ورود به جهان دانایی محور و نیاز روزافزون به آموزش، همراه با پیچیده شدن زندگیها نیاز به آموختن مستقل را در طول زندگی افزایش داده است. شروع آموزش از راه دور در آموزش و پرورش، نخست با هدف افزایش پوشش تحصیلی و از آن پس با هدف گشودن راهی برای کیفیت بخشی و تحول آفرینی اساسی در محتوا و روشهای آموزشی آغاز به کار کرده است. هماکنون این آموزش با بهکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات نهتنها مکمل آموزشهای حضوری است، بلکه فرصت خوبی برای بهروز کردن محتوا و انعطافبخشی به روشهای یادگیری و یاددهی به ارمغان میآورد (الحسینی، 1384). ظهور شبکههای ارتباطی گسترده از قبیل اینترنت، در کنار ابزار و امکانات آموزشی پیشرفته، باعث تحول در روشهای آموزشی شده و این امکان را فراهم کرده است تا بتوان طیف وسیعی از فراگیران را در نقاط مختلف و از فواصل دور و نزدیک تحت پوشش شبکه آموزشی درآورد و با روشهای متقاوت از انواع سنتی بدون نیاز به شرکت در کلاسهای حضوری، آموزشهای علمی و تخصصی را به مرحله اجرا درآورد (عبادی، 1380).
یکی از مهمترین اهداف آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم، چگونگی تربیت فراگیرانی است که آمادگی لازم برای رویارویی با جامعه در حال تغییر و تحول و پیچیدگی های عصر انفجار اطلاعات را برخوردار باشد . بر این اساس ترویج اندیشه و اندیشهورزی در دانشگاه و مراکز آموزشی حائز اهمیت بوده و این تنها در سایهی انتقال اطلاعات به ذهن فراگیر حاصل نمیشود، بلکه در برنامههای دانشگاه باید روشهایی گنجانده شود که از طریق آنها دانشجویان قابلیتهای چگونه آموختن را از طریق نظم فکری بیاموزند و در زندگی روزمره خود بکار ببرند (مهرمحمدی،2001). به عبارت دیگر در رویکرد آموزش الکترونیکی از حالت انفعالی بودن بیرون آمده و حدود خویش را تا مرز پرسشگری و فردگرایی فعال پیش میبرد. همچنین استفاده از امکانات تعاملی بسیاری از اطلاعات، باعث تحلیلی و انتقادی فکر کردن فراگیر شده و آنها را متمایل به کار و یادگیریهای گروهی و همزمان بدون داشتن قید مکانی میکند. درست در اینجا متوجه این تحول عظیم میشویم که دیگر لزومی ندارد معلم بیشتر از شاگردان موضوع یا مهارتی را بداند؛ زیرا در این مرحله دانشجویان و فراگیران اغلب ممکن است بیشتر از معلمان و مربیان درباره فناوری بدانند (ریچاردسون، والف، 2003).
آموزش الکترونیکی دو ویژگی ممتاز برای یادگیری اثربخش دارد: 1- بر خودآموزی تأکید میکند و به بهترین وجه امکان توسعه آن را به صورت جذاب فراهم میکند، و 2- به شکل کلاسهای مجازی و محیطهای گفتمان گروهی، فرصتهای لازم برای تعامل، گفت و گو و یادگیری مشارکتی را در دانشجویان پرورش میدهد (لوکوک، گولی، 2001).
از آنجایی که با گسترش حوزههای تخصصی علوم و افزایش دانش واطلاعات بشری در این حوزهها و انباشت اطلاعات گستردهای از دانش تخصصی، دیگر امکان انتقال تمام اطلاعات به یادگیرندگان در زمان محدود دوران تحصیل وجود ندارد و حتی اگر تمام اطلاعات و دانش موجود در هر زمینه تخصصی را بتوان به یادگیرندگان آن حوزه انتقال داد، با توجه به ماهیت پویایی دانش در طول زمان و تغییرات و پیشرفتهای آن، پس از مدت کوتاهی اطلاعات منسوخ شده و قابل استفاده نیستند. از این رو یادگیرندگان باید در حوزه تخصصی خود قدرت تحلیل، نقد و بررسی، ارزیابی و در کل تفکر به شیوه انتقادی را بیاموزندتا بتوان مسائل جدید را طرح کرده و به آن پاسخ دهند، نظریه پردازی کنند، اندیشههای جدید تولید و پویایی خود را در طول زمان و در علم تخصصی خود حفظ کنند این مهم با تأکید بر آموزش تفکردر آن حوزه تحقق می یابد (الدر و پاول،2003؛پاول و الدر،2002).
اگر چه جامعه جهانی نسبت به قبل تحول آموزشی بیشتر به خود دیده این امر لزوما به معنای بهینهتر شدن آموزش نیست. اگر آموزش و پرورش در جامعه تکرارگرا و جهانی امروزی موفق باشد، دانشجویان بیش از هر چیزی نیازمند کسب توانایی تفکر در سطح بالای یادگیری هستند. در سالهای اخیر در خصوص ظهور فناوری جدید و سرعت دسترسی به اطلاعات، بسیار نوشته شده است. وجود ابزارهای جدید الکترونیکی اهمیت تفکرانتقادی را افزایش داده و نیز چالش ها و فرصت هایی را برای آموزش تفکر انتقادی ودر سطوح بالای یادگیری را فراهم ساخته است. لذا بین تفکردر این سطوح و فناوری اطلاعات به طور جدایی ناپذیری در ارتباط هستند (هیسیریر،2006). توانایی تفکر در سطوح بالای یادگیری، در عصر کنونی که عصر فناوری اطلاعات بدان اطلاق می شود، جایگاه بالاتری نسبت به گذشته پیدا کرده است
.رسالت سازمانها به خصوص آموزش و پرورش در این عصر همگام سازی خود با سرعت تغییر و تحول در این دوره می باشد .به عبارتی دیگر می توان گفت که هر دوره آموزش و پرورش ویژه خود را میطلبد و آموزش و پرورش آینده مبتنی بر دانایی و قوه تفکر و قدرت خلاقیت است .مهارتهای سطوح بالا، تغییر مداوم وسریع نوآوریها، تنوع در آموزش، آموزشانفرادی، تعلیمهای گروهی،توجه به نیازهای محلی و جمعی ،رو در روی مستقیم با مسائل و حل فوری آنها به مدد اندیشه ،استفاده از دانش و فناوری پیشرفته ،آموزش از راه دور ،استفاده از کامپیوتر و اینترنت و. . . از جمله ویژگی های آموزش و پرورش قرن بیست ویکم است (عطاران،1383).
از این رو به نظر میرسد که به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند نقش موثری در یادگیری و پرورش سطوح تفکر دانشآموزان داشته باشد، به ویژه در سطوح تفکر پایین آنها قادرند در مورد یک موضوع اطلاعات زیادی را از دیدگاههای مختلف گردآوری کرده و بتوانند تفسیر کنند. با توجه به آنچه گفته شد محیطهای یادگیری مبتنی بر فناوری اطلاعاتی و ارتباطی نوین بستر سیار مناسبی برای پرورش تفکر هستند (موذنی،1386). اما باید در نظر داشت صرف دراختیار داشتن و استفاده از این تکنولوژی در دنیای تعلیم و تربیت، راهگشای انسان امروز و آینده نخواهد بود، در دنیای امروز ، موضوع اساسی تربیت انسانهایی است که خوب بیندیشند. امروزه فراگیران برای روبرو شدن با تحولات شگفتانگیز قرن بیستویکم باید بهطور فزاینده مهارتهای تفکر را برای تصمیمگیری مناسب و حل مسائل پیچیده جامعه کسب کنند (شعبانی، 1382).
ویژگی اصلی و اساسی یادگیری الکترونیکی ورای دسترسی افراد به اطلاعات، ویژگی ارتباطی و تعاملی آن است. هدف اصلی یادگیری الکترونیکی، نهادینه نمودن تنوع و یکپارچگی در «مجموعه محیط یادگیری» به صورتی چالش برانگیز برای ذهن است.این تعامل چیزی فراتر از انتقال یک طرفه محتوا بوده (باولس،2000).
آموزش مجازی (الکترونیکی) نیز یک شکل نسبتاً تازهای از آموزش از راه دور است که در حال حاضر در تحقیقات یادگیری از راه دور تلفیق گسته و به سرعت نوع مسلط ارائه یادگیری از راه دور در دنیا شده است. اما از آنجایی که مؤسسات و دانشگاههای آموزش از راه دور چند سالی است که در کشور شروع به کار کردهاند و تعداد آنها نیز پیوسته در حال افزایش است، از این رو برای بهبود و پیشرفت این آموزشها، حل مسائل و پیشنهاداتی بهمنظور بهینهسازی آن امری ضروری بهنظر میرسد.
نگاهی به وضعیت آموزشهای الکترونیکی در نظام آموزش و پرورش کشور از نظر آموزش و تفکر انتقادی این نقصان بزرگ را به خوبی نشان می دهد که شرایط موجود عمدتا مبتنی بر ارائه اطلاعات خام به طور یکطرفه و دریافت بازخورد از آن با اتکا به قدرت حافظه و بدون هیچ گونه پردازش اطلاعات و بدون تحریک قدرت نقادی و خلاقیت آنهاست. بنابراین، با توجه به وضعیت فناوری اطلاعاتی و ارتباطی در کشور و موقعیت فناوری نوین وارداتی، شناسایی موانع فراروی یادگیری الکترونیکی و حذف آنها ضروری می نماید، چراکه آماده نبودن دانشگاه ها در راه اندازی و به کارگیری آموزش الکترونیکی و موانع موجود در این راه،باعث عدم استفاده از ظرفیت های یادگیری الکترونیکی خواهد شد. لذا پژوهش حاضر به مطالعه کاربرد روش بحث هدایت شده در پرورش سطوح بالای یادگیری در نظام آموزش مبتنی بر یادگیری الکترونیک می پردازد.
1-3 ضرورت و اهمیّت
از جمله عرصه هایی که در چند سال اخیر مورد هجوم فناوری اطلاعات قرار گرفته عرصه آموزش و یادگیری است. اگر آموزش تا دیروز تنها از معلمان و مربیان سود میبرد و کتاب اصلیترین منبع یادگیری بود، امروزه روشها، ابزارها و محیطهای جدید ارتباطی در آموزش وجود دارند و اگر دهه آخر قرن بیست را دهه اطلاعات نامگذاری کردند، دهه اول قرن بیستویکم را عصر دانش دانسته و هدف از این نامگذاری را توسعه همه جانبه دانش و آگاهی بشری دانستهاند (باولس،2000).
[1]Information and Communication Technology (ICT)
[2] Oraza
[3] Computer Based Teaching (CBT)
[4]Internet Based Learning
[5]Chiu and Sheng
[6]Beats
[7]Begicevic
[8] Cscl
فرم در حال بارگذاری ...