وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر محیط یادگیری تلفیقی

 
تاریخ: 27-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

سلامت یکی از نعمات الهی است که خداوند به انسان ارزانی داشته و بدیهی است که انسان برای حفظ آن باید تلاش کند، سلامت به عنوان یک ارزش فردی و اجتماعی، بر طبق اساسنامه سازمان جهانی بهداشت و از دیدگاه همه ملت‌ها و نزد همه مکاتب، یکی از مهم‌ترین و ابتدایی ترین حقوق و نیازهای بشری تلقی شده است و دست یافتن به بالاترین سطح آن از اهداف اجتماعی و ملی تمام دولت ها به حساب می‌آید. هر کشوری برای دستیابی به اهداف بهداشتی مورد انتظار خود اقداماتی را در سطح ملی پیش بینی می‌کند و با ترسیم چشم اندازهای آینده، بررسی و شناسایی نیازهای بهداشتی خود، تعیین چالش های این حوزه، تدوین راهبردها و رویکردهای کلان و روش‌های اجرایی به طراحی برنامه‌های عمل اقدام می‌کند (اسکندری و رفیعی فر، 1384، ص 4).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

اما به رغم بهبود در بهداشت جهانی در طول قرن بیستم، نابرابری‌های سلامت در حال افزایش است. شواهد نشان می‌دهد که کاهش نابرابری سلامتی نیازمند فعالیت در عرصه‌های تعیین کننده‌ی سلامت جوامع شامل: درآمد، آموزش، اشتغال، قدرت سیاسی و دیگر فاکتورهای مرتبط است (ماگفورد، 2010). در بین فاکتورهای مطرح شده، بحث آموزش، همواره نکته‌ای کلیدی به حساب آمده است.

 

 

مدارس به عنوان پایگاه‌های اصلی آموزش، از جمله‌ی ضروریات در روند دستیابی به سواد سلامت، و نهادی اساسی در ایجاد ثروت و سلامت در هر کشورند. از آموزش نیز به عنوان عاملی کلیدی در کاهش فاصله‌ی بین فقیر و غنی، یاد گردیده است و می‌توان گفت ارتباطی قوی بین فقر و ضعف سلامت وجود دارد (بانک جهانی، 1996). رابطه‌ی بین فقر و ضعف سلامت، یک رابطه ساده نیست. این رابطه، یک رابطه‌ی چند وجهی و دو طرفه است. ضعف سلامت می‌تواند یک کاتالیزور برای حرکت مارپیچی فقر و فقر نیز به نوبه‌ی خود می‌تواند به ایجاد و تداوم ضعف سلامت منجر شود (گرانت، 2005، ص 4).

 

 

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:

 

 

تبیین و درک فرآیند یادگیری همواره یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های انسان بوده است و هنوز هم بسیاری از رموز آن پوشیده مانده است (پلیهال و بورن، 1997). از جمله‌ی موضوعات چالش انگیز در زمینه‌ی یادگیری در مدارس، بحث سلامت و سواد سلامت دانش آموزان است که از پایه اول ابتدایی تا عالی‌ترین مراحل دانشگاهی همواره مورد توجه قرار دارد. بر این اساس برنامه‌ریزی پیرامون مسائل بهداشتی و سلامت دانش آموزان به منظور ارتقاء آگاهی و توسعه فرهنگ بهداشتی این گروه، از اهمیت و اولویت خاصی برخوردار است.

 

 

سواد سلامت از جمله‌ی موضوعاتی است که در صورت محدود بودن، با رفتارهای بهداشتی ضعیف، خودمدیریتی ناکارآمد در بیماری‌های مزمن، افزایش بستری شدن در بیمارستان‌ها و افزایش هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی در ارتباط است (دی والت و مک نیل، 2013، ص 3). در حالی که، بهداشت و سلامتی از حقوق انسانی کودکان هر جامعه محسوب می‌گردد و صاحب‌نظران، مسائل بهداشتی دانش آموزان را بعد از گروه مادر و کودک، در اولویت برنامه‌های بهداشتی قرار داده‌اند، زیرا این گروه از آسیب پذیرترین قشرهای جامعه در مقابل تهاجم انواع عوامل اجتماعی، روانی، و جسمانی می‌باشند و بیش‌ترین آسیب به آنان وارد می‌شود، حال آن که خود در ایجاد آن نقشی ندارند. بخش اعظم این آسیب ها ناشی از عدم وجود دانش، بینش و رفتارهای بهداشتی در افراد است در حالی که بشر دانش و تکنولوژی ممانعت از آن‌ها را در اختیار دارد (اسکندری و رفیعی فر، 1384، ص 7). بیش‌ترین آسیب‌های وارده از ناحیه آموزش‌های نامناسب در ارائه‌ی مفاهیم و موضوعات مرتبط با بهداشت است که در مدارس ارائه می‌شود. با وجودی که تجربه و تحقیق نشان داده است که کودکان و بزرگسالان زمانی که فعالانه در جریان یادگیری قرار می‌گیرند، بهتر و مؤثرتر یاد می‌گیرند (کریم زاده شیرازی و حیدرنیا، 1379، ص 28)،

پروژه دانشگاهی

 اما هنوز هم در بسیاری از روش‌های آموزش معمول مدارس، از شیوه‌های غیرفعال و نامناسب آموزشی استفاده می‌شود.

 

 

بر این اساس ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر را از جوانب زیر می‌توان تبیین نمود. در جنبه‌ی اول ضعف آموزش‌های مرسوم و موجود در مدارس برای انتقال مفاهیم بهداشتی به دانش آموزان است. ضعف عمده‌ی بسیاری از آموزش‌های موجود، در عدم تلفیق این آموزش‌ها با زندگی واقعی کودکان است. موضوعی که به کارگیری آموخته‌های فراگیران را در زندگی شخصی بسیار محدود می‌نماید. در دیدگاه دوم اهمیت توجه به سواد سلامت دانش آموزان و مباحث مرتبط با سلامت است که به عنوان یکی از شاخص‌های توسعه یافتگی در سطوح بالا مورد توجه قرار دارد. و دیگر اینکه بر اساس تئوری راجکی (1982) که «تجربه ی مستقیم را در برابر تجارب غیر مستقیم» مطرح نمود، استفاده از محیط‌های تجربی می‌تواند رفتار افراد را به شکلی عمیق تر تحت تأثیر قرار دهد و همبستگی قوی تری بین نگرش و رفتار افراد ایجاد نماید (به نقل از کولماس و آگیمان، 2002، ص 242). لذا استفاده از محیط‌های یادگیری تعاملی تجربی به دو دلیل اهمیت استفاده از روش‌های نوین و فعال آموزشی و همچنین لزوم بهره‌گیری از فعالیت تجربه محور فراگیران، از جمله‌ی مباحثی است که در حوزه‌ی پژوهش‌های آموزشی، نیازمند و مطالعه و تحقیق بیشتر است.

 

 

(1-4) اهداف پژوهش:

 

 

(1-4-1) هدف کلی:

 

 

تعیین تأثیر محیط‌های یادگیری تلفیقی (تعاملی تجربی) بر سواد سلامت دانش آموزان

 

 

بر اساس تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی (1996) از مؤلفه‌های سواد سلامت، این مؤلفه‌ها در سه دسته‌ی کلی شامل (سواد بهداشتی، سواد درمانی، و سواد پیشگیرانه) تقسیم بندی می‌شوند. بر این اساس اهداف جزیی این پژوهش در سه مورد نوشته می‌شوند.

 

 

(1-4-2) اهداف فرعی پژوهش:

 

 

 

    • تعیین تأثیر محیط‌های یادگیری تلفیقی (تعاملی تجربی) بر سواد بهداشتی دانش آموزان مورد مطالعه

 

 

    • تعیین تأثیر محیط‌های یادگیری تلفیقی (تعاملی تجربی) بر سواد درمانی دانش آموزان مورد مطالعه

 

 

    • تعیین تأثیر محیط‌های یادگیری تلفیقی (تعاملی تجربی) بر سواد پیشگیرانه دانش آموزان مورد مطالعه

 

 

 

 

 

Tang·hanakanvnd

 

 

Bohlman

 

 

European citizens’ digital health literacy

 

 

Magford

 

 

Grant

 

 

Plihal & Born

 

 

DeWalt & McNeill

 

 

Rajecki

 

 

Kollmuss & Agyeman


فرم در حال بارگذاری ...

« نرم افزارهای تشخیص صدا بر یادگیری زبان انگلیسیآموزش‌های مهارت زندگی بر کاهش گرایش به مواد مخدر »
 
مداحی های محرم