وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تأثیر ترکیب هیأت­ مدیره بر محتوای اطلاعاتی و کیفیت سود

با گسترش شرکت­های سهامی و مطرح شدن تئوری نمایندگی و افزایش وظایف و اختیارات هیأت مدیره شرکت­ها، همواره این امکان وجود دارد که مدیران اقداماتی انجام دهند که در جهت منافع خودشان و عکس منافع سهامداران باشد. این امر ناشی از وجود عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهامداران شرکت می­باشد. به این دلیل که برای مدیران امکان دسترسی انحصاری به بخشی از اطلاعات و نیز تهیه و ارائه اطلاعاتی همچون اطلاعات مالی وجود دارد و سهامداران نمی­توانند اعمال و فعالیت­های مدیران را بطور مستمر مشاهده و کنترل نمایند. استفاده­کنندگان از اطلاعات مالی نیز همواره از عدم تقارن اطلاعات حسابداری ناراضی بوده­اند و همواره به دنبال اطلاعاتی هستند که بتوانند جهت تصمیم­گیری­های منطقی از آن استفاده نمایند. در صورتی که، اطلاعاتی قابل اتکا وجود داشته باشد که بتوان از آن­ها در فرآیند تصمیم­گیری استفاده نمود، آنگاه اطلاعات مذکور، مربوط تلقی خواهند شد. بنابراین، شناسایی ساز و کارهایی که بتواند به ایجاد معیارهای با قابلیت اتکا و کاهش تضاد منافع موجود بین ذینفعان کمک نماید، بسیار حائز اهمیت خواهد بود. این امر منجر به بحث­های متعددی شده است که موضوع حاکمیت شرکتی از اصلی­ترین آن­هاست. حاکمیت شرکتی راهکاری جهت از بین بردن عدم تقارن اطلاعاتی موجود بین مدیران و سهامداران، از طریق تعدیل تضاد منافع، می­باشد و یکی از مهمترین مکانیزم­های آن، بهبود ساختار هیأت­مدیره می­باشد (صدیقی، 1392).

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

از دیدگاه تئوری نمایندگی، حضور مدیران غیرموظف مستقل در هیأت مدیره شرکت­ها و عملکرد نظارتی آن­ها به عنوان افرادی مستقل، به کاهش تضاد منافع موجود میان سهامداران و مدیران شرکت کمک می­کند. البته باید توجه داشت که مدیران اجرایی شرکت، نقش مهمی را در ایجاد ترکیب مناسبی از مدیران موظف و غیرموظف، در میان اعضای هیأت­مدیره، ایفا می­کنند. وجود چنین ترکیبی از عناصر اصلی یک هیأت مدیره کارآ و مؤثر محسوب می­شود. زیرا در حالی­که مدیران موظف، اطلاعات ارزشمندی درباره فعالیت شرکت ارائه می­کنند، مدیران غیرموظف با دیدگاهی غیرحرفه­ای و بی­طرفانه، در مورد تصمیم­گیری مدیران مذکور به قضاوت می­نشینند. بدین ترتیب هیأت­مدیره شرکت با دارا بودن تخصص، استقلال و قدرت قانونی لازم، یک ساز و کار بالقوه توانمند حاکمیت شرکتی به حساب می­آید (طالب نیا و تفتیان، 1388).

 

هیأت­مدیره نقش مهمی را در راهبری (حاکمیت) شرکت­ها و سازمان­ها ایفا می­کند. هیأت­مدیره شرکت در برابر نظارت بر کیفیت محتوای اطلاعاتی سود مندرج در صورت­های مالی پاسخگو است، بنابراین، رفتار آن­ها، رفتار مدیران ارشد را به منظور تضمین اینکه اقدامات آن­ها مطابق با منافع سهامداران، سرمایه­گذاران، بدهکاران و سایر اشخاص ثالثی که با شرکت در ارتباطند، کنترل می­کند. برخی از محققان استدلال می­کنند که هیأت مدیره کوچک در مقایسه با هیأت­مدیره بزرگ کارآتر است و همچنین هیأت­مدیره مستقل از کیفیت بالاتری برخوردار است زیرا آن­ها در برابر تأثیر نادرست مدیران از آسیب پذیری کمتری برخوردارند، در واقع هرچه ترکیب هیأت­مدیره از اعضای برون سازمانی بیشتری تشکیل شده باشد، اطلاعات بهتری را ارائه خواهند داد، که ممکن است، این عمل بر کیفیت اطلاعات مالی و در نتیجه سود گزارش شده تأثیرگذار باشد (دیمیتروپولس و آستریو، 2013).

 

با توجه به مطالب عنوان شده در بالا، پرسش­های اصلی این تحقیق به صورت زیر مطرح می­شوند:

 

1- آیا بین محتوای اطلاعاتی سود و ترکیب هیأت­مدیره رابطه­ای وجود دارد؟

 

2- آیا بین کیفیت اطلاعات مالی (به موقع بودن اخبار خوب و بد) و نسبت اعضای غیرموظف هیأت­مدیره رابطه­ای وجود دارد؟

 

3- آیا بین کیفیت سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأت­مدیره رابطه­ای وجود دارد؟

 

 

 

 

  • اهداف تحقیق

 

اطلاعات حسابداری یکی از منابع مهم اطلاعاتی برای تصمیم­گیری­های اقتصادی است. این اطلاعات عمدتاً در سه گروه صورت­های مالی، گزارش­های کمی و تجزیه­وتحلیل­های خاص طبقه­­بندی می­شوند. در تصمیم­گیری­های اقتصادی هر یک از اطلاعات می­تواند به تنهایی یا تواماً و یا حتی همراه با اطلاعات خارج از سیستم­های حسابداری بکار گرفته شود. بیشتر سرمایه­گذاران و تدوین­کنندگان قوانین اعتقاد دارند که برخی از ویژگی­های حاکمیت شرکتی (مانند وجود اعضای غیرموظف در ترکیب هیأت مدیره و اندازه هیأت مدیره) به حفظ منافع سهامداران کمک نموده و هرگونه تضاد منافع بین آن­ها و مدیریت را کاهش می­دهند. بهبود ساختار هیأت­مدیره به عنوان یکی از مکانیزم­های حاکمیت شرکتی، از طریق همسو نمودن منافع مدیران و سهامداران، به سرمایه­گذاران کمک می­نماید و قابلیت اتکای اطلاعات مالی و همگرایی فرآیند گزارشگری مالی را تقویت می­کند. بر اساس مطالعات اکتشافی و بررسی وضعیت موجود در بازار سرمایه ایران، چگونگی تأثیر ترکیب هیأت­مدیره بر محتوای اطلاعاتی سود حسابداری از اهمیت فراوانی برخوردار است، بنابراین، اولین هدف ما در این تحقیق به صورت زیر می­باشد:

عکس مرتبط با اقتصاد

پروژه دانشگاهی

 

1- بررسی رابطه­ی بین محتوای اطلاعاتی سود و ترکیب هیأت­مدیره در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران.

 

سود یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد و تعیین ارزش بنگاه­های اقتصادی است. به دلیل وجود محدودیت­های ذاتی در حسابداری ممکن است سود گزارش شده در صورت­های مالی منطبق با سود واقعی نباشد برای حل این مشکل از مفهوم کیفیت سود کمک گرفته شده است. مطالعات محققان نشان داد که مدیران جهت گزارش اخبار بد بر مبنای به موقع بودن، انگیزه­های قابل توجهی دارند زیرا آن­ها می­خواهند خود را در برابر مسئولیت­های قانونی ممکن حفاظت نمایند. لذا هدف بعدی ما دراین تحقیق بدین صورت مطرح می­شود:

حسابداری

 

  • بررسی رابطه­ی بین به موقع بودن اخبار خوب و بد در سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأت­مدیره در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران.

 

اگر مدیریت سود فرصت­طلبانه با استفاده از سیستم­های نظارتی کنترل شود، سودهای حسابداری قابل اتکاتر و حاوی اطلاعات مفیدتری هستند. پیسنل و دیگران(2000)، نشان می­دهند که نظارت قابل انتساب به حاکمیت شرکتی ظرفیت مدیران برای مدیریت سود را کاهش می­دهد. نظارت قابل انتساب به حاکمیت شرکتی توانایی بهبود قابلیت اتکای سودهای حسابداری را دارد، بنابراین قابلیت اطلاع رسانی مفید سودهای حسابداری را بهبود می­بخشد. حاکمیت شرکتی همچنین از طریق هم راستا کردن منافع مدیران و سهامداران و افزایش قابلیت اتکای اطلاعات مالی و درستی فرآیند گزارشگری مالی به سهامداران کمک می­کند. هدف آخر ما در این تحقیق به صورت زیر مطرح می­شود:

 

 

  • بررسی رابطه­ی بین کیفیت سود و نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران.

 

 

 

 

  • اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

نقش هیأت­مدیره به عنوان یکی از مکانیزم­های حاکمیت شرکتی، در ادبیات مرتبط با آن بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در حاکمیت شرکتی، هدف، برخورداری از یک هیأت­مدیره مؤثر و کارآ است و دستیابی به این هدف، مستلزم ارزیابی خصوصیات هیأت­مدیره است. اثربخشی هیأت مدیره در شرایط مختلف از قبیل اندازه و ترکیب آن بیان شده است. ارزیابی کارآیی هیأت­مدیره می­تواند به سرمایه­گذاران فعلی و بالقوه، تحلیل­گران و تدوین­کنندگان مقررات کمک بیشتری نماید. تحلیل­گران روی ارائه­ی اطلاعات قابل اتکا به سرمایه­گذاران و همین طور دستیابی به تصمیمات سرمایه­گذاری سودآور متمرکز شده­اند. بنابراین، ارزیابی کیفیت هیأت­مدیره می­تواند عملکرد قابل توجهی را با در نظر گرفتن کیفیت صورت­های مالی و ارزش شرکت استنتاج نماید. علاوه بر این، تدوین­کنندگان مقررات در برابر امنیت عملکرد درست بازار از طریق انتشار اطلاعات با ارزش به تمام اشخاص علاقه­مند، پاسخگو هستند. در نتیجه، اطلاعات ناشی از حاکمیت شرکتی می­تواند برای فعالان بازار و اعضای نظارتی سودمند باشد. هدف از ارائه­ی این تحقیق بررسی این موضوع است که چگونه کیفیت محتوای اطلاعاتی سود حسابداری سالانه بر اساس اندازه و ترکیب هیأت­مدیره، در بازار سهام تهران متفاوت است. که بر اساس رابطه­ی بین حاکمیت شرکتی و مربوط بودن حسابداری، دو دلیل اصلی برای انگیزه­ی تحقیق پیرامون این رابطه وجود دارد: انگیزه­ی نخست ما به این دلیل است که این تحقیق از طریق بررسی ساختار حاکمیت شرکتی بر کیفیت محتوای اطلاعاتی اطلاعات حسابداری می­تواند بینش بیشتری را در رابطه با موضوع شفافیت شرکت ارائه دهد. دومین دلیل برای تحقیق در این زمینه، افزایش اهمیت حاکمیت شرکتی دریافت شده از سوی سرمایه­گذاران و تدوین­کنندگان مقررات است. در نتیجه یافته­های این تحقیق می­تواند برای فعالان بازار سرمایه با ارزش باشد چرا که آن­ها بینش اضافی و سودمندی را در رابطه با کیفیت مدیریتی شرکت­ها و تأثیر آن­ها روی مربوط بودن سود ارائه دهد. این تحقیق نخستین تحقیقی است که در بازار بورس تهران به بررسی ترکیبی ساختار هیأت­مدیره بر محتوای اطلاعاتی سود می­پردازد که می­تواند به رشد تحقیقات مربوط به حاکمیت شرکتی اضافه شود.

 

 

 

– Gillan

 

– Dimitropoulos and Asteriou

 

– Pisnel and etal

بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی بر شکل گیری حباب قیمتی

سرمایه‌گذاری یکی از عوامل کلیدی در رشد اقتصادی کشورها محسوب می شود. بازار سرمایه به عنوان یکی از مهم‌ترین گزینه­های سرمایه‌گذاری، جایگاه مناسبی برای جذب سرمایه­ها به شمار می رود و سرمایه‌گذاران فردی و نهادی با در نظر گرفتن درجه ریسک پذیری و بازدهی مورد انتظار، سهام مورد نظر خود را انتخاب می­کنند. لذا بازارهای سرمایه باید کارایی لازم برای جذب سرمایه گذارن و تامین منابع مالی و در نتیجه تخصیص بهینه منابع جهت بازدهی بیشتر آنها داشته باشند. برای رسیدن بازار سرمایه به این کارایی لازم است که نوسانات در بازار به صورت منطقی و بر اساس عوامل بنیادی ایجاد شود. هرچند که در کوتاه مدت بازار دارای نوساناتی است که البته ماهیت بازار هم همین را اقتضا می­کند، ولی در بلندمدت قیمت سهام باید بر اساس عوامل منطقی شرکت‌ها و اطلاعات منتشر شده درباره آنها تعیین گردد.

عکس مرتبط با اقتصاد

چنانچه قیمت سهام بدلیل عوامل غیر منطقی تغییر نموده و دارای نوسانات بسیار شدیدی باشد، جذابیت این گونه سرمایه‌گذاریها به شدت کاهش یافته و در نتیجه شاهد جریان خروجی سرمایه ها از این بازارها خواهیم بود که نهایتا باعث کاهش سرمایه­گذاری و کاهش رشد اقتصادی خواهد شد. تغییراتی غیرمنطقی در قیمت سهام منجر به ایجاد حباب در قیمت سهام می گردد. در این فرآیند عوامل زیادی تاثیرگذار است. یکی از این عوامل حاکمیت شرکتی است. ورشکستگی و رسوایی شرکتهایی چون انرون، آرتوراندرسن و ورلدکام در آمریکا و دیگر شرکت های بزرگی همچون سیکو، لیوسنت، سان بیم و تیکو در سایر کشورهای جهان در سایه ضعف حاکمیت شرکتی، نیاز به ایجاد سیستم های راهبری مناسب شرکت را به عنوان یکی از مهم ترین مسائل در همه کشورها مطرح کرد. این امر همچنین باعث نگرانیهای بسیاری برای سازمانهای بین المللی شد، برای مثال صندوق بین المللی پول خواستار بهبود وضعیت شرکت ها در مورد حاکمیت شرکتی شد (کاپوپولوس و لوزارتو، 2007).

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

حاکمیت شرکتی مجموعه ای از مکانیزم های کنترلی درون شرکتی و برون شرکتی می باشد که تعادل مناسب میان حقوق صاحبان سهام از یک سو و نیازها و اختیارات هیئت مدیره را از سوی دیگر برقرار می­نماید و در نهایت این مکانیسم ها اطمینان معقولی را برای صاحبان سهام و تهیه کنندگان منابع مالی و سایر گروههای ذینفع فراهم می نماید مبنی بر اینکه سرمایه­گذاری شان با سود معقولی برگشت شده و

دانلود مقالات

 مکانیزم ارزش آفرینی لحاظ خواهد شد. حباب قیمتی به افزایش قیمت­ها بیش از ارزش ذاتی آنها گفته می شود و حاکمیت شرکتی مناسب می‌تواند این موضوع را کاهش دهد (کاپوپولوس و لوزارتو ، 2007).

 

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

در شرایطی که سرمایه‌گذاران در بازارهای قابل مبادله (مانند سهام) تصمیمات خود برای خرید و فروش سهام وکسب بازده را بر مبنای وضعیت قیمتها در آینده ی نزدیک پی ریزی می کنند، دیگر مدلهای علمی ارزش گذاری دارایی ها مانند مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای(CPAM) ، از تحلیل رفتار شناسی عاملان بازار بورس عاجز می ماند، چرا که مدلها آمده اند تا قدرت تحلیل و پیوند متغیرها را نشان دهند و به عاملان بازار قدرت پیش بینی اعطا کنند، در چنین جوی در بازار که باید مطابق معمول میزان عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت باشند و برای سفارش های خرید و فروش، بازار را به یک قیمت تعادلی برساند، جو حباب ساز بازار بورس باعث می شود که نرخ بازده یا بازگشت سهام به جای آن که قیمت مذکور را تعیین کند خود به وسیله آن تعیین می شود. در چنین شرایطی که بازار سهام مثل هر بازار دیگر از محور اصلی خود خارج می شود ونمی‌تواند به وظایف اصلی خود که تخصیص کارای منابع است بپردازد تبعات وخیمی قابل انتظار است(صمدی 1389 ).

 

یکی از این ابعاد مصیبت بار آن است که خریدارانی که می بایست به کمک علائم بازار به تفکیک شرکتهای با عملکرد ضعیف از شرکتهای واقعاً موفقی که برای سرمایه‌گذاری مناسب هستند بپردازند در انتخاب خود دچار گمراهی می شوند. به این مفهوم که در شرایط حباب، ارزشگذاری سهام شرکت‌ها بر مبنای عملکرد واقعی آنها انجام نمی شود و قیمتها دیگر به عنوان یک نماگر، عملکرد آنها را نمی‌تواند نشان دهد و راهنمایی صادق برای تخصیص سرمایه ها و هدایت آنها برای حصول در جایی که بیشترین کارایی را دارند دیگر به حساب نمی آید(صمدی 1389).

 

این پژوهش نقاط تاریک و روابط میان حاکمیت شرکتی و حباب قیمتی را مورد بررسی قرار خواهد داد.

 

1-4- اهداف تحقیق

 

هدف اصلی

 

تبیین ارتباط میان حاکمیت شرکتی و تشکیل حباب قیمتی

 

اهداف فرعی

 

تبیین ارتباط میان تفکیک پست های سازمانی مدیر عامل، رئیس هیئت مدیره و تشکیل حباب قیمتی

 

تبیین ارتباط میان ساختار هیئت مدیره و تشکیل حباب قیمتی

 

تبیین ارتباط میان درصد سهام نگهداری و تشکیل حباب قیمتی

 

تبیین ارتباط میان ساختار سهامداران و تشکیل حباب قیمتی

 

تبیین ارتباط میان اصلی یا فرعی بودن شرکت و تشکیل حباب قیمتی

 

تبیین ارتباط میان درصد سهام شناور و تشکیل حباب قیمتی

 

. Barth&Vanbreda

 

. Kapopoulos&Luazaretou

 

. Capital Asset Pricing Model

تاثیر سطوح پاسخگویی بر قضاوت عملکرد حسابرسان

یکی از جالب ترین و مهم ترین جنبه های حسابرسی ، قضاوت هایی است که حسابرسان به عنوان بخشی از کار روزمره خود با آن سروکار دارند . به اعتقاد متخصصان، پاسخ تعداد زیادی از موضوعات و ابهامات که زاییده ی ماهیت حسابرسی است تنها با اتکای به قضاوت حرفه ای مقدور است. انجمن حسابداران رسمی کانادا، قضاوت را اینگونه تعریف کردند:

 

 

قضاوت حرفه ای در حسابرسی به مفهوم بکارگیری دانش و تجربه در محیط استانداردهای حسابداری، حسابرسی و آیین رفتار حرفه ای است تا تصمیم های لازم برای گزینش راهکار مناسب از بین راهکارهای مختلف اتخاذ شود.

حسابداری

حسابرسی بیش از هرچیز یک فرآیند قضاوت است و حسابرسان در زمینه های گوناگونی مانند تعیین سطح اهمیت، ملزم به قضاوت هستند .اهمیت یکی از مفاهیم فراگیر در حسابداری و حسابرسی است. در حسابداری پدیده اهمیت به عنوان یک ویژگی فراگیر توصیف شده است و اطلاعاتی با اهمیت تلقی می شود که برای استفاده کنندگان از گزارشهای مالی مهم باشد .به عبارت دیگر اطلاعات با اهمیت، اطلاعاتی است که بر تصمیم استفاده کنندگان از گزارشهای مالی اثرگذار باشد. هیات استانداردهای حسابداری مالی، اطلاعاتی را با اهمیت می داند که حذف و یا تحریف آن با در نظر گرفتن شرایط حاکم، می تواند بر قضاوت اشخاصی که بر اطلاعات مذکور اتکا می کنند،‌ تاثیر بگذارد یا موجب تغییر قضاوت آن ها گردد.

 

 

هدف از حسابرسی صورت های مالی این است که حسابرس بتواند درباره اینکه آیا صورت های مالی مزبور از تمام جنبه های با اهمیت، طبق استانداردهای حسابداری تهیه شده است یا خیر، اظهار نظر کند.

 

 

پاسخ به این پرسش اساسی که چه چیزی اهمیت دارد و چه چیزی بی اهمیت است، منوط به قضاوت شخص متخصص است. عوامل مهمی قضاوت حسابرسان را تحت تاثیر قرار می دهند. از جمله این عوامل می توان به مسئولیت پاسخگویی حسابرسان اشاره کرد.

 

 

در فرهنگ لغات مفهوم مسئولیت پاسخگویی چنین تعریف شده است:

 

 

” الزام شخص به توضیح و تشریح همراه با ارائه دلایل منطقی در مورد اعمالی که انجام داده است.”

 

 

مسئولیت پاسخگویی درجاتی دارد . لرنر و تتلاک  چهار سطح را برای آن مشخص کرده اند:

 

 

 

    • ناشناخته ماندن : ضعیف ترین سطح پاسخ گویی بوده که در آن فاعل ناشناخته باقی مانده و انتظارهیچ گونه پاسخگویی را ندارد.

 

 

    • بررسی : در این سطح، فرد انتظاردارد که عملکردش توسط دیگران بررسی شود. بررسی را فرآیند حصول اطمینان از کیفیت کار تعریف کرده اند .

 

 

    • توجیه : در این سطح، فرد انتظار دارد که عملکردش توسط دیگران ارزیابی شده و از او خواسته شود تا قضاوت خود را توجیه نماید. توجیه یک عمل، مستلزم ارائه دلیل است.

 

 

    • بازخور : قوی ترین سطح از پاسخگویی است که در آن پاسخگو انتظار بازخور نتایج عملکردش را دارد. در یک وضعیت بازخور، اطلاعات حاصل ارزیابی عملکرد به اقدام کننده منتقل می شود تا اصلاحات لازم انجام شود.

 

 

در سال های اخیر مسئولیت پاسخگویی و رابطه آن با قضاوت حسابرسان مورد توجه بسیاری از پژوهشگران عرصه حسابداری قرار گرفته است. لورد نشان داد که حسابرسانی که نسبت به یک شریک حسابرسی با دیدگاه های ناشناخته پاسخگو هستند، با محافظه کاری بیشتری عمل کرده و تمایل بیشتری به ارائه گزارش مشروط  دارند. کندی دریافته بود که با افزایش سطح پاسخگویی، واریانس پیش بینی حسابرسان از قیمت اوراق قرضه کاهش می یابد. تان در یک تحقیق میدانی، از حسابرسان خواست تا توان مالی یک شرکت فرضی را ارزیابی  کنند، نتایج تحقیق نشان داد که با افزایش سطح پاسخگویی، حسابرسان میزان محافظه کاری بیشتری از خود نشان  می دهند. کانکی از حسابرسان خواست تا کاربرد روش های تحلیلی در مرحله برنامه ریزی حسابرسی را توضیح دهند، او دریافت که با افزایش سطح پاسخگویی حسابرسان تمایل بیشتری برای توجیه نظرات خود دارند. نتایج تحقیق هافمن و پاتن نشان داد که میزان محافظه کاری حسابرسان در برآورد احتمال وجود تقلب، با افزایش سطح پاسخگویی افزایش می یابد.

 

 

کلور در نتیجه تحقیق خود دریافت که با افزایش سطح پاسخگویی، حسابرسان زمان بیشتری صرف برآورد ذخیره مطالبات مشکوک الوصول می نمایند.

 

 

با توجه  به نتایج حاصل از تحقیقات فوق می توان گفت که پاسخگویی یکی از عوامل موثر بر قضاوت حسابرسان است. مسئولیت پاسخگویی می تواند در قبال صاحبکار، حسابرسان ارشدتر و استفاده کنندگان از صورت های مالی باشد. در سراسر این پژوهش منظور از مسئولیت پاسخگویی، پاسخگویی حسابرسان در قبال حسابرسان ارشدتر است.

 

 

کیفیت قضاوت حسابرس تحت تاثیر عوامل متفاوتی قرار می گیرد. که از آن جمله می توان به توانایی حسابرس، کیفیت اطلاعات زیر بنای قضاوت، تلاش حسابرس، میزان شناخت حسابرس از مسئله، کیفیت راهنمای قضاوت، میزان محافظه کاری حسابرس و عینیت قضاوت اشاره کرد.

 

 

پژوهش هایی که در بالا به آن اشاره شد، کیفیت پدیده قضاوت را از جهاتی مانند میزان محافظه کاری حسابرس، تغییر پذیری (عینیت) قضاوت و میزان تلاش حسابرس مورد بررسی قرار داده اند.

 

 

در این پژوهش، اثر هر یک از سطوح متفاوت پاسخگویی بر کیفیت قضاوت حسابرسان درباره سطح اهمیت حسابرسی مورد آزمون قرار می گیرد. ویژگی های کیفی انتخاب شده شامل میزان محافظه کاری به کاررفته در امر قضاوت، میزان تلاش انجام شده برای قضاوت و میزان پراکندگی قضاوت های انجام شده (عینیت) توسط افرا د مختلف است.

 

 

 

 

 

 

    • ضرورت انجام تحقیق :

 

 

اگر چه اهمیت در حسابداری و حسابرسی اساس و پایه بسیاری از تصمیم گیری ها و اظهرنظرها است، اما دراین مورد مطالب بسیار کمی برای کمک به کاربرد این مفهوم و برداشت و تلقی از آن انتشار یافته است. وجود تفسیرهای مختلف در نوشته های منتشر شده ، حکایت از آن دارد که ارزیابی اهمیت به صرف یک مسئله قضاوتی است. با توجه به جایگاه مفهوم اهمیت در حسابداری و قضاوتی بودن تعیین آن، ضرورت مطالعه عوامل موثر بر قضاوت حسابرسان درباره سطح اهمیت احساس می شود.

پروژه دانشگاهی

 

 

 

لرد و دزورت پس از بررسی پژوهش های انجام شده دریافتند که در ادبیات حسابداری به سطوح متفاوت پدیده پاسخگویی کمتر پرداخته شده است و پژوهش های اندکی درباره اثرات سطوح متفاوت این پدیده بر کارایی و اثربخشی فعالیت های حرفه ای انجام شده است. بویژه اینکه تلقی مسئولیت پاسخگویی به عنوان یک پدیده واحد و عدم فرض سطوح متفاوت برای آن، تعمیم پژوهش های انجام شده را دشوار ساخته است.

 

 

 

 

 

 

    • هدف تحقیق :

 

 

هدف از این تحقیق، پاسخ به این سوال است که میزان پاسخگویی حسابرسان در قبال حسابرسان ارشد تر چه اثری بر قضاوت حرفه ای آن ها درباره سطح اهمیت دارد؟ این تحقیق می تواند درک ما را از نحوه قضاوت حسابرسان درباره سطح اهمیت وتوان پیش یبنی رفتار حسابرسان در سطوح متفاوت پاسخگویی  را افزایش دهد. این شناخت، پاسخ خواه را قادر خواهد ساخت تا سطح پاسخگویی را طوری تنظیم نماید که کیفیت قضاوت پاسخگو بهبود یابد.

 

 

انگیزه شناخت رابطه میان میزان پاسخگویی و محافظه کاری و همچنین واریانس سطوح اهمیت تعیین شده توسط حسابرسان در شکل گیری هدف تحقیق موثر بوده است. شناخت رابطه میان میزان پاسخگویی و تلاش حسابرسان برای تعیین سطح اهمیت نیز در محدوده هدف تحقیق قرار گرفته است.

 

 

 

 

 

نیک خواه آزاد. علی، (1379)،بیانیه مفاهیم بنیادی حسابرسی، چاپ دوم، تهران، سازمان حسابرسی.

 

 

judgment

 

 

materiality

 

 

Accountability

 

 

Lerner,j,& tethock,p.accounting for the effects of accountability. Psychological bulletin,no 125(2),pp 255-275.

 

 

Anonymous

 

 

Review

 

 

Justification

 

 

Feedback

 

 

Lord,a.(1992).pressure:amethodological consideration for behavioral research in accounting.auditing:  Journal of practice & theory,no11,pp89-108.

 

 

Kennedy.j.(1993).debiasing audit judgment with accountability: a framework and experimental results. Journal of accounting research 31,pp231-245.

 

 

Tan,h.(1995).effects of expectation, prior involvement, and review awareness on memory for audit evidence and judgment. Journal of accounting research, no 33,pp 113-135.

 

 

Koonce,l.anerson,u.&marchant,g.(1995).justification of decisions in auditing. Journal of accounting research ,33,pp369-384

 

 

Hoffman,v.&Patton,j.(1997).accountability, the dilution effect, and conservatism in auditors fraud judgments. Journal of accounting research,35,227-238.

 

 

Glover,s.(1997),the influenceof time pressure and ac on auditors processing of nondiagnostic information. Journal of accounting research,35,213-226.

 

 

 

 

 

conservatism

 

 

variability

 

 

effort

 

 

Dezoort,t.& lord,a.(1997),a review and synthesis of pressure effects research in accounting. Journal of accounting literature,16,28-85.

 

 

 

تأثیر شاخص­های ارزیابی عملکرد شرکت بر رشد دارایی

یکی از پیآمد­های سیر تحول حسابداری استفاده از نسبت­های مالی برای ارزیابی عملکرد و تجزیه و تحلیل صورت­های مالی است که پیدایش آن­ها به اواخر قرن نوزدهم میلادی بر می­گردد و محاسبه آن­ها به­طور کامل به صورت­های مالی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت گردش وجه نقد بستگی دارد. نسبت­های مالی در چهار گروه نسبت­های نقدینگی، فعالیت، سرمایه­گذاری و سودآوری طبقه­بندی می­شوند.

<img class="alignnone size-full wp-image-590984 aligncenter” src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Accounting-280.jpg” alt="حسابداری” width="400″ height=”حسابداری280″ />

از جمله منابع اقتصادی یک شرکت که انتظار می­رود برای عملکرد آتی مفید واقع شوند، دارایی­ها هستند. انواعی از دارایی­ها مانند وجه نقد و حساب­های دریافتنی اقلام پولی و بعضی دیگر مانند موجودی کالا، زمین، ساختمان و تجهیزات، دارایی­های فیزیکی غیر­پولی و دارایی­های دیگری مانند علائم تجاری، حق اختراع و حق چاپ اقلام غیرفیزیکی و نامشهود هستند. دارایی­های یک شرکت تجاری بخش مهمی از عملیات مؤسسه را تشکیل می­دهند و در فعالیت تجاری مؤسسه با سایر عناصر بدهی و سرمایه در ارتباط قرار می­گیرند. در بیشتر تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از کشور، بازده سهام به عنوان معیار مهمی برای اندازه­گیری عملکرد شرکت مطرح شده است؛ اما تحقیقات پیشین نشان می­دهد که بازار برای لحاظ کردن اطلاعاتی که در دسترس همگان قرار می­گیرد، کند است و این موضوع در مقابل فرضیه بازار کارا قرار می­گیرد(مگینا و همکاران،2012).

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

رشد دارایی باعث ایجاد ظرفیت­ها، فرصت­ها، درآمد و سود می­شود. این رشد یا به صورت ساختاری و ذاتی در درون شرکت به وقوع می­پیوندد و یا از راه تحصیل و ادغام شرکت­ها حاصل می­شود. شرکت­های دارای رشد مثبت یا منفی دارایی از نظر عملکرد ویژگی­های متفاوتی دارند. تحقیق حاضر تأثیر شاخص­های ارزیابی عملکرد شرکت بر رشد دارایی را مورد بررسی قرار می­دهد. برای این منظور، از نسبت­های مالیِ بازده دارایی، گردش دارایی، حاشیه سود(بازده فروش)، بازده حقوق صاحبان سهام و میزان فروش اعتباری به عنوان شاخص­های ارزیابی عملکرد شرکت استفاده می­شود و تأثیر این متغیرها بر رشد دارایی در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار می­گیرد، بنابراین در این پژوهش شاخص­های ارزیابی عملکرد شرکت، متغیر مستقل و رشد دارایی به عنوان متغیر وابسته استفاده می­شوند. همچنین این بررسی با کنترل اندازه شرکت صورت می­گیرد.

پروژه دانشگاهی

 

 

با توجه به توضیحات فوق، سؤالات اصلی پژوهش بدین صورت تدوین شده­اند:

 

 

    • آیا شاخص­های ارزیابی عملکرد شرکت بر رشد دارایی در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذار هستند؟

 

  • آیا شاخص­های ارزیابی عملکرد شرکت، قادر به پیش­بینی رشد دارایی می­باشند؟

 

 

 

1-3-   اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

یکی از مهمترین مسائل برای سرمایه­گذارن، اعتباردهندگان و به طور کلی تصمیم­گیرندگان داخلی و خارجی، مسأله ارزیابی عملکرد شرکت­هاست. در آستانه قرن بیست و یکم میلادی، اقتصاد اکثر کشورها به سمت خصوصی­سازی و مشارکت آحاد جامعه در تأمین سرمایه مورد نیاز شرکت­ها سوق یافته، به گونه­ای که این امر موجب پیدایش شرکت­های ملی و چند ملیتی نیز شده است. بر این اساس امروزه نتایج عملکرد شرکت­ها، منفعت انفرادی ندارد و منافع گروه کثیری از آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار می­دهد. تحت این شرایط عدم کنترل و نظارت صحیح بر عملکرد شرکت­ها توسط سهامداران ممکن است آثار زیان­باری بر ثروت سهامداران و در نهایت اقتصاد جامعه به همراه داشته باشد. در نتیجه ارزیابی عملکرد شرکت ضرورت دارد( انصاری و کریمی، 1388).

عکس مرتبط با اقتصاد

معیار­های زیادی برای ارزیابی عملکرد وجود دارد که هر کدام در جایگاه خود می­تواند معیار مناسبی باشد. در این پژوهش از نسبت­های مالی به عنوان شاخص­هایی برای مقایسه و نیز تحلیل و تفسیر سلامت مالی شرکت­ها استفاده می­شود که معمولا” معیارهای مهم و استانداردی برای سرمایه­گذاران و محققان در بررسی اوضاع مالی شرکت­ها هستند. از طرف دیگر، بررسی وضعیت تغییرات در دارایی­ها که از منابع اصلی رشد و توسعه آتی شرکت­ها هستند؛ از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این رو پی بردن به چگونگی تعامل دارایی­ها و عملکرد شرکت در اتخاذ تصمیمات اقتصادی می­تواند بسیار مفید واقع شود.

 

1-4-   اهداف تحقیق

 

1-4-1- هدف اصلی

 

امروزه در بسیاری از پژوهش­ها از نسبت­های مالی به عنوان شاخص­هایی برای ارزیابی عملکرد شرکت که شاخصی از ثروت آفرینی برای سهامداران است، یاد می­کنند. بررسی وضعیت سرمایه­گذاری در دارایی­ها نیز از نظر میزان تأثیر آن بر منابع مالی در دسترس برای توزیع میان مالکان و اعتباردهندگان شرکت و همچنین تأثیر آن در کاهش ریسک کلی شرکت به دلیل افزایش در رشد منافع مورد انتظار دارایی­ها و به تبع آن کاهش بازده از اهمیت ویژه­ای برخوردار است،

 

هدف اصلی پژوهش حاضر که از جمله مطالعات اثباتی در حسابداری است؛ بررسی اطلاعات حاصل از گزارش­های مالی شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یافتن تفاوت ویژگی­های عملکرد شرکت­های دارای رشد مثبت و منفی دارایی می­باشد.

 

1-4-2- هدف ویژه

 

در پژوهش حاضر از نسبت­های مالیِ بازده دارایی، گردش دارایی، حاشیه سود(بازده فروش)، بازده حقوق صاحبان سهام و میزان فروش اعتباری به عنوان شاخص­هایی برای ارزیابی عملکرد شرکت­ها استفاده شده است، بنابراین تأثیر نسبت­های مالی مطرح شده بر رشد دارایی هدف ویژه این پژوهش می­باشد.

 

Magina & et al

تاثیرشرایط عدم اطمینان بر رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی

تقارن اطلاعاتی در صورتی وجود دارد که مدیران و بازار اطلاعاتی کسانی درباره شرکت دارند. بنابراین مدیران و بازار، عدم اطمینان درباره شرکت را یکسان تحمل می­کنند؛ اما در صورت وجود عدم تقارن اطلاعاتی، مدیران به دلیل دارا بودن اطلاعات خصوصی و محرمانه درباره شرکت، اطلاعات بیشتر و بهترین سبت به بازار در اختیار دارند؛­ یعنی به اطلاعات شرکت قبل از ارائه به بازار دسترسی دارند. اطلاعات خاص شرکت، در طول زمان از طریق رویدادهای افشاکننده اطلاعات به بازار انتقال می‌یابد. بازار تا قبل از افشا، مقداری عدم اطمینان درباره شرکت دارد. عدم تقارن اطلاعاتی شرکت برابر است با کل عدم اطمینان درباره شرکت­، زیرا احتمال می­رود مدیران و بازار به یک اندازه از تأثیرمتغیرهای بازار بر ارزش شرکت آگاهی داشته باشند. واکنش بازار به اعلان سود می­تواند اولین معیار عدم تقارن اطلاعاتی شرکت از طریق افشای اطلاعات باشد. عدم تقارن اطلاعاتی می­تواند بر حسب محیط اطلاعاتی، کثرت اعلان­های عمومی و تعداد معاملات شرکت تعیین شود و همچنین تحت تأثیر رفتار مدیران یا بازار قرارگیرد. به عنوان نمونه، وقتی اعلان عمومی خبری درباره شرکت انجام می­گیرد بافرض ثابت بودن سایر عوامل، ممکن است بازار درباره وضع واقعی شرکت آگاه­تر شود وعدم تقارن اطلاعاتی کاهش یابد(احمدپور و عجم،1389).

 

هدف مدیریت این است که شرکت را در نظر سرمایه­گذاران و بازار سرمایه با ثبات و پویا نشان دهد. کسب جایگاهی مناسب در میان رقبا و بازارسرمایه باعث می­شود سرمایه­گذاران و اعتباردهندگان نسبت به شرکت نظر مساعدتری داشته باشند و شرکت از صرف هزینه­هایبیشتر در رقابت با سایر شرکت­های مشابه بی­نیاز شود و با هزینه کمتر اعتبار و وامدریافت کند. شواهد تجربی نشان می­دهند که مدیران واحدهای انتفاعی ممکن با استفاده از روش­های ساختگی مانند استفاده از اقلام تعهدی اختیاری و یا واقعی مانند دستکاری زمان و مبلغ درآمدهای فروش، دست به هموارسازی سود بزنند. وجود یک الگوی رشد پایدار در سود شرکت، دارای مزیت اطلاعاتی برای سرمایه­گذاران و سایر استفاده­کنندگان از اطلاعات شرکت است و توانایی آنان را در پیش­بینی سودهای آتی، بطور بالقوه افزایش می­دهد(حبیب و همکاران،2011).

 

شرایط عدم اطمینان محیطی عبارت است از نرخ تغییرات یا نوسان در محیطی که واحد انتفاعی در آن فعالیت می­کند که می­تواند شامل مشتریان، ­رقبا، ­مقررات دولتی و اتحادیه­های کارگری باشد(تانگ،1979). تئوری سازمان، عدم اطمینان محیطی را مبتنی بر کمبود اطلاعات برای تصمیم­گیری تعریف می­کند. بر این اساس، زمانی که مدیران اطلاعات مورد نیاز برای اتخاذ تصمیمات آتی در اختیار ندارند؛ محیط عملیاتی واحد انتفاعی را غیرقابل پیش­بینی برآورد نموده و شرایط عدم اطمینان محیطی رخ می­دهد(هاچ، 1997). در حیطه گزارشگری مالی، گوش و اولسن(2008) دریافتند که عدم اطمینان محیطی مدیران را به اعمالی در جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، تحریک می­کند. آنها پیشنهاد دادند که مدیران بطور بالقوه، به شرایط عدم اطمینان واکنش نشان داده و رفتار گزارشگری مالی خود را در این شرایط تغییر می‌دهند. طبق تئوری نمایندگی، وجود عدم تقارن اطلاعاتی بین سهامداران و مدیران، اجتناب­ناپذیر است و این امر ناشی از جدایی مالکان از مدیران است. شواهد نشان می‌دهد که عدم اطمینان بطور بالقوه­ای با عدم تقارن اطلاعاتی مرتبط می­باشد(حبیب و همکاران،2011). بر این اساس بنظر می‌رسد که شرایط عدم اطمینان، بر رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی(اختیاری و غیر اختیاری) و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه، تأثیرگذار باشد.

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

پایان نامه های دانشگاهی

 

1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

اقلام تعهدی حسابداری با تطابق دادن هزینه­ها و درآمدهای حاصل شده در یک دوره­ی مالی، جریانات نقدی را بدون در نظر گرفتن زمان وقوع، به سود خالص تبدیل می‌کنند. این اقلام دارای مقادیری از خطای اندازه‌گیری هستند. علاوه بر این، اقلام تعهدی ممکن است به خاطر دستکاری‌های آگاهانه­ی مدیریت(مدیریت سود) و اعمال دیدگاه­های شخصی نیز دارای انحرافاتی باشند. از این رو، سرمایه­گذاران لازم است برای دستیابی به درک کاملی از معنای ارزشی اقلام تعهدی، متحمل هزینه‌ی قابل توجهی برای پردازش اطلاعات شوند. سرمایه‌گذارانی که در فهمیدن ارزش اقتصادی واقعی اقلام تعهدی کند عمل می‌کنند، در سال جاری، ارزش درستی را از اقلام نخواهند داشت(خدامی پور و قدیری،1389).

عکس مرتبط با اقتصاد

موضوع بازارهای نامتقارن، مسأله­ای بسیار مهم است که با پیچیده شدن کالاها و خدمات و از طرف دیگر، پیچیده شدن مکانیزم مبادله روز به روز بر اهمیت آن افزوده شده و نیاز به توجه بیشتر و ارائه­ی راهکارهای جدیدتری را از سوی بازیگران بازار، یعنی فروشنده­ها، خریداران، نهادهای قانونی، مدیران، اعتباردهندگان و نهایتاً دولت می‌طلبد. عدم تقارن اطلاعات، پیامدهای نامطلوب مختلفی را از قبیل کاهش کارایی بازار، افزایش هزینه‌های معاملاتی، ضعف بازار، نقدشوندگی پایین و به طور کلی کاهش سود حاصل از معاملات در بازارهای سرمایه را در پی دارد. مطالب یاد شده می­تواند بیانگر اهمیت موضوع عدم تقارن اطلاعات و تأثیر آن بر تصمیم‌گیری‌های اقتصادی باشد. در این مطالعه، به منظور شناسایی میزان تاثیر اقلام تعهدی بر پدیده‌ی عدم تقارن اطلاعاتی به بررسی رابطه‌ی این اقلام با عدم تقارن اطلاعاتی در شرایط عدم اطمینان در بازار بورس اوراق بهادار تهران پرداخته‌اید. ضرورت دیگر انجام تحقیق حاضر، توجه به شرایط عدم اطمینان به عنوان یک عامل خارج از شرکت و خارج از کنترل مدیر در تعیین راهبردهای گزارشگری مالی است.

 

1-4 اهداف مشخص تحقیق

 

 

 

    1. آگاهی دادن در خصوص تأثیر شرایط محیطی پیچیده بر رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی.

 

    1. توجه به شرایط محیطی پیچیده بعنوان عاملی که باید توسط فعالان بازار سرمایه در تصمیم­گیری­های سرمایه­گذاری لحاظ شود.

 

    1. کمک به سرمایه­گذاران و تامین کنندگان سرمایه شرکت­های فعال در شرایط محیطی پیچیده جهت ارزیابی بهتر محیط گزارشگری مالی این شرکت­ها.

 

  1. مطالعه تأثیر شرایط محیطی پیچیده بر رفتار گزارشگری مدیران در مواجه با عدم تقارن اطلاعاتی در جهت کمک به تکمیل مبانی نظری تئوری نمایندگی.

 

Uncertainty

 

Ghosh and Olson

 

Tung

 

Hatch

 

Goush & Olson

 
مداحی های محرم