پیشرفت تحصیلی به عنوان یک شاخص مهم پیشرفت نظام آموزشی است که به معنی موفقیت دانش آموزان در امر یادگیری مطالب درسی می باشد. پیشرفت تحصیلی از عوامل زیادی تاثیر می پذیرد که می توان آن را در دو دسته کلی عوامل مربوط به تفاوت های فردی و عوامل مربوط به نظام آموزشی مورد توجه قرار داد. به عبارت دیگر پیشرفت تحصیلی فرد هم به خصائص و ویژگی های شخصیتی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی و هم به کارکرد نظام آموزشی و تربیتی رسمی و غیررسمی کشور وابسته است. عوامل تاثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی از منظر تفاوت های فردی متعدد می باشند، از جمله این عوامل می توان به هوش و استعدادهای فردی، انگیزش، علاقه، محیط و… اشاره کرد (سلیمان نژاد و شهرآرای، 1380)..

شادکامی نام اصطلاح علمی است که برای ارزیابی افراد از زندگی شان به کار برده می شود. افراد می توانند زندگی شان را به صورت قضاوت کلی (مانند رضامندی از زندگی یا احساس خرسندی) یا به صورت ارزیابی از حیطه های خاص زندگی شان (مانند ازدواج یا کار) یا احساسات هیجانی اخیر خود در رابطه با آنچه برای شان رخ داده (هیجانات خوشایند، که از ارزیابی های مثبت تجربیات فردی ناشی می شود و سطوح پایین احساسات ناخوشایند که از ارزیابی های منفی تجربیات فردی ناشی می شود) مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند ( داینر، 2005: 280 به نقل از: تمنایی فر و همکاران، 1390). به نظر آرجیل مارتین و لو (1995)، سه جزء اصلی شادکامی عبارتند از: هیجان مثبت، رضایت از زندگی و نبود هیجانات منفی از جمله افسردگی و اضطراب. بنابراین شادکامی مفهومی است که چندین جزء اساسی دارد. نخست آنکه جزئی عاطفی و هیجانی دارد که باعث می شود فرد شادکام همواره از نظر خلقی شاد و خوشحال باشد. دوم آنکه جزئی اجتماعی دارد که گسترش روابط اجتماعی را به دنبال دارد. و سوم آنکه جزئی شناختی دارد که موجب می گردد فرد شادکام، نوعی تفکر و نوعی پردازش اطلاعات ویژه خود داشته باشد و وقایع روزمره را طوری تعبیر و تفسیر کند که خوشبینی وی را به دنبال داشته باشد (امیدیان، 1388: 105-104).

1-2- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، یکی از شاخص های مهم در ارزیابی آموزش و پرورش است و تمام کوشش ها و کشش های این نظام، در واقع برای پوشاندن جامه عمل به این امر است. به عبارتی، جامعه و به طور ویژه آموزش و پرورش، نسبت به سرنوشت فرد، رشد و تکامل موفقیت آمیز وی و جایگاه او در جامعه، علاقمند و نگران است و انتظار دارد فرد در جوانب گوناگون اعم از ابعاد شناختی و کسب مهارت و توانایی و نیز در ابعاد شخصیتی، عاطفی و رفتاری، آن چنان که باید پیشرفت و تعالی یابد (فراهانی، 1994 به نقل از: پاییزی و همکاران، 1386: 26).
با توجه به اینکه میزان پیشرفت و افت تحصیلی یکی از ملاک های کارایی نظام آموزشی است، کشف و بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی، به شناخت بهتر و پیش بینی متغیرهای موثر در نظام آموزشی می انجامد. بنابراین بررسی متغیرهایی که با پیشرفت و موفقیت تحصیلی رابطه دارد، یکی از موضوعات اساسی تحقیق در نظام های آموزشی است. موفقیت و پیشرفت تحصیلی به مجموعه از عوامل پیچیده بستگی دارد که تفکیک و بررسی هر کدام از این عوامل مستلزم انجام تحقیقات و بررسی فراوان است (تمنایی فر و همکاران، 1386: 40).
ماتسوبا و واکر (1998) معتقدند عملکرد اخلاقی نشاندهنده اهمیت شخصیت و هویت خود است. این دو محقق دریافتند که فرایندهای مقابلهای ایگو رشد اخلاقی را تسهیل میسازد. والاچر و سولدکی (1979) گزارش کردند که تمایل مردم به فکر کردن درمورد عدالت و منصفانه رفتار کردن، به این موضوع بستگی دارد که آیا آنها امکانات شناختی لازم و کافی را برای خودآگاهی شناختی دارند یا خیر؟
درباره رابطه سطوح تحصیلی و قضاوت اخلاقی، تحقیقات زیادی انجام شده است. شیور (1987) 2700 دانشجو را در دو مقطع زمانی –هنگام ورود به دانشگاه و فراغت از آن- از نظر رشد اخلاقی مورد مطالعه قرار داد. او گزارش میدهد که نمرههای دانشجویان در قضاوت اخلاقی پس از فراغت از تحصیل، رشد چشمگیری داشته است. همچنین فینگر (1991) از مطالعه قضاوت اخلاقی 159 دانشجو به این نتیجه رسید که تحصیلات دانشگاهی بهترین متغیر پیشبینی رشد اخلاقی است.
یکی دیگر از متغیرهای مهم که با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد، شادکامی است. بیشتر مطالعات روان شناسان قرن بیستم بر اختلالاتی نظیر افسردگی، اضطراب و اختلالات عاطفی تمرکز یافته است تا بر هیجانات مثبتی نظیر شادی و بهزیستی. با این وجود در سال های اخیر به نظر می رسد که مطالعات شادکامی افزایش چشمگیری را داشته است (چاموروپرمیوزیک، بنت و فارنهام، 2007 به نقل از: پاییزی و همکاران، 1386). از این رو به نظر می رسد بررسی رابطه شادکامی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، گام مثبتی در ادامه این تلاش ها به شمار آید.
همچنین شواهد گوناگونی مبنی بر ارتباط ابعاد گوناگون بهداشت روانی با عملکرد تحصیلی و تربیتی وجود دارد. افسردگی و سایر اختلالات روانی با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی اشتهایی و افکار مرگ و خودکشی مشخص می شود و با تغییر در سطح فعالیت توانایی های شناختی، تکلم، وضعیت خواب، اشتها و سایر ریتم های بیولوژیک همراه است. افسردگی منجر به اختلال در عملکرد تحصیلی، شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی می شود. فریتز (1984 به نقل از نیسی و شهنی ییلاق، 1380) دریافت نوجوانانی که احساس شادکامی و بهزیستی بالایی دارند، در عملکرد تحصیلی فعال ترند و پیشرفت تحصیلی بالاتری دارند. اسکات، شانن و کارولین (2004) نشان دادند دانش آموزانی که رضامندی بالایی از زندگی دارند، بیشتر با تکالیف درگیر می شوند و بهتر تکالیف درسی خود را انجام می دهند. در انجام تکالیف، بیشتر به توانایی های شخصی خود می اندیشند تا به شانس و عوامل بیرونی. آنان می توانند با فشارهای روانی، بهتر و سازنده تر مقابله کنند. این دانش آموزان در ارتباط و همکاری و برقراری روابط اجتماعی با دیگر افراد، معلمین و همسالان خود توانمندند. آنان توسط معلمین خود، خیلی خوب ارزیابی می شوند و راه حل های بهتری را برای حل مسائل خلق می کنند. دانش آموزانی که شادکامی بالایی دارند، به راحتی می توانند از معلمین خود درخواست کنند و در برخورد با مشکلات در دروس از آنان کمک بخواهند. همچنین خوش بینی و اطمینان از قطعیت با رشد اخلاقی بالاتر ارتباط دارد (دامون و کلبی، 1992).
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بین رشد اخلاقی و شادکامی با پیشرفت تحصیلی، همبستگی مثبت دارد.
1-3- اهداف تحقیق
هدف اصلی :
هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه بین رشد اخلاقی و شادکامی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر منطقه هفده شهر تهران میباشد.
اهداف فرعی:
بررسی رابطه بین رشد اخلاقی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر منطقه هفده شهر تهران.
بررسی رابطه بین شادکامی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر منطقه هفده شهر تهران.
1-4- سوالات تحقیق
سوال اصلی:
آیا بین رشد اخلاقی و شادکامی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر منطقه هفده تهران رابطهای وجود دارد؟
سوالات فرعی:
1- آیا بین رشد اخلاقی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر منطقه هفده تهران رابطه ای وجود دارد ؟
2- آیا بین شادکامی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر منطقه هفده تهران رابطه ای وجود دارد؟
1-5- فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی :
بین رشد اخلاقی و شادکامی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر منطقه هفده شهر تهران رابطه وجود دارد.
فرضیات فرعی:
1-6– تعریف مفاهیم
رشد اخلاقی:
تعریف مفهومی: رشد اخلاقی توانایی فرد برای تشخیص خوب یا درستی امور میباشد (سنتراک، 1990 به نقل از کمایی و همکاران). تعریف عملیاتی: در این پژوهش رشد اخلاقی بوسیله نمرهای سنجیده شده که فرد در آزمون سنجش رشد اخلاقی DIT -که در سال 1972 توسط رست و همکاران تدوین و مورد استفاده قرار گرفته- بدست میآورد.
شادکامی
تعریف مفهومی: یکی از هیجانات خوشایند اصلی است. براساس فرهنگ فارسی عمید، لغت شادی با مجموعه ای از کلمات مثبت از قبیل شادمانی، خوشحالی، خوشدلی و کامروایی هم معناست.
واژه شادکامی چندین مفهوم متفاوت را به ذهن متبادر می کند؛ مانند شادی، خشنودی، لذت، خوشایندی. از این رو تعدادی از روان شناسان به اصطلاح «خوشبختی ذهنی» اشاره می کنند که یک اصلاح چتری و دربرگیرنده انواع ارزشیابی هایی است که فرد از خود و زندگی اش به عمل می آورد (داینر، 2002: 34-55). این ارزشیابی ها مواردی از قبیل خشنودی از زندگی، هیجان و خلق مثبت و فقدان افسردگی و اضطراب را شامل می شود (داینر و همکاران، 1997: 74-93).
تعریف عملیاتی: در این تحقیق نمره ای است که فرد از پرسشنامه بازنگری شده شادمانی آکسفورد می گیرد که از صفر تا 87 نمره گذاری می شود. پرسشنامه شادکامی آکسفورد در 1989 توسط آرگایل و لو تهیه شده و در 1990 منتشر شده است.
پیشرفت تحصیلی
تعریف مفهومی: درمورد پیشرفت تحصیلی باید گفت که پیشرفت تحصیلی از راه های مختلف و با معیارهای مختلف مشخص می شود. یکی از معیارها، معدل دانش آموزان در یک نیم سال تحصیلی و یا محاسبه معدل یک سال دانش آموزان است. شیوه دیگر مشخص کردن پیشرفت تحصیلی، محاسبه نمرات دانش آموزان در یک یا چند درس است. روش دیگر، استفاده از مجموع نمرات دروس در طی چند سال یا یک دوره تحصیلی است.
تعریف عملیاتی: پیشرفت تحصیلی در این تحقیق با استفاده از معدل کل سال قبل دانش آموزان سنجیده می شود.
– academic achievement
– moral development
– Reber & Reber
– Diener
– Matsuba & Walker
– ego
– Vallacher & Solcdky
– Shaver
– Finger
– Fritz, G.H.
– Scott, Shannon and Curoline
Damon & Colby
– Rest
– Diener
– Argile and Lu
” كتاب درسی معیار باید با یك نگاه چند بعدی به لحاظ محتوا، ساختار، طراحی و سازمان دهی منتشر شود.” كتاب درسی باید به گونهای تدوین شود كه بتواند تحقق هدفهای آموزش را ممكن سازد. برای ایفای این رسالت، كتاب درسی علاوه بر كیفیت و نحوة ارایهی مطلوب، بناید بتواند یادگیرنده را برای یادگیری و توسعهی آن در یادگیریهای بعدی یاری رساند. رسیدن به این نوع كتاب درسی یكی از مهمترین فعالیتهای برنامهریزی درسی و تألیف كتاب در آموزش و پرورش و سایر مراكز یادگیری تلقی میشود” ( ملكی، 1384).
نظام آموزشی هر کشور دارای اهدافی است که کتاب های درسی نقش بسیار تأثیر گذاری در نیل به این اهداف دارند. محتوای کتاب های درسی بر اساس سیاست های کلی نظام تعیین و توسط برنامه ریزان آموزشی تبیین میگردد. اما مسئله اساسی این است که طراحی ظاهری کتاب به گونه ای صورت گرفته است که دیدگاه (سلیقه بصری) مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و از سوی دیگر به مقوله های همچون اصل تأکید، اصل خود آموزی، اصل هویت تصویری، اصل توجه به ویژگی های مخاطب و … بپردازد. این مولفهها در آموزش کودکان استثنایی “کودکان با نیازهای ویژه” به دلیل نارسایی های مختلف، از اهمیت بیشتری برخوردار است. میتوان کتاب درسی را به دو بعُد محتوایی و ظاهری تقسیم بندی کرد. هر دو جنبه از اهمیت و ارزش خاص خود برخوردارند و مکمل یکدیگر میباشند. آنچه در زمینه كتابهای درسی همواره توجه متخصصان را به خود جلب كرده است، چاپ كتابهایی بوده كه بتواند از نظر دیداری بیشترین ارتباط را با مخاطب برقرار سازد و او را چنان درگیر كند كه به عمق مفاهیم كتاب دست یابد. یك طراحی خوب و مناسب با موضوع و محتوای كتاب میتواند رغبت خواننده و مخاطب را بسیار افزایش دهد. در مقابل یك طراحی گرافیكی نامناسب سبب می شود كتابی غنی و دارای چهارچوب محتوایی مناسب به راحتی مورد بیتوجهی قرار گیرد و حتی فراموش شود. لوهمن(2005) ضمن تأكید بر نقش تصویر و اهمیت طراحی گرافیك، معتقدند طراحی گرافیك باید تنها یك هدف را دنبال كند و آن عرضه اطلاعات پیچیده به شیوه ای قابل فهم و یادگیری است. موفقی (1370) نیز بر اهمیت طراحی گرافیك كتابهای درسی تأكید می كند و اولین قدم را در تدوین كتاب، انتخاب طراح گرافیك میداند.
طراح گرافیك برای القای مطالب با استفاده از تواناییها و مهارتهایش و به كمك ارتباط تصویری، با مخاطبان خود، از هر گروه سنی، رابطه برقرار می كند و با آنان سخن می گوید و علاوه بر زیباییهای دیداری، حركت آموزشی و انتقال فرهنگ و مطالب را انجام می دهد. او می تواند در ارایه مطالب سنگین و پیچیده درسی نقش مهمی داشته باشد و با فراهم سازی طرحهای واقعی، ساده و گویا، جزئیات را به تصویر بكشد و فهم و درك مطلب را آسان كند؛ به گونهای نكته های مبهم و سؤال برانگیز را كاهش دهد و به امرآموزش كمك نماید(ملك افضلی، 1378).
از آنجایی که رعایت موارد مذکور در طراحی کتب کودکان با نیازهای ویژه دارای اهمیت بسیاری است. پژوهشگر در این تحقیق به دنبال این موضوع خواهد بود که کتاب های درسی اول ابتدایی کودکان کم توان جسمی و حرکتی تا چه اندازه توانستهاند در بعُد گرافیکی و ظاهری موفق عمل کنند و رضایت مخاطبین را جلب کرده و نیازهای آنها را پاسخگو باشند و از طرفی تا چه اندازه با معیارها و استانداردهای برخاسته از هنر و علم یادگیری مطابقت داشتهاند.
ارزیابی طراحی گرافیکی کتب درسی اول ابتدایی کودکان کم توانی جسمی و حرکتی
سوالهـــای تحقیق
طراحی گرافیکی کتب درسی اول ابتدایی کودکان کم توانی جسمی و حرکتی تا چه اندازه با استانداردهای طراحی گرافیکی کتب مطابقت دارد؟
ارزیابی: جمع آوری وكاربرد اطلاعات به منظور تصمیم گیری در باره یك برنامه آموزشی (بازرگان ، 1383)
گرافیک: طراح گرافیک هنری است که با بهرهگیری از عواملی چون رنگ، شکل، اندازه، حجم و ایجاد ترکیببندیها، صفحهها و تصویرهایی را به قصد چاپ، طراحی و آماده میکند (ملک افضلی، 1385).
راهبرد: راهبرد یك نقشهی كلی است كه از مجموعهای عملیات تشكیل میشود و برای رسیدن به یك هدف معین طراحی و اجرا میشود، اما تاكتیك یك اصطلاح وابسته به راهبرد است كه به فن یا تدبیری گفته میشود كه در خدمت راهبرد قرار میگیرد (سیف، 1388).
کتاب های درسی از مهمترین رسانه های آموزشی است، که همه روزه معلمان و شاگردان از آن استفاده میکنند لذا گاهی اوقات به عنوان تمام برنامهی درسی، معلم به آن تأکید می کند(تینکر، 1991). کتاب های درسی در ایران نیز، مهمترین و پرکاربردترین رسانه آموزشی است و در بین رسانه های یاددهی ـ یادگیری اهمیت ویژهای دارد(امیرتیموری، 1384). هر دانش آموز به طور هفتگی با چند کتاب درسی سروکار دارد. کتاب درسی به عنوان یک رسانه متکی بر چاپ باید شش عنصر همسانی، شکل، سازماندهی، علاقه، اندازه حروف، استفاده از فضای سفید را مورد ملاحظه قرار دهد. رسانه های دیگر آموزشی همچون معلم حول محور کتاب های درسی فعال هستند؛ کتاب درسی از لحاظ ساختاربندی باید به گونهای طراحی شود که اطلاعات مورد نظر را به سهولت به مخاطب منتقل کند و شرایط را برای خودآموزی فراهم نماید و باید توجه داشت که این امر برای یادگیری کودکان با نیازهای خاص از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است.
از طرف دیگر دوره ابتدایی از مهمترین دوره های نظام آموزشی است. تعداد زیاد کودکان تحت پوشش، نقش زیربنایی داشتن برای نظام آموزش و پرورش کشور و ویژگیهای کودکان دورهی ابتدایی با نیازهای خاص اهمیت این دوره را دو چندان می کند. این در حالی است که تصاویر و نقاشیها و در کتابهای دورهی ابتدایی نقش بسزایی دارند به گونه ای که شرایط کسب دانش و اطلاعات، پرورش مهارتهای ذهنی، عملی و بینش دانش آموزان را فراهم میکند و حفظ و یادآوری سریع و به طور کلی یادآوردن تجارب را موجب می شوند(موسوی،1376؛ به نقل از کیانی، 1385).
یونسکو در سال 1981، “سال جهانی معلولان” توجه جهانیان را به نقش حساسی که کتاب می تواند در یکپارچه سازی کودکان معلول با جریان زندگی روزمره دنیای اطرافشان بازی کند جلب نمود، تا به این وسیله اندکی از بار انزوای آنها که باعث جدا شدنشان از گروه همسالان می شود و آنان را به داشتن زندگی جنبی و خارج از جریان اصلی محکوم کند کاسته شود(منافی، 1387).
مطالب ذکر شده در بالا اهمیت طراحی بصری و ضرورت توجه به گرافیک کتابهای درسی را بالاخص در مقطع ابتدایی بیان می کنند. اما در این بین کتابهای کودکان استثنایی از اهمیت بیش تری برخوردارند، چرا که آموزش به کودکانی که دارای نیازهای ویژه هستند دقت در طراحی و تهیه کتب درسی از درجه حساسیت بالایی برخوردار است و اندکی کوتاهی در تهیه کتب به نحو احسن، موجب عدم یادگیری این کودکان می شود.
ارزیابی: در این پژوهش ارزیابی عبارتست از معیار های تدوین شده بوسیله متخصصین در مورد استاندارد ها بر اساس مولفه های گرافیکی کتب درسی
گرافیک: در این پژوهش گرافیک عبارتست از کیفیت طراحی صفحات، طراحی عکس و نقاشی، طراحی شکل و جدول، طراحی متن و طراحی جلد کتب درسی است.
کودکان کم توان: در این پژوهش منظور از کودکان کم توان تمامی کودکان با محدودیتهای جسمی و حرکتی و با هوشبری عادی می باشد.
راهبرد: در این پژوهش منظور از راهبرد روشهایی برای بهبود وضعیت گرافیک در کتب درسی دوره ابتدایی کودکان کم توان جسمی و حرکتی است.
کتب درسی: در این پژوهش منظور از کتب درسی عبارتست از کتابهای دوره ابتدایی کودکان کم توان جسمی و حرکتی است.
. Lohman
. Tinker
یکی از مولفههای اصلی این تحقیق کاربرد چندرسانهای است. استفاده از چندرسانهایها در امر تدریس و یادگیری دیر زمانی است که توسط اساتید و معلمان مورد توجه است. استفادهی مناسب از چندرسانهایها و تلفیق آن با رویکرد نوین آموزشی میتواند بسیاری از تواناییهای یادگیرندگان را پرورش دهند. تجربهی کاربرد آموزشهای چندرسانهای نشان میدهد اینگونه آموزش که بیشتر از یک حسهای چند گانه را در یادگیری فراگیران، زمانی که هم میبینند و هم میشنوند و هم در یادگیری شرکت فعال دارند به مرز 75 درصد میرسد که خیلی بیشتر از میزان یادگیری در شیوه هایی است که تنها یکی از حواس را درگیر می کند.
نگرش از یک سو با آموختهها و تجارب پیشین و از سوی دیگر با برداشتهای ذهنی ما در مورد موضوع نگرش مرتبط است و در هر صورت، واکنش مثبت و منفی ما را به اشیا، موقعیتها، سازمانها، مفاهیم و افراد بر میانگیزد (کریمی، 1386).
با توجه به بعد عاطفی آموزش و پرورش و ایجاد نگرش مثبت در یادگیرندگان نسبت به فرایند یادگیری از سوی بسیاری از مراکز آموزش دنیا نادیده گرفته شده است. چرا که همواره ایجاد دانش و توانایی در فراگیران هدف بوده است. بدون اینکه توجه شود موقعیتهای یادگیری را نمیتوان مجزا در نظر گرفت و بدون شک میتوان اذعان داشت نگرش و علاقهی فراگیران نسبت به محیط یادگیری، موضوع آموزش، معلم و به طور کلی هر آنچه به فرایند یادگیری مربوط می شود و به طور مستقیم بر عملکرد یادگیرندگان تاثیر میگذارد.
انگیزش پیشرفت عبارت از میل افراد برای کسب موقعیت در فعالیتهایی است که موفقیت در آن به سعی و کوشش فردی از او بر میگردد. افراد دارای انگیزش سطح بالا برای حل مشکلات بسیار کوشا هستند و اگر در حل مشکلی شکست بخورند، از آن دست نمیکشند و به کوشش خود ادامه میدهند (سیف، 1387).
مسئلهی موفقیت یا عدم موفقیت در امر تحصیل از مهمترین دغدغههای هر نظام آموزشی است. موفقیت و پیشرفت تحصیلی در هر جامعه نشان دهندهی موفقیت نظام آموزشی در زمینه هدفیابی و توجه به رفع نیازهای فردی است. بنابراین نظام آموزشی را زمانی میتوان کارآمد و موفق دانست که پیشرفت تحصیلی دانشجویان آن در دوره های مختلف دارای بیشترین و بالاترین رقم باشد. از جمله مهمترین نگرانیهای استادان، مسئولان آموزشی دانشگاه و خانوادههای دانشجویان، پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از افت تحصیلی دانشجویان است (تمنایی و همکاران، 1390).
دلایل متناقضی در مورد تاثیر چندرسانه ایها بر یادگیری و نگرش به درس در امر آموزش گزارش شده است تحقیقاتی از جمله گیشکی(1388) و باقری (1386) نشان دادهاند زمانی که چندرسانهایها با رویکرد جدید آموزش و روشهای فعال تدریس همراه باشد تاثیر چندرسانهایها بر یادگیری و نگرش بیشتر از زمانی است که آموزش تنها از طریق چندرسانهایها صورت میپذیرد. یکی از مولفههای اصلی این تحقیق چندرسانهای است. بنابراین مسئلهی این پژوهش این است که آیا تاثیر آموزش به شیوهی چندرسانهای بر انگیزش پیشرفت و نگرش به درس و عملکرد تحصیلی دانشجویان رشته ی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان آبادان موثر است؟
به منظور دستیابی به اهداف نظام آموزش و پرورش و با توجه به برنامههای درسی براساس اصول علمی در مقاطع مختلف تحصیلی و لزوم انجام این برنامهریزیها بر مبنای اطلاعات جدید، ضرورت اجرای تحقیقات و بررسیهای علمی در زمینههای مختلف احساس میشود.
توجه به کاربرد فناوریهای نوین از جمله چندرسانهای در فرایند یاددهی- یادگیری از اهمیت بسزایی برخوردار است و امروزه استفاده از فناوریهای چندرسانهای در امر تدریس و در کلاس درس دیر زمانی است که توسط معلمان مورد توجه است. تکنولوژیهای چندرسانهای به عنوان ابزارهای هستند که میتوانند بسیاری از تواناییهای یادگیرندگان را پروش دهند و نگرش آنها را نسبت به درس و یادگیری تغییر دهند (عسگری، 1388).
استفاده از چندرسانهای باعث میشود متوسط زمان یادگیری به میزان زیادی کاهش یابد و سطح پیشرفت تحصیلی دانشآموزان بیش از یک انحراف استاندارد بالاتر یابد. از مزایای چندرسانهایها، فعال سازی شاگردان در جریان یادگیری است. چندرسانهایها با استفاده از ابزارهای گوناگون، امکان تعامل دانش آموزان را با یکدیگر، با معلم، جهان دانش و مادهی درسی فراهم میکنند. موک و دیگران (2000)، نشان دادهاند که رایانه فرصتهای مناسبی برای یادگیرندگان فراهم میآورند و بالا بردن انگیزش یادگیری، آنان را قادر میسازد تا در موقعیتهای یادگیری چالش آمیز به فعالیت پرداخته و به حل مسائل پیچیده مشغول شوند (رضوی، 1386).
با توجه به مزایای عمومی آموزش چندرسانهای و قابلیتهای ویژه آن در آموزش عالی به نظر میرسد که ادغام آن در برنامههای جاری آموزشی دانشگاهها اجتناب ناپذیر و مفید باشد. با این وجود کاربرد فناوریهای نوین در کلاس درس، شکست این نوآوری را عدم به کارگیری تکنولوژیهای نوین و تطبیق آن با روشهای تدریس در کلاس به وسیلهی اساتید و معلمان میدانند (به نقل از کریم نژاد، 1389).
این موضوع که فرد شکستها و پیروزیهای خود را به چه عواملی نسبت بدهد و آنها را معلول چه عامل یا عواملی بداند، از دو جنبه حائز اهمیت است. اول به عنوان صفتی که نقش یک متغیر مستقل را بازی میکند و در زمینههای مختلفی همچون عملکرد تحصیلی و سازگاری اجتماعی موثر میباشد. دوم به عنوان یک متغیر وابسته که تحت تاثیر علل اجتماعی مختلف از جمله روشهای تربیتی اتخاذ شده در خانواده قرار میگیرد (کریمی، 1387).

در تحقیقی که بر روی بیش از 2000 معلم و مدیر آمریکا صورت گرفته است، 90 درصد از معلمان اظهار کرده اند که فناوری اطلاعات به آنان کمک کرده است تا خلاق و موثرتر باشند (به نقل از زمانی، 1386). امروزه نوعی از آموزش که با نیازهای افراد و جامعه متناسب و هماهنگ باشد بسیار حائز اهمیت است. لذا باید شرایطی را فراهم نمود که در آن همهی فراگیران، به منظور کسب دانش و مهارتهای مورد نیاز خود در جهت رسیدن به آرمان شخصی، تحقق اهداف آموزشی و مشارکت فعال، از خلاقیت ذهنی و تفکر منطقی لازم برخوردار باشند (فاتحی فیروز آبادی و فاضلیان، 1388).

در مجموع چندرسانهای ها با درگیر کردن حواس مختلف، به یادگیری عمیقتر و پایدارتر میانجامد. برای یادگیرندگان مزیت تمرین و تکرار فراهم میکنند، مشارکت بین دانشآموزان را تسهیل میکنند، در مقابل نیاز یادگیرندگان انعطاف پذیر هستند و همینطور به آنها کمک می کنند که بین مفاهیم آموزشی ارتباط برقرار کنند و مهمترین مزیت آن نسبت به سایر اشکال آموزش انعطافپذیری را در عرصهی اطلاعات و دستیابی سریع به آن و همینطور فراهم کردن بازخورد است (رضوی، 1386).
با توجه به عنوان، هدف اصلی تحقیق عبارت است از” بررسی تاثیر آموزش چندرسانهای بر نگرش به درس، انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان رشتهی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی آبادان در سال تحصیلی 94-1393″
همچنین اهداف جزیی به شرح زیر می باشد:
– بررسی تاثیر آموزش چندرسانهای زبان انگلیسی بر نگرش به درس دانشجویان رشتهی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی آبادان.
– بررسی تاثیر آموزش چندرسانه ای زبان انگلیسی بر انگیزش پیشرفت دانشجویان رشتهی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی آبادان.
– بررسی تاثیر آموزش چندرسانهای زبان انگلیسی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان رشتهی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی آبادان .
با توجه به اهداف کلی و جزئی فرضیههای تحقیق شامل موارد زیر است:
– چندرسانهای آموزش زبان انگلیسی در درس دستور نگارش2 بر نگرش به درس، انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان رشته ی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی آبادان تاثیر دارد.
– چندرسانه ای آموزش زبان انگلیسی در درس دستور نگارش2 بر نگرش به درس دانشجویان تاثیر دارد.
– چندرسانه ای زبان انگلیسی در درس دستور نگارش 2 بر انگیزش پیشرفت دانشجویان تاثیر دارد.
– چندرسانه ای آموزش زبان انگلیسی در درس دستور نگارش2 بر عملکرد تحصیلی دانشجویان تاثیر دارد.
تعاریف نظری و عملیاتی اصطلاحات و مفاهیم پژوهش
اصطلاح چندرسانهای به ارائهی مطالب از طریق کلمات و تصاویر اطلاق میشود. منظور از “کلمه” ارائهی مطالب به صورت کلامی است. استفاده از متون گفتاری یا نوشتاری مصداق این شیوه میباشد. منظور از تصویر ارائهی مطالب در قالب تصاویر است. استفاده از تصاویر ثابت همچون نمودار، عکس یا نقشه و استفاده از تصاویر متحرک مانند انیمیشن یا فیلم ویدئویی از شیوههای ارائهی تصویر میباشد (مایر، ترجمهی موسوی،1384،ص3).
نگرشها عبارتاند از پسندها و بیزاریها، دوست داشتن یا نداشتن در موقعیتها، اشیاء و اشخاص، گروهها و هر چیزی شخصی از محیط از جمله اندیشههای انتزاعی، خط مشیهای اجتماعی (هیلگارد و اتکینسون، 1983 به نقل از براهنی و همکاران:1380).
نگرش نظامی بادوام است که شامل یک عنصر شناختی، یک عنصر احساسی، و یک تمایل به عمل است (فریدمن و همکاران، 1970، به نقل از کریمی،1387).
انگیزش به نیروی ایجاد کننده، نگهدارنده، و هدایت کنندهی رفتار گفته میشود (سیف، 1390).
منظور از عملکرد تحصیلی یعنی اینکه فراگیران نسبت به برنامه های آموزشی از خود اهتمام نشان داده و به عبارت صحیح تر، برنامههای آموزشی در عمل از توفیق کافی برخوردار بوده است (شارع پور، 1387).
چندرسانه ای:
منظور از چندرسانهای در این تحقیق شامل استفاده از پاورپوینت، تصاویر، فیلم ویدئویی، است که استاد به فراخور نیاز در طی ترم تحصیلی و متناسب با سرفصلهای کتاب درسی از آن ها استفاده میکند.
نگرش به درس:
نمرهای است که آزمودنیها از پرسشنامهی سنجش نگرش به درس بدست آوردهاند. در این تحقیق منظور از نگرش به درس نمرهی حاصل از پرسشنامه است که با همین عنوان در ابتدا و انتهای دوره در اختیار آزمودنیها قرار گرفته است.
انگیزش پیشرفت:
انگیزش پیشرفت در این تحقیق نمرهای است که فرد در پرسشنامهی انگیزش پیشرفت هرمنس(1970)، و مولفههای آن بدست می آورد.
عملکرد تحصیلی:
منظور نمرهای است که آزمودنیها از آزمون پیشرفت تحصیلی در درس دستور نگارش 2 به دست میآورند.
. Atkinson
. Multimedia
. Attitude
. Academic Achievement
در دنیای امروز، شبکههای اجتماعی نقش بسیار مهمی در روابط مردم سرتاسر جهان ایفا میکنند . به طوری که به جزیی جداییناپذیر از زندگی بیشتر مردم تبدیل شدهاند . این در حالی است که اساس پیدایش این شبکه ها تسهیل و کوتاه نمودن مسیر ارتباطی میان افراد جامعه تلقی می گردد . در ایران نیز این پدیده نه چندان نوظهور روز به روز بر خیل مشتاقان خود می افزاید . شاید در گذشته نه چندان دور افراد شناخت کمی نسبت به ماهیت و چگونگی استفاده از این شبکه ها داشتند ، اما این روزها در زندگی روزمره شاهد آن هستیم که طیف متفاوت مردم راجع به این شبکه ها با هم صحبت و تبادل اطلاعات می نمایند . طبقات مختلف در جامعه از زن و مرد ، جوان و پیر، باسواد و بیسواد ، از آن حرف میزنند(زنجانی،1388،ص45) .

عدهای بسیار مخالف آنها بوده ، وجودشان را باعث مضرات اجتماعی و فساد اخلاقی برای طبقات جامعه دانسته و مایل به بستن ، تعطیل و فیلتر کردن آنها هستند و در مقابل ، عدهای دیگر آنها را مظاهری از تمدن جدید شمرده ، وجود آنها را برای پیوستگیهای اجتماعی مفید ، بلکه لازم میدانند . فراگیر شدن استفاده از این پدیده ، پیامدهای مثبت و منفی بسیاری را بر زندگی ما القاء نموده و در مواردی نیز تبعات گریز ناپذیری را بر ما تحمیل داشته است . تا آنجائیکه بعضا اصطلاحات مرسوم در این شبکه ها بخشی از فرهنگ محاوره افراد جامعه ما را تشکیل می دهند اینترنت به عنوان یک وسیله دارای قابلیت عظیمی برای افزایش تنوع اطلاعات و سرگرمی های در دسترس افراد و سازمان های سراسر جهان است . این وسیله هم چنین موانع ورود را کاهش می دهد که برای گویندگان و شنوندگان یکسان است و امکان دسترسی به تمام کسانی را که مایل اند در این محیط شرکت کنند ، فراهم می کند و حتی در میان گویندگان، یک برابری نسبی ایجاد می کند. هر شخصی که به اینترنت دسترسی دارد، می تواند در حالت های ارتباطی مختلفی که در محیط آنلاین وجود دارد ، شرکت کند و دیدگاه ها و نظراتش را در قالب متن، تصاویر یا صوت بیان کند و نیز می تواند به حجم گسترده ای از اطلاعات و برنامه های ارائه شده از سوی دیگران دسترسی یابد . به همین دلیل ، اینترنت قابلیت عظیمی برای ایجاد یک جامعه پویا دارد ، جامعه ای که در آن آزادی بیان و پویایی فرهنگی ، اجتماعی ، مذهبی و زبانی افزایش می یابد (عباسی،1389،ص16).
با امکانات و گزینه های فراوانی که رسانه های عمومی از جمله اینترنت در اختیار جوانان می گذارند ، آنان به صورت دائم با محرک های جدید و انواع مختلف رفتارهاآشنا می شوند . این فضا هویت نا مشخص و به صورت مستمر متحولی را ، به ویژه برای نسلی که در مقایسه با نسل قبل با محرک های فراوانی مواجه است ، می آفریند . اینترنت فضای آزاد گلخانه ای را ایجاد می کند که معلمان و مراجع قدرت به آن دسترسی ندارند و بر آن تاثیر نمی گذارند . اینترنت انقلابی عظیم در دنیای ارتباطات است که مرز جغرافیایی نمی شناسد . همان طور که می دانیم امروزه بیشتر از هر زمان دیگر افراد به اینترنت وشبکه های اجتماعی و موبایل وابسته شده اند. هم چنین والدین به عنوان ابزاری برای کنترل رفتار فرزندان به آن می نگرند و از سوی دیگر این دو ابزار به فرزندان قدرت تفکر بیشتر می دهد. اینترنت وشبکه اجتماعی تاثیرات زیادی داشته که این تاثیرات هم جنبه ی مثبت دارد و هم جنبه ی منفی ، اما تاثیرات منفی آن به علت استفاده بی رویه و غیر اخلاقی افراد و دانش آموزان از تاثیر مثبت آن بیشتر است . به عبارت دیگر چون نمی توان به طور کامل استفاده دانش آموزان از این دو ابزار را کنترل کرد . اثرات سوء آن نکات مثبت را خنثی می کند(لاینر،2001،ص87) باتوجه به موارد مذکور سوال اصلی پژوهش این است که آیا بین شبکه های اجتماعی و پرخاشگری دانش آموزان رابطه ای وجود دارد؟

مساله ای که در حال حاضر بسیار شایع است ، استفاده غیر اخلاقی دانش آموزان از اینترنت و تلفن همراه است، آن ها از این وسایل نه در خانه و نه در محیط آموزشی استفاده درست نمی کنند و چون کنترل قطعی این اعمال توسط والدین و مسئولان آموزشی تقریبا غیر ممکن است، مربیان و اولیاء مدرسه از خیر منفعت آن گذشته و آن را ممنوع کرده اند. استفاده از این وسایل مثل استفاده از چاقو است که به کار گرفتنش هم می تواند در مواردی صحیح باشد و به حیات آدمی کمک کند و هم می تواند جان آدمی را بگیرد، متاسفانه به دلایل مختلف در گروه های سنی نوجوانان و جوانان استفاده صحیح از این وسایل ارتباطی جا نیفتاده و علاوه بر این استفاده غیر اخلاقی و بیش از حد آن در کلاس درس موجب بر هم خوردن تمرکز دانش آموزان در مدارس شده و این باعث افت تحصیلی آنان گردیده است. در حال حاضر در بیشتر کشورها استفاده از تلفن همراه در مدارس و محیط آموزشی ممنوع است . تلفن همراه و اینترنت بخش بزرگی از زندگی کودکان و نوجوانان را گرفته و بجای کتاب خواندن و مطالعه بیشتر وقتشان را با این وسایل می گذرانند. گزارش ها هم چنین حاکی از آن است که وقتی آن ها از گوشی همراه استفاده نمی کنند مشغول کار با اینترنت و استفاده نا صحیح از این وسیله اند .با توجه به اهمیت آسیب شناسی فضای مجازی در توسعه جوامع، در جامعه ما نیز در سال های اخیر به فن آوری اطلاعات و ارتباطات توجه زیادی شده است. ولی در این رابطه آسیب های جدی وجود دارد که به ریشه یابی آن باید پرداخت. (آقابابایی،1390،ص14)
شبکه های دوست یابی در کشور ما به سرعت در میان جوانان ایرانی محبوب شده است و ایرانی ها رتبه سوم را در این شبکه ها کسب کرده اند. فرهنگ رسانه ای اینترنت، فضای ذهنی جوانان را اشغال کرده و مطالعات اخیر نشان میدهد كه استفاده از اینترنت، سبب ایجاد احساس ناکامی، تنهایی، اضطراب و بهطوركلی كاهش سلامت روانی میشود. اشخاصی كه از اینترنت بیشتر استفاده میكنند علاوه بر آن كه بر زندگی خانوادگی آنها تأثیر منفی میگذارد، زمان كمتری با خانواده صحبت میكنند و احساس تنهایی، افسردگی، كمبود عزت نفس و… در آنها بیشتر میشود. نسل جوان امروز نسبت به نسل گذشته با سرعت بیشتری از والدین خود رشد میکنند، برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی اینترنت، باید در جهت آگاهسازی خانوادهها تلاش کرد. (آقابابایی،1390،ص14)

بروز آسیب های نوظهور می تواند زمینه ساز نوع جدیدی از آسیب های اجتماعی و روانی باشد. به همین دلیل، برنامه ریزی برای شناسایی و آسیب شناسی آن ها ضروری می نماید. آسیب های نوظهور، آسیب های مرتبط با فناوری های جدید است که آسیب های ناشی از استفاده از ماهواره، بازی های رایانه ای، تلفن همراه و اینترنت می توانند در این مجموعه قرار گیرد. در این پژوهش سعی شده است تا به آسیب های مرتبط با اینترنت به ویژه عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی پرداخته و برای رفع این گونه معضلات پیشنهاداتی ارائه شود.
شبکههای اجتماعی فضایی آنلاین هستند که بر ساخت و بازتاب روابط اجتماعی میان افراد تمرکز میکنند ؛ افرادی که در این فضا به تبادل علایق و فعالیتهایشان میپردازند . شبکههای اجتماعی علاوه بر شکلدهی جدید به عرصه و فضای تعاملات رودرروی اجتماعی و کنشهای میان فردی ، نقش مهمی هم در نحوه انجام تعاملات شغلی و تجاری ایفا میکنند . در بحث از آسیبشناسی شبکههای اجتماعی ، نکتهی حائز اهمیت ، ریسک بسیار بالای این گونه شبکهها از لحاظ آسیبهای اجتماعی و فرهنگی میباشد . شبکههای مختلف اجتماعی با صدها میلیون کاربر در سالهای اخیر توجه مهاجمان سایبری را نیز بیش از هر هدف دیگری به خود جلب کردهاند . کاربران ساعتهای بسیاری را برای چت کردن با دوستانشان و چک کردن صفحه شخصی در شبکههای اجتماعی صرف میکنند . در واقع چک کردن صفحه شخصی ، مطالعهی به روزرسانیهای دوستان مختلف و نظر دادن روی عکسها و فیلمهای دیگران ، به عادتی ناخودآگاه تبدیل شده است که در کوتاه مدت تمرکز افراد بر امور جاری زندگی و یا فعالیتهای شغلی را تحت تاثیر خود قرار میدهد . در برخی مطالعات که هزینههای فیس بوک را بر اقتصاد مورد واکاوی قرار داده اند نیز این هدر رفت سرمایه خود را نمایانتر ساخته است . در عصر ترافیک و انواع آلودگیهای محیطی و اخلاقی ، وجود این نوع تکنولوژیها به انسان راحت طلب بهانه میدهد که دیگر به سمت صلهرحم در عالم فیزیکی و متن جامعه گام برندارد . روابط مجازی در شبکههای اجتماعی ، به تدریج روابط رودرروی افراد را کمرنگ کرده و این امر به انزوای اجتماعی و در نهایت عدم جامعهپذیری صحیح در روند اجتماعیشدن افراد منجر خواهد شد . این محیط میتواند با ارائه امکانات جدیدتر رابطه بشر را روز به روز با دنیای خارج کمتر کند و نقش انسانیش را در جامعه کمتر و کمتر نماید . امروزه اعتیاد در استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی به معضلی برای نهاد خانواده در سراسر جهان تبدیل شده است . گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی در میان کاربران اینترنت ، نیازمند بررسی رفتارهای فردی و اجتماعی انسانهاست (کفاشی ،1388،ص40).
1-4-1هدف کلی پژوهش عبارتست از:
بررسی نقش شبکه های اجتماعی برمیزان پرخاشگری دانش اموزان مقطع متوسطه ناحیه 3 كرمانشاه
1-4-2اهداف ویژه پژوهش به شرح ذیل میباشد:
1-تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی برمیزان خشم در دانش اموزان .
2- تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی برمیزان تهاجم در دانش اموزان .
3- تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی برمیزان كینه توزی در دانش اموزان .
4-مقایسه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در دختران و پسران .
5-مقایسه میزان پرخاشگری در دختران و پسران .
1-بین استفاده از شبکه های اجتماعی و میزان خشم در دانش اموزان رابطه وجود دارد.
2- بین استفاده از شبکه های اجتماعی و میزان تهاجم در دانش اموزان رابطه وجود دارد.
3- بین استفاده از شبکه های اجتماعی و میزان كینه توزی در دانش اموزان رابطه وجود دارد.
4-بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در دختران و پسران تفاوت وجود دارد
5-بین میزان پرخاشگری در دختران و پسران دراستفاده ازشبکه های اجتماعی تفاوت وجود دارد.
1-6-1-1-اصطلاح «شبکه اجتماعی» برای توصیف ابزارها و پایگاههایی است که کاربران به وسیله آنها اقدام به انتشار و به اشتراکگذاری مطالب خود میکنند. شبکههای اجتماعی شامل: وبلاگها، ویکیها، پادکستها و پایگاههایی است که به صورت اختصاصی برای به اشتراکگذاری: اطلاعات، داستانها، عکسها، صوتها و تصاویر ویدئویی کاربران ایجاد شدهاند(عباسی،1389،ص13).
1-6-1-2- پرخاشگری عبارتست از رفتاری که هدف آن صدمه زدن به خود یا به دیگری باشد در این تعریف قصد ونیت فرد مهم است.یعنی رفتاری پرخاشگری محسوب می شود که از روی قصد یا عمداً برای صدمه زدن به دیگری یا به خود انجام گرفته باشد (کریمی،1384،ص245).
1-6-1-3-خشم:درلغت نامه دهخدابه معنای قهر وغضب وبرآشفتگی میباشد. خشم به حالت عاطفی یاهیجانی گفته میشود که دارای شدت متفاوتی از تهییج ملایم تاخشم وحشیانه یاعصبانیت است واغلب رخداد آن زمانی است که راه نیل به هدفهایا براوردن نیازهای افراد سد می شود. (گراوند،1387،ص54).
1-6-1-4-کینه توزی:درلغتنامه دهخدا به معنی انتقام جویی می باشد. کینه توزی به عناصر شناختی یا نگرشهایی گفته می شود که ممکن است اساس افزایش خشم وپرخاشگری در افراد باشد .درواقع کینه توزی یک نگرش یا یک ارزیابی منفی درازمدت از مردم ورویدادهاست .
1-6-1-5-تهاجم:در لغتنامه دهخدا به معنای هجوم بردن حمله کردن یکی بر دیگری.منظور از تهاجم صدمه رساندن جسمانی به فرد ویانابود کردن دارایی وی است .(نکینسون وهمکاران 1998،ترجمه براهنی وهمکاران ،1382،ص92)
1-6-2-1-شبكه های اجتماعی:نمره ای که فرد از پرسشنامه محقق ساخته 15سوالی بدست آورد.
1-6-2-2-پرخاشگری:نمره ای که فرد از آزمون استاندارد پرخاشگری AGQ 30سوالی بدست آورد
1-6-2-3- خشم : حالت برانگیختگی وهیجان شدید در هنگام رویارویی با محرکهای نامناسب محیطی است .منظور از خشم نمره ای استکه فرد از پرسشنامه پرخاشگری AGQ 30سوالی بدست آورد
1-6-2-4-کینه توزی : منظور از کینه توزی جاروجنجال وفریادزدن برسردیگران ،صدمه زدن به دیگران ،علاقه داشتن به ورزش های خشن وجروبحث بادیگران میباشد .دراین پژوهش منظوراز کینه توزی نمره ای است که فرد ازپرسشنامه پرسشنامه پرخاشگری AGQ 30سوالی بدست آورد
1-6-2-5- تهاجم : منظوراز تهاجم رفتار غیر منطقی درهنگام خشمگینی ،مقاوم وپایدار بودن برمواضع فکری خود وپرتاب کردن اشیا در هنگام عصبانیت می باشد .دراین پژوهش منظوراز تهاجم نمره ای است که فرد ازپرسشنامه پرسشنامه پرخاشگری AGQ 30سوالی بدست آورد
با آنكه در دهههای اخیر، مفهوم برنامه درسی پنهان و لزوم توجه به آن نقش محوری و ویژهای را در مطالعات و تحقیقات برنامه درسی ایفا كرده است در كشور ما وجه غالب توجه دستاندركاران تعلیم و تربیت و محققان، برنامه درسی رسمی یا آشكار بوده است. لذا بخش قابل توجهای از برنامههای درسی كه دانشآموزان در نظامهای آموزشی عملاً در معرض آن قرار میگیرند، خصوصاً اثر نیرومند برنامه درسی پنهان ناشی از محیط اجتماعی مدرسه بر روی دانشآموزان مورد كم توجهی و غفلت قرار گرفته است(علیخانی و مهرمحمدی،1384). برنامه درسی پنهان ابعاد گستردهای را در بر میگیرد، از جمله: جو اجتماعی مدرسه، روابط دانشآموزان با هم و با معلمان خود، ظاهر فیزیکی مدرسه و کلاس درس و…. بررسیها نشان میدهد كه اكثر معلمان معتقدند كه رفتار نامطلوب و نامناسب دانشآموزان در جریان تدریس اختلال ایجاد میکند. اندیشمندانی چون اریكسون وآبراهام مازلو نیاز به جلب توجه را ویژگی تمام انسانها خصوصاً كودكان و نوجوانان میدانند. این ویژگی در اوایل سالهای زندگی، حالت حیاتی دارد. دردناكترین احساس برای یك كودك یا نوجوان این است كه از طرف والدین، اطرافیان و معلم به حساب نیاید. دریافت توجه حتی به صورت خشم، اغلب خوشایندتر از به حساب نیامدن و بیتوجهی برای نوجوانان است. وقتی كه كودك و نوجوان میفهمد كه تنها راه به دست آوردن خواستهها و جلب توجه به خود، بلند فریاد زدن است مطمئناً از آن دریغ نمیكند و شاید به رفتارهای مخربتری نیز متوسل شود. این بیتوجهی احتمال دارد از طرف والدین، معلم، عوامل مدرسه و اطرافیان به طرق مختلف باشد و شاید در برخی موارد، نتیجه برداشت كودكان یا نوجوانان از یك سری مسائل خاص باشد. ولی در هر حال بیتوجهی سبب بروز رفتار نامناسب از طرف افراد میگردد. شكست در تحصیل، خود پنداره ضعیف، اعتماد به نفس آسیب دید، مشكلات فردی، شیوع تربیت نادرست والدین، وجود برخی مشكلات در مدرسه وغیره سبب میشود كه بیتوجهی فرد را حساس و رنجیده خاطر و مترصد عکسالعملهای منفی نماید. از سوی دیگر یکی از چالشهایی که امروزه فرا روی آموزش و پرورش قرا گرفته، آموزش و رشد تفکر انتقادی دانشآموزان میباشد(خلیلی، بابامحمدی، 1383). مایرز(1986) بیان میدارد در سالهای اخیر متخصصان امور تربیتی به شدت از ضعف توانایی فراگیران در امر تفكر انتقادی ابراز نگرانی كردهاند، هر چند رشد و پرورش مهارتهای فكری فراگیران همیشه مسالهای پیچیده، در آموزش بوده است، ولی امروزه حالت بحرانی به خود گرفته است، چرا كه برونداد(خروجی) اطلاعات جامعه از قدرت تفكر انتقادی افراد درباره این اطلاعات فراتر رفته است. امروزه مقدار اطلاعات در دسترس بسیار بیشتر از توانایی افراد برای استفاده از آنهاست كه در چنین حالتی بایستی نقش مراكز آموزشی به عنوان مخزن اطلاعات، و اساتید به عنوان سخنران و انتقال دهنده اطلاعات تغییر نماید و فراگیران به جای اینكه صرفا به كسب و حفظ اطلاعات بپردازند، لازم است مهارت خویش را در تفكر و استدلال افزایش داده، اطلاعات موجود را پردازش كنند و آنها را به كار ببندند(صمدی و همكاران،1388،143).

گولد(1983) و سراتنیک(1981) صاحبنظران تربیتی معتقدند که فقر تفکر دانشآموزان نتیجه حاکمیت روشهای تدریس سنتی در مدارس میباشد. معلمان اغلب در جلوی کلاس میایستند و موضوعات علمی مطرح شده در کتاب را ارائه میدهند. از سوی دیگر گال(1984) میگوید دانشآموزان نیز بر روی صندلیهای خود مینشینند و حرفهای معلم را گوش میدهند یا یادداشت بر میدارند. معلم به تناوب سوالهایی را مطرح میسازد که اغلب در چند کلمه و با استفاده از کتاب میتوان به آنها پاسخ داد. سوالها اغلب از دانشآموزان به طور سریع و تسلسلی پرسیده میشوند، و عموما بر این فرض استوارند که تنها باید یک پاسخ درست داشته باشند. معلم داور نهایی پاسخ به حقایق علمی است. هدف سوالها به هیچ وجه، تحریک تفکر دانشآموزان نیست، بلکه نوعی تمرین برای آمادگی امتحان فراهم می کند. اغلب دانشآموزان حتی بدون تفکر، سوالها را از کتاب بیرون میکشند. از سوی دیگر بیشتر سوالهایی که در حین تدریس برای شاگردان طرح میشود، برای حفظ تمرکز دانشآموزان به گفتههای معلم یا تکرار سخنان معلم است. به این ترتیب فرصتهای فکر کردن، جستوجو کردن، ربطدادن، طبقهبندی کردن و مهارتهای حل مسئله کمتر برای دانشآموزان فراهم میشود(شعبانی، مهرمحمدی،1379).
علاوه بر این یکی از اهدافی که به نظر میرسد آموزش و پرورش باید بدان بپردازد، پرورش توانایی تفکر دانشآموزان است(وزارت آموزش و پرورش، طرح کلیات نظام آموزش و پرورش،1376).
و در پایان، این پژوهش درصدد است که با برنامه درسی پنهان و نیز تأثیری که میتواند بر میزان مهارتهای تفکر انتقادی(مقایسه، تشخیص و قضاوت) دانشآموزان داشته باشد و تاثیر این میزان مهارتها نیز پیامدهای خاص خود را به دنبال دارد به بررسی رابطه برنامه درسی پنهان و میزان مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان بپردازد.
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
نظامهای آموزشی غایات و اهدافی دارند كه تعامل و یكپارچگی تمامی مؤلفهها و عناصر برنامه برای نیل به آنها ضروری است. در همین راستا است كه اطمینان از اثر بخشی بایستهای این تعاملات، ركنی اساسی در برنامهریزیهای آموزشی و درسی تلقی شده(مهرام و همكاران،1385). برنامهدرسی پنهان، به عبور موفقیتآمیزی از مانع برنامه درسی رسمی یا طرحریزی شده است. به سخن دیگر، برنامه درسی پنهان بحثی از فرآیند آموزشی مدرسه است كه به سادگی قابل درك نیست، ولی بخشی از آنچه را كه فرا گرفته میشود،(تقی پور و غفاری،1388).
برنامه درسی پنهان زمانی مورد توجه قرار گرفت كه دریافتند مدارس بیش از آنچه مدعی هستند به دانشآموزان میآموزند و این آموزشها به صورت نظامدار و سازمانیافته انجام میشود. بررسی این نكته، در عمل منجر به كشف برنامه درسی پنهان شد كه در آموزندگان اثری نافذ و پایدار داشت(سعیدی رضوانی و كیانی نژاد،1379).
در خصوص اهمیت برنامه درسی پنهان و تاثیر آن میتوان گفت که برنامه درسی پنهان، در حد معنیداری، تعیین كننده آن چیزی است كه مبنای احساس ارزش و عزت نفس همه شركتكنندگان است و همین برنامه درسی پنهان است كه بیش از برنامه درسی رسمی و در سازگاری شاگردان و اساتید تاثیر دارد. هیچ كودكستان، دبیرستان و یا دانشكدهای را نمیشناسیم كه یك برنامه درسی پنهان بر شاگردان و هیئت آموزشیاش را تحمیل نكرده باشد. اگر چه هر برنامه درسی پنهان ویژگیهایی دارد كه خاص موسسهای معین است، ولی وجود این گونه برنامههای پنهان تا حد بسیار زیادی كل فرایند تعلیم و تربیت را تحت تاثیر قرار میدهند(ملكی ،89).
مفهوم برنامه درسی پنهان اساسا چه اهمیتی دارد و چرا این مفهوم مهم است؟ چرا به عنوان یكی از دستاوردهای مهم و مفهومی و ارجمند رشته برنامهی درسی به حساب میآید؟ مهرمحمدی(1388) اهمیت این مورد را دعوت به ژرفاندیشی در جریان تعلیم و تربیت و پرهیز از سادهانگاری و سطحیانگاری نیست. مهمترین پیام این مفهوم برای دست اندركاران تعلیم و تربیت، سیاستگذاران، مدیران و اصلاح گران، دعوت به ژرف اندیشی است. دیویی عبارت مشهوری دارد كه نشان میدهد، اهمیت این مفهوم از كجا ناشی میشود. او میگوید:((یكی از بزرگترین مغالطههای تعلیم و تربیت امروز این است كه دست اندركاران تعلیم و تربیت گمان میكنند بچهها در مدارس آن چیزی را میآموزند كه آنها اراده كردهاند)). آیزنر معتقد است: برنامه درسی آشكار بخش كوچكی از آن چیزی است كه مدارس آموزش میدهند. بازبینی، دقت و ژرفنگری در برنامههای درسی آشكار به هیچ وجه نشان دهنده برنامه درسی پنهان نیست. برنامه درسی پنهان به فضای مدرسه، دیدگاههای مختلفی كه در آن رد و بدل میشود، سیستم پاداشدهی، مورد استفاده در مدارس، ساختار سازمانی كه مدرسه برای تداوم موجودیتش دارد، خصوصیات محیط فیزیكی مدرسه، تجهیزات و وسایلی كه مورد استفاده قرار میگیرد، مربوط میباشد. این ویژگیها مبین برخی از مولفههای آشكار برنامه درسی پنهان میباشد. او تاكید میكند: آن چه دانشآموزان از این طریق میآموزند از جمله مهمترین آموختههای دانشآموزان است(فتحی واجارگاه،چوكده1385).
از سوی دیگر یکی از چالشهای اساسی نظام آموزش و پرورش در ایران نحوه سازگاری با آن با شرایط جدید حاکم بر جهان و ایران بویژه در آستانه ورود به جامعه اطلاعاتی یا جامعه دانایی محور است. اگر قرار است آموزش و پرورش در ایفای کارکردهای خود موثر واقع شود؛ نمیتواند نسبت به این شرایط و تحولات بیتفاوت باقی بماند(فرختار1390). تفكر انتقادی به منزله مهارت اساسی برای مشاركت عاقلانه در یك جامعه دموكراتیك شناخته شده و در دنیای مدرن تجارت به منزله مهارت ضروری مورد حمایت است(آندولینا،2001). تفكر انتقادی باعث میشود كه فرد، از مدارك و شواهد موجود بالاترین درك را داشته باشد و درك كردن فرد را قادر میسازد تا نظرات و معانی را كه در ورای هر چیز مهم وجود دارد آشكار سازد(جانسون،2002). حتی در موقعیتهای روزمره تفكر انتقادی، تفاوت واقعی میان موفقیت و شكست در هر چه كار را به مرز مینمایاند و به موفقیت یاری میرساند(آندولینا، 2001).
علاوه بر این تفكر انتقادی از طریق ایجاد روابط معقول میان انسانها و تصمیمگیری بر اساس تحلیل عناصر یك موقعیت و تفكیك عناصر مطلوب از نامطلوب، زندگی توأم با آرامش و مهربانی به ارمغان میآورد، بنابراین اگر مدارس ما در آموزش این امر مهم ناموفق باشند جامعه ما و در نهایت جامعه جهانی شكست خواهد خورد. تفکر انتقادی فرد را قادر میسازد، شهروندی پاسخگو باشد که در اجتماع شرکت کند و یک مصرف کننده صرف نیست. کودکان با توانایی تفکر انتقادی به دنیا نمیآیند، و این توانایی به شکل طبیعی در تفکر توسعه نمییابد. تفکر انتقادی، تفکری است که برخی از جنبهها و مولفههای آن آموختنی است؛ که باید تدریس شود و برخی دیگر از جنبههای آن میتواند تحت تاثیر برنامه درسی پنهان قرار گیرد. بسیاری از کتابها و مقالاتی که تفکر انتقادی را تعریف میکنند، هدفها و روشهای آن را با هدفها و روشهای علمی یکسان و شبیه به هم نشان میدهد. اشخاصی که آموزشهای علمی دیدهاند، یاد گرفتهاند که برای رسیدن به سطح آگاهیهای علمی باید انتقادی فکر کنند. البته اشخاصی که تحصیلات دانشگاهی دارند، تکنیکهای تفکر انتقادی را باید یاد گرفته باشند. تفکر انتقادی، توانایی تفکر برای خود شخص است و مطمئناَ، تصمیمات او در زندگی شخصی، تحت تأثیر قرار میدهد(فرختار،1390).
تفكر انتقادی در طول تاریخ بشریت همواره حضور داشته است، زیرا انسان از منطق و استدلال برای پرداختن به پرسشها و فرضیات خود استفاده میكند. تفكر انتقادی را میتوان همچون مشاهده منظم تفكرات انسان برای درك ارزش عمیق همه نكات بیان نمود تا این كه صرفاَ تفكر روبنایی دانسته و از آن برای برداشتههای ساده ذهنی استفاده كرد. علمایی از رشتههای گوناگون مانند روانشناسان خردگرا و فلاسفه، روانشناسان رفتارگرا و متخصصان تحلیل محتوا و دانشمندان تعلیم و تربیت به بهرهگیری از تفكر انتقادی روی آوردهاند(جمشیدیان قلعه سفیدی و خمیجانی فراهانی،1388،74).
1-4- اهداف پژوهش
هدف كلی این پژوهش عبارت است از: بررسی رابطه برنامه درسی پنهان با تفكر انتقادی دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهر آبدانان که میتوان آن را به صورت اهداف جزئی به شرح ذیل بیان كرد:
الف- بررسی رابطه برنامه درسی پنهان مدرسه با میزان مهارت سطح مقایسه دانشآموزان.
ب- بررسی رابطه برنامه درسی پنهان مدرسه با میزان مهارت سطح تشخیص دانشآموزان.
ج- بررسی رابطه برنامه درسی پنهان مدرسه با میزان مهارت سطح قضاوت دانشآموزان.
1-5- فرضیههای پژوهش
1- بین برنامه درسی پنهان مدرسه و میزان مهارتهای تفكر انتقادی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
2- بین برنامه درسی پنهان مدرسه و میزان مهارت سطح مقایسه دانشآموزان رابطه وجود دارد.
3- بین برنامه درسی پنهان مدرسه و میزان مهارت سطح تشخیص دانشآموزان رابطه وجود دارد.
4- بین برنامه درسی پنهان مدرسه و میزان مهارت سطح قضاوت دانش آموزان رابطه وجود دارد.
1-6- تعاریف نظری و عملیاتی
برنامه درسی پنهان: برنامه درسی پنهان همه عقایدی را شامل میشود كه دانشآموز به طور منفعل، مستقیماَ از محیط و چیزهای زنده و غیر زنده موجود در اطراف خود میآموزد. برنامه درسی پنهان دانش، اعتقادات، نگرشها، رفتارها را شامل میشود كه دانشآموزان هم به صورت قصد شده و هم به صورت قصد نشده در خود درونی میكنند.(فتحی واجارگاه، چوكده،1385).
برنامه درسی پنهان: عبارت است از نظرات معلمان پایه پنجم ابتدایی شهرستان آبدانان در ارتباط با برنامه درسی پنهان با استفاده از پرسشنامه.
ارتباطات متقابل نیروهای انسانی: موضوع مورد مطالعه جامعهشناسی مدرسه است که عبارت است از ارتباطات میانفردی بین دانشآموزان و کادر آموزشی و اداری مدرسه و ارتباطات متقابل بین اعضای خانواده و مدرسه.
ارتباطات متقابل نیروهای انسانی: در این پژوهش وضعیت ظاهری، ارتباطات، تواناییها، وضعیتها، اجرای قوانین و نظارت با توجه به پرسشنامه مد نظر میباشد.
ساختار سازمانی: روابط منطقی و سازمانیافته که عبارت است از نظم و ترتیب دادن به کار و فعالیت و تکلیف آن به افراد به منظور انجام دادن کار و تحقق هدفهای معین(علاقه بند،1383).
ساختار سازمانی: در این پژوهش روشهای تشویق و تنبیه، شیوهای مدیریت، کلاسبندی و گروهبندی و اجرای برنامه درسی، عدم تفویض اختیار و دادن آزادی عمل به معلمان با توجه به پرسشنامه مد نظر میباشد.
ساختار فیزیکی: روابط میان عناصر فیزیکی یک سازمان ساختار فیزیکی میگویند. این ساختار دارای دو بعد زمان و فضا است که شامل طراحی، اثاثیه و بدن انسانهاست(اسماعیلپور و همکاران،1385).
ساختار فیزیکی: در این پژوهش موقعیت جغرافیایی مدرسه، نوع چیدمان میز و نیمکت، وجود امکانات آموزشی و کیفیت نمازخانه مدرسه، ظاهر فیزیکی و طریقه معماری، نوع رنگآمیزی، وجود امکانات اولیه و درمانی، امنیتی، نوع و جنس نوشت افزار با توجه به پرسشنامه مد نظر میباشد.
مهارتهای تفکر انتقادی: تفکر انتقادی نوعی تفکر مستدل، منظم، هدفمند و اثرگذار، منطقی و مبتنی بر پیامد که به روش علمی به بررسی تجزیه و تحلیل تمامی نظرات و اطلاعات دسترسی میپردازد(بختیارنصرآبادی و همکاران، 1391).
مهارتهای تفکر انتقادی: عبارت است از میزان پاسخگویی دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان آبدانان به آزمون مهارتهای تفکر انتقادی.
مقایسه: مقایسه برنامههای جدید با برنامههای قبلی که باعث بهبود بخشیدن به کیفیت تجارب تربیتی در مدرسه میشود(ملکی،1389،ص95).
مقایسه: دانشآموز باید شکلها، اشیاء یا سوالهای داده شده پرسشنامه را با دقت مشاهده و مقایسه کند.
تشخیص: یک فن از ارزشیابی در یادگیری فراگیران و کوشش برای تعیین مشکلات یادگیری که معلمان بیشتر متوجه میشوند که دانشآموزان چگونه مباحث تدریس شده را درک میکنند(ملکی،1389،ص94).
تشخیص: اشکال داده شده پرسشنامه را با دقت مشاهده کند و مطالب نوشته شده را با دقت مطالعه کند و با توجه به توالی و ترتیب آنها، پاسخ مورد نظر را پیشبینی کند.
قضاوت: اصطلاح خوب و مفیدی برای وصف جوهر تفکر انتقادی است. انتقادی بودن را نوعی تمرین کردن قضاوت دانسته اند(شعبانی، مهرمحمدی، 1379).
قضاوت: دانش آموز باید اظهار نظر همکلاسان خود را با توجه به پرسشنامه تحلیل و قضاوت نمایند(رد یا قبول کنند) و دلایل قبول یا رد آن را توضیح دهند.
– Curriculum
-Explicit Curriulum
-Null Curriculum
-Hiddin Curriculum
-Aflatoun Academi
-Critical Think
-John Dewey
-Erikson
– Abe Mazlow
Goodlad
-Sirotnik
-Gall
-Eisner
-Andolina
-Janson