توجه موضوعی است که همواره مورد علاقه محققان رفتار حرکتی و روانشناسان بوده است. تحقیقات اولیه و ظهور نظریه های مربوط به توجه از قرن 19 آغاز شد (کیتل، 1886؛ ولش، 1898) و امروزه نیز تمرکز زیادی به این موضوع معطوف می شود. مطالعات متعدد نشان داده است، یکی از عوامل مؤثر در یادگیری مهارتهای حرکتی “کانون توجه ” فرد است که در اثر دستورالعمل ها یا بازخوردها القاء می شود. به بیان دقیقتر، دستورالعمل هایی که القاءکننده “کانون توجه بیرونی ” هستند، و توجه فرد را به اثر حرکات بر محیط معطوف می سازند، سطح فراگیری را افزایش می دهند.
تا کنون “فرضیه عمل محدود شده ” توانسته است مزایای توجه بیرونی را به اثبات برساند، بر طبق این فرضیه، افرادی که به حرکاتشان مستقیمأ توجه دارند “توجه درونی ” در هنگام انجام یک مهارت حرکتی، حرکاتشان را در یک حالت نسبتأ خودآگاه کنترل می کنند که همین مسئله سیستم حرکتی آنان را محدود و فرایندهای کنترل خودکارشان را مختل می کند، برعکس ثابت شده است که تمرکز روی توجه بیرونی، استفاده از فرایندهای کنترل خودکار را بهبود می بخشد. به عبارت دیگر هر چه توجه فرد به خارج از بدن و اثر حرکت، بیشتر معطوف گردد، اجرای بهتری مورد انتظار است (وولف و جیان سو، 1998؛ وولف و شیآ، 2007؛ رادفر، 1386؛ شهریاری، 1386؛ لطفی، 1387). بطور کلی از این نتایج استنباط می شود که توجه بیرونی موجب کاهش نیازهای توجه ای می شود ولی توجه درونی فرایندهای پردازش اطلاعات بیشتری را درگیر می نماید (وولف و مک نوین، 2002؛ مقدم، 1385). محققین پیشنهاد کردند که اصول یادگیری حرکتی می تواند به درمانگر در ساختار توانبخشی در ترتیب و تسهیل یادگیری حرکتی بیماران کمک کند (وولف و شیآ، 2007؛ جاروس و راتزون، 2005). اختلاف در کانون توجه میان کودکان و بزرگسالان شامل پردازش اطلاعات و سیستم حساس (بصری و جنبشی) در تفاوت بین دو گروه سنی است. بزرگسالان تمایل به توجه خود به خود بوسیله اطلاعات دیداری دارند در حالی که کودکان بیشتر در پردازش اطلاعات بی تجربه هستند و اغلب اشارات بی ربط را برای موضوع بصری جمع آوری می کنند. بنابراین راهنمایی توجه کودکان به راهنمایی بصری (کانون بیرونی) عملکردشان را کاهش می دهد (میشل و همکاران، 2008). در ضمن یکپارچگی بین حسی تقریبأ برای بیشتر اجراهای ماهرانه مهارتها ضروری است. بالاترین سطح یکپارچگی بین حسی شامل انتقال مفاهیم در میان اندامهای حسی مختلف است که بزرگسالان بالاترین سطوح یکپارچگی را دارا هستند و کودکان در سطح پائین تری از سطوح یکپارچگی قرار دارند. یکپارچگی بین حسی در زمینه دو حس بینایی و حس حرکتی با افزایش سن کودکان پیشرفت می کند (شبانی، محمد 1382).
در تحقیقات نشان داده شده است که پردازش خودکار (غیرهوشیارانه) در افراد مسن تر به خوبی انجام می شود، در صورتی که پردازش کنترل شده (هوشیارانه) در آنها افول پیدا کرده است (اشمیت، ترجمه نمازی زاده، 1384).
در تحقیقات متعددی که بر روی کانون توجه و افراد بزرگسال انجام شده، نتایج بدست آمده بیان کننده این است که افراد بزرگسال استفاده بیشتری را از کانون توجه بیرونی در انجام مهارتهایشان می برند (وولف و مک نوین،2002؛ وولف و شیآ، 2007؛ وولف، 1999؛ وولف و جیان سو، 2007؛ طهماسبی، 1383؛ رادفر، 1386). البته در بزرگسالان مبتدی و ماهر مشاهده شده است که بزرگسالان ماهر از کانون توجه بیرونی و افراد مبتدی از کانون توجه درونی بیشتر سود می برند. در تحقیقات، مقایسه بین بزرگسالان و کودکان این گونه مشاهده شده است که بزرگسالان از کانون توجه بیرونی و کودکان از کانون توجه درونی بهره می برند (میشل و همکاران، 2008). در حالی که در تحقیقی که بر روی کودکان 8 ساله انجام داد نشان از برتری گروه کانون توجه بیرونی در مقایسه با گروه کانون توجه درونی در یادگیری حفظ تعادل پویا داشت (بادامی، رخساره 1383).
با توجه به مرور ادبیات پیشینه در خصوص کانون توجه مشاهده گردید که اکثر تحقیقات بر روی بزرگسالان انجام شده است و متأسفانه در زمینه کانون توجه کودکان تحقیقات اندکی انجام گردیده و نتایج ضد و نقیضی بدست آمده است و به طور مسلم مشخص نشده است که کودکان از چه کانون توجهی بیشتر استفاده می کنند (میشل و همکاران، 2008). همچنین در اکثر تحقیقات نمونه ها بزرگسالان (35-20) ساله بوده اند، و تحقیقی بر روی افراد سالمند انجام نگرفته است، از اینرو با توجه به اهمیت یادگیری حرکتی، حرکت درمانی و فیزیوتراپی در همه سنین و همچنین طبق نظریات گالاهو، که افراد در طول عمر از ( کودکی تا سالمندی ) از لحاظ رشدی و حرکتی دستخوش تغییرات بسیاری می گردند. این سؤال مطرح می شود که آیا در طول عمر در کانون توجه افراد نیز تغییری صورت می گیرد، و آیا کانون توجه در سنین مختلف به سمت خاصی رشد می کند و شباهتی میان کودکان و سالمندان وجود دارد؟ لذا به دلیل اهمیت بسیاری که کانون توجه در یادگیری مهارت ها دارد، مسئله ای که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد بررسی روند تغییرات کانون توجه بر روی سنین (کودکی، نوجوانی، بزرگسالی، میانسالی و سالمندی) می باشد.
ضرورت و اهمیت
توجه موضوعی است که همواره مورد علاقه محققان رفتار حرکتی و روانشناسان بوده است. تحقیقات اولیه و ظهور نظریه های مربوط به توجه از قرن 19 آغاز شد (کیتل، 1886؛ ولش، 1898) و امروزه نیز تمرکز زیادی به این موضوع معطوف می شود. از طرفی، علوم ورزشی به دنبال گسترش وسیع خود در زمینه های مختلف توانسته است، راهکارهای تازه ای برای پیشرفت عملکرد ورزشی ورزشکاران مطرح نماید، که موجب دستیابی آسانتر و سریعتر به موفقیتها می گردند. بنابراین هر مطالعه ای که در پی کشف روابط و عوامل زیر بنایی تشکیل دهنده عملکرد ورزشی باشد در آینده کمکی به پیشرفتهای بارز مهارتی می باشد و زیر بنای تحقیقات کاربردی را تشکیل می دهند. تحقیقات حیطه یادگیری و کنترل حرکتی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. کاربردهای بالقوه اصول حاکم بر رفتار حرکتی انسان تقریبأ در تمام جنبه های زندگی او وجود دارند بطوریکه علم و دانش به دست آمده را می توان در وضعیتها و رشته های مختلف مانند ورزش، تربیت بدنی، پزشکی، فیزیوتراپی، توانبخشی، درمانگری و… را به کار برد (اشمیت و لی، 1999).
دستورالعمل ها، بخش مرکزی در یادگیری مهارتهای حرکتی می باشد. هنگام یادگیری یک مهارت حرکتی، یادگیرنده معمولأ دستورالعمل هایی را دریافت می کنند که در رابطه با تکنیکهای صحیح می باشد (وولف 1999). از طرف دیگر، اجرای مطلوب مهارتهای ورزشی زمانی میسر می گردد که ورزشکار در حوزه انرژی مطلوب قرار داشته باشد و توجه او کاملأ بطرف فرایند اجرای مهارت معطوف گردد. زمانیکه قصد یادگیری یک مهارت حرکتی جدید را داریم، شرکت کنندگان بالغ سود بیشتری از کانون توجه بیرونی می برند. اما به نظر می رسد یادگیرنده ها در گروه های سنی مختلف از استراتژیهای متفاوتی در یادگیری استفاده می کنند (میشل و همکاران، 2008). بطوری که در نتایج تحقیقاتی که آزمودنی های آنها، بزرگسالان بودند به ما نشان دادند، کانون توجه بیرونی برتر بوده است اما نتایج در بین بچه ها ناواضح و تنها در مرحله انتقال یک مزیت استفاده از کانون توجه درونی پیدا شده بود (میشل و همکاران، 2008) و تحقیقات بیشتری نیاز است، تأثیر کانون توجه در سنین مختلف و در مهارتهای متفاوت بررسی گردد. از طرفی اکثر تحقیقاتی که تا کنون در داخل کشور انجام گرفته به صورت آزمایشگاهی بوده است بادامی (1383)، شفیع نیا و همکاران (1385)، مقدم (1385)، بهار لوئی (1385). بنابراین استفاده از تحقیقات میدانی به منظور تعمیم نتایج به شرایط واقعی ضروری به نظر رسید. همچنین در تحقیقات گذشته گروه ها به صورت مستقل انتخاب می شدند که تحت چنین شرایطی تفاوت های فردی نتایج تحقیق را تحت تأثیر قرار می داد. بنابراین در این تحقیق جهت حذف اثر
تفاوت های فردی از یک گروه با اندازه های تکراری استفاده شد، و در نهایت تناقض بین یافته های تحقیقات گذشته در مورد برتری نوع دستورالعمل های کانون توجه نیز لزوم بررسی بیشتر در این زمینه را موجب خواهد شد.
بنابراین نتایج این تحقیق نشان خواهد داد کانون توجهی را که برتر است برای آموزش مهارتهای حرکتی جدید، و در کلینیک های توانبخشی می توان برای افراد در سنین متفاوت به کاربرد و همچنین از لحاظ اقتصادی به زمان کمتری در آموزش مهارتها نیاز خواهیم داشت و افراد در مدت زمان کمتر به نتیجه بهتری خواهند رسید. بنابراین نیاز به این تحقیق در رده های سنی مختلف (کودکی، نوجوانی، بزرگسالی، میانسالی و سالمندی) و کانون توجه مشاهده شد، و اینکه چه کانونی تأثیر بیشتری در یادگیری مهارتهایشان و بحثهای درمانی دارند. بنابراین از یک سو اهمیت کانون توجه و سن و از سوی دیگر کمبود مطالعات انجام شده در این مورد، محقق را برآن داشت تا به بررسی اثرات کانون توجه درونی و بیرونی و سن بر اکتساب حرکتی، یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت بپردازد.
اهداف تحقیق:
الف) هدف کلی:
هدف کلی این پژوهش، بررسی تأثیر کانون توجه و سن بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت می باشد.
ب) اهداف اختصاصی:
1-تعیین اثر کانون توجه درونی و بیرونی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت در کودکان (10-8) ساله.
2-تعیین اثر کانون توجه درونی و بیرونی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت در نوجوانان (18-16) ساله.
3-تعیین اثر کانون توجه درونی و بیرونی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت در بزرگسالان (27-25) ساله.
4-تعیین اثر کانون توجه درونی و بیرونی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت در میانسالان (42-40 ) ساله.
5-تعیین اثر کانون توجه درونی و بیرونی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت در سالمندان (62-60) ساله.
فرضیه های تحقیق:
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر اکتساب مهارت پرتاب دارت در کودکان (10-8) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر یادداری مهارت پرتاب دارت در کودکان (10-8) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر انتقال مهارت پرتاب دارت در کودکان (10-8) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر اکتساب مهارت پرتاب دارت در نوجوانان (18-16) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر یادداری مهارت پرتاب دارت در نوجوانان (18-16) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر انتقال مهارت پرتاب دارت در نوجوانان (18-16) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر اکتساب مهارت پرتاب دارت در بزرگسالان (27-25) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر یادداری مهارت پرتاب دارت در بزرگسالان (27-25) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر انتقال مهارت پرتاب دارت در بزرگسالان (27-25) ساله تأثیر دارد.
10- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر اکتساب مهارت پرتاب دارت در میانسالان (42-40) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر یادداری مهارت پرتاب دارت در میانسالان (42-40) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر انتقال مهارت پرتاب دارت در میانسالان (42-40) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر اکتساب مهارت پرتاب دارت در سالمندان (62-60) ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر یادداری مهارت پرتاب دارت در سالمندان (62-60)ساله تأثیر دارد.
- نوع دستورالعمل کانون توجه (بیرونی و درونی) بر انتقال مهارت پرتاب دارت در سالمندان (62-60) ساله تأثیر دارد.
فرم در حال بارگذاری ...