بدون تردید، درتاریخ تمدن بشری، مهمترین جستجوی انسان، تلاش برای شناخت واقعیت خودش بوده است. توسعه علوم مختلف انسان شناسی و ناگزیر هستی-شناسی، نتیجه همین کنکاش بی پایان و بی انجام بوده و هست. حتّی میتوان پذیرفت پیشرفت بسیاری از علوم دیگر نیز، مستقیم یا غیرمستقیم وابسته به میزان توفیق آدمی در درک بهتر ساختار حیرت انگیز و خارق العاده خویش میباشد. رسیدن به آرامش و اطمینان و دوری از افسردگی و اضطراب واسترس از اساسیترین نیازهای سرشتین آدمی و از دیرباز جزو مسائل اساسی بشر بوده است. همین مسئله موجب شده تا در ادیان و آیینهای کهن بشری، ضمن تشریح علل آرامش روحی و روانی، راهکارهایی برای پاسخ به این نیاز اساسی بشر ارائه شود. ( روث وكوهن،1986).
امروزه هر چند مردم از لحاظ جسمی فعالیتهای زیادی دارند، ولی اکثر فعالیتهای بدنی آنها معمولا فعالیتهای سالمی نیستند،مثل دویدن با سرعت برای رسیدن به اتوبوس و… بیشتراین فعالیتها جزء فعالیتهای سالم بشمار نمیروند و در نتیجه در اغلب اوقات موجب ایجاد استرس در فرد میشوند.استرس شایعترین مشکل جوامع بشری است که می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. بیشترین آن،خود تحمیلی است. درجامعهی امروزی ما یکی از شایعترین بیماریهای تهدیدکنندهی سلامتی است و رقمی درحدود ٧٠٪ مراجعات به پزشکان راتشکیل میدهد و این مشکل استرس، فشار و فرسایش بدن، به هنگامی است که با محیط پیوسته در حال تغییر سازگار شویم. چنین تغییراتی آثار جسمانی و هیجانی بر ما میگذارد و میتواند احساسات مثبت یا منفی ایجاد کند. اثرات استرس ما را ناگزیر به عمل میکند و چشم انداز مهیج جدیدی برای ما به ارمغان میآورد.آثار مثبت آن باعث کمک به ما درراستای حفاظت از خود می شود.آثار منفی استرس احساس بی اعتمادی ، طرد ، خشم و افسردگی میآفریند که این احساسات به نوبه خود به مشکلاتی مانند سردرد ، ناراحتی معده ، ، بیخوابی ، فشار خون بالا ، بیماری قلبی واعصاب و… میانجامد.مرگ یک عزیز ، تولد یک کودک ، ارتقای شغلی یا ایجاد یک رابطه جدید استرس به دنبال میآورد. چون این تغییرات ما را مجبور به سازگاری مجدد با زندگی خود میکند. سازگاری با شرایط متغیر، بسته به نوع واکنش ما میتواند آسیب زا باشد.در اکثر اوقات افراد پراسترس دارای شیوه زندگی نادرستی هستند، تغذیه ناسالم دارند، برنامه ریزی مناسب ندارند و اغلب اوقات سرشان بیخود و بیجهت شلوغ است که این نیز می تواندآسیب رساننده باشد. در مجموع ،استرس در دنیای مدرن اجتناب ناپذیر است و برای همۀ افراد پیش می آید. گاهی این استرس بیش از حد قابل انتظار است یا به صورت مزمن و دائمی وجود دارد که باعث تنش شدید فرد می شود و بر عملکرد او تأثیر می گذارد. در این موارد استرس مضر خواهد بود و نتایج منفی آن بر کیفیت زندگی، افزایش احتمال ابتلا به بیماری های جسمی یا تشدید بیماری ها یی مانند بیماری دیابت دیده می شود. (شاه منصوری ویکی پدیا،دانشنامه ازاد،1390)
هاوسلیتر ، برون و جاكل اذعان دارند كه میلین زدایی فیبرهای عصبی نه تنها بر كاركرد سیستم های حسی و حركتی اثر می گذارد، بلكه ممكن است موجب نشانه ها و علائم آسیب شناختی روانی شود.ام اس یکی از شایعترین بیماریهای مغز و اعصاب بوده و در حدود ۵٠٠٠٠ نفر در ایران و١۴۵٠ نفر در کرمانشاه به آن مبتلا هستند.و عمدتا در بالغین جوان بروز میکند. این بیماری از نظر بالینی با درگیری قسمتهای مختلف سیستم اعصاب مرکزی در زمانهای مختلف مشخص میگردد.بدین شرط که دیگر اختلالات عمل چند کانونی سیستم اعصاب مرکزی رد شده باشد. بیشترین میزان بروز بین٢٠-۴٠ سالگی است و زنان تقریبا دوبرابر مردان مبتلا میشوند.بیشتر آسیب این بیماری به ورید ها یا سیاهرگها است.این ضایعات در ماده سفید نخاع و مغز و در عصب بینایی دیده میشود.متأسفانه علت این بیماری مشخص نیست و هنوز ژن خاصی برای این بیماری مشخص نشده است، اما استعداد ارثی و اختلال در سیستم ایمنی فرد به دلایل نامشخص و عوامل زیستمحیطی، نژادی، ویروسهایی که قبلاً به بدن فرد وارد شده است، واکسنهای غیراستاندارد و استرس نقش مؤثری در ابتلا به این بیماری دارد. (شولتز،1389)
استرس های روحی و جسمی ، چه بصورت مزمن و چه بصورت حاد وناگهانی ، ممکن است سبب تاثیر دراین بیماری شوند. چنانچه مطالعات نشان می دهند . شایعترین استرس های روحی شامل طلاق ، سوگواری ، خشم ، شکست عاطفی ، و شغلی می باشند. (دکتر اشلی.ب .هارت ، 1383 ).
اتیولوژی ام اس معلوم نیست و یک اختلال چند عاملی پیچیده است که در آن عوامل محیطی در افراد از نظر ژنتیک مستعد با هم تعامل می کنند.شواهدی که از نقش عوامل ژنتیک در رویداد ام اس حمایت می کنند، عبارتند از:تجمع خانوادگی ، استعداد ابتلای کمتر در نژادهای غیر سفید پوست، رویداد زیاد هاپلوتیپهای خاص در بین موارد ام اس، رویداد زیادتر بیماری در اروپای شمالی نسبت به افراد بومی همان مناطق جغرافیایی، عدم وجود موارد ام اس زیادتر در فرزندخوانده گان مبتلایان به ا م اس(١٢-١۴). ام اس به احتمال زیاد ناشی از تعامل بین یک عامل محیطی و یک پاسخ ایمنی شناختی نسبت به یک عامل مشخص ژنتیک است. (عزیزی، جانقربانی، حاتمی١۳٨٩).
شخصیت، که تقریباً جامع تمام مباحث روان شناسی عمومی است، نه تنها مورد بحث روان شناسان، جامعه شناسان، انسان شناسان قرار گرفته است، بلکه فیلسوفان و حتی بعضی از دانشمندان دیگر نیز به مطالعه ی آن پرداخته اند. استرس با تیپ های شخصیتی و عملکرد فرد رابطه داشته و یکی از مولفه های موثر بر روان ، ایمنی و آسودگی افراد است.
روانشناسان سلامت نیاز روز افزون به تمركز بر اندازه گیری وسیع تر وضعیت سلامت،نسبت به آمار صرف مرگ ومیر و میزان ابتلا به بیماری را دریافته است.یكی از اندازه گیری هایی كه مورد پذیرش بیشتری قرار می گیرد اندازه گیری رویدادهای زندگی است.رویداد زندگی به قضاوت ادراك شده فردی در مورد اینكه چقدر از زندگی خود راضی است اشاره می كند و این امر ممكن است شباهت كمی به وضعیت سلامت جسمی واقعی آنها داشته باشد.تحقیقات نشان می دهند،در آنچه كه رویداد زندگی را تشكیل می دهد نه تنها تفاوت های فردی وجود دارد،بلكه تفاوت های بین فرهنگی نیز مؤثرند.این امر موجب می گردد كه اندازه گیری رویدادهای زندگی چالش انگیز شود.(سزابو و همكاران،1997).
بنا به مطالب بالا، مسئله این تحقیق این است که آیابین استرس رویدادهای زندگی وتیپ شخصیت دربیماران مبتلا به ام اس ارتباط وجوددارد؟
1-3 اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
با پیشرفت علم و مشخص شدن بسیاری از بیماریها، دیدگاههای نوینی در راستای درمان به وجود آمده است كه دارای مشخصات، ملاكها و معیارهای متفاوتی نسبت به دوران گذشته است. در جهان كنونی مشخص شده است که بسیاری از بیماریها از یكدیگر تأثیر می پذیرند.در عرصه جدید، افكار یا به تعبیر بهترمسائل روحی روانی به عنوان یك عامل تأثیرگذار شناخته شده و در برنامهریزیهای درمان منظور میگردند. در نتیجه تحولات وپیدایش بلوغ علمی بیشتر، شناخت روان ومهار مسائل تنش زایی که از ان نشات می گیرندنسبت به گذشته كاملاً تغییر یافته ومورد توجه می باشد. ارتباط میان بیماریهای جسمی و روحی همواره بخش عمده ای ازمطالعات جدید را به خود اختصاص داده ودر علم روانشناسی امروزه همواره روح وروان ومسائل مربوط به ان،بعنوان مهمترین بخش مورد توجه هستند.در این تحقیق سعی بر بررسی وتشریح عوامل موثر بربیماریهای جسمانی را داریم.تا بتوانیم با زیرکی بیشتری مسائل پیرامون خودرا مورد بحث قرار دهیم.
از نظر کاربردی این پژوهش می تواند راهکارهای کاهش استرس را به متخصصین آموزش دهد تا بتوانند به دور از هرگونه تنیدگی و استرس به درمان بیماران ام اس بپردازند همچنین به خود بیماران ام اس نیز در جهت کاهش استرس و بهبود عملکرد درمان کمک می کند .
از نظر بنیادی نیز به افزایش دانش روانشناسی وبهبود کل فرایند درمان درمان بیماران ام اس منجر شود.
فرم در حال بارگذاری ...