امنیت یکی از مقولههای مهّم هر کشور جهت اجرای قوانین و پدید آوردن نظم و آرامش است؛ به طوری که برای هر دولت- ملّتی از قداست خاصی برخوردار است. چرا که دستیابی به سایر اهداف ملّی و بینالمللی همانند توسعه (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) قدرت، اقتدار، ثبات، مشروعیت و … به نوعی وابسته و در گرو حصول امنیت ملّی است؛ و در نقطه مقابل هر نوع اقدام و حرکتی که سبب مخدوش شدن این اهداف گردد به عنوان مخل امنیت تلقی شده و سبب فاصله گرفتن مردم از حکومت، عدم تمکین نسبت به قانون، عدم مشارکت، و ناامنی در کشور خواهد شد.
امروزه جرایم فراملّی و سازمانیافته مانند، قاچاق انسان و مواد مخدر، پولشویی، تروریسم و… از جمله تهدیداتی است که بیم دولتها را برانگیخته و برای پیشگیری و مقابله با اینگونه جرایم به تصویب قوانین و مقرّرات سختگیرانه و امنیت محور متوسل شدهاند، که اتخاذ این سیاستها در مقام تحدید حقوق بشر و آزادیهای فردی برآمده است. در واقع امنیتیشدن زمانی ظهور مییابد که: الف) سابقه تهدید یا تجاوز علیه امنیت وجود داشته باشد. ب) تهدید یا تجاوز استمرار داشته باشد. ج) دولت برای مقابله با تهدید یا تجاوز اقدامهایی فراتر از گذشته اتخاذ کند، هر چند اقدام جدید وضع قانون باشد. د) اقدامهای دولت در مقام تحدید حقوق و آزادیهای اشخاص و پیشبینی تدابیر نظارتی و سختگیرانه باشد. البته موارد فوق کاملاً مرتبط با شرایط زمانی و مکانی شکل خواهد گرفت؛ همچنین این موضوع میتواند از دولتی به دولتی دیگر کاملاً متفاوت باشد. امنیتیشدن را میتوان از روزنههای قانون و مقرّرات الزامآور استخراج کرد، وگرنه عملکرد سختگیرانه مأموران دولت و ایجاد فضای تحقیق و کنترل را نمیتوان امنیتیشدن دانست. همچنین امنیتیشدن صرفاً با تصویب قوانین یا اتخاذ سایر تدابیر در سطح ملّی نمود نمییابد، بلکه در سطح بینالمللی نیز ممکن است کنوانسیونها حاوی مقرّرات سختگیرانه باشد که زمینه امنیتیشدن را نه تنها در جوامع، بلکه در سطح جهانی نیز فراهم آورد. این مقررّات بینالمللی آنچنان سختگیرانه میباشند که کنوانسیونهایی، جرمانگاریهای متعددی نسبت به رفتارهایی که هنوز در دنیا ارتکاب نیافتهاند، اعمال کردهاند. این کنوانسیونها اگرچه در سطح بینالمللی و جهانی مطرح شدهاند، اما مسیر را به سمت قوانین و مقرّرات داخلی نیز سوق دادهاند. دولت در راستای امنیتیشدن قوانین کیفری، قانونگذاری گسترده و ابهامآمیز را در دستور کار خود قرار میدهد که بعضی از جرایم را در حالی جرمانگاری میکند، که موضوع و مصادیق آن را مبهم و تفسیربردار تلقی مینماید که به دنبال آن اقدامهای پلیس و دستگاه قضایی نیز گسترش مییابد، از طرفی دیگر در زمینه نحوه تنظیم قواعد دادرسی، دولتها جهت برخورد با متهمان، شدیدترین تضمینات دادرسی را اتخاذ میکنند که حقوق متهم به حداقل خود میرسد، مثلاً محدودیت در حق به کارگیری وکیل، محدودیت حق آزادی از طریق بازدشت های طولانی مدت، شکنجه متهم و دادرسی غیرعلنی، که زمینه تهدید حقوق و آزادیهای اشخاص را چه قبل از مجرم شدن و چه بعد از آن، فراهم میآورد. بدینترتیب، دولت در راستای تضمین امنیت ملّی و تمامیت ارضی از یک طرف و تضمین آزادیها و حقوق افراد جامعه از طرف دیگر، دچار شکست در سیاستهای خود میشود.
- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش:
اگرچه دولتها جهت رعایت آزادیهای افراد جامعه استراتژی عقبنشینی و عدم مداخله را در پیش گرفتهاند و در نوع و شیوهی جرمانگاری و نحوه تنظیم قواعد دادرسی حتّیالامکان سعی کردهاند به نفع مجرم باشد، اما در جرایم فراملّی و سازمانیافته، در دههای اخیر، تحوّلات اساسی در حقوقکیفری رخ داده است که دولتها در حوزه اعمال ضرربار امنیتی به خاطر ایجاد ثبات در نظم عمومی و حاکمیت سیاسی به جرمانگاری حداکثری و توسعهطلبانه و تحدید تضمینات دادرسی نسبت به تهدیدکنندگان امنیت کشور روی آوردهاند. حال آنکه با پیشرفت روزافزون علم و تکنولوژی ارتکاب جرایمی که دولتها را به امنیتیشدن واداشته نیز چهره جدیدی به خود گرفته که جهت دستیابی به اهداف خود از فضای مجازی و اینترنت بهره میگیرند. از اینرو، ضروری است با شناخت بهتر مفهوم و ماهیت و دلایل امنیتیشدن حقوقکیفری، تبعات و آثار منفی ناشی از آن مورد بررسی قرار گیرد.
- اهداف مشخص پژوهش:
- بررسی دلایل ظهور امنیتیشدن حقوقکیفری.
- تبین نقش مقتضیات زمان و مکان در امنیتیشدن حقوقکیفری.
- بررسی نقش منافع بینالمللی و جهانی بر امنیتیشدن حقوقکیفری.
- بررسی و مطالعه جرایمی که در امنیتیشدن حقوقکیفری نقش دارند.
- بررسی تاثیر امنیتیشدن بر روند و جریان دادرسی جرایم.
- بررسی آثار و تبعات امنیتیشدن بر حقوق و آزادیهای افراد جامعه.
- سوالات پژوهش:
1-حقوقکیفری با چه اوصاف و ویژگیهایی جنبه امنیتی پیدا میکند؟
2-امنیتی شدن حقوقکیفری، چه آثار و تبعاتی بر حقوق و آزادیهای فرد میگذارد؟
3-آیا امنیتیشدن حقوقکیفری، چه تأثیری بر آییندادرسی و حقوق متهمان میگذارد؟
- فرضیه های پژوهش:
1-حقوقکیفری زمانی جنبه امنیتی پیدا میکند که دولتها در مقام پاسخ به پدیده مجرمانه و پیشگیری از آن، از هرگونه ابزار و ساز وکاری استفاده نمایند.
2-امنیتیشدن حقوق کیفری باعث میشود که موقعیت جامعه جنبه پلیسی و نظارتی به خود بگیرد، لذا حقوق و آزادی افراد جامعه مورد تهدید قرار میگیرد.
3-آییندادرسی افتراقی و تحدید تضمینات حقوق متهمین، از نتایج امنیتیشدن حقوقکیفری بر آیین دادرسی میباشد.
- روش پژوهش:
روش تحقیق براساس مطالعه توصیفی و تحلیلی بوده که با تکیه بر قوانین و مقررّات موجود و سابق، انجام شده است.
مبانی نظری پژوهش موجود از طریق جمعآوری اطلاعات کتابخانهای در بررسی کتب، مقالات و پایاننامههای موجود در مراکز پژوهشی مرتبط با موضوع و استخراج فیشهای مربوط به آن صورت گرفته است، لذا روش مورد استفاده در این تحقیق، روش تحلیلی توصیفی میباشد.
فرم در حال بارگذاری ...