براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت عمومیعبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی فرد که بین این سه جنبه تأثیر متقابل و پویا وجود دارد. بنابراین، سلامت روان به عنوان یکی از ملاکهای تعیینکننده سلامت عمومیافراد درنظرگرفته میشود؛ که مفهوم آن عبارت است از احساس خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکا به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خود شکوفایی تواناییهای بالقوه فکری، هیجانی و… (سازمان بهداشت جهانی، 2001). سلامت روانی به طور کلی برای اطلاق به کسی به کار میرود که در سطح بالایی از سازگاری و انطباق رفتاری و هیجانی قرار دارد، نه صرفاً کسی که بیمار روانی نیست(آرتور اس.ربر،۲۰۰۵).
علت این همه توجه به سلامت روان این است که سلامت جسمی، روانی و اجتماعی لازمه رشد و شکوفایی انسانها میباشد. بدین منظور ایجاد و حفظ سلامت فکر و اندیشه، توانایی مقابله با مشکلات روزمره زندگی، توانایی ایجاد روابط سالم و صمیمانه با همنوعان و داشتن زندگی هدفدار و پرثمر از اهمیت زیادی برخوردار است، بهخصوص در جامعه رو به رشد کنونی که جوانان بیش از گذشته در برابر شرایط و متغیرهای نامساعد و فشارآور زندگی قرار گرفتهاند (کوشان، واقعی،1382).
یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، سلامت روانی آن جامعه است. سلامت روانی نقش مهمیدر تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا میکند. هر کس در اصل به یکی از دو طریق با جهان ارتباط برقرار میکند.این دو طریق شامل برونگرایی و درون گرایی میباشد. هر چند که فرد از یکی از این جهات استفاده میبرد ولی جهت دیگر نیز برای او باقی میماند.در حالت درون گرایی جهت گیری اصلی فرد به درون خویش است وشخص زیر نظر عوامل درونی و ذهنی خویش است. در حالت بیرونی جهت گیری فرد به سمت بیرون است و بیشتر به جهان خارج گرایش دارد.این شخص از نظر اجتماعی درگیر و فعال است(پروین و جان،2002) شخصیت انسانهارا میتـوان بـا معیارهـای گـونـاگونی به دستههای مختلف تـقسیم بندی كرد. در اینـجا شخصیت انسانها نخست بـا نحوه ارتباطشان با دیگران به دو دسته درونگرا و برونگرا تـقسیم بندی شده است. هـر دوی ایـن دو نوع شخصیت كاملا طبیـعـی و نـرمـال میبـاشـد. برونگرایان به سوی جهان عینی متمایل بوده و درونـگرایان به سوی جهان ذهنی و غیر عینی.از دیدگاه یونگ (۱۹۱۳) پدیدههای برونگرایی و درونگرایی دو جنبه مهم از شخصیت انسانی را تشکیل میدهند. برونگرایی: هنگامیکه توجه به اشیا و امور خارج چنان شدید باشد که افعال ارادی و سایر اعمال اساسی آدمینتیجه ارزیابی ذهنی نباشد، بلکه معلول مناسبات امور و عوامل خارجی باشد، برونگرایی خوانده میشود(سیاسی،۱۳9۱). افراد درونگرا از لحاظ روانی دارای سرعت فعالیت مغزی بالاتر از حد طبیعی هستند و این امر سبب میشود که افراد درونگرا به قوای محرکه کمتر از حد طبیعی نیاز پیدا نمایند. افراد درونگرا دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را برای خودداری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان میدهند.این افراد اوقات خود را به مطالعه و بیشتر در تنهایی سپری نموده و کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستند(فورسمان، 2012).از سوی دیگر افراد برونگرا دارای سرعت فعالیت مغزی پایینتر از حد طبیعی هستند و از این رو این افراد برای اداره امور زندگی خویش به قوای محرکه بالاتر از حد طبیعی نیاز دارند. افراد برونگرا بیشتر دارای دیدگاه عینی و خارجی بوده و دارای فعالیت عملی عالیتری هستند (سیاسی،1391). ولی میزان تسلط آنها بر نفس خودشان نسبت به افراد درونگرا کمتر است. این افراد مایلند که بر محیط افراد خود تأثیر گذارده و به رقابت با دیگران پرداخته و در مجامع عمومیبیشتر ظاهر میشوند.
کمالگرایی یكی از ویژگیهای شخصیتی میباشد كه میتواند هم سازنده، مفید و مثبت باشد و هم نوروتیك و كژ كنش (بیطرف،1390). نیروی انگیزشی هر فرد به سوی رشد و خود شكوفایی است. همه افراد نیاز دارند كه تواناییهای بالقوه خود را تا بالاترین اندازه ممكن شكوفا كنند و به رشدی فراتر از رشد كنونی خود دست یابند. گرایش طبیعی افراد حركت از مسیر تحقق تواناییهای بالقوه خودش است، هرچند ممكن است در این راه با برخی موانع محیطی و اجتماعی رو به رو شوند. البته رسیدن به كمال و شكوفا ساختن استعدادها و تواناییهای نهفته و بالقوه فرد به خودی خود بسیار ارزشمند است و در این وادی كمالگرایی امری مثبت و پسندیده است ولی آنچه كه به آن اشاره شده است جنبه افراطی یا منفی كمالگرایی است (بیطرف،1390).
با توجه به توضیحات گفته شده در این پژوهش به دنبال یافتن جواب این سوال هستیم آیا بین ابعاد شخصیتی(درونگرایی و برون گرایی)و سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور رابطه وجود دارد؟
1-3- ضرورتهای انجام پژوهش
از گرایشهای طبیعی انسان، حرکت در مسیر تحقق توانائیهای بالقوه خویش و شکوفا ساختن آنها تا بالاترین حد ممکن میباشد. این امر به خودی خود ارزشمند بوده و کمالگرایی در این مفهوم امری مثبت و پسندیده است. کمال گرایی، از جمله متغیرهایی است که در چند دهه گذشته به عنوان یک سازه چند بعدی مورد مطالعه قرار گرفته است. گزینش اهداف غیر قابل دسترس و نامتناسب با قابلیتهای فردی موجب میشود که کمالگرایی وجه منفی پیدا کرده و آثار زیانباری را برای فرد در پی داشته باشد از این رو به نظر بسیاری کمالگرایی با انواع اختلالات نوروتیک و رفتارهای ناسازگار رابطه دارد(پارك،2004، استامف و پارکر،2000).در سالهای اخیر بسیاری از محققان، رویکردی چند بعدی را در مطالعه کمالگرایی هدف پژوهشهای خود قرار داده اند (فراست،1990). بنابراین، عوامل متعددی میتوانند شکل گیری کمالگرایی نقش داشته باشند. این عوامل شامل متغیرهای کلان مانند وضعیت اقتصادی – اجتماعی، سطح درآمد، تحصیلات،
مذهب، سن، و یا متغیرهای روان شناختی مانند: ابعاد شخصیت، سلامت روان و کمالگرایی میباشند. پژوهشهای متنوعی پیرامون ابعاد سلامت روان در کارکنان صورت گرفته از جمله میتوان به پژوهش مردانی حموله(1391) اشاره کرد که در پژوهش خود نشان داد که /81% کارکنان پرستاری از سلامت روان برخوردار بودند و 9/18% آنان در مواجهه با اختلالات روان از جمله 3/7% شکایات جسمانی، 8/5% افکار پارانوییدی و5% اضطراب بوده اند. صاحبی و همکاران (1385) نیز در پژوهشی نشان دادند جسمانی72/6، اضطراب67/6، عملکرد اجتماعی 48/6، افسردگی 28/3 و سلامت روانی2/23 بود؛ همچنین سلامت روانی به طور معنیداری با الگوی خواب غیر طبیعی، عدم فعالیت بدنی و عدم رضایت شغلی در ارتباط بود و مشخص شد که احتمال ابتلای کارکنان مؤنث بیشتر است. حاجلو و همکاران(1390) نشان داد، فرسودگی شغلی رابطه ی منفی ای با ابعاد انتظار پدر و مادر، معیارهای شخصی و سازماندهی داردنتایج تحلیل رگرسیون هم نشان داد كه تنها، بعد سازماندهی، توانایی پیش بینی متغیر فرسودگی شغلی را دارد بررسی متغیرهای جانبی چون سن نشان داد كه سن به عنوان متغیر پیش بینی كننده در ارتباط با متغیر ملاك کمالگرایی در دو گروه جوانتر معنی دار بوده است.در یک جمع بندی کلی میتوان نتیجه گرفت با تقویت ابعاد مثبت كمالگرایی چون سازماندهی و معیارهای شخصی می توان فرسودگی شغلی را كاهش داد. همچنین، افراد در اوایل تا اواسط سالهای كاریشان كمالگراتر هستند. از این رو شاید بهتر باشد كه كمالگرایی این گروه سنی جوانتر را به سمت درست و ابعاد مثبت آن هدایت كرد. هدف این پژوهش بررسی رابطه ابعاد شخصیتی(درونگرایی و برون گرایی)و سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان گروه صنعتی ایران رادیاتوراست.
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- هدف کلی
تعیین رابطه ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور
1-4-2- اهداف جزیی
تعیین رابطه ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور
تعیین رابطه سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور
تعیین نقش پیش بینی کننده گی کمالگرایی با توجه به ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی) و سلامت روان
1-5- فرضیههای پژوهش
فرضیه اصلی
بین ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور رابطه وجود دارد.
فرضیههای فرعی
بین ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی) با کمالگرایی درکارکنان ایران رادیاتور رابطه وجود دارد.
بین سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان ایران رادیاتور رابطه وجود دارد.
ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان میتواند واریانس کمالگرایی را پیش بینی کند.
1-6- متغیرهای پژوهش
متغیر پیش بین: ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان
متغیر ملاک: کمالگرایی
متغیر مزاحم:سبک فرزند پروری فرد- سبک تفکر- باورهای روانشناختی- باورهای مذهبی
شرایط کنترل متغیرهای مزاحم:
1)نمونهها به صورت تصادفی انتخاب شدند.
2)از کارکنان یک شرکت انتخاب شدند.
3)جنسیت فقط مرد گرفته شد.
فرم در حال بارگذاری ...