پژوهش
هرچند واژه فضای کسب و کار در دهههای اخیر به عنوان یکی از کلید واژههای مهم در مباحث اقتصاد کلان مطرح شده است، با تأملی در مباحث انجام شده پیرامون توسعه اقتصادی و پیش نیازهای یک اقتصاد شکوفا و رو به رشد خواهیم دید که این مفهوم همواره مورد توجه صاحب نظران و اندیشمندان بوده است. در سالهای اخیر این مفهوم با دقت و ظرافت بیشتری مورد توجه اقتصاددانان قرارگرفته است و صاحب نظران کوشیدهاند این مفهوم را با دقت و حساسیت بیشتری مورد توجه قرار دهند.
منظور از فضای کسب و کار، عوامل موثر بر عملکرد واحدهای اقتصادی مانندکیفیت دستگاههای حاکمیت، ثبات قوانین و مقررات، کیفیت زیرساخت ها و … است که تغییر دادن آنها فراتر از اختیارات و قدرت مدیران بنگاههای اقتصادی است. (میدری و قودجانی، 1387).
از آنجاییکه توسعه بخش خصوصی در یک اقتصاد بازار بر مجموعه پیچیدهای از قوانین، زیرساختهای گسترده فیزیکی و نهادی، محیط با ثبات اقتصاد کلان، توسعه بازارهای مالی، جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی توسعه صنایع کوچک و متوسط، مقررات بازار کار، سیستم های ارتقاء فناوری، آموزش و یادگیری مبتنی است تا در مسیر تغییر دایمی ابعاد توسعه، توانایی حرکت همگام با این تغییرات را داشته باشد و فراهم شدن این مجموعه به منظور پیادهسازی الگوی توسعه در یک اقتصاد به صورت خودکار اتفاق نمیافتد، لذا ایجاد زیرساخت های نهادی و زیربنایی برای توسعه و رفع موانع کسب و کار از الزامات اولیه اجرای این سیاست و در زمره وظایف ضروری دولت و نهادهای مدنی ازجمله اتاق بازرگانی و تولیت اصناف است. آنچه مسلم است اصلاح فضای کسب و کار و بهبود شاخصهای مزبور در عرصه جهانی نه تنها گامی مثبت و اساسی در جهت تقویت جنبه مشارکت بخش خصوصی در عرصه اقتصاد ، ارتقا سطح اشتغال و تولید در کشور محسوب میشود، بلکه بطور قطع سیگنالی مهم برای استقبال سرمایهگذاران خارجی برای ورود به کشور و ارتقا و تسهیل جریان ورود فناوری به کشور به شمار میرود. رشد و توسعه اقتصادی از مهمترین اهداف جوامع بشری است. لازمه دستیابی به این هدف ایجاد و گسترش فعالیت اقتصادی است و مهمترین پیش شرط فعالان اقتصادی جهت فعالیت، وجود ثبات، آرامش و به عبارت دیگر امنیت اقتصادی در کشور است به نحوی که سرمایه گذاران بتوانند با انجام محاسبات بلندمدت نتیجه تولید، توزیع و سرمایه گذاری خود را پیش بینی کنند. امنیت اقتصادی را می توان طبق برخی از تعاریف، آزادی از هر نوع ترس، شک و ابهام در کم توجهی یا بی توجهی به تعهدات و مطالبات و در عین حال حصول اطمینان از برخورداری از ثمره فعالیتهایی دانست که در زمینه تولید ثروت، توزیع و مصرف آن صورت میگیرد که خود موجب بالارفتن استانداردهای زندگی و رشد اقتصادی پایدار می شود. (شیرکوند، 1390)
تا به امروز، صاحبنظران و سیاستگذاران در کشورهای مختلف به منظور دستیابی به رفاه و حل مشکلات اقتصادی جامعه (توسعه اقتصادی) راهبردهای مختلفی را برگزیدهاند. بهبود محیط کسب و کار امروزه به عنوان یک راهبرد شناخته شده اقتصادی مد نظر قرار می گیرد. از دید برخی صاحب نظران، این راهبرد، مکمل و حتی پیش نیاز راهبرد خصوصیسازی است؛ برخی نیز بر این باورند رفع موانع بخش خصوصی یا همان بهبود محیط کسب و کار باید جایگزین خصوصی سازی شود. این راهبرد را جوزف استیگلیتز برنده نوبل اقتصاد،”رشد بخش خصوصی از پایین” و ژانوس کورنای، اقتصاددان مشهور دانشگاه هاروارد، “رشد طبیعی بخش خصوصی” نامیدند. (میدری و قودجانی،1387).
پارکها و مراکز رشد علم و فناوری از جمله زیر ساختهای ایجاد شده برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان محسوب میشوند. در حال حاضر این مراکز با حمایت مالی، معنوی و قانونی، ارایه تجهیزات و امکانات لازم، مشاوره و تامین فضای کاری وظیفه کمک به ایجاد و رشد شرکتهای دانشبنیان را بر عهده دارند. (مهدوی و همکاران،1387).
پارکها و مراکز رشد علم و فناوری از زیر ساختهای تکنولوژیکی توسعه کشورها محسوب میشود، فعالیت اثربخش این مراکز و حمایت از شرکتهای دانشبنیان به کاربردی شدن دستاوردهای حاصل از دانشگاه میانجامد و به ارتباط کارآمد دانشگاه و صنعت کمک میکند و منجر به کاهش مخاطره های ناشی از فقدان تجربه، امکانات و منابع میگردد. )بنارد و همکاران (2009پژوهشها نشان میدهد شرکتهای مستقر در پارکهای علمی از اثربخشی سازمانی بیشتری نسبت به شرکتهای غیر مستقر برخوردارند ).کولومبز و دلمستر، .(2002 حمایت مراکز رشد از دانش آموختگان دانشگاهی، کارآفرینان و متخصصانی که منابع لازم برای ورود به عرصه کار و صنعت در اختیار ندارند، زمینه رشد و توسعه کسب وکار را فراهم میسازد. کسب وکارهای کوچک ومتوسط که در دل این مراکز شکل میگیرد، مستعد، نوآور، منعطف و کارآفرین هستند و میتوانند محیط را به سرعت تغییر دهند. (ایزدیان،1390).
انجام هرگونه فعالیت اقتصادی نیاز به سرمایهگذاری دارد. فراهم نمودن شرایط لازم برای سرمایهگذاری داخلی اولین گام برای استفاده از
ظرفیتهای موجود و سرمایهگذاری خارجی خود راهی برای ورود فناوری جدید و دستاوردهای نوین به کشورهاست. برای جذب و گسترش سرمایهگذاری داخلی و خارجی کاهش ریسک سرمایهگذاری از طریق فراهم نمودن امنیت اقتصادی و اجتماعی ضرورت می یابد. در حقیقت سرمایهگذاران و کارآفرینان در محیطی امکان فعالیت دارند که امنیت حقوق مالکیت افراد تأمین شده باشد. ورود آسان شرکتها و فعالان اقتصادی به بازار و خروج آسان از آن، انعطاف در استفاده حداکثر از منابع، حقوق مالکیت شفاف و زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی مناسب به اعتماد و تشویق هر چه بیشتر سرمایه گذاران میانجامد. یکی از عوامل تأثیرگذار بر فعالیت اقتصادی هزینه انجام این فعالیت ها یا کسب و کارها است. هزینه های بالای کسب و کار موجب بالا رفتن بهای تمام شده محصولات و در نتیجه کاهش رقابت پذیری آنها به ویژه در مقایسه با کالاهای مشابه خارجی است. در بعد بین المللی، کالاهای صادراتی تنها در صورت پایین بودن هزینه های تولید می توانند با جایگزین های خارجی خود رقابت نمایند. بخشی از هزینه های کسب و کار مربوط به مراحل انجام خود کسب و کار یا عوامل خرد و بخشی دیگر مربوط به حوزه خارج از کنترل صاحبان کسب و کار یا عوامل کلان می شود که عمدتاً تحت تأثیر فعالیت و دخالت دولتها است. (شیرکوند، 1390)
بنابراین در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که آیا فضای کسب و کار شرکتهای دانشبنیان مستقر در پارک علم و فناوری شیخ بهایی شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان مناسب است؟ و آیا وضعیت موجود فضای کسب و کار در شرکتهای دانش بنیان مستقر در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان مناسبتر از فضای کسب و کار عمومی جامعه ایران که توسط بانک جهانی هر ساله منتشر میشود است یا خیر؟
در انتها پس از پاسخ به سوالات فوق شاخصها و معیارهای فضای کسب و کار از دید مدیران شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان و شرکتهای دانشبنیان مستقر در پارک شیخ بهایی رتبهبندی خواهد شد.
1-2 اهمیت و ضرورت پژوهش
دستیابی به رشد پایدار و الزامات موکد اسناد بالادستی از جمله سند چشمانداز بیست ساله و قانون برنامه پنجم توسعه کل کشور، ضرورت توجه به علم، فناوری و نوآوری را به عنوان عناصر اصلی توسعه مبتنی بر دانایی دو چندان ساخته است. در اقتصاد دانشمحور صرفا تولید دانش و فناوری به بسط و گسترش منافع اقتصادی و اجتماعی در عرصه عمل کمک نخواهد کرد و علم و فناوری زمانی موجب پویایی اقتصاد خواهد شد که از طریق فرآیند تجاریسازی به صنایع و بنگاههای تولیدی منتقل شود. در واقع نگاه زنجیرهای به علم، فناوری، صنعت و توسعه کشور که همواره مورد تاکید مقام رهبری بوده، بنیادیترین تفکر برای رشد و بالندگی کشور است. در این زنجیره مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری به عنوان زیرساختهای توسعه فناوری با تکیه بر توان شرکتها و موسسات دانشبنیان خصوصی جایگاه ویژهای دارند. مهمترین اهداف این مراکز تسهیل فرایند تجاریسازی فناوری، ایجاد و توسعه شرکتهای دانشبنیان به منظور کمک به توسعه منطقهای مبتنی بر دانش بوده و ایجاد و گسترش آنها میتواند نقش موثری در کاربردی کردن آموزش و تکمیل چرخه دانشداشته باشد.
بدون تردید مهمترین راهحل اقتصادی در شرایط کنونی کشور، اتکا و تقویت شرکتهای دانشبنیان است. با نگاهی به نقشه جامع علمی کشور میتوان ملاحظه کرد که در پایان سال تحقق چشمانداز 1404، پنجاه درصد تولید ناخالص داخلی کشور باید از محصولات مبتنی بر دانش محقق شود که این موضوع نیاز به برنامهریزی و تلاش مضاعف در این حوزه دارد.
نکته مهم این است که پارکهای علمی و فناوری از طریق حمایت از کسب وکار شرکتها در مجاورت دانشگاهها، در حقیقت به افزایش قدرت رقابت دانشگاهها و نقش آنها در جوابگویی به نیازهای جامعه کمک شایان توجهی مینمایند. یعنی دانشگاهها قادر خواهند بود از این طریق به عنوان عاملی فعال در توسعه اقتصادی عمل نموده و درآمد خود را از طریق قراردادهای تحقیقاتی افزایش دهند. بهطور خلاصه، پارکهای علمی و فناوری باید زیرساختها و خدمات لازم برای افزایش قدرت رقابت شرکتها و کاهش هزینهها و همچنین ایجاد همافزایی بین شرکتهای مستقر در پارک را ایجاد نمایند. (شهنازی و همکاران، 1387)
به دلیل اهمیت محیط کسب وکار، هر ساله گزارشهای متعدد بین المللی در زمینه رتبهبندی محیط کسب وکار کشورها منتشر میشود که اغلب این گزارشها بر اساس شاخصهای سنجش کسب وکار بانک جهانی صورت میگیرد.
این پژوهش به طور خاص به دنبال سنجش فضای کسب وکار در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان با استفاده از شاخصهای سنجش فضای کسب وکار بانک جهانی است. نتایج این تحقیق میتواند به شناسایی مشکلات شرکت های دانش بنیان در حیطه فضایی کسب و کار و کاهش هزینههای تولید و ریسک شروع کسب وکارهای جدید برای شرکتهای متقاضی استقرار در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان استفاده شود.
فرم در حال بارگذاری ...