند. همچنین تحقیقات محققان امور اقتصادی نشان داده که بانک ها با افزایش مشتریان ارزنده و تراز اول خویش وایجاد رضایت موثر در مشتریان به طور بی سابقه ای به سودآوری خود می افزایند. بنابراین شایسته است که در بازار رقابت تنگاتنگ کنونی بانک هاو با توجه به خصوصی شدن تعداد زیادی از بانک های دولتی و همچنین اختلاف ناچیز سود بانکی در بخش جذب منابع ومصارف پایین بانک های دولتی و خصوصی، بانک ها را ملزم می نماید هر چه سریع تر برای حفظ مشتریان خویش،چاره اندیشی نمایند و چاره آن تنها در بازاریابی رابطه مند ومشتری مداری موثر تجلی می یابد. مشتریان امروز فرصت های بیشتری برای مقایسه خدمات در اختیار دارند و مدیریت مالی آنها پیچیده تر شده است. بنابراین روابط خلاق میان مشتریان وبانک ها و مجموعه خدمات با کیفیت و ماهیت خدمات خریداری بعد فکری استراتژی بعداجتماعی فرهنگی ساختاردانش تعامل برنامه بعد فناورانه برنامه کاربردی مدیریت توسعه شده در هنگام خرید به کیفیت تعامل و رابطه بین دو طرف مشتری و کارمند بستگی دارد. قضاوت مشتری در مورد بانک براساس میزان توانمندی بانک در کمک به حل معضلات و توسعه تجارت او استوار است. در کشور ما و اکثر کشورهای پیشرفته دنیاهدف و غایت نهایی انجام سریع امور و عدم اتلاف وقت به عنوان مهم ترین عنصر موفقیت در رقابت کنونی می باشد و مشتریان به عنوان ارکان تعیین کننده ارزش بسیاری زیادی برای تکنولوژی وسرعت و در درجه بعدی تخصص فنی بانک ها قائل هستند.پیشرفت بازاریابی رابطه مند در بانک با پیمودن در جهت توسعه روابط با مشتریان صورت می گیرد. حفظ رابطه با مشتری یک مساله بلندمدت است و به جای نتایج و پیامدهای جاری باید به پیامدهای آتی آن توجه کرد.از سوی دیگر کیفیت رابطه بامشتری با میزان رضایت مشتری سنجیده می شود. (مختاری،87،ص46 )
با توجه به گسترش سیستم های اطلاعات و فناوری، کسب و کار به طور فزاینده ای توانایی جمع آوری مقادیر عظیمی از داده های مشتری در پایگاه داده های بزرگ است. با این حال، بسیاری از بینش های بازاریابی مفید را در ویژگی های مشتری و الگوی خرید خود را تا حد زیادی پنهان و دست نخورده است. تاکید جاری در مدیریت ارتباط با مشتری باعث می شود عملکرد بازاریابی نرم افزار ایده آل منطقه تا حد زیادی از استفاده از ابزارهای داده کاوی برای پشتیبانی تصمیم گیری بهره مند شوند. یک روش سیستماتیک که با استفاده از داده کاوی و تکنیک های مدیریت دانش پیشنهاد به مدیریت دانش بازاریابی و حمایت از تصمیمات بازاریابی است. این روش می تواند مبنایی برای بهبود مدیریت ارتباط با مشتری باشد. (شاو[2] وهمکاران ،2001 ، ص 137)
مفاهیم مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت دانش هر دو تمرکز بر تخصیص منابع به فعالیت های کسب و کار حمایتی به منظور به دست آوردن مزایای رقابتی. مدیریت ارتباط با مشتری با تمرکز بر مدیریت ارتباط بین یک شرکت و پایه مشتری فعلی و آینده نگر خود را به عنوان کلید موفقیت می داند .(گبرت[3] وهمکاران ،1997،ص107)
همچنین بکارگیری نظریه های سازمان و مدیریت، و مدیریت دانش علاوه بر اینکه باعث بهبود عملکرد سازمانها می شود، باعث افزایش رضایتمندی مشتریان نیز شده است. اینکه مشتریان به عنوان پایه و اساس فعالیتهای سازمانهای خدمت محور و مشتری محوری همچون بانکها قرار دارند، بر هیچکس پوشیده نیست. ازطرفی، مدیریت دانش یکی از عمده ترین عوامل تغییرات سازمان و ارزش آفرینی از دهه 1990 شده است.(رجبعلی بگلو،1391)
لذا دراین پژوهش نیز ما بابررسی دو متغیر مدیریت دانش وبازاریابی رابطه مندوارتباط آن با مدیریت ارتباط بامشتری هستیم تا با این بررسی تلاشی درجهت برجسته کردن مدیریت ارتباط با مشتری در هرچه بهتر شدن آن در جامعه بکوشیم.
3-1 اهمیت و ضرورت پژوهش
از آنجا که در دوران حاضر با افزایش بانکهای خصوصی وافزایش رقابت بین بانکها جهت جذب مشتری وافزایش درآمدزایی نیاز مطالعه در خصوص عناصر مهم مشتری مداری در ایران احساس می شود چراکه باتوجه به محدودیت اختیارات بانکها برای تعیین سودهای بانکی ودیگر خدمات عمده عواملی که می تواند درافزایش درآمد بانکها کمک کند ،مباحث مشتری مداری وازجمله مهمترین این مباحث مدیریت ارتباط با مشتری است .
با توجه به اهمیت روز افزون مشتریان در بانک و بالطبع اهمیت روزافزون مدیریت اثربخش ارتباطات با شتریان، شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی توفیق مدیریت ارتباط با مشتری در بانک بسیار مهم تلقی می شود. سازمان هایی که در پیاده سازی و اجرای برنامه ها و سیستم های مدیریت ارتباط با مشتریان موفق بوده اند، مزایای اقتصادی و غیراقتصادی متعددی را کسب نموده اند. این مزایا و منافع به راحتی سرمایه گذاری ها و مخارج انجام گرفته در زمینه توسعه مدیریت ارتباط با مشتریان را پوشش بهبود رضایت مشتریان، ، داده و در بلند مدت فراتر از آن می رود. مزایای یک برنامه موثرافزایش رشد درآمد و دستیابی به مزیت رقابتی به عنوان نتیجه حفظ مشتریان می باشد.
اغلب تمرکز یک سازمان را از سرمایه گذاری زیاد بر مشتریان جدید به حفظ مشتریان موجود تغییر می دهد. اما تعداد کثیری از سازمان ها نیز در پیاده سازی کامل مدیریت ارتباط با مشتریان شکست می خورند و بنابراین قادر به بازگشت سرمایه گذاری های انجام شده در این راستا نمی شوند. بنابراین سرمایه گذاری هایی مانند خرید خدمات مشاوره مدیریت در زمینه طراحی استراتژی مدیریت ارتباط با مشتریان و مهندسی مجدد فرایند های کسب و کار، خرید یا توسعه و پیاده سازی ابزارهای فناوری اطلاعات مدیریت ارتباط با مشتریان و آموزش کارکنان و … که برای مدیریت ارتباط با مشتریان ضروری هستند، در صورت عدم موفقیت در پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتریان منجر به تحمیل زیان های مالی مستقیم و غیرمستقیم و هزینه فرصت های فراوان به شرکت ها می شود. از این رو شناسایی عواملی که با تمرکز بر آنها، خطر شکست طرح های مدیریت ارتباط با مشتریان را در شرکت ها کاهش می دهد، می تواند تاثیر بسزایی در کسب بازده اقتصادی از سرمایه گذاری های انجام شده در این زمینه داشته باشند.)نعمتی،1384،ص73)
4-1 اهداف پژوهش
1-4-1 هدف کلی :
تبین ارتباط بین مدیریت دانش وبازاریابی رابطه مند با مدیریت ارتباط با مشتری.
2-4-1 اهداف جزیی :
تبییین ارتباط بین مدیریت دانش و مدیریت ارتباط با مشتری.
تبیین ارتباط بین بازاریابی رابطه مند و مدیریت ارتباط با مشتری .
اهداف کاربردی:
هدف کاربردی برجسته کردن اهمیت ارتباط با مشتری وانجام تحقیقات مشابه در بانکها
5-1 فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی : بین مدیریت دانش وبازاریابی رابطه مند با مدیریت ارتباط با مشتری رابطه معنی داری وجود دارد .
فرضیه های فرعی
6-1 تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها :
1-6-1 تعریف مفهومی مدیریت ارتباط با مشتری
به طور کلی از مدیریت ارتباط با مشتری تعاریف مختلفی ارائه شده، ولی آنچه که در تمام این تعاریف مشترک است :
به همه فرآیندها و فناوریهایی گفته میشود که در شرکتها و سازمانها برای شناسایی، ترغیب، گسترش، حفظ و ارائه خدمات بهتر به مشتریان به کار میرود. اصول مدیریت ارتباط با مشتری، چگونگی ایجاد موفق یک سیستم و اجرای آن را برای ارتباط با مشتریان بیان میکند، از شروع و اجرای اولیه یک چنین سیستمی تا نگهداری آن در زمانهای مختلف. (مایر،1991،ص 61)
مدیریت ارتباط با مشتری، بر مبادله ارزش بین مشتری و سازمان بنا شده و بر ارزش ایجاد شده در این ارتباط تاکید میکند .
مدیریت ارتباط با مشتری، یک راهبرد کسب و کار است که با پیشرفت فناوری تقویت میشود و از طریق آن، شرکتها به ایجاد ارتباطات سودمند بر پایه بهینهسازی ارزش دریافتی و ادراکی مشتریان میپردازند .
مدیریت ارتباط با مشتری یک نظام اطلاعاتی یک پارچه است که برای برنامه ریزی،زمان بندی و کنترل فعالیت های قبل و بعد از فروش سازمان و با هدف توانمند سازی مشتریان جهت تعامل با سازمان از طریق ابزارهای متعددی چون وب سایت،تلفن و غیره به کار می رود .(گبرت[4] وهمکاران ،1997،ص107)
در زیر به تعدادی از تعاریفی که از ارتباط به دست آمده است اشاره می کنیم :
– مدیریت ارتباط عبارتست از فرایندی ست که در آن معنا بین موجودات زنده تعریف و به اشتراک گذاشته می شود.
– ارتباطات را » فراگرد تفهیم و تفاهم و تسهیم معنی «تعریف می کنند.
– فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده به شرط همسان بودن معانی بین آنها(کاظم معتمد نژاد،1383،ص45)
– ارتباط را به معنی ربط دادن، بستن، پیوند، و … به کار برده است.(فرهنگ لغت معین)
– مدیریت ارتباط با مشتریان یک استراتژی تجاری طراحی شده ای است تا از هزینه ها کاسته و باعث افزایش منافع یک سازمان در راستای استحکام وفاداری به مشتریان باشد .
– مدیریت ارتباط با مشتری سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان در قالب یک نرم افزار به معنای مفهوم ارتباطات داخلی و خارجی یک سازمان ، برمحور فلسفه مشتری مداری در کل امور یک سازمان تاکید و هدایت آن را به عهده میگیرد.(برنت [5]،2006،ص11)
– مدیریت ارتباط با مشتری یک استراتژی برنامه ریزی شده است که با آموزش دادن و هدایت کردن کارمندان به شما نحوه چگونگی درک و فهم نیاز های بیشتر مشتریان را آموزش داده تا روابط افراد یک سازمان و مشتریان آن را استحکام بیشتری ببخشد.(تامپسون،2004،ص 119)
2-6-1 تعریف عملیاتی مدیریت ارتباط با مشتری
میزان نمره ای است که آزمودینها از پرسشنامه مدیریت ارتباط با مشتری پاترسون کسب می نمایند .
3-6-1 تعریف مفهومی مدیریت دانش
در گذشته بسیاری از سازمان ها دانش هریک از کارکنان را تنها در جهت بهبود عملکرد شخصی وی مورد
استفاده قرار می دادند؛ درحالیکه امروزه سازمان ها در تلاش برای به جریان انداختن دانش کلیه پرسنل در سطح سازمان می باشند، تا اهداف سازمان بیش از پیش تأمین شود. این امر منجر به رواج دیدگاه جدیدی به نام مدیریت دانش در مباحث مدیریتی و زمینه های موضوعی مرتبط شده است.
امروزه بسیاری از شرکت های بزرگ دنیا با بکارگیری و عملی سازی مدیریت دانش در جهت رشد و توسعه خود گام برداشته اند. درواقع مدیریت دانش مجموعه ای از داده های مرتبط و سازماندهی شده می باشند که مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفته اند و معنا و مفهوم مشخصی را به ذهن می رسانند. (زرگر،1382،ص99)
4-6-1 تعریف عملیاتی مدیریت دانش
میزان نمره ای است که آزمودنیها از پرسشنامه مدیریت دانش نوناکو کسب می کنند.
5-6-1تعاریف مولفه های مدیریت دانش
تعریف مفهومی بیرونی سازی : بیرونی سازی عمل کدگذاری یا تبدیل دانش ضمنی به آشکار است و در تعاملات رسمی مانند مصاحبات تخصصی روی می دهد با بیرونی سازی امکان تسهیم دانش، به وجود آمده و مبنایی برای ایجاد دانش جدید شکل می گیرد. مفهوم خلق در توسعه تولیدات جدید یا چرخه کنترل کیفیت مثالی از این فرآیند است که با تبدیل دانش ضمنی به آشکار، امکان بهبود فرآیند تولید را برای کارکنان فراهم می آورد ( سالار زهی ، همکاران ، 1391، ص88 ) .
تعریف عملیاتی بیرونی سازی : میزان نمره ای که آزمودنیها از سوالات 1 تا 5 پرسشنامه مدیریت دانش نوناکو کسب می نمایند .
تعریف مفهومی ترکیب : در ترکیب، با استفاده از تعاملات اجتماعی، دانش آشکار بین افراد مبادله می شود. افراد، دانش را از طریق سازوکارهای مبادله، مانند جلسات و گفت وگوهای تلفنی، شکل دهی مجدد اطلاعات موجود ( دسته بندی، افزودن، طبقه بندی مجدد و مفهوم سازی مجدد دانش آشکار)منتقل و ترکیب می کنند که این می تواند به خلق دانش جدید منجر شود در این مرحله استفاده از فناوری اطلاعات در شکل گیری دانش جدید نقش بسیار مهمی ایفا می کند ( طبرسا ، همکاران ، 1391،ص 114) .
تعریف عملیاتی ترکیب : میزان نمره ای که آزمودنیها از سوالات 6 تا 16 پرسشنامه مدیریت دانش نوناکو کسب می نمایند .
تعریف مفهومی درونی سازی : درونی سازی فرآیند تبدیل دانش آشکار به ضمنی است. از طریق این فرآیند، دانش آشکار خلق شده در سراسر سازمان منتشر شده و به وسیله افراد تبدیل به دانش ضمنی می شود. درونی سازی به شدت در ارتباط با یادگیری در عمل است ( سالار زهی ، همکاران ، 1391، ص88 ) .
تعریف عملیاتی درونی سازی: میزان نمره ای که آزمودنیها از سوالات 18 تا 20 پرسشنامه مدیریت دانش نوناکو کسب می نمایند .
تعریف مفهومی اجتماعی سازی : اجتماعی سازی از طریق تعامل بین افراد شکل می گیرد. در اینجا یک فرد می تواند دانش ضمنی را بدون استفاده از زبان به دست آورد. کارآموزان در حین کار تحت نظارت قرار می گیرند و تخصص ها را نه از طریق زبان، بلکه به واسطه مشاهدات، تقلید و تمرین یاد می گیرند. کلید به دست آوردن دانش ضمنی تجربه است، بدون شکلی از تسهیم تجربه، برای افراد بسیار مشکل است که تفکرات شان را با هم تسهیم کنند( طبرسا ، همکاران ، 1391،ص
امروزه در عصر جهانی شدن با پیشرفت دانش تکنولوژی، سرعت در ارتباطات و تغییر و تحولاتی که در ارزشها و فرهنگ ها، انتظارات و مطالبات سیاسی، ملتها ایجاد کرده، موجب تحولات ادرای شده است.تغییر سلیقه ها، خواسته ها و توقعات شهروندان، سبب شده که تحول از امری درون زا به امری برون زا تبدیل شود و رضایتمندی ارباب رجوع به عنوان یکی از معیار های اصلی و اساسی بهبود عملکرد سازمانها مد نظر قرار گیرد(خاکی،1381،ص26). اگر چه پیشرفت فناوری اطلاعات خود بخود شرط کافی برای نیل به جامعه اطلاعاتی نیست اما یک پیش نیاز ضروری شمرده می شود و کلید چنین پیشرفتی در میزان تفکیک پذیری این فناوریها از زندگی روزمره شهروندان و کاربرد آنها نهفته است. وجود ITسبب می شود که نوع بایگانی از (پرو.نده های کاغذی به پرونده های الکترونیکی)، پاسخگویی، دریافت شکایت، اطلاع رسانی به مشتریان و غیره تغییر و بهبود پیدا کند(منوریان،1378،ص43). همچنین تکنولوژی اطلاعاتی موجب می شود توان سازمان از نظر ثبت کردن، نگه داری و انتقال اطلاعات و غیره افزایش یابد و نیز برمیزان انعطاف پذیری، صحت و دقت و همچنین سرعت عمل آنها تاثیر بگذارد(شهرستانکی،1385،ص19). بسیاری از سرمایه گذاریهای انجام شده بر تکنولوژی اطلاعات در کشورهای جهان سوم به ویژه در کشور ما آنچنان که انتظار داشتیم بهره وری نداشته اند، به طور مثال طی گزارشی که بر اساس تحقیقات گروه استندیش انجام شده و به درستی چاتوس نام گرفت ثابت شد که تقریبا یک سوم پروژه های ITمنافع تعیین شده را بر آورده نمی سازد(یاردلی،1384،ص28). با توجه به این که یکی از استراتژیهای نوین دانشگاهها طی چند سال اخیر، استفاده گسترده از فناوری اطلاعات است حال باید دید که دانشگاه ارومیه و مسئولان دانشکده کشاورزی تاچه حد توانسته اند استفاده از فناوری اطلاعات را مورد توجه قرار داده و تا چه حد توانسته اند پاسخگوی نیازهای دانشجویان باشند و این که دانشجویان تا چه حد قادر به استفاده از فناوری اطلاعات و ابزارهای فراهم شده مربوط به آن در دانشکده کشاورزی هستند فلذا این امر به عنوان مسئله ای برای محقق مطرح است که در این تحقیق محقق درصدد یافتن پاسخ مناسبی برای آن است و در همین راستا سوالی که مطرح است این است که :آیا استقرار فناوری اطلاعاتی در دانشکده های دانشگاه ارومیه در افزایش رضایت مندی دانشجویان تاثیر گذار بوده است؟ برای پاسخ دادن به این سوال دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه، مورد بررسی قرار گرفته است.
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه همه کارکنان سازمانی در جمع آوری، نگهداری، پردازش و استفاده از اطلاعات به نحوی مداخله می کنند تا از این طریق پاسخگوی نیازهای مشتریان داخلی و خارجی خود باشند. بدون تردید مهمترین نقش فناوری اطلاعات در سازمانها از میان برداشتن موانع از طریق آسان، فوری، ارزان و بالا بردن اهمیت ارتباط است. فناوری اطلاعات، سازمان را در عمل کارامدتر، اثر بخشتر و رقابتی تر می سازد و از طریق فراهم کردن اطلاعات سزیع و صحیح برای تصمیم گیری در مورد نیازها، ترجیحات و رضایتمندی مشتریان نقش مهمی در مدیریت روابط با آنها ایفا می کند(علاقه بند،1384،ص75 ). تاکنون مقوله رضایت خدمت گیرندگان در نظام اداری کشور کمتر مورد توجه بوده است و دستگاههای اجرایی اغلب بازخوردی از خدمات ارائه شده دریافت نکرده اند. از این رو استفاده از فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات با هدف ایجاد سازمانهای کارا و ارائه خدمات به گونه ای سریع، آسان و مناسب طی چند سال اخیر در اغلب کشورهای جهان مورد توجه کارگزاران قرار گرفته است.درک اهمیت کاربرد فناوری اطلاعات و نقشی که می تواند در اصلاحات ایفا نماید سیاستگزاران جوامع مختلف را برآن داشته است تابا در دستور قرار دادن آن و وضع خط مشی های مرتبط بستر نهادی و اجرایی کاربرد فناو.ری اطلاعات را فراهم آورند(فقیهی،یعقوبی،1383،ص30). ایجاد واستقرار سیستم فناوری اطلاعات گامی موثر در جهت پیاده سازی و دست یابی به اتوماسیون اداری است. بی شک تحقق این امر با ایجاد سهولت در فرآیندها و شیوه های انجام کار، علاوه بر ایجاد رضایتمندی در مراجعین سازمانها در طول زمان صرفه جویی های قابل توجهی به همراه می آورد. از این رو اسقرار این گونه سیستم ها می تواند صاحبان فرایندها و متقاضیان آن را منتفع سازد(یار احمدی خراسانی1385،ص120). تکنولوژی اطلاعاتی سبب می گردد توان سازمان از نظر ثبت کردن، نگهداری، تجزیه و تحلیل و انتقال اطلاعات به شدت افزایش یابد و بر میزان انعطاف پذیری، صحت و دقت و سرعت عمل آنها اثر بگذارد(دفت،جلد دوم، 1374،ص563). با توجه به مطالب مذکور این تحقیق در پی ارائه چارچوبی نظام دار از رابطه بکارگیری فناوری اطلاعات بر رضایت مندی می باشد که آگاهی از نتایج بدست آمده می تواند دانش مدیران و کارکنان را نسبت به اثرات فناوری اطلاعات بر رضایتمندی افزایش دهد.
1-4 اهداف تحقیق
هدف کلی:بررسی رابطه بکارگیری فناوری اطلاعات با رضایتمندی دانشجویان دانشکده کشاورزی
اهداف جزئی:
بررسی رابطه ی تجهیز سیستم به فناوری اطلاعات در بخش اداری دانشکده با رضایتمندی دانشجویان
بررسی رابطه ی تجهیز سیستم به فناوری اطلاعات در بخش آموزشی دانشکده با رضایتمندی دانشجویان
1-5کاربردهای تحقیق
بهبود خدمات بخش اداری در سیستم تکنولوژی اطلاعاتی به منظور افزایش رضایت دانشجویان
بهبود خدمات بخش آموزشی- علمی درسیستم ITبه منظور افزایش رضایت دانشجویان
1-6 فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی: بین بکارگیری فناوری اطلاعات و رضایتمندی دانشجویان دانشکده کشاورزی رابطه وجود دارد
فرضیه فرعی:
1-7 متغیرهای تحقیق و تعریف مفهومی و عملیاتی آنها:
متغیر پیش بین: متغیری است که از طریق آن متغیر وابسته تبیین یا پیش بینی می شود(عباس زاده،1385،ص387)
متغیر پیش بین این تحقیق فناوری اطلاعات می باشد
متغیر ملاک : متغیری است که محقق بدنبال تشریح یا پیش بینی تغییر پذیری درآن است(همان منبع).
متغیرملاک این تحقیق عبارت است از رضایتمندی دانشجویان دانشکده کشاورزی.
1-7-1تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق:
فناوری اطلاعات: اصطلاح فناوری اطلاعات برای توصیف فنونی به کار می رود که ما را در ضبط ،ذخیره سازی ، پردازش ،بازیابی ، انتقال ودریافت اطلاعات یاری می کند (عالی،1381،ص6).
تعریف عملیاتی فناوری اطلاعات: نمره ای است که پاسخ دهنده از پاسخ به سوالات(1،2،3،4،5،6،7،9،11،12،18،19،21،24،25،26،27) پرسشنامه به دست می آورد
اطلاعات: عبارت است ازجریانهایی که مجموعه داناییها را تغییر می دهد(همان منبع ،ص8).
فناوری: عبارت است از تمامی اشکال فناوری که به منظور پردازش، ذخیره سازی و انتقال اطلاعات دریک قالب الکترونیکی بکار گرفته می شود(همان منبع،ص8).
رضایتمندی: رضایتمندی عبارت است از نتیجه فرآیند مقایسه عملکرد مطلوب وعملکرد واقعی درک شده. رضایتمندی مستلزم شاد وراضی نگه داشتن ارباب رجوع هم در تعاملات روزانه، هم درنحوه وچگونگی ارائه خدمات وهم از دیدگاه بلندمدت وجهانی فشارهای رقابتی سازمان ها را وادار می کندتانیازمندی های ارباب رجوع را شناسایی کنند وراهبردهایی را تدوین کنند که به آن ها اجازه دهد در برابر سایر رقبا موفق بشوند. رضایت ارباب رجوع میزان مطلوبیتی است که مراجعین سازمان ها به خاطر ویژگی های مختلف نحوه ارائه ی خدمات مختلف کسب می کنند ومنبع و دلیلی برای ادامه فعالیت سازمان است(عزیزی نژاد،1387،ص 41).
تعریف عملیاتی رضایتمندی: نمره ای است که پاسخ دهنده از پاسخ به سوالات(8،10،13،14،15،16،17،20،23،28) پرسشنامه به دست می آورد
بخش اول فناوری اطلاعات
1- 2
در دنیای پرتلاطم امروز موفقیت سازمان در گرو جهت گیری همه بخش های سازمان در راستای مسیر استراتژیک آن سازمان می باشد.آنچه در این بین از اهمیت ویژه ای برخوردار است مکمل بودن استراتژی کسب و کار سازمان با استراتژی فناوری اطلاعات آن می باشد.اگر این دو استراتژی در دومسیر متفاوت حرکت نمایند،خطر شکست کسب و کار سازمان افزایش می یابد.با توجه به سرمایه گذاری زیاد که امروزه سازمانهای مختلف در زمینه فناوری اطلاعات انجام می دهند، آنچه برای آنها مهم می باشد این است که فناوری اطلاعات به عنوان یک منبع استراتژیک در جهت رسیدن به اهداف استراتژیک آنها مورد استفاده قرار گیرد(علی پور پیجانی،اکبری،1385،ص152).در حال حاضر گام های جدیدی در تغییر فناوری برداشته می شود. دسترسی گسترده به شبکه های اطلاعاتی نوید بخش بهبود بهره وری با شدت بیشتری است.این تغییر ساختار و انقلاب در روش تولید است که علاوه بر آثار اقتصادی دارای پیامدهای اجتماعی نیز هست.در سراسر جهان فناوری اطلاعات در حال ایجاد انقلابی نوین است که اهمیت آن از انقلاب صنعتی کمتر نیست. این انقلاب ظرفیت های تازه و چشمگیری در محدوده دانش بشری ایجاد می کند و ابزارهایی به وجود می آورد که ماهیت کار و زندگی را دستخوش تغییرخواهد ساخت (سبحانی،محمدی گیگلو،1384،صص3-2).
در بحث فناوری اطلاعات، اطلاعات اهمیت فوق العاده ای دارد. اطلاعات از دیرباز در زندگی بشر تاثیر بسزایی داشته و انسان برای تصمیم گیری ها و طی طریق همواره محتاج به آن بوده است ولی آنچه که امروزه اهمیت آن را صد چندان کرده است.شرایط نوین زندگی و افزایش سهم اطلاعات در آن است. اطلاعات به مفهوم عام به عنوان انرژی غالب سده جدید با سرعتی شگفت آور جایگزین صنعت متکی به انرژی های فنا پذیر می شود و بشر را باتجربه جدیدی ازسیر تکوین جامعه مواجه می سازد که در آن همه وجوهات زندگی تحت تاثیر این پدیده قرار می گیرد (منتظر،1381،ص176).
در فناوری اطلاعات و استفاده بهتر از آن کامپیوتر نقش بسیار مهمی دارد به طوری که بسیاری فناوری اطلاعات را مترادف با کامپیوتر می دانند. این تلقی از آنجا که موتور محرکه این فناوری کامپیوتر است چندان گزافه نیست اما از آنجا که تنها بیانگر گوشه ای از تغییرات عمیقی است که در اثر ورود به این مرحله حیات از به وجود آمده، دور از واقعیت است و بسیاری از افزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات مشخصا کامپیوتری نیستند(منتظر،1381،ص99). امروزه موارداستفاده از فناوری اطلاعات را می توان درآموزش،مدیریت وسازمان، پزشکی،تجارت، امور نظامی و غیره مشاهده کرد(مرتضوی،1384،ص17).با ورود کامپیوتر عملکرد سازمانها به صورت بنیادین دگرگون شده است. سازمانهایی که بلافاصله متوجه عواقب این دگرگونی شده اند برای استفاده موثر از این وسیله، رشد و توسعه سیستم های تکنولوژی اطلاعات مطابق با استانداردهای الکترونیکی را در اولویت کار خود قرار داده اند(اسلایت،2002،ص10).امروز ارتباطات و مکاتبات اداری در سازمانها و موسسات اقتصادی به کلی متحول شده است، به گونه ای که دیگر فرآیندهای کند و زمان برداری پذیرفتنی نیست.براین اساس ضرورت دارد تا ابزاری فراهم شود که با بهره جویی از آن بتوان با سرعت و دقت به انجام فرایندهای اداری پرداخت.سازمانهایی که به طور پیشرفته از فناوری اطلاعات بهره می گیرنداز لحاظ ساختاری مسطح ترند و با سطوحی کمتر از سازمانهای همتای سنتی خود فعالیت می کنند(علاقه بند،1384،ص102).برای ایجاد نغییر و تحول سازمانی امروزه یکی از عوامل مهم و موثر، تکنولوژی اطلاعتی و استفاده از کامپیوتر و سایر وسایل الکترونیکی در سازمانهاست.زیرا وجود دانش و اطلاعات سریع، جدید و دقیق می تواند در افزایش قابلیتها و توانایی های کارکنان موثر واقع شود(ناصری،1383،ص15).
2-2 تکنولوژی:تکنولوژی واژه ای یونانی است که از دو جزء “تکن” به معنی هنر و فن و” لوژیا” به معنی مطالعه ساخته شده است و درفارسی آن را به فناوری ترجمه کرده اند. لیکن از نظر مفهومی، فناوری از دیدگاه دانشمندان مختلف به صور گوناگون تعریف شده است. دائره المعارف آمریکایی نیکا،” فناوری را شیوه ساختن اشیاء و انجام امور می داند”(ممی زاده،1374،ص60). فناوری عبارت است از دانش سیستماتیک برای تولید یک محصول، بکار گیری یک فرآیند و ارائه خدمات، فناوری در حکم نوعی دارایی مشهود است که ایجاد می شود، منتقل می گردد، کسب می شود و کنار گذاشته می شود.(نوری،1372،ص40).
3- 2 فناوری اطلاعات
در یک تعریف فناوری اطلاعات به جنبه ای ازفناوری سیستم اطلاعاتی اشاره دارد که شامل سخت افزار،پایگاه داده، نرم افزار و سایر شبکه ها می شود. در تعریفی دیگر فناوری اطلاعات علاوه بر جنبه تکنولوژیکی سیستم اطلاعاتی به عنوان مجموعه چندین سیستم اطلاعاتی، مدیران و استفاده کنندگان آنها تلقی می شود.از نظر نانسی و همکاران فناوری اطلاعات،استفاده از رایانه و ارتباط دوربر، برای جمع آوری، پردازش،ذخیره سازی و انتشار اطلاعات صوتی، تصویری، متنی و عددی است. در تعریف جامع، فناوری ارتباطات به چگونگی استفاده از تجهیزات، مربوط است و فناوری اطلاعات یعنی کار برد فناوری برای فرآیندهای کسب و کار،جمع آوری داده و تولید اطلاعات با ارزش برای مدیران.(اعتمادی و همکاران،1385،ص6). فناوری اطلاعات بیشتر یک استراتژی، اندیشه، فکر و ابزار، در حوزه انسانها همراه با نوآوری است. در دنیای امروز به سبب پیچیدگی مسایل و مشکلات، نیاز به تکنولوژی اطلاعات و مدیریت اطلاعات بیش از هر زمان دیگر احساس می شود. امروزه فناوری اطلاعاتی به عنوان یکی از فناوریهای نوین بشری، به سرعت درحال تاثیر گذاری برالگوی زندگی،شیوه تحقیق،آموزش، مدیریت، تجارت و غیره است(صادق پور و مقدس،1371،ص7). برندت به نقل از ماسون و همکاران، “فناوری اطلاعات را شامل ابزارهای ملموسی که با استفاده از آن اطلاعات پردازش شده و در اختیار کاربران نهایی قرار می گیرد” می داند(خداد حسینی و همکاران،1385،ص64).فناوری اطلاعات با ایجاد ارتباطات دقیق، سریع و گسترده،تهدیدهاو فرصتها، محیط جدیدی را در برابر سازمانها گشوده اند که تا قبل از این قابل تصور نبوده است. محیطی که درآن به اعتقاد برونبینگ دیگر به عنوان یک ابزار یا منبع تولید شناخته نمی شود،بلکه آنها محیط و فضای حاکم برکار و تولید می باشند(خدادادحسینی و مبارکی،1381،ص43).
بکار گیری فناوری اطلاعاتی یکی از مراحل مهم بکارگیری سیستم های اطلاعاتی در سازمانهاست، موضوع مطالعات مختلفی بوده و اصطلاحات گوناگونی برای آن از جمله استقرار، پذیرش، استفاده، انتشار، موفقیت، رضایتمندی به کار گرفته شده است. از نظر رکارت، فناوری اطلاعات بگونه ای جدا نشدنی با کسب و کار گره خورده است. درصنایعی همچون ارتباطات از راه دور، رسانه، سرگرمی، و خدمات مالی، جایی که محصول به طور فزاینده ای بسوی دیجیتالی شدن می رود و یا حتی به صورت دیجیتال درآمده است تا حیات سازمانها بگونه ای تعیین کننده به کارآیی ابزارهای فناوری اطلاعات وابسته باشد با ظهور تجارت الکترونیک استفاده از فناوری بعنوان راهی برای هدایت کسب و کار پذیرفته شد. در نتیجه سازمانها به طور فزاینده ای به سمت ابزارهایی از فناوری جهت گیری نمودند که نه تنها عملیات موجود در کسب و کار را پشتیبانی و حمایت کرده، بلکه فرصتهایی را برای سازمان خلق می کند که آن فرصتها فراهم کننده منبعی برای ایجاد مزیت رقابتی در سازمان باشد.
اصطلاح فناوری اطلاعات برای توصیف فنونی به کار می رود که ما را در ضبط ،ذخیره سازی ، پردازش ،بازیابی ، انتقال ودریافت اطلاعات یاری می کند . هر چند فناوری اطلاعات اصطلاحی است جدید، از لحاظ مفهومی قدمت آن به قدمت اشتیاق انسان به برقراری ارتباط می رسد. درحال حاضر سیستم های اطلاعتی ما را قادر می سازند تا سیستم های اطلاع رسانی کارآمدی به وجود آوریم . بدون کاربرد معقول فنون
اطلاعاتی ، فعالیت ها تقریباً بی فایده وبی حاصل خواهد بود .برای سهولت تصمیم گیری به اطلاعات نیاز داریم .هدف اصلی سیستم های اطلاعاتی کسب اطلاعات ، پردازش آن به صورت مفید و در دسترس قرار دادن آن برای انجام وظایف مختلف است(عالی،1381،ص6).
فناوری اطلاعات وارتباطات از تلفیق سه حوزه اطلاعات، کامپیوتر و ارتباطات پدید آمده است. بخش کامپیوتر سخت افزار وتامین کننده تجهیزات وادوات لازم، داده ها واطلاعات به عنوان خمیر مایه ومواد اولیه در درون شبکه و ارتباطات مخابراتی بخش سوم است که وظیفه برقراری بین دوبخش دیگر را برعهده دارد.آنچه که در نهایت از تلفیق این سه بخش به دست می آید اطلاع رسانی نامیده می شود که در حوزه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته و تمامی ابعاد بشر را تحت تاثیر خود قرار می دهد(غفاری،1387،ص15). فنّاوری اطلاعات عامل اساسی کاهش دهنده فاصله و زمان در تمامی کارکردهاست، تاحدی که در بسیاری از قلمروها این کاهش موجب تولید و عرضه خدمات جدید می شود . فناور ی اطلاعات و ارتباطات در زمان خیلی کوتاهی، یکی از پایه های اساسی جوامع مدرن شده و مجموعهای از فعالیتها، افراد و فناوری که برا ی گردآور ی اطلاعات مربوط و ذخیره آنها تا زمان مورد نیاز، پردازش آنها برا ی فراهم آوردن پاسخ به سؤالات خاص و انتقال اطلاعات به کسانی که براساس آنها عمل میکنند، فراهم آمده است(تقوایی،اکبری،1389،ص57).
همچنین فناوری اطلاعات فراگیر شده و جهان را دگرگون ساخته است .مارشال مک لوهان[1] مهمترین تغییراتی که فناوری اطلاعات در جهان به وجود آورده است را در یک عبارت خلاصه کرده است و آن تبدیل به یک دهکده جهانی[2] است. فناوری اطلاعات به ابزاری قدرتمند تبدیل شده است که در کم ترین زمان ممکن می تواند ارتباط مردم جهان رابا یکدیگر برقرار سازد .این ابزار ارتباطی قدرتمند، با اطلاعات سروکار دارد .بررسی حاکی از این است که بیش از نیمی از معلومات یک پژوهشگر در کم تر از 5 سال ارزش علمی خود را از دست می دهد، بنابراین نکته مهم به روز بودن است. به روز ماندن نکته بسیارمهمی در امر آموزش و پژوهش است.برای به روز نگه داشتن پژوهشگران باید از فناوری های جدید کمک گرفت . فناوری به عنوان یکی از انواع مصادیق سیستم ، خودش نوعی سیستم است متشکل از مجموعه ای از مهارت ها،ابزارها وفنون که برای دستیابی به هدف ویژه ای به خدمت گرفته می شود. فناوری اطلاعات کلید دستیابی به رشد وتوسعه پایدار است .امروزه الگوی رشد وتوسعه به شکل روز افزون بر اساس واقعیات وتجارب موجود به سمت الگوی توسعه انسانی به معنای محوریت انسان ها، گرایش یافته ونیروی محرکه اصلی در این الگوها، نیروی انسانی وقابلیت های آن است. فناوری اطلاعات با نظم بخشیدن به عملیات وخودکار سازی عملیات تکراری وفاقد تفکر ، فعالیتهای فیزیکی را کاهش داده وبا تولید وانتقال سریع ودقیق وبه موقع اطلاعات به حوزه های پژوهش ومدیریت کارایی نظام ها را افزایش داده است (فرهادی،1390،ص46).
4-2 اطلاعات: اطلاعات عبارت است از جریانهایی که مجموعه دانایی ها را تغییر می دهد. این تغییر زمانی اتفاق می افتد که یا مطلبی به مجموعه دانایی ها افزوده شود و یا تجدید ساختاری در آن به وجود آید(صادق پور و مقدس،1371،ص12).انواع اطلاعات در سازمان را به دو گروه اطلاعات عملیاتی و مدیریتی تقسیم می کنند:
الف: اطلاعات عملیاتی:
انواع اطلاعات عملیاتی عبارت است از
– اطلاعاتی که در فرآیند صنعتی مورد استفاده قرار می گیرد.
– اطلاعاتی که در داد و ستدها و عملیات مشابه مورد استفاده باشد.
– اطلاعات استفاده شده در امور دفتری.
ب: اطلاعات مدیریتی:
این اطلاعات در پشتیبانی از مدیران مختلف مورد استفاده می باشد و انواع آن عبارت است از:
– اطلاعات مدیریتی با توجه به سطوح مختلف سازمانی:
به علت این که انواع تصمیم گیری در سطوح مختلف سازمانی متفاوت است.اطلاعات مورد نیاز سطوح مختلف سازمانی نیز متفاوت خواهد بود.
– اطلاعات تاکتیکی :
این اطلاعات بیشتر در کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرد و مربوط به مدیریت میانی سازمان بوده و قابل پیش بینی می باشد.
– اطلاعات استراتژیک:
اطلاعات استراتژیک مورد نیاز مدیران ارشد می باشد. از این اطلاعات برای تعریف اهداف، اولویت ها، تعیین خط مشی های جدید و غیره استفاده می شود(علی پناهی،1379،صص23-22).
5-2 تفاوت داده واطلاعات
داده ورودیهای خام می باشد که به یک سیستم اطلاعاتی داده می شود ولی به طور مجرد قابل استفاده نیستند. اگر داده ها مورد پردازش قرار گیرندبه اطلاعات تبدیل شده و قابل استفاده می باشند.ممکن است با پردازش داده اطلاعاتی بدست آید که خود نیاز به پردازش داشته باشد(همان منبع،ص27).. با توجه به این که کاربران در یک سازمان دارای آگاهی و تجربه اولیه متفاوتی هستند، لذا داده های معین که به کاربران می رسد همیشه اطلاعات نیست پس داده ها فقط برای برخی از افراد در زمان خاصی اطلاعات است و نه برای تمام افراد در همه اوقات(صرافی زاده و پناهی،1381،ص71).