پژوهش
دنیای امروز مملو از تغییرات و دگرگونیهاست. تغییر در فناوری، تغییر در اطلاعات، تغییر در خواستههای مردم، تغییر در مصرف کنندگان و تغییر در بازارهای جهانی. اما از مهمترین تغییرات ایجاد شده در صحنه کسب و کار، تغییر در ارزشهای قابل عرضه به خریداران بوده است که به عنوان عامل اصلی موفقیت در سازمانهای فعلی شناخته میشود و سازمانهای پیشرو در هر صنعت موفقیت خود را مدیون توانایی در عرضه و ارائه ارزش بیشتر به خریداران در مقایسه با رقبایشان میدانند. وارن کیگان از صاحبنظران علم بازاریابی معتقد است که تنها در صورت تمرکز منابع بر فرصتها و ایجاد ارزش برای مشتریان است که میتوان به مزیت رقابتی پایدار دست یافت و پشتوانهای محکم برای ادامه حیات سازمان و کسب رهبری در آن عرصه رقابت را پیدا کرد(کمبس و میتکالفی، 2000، 209). قابلیتها نتیجه گروههایی از منابعاند که با یکدیگر کار میکنند. آنها منابع متفاوت را با هم پیوند میدهند و سازمان را برای ایجاد عملکرد مالی برتر توانا میسازند. براساس دیدگاه مبتنی بر منابع، قابلیتها به عنوان نوعی کارآیی که سازمانها بدان وسیله مجموعهای از منابع معین را به منظور دستیابی به اهداف خاص به کار میبرند، ملاحظه میشود. در ادبیات دیدگاه مبتنی بر منابع، قابلیتها به عنوان مهارتهای مدیریتی و دانش انباشته برای توسعه داراییها تعریف میشوند. قابلیتها در فرآیندها و روالهای عادی سازمانی جای میگیرند و تقلید از آنها بسیار مشکل است. بنابراین، آنها میتوانند برای سازمانها مزیت رقابتی پایدار را سبب شوند. محققان ادبیات قابلیت این مفهوم را به دستههای متفاوتی طبقه بندی کرده است(زهدی، 1391). قابلیتهای بازاریابی عبارت است از توانایی یک شرکت برای بکارگیری منابع در راههای مقرون به صرفه و رقابتی(جاکولا و همکاران، 2010، 1300-1310). قابلیت بازاریابی به عنوان فرآیندهای مکمل طراحی شده برای بکارگیری دانش جمعی، مهارتها و منابع شرکت با نیازهای وابسته بازار به کسب و کار تعریف میشود .این توانمندیهای کسب و کار به ارزش کالاها و خدمات میافزاید و از طریق استراتژی آمیخته بازاریابی تقاضای رقابتی را برآورده میسازد(ویراواردنا و اکاس، 2004، 419-428). بسیاری از مؤلفین پیشنهاد میکنند که قابلیت بازاریابی یک شرکت میتواند به طور قابل ملاحظهای محصول و خدمت رقابتی خود را تحت تأثیر قرار دهد(لی و هسیه، 2010).
از سوی دیگر مشارکت مدیریت اشاره به مدیریت ارشد دارد که قادر به ایجاد فرهنگ درست و ساختار سازمانی که میتواند منابع کافی فراهم و محرک انگیزشی برای ارائه یک پروژه ارائه دهد(اتوهانس و کو، 2001؛ لیو و حسن، 2009). آنها افرادی که قادر به ایجاد فرهنگ درست و نهادی که میتواند ساختار و منابع کافی و محرک انگیزشی برای یک پروژه ارائه بدهند(برون و آنتونی، 2011). مشارکت مدیریت در اصطلاح نوآوری به عنوان میزانی که مدیران ارشد در پروژههای نوآوری درگیر تعریف شده است، به عنوان اقدامی دوراندیشی که کارکنان را برای کشف فرصتهای نوآورانه، برای برنامهریزی، رهبری، کنترل و سازماندهی اجرای فعالیتهای نوآورانه و ارائه مشوقهای لازم و تغییر برای آینده کمک و پشتیبانی میکند(اندرسون، 2004؛ دی برنتانی و همکاران، 2010). چنین مشارکت مستلزم ارتباطات باز و مکرر و همکاری در امور مربوط به تصمیمگیری نوآوری میباشد. مشارکت گسترده مبادله بهتر اطلاعات، پیش بینی نقایص و حل مشکلات و معرفی روانتر از طرحهای ابتکاری را تسهیل میکند(استانلی، 2013، 710)
1-3) اهمیت موضوع پژوهش
در محیط متغیر امروز، برای حضور و رشد در بازار رقابتی باید نسبت به رقیب مزیت رقابتی داشت. محصولات برجسته، فناوری پیشرفته و مانند آن، اگر در خلق مزیت رقابتی مؤثر نباشند، هیچ اثری در موفقیت شركت نخواهند داشت و راهبرد رویكردی است كه به دنبال خلق مزیت رقابتی است(غفاریان، 1383). مزیت رقابتی، عامل یا تركیبی از عوامل است كه باعث میشود، در محیط رقابتی سازمان موفقتر از سایر سازمانها عمل كند. در تعریف دیگر، مزیت رقابتی شامل مجموعه عوامل یا توانمندیهایی دانسته شده است كه همواره شركت را به نشان دادن عملكردی بهتر از رقبا قادر میسازد .همچنین مزیت رقابتی، ارزشهای قابل ارائة شركت برای مشتریان است، به نحوی كه این ارزشها از هزینههای مشتری بالاتر است(پورتر،1986). مزیت رقابتی وضعیتی است که یک بنگاه را قادر میسازد با کارایی بالاتر و بکارگیری روشهای برتر، محصول با کیفیت بالاتر عرضه نماید و در رقابت با رقبا سود بیشتری را برای بنگاه فراهم آورد یک واحد اقتصادی زمانی دارای مزیت رقابتی است که بتواند دلایل خاص که ناشی از ویژگیهای آن واحد است (مانند وضعیت مکانی،پرسنلی….) به طور مداوم خدمات و تولیدات خود را نسبت به رقبایش با هزینه پایینتر و کیفیت بالاتر عرضه کند(حسینی و احتیاطی، 1385). نظریه مزیت رقابتی به شكل منظم و منسجم از آغاز دهه 1960 در دانشگاه هاروارد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و جهت تبیین مزیت رقابتی، روی اثر محیط بیرون بر استراتژی بنگاه تمركز گردید براساس این دیدگاه، بنگاهها در صنعت یكسان، دادههای یكسانی را دریافت میكنند و در نتیجه بایست استراتژیهای یكسانی را بپذیرند و در نهایت نتایج یكسانی را مشاهده كنند. در این وضعیت، امكان كسب مزیت رقابتی وجود ندارد و تفاوت عملكرد بنگاهها احتمالاً تنها در كوتاهمدت امكان پذیر میباشد(كالكاگنو، 1996).
در صورتی که وجود مزیت رقابتی برای یك كشور منوط به رقابتپذیری بنگاهها، شرکتها و سازمانهایش میباشد. با رقابتی شدن بازارهای
مالی به منظور موفقیت بیشتر و پیشرفت اهداف و فعالیت در كنار رقبا، هر موسسه خدماتی و خصوصا بانکها با توجه به چشمانداز مأموریت و اهداف و شرایط و امكانات داخلی و فرصتها و تهدیدهای موجود میبایست، یك برنامه بازاریابی جامع و كامل را تدوین و اجرا نمایند. با توجه به اینكه متغیرهای مورد بررسی پژوهش میتواند مفهومی اساسی در ایجاد مزیت رقابتی ایجاد کند، بانکها و موسسات مالی برای افزایش مزیت رقابتی و در جهت حفظ سهم بازار و سودآوری بیشتر طرحریزی میكنند.
- اهداف پژوهش
1-4-1) اهداف اصلی:
نقش مشارکت مدیریت و قابلیتهای بازاریابی بر مزیت رقابتی در بانک رفاه کارگران
1-4-2) اهداف فرعی:
- تعیین میزان تاثیر محصول متمایز بر نوآوری غیرتکنولوژی در بانک رفاه کارگران
- تعیین میزان تاثیر خدمت به مشتری بر نوآوری غیرتکنولوژی در بانک رفاه کارگران
- تعیین میزان تاثیر پیشبرد بر نوآوری غیرتکنولوژی در بانک رفاه کارگران
- تعیین میزان تاثیر تحقیقات بازاریابی بر نوآوری غیرتکنولوژی در بانک رفاه کارگران
- تعیین میزان تاثیر محصول متمایز بر نوآوری تکنولوژی در بانک رفاه کارگران
- تعیین میزان تاثیر خدمت به مشتری بر نوآوری تکنولوژی در بانک رفاه کارگران
- تعیین میزان تاثیر پیشبرد بر نوآوری تکنولوژی در بانک رفاه کارگران
- تعیین میزان تاثیر تحقیقات بازاریابی بر نوآوری تکنولوژی در بانک رفاه کارگران
- تعیین میزان تاثیر مشارکت مدیریت بر نوآوری تکنولوژی در بانک رفاه کارگران
- تعیین میزان تاثیر نوآوری تکنولوژی بر مزیت رقابتی در بانک رفاه کارگران
- تعیین میزان تاثیر نوآوری غیر تکنولوژی بر مزیت رقابتی در بانک رفاه کارگران.
1-4-3) هدف كاربردی
هدف کاربردی این پژوهش اینست که سیاستگذاران و مدیران ارشد بانک رفاه کارگران از نتایج این پژوهش در جهت اصلاح و بهبود نقاط ضعف و ارتقا نقاط قوت استفاده کنند.
Weerawardena, J., & O’Cass, A
Rechenthin, David
Lee J. S., & Hsieh C. J
– Coombs and Metcalfe
Jaakkola, M., Möller, K., Parvinen, P., Evanschitzky, H., & Mühlbacher, H
Weerawardena, J., & O’Cass, A
Lee J. S., & Hsieh C. J.
Atuahene-Gima and Ko
Luo and Hassan
Brown and Anthony
Andersen,
De Brentani et al
Stanley Kam Sing Wong
Porter
Calcagno
فرم در حال بارگذاری ...