سرمایهی فکریموضوع جدیدی است که به لحاظ نظری در چند سال اخیر در سطح جهانی مطرح شده است. از آن جا که سرمایهی فکری منبعی پر ارزش برای کشورها و سازمانها به حساب میآید، میزان رشد و توسعهی آن به سرعت در حال تبدیل شدن به شاخص توسعه یافتگی کشورهاست. سرمایهی فکری نوعی سرمایهی ارزشمند است که دارایی نامشهود یک سازمان شناخته میشود (استوارت، 1997). از سوی دیگر، این منبع نامشهود به عنوان یکی از باارزشترین منابع شرکتها و سرمایهای کلیدی در رشد کارآفرینی مطرح شده است. اقتصاد امروز مبتنی بر سرمایهی فکری است و کالاهای آن دانش و اطلاعات هستند. منابع نامشهود، عواملی غیر از داراییهای مالی و فیزیکی است که در ایجاد ارزش یک شرکت مشارکت دارند و تحت کنترل آن هستند (بونتیس، 1998). امروزه سرمایهی فکری مجموعهای از دانش، تجربه، مهارت شخصی، روابط خوب و توانایی فناوری، منبع مهم مزیت رقابتی و عامل کلیدی سودآوری شرکت محسوب میشود (اسریویهاک، 2008).

محیط کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردی است که داراییهای نامشهود جدید سازمانی مثل دانش و شایستگیهای منابع انسانی، نوآوری، روابط با مشتری، فرهنگ سازمانی، نظامها، ساختار سازمانی و غیره را در برگیرد. در این میان، نظریهی سرمایهی فکری، توجه روز افزون محققان دانشگاهی و دستاندرکاران سازمانی را به خود جلب کرده است (قلیچ لی وهمکاران، 1385).
در تحقیق حاضر، به مطالعه بر روی سرمایهی فکری و رابطهی آن با ارزش بازار سهام و همچنین چگونگی تأثیر آن بر عملکرد مالی جاری و آتی شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته میشود.

1-2-تشریح و بیان موضوع
تحولات نوین در عرصهی اقتصاد، جهانی شدن و پیامدهای آن موجب شده تا عملکرد شرکتها بیشتر از پیش مورد توجه قرار گیرد. سهامداران، سرمایهگذاران، مشتریان، مدیران، کارکنان، عرضهکنندگان مواد اولیه، توزیع کنندگان، مؤسسات و نهادهای دولتی، مؤسسات ارائه دهندهی تسهیلات و به نوعی، همه کسانی که با مؤسسات مختلف درگیر هستند همواره این مؤسسات را ارزیابی میکنند. در گذشته، بیشتر ارزیابیها به صورت ارزیابی عملکرد شرکتها با شاخصهای مالی و ارزیابی داراییهای مالی و ملموس یک موسسه صورت میگرفت.
اقتصاد امروزین، اقتصاد محصولات نامشهود است؛ از اینرو داراییهایی که این محصولات را ایجاد میکنند نیز عمدتاً داراییهای نامشهود است. سهم تولیداتی نظیر اطلاعات، خدمات مشاورهای، تحقیق و توسعه، خلاقیت و نوآوری و امثال آن در سازمانها رو به افزایش است. محرکههای اصلی تولید در اقتصاد نوین را عواملی نظیر فناوری اطلاعات، طراحی، نرمافزار، دانش و استعدادهای افراد و سرمایههای فکری تشکیل خواهد داد. علاوه بر این و به طور کلی در شرایط رقابت اقتصادی سنگین کنونی، عواملی مانند نام و شهرت شرکت، مشتریان وفادار، تأمینکنندگان قابل اعتماد، کارکنان خلاق و پردانش، برنامههای تحقیق و توسعه، سیستمهای اطلاعاتی مناسب، حق الامتیاز و علائم تجاری و مانند آنها، داراییهای عمدهی شرکتها را تشکیل میدهد. در چنین شرایط پیچیدهای، ارزشگذاری دقیق و قابل اعتماد شرکتها دشوار شده است و با توجه به اینکه روشهای متداول حسابداری، اینگونه داراییها را محاسبه و در ارزشیابی کل شرکت منظور نمیکند، فاصله بین ارزش بازار شرکتها و ارزش دفتری، روز به روز بیشتر میشود. این فاصله به ویژه در شرکتهای مبتنی بر دانش و شرکتهای متکی به فناوری پیشرفتهوسیعتر است (فخاریان، 1380).

امروزه، مدل جدیدی از داراییها مطرح شده است و بطور کلی داراییهای سازمان را به دو دستهی داراییهای مشهود و داراییهای نامشهود تقسیم میکنند که عموماً داراییهای نامشهود را سرمایهی فکری مینامند، و ارزیابیها به سمت ارزیابی داراییهای نامشهود (سرمایهی فکری) گرایش پیدا کرده است.
افزایش فاصلهی میان ارزش بازار و ارزش دفتری شرکتها منجر به توجه گستردهی تحقیقات به بررسی ارزش حذف شده از صورتهای مالی شده است (مثلاً لو و زاروین، 1999، لو، 2001، لو و رادهاکریشنان، 2003). لو (2001، صفحه 9) بطور مستند میگوید که طی سال های 1977 تا 2001، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری 500 شرکت آمریکایی از 1 تا 5 برابر افزایش یافته است که در حدود 80% ارزش بازار آن شرکتها در گزارشگری مالی منعکس نشده است.
برای نمونه در سال 1997، ارزش بازار شرکت مایکروسافتمعادل 1488 میلیارد دلار تعیین شد. این مبلغ که برابر مجموع ارزش سهام شرکتهای بوئینگ، مکدونالد، شرکت نفتی تکزاکو و شرکت بوش بود، 4/13 برابر ارزش دفتری شرکت را نشان میداد. به بیان دیگر تنها 7 درصد ارزش واقعی شرکت مایکروسافت با استفاده از روشهای متعارف حسابداری اندازهگیری و به عنوان داراییهای فیزیکی در ترازنامه منعکس شده بود و 93 درصد بقیه عبارت بود از داراییهای نامشهود شرکت شامل دانش و سرمایههای فکری، تحقیق و توسعه و نام و اعتبار شرکت.
در سال 1994 تحقیق انجام یافته در 2000 شرکت آمریکایی نشان داد که داراییهای مشهود (فیزیکی) حدود یک سوم ارزش بازار را تشکیل میدهد. این تفاوت به هنگام ادغام و خرید شرکتها محاسبه و منعکس میشد. در سال 1995، شرکتآی بی ام برای خرید شرکت لوتوس مبلغ 3/2 میلیارد دلار پرداخت که 8/1 میلیارد دلار از این مبلغ برای تحقیقات در جریان پرداخت شد.
شرکتهای آمریکایی سالیانه 150 میلیارد دلار صرف تحقیق و توسعه میکنند و تحقیقات اخیر نشان داده است که در 375 مورد ادغام و خرید شرکتها، پروژههای تحقیق و توسعه در جریان، بالغ بر 75 درصد ارزش این شرکتها را تشکیل داده است. اینگونه مخارج در واقع سرمایههای عظیم فکری یک سازمان و نوعاً هزینهی سرمایهای محسوب میشود، در حالی که هنوز در بسیاری از موارد برمبنای روشهای متداول حسابداری به عنوان هزینهی جاری قلمداد میگردند.
محدودیتهای صورتهای مالی در توضیح ارزش شرکت ناشی از این امر است که منبع ارزش اقتصادی تنها تولید کالای مادی نیست، بلکه ایجاد سرمایهی فکری است. سرمایهی فکری شامل سرمایهی انسانی و سرمایهی ساختاری متشکل از مشتریان، فرایندها، پایگاهای اطلاعاتی، علائم تجاری و سیستمهاست (اوینسون و مالن، 1997) و نقش مهمی در ارزش آفرینی شرکت و مزیتهای رقابتی ایفا میکند (کاپلان و نرتن، 2004).
افزایش شناخت و بکارگیری سرمایهی فکری به شرکتها کمک میکند تا کاراتر، اثربخشتر، پربازدهتر و نوآورتر باشند. همچنین موفقیت شرکتها در رقابت، به میزان کمتری به تخصیص استراتژیک منابع فیزیکی و مالی، و به میزان بیشتری به مدیریت استراتژیک سرمایهی فکری بستگی دارد (نمازی و ابراهیمی، 1388).
با وجود افزایش شناخت سرمایهی فکری و تأثیر آن بر ارزش شرکت و مزیتهای رقابتی، معیار مناسب ارزیابی سرمایهی فکری شرکت هنوز در دوران طفولیت به سر میبرد. با این حال روش اندازهگیری سرمایهی فکری ارائه شده توسط پالیک (b، a2000) که در این تحقیق بکار رفته، به عنوان معیاری برای کارایی ارزش افزوده توانایی سرمایهی فکری شرکت پیشنهاد میگردد. مهمترین عنصر ضریب ارزش افزودهی فکری پالیک ناشی از منابع شرکت – سرمایهی فیزیکی، سرمایهی انسانی و سرمایهی ساختاری- است. ضریب ارزش افزودهی فکری بطور گسترده در تجارت و تحقیقات دانشگاهی استفاده میشود (مثلاً فیرر و ویلیامز، 2003).
1-3- اهمیت و اهداف تحقیق
در اقتصاد دانش محور، سرمایهی فکری در ایجاد ارزش در سازمانها نقش مهمی دارد و در دنیای امروز، موفقیت هر سازمان به توانایی مدیریت این داراییها بستگی دارد. امروزه شاهد رشد اهمیت سرمایههای فکری، به عنوان یک ابزار مؤثر برای افزایش رقابت شرکتها هستیم. اندازهگیری سرمایهی فکری به منظور مقایسهی شرکتهای مختلف، تعیین ارزش واقعی آنها و حتی بهبود کنترلهای آنها ضروری است.
با وقوع انقلاب فناوری اطلاعات، جامعهی اطلاعاتی و شبکهای و نیز پیشرفت سریع فناوری برتر، از دهه 1990 الگوی رشد اقتصاد جهانی تغییرات اساسی کرده است. در اقتصاد جهانی امروز دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایههای مالی و فیزیکی شده است (چن، زو و زی، 2004). در اقتصاد مبتنی بر دانش، میزان بهرهوری از سرمایهی فکری به منظور خلق موفقیت، به توانایی در مدیریت این منبع کمیاب بستگی دارد.
بیشتر منابع سازمانی در طول عمر خود، بازدهی کاهشی و یا افزایشی دارند. برای نمونه، یک دارایی فیزیکی در اثر استفاده مستهلک میشود اما ارزش سرمایهی فکری در اثر استفاده کاهش نمییابد. پپارد و ریلاندر (1995) بیان میکنند که منابع سرمایهی فکری همزمان میتواند توسط کاربران زیادی در جاهای مختلف به کار گرفته شود، بنابراین از لحاظ اقتصادی، غیررقابتی هستند. این بدین خاطر است که زمانی که سرمایهی فکری مورد شناسایی و چالش قرار میگیرد ممکن است دانش جدید توسعه داده شود. بنابراین سرمایهی فکری اغلب با بازدهی افزایشی شناخته میشود.
روس (1997)، بیان میکند که اگرچه سرمایهی فکری ممکن است به ظاهر در ارتباط با رشد فروش و ایجاد ارزش باشد، اما یک هدف عمیقتر دارد:
“هدف اصلی رویکرد سرمایهی فکری، تغییر رفتار افراد است“.
هدف این مطالعه، بررسی تجربی رابطهی میان سرمایهی فکری و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین ما در پیروی از فیرر و ویلیامز (2003)، از ضریب ارزش افزودهی فکری به عنوان معیار کلی توانایی فکری شرکت استفاده میکنیم. به علاوه شرایطی را که سرمایهی فکری به عملکرد مالی شرکت کمک کرده و میتواند به عنوان شاخصی برای عملکرد مالی آتی استفاده شود را بررسی میکنیم.
1- Intellectual Capital
1–Market Value
2– Book Value
3– High Tech
1–Microsoft
وضعیت فعلی حرفه حسابرسی نشان از رسوایی های مالی عظیمی چون انرون.وورپ کام .آرتور اندرسون، تیکو، پروکامپ و … دارد. با مشاهده هر یک از این رسوایی ها این سوال به وجود می آید که چرا و چگونه چنین رسوایی های به وجود آمده است.جواب این است: عدم رعایت اخلاق. تحقیق پیش رو برای ارزشیابی جوانب این امر و بررسی راه کار های پیش رو انجام خواهد شد.
علاوه بر این که ممکن است با عدم رعایت موازین اخلاقی توسط حسابداران و حسابرسان منافع سهامداران زیر پا گذاشته شود.از حیث اینکه اطلاعات حسابداری ورودی بسیاری از سامانه های تصمیم گیری اقتصادی محسوب می شود نیز نقش اخلاق حسابداری بسیار حایز اهمیت است.از طرفی هم با کم رنگ شدن نظام های سنتی اخلاقی در جوامع و رشد پر شتاب علم و فناوری توجه به نقش اخلاق موضوع بسیار مهمی تلقی می شود. همچنین رایو و وبر (2004 ) اعلام نمودند که ارایه گزارشات نادرست درخصوص تخلفات حرفه ای حسابداران سبب ایجاد عدم اطمینان درجامعه سرمایه گذاران به طور خاص و در کل اقتصاد جامعه به صورت عام شده است.

به همین دلیل ایجاد اعتماد اجتماعی نسبت به جامعه حسابداران رسمی ازاهم وظایف سازمانهای ناظربه اخلاق حرفه ای به شمار می آید. ( کارمیچال) با آنکه تحقیقات محدودی در رابطه با ارزیابی اخلاق حرفه ای توسط کولبرگ 1976 ) (،رست) 1970 ( و ویکتور( ( 1989 به اجرا در آمده ولی تعداد تحقیقات انجام شده دررابطه با اخلاق حرفه ای در حسابداری چشمگیر نمی باشد.

درحال حاضر مسئله اخلاق حرفه ای در حسابداری درکشورما هم بسیار حائز اهمیت است واین مسئله توسط برنامه ریزان کلان اقتصادی کشور مورد تأکید خاص قرار دارد. اینکه کارکنان شاغل در موسسات فعال در حرفه حسابرسی که در آینده جزو حسابداران رسمی کشور قرار خواهند گرفت بر اساس اصول راستین اخلاق حرفه ای فعالیت می کنند یا نه ؛ از جمله سوالات مهمی است که لازم است دراین تحقیق به آن پرداخته شود . لذا این تحقیق برآن است تا به این سوال جواب دهد:تا چه حد کارکنان شاغل در موسسات فعال حسابرسی با آیین رفتار حرفه ای آشنایی دارند؟

طبق دستورالعمل اخلاقی کمیته فنی سازمان حسابرسی لازمه دستیابی به اهداف حرفه حسابداری پایبندی حسابداران حرفه ای به اصول بنیادینی از قبیل درستکاری، بیطرفی، صلاحیت و مراقبت حرفه ای، رازداری، رفتار حرفه ای و اصول و ضوابط حرفه ای است. بررسی های انجام شده در رابطه با اخلاق حرفه ای در حرفه حسابداری حاکی از این است که تحقیقات انجام شده دراین موارد آنچنان که باید در کشورهای مختلف به اجرا در نیامده اند(کمیته فنی سازمان حسابرسی 1385).
رایو و وبر (2004 ) اعلام نمودند که ارایه گزارشات نادرست درخصوص تخلفات حرفه ای حسابداران سبب ایجاد عدم اطمینان درجامعه سرمایه گذاران به طور خاص و در کل اقتصاد جامعه به صورت عام شده است (رایو و وبر 2004).
با آنکه تحقیقات محدودی در رابطه با ارزیابی اخلاق حرفه ای توسط کولبرگ 1976، رست1970 و ویکتور 1989 به اجرا در آمده ولی تعداد تحقیقات انجام شده دررابطه با اخلاق حرفه ای در حسابداری چشمگیر نمی باشد.
1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
اخلاق حرفه ای از جمله عوامل مهمی است که امروزه مورد توجه برنامه ریزان و مدیران مسئول سازمانهای دولتی و خصوصی قرار گرفته است. از آنجایی که بنگاه های اقتصادی فعلی بدون حسابداری نمی تواند وجود داشته باشد، حسابداری در دنیای پیشرفتۀ اقتصادی امروز حرفه ای حیاتی است. برجستگی متمایز کننده حرفۀ حسابداری پذیرش مسؤولیت نسبت به عموم است. جامعه انتظارات فراوانی از اهل این حرفه دارد و مردم باید به کیفیت خدمات پیچیده ارائه شده توسط حرفه حسابداری اعتماد داشته باشند. از این رو اطلاعات ارائه شده توسط حسابداران باید به طور قابل توجهی کارآمد، قابل اتکا، واقعی و بدون سوگیری باشد و حسابداران نه تنها باید واجد شرایط و صلاحیت حرفه ای باشند، بلکه باید از درجه بالایی از صداقت و درستکاری حرفه ای نیز برخوردار و آبرو و حیثیت حرفه ای از مهم ترین داراییهای آنها باشد. در نتیجه اخلاق حسابداری برای حسابداران حرفه ای و افرادی که به خدمات حسابداری تکیه دارند اهمیت زیادی دارد. انجمن
حسابداران رسمی امریکا به عنوان یکی ازمراکز مهم ارزشیابی کارحسابداران رسمی درایالت متحده، براین امر تأکید دارد که حسابداران نه تنها باید از اطلاعات علمی و حرفه ای استاندارد برخوردار باشند بلکه باید نمونه بارز اخلاق سالم حرفه ای را در محیط کار خود ارایه نمایند. لذا برخورداری از اعتبار و آبروی حرفه ای یکی از شاخص های مهم ارزشیابی حسابداران مطرح شده است.
اهمیت اخلاق حرفه ای در جامعه کنونی به این علت است که افراد جامعه نسبت به این امر بسیار حساس بوده و از متخصصین جامعه انتظار دارند که در کمال صداقت مسئولیتهای خود را به اجرا در آورند به همین دلیل متخصصین رشته های مختلف باید فعالیتهای خود را درزمینه های حرفه ای مطابق با قوانین و مقررات موجود به نحو احسن انجام دهند (انجمن حسابرسان داخلی). در حال حاضر درعرصه بین المللی سه مرکز مهم نظارت براخلاق حرفه ای به عنوان منبع اصلی ارزشیابی فعالیت حرفه ای حسابداران و حسابرسان درجهان به شمار می آیند. این سه مرکز شامل انجمن حسابداران رسمی امریکا، انجمن حسابرسان داخلی، انجمن حسابداران مدیریت بوده و مقررات آنها در رابطه با رعایت اخلاق حرفه ای در حسابداری کم و بیش مشابه یکدیگر و توسط اغلب سازمانهای خصوصی و دولتی حسابداری و حسابرسی جهان لازم الاجرا می باشند. به عبارت دیگر درمقررات مصوب توسط هرسه مرکز فوق التزام به صداقت حرفه ای، مسئولیت پذیری، توانمندی حرفه ای، احترام به قوانین و مقررات ، کار آمدی، اعتماد به نفس، التزام به سودآوری شرکت، اعتقاد به کار گروهی و رازداری توصیه شده اند و حسابداران براساس این شاخص ها در هر سازمان مورد ارزشیابی اخلاق حرفه ای قرار می گیرند(کومیبادیس و اوکپارا ، 2008 ).
از سوی دیگر شاخص های دیگری از قبیل استقلال حرفه ای توسط انجمن حسابداران رسمی امریکا مطرح شده است که به عنوان اصلی ترین شاخص در حرفه حسابداری تلقی شده و برجلوگیری از هرگونه جانبداری عمدی یا سهوی از طرفهای مختلف ذینفع درسود و زیان سازمان تأکید می نماید. به عنوان مثال زمانی که یک حسابدار رسمی در شرکتی که کار میکند دارای سهام باشد این مسئله به عنوان عامل نقض کننده استقلال حرفه ای او محسوب خواهد شد.
ازاین رو عدم برخورداری ازهریک از شاخص های فوق می تواند به عنوان نقاط منفی اخلاق حرفه ای برای حسابداران تلقی گردد. از سوی دیگر فدراسیون بین المللی حسابداران سازمان بین المللی مهمی است که در ورای همه این سازمانها بر امر نظارت بر اخلاق حرفه ای حسابداران فعالیت دارد و با تأکید بررعایت دقیق استانداردهای حرفه ای در حسابداری درصدد ایجاد یک جو سالم برای فعالیت حسابداران است. با وجود این به نظر میرسد در ایران، از لحاظ نظری و تجربی، به این مهم کمتر پرداخته شده است.
michell
duca
RAU
WEBER
CARMICHAL
KOHLBERG
VICTOR
Institute of internal auditors (IIA)
Institute of management accountants(IMA)
Morality
Respasibility
Professional competence
Laws and rules respect for
Efficiency
Self esteem
Profit
Team work
Secracy
Koumbiadis
okpara
Independence
International federation of accountants (IFAC)
قدیمیترین توجهات مدرن به مسئولیت اجتماعی شرکت در سال 1953، زمانی که بوون یک تعریف اولیه از مسئولیت اجتماعی شرکت فراهم کرد می باشد: ” تعهدات کسب و کار و افراد تجاری برای پیگیری آن دسته از سیاستها، تصمیمگیریها و فعالیتهایی که از نظر اهداف و ارزشهای جامعه مطلوب هستند”( چای و گری، 2008).

اصطلاح مسئولیت اجتماعی شرکت به وسیله سه لغتی که شاملش میشود تعریف شده است: شرکت، اجتماع، مسئولیت. بنابراین مسئولیت اجتماعی شرکت میتواند به عنوان فعالیت یک کسب و کار یا شرکتهای مسئولیتپذیری دیده شود که از جامعه در جایی که آنها فعالیت میکنند، مراقبت مینمایند (زهو و تان، 2008).
مسئولیت اجتماعی یک کسب و کار رویکردی متعالی به کسب و کار است که تاثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه، چه داخلی و چه خارجی را با هدف همسویی منافع اقتصادی با محیط زیست و رشد و توسعه پایدار کسب و کار مدنظر قرار میدهد (امیدوار،1386).

اما آنگونه که به مفهوم و انگیزه فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت در کشورهای غربی توجه شده است در کشورهای در حال توسعه توجه نشده است. برخلاف وجود تحقیقات مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت در این کشورها به نظر میرسد انگیزههای مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت در زمینههای تجاری در این کشورها چه در عرضه و چه در تقاضا اندک و متفاوت است، به طوری که بر اساس تحقیقات انجام شده انگیزه های اعتقادی و مذهبی نقش عمدهای را در توجه کسب و کارها به رویکرد بشردوستانه مسئولیت اجتماعی شرکت در این کشورها داشته است. کمبود آگاهی در این زمینه، محدودیت ظرفیت های اجرایی و پیدایش سازمانهایی که توجه صرف آنها به روش سنتی بازرگانی و کسب سود است از دلایل این عدم توجه میباشد.
نتایج حاکی از آن است که چه قدر برای این کسب و کارها درک مسئولیت اجتماعی سخت است و آنها هنوز یک راه طولانی برای رفتن به سوی یادگیری اینکه، چگونه بهترین عملکرد را برای ذینفعان شکل دهند در پیش دارند. از طرفی نتایج نشان دهنده جذابیت رابطه کسب و کارها با عملکرد مسئولانه از دیدگاه بشردوستانه برای مدیران به منظور بهبود بخشیدن به نتایج اقتصادی و رقابت پذیری است (سالارزهی و استانستی، 1388).
از سوی دیگر عملکرد مالی اقتصادی برای شرکت های دارویی حاضر در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به دنیای رقابتی موجود در این صنعت، مسالهای حیاتی است و در واقع شرکتی که عملکرد مالی بالایی نداشته باشد دیر یا زود از صحنه رقابت حذف خواهد شد. در عین حال تامین مسئولیتهای اجتماعی برای شرکتهای دارویی، هزینه در بر دارد، همین مساله باعث میشود تا شرکتها به هنگام تصمیمگیری برای مشارکت و حضور فعال در برنامههای مسئولیت اجتماعی دچار تردید شوند که آیا تامین مسئولیت اجتماعی خطری برای عملکرد مالی آنها نخواهد داشت؟
از اینرو پژوهش حاضر بدنبال پاسخگویی به این مسأله اساسی است که: “مسئولیتپذیری اجتماعی چه تاثیر بر عملکرد مالی اقتصادی شرکتهای دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد؟”
امروزه در شرایط جهانی شدن و شبکههای گسترده اطلاعاتی از سازمانها، انتظار میرود در برابر مسائل محیط زیست، رعایت منافع جامعه، حقوق اقلیتها و … حساسیت داشته، واکنش نشان دهند. به علاوه این شبکه گسترده، تمام فعالیتهای سازمانها را زیرنظر دارد و به راحتی میتواند از راه انجمنها و مجامع مختلف، چهره سازمانها را در انظار عمومی خراب کند، بنابراین سازمانها ناچار به انجام اقدامات وسیع و گسترده برای جلب افکار عمومی هستند که وجه غالب آنها نشان دادن وجهه اخلاقی کارهای سازمان است. گفتنی است که هر چه سازمانها بزرگتر باشند، باید حساسیت آنها هم نسبت به این مسائل بیشتر باشد (نبس، 2005). رفتار غیراخلاقی، رفتار محیط کسب و کار را بر ضد خود تحریک کرده، موجب شکست سازمان میشود (بوککی و همکاران، 2001).

همچنین لازمه موفقیت سازمان، عملکرد مناسب آن است. شاخص هایی مانند: سودآوری، بقا، رشد میزان دستیابی به اهداف و قابلیتهای رقابتی را میتوان به عنوان نتیجه عملکرد مناسب تلقی کرد. برخی از صاحبنظران مانند هیگنز و وینکز موفقیت سازمانی را با
عملکرد سازمانی معادل فرض کرده اند. آنها براین باورند که به طور کلی عملکرد مالی سازمان نتیجهای است که به عنوان برایند رفتار سازمان، اتفاق میافتد (هیگینز و وینز، 1993).
علاوه بر این نظام جمهوری اسلامی ایران با اجراء اصل 44 قانون اساسی و تحقق اهداف چشم انداز در عرصه خصوصی سازی، نیاز به مقدمات و مبانی خاصی دارد. تا این زمینهها فراهم نشوند، دستیابی به اهداف مطلوب و تحثث آنها و نیز کاهش هزینهها و خسارات ناشی از آن امکان پذیر نخواهد بود، چرا که تجارب خصوصی سازی و ایجاد فضای بازار رقابتی برای بنگاه های اقتصادی در سایر کشورها نشان می دهد که تحقق اینگونه اهداف منوط به مبتنی بر شکل گیری مجموعه ای از پیش فرضها و الگوهای هنجاری، فرهنگی، اجتماعی است و در غیر این صورت، سیاست خصوصیسازی در اجراء با مشکلات متعددی مواجه میشود و نتایج غیر منتظره و آسیب زایی را به دنبال می آورد. از جمله این الزامات و مقدمات که در دنیای امروز مورد تاکید قرار گرفته، توجه به مسئولیتها و تعهدات بنگاهها و شرکتهای فعال در عرصه صنعت، تجارت، اقتصاد، خدمات و … است به این معنی که رسالت در ضمن پی گیری اهداف انتفاعی و سود آورانه خود، علی القاعده با آن اهداف ایجاد شده اند و باید در خدمت اهداف و آرمانهای عمومی جامعه و نظام اجتماعی باشند همچنین، علاوه بر رعایت حقوق اشخاص و نهادهای ذیربط، خدمات گستردهای به افراد جامعه ارائه نمایند. به عبارتی آحاد جامعه را در سود و منافع خود شریک کنند و در خدمت تمام ارکان نظام اجتماعی باشند. شرکت آب معدنی دماوند با همکاری یونیسف 4500 کودک در مناطق محروم را آموزش می دهد. شرکت نفتی شل در اهواز مدرسه فوتبال احداث می کند، شرکت فولاد مبارکه با بیش از 50 طرح عمرانی را در سطح منطقه فعالیت خود به انجام رسانده، شرکت سایپا طرح کمک به بیماران سرطانی را به مرحله اجرا در آورد. شرکت استات، اویل هزینه آموزش تعدادی را به منظور آموزش نجات غریق دریایی پرداخت کرد. شرکت ملی نفت ایران چندین طرح عمرانی را در مناطق محروم اجرا کرد و بیش از 204 میلیارد ریال از سال 1383 تاکنون در این طرحها هزینه کرده است. موارد ذکر شده بخش اندکی از سرمایه گذاری های اجتماعی و مشارکت اجتماعی و مسئولیت اجتماعی شرکتها در اجتماع میباشد.
لذا با توجه به نقش و اهمیت مسئولیت اجتماعی شرکتها در جامعه، شاید پرداختن به این موضوع از مهمترین اولویت های پژوهشی باشد که در پژوهش حاضر قصد پرداختن به آن را دارد که تا چه حد مسئولیت اجتماعی بر عملکرد مالی و اقتصادی تاثیر دارد و این مسئله را در شرکتهای دارویی که در سازمان بورس اوراق بهادار پذیرفته شدهاند را به صورت موشکافانه مورد بررسی قرار میدهد.
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر مسئولیتپذیری اجتماعی بر عملکرد مالی و اقتصادی شرکتهای دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که امید آن میرود در صورت شناخت این تأثیر، بتوان گامی در جهت بهبود آن برداشته و زمینههای لازم در جهت ارتقای مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها و در نتیجه بهبود عملکرد مالی شرکتهای دارویی را فراهم ساخت. بدین ترتیب می توان اهداف تحقیق را به صورت زیر برشمرد:
– هدف اصلی این پژوهش “شناسایی تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر عملکرد مالی شرکتهای دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” میباشد.
– Waddock et al. 2002
– Jamali, 2007
– Snider et al, 2003
– Luetkenhorst, 2004; Waddock et al. 2002
– Karna et al, 2004
– Luetkenhorst, 2004; Waddock et al. 2002
– Choi & Gary, 2008
– Zhu & Tan,2008
– NBES,2005
– Buckley,2001
– Higgens & Vincze, 1993
،سوالات و اهمیت تحقیق
بخش عمومی ایران برای گزارشگری مالی خود از مبنای نقدی تعدیل شده استفاده می نماید و بیشتر، تاکید بر ایفای مسئولیت پاسخگویی مالی دولت بوده است، بنحوی که درآمدها با مبنای نقدی وفق زمان وصول وجه شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند.در صورتیکه در نظام تعهدی در آمدها و هزینه ها به محض تحقق در دفاتر و عملیات مالی شناسایی و ثبت می گردند. پرداخت های بخش عمومی به چهار نوع شامل هزینه، پیش پرداخت، علی الحساب و تنخواهگردان پرداخت تقسیم میشوند. هزینه های استهلاک و سایر هزینه های غیر نقدی در دفاتر ثبت نمی شوند و همچنین هزینه ها تا زمانی که پرداخت نشوند با وجود تحقق هزینه بدلیل عدم پرداخت وجه آن شناسایی نمی شوند.
قانون تشکیل هیات های امنای موسسات عالی علمی دولتی در سال 1350به تصویب مجلس وقت رسیدبراساس این قانون دانشگاهها موظف شدندکه هیات امنای مستقلی تشکیل دهند تا اینکه در سال 1369قانون نحوه انجام امور مالی و معاملاتی دانشگاههاو موسسات آموزش عالی و تحقیقاتی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید ودر تاریخ 26/10/1369شوری نگهبان آن راتایید کرد.)ابوالحلاج،1390)
دانشگاههای علوم پزشکی موسساتی غیر انتفاعی و عام المنفعه دارای شخصیت حقوقی مستقل و استقلال مالی و اداری واستخدامی هستند .
تصویب و ابلاغ ماده 49 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران راه را برای هیات امنا هموار تر کرد و بالطبع تعهدات سنگینی نیز برای وزارت بهداشت ایجاد نمود که محاسبه قیمت تمام شده خدمات و استقرار سیستم بودجه ریزی عملیاتی از مهمترین آنها میباشد.

در راستای اجرای تکالیف مقرر در قانون برنامه چهارم و پنجم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بویژه ماده20 قانون برنامه پنجم و منوط شدن تخصیص اعتبارات دولتی به دانشگاههای علوم پزشکی بر اساس قیمت تمام شده خدمات ارائه شده و تحت عنوان کمک؛ مرکز بودجه و پایش عملکرد وزارت بهداشت به استناد آیین نامه جدید دانشگاههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور از سال 1387طرحی تحت عنوان نظام نوین مالی(حسابداری تعهدی) را در چهار گام به شرح زیر در یک برنامه 5 ساله هدفگذاری کرد (ابوالحلاج،1390)
<img class="alignnone size-full wp-image-591005 aligncenter” src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Accounting-290.jpg” alt="حسابداری” width="400″ height=”
266″ />

برای اجرای گام اول (استقرار سیستم حسابداری تعهدی) و به استناد ماده 87 آیین نامه مالی و معاملاتی مصوب دانشگاههای علوم پزشکی مجموعهای مشتمل بر ده دستور العمل در فرور دین 1387جهت اجرا به دانشگها ابلاغ شد. (ابوالحلاج،1389)
این مجموعه مشتمل بر روشهای اجرایی؛مستندات و دستور العملهایی می باشد که با لحاظ کردن پیش فرضهای مورد نیاز دانشگاهها و دانشکدههای علوم پزشکی وبیمارستانهاو شبکه های بهداشت درمان تدوین طراحی و کد گذاری شده است. (ابوالحلاج،1389)
منابع مالی دانشگاههای علوم پزشکی از محل اعتبارات و کمکهای اهدایی دولت و یا عنوانهای دیگر و همچنین درآمد حاصل از فعالیتهای اصلی(موضوع تبصره 3ماده 19آیین نامه مالی و معاملاتی) درآمد حاصل از واگذاری فعالیتهاو اماکن؛هدایا و کمکهای مردمی؛موسسات ؛ سازمانها و… تامین میشود. (ابوالحلاج،1390)
امور مالی ومعاملاتی دانشگاه بر اساس آیین نامه مالی و معاملاتی مصوب دانشگاههای علوم پزشکی انجام خواهد شد . ( ماده یک آیین نامه مالی و معاملاتی)
با توجه به ماده13 این آیین نامه خط مشی حسابداری دانشگاههای علوم پزشکی برمبنای روش حسابداری تعهدی تعیین شده است.
مدیریت خدمات سلامت که از ارزشمندترین و حیاتی ترین خدمات مورد نیاز جامعه می باشد با توجه به گستردگی دانشگاههای علوم پزشکی و افزایش هزینه ها و بودجه مورد نیاز جهت ارائه این خدمات و افزایش جمعیت و کامل تر شدن پوشش خدمات در دورترین نقاط کشور ، ضرورت ارائه خدمات تخصصی و فوق تخصصی تشخیصی و درمانی جدید مطابق با پیشرفت های علم روز و محدودیت منابع مالی کشور ، روز به روز بیشتر به اطلاعات به هنگام ، جامع و دقیق ، تجمیع شده و قابل اتکاء نیازمند می باشد.اطلاعات بدست آمده از گزارشات مالی که حاصل ثبت، طبقه بندی، و تجزیه و تحلیل به موقع رویدادهای مالی است، از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. نیاز به اطلاعات حسابداری امروزه رشد قابل مقایسهای داشته و مدیران بیش از هر زمان دیگر نیاز به اطلاعات تفصیلی حسابداری بخصوص اطلاعات مربوط به فرآیندهای عملیاتی و بهای تمام شده دارند.
همچنین سیستم حسابداری باید قادر باشد گزارش های مورد نیاز برای اتخاذ تصمیمات در موارد و مسائل خاص یا وضعیت های ویژه را تامین نماید.از سویی دیگر مسئولیت پاسخگویی ، مرکز ثقل و سنگ زیر بنای تمام گزارش های مالی در سازمان ها می باشدو سازمانها ملزم به پاسخگویی در مقابل شهروندان و سازمانهای نظارتی میباشند. برای افزایش منابع مالی و اهدافی که این منابع برای تحقق آنها مصرف می شود بایستی دلایل منطقی ارائه نمایند. (ایجیری1983)
مدیریت مالی دستگاههای دولتی کشور و از جمله دانشگاههای علوم پزشکی در طول سالیان قبل و پس از انقلاب متاثر از روش حسابداری نقدی بوده که انتظارات و مطالبات مدیران دانشگاههای علوم پزشکی جهت بدست آوردن بهای تمام شده خدمات (برای واقعی نمودن تعرفه ها) و بودجه ریزی عملیاتی مورد نظر قانون گذار در این روش امکان پذیر نبوده است. روشن است اطلاعات و گزارشهایی که از این سیستم بدست می آید نمی تواند بیانگر وضعیت دقیق مالی و عملکرد واقعی باشد .
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر اساس تکلیف قانونی ماده 49 قانون برنامه چهارم توسعه و به دلیل اعتقادی که به ایجاد نظم در امور مالی داشت ، تصمیم گرفت که رویه حسابداری خود را از نقدی به تعهدی تغییر دهد و ضمن ثبت و ضبط دقیق درآمدها و هزینه ها و کلیه رخدادهای مالی ، امکان استحصال بهای تمام شده فراهم گردد . اجرای نظام نوین مالی(حسابداری تعهدی) دانشگاههای علوم پزشکی از سال 1387 مطرح و ضمن ایجاد بستر سخت افزاری و نرم افزاری و آموزش کارکنان بخش مالی دانشگاهها به تدریج در دانشگاهها کامل و جشن استقرار آن در تاریخ 27/6/91 برگزار گردید. با توجه به اینکه تصمیمگیری مدیران و نیز پاسخگویی آنها یکی از ضرورت های کلیدی در دانشگاهها است. بنابر این پژوهش حاضر برای دستیابی به پرسشهای زیر انجام می گیرد.
1- اجرای حسابداری تعهدی بر پاسخگویی عمومی مدیران شمالغرب کشور چه تاثیری دارد؟
2- اجرای حسابداری تعهدی بر پاسخگویی مدیریتی مدیران شمالغرب کشور چه تاثیری دارد؟
3- اجرای حسابداری تعهدی بر پاسخگویی مالی مدیران شمالغرب کشور چه تاثیری دارد؟
4- اجرای حسابداری تعهدی بر پاسخگویی حرفه ای مدیران شمالغرب کشور چه تاثیری دارد؟
5- اجرای حسابداری تعهدی بر پاسخگویی قانونی مدیران شمالغرب کشور چه تاثیری دارد؟
6- اجرای حسابداری تعهدی بر پاسخگویی اجتماعی مدیران شمالغرب کشور چه تاثیری دارد؟
7- اجرای حسابداری تعهدی بر پاسخگویی عملیاتی مدیران شمالغرب کشور چه تاثیری دارد؟
8- اجرای حسابداری تعهدی در اتخاذ تصمیمات مدیران شمال غرب کشور جهت وصول به موقع منابع دانشگاه چه تاثیری دارد؟
9- اجرای حسابداری تعهدی بر تصمیمات کنترلی مدیریتی مدیران شمالغرب کشور چه تاثیری دارد؟
10- اجرای حسابداری تعهدی بر سرعت تصمیم گیری مدیران شمالغرب کشور چه تاثیری دارد؟
11- اجرای حسابداری تعهدی بر تصمیمات عملیاتی مدیران شمالغرب کشور چه تاثیری دارد؟
-Federal Accounting Standards Board
-Governmental Accounting Standards Board
-International Federation Accountants
– International Monetary funds
-Organization For Economic co-Operation And Development
-United Nations Development Program me
-Government Financial Statistics
– System National Account
امروزه توسعه اقتصادی بر پایه دسترسی به منابع مالی برای سرمایهگذاری استوار میباشد. این در حالی است که تصمیم سرمایهگذارن در خصوص سرمایهگذاری ، به نوبه خود به وجود گزارشگری مالی مناسب بستگی دارد. گزارشگری مالی تخصیص منابع سرمایه در یک شرکت تجاری و قابلیت سوددهی آن را افشا مینماید. بنابراین افشای اطلاعات مالی برای استفاده کنندگان از صورتهای مالی امری ضروری به شمار می رود. بدیهی است اصل افشا به عنوان یکی از اصول حسابداری، کلیه واقعیتهای با اهمیت و مربوط در رابطه با رویدادها و فعالیتهای واحد تجاری را بیان میکند. اصل افشا ایجاب مینماید که صورتهای مالی به گونهای تهیه و ارائه شود که از لحاظ اهداف گزارشگری مالی، قابل فهم، آگاه کننده و حتی الامکان کامل باشد. به بیان دیگر اصل افشا خواستار افشای اطلاعات مربوط در صورتهای مالی به گونهای است که از یک طرف امکان اتخاذ تصمیمهای آگاهانه برای استفاده کنندگان را فراهم نموده و از طرف دیگر باعث گمراهی آنان نشود (خانی و میرباقری،1391).

مدیران شرکتها همواره از طریق گزارشگری مالی شامل صورتهای مالی، یادداشتهای همراه و تجزیه و تحلیلهای مدیریت، اطلاعات شرکت تحت مدیریت خود را جهت آگاهی استفادهکنندگان برون سازمانی افشا میکنند. میزان اطلاعات افشا شده تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار دارد. مثل تصمیم تیم مدیریت و تحلیل هزینه منفعت که انگیزههای اختیاری مدیر است.
طبق نظریه هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی تصمیمگیری سرمایهگذارن بر اساس اطلاعات حسابداری تاثیرات عمدهای در تخصیص بهینه منابع اقتصادی یک کشور دارد. در مدلی که توسط (دانیل، هیرش لیفر و سابر امانیام،1998) طراحی گردید سهامداران به اطلاعات خصوصی شرکتها واکنش بیشتری نسبت به اطلاعات عمومی نشان میدهند (کاشانی پور و همکاران، 1388).

در عمل، میان کیفیت و کمیت اطلاعاتی که شرکتهای مختلف تهیه و منتشر میکنند و اطلاعاتی که سهامداران و اعتبار دهندگان نیاز دارند، شکاف عمیقی وجود دارد. نهادهای سرمایهگذاری به اطلاعاتی به موقع، اتکاپذیر و کامل نیاز دارند تا نسبت به مسئولیت نمایندگی مدیریت و تصمیمهای سرمایهگذاری خود قضاوت نمایند. از طرفی ایجاد و نگهداری نظام افشای پیچیده مالی ارزان نیست، زیرا شرکتها مجموعه متعددی از اقلام مالی و غیر مالی دارند که به طور معمول افشای آنها چندان ساده نیست. از این رو بر اساس ساختار بازارها، در هر کشوری مجموعهای از منابع بر قواعد حسابداری و افشا مقرر شده که شرکتها ملزم به رعایت آن هستند. شرکتها در مورد پیش بینی درآمدها توسط مدیر، جلسههای سرمایهگذارن و تحلیلگران مجامع خرید سهام یا انصراف از خرید، حضور سرمایهگذارن افشای مربوط به سرمایهگذارن در سایتهای خبری شرکت و سایر پروندههای قانونی، اطلاعات را به صورت داوطلبانه افشا میکنند.

افشای اختیاری یک مکانیسم کنترل خارجی است که می کوشد مشکلات بین سهامداران عضو و غیر عضو را از طریق فراهم کردن اطلاعات مربوط به نتایج مالی و غیر مالی کاهش دهد. در تئوری نمایندگی فرض بر این است که سهامداران عضو تمایل به افشای اطلاعات به جای واگذاری امکان نظارت به افراد غیر عضو را دارند، چرا که هزینههای ناشی از حضور مدیران برای افشا کمتر از هزینههای کنترلی افراد غیر عضو خواهد بود (جنسن و مکلین،1976).
دلیل اصلی تاکید بر افشای داوطلبانه حفظ منافع سهامداران است .چون افشای داوطلبانه اثر مثبتی بر عملکرد شرکتها دارد و بر حفظ منافع سهامداران و اشخاص ذینفع اثر گذار است .چون افشای به موقع و داوطلبانه اطلاعات عاملی است که باعث سالم سازی بازار سرمایه گشته و از معاملات افرادی که به نحوی به اطلاعات منتشر شده دسترسی دارند جلوگیری میکند و همچنین باعث آشکار شدن گزینههای جدید و یا حذف گزینههای ضعیف میشود و سرانجام افراد را تحت تأثیر قرار داده و آنان را به سمت اتخاذ تصمیم صحیح سوق میدهد.
با توجه به مطالب بیان شده در رابطه با موضوع پژوهش مشخص میشود که موضوع افشای اطلاعات تنها محدود به قشر خاصی از استفاده کنندگان صورتهای مالی نمیشود بلکه این موضوع در برگیرنده نیاز طیف وسیعی از افراد جامعه از جمله مجامع حرفهای، اعتباردهندگان، دولت و سرمایهگذارن است. نتایج پژوهشهای خارجی نشان میدهد که سطح افشای داوطلبانه بر اثر تعداد زیادی از عوامل از جمله : حاکمیت شرکتی ،اندازه شرکت، کیفیت سود، ساختار مالکیت، نوع صنعت، شدت رقابت، عدم تقارن اطلاعاتی، و تغییرات در قانونهای دولتی میباشد. عوامل بازار و عوامل سازمانی و تاثیر آنها بر افشای داوطلبانه از موضوعاتی است که کمتر در پژوهشهای داخلی بدان پرداخته شده است. این مطالعه وجود این شکاف را پر می کند.
1-3)اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
افشا اطلاعات مالی و غیر مالی یک شرکت ، نقش مهمی را در بازار سرمایه بازی میکند. اطلاعات افشا شده، امکان اتخاذ تصمیمهای اقتصادی جهت تخصیص منابع کمیاب را، برای بازیگران بازار سرمایه فراهم میکند و بر کارایی بازار تأثیر میگذارد. با توجه به نوع و اهمیت اطلاعات، افشا اطلاعات از کانالهای مختلف، صورت میگیرد. شرکتها از طریق گزارشگری مالی شامل صورتهای مالی، یادداشتهای همراه و تجزیه و تحلیلهای تیم مدیریت، اطلاعات خود را افشا میکنند. با توجه به اهمیتی که مفهوم افشا در میان استفادهکنندگان از اطلاعات مالی دارد، توجه به عوامل موثر بر آن میتواند نقش مهمی در بهبود سیستم گزارشگری مالی شرکتها و ارتقای قابلیت اتکای اطلاعات مالی داشته باشد. از این نظر، اولین ضرورت پژوهش حاضر، تبیین عوامل موثر بر کیفیت افشای شرکتها در راستای آگاهیرسانی به مدیران واحدهای انتفاعی به عنوان مسئولان تهیه اطلاعات مالی است. همچنین، تعیین عوامل مذکور می تواند نقش به سزایی در تدوین راهبردهای افشای شرکتی و تنظیم مقررات مربوط به آن میباشد.
1-4)اهداف پژوهش
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت تأثیر بازار و عوامل سازمانی بر افشای داوطلبانه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. متناسب با هدف کلی مذکور، اهداف فرعی ذیل تدوین و در طول پژوهش، پیگیری میشوند.
1-4-1)اهداف ویژه
1) Watts and Zimmerman
2) Chow and Wang Bourne
1) Daniel hirchlyfr
2) Sabre amanyam
3) Jensen& mklyn