قانون آئین دادرسی کیفری جدید در 570 ماده و 230 تبصره مصوب جلسه مورخ 4/12/1392 کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی طبق اصل هشتاد و پنجم قانون اساسی که با عنوان لایحه به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردیده بود، پس از موافقت مجلس با اجرای آزمایشی آن به مدت سه سال در جلسه علنی مورخ 19/11/1390 و تائید شورای نگهبانی مورخ 26/12/1392، در تاریخ 3/2/1393 طی شماره 20135 در روزنامه رسمی کشور منتشر شده است. اجراء در معنای قانونی و قضایی عبارت است از إعمال قدرت عمومی، برای تحمیل مفاد حكم مراجع قضایی، به محكوم علیه و یا اجبار شخص، به انجام تعهدات و الزاماتی كه با تمایل و یا به امر قانون عهدهدار گردیده است. اجرای احكام، آخرین مرحلۀ دادرسیهای كیفری است. میتوانیم بگوئیم كه دادرسیهای كیفری فقط برای تحقق بخشیدن به این مرحله صورت میگیرد. مراحل مختلف دادرسی كیفری – كشف، تحقیق، تعقیب و دادرسی- بدون اینكه توأم با اجرای حكم باشد آن قدرت و توان را ندارد كه اهداف مجازات و یا اقدامات تأمینی و تربیتی را برآورد.
3-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
اجرای حكم، مرحله بهره برداری از دادرسی كیفری بوده و عدم اجرای آن درست نقطه مخالف آن است. زیرا نتایج و ثمرات دادرسیهای كیفری را از بین میبرد. قابل ذكر است كه اجرای احکام كیفری از قوانین شكلی بوده و در آنها به بررسی فلسفه و طبقه بندی و سیر تاریخی مجازات پرداخته نمیشود زیرا این امور مربوط به علم كیفر شناسی است كه قلمرو وسیعتری دارد.
احكام لازم الاجراء
1) احكام قطعی:
حكم كیفری وقتی به موقع اجراء گذاشته میشود كه قطعی باشد. بنابراین طبق مواد 490 به بعد از قانون آئین دادرسی كیفری، احكام لازم الاجراء عبارتند از:
الف) حكم قطعی؛
ب) حكم دادگاه در مهلت مقرر قانونی نسبت به آن اعتراض یا درخواست تجدید نظر نشده باشد و یا اعتراض یا درخواست تجدید نظر
نسبت به آن رد شده باشد؛
ج) حكمی كه مورد تأیید مرجع تجدید نظر قرار گرفته باشد؛
د) حكمی كه دادگاه تجدید نظر پس از نقض رأی، صادر مینماید.
2) اجازه قانون:
1- احكام تبرئه: شرط قطعیت برای اجرای حکم كیفری، اختصاص به آرای محكومیت دارد. احكام تبرئه بلافاصله بعد از صدور باید به موقع، اجرا شود. (طبق ماده 263 ق.آ.د.ک. مصوب 1392).
2- قرارهای منع و موقوفی تعقیب: هرچند در خصوص اجرای فوری این نوع قرارها نص صریحی وجود ندارد؛ مع الوصف منطق قضائی و مبانی عدل و انصاف اقتضاء دارد که قرارهای منع و موقوفی تعقیب نیز فورا اجرا گردد. هرچند حین صدور قطعی نبوده و از طرف شاکی خصوصی و یا مدعی خصوصی قابل شکایت است.
3- به وسیله مامورین و سازمانهای دولتی(در مواردی که اجرای حکم می بایست توسط آنها اجرا گردد، دادگاه ضمن ارسال رو نوشت حکم و صدور دستور اجرا، آموزش لازم، نظارت کامل بر چگونگی اجرای حکم به عمل می آورد.)
4- قاضی اجرای حكم (در مورد حكم برائت و قرارهای منع تعقیب و موقوفی تعقیب)
اجرای احكام اعدام، قصاص نفس، رجم و صلب توأم با تشریفات بوده و بایستی رئیس دادگاه یا نماینده او، رئیس نیروی انتظامی یا نماینده وی، رئیس زندان، پزشك قانونی، و منشی دادگاه حاضر باشند.
4-اهداف تحقیق
1-معین نمودن ویژگیها و اوصاف قانون جدید آیین دادرسی کیفری بخش اجرا
2- مشخص نمودن تعارضات و تفاوتهای قانون سابق و قانون جدید و همچنین تعیین وجوه اشتراکات در قانون.
3-ارائه راهکارهای مناسب در خصوص کمی و کاستی های قانون
4- بررسی و تبیین نوآوری های قانون جدید راجع به اجرای احکام کیفری در نظام حقوقی ایران
5- ارائه راهکارها و راه حل های حقوقی مناسب و لازم به تصور رفع یا کاهش ایرادات و چالش های حقوقی پیرامون موضوع به منظور ارتقای سطح نظام عدالت کیفری و قضایی ایران
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی ه
فرم در حال بارگذاری ...