حمل و نقل یکی از مهمترین زیرساختهای شهری در کلانشهرها شناخته شده است. عملکرد سیستم حمل و نقل شهری تا حد زیادی وابسته به وجود یک سیستم کارآمد است (فلاحمنشادی و مصطفویمقدم،1389). از نیازهای مهم برای جوامع ایجاد سیستم حمل و نقل کامل، منظم و گسترده میباشد. بنابراین انتظار میرود که سیستم حمل و نقل شهری با کیفیت عالی برای جابجایی افراد و انتقال کالا وجود داشته باشد (رایت و اشفورد ،3:1379). برخورداری از شبکه حمل و نقل پویا، هماهنگ و سازمانیافته، از معیارهای اصلی سنجش میزان توسعهیافتگی محسوب میشود. هرچه جابجایی بهبود یابد، فاصلهها کوتاه و هزینه نسبی کالا و خدمات کاهش مییابد (مرصوصی و بهرامیپاوه،1389). بدیهی است که پیشرفت و توسعهی شهر نیز تابع و دنبالهرو سیستم حمل و نقل است که به منظور رفع نیازهای اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده است و از خدمات زیربنایی است که کلیت شهر و فرم شهر را تعیین میکند. مسیرهای حمل و نقل تعیینکننده توسعه فیزیکی شهرها به شمار میآیند به طور مثال خطوط اتوبوسرانی، ترامواهایبرقی و خطوط راهآهن در توسعه نواری شهر مؤثر است. از آنجائیکه گسترش شبکههای حمل و نقلی و فرم شهری وابسته به یکدیگر هستند، و با تغییر در فرم شهر، شبکههای حمل و نقل نیز تغییر میکند (عباسی،1391). شكلگیری بافت یك شهر ارتباط مستقیم با شبكه معابر آن دارد و نوع هر یك از این بافتها نیز متأثر از شكلگیری خیابانها در داخل شهر است.

از طرفی دیگر، توسعه توسعه شبکه حمل و نقل باعث تمرکزگرایی فعالیتهای اقتصادی و تغییر در چشماندازهای جغرافیایی میشود، گسترش شبکه حمل و نقل همچنین میتواند سبب تمرکززدایی از مراکز شهرها شود. پدیده حومهگرایی در کلانشهرهای دنیا معلول کاهش عملکرد مسافت است. گرههای ارتباطی در اثر پیشرفت حمل و نقل علیرغم بعد مسافتشان از نقطهنظر زمانی به یکدیگر نزدیک میشوند. به این ترتیب جابجایی در مسافتهای بلند، در ظرف کمترین مدت، امکانپذیر است (تولایی،151:1375). به طوری که جادههای کمربندی، بزرگراهها و راهآهنهای شهری به تمرکززدایی جمعیتی و صنعتی چشمگیر شهرهای مرکزی منتهی میشوند (Baum-Snow, et al,2013). با وجود بزرگراههای ارتباطی جدید یک نوع عدم تمرکز شکل میگیرد (امینینژاد و افتخاری،112:1390).
طبق آمارهای موجود جمعیت کنونی مناطق شهری جهان تا ۲۰۲۰، حدود ۳/۵ برابر خواهد شد. رشد جمعیت شهری به ترتیب در کشورهای توسعه یافته ۸/۱ و کشورهای در حال توسعه حدود ۴/۶ برابر بوده است. شهرهای مناطق در حال توسعه بسیار سریعتر و حدود 6/3 برابر مقدار آن در کشورهای توسعه یافته بوده است (خبرگزاری ایمنا،93). براساس برآورد، در سال 1400 شمار جمعیت كشور به 85 تا 90 میلیون نفر خواهد رسید كه از آن میان 55 تا 65 میلیون نفر شهرنشین خواهند بود. نسبت 68% شهرنشین سال 1385 به حدود 80 % در سال 1400 خواهد رسید (مركز مطالعات و تحقیقات شهرسازی،69:1383). از اینرو بسیاری از کشورها به شیوههای مختلف، سیاست تمرکززدایی را پیگیری میکنند. اصولاً تمرکززدایی از شهرهای مهم عمومیترین و کارسازترین سیاست فضایی کشورها محسوب میشود (جمعهپور، 1386: 29). در ایران نیز با افزایش تمركز جمعیت و افزایش نابرابری توزیع نظام شهری در شهرهای اصلی یا چند شهر اول كشور مواجه هستیم (فرهودی و همکاران،1388). بنابراین، فراهم آوردن زمینه توزیع متعادل و متناسب، تثبیت جمعیت و جلوگیری از ازدحام بیش از حد مرکز به عنوان یک اصل غیرقابل انکار میباشد.
با توجه به مطالب مطرح شده و نیز بررسی و مطالعه شبکه شهری، کرمانشاه به عنوان نهمین کلانشهر کشور و نخستین شهر استان به تنهایى حدود 39% جمعیت كل و 63% جمعیت شهرنشین استان را در خود جاى داده است. این در حالى است كه اسلامآبادغرب به عنوان دومین شهر در سلسله مراتب شهرى استان تنها 5/7% از جمعیت شهرنشین را به خود اختصاص داده است. اختلاف و سلسله مراتب نامتعادل نمایانگر الگوى نخست شهرى و برترى همه جانبه شهر كرمانشاه است كه علاوه بر تمركز غیرعقلایى جمعیت، تمركز ادارى، خدماتى، مالى و غیره را نیز به همراه دارد (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه،1385).
با توجه به اهمیت موضوع تمركززدایی از كلانشهرها و حجم بالای جمعیت، روند روبه رشد سفرهای روزانه و فرایند موتوریزه شدن شهرها مسئله حمل و نقل به چالش اصلی این شهرها تبدیل شده است (فلاحمنشادی و مصطفویمقدم،1389). فقدان مطالعه و برنامهریزی اصولی موجب بهرهگیری نامناسب از امکانات و قابلیتها میشود (مطالعات جامع حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرمانشاه،1384). از اینرو به موجب ارزیابی عملکرد سیستم حمل و نقل شهری که از مهمترین فعالیتها در مبحث برنامهریزی حمل و نقل است میتوان نقاط ضعف و قوت سیستم موجود را شناسایی و برنامهریزی بهتری را برای بهبود آن ارائه كرد (Karlaftis, 2004).
لذا مطالعه و بررسی امکانات و قابلیتها همراه با محدودیتها و تنگناهای مجموعه عوامل تشکیلدهنده سیستم حمل و نقل شهری برای شناسایی وضعیت فعلی، چشمانداز و برنامهریزی برای آینده در جهت تمرکززدایی از کلانشهرها امری مهم و ضروری است. حال این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که، با در نظر گرفتن عوامل درونی و بیرونی اثرگذار، چه استراتژیهایی در مطلوبیت سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه در راستای استفاده از فرصتها، قوتها و مقابله با تهدیدها و ضعفها مناسب میباشد و با توجه به حجم بالای جمعیت و روند روبه رشد شهرنشینی، این سیستم توانمندی لازم برای تمرکززدایی از کلانشهر کرمانشاه را به دنبال خواهد داشت.
در دهههای اخیر شاخصها و مفاهیم گوناگونی برای اندازهگیری و ارزیابی در سطوح شهری ارائه شده است. ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری و اتخاذ تصمیمات مناسب در بهبود کارآیی سیستم، تأثیر به سزایی دارد.
حمل و نقل شهری نیز یکی دیگر از نقشهای اساسی زندگی شهری را تشکیل میدهد که آن، با ارتباط بخشیدن اکثر امور انسانی به یکدیگر و جریانیابی افراد، کالا، انرژی و اطلاعات محقق میگردد اگر اغراق نباشد حیات و ممات شهرها در کنف اختیار حمل و نقل شهری است (امینینژاد و افتخاری،3:1390). با دید جغرافیایی، هدف اصلی حمل و نقل غلبه بر فضاست؛ فضایی كه به وسیله انواع مختلفی از محدودیتهای طبیعی و انسانی مانند فاصله، زمان، تقسیمات مدیریتی و توپوگرافی شكل گرفته است (.(Rodrigue et al,2006 حمل و نقل درونشهری معمولیترین نوع سرویسدهی است که نیاز مردم را در داخل شهر مرتفع میسازد (جوتینخیستی و کنتلال،866:1381). در شهرهای توسعه یافته بزرگ، درصد بالایی از مساحت شهر حتی، 50% از مناطق وسیعی از این شهرها به پایانهها، فرودگاهها، پارکینگها، بزرگراهها، ایستگاههای راهآهن و غیره اختصاص دارند (سیدحسینی،3:1380). همچنین عمل ارتباطدهنده تأسیسات مختلف شهریاند؛ و از این نظر اهمیتشان در سطح شهرها قابل توجه و ملاحظه است. معمولاً در ایران بین 25% تا30% از سرانههای شهری اختصاص به راهها و شبکههای ارتباطی دارد (شیعه،180:1385). هزینههای بسیار زیاد گسترش زیرساختهای حمل و نقل در بخش عرضه و تسهیلات مربوط به آن، به بیش از 20% از درآمد ناخالص كشورهای جهان و ایجاد هرگونه تسهیلات جدید سهم بسیار زیادی از بودجه سالانه كشورها را به خود اختصاص میدهد (افندیزاده و مستوفی،1385). در كشورهای در حال توسعه چون ایران كه در مرحله گذار از شهرنشینی سنتی به نوگرا است میتواند سبب گشایش افقهای جدیدی گردد (كاشانیجو و مفیدیشمیرانی،1388). رشد شتابان شهرنشینی و ظهور کلانشهرها عواقب و پیامدهای متفاوتی را به دنبال دارد در این میان ناکارآمدی سیستم حمل و نقل شهری و تسهیلات ناکافی سیستم را دچار اختلال کرده است به نحوی که تجهیزات موجود پاسخگوی نیاز و تقاضای استفادهکنندگان از سیستم نخواهد بود. از اینرو با هدف ارزیابی، که بیان وضعیت نهایی مطلوبیت سیستم حمل و نقل شهری است و مقصود عملی هدف که قابل اندازهگیری و دستیابی میباشد در بازخورد و کنترل سیستم برای کارکرد مؤثر آن حائز اهمیت میباشد.
سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه علیرغم موقعیت خاص خود و وجود ارتباطات مناسب بین مركز استان و مراكز شهرستانها مشكلات فراوانى دارد. همچنین عبور محورهاى ترانزیت مهم ملى از منطقه، تكمیل نبودن بزرگراه كربلا، عدم احداث كمربندىهاى شهرى، فقدان ارتباطات حلقوى بین مراكز درجه2 استان بخشى از آنهاست. وجود ارتباطات شعاعى به طرف مركز استان و نبود ارتباطات حلقوى بین مراكز جمعیتى موجب افزایش ترافیك و رفت و آمد به مركز استان شده است. (گزارش اداره کل راه و شهرسازی کرمانشاه،1393). تك سیستمى بودن و عدم وجود سیستم ریلى و یا سایر سیستمها، كافى نبودن شبكههاى حمل و نقل، نامناسب بودن و نداشتن ساختار مناسب حمل و نقل، نداشتن كارآیى و سرعت و ایمنى وجود گرههاى پرترافیك و حادثهخیز در طول شبكه حمل و نقل، از دیگر مشكلات و نارسایىهاى شبكه حمل و نقل کرمانشاه مىباشد. از سوی دیگر، تاکنون سیاستهای متعدد و برنامهریزیهای مختلف در جهت تمرکززدایی و تعادلهای ناحیهای به انجام رسیده است از جمله تمرکززدایی فرصتهای اشتغال، تمرکززدایی صنعتی و کنترل شهرهای بزرگ، ایجاد پایتختهای جدید و مراکز جدید شهری، ایجاد شهرکهای اقماری، محدود کردن رشد شهرهای بزرگ از طریق کنترل مهاجرت، دگرگونی اقتصاد روستایی، توسعه شهرهای میانی و فراهم کردن امکانات و نیازهای شهرهای کوچک و نیز به منظور تمركززدایی از ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اقدامات دیگری صورت گرفته است به مانند سیاستهای معافیت مالیاتی برای صنایع مستقر در نقاط پیرامونی، توسعه سامانههای حمل و نقل، تمركززدایی فضایی از طریق مطالعات طرح كالبدی ملی، طرحهای آمایش منطقهای و ناحیهای و اخیراً واگذاری اختیارات بیشتر به استانها را میتوان اشاره نمود که به نوبه خود تأثیرات مثبت و منفی را به دنبال داشته است (فرهودی و همکاران،1388). لذا تمركززدایی از شهرها به دلیل استفاده از اتومبیل و حمل و نقل عمومی كارآمد سرعت گرفته است. نتیجه این روند رشد طول سفر و توسعه الگوهای پراكنده سفر از شهر مركزی به پیرامون آن است. بنابراین حمل و نقل چه به عنوان تسهیلگر تغییرات و چه به عنوان عامل محدودكننده در حل و رفع مسایل مرتبط با آن عمل میكند (نوابخش و كفاشی،1387). هرچه دسترسی بیشتر باشد، تمرکز شهری کمتر است. اگر سیستم حمل و نقل به صورت سراسری و توسعهیافته در تمامی نقاط گسترده باشد، دسترسی افراد بیشتر شده و موجب کاهش تمرکز و سرریز شدن آن از نخست شهر به مناطق دیگر میشود و میتوان انتظار داشت که روند تمرکززدایی در سطح کشور نیز شتاب بیشتری بگیرد (اکبری همکاران،1390).

بدیهی است ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری و آگاهی از برآیندهای مثبت و منفی آن نقش مؤثری در رفع نواقص و کاستیهای موجود، تقویت نقاط قوت و استفاده از فرصتهای موجود و نیز کاهش نقاط ضعف و از بین بردن تهدیدهای سیستم حمل و نقل شهری ایفا میکند و در نهایت رفاه عمومی را نیز در پی خواهد داشت و به دنبال آن، سیستم حمل و نقل شهری کارآمد و مطلوب میتواند موجب تمرکززدایی از کلانشهرها شود. در تحقیق حاضر به لحاظ موقعیت جغرافیایی، وسعت و جمعیت و قرارگیری کلانشهر کرمانشاه در یک مرکز ارتباطی استانی و کشوری، و با توجه به تأثیرپذیری حمل و نقل برونشهری با حمل و نقل درونشهری و یا برعکس، لذا ضرورت انجام مطالعه و ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری و نقش آن در تمرکززدایی از کلانشهر کرمانشاه لازم و ضروری به نظر میرسد.
3.1. اهداف تحقیق
هدف اصلی:
1- شناخت و ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه به لحاظ (نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدات).
2- تعیین استراتژیهای مرتبط با سیستم حمل و نقل شهری.
3- ارائه راهکارها و پیشنهادها در جهت دستیابی به سیستم حمل و نقل شهری مطلوب.
هدف کاربردی:
– شناسایی وضعیت موجود سیستم حمل و نقل شهری در جهت برنامهریزی و چشمانداز آینده سیستم.
– مطالعه سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه به منظور دستیابی به تمرکززدایی از کلانشهر کرمانشاه.
– تعیین چگونگی فرم و ساختار شهری.
– تاثیر بزرگراه شهری بر رشد کالبدی- محیطی شهر و تمرکززدایی از کلانشهرها.
– تأثیر زیرساختهای سیستم حمل و نقل شهری بر توسعه و فعالیتهای اقتصادی.
1-4. سؤالات تحقیق
این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سؤالهای زیر میباشد:
– آیا سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه دارای نقاط قوت و ضعف درونی میباشد؟
– چه فرصتها و تهدیدهایی در ارتباط با این سیستم وجود دارد؟
– با توجه به عوامل درونی و بیرونی اثرگذار، چه استراتژیهایی در مطلوبیت سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه برای استفاده از فرصتها، قوتها و مقابله با تهدیدها و ضعفها مناسب میباشند؟
1-5. فرضیه های تحقیق
با توجه به ضرورت و اهداف سؤالات تحقیق که به صورت فرضیه مطرح هستند به شرح ذیل میباشند:
– به نظر میرسد که، سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه دارای نقاط قوت و ضعف درونی میباشد.
– به نظر میرسد که، سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه دارای فرصتها و تهدیداتی میباشد.
– به نظر میرسد با ارزیابی عوامل درونی و بیرونی اثرگذار بر سیستم، نوع استراتژیها در مطلوبیت و کاربردیتر کردن آنها در سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه تعیین شود.
روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است. این پژوهش براساس سؤال و فرضیههای مطرح شده، به ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری در کلانشهر کرمانشاه با استفاده از مدل SWOT میپردازد. در ابتدا با تكیه بر شناسایی وضع موجود سیستم حمل و نقل شهری با توجه به اطلاعات و دادهها و همچنین شناخت میدانی، قابلیتها و امکانات، محدودیتها و تنگناهای محدوده مورد مطالعه (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها) مشخص گردید و نتایج به دست آمده دستهبندی و اولویتبندی نموده و سپس راهبردها و استرتژیهای آن تدوین و در نهایت، راهکارهای مناسب جهت رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت، برخورد با تهدیدها و بهرهگیری از فرصتهای موجود و نیز کابردی کردن آنها ارائه شده است.
. The phenomenon of suburban-oriented
.Urban Concentration
موضوع سیلابهای شهری اگر چه همواره یکی از اقدامات مطالعاتی مرتبط با طرحهای شهرسازی به شمار میرود اما غالبا با این موضوع به صورت سطحی و کم اهمیت برخورد شده است.
شناخت هر چه بیشتر پدیدهها و پارامترهای موثر درسیلابهای شهری و پیشرفتهای روز افزون که در زمینه ی محاسباتی منجربه تهیه ی نرم افزارهای متنوعی گردیده است.
استفاده از فناوری سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی به جهت ارائه اطلاعات، پوشش تکراری، سنجش از محدودههای طیفی متفاوت، ارزان بودن، تنوع اشکال دادهها، سنجش کمی و رقومی، تجربه و تحلیل، ارزیابی و مکانیابی پدیدههای سطح زمین از اهمیت بالایی برخوردار بوده است(علوی پناه،1389).
با توجه به اینکه اجرای عملیات شهر سازی موجب کاهش نفوذپذیری سطوح نسبت به اراضی بایرو زمینهای کشاورزی میشود و از طرفی در سطوح شهری روانابهای سطحی به سهولت و سرعت بیشتری انتقال مییابد.که باعث کوتاه شدن زمان تجمع و افزایش شدت سیلابهای حوضه شهری میگردند. با توجه به مواد ارائه شده به طور کلی منشا مسیل گیری مناطق شهری معمولاً در دو دسته ی عمده منشا درون شهری و برون شهری طبقه بندی میشود: منشا درون شهری از عدم سیستم نامناسب جمع آوری، ظرفیت ناکافی و طرح نامناسب سیلاب روها ارتباط دارند و منشا برون شهری به همجواری شهرها با رودخانهها، دریاچهها و دریاها نیز بستگی دارد( طاهریبهبهانی،1375).
استفاده از فناوریهای مناسب نظیر سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت شناسایی مناطق مستعد خطرسیلاب شهری و ارائه راهکارهای متناسب برای کاهش خطر ضروری میباشد.
در این تحقیق با توجه به اینکه هدف تخمین میزان سیلاب وارده به محدوده مورد نظر و تأثیر آن بر کاربریهای موجود می باشد در این
راستا اقدام به تهیه لایههای مورد نیاز و تعیین وزن هر لایه براساس میزان اهمیت آن و سپس وزن دهی نهایی لایهها به صورت دو به دو مقایسه و حاصل این مقایسات به نرم افزار Arc GIS منتقل و ضریب نهایی برای هر لایه تعیین شده و نهایتاً نقشه پهنهبندی خطر سیلاب برای محدوده مورد نظر تهیه گردید.
1-3-سوالات تحقیق
1-4-فرضیات تحقیق
1-5-اهداف تحقیق
Geographic Information System
گردشگری یکی از سریعترین صنایع در حال توسعه در اقتصاد جهانی است. اهمیت این صنعت به قدری است که تنها صنعت نفت و صنایع خودرو از آن بالاتر میباشند (اوبرت ،5:2002). علیرغم این واقعیت که صنعت گردشگری بخشی از تاریخ بشر است و از دوران باستان رایج بوده است، پویایی و رشد آن تنها در نیمه دوم قرن بیستم آغاز شده است. در حالی که در دهه 1950 حدود 25 میلیون نفر جزء گردشگری بینالمللی قرار گرفتند در سال 2009 تعداد آنها به بیش از 800 میلیون نفر که در برخی از منابع این آمار 930 ملیون نفرمیباشد ( ،22:2010).

در واقع صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهمترین صنایع جهان که نقش عمدهای در بهبود وضعیت اقتصادی کشورها و توسعه اقتصادی آنها دارد از سوی کارشناسان، دانشمندان، مدیران و برنامهریزان اقتصادی کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. صنعت توریسم عمدتاً از دو جهت حائز اهمیت بسیار است. اولا موجبات آشنایی ملل با دیگر فرهنگها، نژادها، اقوام، سرزمینها، گویشها را فراهم مینماید، و ثانیا دیگر کشورهای مختلف جهان در سایه برخورداری از امکانات گوناگون و جاذبههای متنوع در صدد جلب گردشگران هستند (گوهریان ،1384 :25).

توریسم مذهبی یكی از رایجترین اشكال گردشگری در سراسر جهان است كه سابقهی آن به قرون و اعصار گذشته مرتبط میگردد. مدارك و اسناد تاریخی موجود از تمدنهای كهن بینالنهرین، مصر، ایران، هند، چین و غیره نیز آثار و قراین بر جای مانده از روزگار پیش از تاریخ حكایت از سفرهای زیارتی انسان های متعددی دارد كه از دیرباز به منظور انجام فرایض دینی و مذهبی مسیر های طولانی را جهت زیارت طی میكردند. البته منظور این نیست که توریسم مذهبی_زیارتی فقط مخصوص مسلمانان و کشورهای اسلامی است. این نوع گردشگری، زیارت در تمام ادیان و مذاهب را شامل میشود. در کشورهای اسلامی نیز جاذبههای دیگر گردشگری، جاذبههای تاریخی، فرهنگی، طبیعی و انسان ساخت وجود دارد و گردشگران مسلمان هم با انگیزههایی به جز زیارت سفر میکنند (حاج غلامرضایی ،1376: 54-53).
جاذبههای مذهبی، زیارتگاهها و اماکن مقدس هر ساله تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جذب میکنند، تاسیسات اقامتی و پذیرایی این نوع از گردشگری مانند مسافرخانهها و زائرسراها با توجه به بافت اجتماعی– فرهنگی و عقیدتی گردشگران و جامعه میزبان دارای ویژگیهای خاص خود است که در هر کشوری از تنوع بسیار بالایی برخوردار میباشد (رضوانی، 1386 : 19)

توریستهای مذهبی، گردشگران فرهنگی هستند كه برای زیارت اماكن، آثار، یادمان مذهبی، انجام اعمال مذهبی و دینی، ترویج و آموزش و گذران اوقات فراغت به مكانها و مراكز مذهبی سفر میكنند. مردم با توجه به مذهبی که دارند به مکانهای مختلف جهت مقاصد زیارتی سفر میکنند. امروزه گردشگری مذهبی با همه اجزاء و گونههای مختلف آن، به سبب ویژگیهای ساختاری و کارکردی خاص، توانسته خود را در متن گردشگری جهانی جای دهد و بر اساس برآوردی این نوع گردشگری 26% از کل جریانهای گردشگری جهان را به خود اختصاص داده است (رحیم پور ،1379: 2 ).
نكته قابل توجه در این زمینه این است كه گردشگری مذهبی تنها شکلی از اشکال گردشگری میباشد که بر موانع آب و هوایی غلبه مینماید. “سینگ “یکی از نظریهپردازان این صنعت در این زمینه میگوید: “به نظر میرسد روحیه ادیسه بر موانع آب و هوایی غلبه مینماید. بدین ترتیب با تغییرات فصل و تحولات آب و هوایی مشاهده میشود که تعداد توریسم و بازدید از شهرها و مراکز مذهبی دچار تغییر نمی شود.” و اینكه برای این نوع گردشگر، تنها مقصد حائز اهمیت نیست. تجربه او از همان ابتدای ترک مبدا آغاز میشود و تمام مسیر و وقایعی را که در طول مسیر با آن مواجه میشود دربر میگیرد (میرا،11:2004).
از دیدگاه اسلام و قرآن،گردشگری نه تنها برای زیارت و سیاحت بلکه برای مشاهده دیگر جوامع وآشنایی با دیگر فرهنگها و فرهنگ غنی اسلامی اهمیت بسیار زیادی دارد. در خصوص گردشگری دو مساله در اسلام حائز اهمیت است. اولا گردشگری و سیر و سیاحت در پهنهی گیتی و مشاهدهی آثار صنع و آشنا شدن با فرآوردههای جوامع بشری و ملل مختلف که آن هم از آثار صنع الهی محسوب میشود. ثانیا جلب گردشگران به کشورهای اسلامی موجب میشود تا از نزدیک با فرهنگ اصیل و تمدن دیر پای اسلامی آشنا شوند .سفرهای زیارتی در بین مسلمانان از اهمیت بیشتری نسبت به سایر مذاهب برخوردار است. در این مورد سفر به مکه معظمه از دلایل قوی این ادعا است. همه ساله میلیونها مسلمان از کشورهای مختلف دنیا جهت زیارت خانه خدا به مکه سفر میکنند: سفر های زیارتی به مکه بدون تردید یکی از بزرگترین رخدادها در تاریخ مسلمانان است (معرفت ، 1376 :23 ).
رضایتمندی گردشگران یكی از مهمترین عوامل رقابتی و بهترین شاخص برای تضمین رشد سودهای آنی محسوب میشود. امروزه بسیاری از مراكز، اركانها و سازمانها میزان رضایت گردشگران را به عنوان معیاری مهم برای سنجش كیفیت كار خود قلمداد میكنند و این روند همچنان در حال افزایش است. رضایت گردشگران زمانی به دست میآید كه فرایندهای مناسب به گونهای طراحی شوند كه خدمات ارائه شده توقعات و انتظارات گردشگر را بر آورده نماید. در رضایتمندی گردشگران هماهنگی ادارات و سازمان های متولی و مرتبط با این صنعت برای فراهم نمودن امكانات لازم و جلب رضایت گردشگر به منظور بازدید مجدد است. تحقیقات سازمان جهانی گردشگری و دیگر مطالعات نشان میدهد كه تبلیغات برای توسعه این صنعت در هر كشور یا منطقه ضروری است یعنی برای جلب گردشگران به یك منطقه باید قابلیتهای گردشگری آن منطقه به افراد شناسانده شود ( قلیپور سلیمانی،1387 :3 ).
همچنین محصول گردشگری یک مقصد، شامل پنج جزء، محیط و جاذبههای مقصد، تسهیلات و خدمات مقصد، دسترسی مقصد، تصویر از مقصد و هزینههای مصرفکننده است. کیفیت یک محصول یا کالا از مهمترین عوامل رضایتمندی مشتریان است که در موسسات خدماتی تحت تاثیر متغییرهای گوناگون قرار میگیرد (زیویار و همکاران ،1391: 186-173 ).
امروزه رضایت مشتری را میتوان به عنوان جوهره موفقیت در جهان رقابتی درنظر گرفت (زیویار و همکاران 1391: 186-173) موضوع افزایش رقابت در صنعت جهانی گردشگری سبب شده است تا از مدیران هتلها و ادارات دولتی به دنبال جستجوی راهبردهای جدید برای افزایش گردشگران داخلی و خارجی باشند. رسیدن به این هدف با بهبود کیفیت که آینده گردشگران در گرو آن است در کانون قلب پایداری جای دارد و بهبود کیفیت میبایستی در تمام ارکان و عرصههای صنعت گردشگری مانند بهبود کیفیت حمل و نقل، میهمانپذیری و میهمانداری، اماکن اقامتی و غیره ایجاد شود، تا رضایت گردشگر حاصل شود (بارچو و همکاران،1050:2011).
رضایت گردشگران به عنوان مهمترین منبع مزیت رقابتی درنظر گرفته میشود. به همین دلیل استراتژی اندازهگیری و تقویت رضایت گردشگران بسیار مورد توجه قرار میگیرد. علاوه بر این محققان عوامل متنوع و مختلف موثر بر رضایت گردشگران را در مقاصد گردشگری مورد مطالعه قرار دادهاند (بارچو و همکاران،1052:2011). بدین معنی محصول گردشگری مقصد (ترونگ و کینک،530:2009 و وتیتنو و همکاران،1170:2013)،کیفیت خدمات (بوتنارو و میلر،376:2012) ، امنیت، تجربه قبلی، تصویر از مقصد (وتیتنو و همکاران،1170:2013)، جاذبه (نواسکی،301:2013)، حملونقل (تامپسون و سچوفیلد،340:2004)، هتلداری، هزینهها (کرچز و سچوفیلد، 590:2011) و ویژگیهای دموگرافیکی – اجتماعی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر رضایت گردشگر موثر هستند ( زینلی و همکاران،80،1393). با این وجود پژوهشگران تاکید دارند که یافتههای آنها به طور جهانی قابل تعمیم نیست چرا که ماهیت عوامل موثر بر رضایت بستگی به ابعاد و ویژگیهای مقاصد مانند تسهیلات، جاذبهها، هزینههای صرف شده در مقصد دارد (کرچز و سچوفیلد، 592:2011) ).
2-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
با نامگذاری سال2010 میلادی به سال “توریسم اسلامی” توسط سازمان کنفرانس اسلامی و نیز تبدیل شدن صنعت گردشگری به عامل موثر در تعامل فرهنگها، گفتگوی تمدنها و برقراری انس و الفت بین ملتها، لزوم شناخت و توجه به بخشهای پراهمیت این صنعت بویژه گردشگری مذهبی ضروری به نظر میرسد ( jamejamonline.ir ).
گفته میشود در ایران خاستگاه گردشگری به سفرهای زیارتی برمیگردد كه مردم برای زیارت اماكن مذهبی انجام میدادند و گردشگری مذهبی شكلی جدید و مدرن از سفرهای زیارتی است (رحیم پور،1379:2). امروزه، در کشور ایران توریسم مذهبی از جمله جاذبههای گردشگری پرطرفدار است که با توجه به کشورهای اسلامی مجاور، استقبال خوبی از آن در ایران میشود. اغلب مردم ایران شیعهاند و زیارت معصومین (ع) و امام زادگان مورد تاکید مذهب آنان است و تاثیر بسیاری بر کنش آنان دارد که یکی از جلوه های آن حضور سالانه میلیونها زائر در مشهد مقدس رضوی است و زیارت امامان شیعه در عراق توسط مردم ایران و سایر شیعیان جهان جلوههای دیگر آن است. با وجودیکه فضای معنوی کشورهای مسلمان، خود دارای جاذبه است و بسیاری از مسلمانان دوست دارند به مناطقی سفر کنند که فرهنگ و ارزشهای اسلامی به آنها حاکم است، رعایت ارزشها و آداب اسلامی از جمله وجود غذاهای حلال و راحتی در انجام فرایض دینی، احساس امنیت و خاطری آسوده را برای گردشگران مسلمان فراهم میکند. اما بسیاری از کشورهای اسلامی مانند عراق، علیرغم برخورداری از جاذبههای گردشگری مذهبی، تاریخی، فرهنگی، و طبیعی، فاقد زیر ساختهای مناسب هستند. کمتوجهی در استفاده از فنآوری نوین اطلاعاتی ، ضعف برنامه ریزی و مدیریت کارآمد در این صنعت، از جمله دلایل عدم موفقیت کشورهای اسلامی در جلب گردشگر است.
با توجه به شور و اشتیاق مردم ایران برای زیارت اماکن متبرکه کشور عراق از یک سو و نابسامانی خدمات رفاهی و بهداشتی برخی هتلهای محل اسکان و نبود بهداشت کافی در محیط شهری و کمبود امکانات رفاهی و خدماتی و وجود مشکلات امنیتی و جنگهای داخلی از سوی دیگر برای هموطنانمان مشکلات زیادی به وجود آمده است. لذا بررسی رضایت گردشگران از اماکن زیارتی کشور عراق توسط زائران ایرانی ضروری بنظر میرسد. از اینرو، پژوهش سعی دارد رضایت گردشگران شهر تبریز را از محصول توریسم مذهبی کشور عراق بررسی کند.
3-1-اهداف تحقیق
با توجه به موضوع و مطالب ارائه شده اهداف پژوهش به دو دسته کلی و جزئی به شرح زیر تقسیم میشود :
هدف کلی:
اهداف جزئی :
4-1- سوالات تحقیق
5-1- فرضیه های تحقیق
6-1- چالش های تحقیق
اطلاعات موجود در سازمانها، به دلیل فقدان بانکهای اطلاعاتی قوی و عدم هماهنگیها، اغلب ناقص، نارسا و طبقهبندی نشده هستند و مسئولان نیز تمایل چندانی به ارائه اطلاعات نشان نمیدهند.
– Aubert
[2] -UNWTO
– Mayer
[5] – Satisfaction of tourists
[6] – Barutcu at al
[7] – Truong & kink
[8] – Vetitnev et al
[9] -Butnaru& Miller
[10] – Nowacki
– Thompson & Schofield
[12]-Craggs& Schofield
قیمت :37500 تومان
شهرها عامل اصلی ایجادکننده ناپایداری در جهان به شمار میروند و درواقع پایداری شهری و پایداری جهانی هر دو مفهومی واحد هستند، بر این اساس با توجه به پیچیدگی ذاتی شهرها و ابعاد مختلف تأثیرگذاری آنها، شناخت عوامل اصلی برای دستیابی به پایداری شهری ضروری به نظر میرسد. با توجه به اینکه پیامدهای زیانبار توسعه، تابعی از متغیرهای جمعیت، سرانه و الگوی مصرف است، شهرنشینان عامل تعیینکنندهای در این پیامدهای جهانیاند. امروزه جمعیت شهرنشین جهان از مرز 50 درصد عبور کرده است و سرانه مصرف در شهر بهمراتب بیش از روستا است. الگوی مصرف شهرنشینان نیز در مقایسه با الگوی مصرف روستاییان با طبیعت سازگار نیست. در حال حاضر حدود 20درصد جمعیت جهان که در کشورهای توسعهیافته زندگی میکنند، حدود 80 درصد منابع جهان را مصرف میکنند. در این کشورها 80 درصد جمعیت شهرنشین هستند که این مسئله به معنای مصرف حداقل 64 درصد منابع جهان در این شهرهاست. اما در مقابل از حدود 80 درصد جمعیت جهان که در کشورهای توسعهنیافته زندگی میکنند تقریباً 40درصد شهرنشیناند که سطح آنها تنها به 12درصد منابع جهان میرسد. با رشد و گسترش بیشازاندازه شهرها و افزایش جمعیت آنها بعد از انقلاب صنعتی، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی نظیر: مشکلات ، آلودگی، فرسایش خاک، تخریب جنگلها، ترافیک، مسکن نامناسب، فقر، شکاف طبقاتی و… در شهرها به وجود آمد. در دهه 1990در واکنش به این مسائل نظریه توسعه پایدار شکل گرفت که بر مواردی نظیر عدالت اجتماعی، بهرهبرداری بهینه از مواهب طبیعی برای حال و آینده، جلوگیری از تخریب محیطزیست شهری و… تأکید میکرد. توسعه پایدار شهری نیز بهعنوان شاخهای مهم در این مفهوم پدیدهای با ابعاد گسترده و پیچیده است که در رشد و تکوین شهرها، عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و اکولوژیکی را موردتوجه قرار میدهد. موضوع نظریه توسعه پایدار شهری، نگهداری منابع برای حال و آینده از طریق استفاده بهینه از زمین و واردکردن کمترین ضایعات به منابع تجدید ناپذیر میباشد.

شهر پایدار یا بوم شهر به دلیل استفاده اقتصادی از منابع، اجتناب از تولید بیشازحد ضایعات و بازیافت آنها تا حد امکان و پذیرش سیاستهای مفید در درازمدت قادر به ادامه حیات است. شهر پایدار در مقابل شهرهای نوگرا است. از ویژگیهای شهر نوگرا حجم زیاد ورودی (انرژی، مصالح و آب) در مقابل حجم زیاد خروجی (ضایعات، آلودگی و پساب) است، اما شهر پایدار دارای ورودی و خروجی با مشخصه فرآیند بازیافت است، به نظر اشمیت دراکسین، در متن جهانیشدن، بعید است شهر پایدار موضوعی مستقل باشد. او ضمن تمایز شهر پایدار از شهرنشینی پایدار، اصطلاح اخیر را سبک زندگی همراه با برخورداری در بسیاری از شهرهای توسعهیافته میداند، که درنتیجه کار و زندگی افرادی دیگر در کشورهای درحالتوسعه است، او شهرنشینی پایدار را یک فرایند میداند(ساسانپور ،97:1390). بر اساس شاخص های پایداری آن چه که یک شهر خوب باید داشته باشد عبارت است از : محل زندگی و کار مناسب، درآمد معقول ،حمل و نقل و ارتباطات و دسترسی به خدمات و تسهیلات و… است یک شهر پایدار شهری است که خوب طراحی شده باشد و از نظر کالبدی قابل تجسم، از نظر زیبایی شناسی مطبوع باشد این شهر عاری از تصادفات بزهکاری و سرو صدا میباشد(همان:161).

تا قبل از قرن بیستم بهندرت بحثی از شهر با زمینه پایداری میشد و شهر تنها بهصورت عاملی دارای سهم در محیطزیست مطرح بود. ردپای بومشناختی یکی از نظریاتی بود که پایداری در شهر و منطقه پشتیبانیاش را مطرح کرد و ازاینپس در ادبیات توسعه پایدار، بحثی از پایداری شهر نیز به میان آمد.
ردپای بومشناختی یکی از مهمترین ابزار اندازهگیری پایداری مکانهای خاص یا سبکهای زندگی است که ویلیام ریز استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا و شاگردان و دانشآموختگان این دانشگاه اجرا کردند. این مدل با تبدیل نیاز به منابع و آلودگی به زمین موردنیاز برای جبران آنها معیاری مناسب برای ارزیابی آثار زندگی مدرن فراهم میکند. این آثار میتوانند برای افراد شهر، مناطق و کشورها موردمحاسبه قرار گیرد (ارجمند نیا، 1379 : 32 ). ردپای بومشناختی رویکردی است که سنجهی مداخله در طبیعت را نشان میدهد. این روش، به ارزیابی تأثیر انسان بر محیط میپردازد و نشان میدهد میزان بار و فشار وارده بر طبیعت چقدر است. این روش منطقه پشتیبانی پایداری هر سکونتگاه انسانی را با آن سکونتگاه برآورد میکند. این برآورد نشان میدهد که چه مقدار از سطح زمین و دریاها دارای قدرت تولید طبیعی برای پاسخ به نیازهای حیاتی و سبک زندگی ساکنان آنها، نیاز است (Wheeler and Beatieey,2004:211).
امروزه شاخص ردپای بومشناختی در بسیاری از کشورهای جهان در سطوح ملی و محلی استفاده میشود. شاخص هایی نظیر مصرف انرژی در بخش های مختلف، کالا و خدمات و مدیریت ضایعات، جابه جایی و حمل ونقل، مدیریت آلودگی، غذا و مسکن. محاسبه میزان مصرف در هر کدام از این بخش ها و محاسبه معادل زمین مورد نیاز برای تامین نیاز ساکنین در هر بخش متغیر هایی است که در در روش ردپای بوم شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد این شاخص ها بهطور روشنی نشان میدهد که در کدام ناحیه و کجا بر منابع طبیعی فشار وارد میشود.
ردپای بومشناختی از دو منظر میتواند شاخص پایداری محسوب شود، نخستین اینکه ردپای بومشناختی هزینههای بومشناختی تأمین کلیهی کالاها و خدمات جمعیتی مصرف انسان را محاسبه میکند و نشان میدهد که مردم نهتنها بهصورت مستقیم برای تولیدات کشاورزی، احداث جادهها، ساختمانسازی و غیره به زمین نیاز دارند بلکه بهطور غیرمستقیم نیز کالا و خدمات موردنیاز انسان نیز از زمین تهیه میشود. از این منظر ردپای بومشناختی میتواند جهت بیان هزینههای پنهان بومشناختی جمعیتها و فعالیتها بهکاربرده شود. دوم اینکه تعبیر ردپای بومشناختی بهعنوان شاخص پایداری، منجر به معرفی ایده “ظرفیت تحمل” و یا “ظرفیت برد” شده است. ظرفیت برد در بومشناختی عبارت است از”حداکثر جمعیتی که زمین میتواند نیازهای آنها را بهطور نامحدود تأمین کند” این موضوع که زمانی که جهت توزیع جمعیت بر اساس منابع بومشناختی استفاده شود، نسبتاً صحیح و دقیق است(MC Donald et al 2004 :50).از دیگر مفاهیمی که در روش ردپای بوم شناختی بر آن تاکید می شود فضای بوم شناختی می باشدکه این فضا شامل زمینهای حاصلخیز و دریاهای مولد و مزارع و مزارع پرورش ماهی میشود. فضای بومشناختی زمین و یا آبی است که نیازهای مصرفی جامعه را تأمین کرده، یا آنکه آلایندههای آنها را جذب میکند. (Ecological Footprint Atlas: 2010, 23) شهرهای ایران مانند سایر شهرهای جهان با مشکل افزایش جمعیت روبهرو هستند که این امر فشار فزایندهای را بر منابع مانند آب، زمین و انرژی موجود وارد نموده است و باعث تخریب شدید محیطزیست شهرها شده. این شرایط کاهش تولید محلی، افزایش شکاف طبقاتی و کاهش توانایی اداره زندگی در شهرها، افزایش حجم ضایعات شهری، افزایش انرژی مصرفی و ساختار اجتماعی نامتعادل را سبب شده و زمینه ناپایداری شهری را فراهم کرده است. در این میان شهرستان اصفهان نیز با جمعیتی حدود 2174172 در سرشماری سال 1390 بهعنوان یکی از شهرستانهای مهم که در مرکز ایران قرارگرفته است با این مسائل روبهرو است، و به نظر میرسد توان بومشناختی آن قادر به پاسخگویی به نیازهای کنونی شهروندان اصفهان را ندارد. بنابراین هدف این پژوهش ارزیابی پایداری شهری در شهرستان اصفهان با استفاده از روش ردپای بومشناختی است. لذا این پژوهش بر آن است تا به سؤالهای زیر پاسخ دهد:
همانطور که گفته شد یکی از مهمترین آثار توسعه کنونی، رشد شتابان شهرنشینی و شیوه زندگی انسان امروز است. افزایش افسارگسیخته جمعیت به همراه نسبت روزافزون شهرنشینی و شیوه مصرفگرایی پیامدهای زیانباری بر محیطزیست شهری اعمال کردهاند. امروزه شهرها درروند توسعه روزافزون خود دارای یک جریان دوسویه هستند که ازیکطرف مواد و انرژی به آنها وارد و از طرفی زباله و ضایعات از آن خارج میشود و این شهرها بهعنوان الگوی برتر زندگی، فقط ظرفیت حامل مناطق پشتیبانیشان را مصادره میکنند.آنچه مسلم است از دو دهه پیش برخی صاحبنظران به پیامد این ناهنجاری اشارهکرده و راههایی را برای آن مطرح نمودهاند که همگی به جهت چارهجویی برای رهایی از محیطهای ناپایدار بودهاند. با توجه به اینکه جهان هرروز شهریتر میشود، شناخت راههای بهبود محیطزیست شهری برای جذاب و سالمتر نمودن شهرها برای زندگی در آینده و کاهش آثار نامطلوب آن بر محیط اهمیت پیدا میکند. علاوه بر اینها تشدید بحرانهای زیستمحیطی نظیر آلودگی آب، خاک و هوا در سالهای اخیر و تخریب و تغییر کاربری اراضی پیرامون شهرها و ضرورت تغییر نگرش مدیران شهری در خصوص مسائل شهری و… ازجمله مواردی اند که ضرورت انجام این پژوهش را فراهم میآورند
هدف اصلی این تحقیق بررسی پایداری شهرستان اصفهان با روش ردپای بومشناختی میباشد که این هدف در چارچوب اهداف اختصاصی زیر پیگیری میشود:
Smith Drakakis
William Rees
University of British Columbia
قیمت :37500 تومان
217
5-2-جمع بندی و نتیجه گیری. 218
5-3-پیشنهادات.. 220
منابع و مأخذ 222
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول شماره(3-1):ایستگاه های هواشناسی………………………………………………………………………………………………….85
جدول شماره (3-2):جمعیت و ساختار جنسی آن………………………………………………………………………………………….88
جدول شماره(3-3):جمعیت و ساختار جنسی شهرستان های استان فارس به تفکیک مناطق شهری و روستایی سال 1390……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….89
جدول شماره (3-4):جمعیت استان فارس و شهرستان های آن بر حسب گروه های عمده سنی…………………………..92
جدول شماره (3-5):تراکم حسابی و نسبت وابستگی استان فارس و شهرستان ها………………………………………………96
جدول شماره (3-6)درصد شاغلان در استان فارس و شهرستان های آن و ضریب مکانی بخش های اشتغال…………98
جدول شماره (3-7):مهاجران وارده شده طی 10سال گذشته (سال 1385)………………………………………………………101
جدول(3-8): مقیاس مقایسه دو به دو در AHP…………………………………………………………………………………………..118
جدول شماره(4-1):زیرمعیارهای شاخص های توسعه………………………………………………………………………………….132
جدول شماره(4-2):میانگین و وزن شاخص های توسعه……………………………………………………………………………….133
جدول شماره(4-3):وزن زیر معیارها………………………………………………………………………………………………………….134
جدول شماره (4-4):وزن مرکب زیر شاخص ها………………………………………………………………………………………….137
جدول شماره (4-5):وزن ریر شاخص ها درهر یک از شهرستان ها……………………………………………………………….141
جدول شماره (4-6):رتبه بندی شهرستان ها………………………………………………………………………………………………..156
جدول شماره (4-7):زیر معیارهای اقتصاد کشاورزی……………………………………………………………………………………159

جدول شماره(4-8):زیر معیارهای مسکن……………………………………………………………………………………………………159
جدول شماره (4-9):وزن اولیه شاخص اقتصاد کشاورزی……………………………………………………………………………..159
جدول شماره(4-10):وزن اولیه شاخص مسکن…………………………………………………………………………………………..160
جدول شماره (4-11)وزن نرمال………………………………………………………………………………………………………………..160
جدول شماره(4-12):وزن نرمال………………………………………………………………………………………………………………..161
جدول شماره(4-13):وزن هر یک از زیر معیارها در شهرستان ها…………………………………………………………………..161
جدول شماره (4-14):وزن هر یک از زیر معیارها در شهرستان ها………………………………………………………………….163
جدول شماره (4-15): وزن های مرکب در هر شهرستان………………………………………………………………………………164
جدول شماره (4-16):وزن مرکب در هر شهر ستان……………………………………………………………………………………..166
جدول شماره (4-17):رتبه بندی شهرستان ها………………………………………………………………………………………………167
جدول شماره (4-18):رتبه بندی شهرستان ها………………………………………………………………………………………………169
جدول شماره (4-19):ماتریس استاندارد داده ها در مقاطع مختلف تحصیلی……………………………………………………174
جدول شماره (4-20):ایده آل مثبت و منفی در مقاطع مختلف تحصیلی………………………………………………………….181
جدول شماره (4-21):فاصله از ایده آل مثبت و منفی در مقاطع مختلف تحصیلی…………………………………………….183
جدول شماره (4-22):رتبه بندی شهرستانها در شاخص آموزشی مدل تاپسیس………………………………………………186
جدول(4-23): دوران عامل ها…………………………………………………………………………………………………………………..192
جدول شماره (4-24): معیارها و همبستگی ها در زیر شاخص ها در شاخص ارتباطی……………………………………..193
جدول شماره (4-25): معیارها و همبستگی ها در زیر شاخص ها در شاخص فرهنگی و اجتماعی…………………….194

جدول شماره(4-26): تعیین فاصله طبقات در شاخص فرهنگی درمدل تحلیل عاملی……………………………………….196
جدول شماره (4-27): تعیین فاصله طبقات در شاخص ارتباطی در مدل تحلیل عاملی……………………………………..196
جدول شماره(4-28): شهرستان های همگن در شاخص زیر بنای در مدل تحلیل خوشه ای……………………………..200
جدول شماره(4-29):شهرستان های همگن در شاخص بهداشتی در مدل تحلیل خوشه ای……………………………….200
جدول شماره(4-30):میانگین، انحراف معیار، حد بالا، حد پایین در شاخص اقتصاد بازرگانی……………………………204
جدول شماره(4-31): وضعیت 3گانه شاخص های مورد بررسی……………………………………………………………………205
جدول شماره (4-32):رتبه بندی شهرستان ها در مدل اسکالوگرام………………………………………………………………….207
جدول شماره(4-33): وزن دهی به شاخص های صنعتی و معدنی…………………………………………………………………210
جدول شماره (4-34): وزن نهایی، ماتریس تصمیم، رتبه بندی………………………………………………………………………211
فهرست شکلها
عنوان صفحه
شکل شماره(3-1)موقعیت استان فارس و شهرستانهای آن…………………………………………………………………………….55
شکل شماره(3-2 )وسعت نواحی بیابانی استان فارس…………………………………………………………………………………….75
شکل شماره(3-3)گنبد نمکی در استان فارس(مأخذ:پایگاه داده های علوم زمین………………………………………………..80
شکل شماره (4-1):رتبه بندی شهرستان ها در شاخص های توسعه مدل AHP ………………………………………………158
شکل شماره (4-2):رتبه بندی شهرستان ها در شاخص اقتصاد کشاورزی با مدل AHP…………………………………….171
شکل شماره(4-3):رتبه بندی شهرستان ها در شاخص مسکن و کالبدی با مدل AHP………………………………………171
شکل شماره(4-4):رتبه بندی شهرستان ها در شاخص آموزشی با مدل تاپسیس……………………………………………….188
شکل شماره(4-5): رتبه بندی شهرستان ها در شاخص ارتباطی در مدل تحلیل عاملی………………………………………197
شکل شماره(4-6)رتبه بندی شهرستان ها در شاخص قرهنگی در مدل تحلیل عاملی………………………………………..198
شکل شماره(4-7):سطوح همگن شهرستان ها در شاخص زیر بنای……………………………………………………………….201
شکل شماره(4-8):سطوح همگن شهرستان ها در شاخص بهداشتی……………………………………………………………….202
شکل شماره(4-9): رتبه بندی شهرستان ها در شاخص بهداشتی با مدل تحلیل خوشه ای…………………………………203
شکل شماره (4-10): رتبه بندی شهرستان ها در شاخص زیر بنای با مدل تحلیل خوشه ای………………………………203
شکل شماره(4-11):مدل اسکالوگرام………………………………………………………………………………………………………….207
شکل شماره (4-12):رتبه بندی شهرستان ها در شاخص اقتصاد بازرگانی در مدل اسکالوگرام……………………………209
شکل شماره(4-13): رتبه بندی شهرستان ها در شاخص معدن در مدل یاگر……………………………………………………213
شکل شماره(4-14): رتبه بندی شهرستان ها در شاخص صنعت درمدل یاگر…………………………………………………..213
کلیات تحقیق
در حال حاضر، دستیابی به رشد و توسعه پایدار یکی از مباحث عمده کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه است. کشورهای در حال توسعه به منظور جبران عقب ماندگیها، فرار از فقر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره و برای نیل به توسعهای متعادل و همهجانبه که بتواند به بهبود وضع زندگی همه مردم منجر گردد، نیازمند شناخت صحیح و برنامهریزیهای مناسب و بهینه در سطح ملی و منطقهای هستند(عمادی،1376 :118-115). یکی از ارکان توسعه، جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادلهای اقتصادی و اجتماعی مناطق است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانههای مهم توسعه نیافتگی است که رفع چنین کمبودهای مستلزم نگرش و توجه جدی به نحوه پراکندگی شاخصهای توسعه در سطوح مختلف است. به منظور حل مسایل ناشی از عدم تعادلهای منطقهای، گام نخست، شناخت و سطحبندی مناطق از نظر برخورداری در زمینههای مختلف است(زنگی آبادی، علی زاده و احمدیان،69:1390).
کانون اصلی استقرار پدیدههای جغرافیایی و افتراق مکانی، ناشی از ساختار، دیدگاهها، هدفها و تجربههای مختلف آنهاست و همبستگی مکانها بهوسیله یک نظام متقابل فضایی امکانپذیر میشود. مکانها موجودیت تکاملی خود را با تغییرات اجتماعی، فرهنگی و تاریخی با عناصر جدید پذیرا میشوند. شناخت مفهوم فرآیند مکانی- فضایی پدیدهها دارای اهمیت است و جغرافیدان به بررسی مطالعه چگونگی آرایش فضایی پدیدهها(علم فضایی) میپردازد(اسماعیلزاده، 1382: 5). در جغرافیای ناحیهای و منطقهای توسعهیکپارچه و متوازن ناحیهای، کاهش نابرابریهای ناحیهای در سطح کلان و آسیبشناسی ناحیهای و برنامهریزی برای روند توسعه فراگیر ناحیهای از مهمترین وظایف برنامهریزی ناحیهای است(حسین زاده دلیر، 1383: 2). ایجاد تعادل در برنامهریزی ایجاب میکند که برنامهریزی ملی و منطقهای همسو و همجهت شده و بنا به ضرورت، هر منطقه بهطور مجزا، ولی در راستای برنامهریزی ملی تحت نظام برنامهریزی قرار گیرد. این مسأله بهخصوص در کشورهای جهان سوم که در حال توسعه و عقبمانده هستند بیشتر ضروری مینماید نابسامانی در توزیع امکانات، فعالیتها و جمعیت در پهنة سرزمین به طور مشخص موجب ایجاد شکاف هر چه بیشتر در میان مناطق مختلف این کشورها گشته است و نمود آن در اکثر مناطق این کشورها به راحتی قابل مشاهده میباشد(اکبری، 1378: 4).
توسعه نابرابر مناطق یکی از مسائل و معضلاتی است که همواره ذهن برنامه ریزان و مجریان منطقهای را مشغول نموده ، به طوری که با نگاه به توزیع امکانات و خدمات در مناطق مشخص میشود که این فعالیتها به شکل متوازنی توزیع نشدهاند، چرا که توسعه یافتگی مناطق با توجه به توزیع فضای ناهمگن منابع و همچنین عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و اقلیمی مناطق صورت گرفته است. به عبارت دیگر امکانات بالقوه و بالفعل منطقهای، توسعه یافتگی مناطق یک استان یا یک کشور ممکن است در بخشهای مختلف صنعتی، کشاورزی و خدمات و غیره با یکدیگر متجانس نباشد و این امر ضرورت مطالعه در این بخشها را اجتناب ناپذیر میسازد (محسنی،1:1385).
یكی از مشخصههای بارز در توسعه فضایی ایران، وجود نابرابریهای ناحیهای است. برنامهریزی ناحیهای در این میان، میتواند پاسخی به نارساییها و کاستیها در سطوح مختلف جغرافیایی باشد سطوح ملی و محلی برنامهریزی به دلیل نوع نگرش آنها به برنامهریزی، نمیتوانند نگرش جامع به ناحیه به صورت سیستمی داشته باشند، بنابراین، پیوند منافع ملی و محلّی را میتوان با برنامهریزی ناحیهای، در قالب برنامههای ملی و با نگرش سیستمی به برنامههای محلی به وجود آورد(زالی،4:1379). بررسی و شناخت وضعیت نواحی، قابلیتها و تنگناهای آن در برنامهریزی
ناحیهای از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف نواحی نوعی ضرورت، جهت ارایه طرحها و برنامهها محسوب میشود. به طوری كه استفاده از شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و غیره میتواند معیار مناسب هم برای تعیین جایگاه آن نواحی و همچنین عاملی در جهت رفع مشكلات و نارساییهای مبتلا به خود برای نیل به رفاه اقتصادی و سلامت اجتماعی جهت رسیدن به توسعه باشد(موسوی،1:1382).
برای شناخت تفاوت سطح توسعه نواحی لازم است ابتدا وضعیت موجود هر ناحیه بررسی شود تا اینکه بتوان بر این اساس در جهت کاهش یا از میان بردن تفاوتها اقدام به برنامهریزی ناحیهای کرد (حسین زاده دلیر، 215:1385). در همین راستا برنامه ریزان به ابداع تکنیکها و روشهای برای سطحبندی نواحی پرداختهاند تا از این راه درجه توسعه یافتگی مناطق را در یابند و بتوانند به شناخت و تحلیل علل یا عوامل نابرابریها و تفاوتهای منطقهای دست یابند (بدری و همکاران،6:1385). اهمیت سطحبندیها آن است که با شناخت تنگناها و قابلیتها و سطوح توسعه نواحی میتوان سطح زندگی مردم یک ناحیه را به خوبی نشان داد و از طرف دیگر به ارائه طرحها و برنامههای جهت کاهش محرومیت آن نواحی پرداخت(زیاری،78:1387).
میزان برخورداری یا دسترسی به امکانات و خدمات رفاهی و توزیع بهینه آنها در سطح کشور و شهرستانها از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است. در شرایط کنونی، یکی از مسائل و مشکلات اساسی در برنامهریزیها، عدم تعادل ناشی از توزیع نامتعادل امکانات در سطح کشور و استانها میباشد. فرایند چنین روندی، شبکه شهری را در عملکرد خود نامتعادل و ناتوان کرده است که نتیجتاً به زیان شهرهای متوسط و کوچک تمام شده است. دستهبندی مناطق و یا شهرستانها از لحاظ توسعه یافتگی و یا عدم توسعه یافتگی یکی از ابزارهای مهم برای توسعه میباشد. جهت این امر استفاده از شاخصهای مختلف در هر بخش ضروری است(مؤمنی و قهاری،54:1392). از جمله معیارهای بسیار متداول، در توسعه منطقهای و یا ناحیهای، طبقهبندی نواحی استان بر اساس میزان برخورداری از شاخصهای مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، بهداشتیـدرمانی، مسکن و کالبدی، آموزشی و زیربنایی است. بر اساس این معیار نواحی یا شهرستانها به سه دسته توسعهیافته یا برخوردار، نیمه توسعهیافته یا نیمه برخوردار و محروم یا نا برخوردار سطحبندی میشوند(زیاری، 1387: 78).
استان فارس به عنوان یکی از پهناورترین و متنوعترین استانهای کشور دارای قابلیتها و محدودیتهای زیادی در زمینههای مختلف توسعه میباشد که پرداختن به میزان توسعه یافتگی شهرستانها و جایگاه شاخص توسعه و توسعه یافتگی آنها به درستی تعیین نشده است و ضرورت پرداختن به این مهم از جمله مسائل اصلی توسعه یافتگی شهرستانهای استان فارس است.
سؤالات تحقیق:
1-توزیع فضایی میزان توسعه یافتگی استان فارس چگونه است ؟
2-نقاط قوت و ضعف توسعه یافتگی استان فارس کدامند؟
بررسی و شناخت وضعیت مناطق، قابلیتها و تنگناهای آن در برنامهریزی ناحیهای از اهمیت بسزایی برخوردار است، چرا كه آگاهی از نقاط قوت و ضعف نواحی ضرورتی، جهت ارائه طرحها و برنامهها منطقهای محسوب میشود. از این رو تشخیص تقسیمبندیهای سرزمینی از نظر برخورداری و الویت بندی آنها برای اقدامات بعدی همواره از مشغولیتهای ذهنی مسئولان توسعه بوده است(حقی،184:1370). در این بین استفاده از شاخصهای توسعه (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی زیربنایی و غیره) میتواند معیار مناسبی هم برای تعیین جایگاه مناطق و هم عاملی در جهت رفع مشكلات و نارساییهای مبتلا به آن، برای نیل به رفاه اقتصادی و سلامت اجتماعی جوامع و مناطق جهت رسیدن به توسعه باشد. استفاده از شاخصهای توسعه و تركیب آنها، مسئولان برنامهریزی را در جهت درك بهتر وضعیت مناطق كمك كرده و آنها را در جریان تصمیمگیری یاری خواهد كرد تا اقدامات بعدی آنها در جهت تعادل منطقهای بوده و عدالت اجتماعی را در بین مناطق برقرار سازد (زنگی آبادی، علیزاده، احمدیان،2:11390). بنابراین، اگر برنامه ریزان منطقهای بتوانند عوامل تأثیرگذار بر عملكرد مناسب مناطق را شناسایی كنند آنگاه خواهند توانست هم از تجربیات مدیران بخشهای مختلف آن مناطق بهرهمند شوند و هم بودجه موجود را به صورت بهینه تخصص دهند(احمدی،28:1384).
مطالعات و شناسایی مناطق محروم و مطالعات توسعه جامع نواحی و مناطق مختلف كشور در طول دهههای اخیر و بعضاً اقدامات اجرایی وسیعی كه در این زمینه انجام شده دلیلی بر توجه برنامه ریزان و مجریان، به تعدیل ناپایداریهای منطقهای در سطح كشور و مناطق مختلف آن است در این میان اگر چه میتوان گفت كه كاهش تدریجی ناپایداری منطقهای یكی از سیاستهای برنامههای عمرانی كشور بوده است و عموماً با تیترهای بزرگ در جراید به عنوان هدف اساسی تلقی میشود، ولی عدم موفقیت در این امر برمیگردد به اینكه برای مبارزه با هر
مسالههای شناخت آن مشكل امری ضروری است. به عبارتی در این گونه برنامهها مشكل شناخت درد است؛ زیرا تا درد دقیقاً شناخته نشود درمان امری باطل و بیمفهوم است. باید ابتدا علل نابرابریها مناطق را کاملاً بشناسیم، درجات آن را محاسبه كنیم و بعد درصدد رفع آن برآییم(قره باغیان، 36:1375). دوگانگیهای اقتصادی بین مناطق برای دورههای زمانی طولانی آثار مخربی بر کارایی اقتصاد ملی به جای میگذارد. به علاوه چنین تفاوتهایی ممکن است به لحاظ سیاسی و اجتماعی نیز نتایج نامطلوبی به دنبال داشته باشد از اینرو، شناسایی مناطق محروم و مطالعات جامع توسعهی استانهای مختلف کشور جهت تعدیل نابرابریهای منطقهای در سطح کشور و هر استان یک امر ضروری به شمار میآید (نصرالهی و اکبری و حیدری67:1390).
در فرایند برنامهریزی توسعه، شناخت و تبیین سطوح توسعهیافتگی نواحی و آگاهی از نقاط قوت و ضعف آنها اهمیت زیادی دارد(رضوانی،149:1383) و دستیابی به شناخت علمی از مکانهای جغرافیای منوط به در اختیار داشتن اطلاعاتی جامع از مکانهای مورد نظر است .در این راستا فهم تئوریها و تكنیكهای برنامهریزی منطقهای و راههای دستیابی به توسعه منطقهای، به عنوان یک ضرورت در دنیای آكادمیک مطرح گردیده است (کلانتری، 10:1380).
استان فارس به عنوان سومین استان پهناور کشور با دارا بودن 29 شهرستان گوناگون از جنبههای بسیاری از جمله گردشگری، صنعت، کشاورزی، اشتغال و …. دارای قابلیت و محدودیت است که چگونگی برخورداری محرومیتها در سطح استان از جنبههای مختلف تا کنون به درستی تعیین نشده است. بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد تا ضمن استخراج کلیه شاخصهای مؤثر بر توسعه استان فارس ، به تعیین جایگاه و نقش هر یک از آنها در میزان توسعه یافتگی شهرستانهای استان فارس بپردازد و از این رهگذر ضمن شناسایی محدودیت ها و قابلیتهای توسعه هر شهرستان، راهبردهای به منظور کاهش نابرابریهای منطقهای و ناحیهای ارائه و از این رهگذر گامی در جهت توسعه متوازن و یکپارچه استان برداشته شود .

-تحلیل میزان توسعه یافتگی استان فارس
–تعیین شاخصهای مهم و مؤثر در توسعه یافتگی استان و شهرستانها
-تعیین نقش شاخصهای مهم و مؤثر در توسعه یافتگی یکایک شهرستانها
-تحلیل میزان برخورداری و توسعه یافتگی شهرستانهای استان فارس با یکدیگر
-ارائه راهکارهای مناسب شهر در توسعه هر شهرستان
-بنظر می رسد توسعه یافتگی محدوده های میانی استان فارس از سایر بخشهای استان بیشتر است.
-بنظر می رسد مهم ترین نقطه ضعف توسعه یافتگی استان فارس، تمرکز یافتگی و شکل گیری الگوی مرکز –پیرامون است.
پژوهش حاضر به دلیل شاخص سازی و وزن دهی به معیارهای مؤثر در توسعه یافتگی شهرستانها، میتواند به عنوان الگوی جهت سطحبندی شهرستانها، مناطق، و به طور کلی مکآنهای جغرافیایی در سطح کشور مورد استفاده قرار گیرد و همچنین به دلیل استفاده از مدل های مختلف میتواند راهنمایی پژوهشگران و جوامع دانشگاهی محسوب شود. در سطوح استانی و شهرستانی نیز میتواند راهگشایی تخصیص منابع و اعتبارات و جهت دهی به توسعه یافتگی شهرستانهای استان فارس باشد و ضمن شناختن نقاط ضعف پیش روی توسعه شهرستانها و نیز قابلیتهای آن راهبرد های مناسب هر شهرستان ارائه شود .
-فقدان اطلاعات و آمار صحیح
-عدم همکاری برخی از مسئولین در ارائه دادن آمار و اطلاعات