امروزه سازمانها نکات زیادی را در مواجهه با مشکلات و چالشها از گذشته تا کنون کسب کرده اند و متوجه این موضوع هستند که این چالشها تا چه میزان می توانند توانایی آنها را در رسیدن به ماموریتها و اهداف تحت تاثیر قرار بدهند. آنچه سازمانها را به وجود مشکلات متعدد بخصوص در مورد ظرفیت سازی رهبری معطوف می کند وجود سرمایه گذاریهای گسترده در آموزشهای رهبری سازمانها و عدم موفقیت در رهبری سازمانها با وجود این سرمایه گذاریهای گسترده می باشد که بعنوان چالش جدید وجود بحران رهبری مطرح می باشد(ویس و همکاران 2005). ظرفیت سازی رهبری می تواند بعنوان نوعی جدید از آموزشهای رهبری به منظور مواجهه با بحران مطرح شده بخصوص در سازمانهای دولتی که تاثیرگذاری فراسازمانی بیشتری بر سطوح مختلف جامعه دارند حیاتی باشد. از این منظر یافتن راهکارهای ظرفیت سازی رهبری در سازمانهای دولتی ایران می تواند به منظور گذار از این بحران رهبری حائز اهمیت باشد.
1-3اهمیت و ضرورت مسئله:
گرین لیف بحران رهبری را اینگونه توصیف می کند که دانشکده های مدیریت در انجام مسئولیت خود به منظور آماده سازی افراد برای نقشهای رهبری در جامعه شکست خورده ویا قصور کرده اند. بحران حکومتداری، ناشایستگی فراگیر سازمانها در فائق آمدن به توقعات و نیازهای ذینفعان خود اکنون یک بحران جهانی محسوب می شود. اهمیت گسترش وظایف رهبری به منظور هدایت هرچه بهتر امور سازمانها بخصوص در بخش دولتی بر کسی پوشیده نیست، بویژه این نکته که ارتقائ قابلیتهای رهبری و ظرفیت سازی رهبری در سازمانهای دولتی نهایتا منجر به افزایش بهره وری ، اعتماد و … در لایه های مختلف سازمانی ، نهادی و اجتماعی خواهد شد. امروزه، سازمانها مجبورند علاوه بر راهکارهای پیشین، از شیوههای نوین نیز بهره بگیرند. یکی از شیوههای نوین را میتوان بکارگیری راهکارهایی برای ظرفیت سازی در این بخش نام برد.بدین ترتیب ظرفیت سازی رهبری برای تمامی سازمانها بخصوص سازمانهای دولتی که به نوعی مرتبط با سیاستها و خط مشی های عمومی هستند از اهمیت بالایی برخوردار است . سازمانهای دولتی می توانند با بکارگیری راهکارهای ظرفیت سازی رهبری موانع پیش روی انجام اهداف و رسالتهای سازمانی خود را مرتفع کنند.
1-4اهداف تحقیق:
هدف از انجام این پژوهش یافتن راهکارهای ظرفیت سازی رهبری در سازمانهای دولتی ایران و تعیین میزان اهمیت هریک از این راهکارها
می باشد.
1-5سوالات تحقیق:
1-6فرضیات پژوهش:
با توجه به اینکه در این پژوهش سعی بر این بوده تا میزان اهمیت هر یک از راهکارهای ظرفیت سازی رهبری را مشخص نماییم و در پرسشنامه پژوهش حاضر طیف پنج گزینهای لیکرت در نظر گرفته شده است، لذا فرضیه کلی زیر در نظر گرفته شده است:
نتایج بدست آمده متغیر بررسی شده مساوی یا کوچکتر از مقدار متوسط است. H0∶μ≤3
نتایج بدست آمده متغیر برسی شده بزرگتر از مقدار متوسط است. H1∶μ>3
در فرضیه کلی فوق عدد 3 به عنوان مقدار متوسط مورد توجه قرار است تا در تجزیه و تحلیل نتایج حاصل مقدار سطح معنی دار نمونهای یعنی (p-value) با مقدار متوسط مورد مقایسه قرار گیرد. با مقایسه مقدار متوسط با هر یک از عوامل تشکیل دهنده پژوهش، اگر مقدار عامل مورد نظر با متوسط تفاوت نداشته باشد، فرضH0 تائیدمیگردد. در غیر این صورت فرضیه 1H مورد تائید است. برای بررسی بزرگتر یا کوچکتر بودن نتیجه از مقدار متوسط، علامت آماره t مورد توجه قرار میگیرد. اگر این علامت مثبت باشد، بدین معنی است که متغیر مورد نظر از مقدار متوسط بیشتر است و در غیر این صورت از مقدار متوسط کمتر است.
در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است که شامل جمعآوری اطلاعات برای آزمون فرضیه یا پاسخ به سؤالات مربوط به وضعیت فعلی موضوع مورد مطالعه میشود تحقیقات توصیفی هم جنبه کاربردی دارند و هم جنبه مبنایی که در بعد کاربردی از نتایج این تحقیقات در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها و همچنین برنامهریزیها استفاده میشود. به طور کلی تحقیقات توصیفی را میتوان به سه یا چهار گروه تقسیم کرد که عبارتند از: زمینهیابی (پیمایشی)، موردی، تحلیل محتوا و قوم نگاری که اگر قوم نگاری را نوعی مطالعه موردی تلقی کنیم میتوان این تقسیمبندی را بین سه گروه قائل شد.
امروزه با رقابتی شدن بازارها و تغییرات پیوسته محیط، سازمانها به این واقعیت پی بردهاند که دیگر مانند گذشته با یک نظام اقتصادی رو به گسترش و بازارهای در حال رشد روبرو نیستند. لذا هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد و برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار باید رقابت کرد. گرچه بازاریابان تا دیروز تنها در اندیشه یافتن مشتری جدید بودند ولی در دیدگاه امروزی بازاریابی یعنی کشف یک نیاز، تلاش در جهت برآورده کردن آن است. امروزه متعهد کردن مشتری جایگاه ویژهای پیداکرده و رشد دادن مشتری یعنی توجه به رضایتمندی و ارتباط مؤثر با وی و سنجش کیفیت خدمات از دیدگاه وی باعث میشود که مشتریان یک سازمان در داخل همکار و در خارج از سازمان حامی و طرفدار سازمان باشند و مشتریانی که احساس رضایتمندی و تعلقخاطر و تعلق قلبی پیداکرده و سودآوری و عمر طولانی دارند، برای سازمانها سرمایه به شمار میآیند (رزازیان 1388).
تجارت در مسیر رشد و توسعه به این مفهوم اساسی دستیافته است که برای رسیدن به اهداف خود در بالاترین حد ممکن باید به مشتری خدمت کند، آنچنانکه کسب رضایت وی موجب افزایش فروش کالا و خدمات گردد. مدیران میبایست بهبهبود کیفیت خدمات ارائهشده برای مشتریان اقدام نمایند که این امر یک گزینه انتخابی نیست بلکه سلامت سازمان و بقای آن به پیروی و تبعیت از این موضوع بستگی دارد (طالقانی و اخلاق 1387).
بانکها بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای ساماندهی سرمایهها و ارائه خدمات مالی نیز احتیاج به رتبهبندی مشتریان خود دارد بانکها جهت هدفدار بودن عملیات خود میبایستی شناخت کافی در خصوص ویژگیهای فرهنگ، اجتماعی، توزیع جغرافیایی، درآمد و …گروههای مختلف مشتریان داشته باشند و از طرفی با توجه به محدودیتهای پیش رو، بانک مجبور به رتبهبندی مشتریان میباشد و با در نظر نتایج رتبهبندی میتوان به مشتریانی که در رتبههای بهتری قرار میگیرند مزایای خاص ارائه گردد، بهطور مثال برای مشتریانی که وجوه نقد خود را در سپردههای ارزانقیمت (پسانداز و جاری) نگهداری میکنند ارائه تسهیلات با نرخ کمتر و برای مشتریانی که وجوه نقد خود را در سپردههای گرانقیمت (سپردهای بلندمدت) نگهداری مینمایند تسهیلاتی با حداکثر سود مورد انتظار پرداخت شود. لذا با در نظر گرفتن این موضوع که فعالیتهای اصلی بانک را میتوان به سه گروه،
تقسیمبندی کرد و میتوان شاخصهای اصلی رتبهبندی مشتریان بر اساس پژوهشی از آرمسترانگ و سنگ (آرمسترانگ و سنگ 2000) اینگونه بیان نمود:
الف) توان مالی
ب) وفاداری به بانک
ج) اهلیت
د) جایگاه مشتری در جامعه
حال در این پژوهش به تعیین درجه اهمیت هر یک در قیاس با سایرین پرداخته خواهد شد که متعاقباً این معیارها میتوانند در رتبهبندی مشتریان به کار گرفته شوند؛ بنابراین مسئله به معیارهای رتبهبندی مشتریان و امتیازات نهایی آنها در صنعت بانکداری با تأکید بر مطالعه موردی بانک قوامین محدود است. در این پژوهش با در نظر گرفتن دیدگاههای هر دو طرف مشتری و بانک نسبت تعریف شاخصهای رتبهبندی اقدام گردیده است. پژوهش فوق از نوع کاربردی و پژوهشی است که با استفاده از نتایج تحقیقات بنیادی بهمنظور بهبود و به کمال رساندن رفتارها و روشها، ابزارها، وسایل به کار گرفته میشود.
بررسی معیارهای اصلی رتبهبندی مشتریان جهت ارائه خدمات بهتر به مشتریانی که در رتبههای بالاتری قرار میگیرند؛ که در این پژوهش شامل اهداف علمی و کاربردی زیر است:
اهداف فرعی این پژوهش عبارتاند از:
با توجه به اعلام نیاز بانک قوامین به انجام پژوهش در این زمینه ضرورت انجام تحقیق قابل توجیه است. بخش خدمات مالی دستخوش تغییراتی است که پیشتر در تاریخ خود تجربه نکرده است. هم بر ساختار صنعت و هم ماهیت رقابت تأثیر شگرف داشته است جای تعجب نیست که در این محیط متلاطم با تغییرات شتابنده، مؤسسات مالی مجبور شدهاند شیوه واکنش خود را نسبت به بازار تغییر دهند بهطوریکه کمتر روی محصولات و بیشتر به مشتریان و روابط متمرکز شوند و جای دیدی کوتاهمدت دیدی بلندمدت را در پیش(گیلانی و حائری 1387). بازاریابی از ابزارهایی است که میتواند رشد درآمدهای بانک را افزایش دهد. بنا به گفته مدیران بزرگ بانکهای معروف دنیا فقط 5 درصد از مشتریان بیش از 85 درصد سودآوری بانکها را تشکیل میدهند. همچنین تحقیقات محققان امور اقتصادی نشان داده که بانکها با افزایش مشتریان ارزنده و تراز اول خویش و ایجاد رضایت مؤثر در مشتریان بهطور بیسابقهای به سودآوری خود میافزایند (جلالی 1388).
اهمیت و ضرورت موضوع فوق از دو جهت قابلطرح و بررسی میباشد یکی از جهت رضایت مشتریآنکه امروز ضروری است که در بازار رقابت تنگاتنگ کنونی بانکها ملزم و متعهد باشد هرچه سریعتر برای حفظ مشتریان خویش چارهاندیشی نمایند و چاره آن تنها در بازاریابی رابطه مند و مشتری مداری مؤثر تجلی مییابد و دیگر کیفیت خدمات بانکداری میباشد که ارزیابی کیفیت خدمات امروزه برای بانکها پیش از پیش اهمیت یافته است؛ بنابراین سازمانهای مالی اغلب باید به دنبال یافتن راهکارهایی باشند که بتواند هرچه بهتر کیفیت خدمات خود را بسنجند و در جهت ارتقای آن برآیند و بانکها برای جذب منابع بیشتر باید با یک رتبهبندی دقیق برای مشتریان زمینه را جهت ارائه خدمات بهتر به مشتریان پیادهسازی نموده تا بتوانند مشتریان بیشتری جذب نمایند.
Armstrong
Seng
3 topsis
در فضای آکنده از رفتارهای شهروندی سازمانی در سازمان، زمینه برای جذب و نگهداری افراد شایسته مهیا میگردد. در واقع از طریق مهیاسازی شرایط تحقق رفتار شهروندی سازمانی در محیط کار، میتوان مطمئن بود که رضایت شغلی کارکنان بالا خواهد رفت. افزایش سطح رفتار شهروندی سازمانی در سازمان باعث میگردد تا سازمان به محیطی جذاب برای کار تبدیل گردد. به بیان دیگر سطح مطلوب رفتارهای شهروندی سازمانی بر ارتقاء عملکرد کارکنان و به طور کلی سازمان تأثیرگذار میباشد. بدیهی است عدم توجه به اشاعه این گونه رفتارها میتواند ضمن افزایش نارضایتی مراجعین، تمایل به جذب نیروهای متخصص و شایسته را نیز کاهش داده و به تدریج بر افول عملکرد سازمان و واحدهای آن تأثیر گذارد.
شناخت رابطه استرس شغلی با رضایت شغلی
رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری است که براساس صلاحدید شخصی انجام میشود و جزو نیازمندیهای شغلی کارکنان نمیباشد، رفتاری است که میتواند باعث افزایش اثربخشی سازمان در جهت ارضای منافع ذینفعان گردد. (رابینز، جاج، 2007) این رفتارها اگر چه ذاتی بوده و پاداش آن به طور مستقیم در مجموعه ساختار پاداش رسمیسازمان نمیگنجد لکن در ارتقاء اثربخشی و کارکرد موفقیت آمیز سازمانها از اهمیت وافری برخوردار میباشند. (کیم، 2006).
چگونگی جلب رضایت مشتریان و افزایش میزان وفاداری آنان و البته ارتقا عملکرد سازمان از جمله مواردی است که همه سازمانها از بدو فعالیت خود همواره به عنوان یک موضوع اساسی و تأثیرگذار با آن روبرو بودهاند لکن در شرایط کنونی به نظر میرسد که با توجه به جابجاییهای ایجادشده در سطح انتظارات مشتریان، شرایط و چگونگی انجام آن تغییر یافته است. یعنی سازمانها برای افزایش رضایتمندی و وفاداری مشتریان خود باید بتوانند ضمن بهرهگیری از شیوههای کارآمدتر، سطح بالاتری از خواستهها و انتظارات آنان را برآورده سازند. به بیان دیگر، مدیران سازمانها باید افزایش رضایتمندی مشتریان و ارتقاء میزان وفاداری آنها و همچنین بهبود عملکرد سازمان تحت امر
خود را در راهکارهای عملیتری همچون رفتارهای شهروندی سازمانی جستجو نمایند.
رفتارهای شهروندی سازمانی، مجموعهای از رفتارهای سازنده و همکارانهای است که نه تنها به وسیله شرح شغل، تصریح نشده بلکه به طور مستقیم و یا قراردادی نیز توسط سیستم رسمیسازمان، پاداش داده نمیشود. (الن و همکاران ، 2000)
این گونه رفتارها با تأثیر بر گروههای مجازی، تلطیف فضای حاکم بر سازمان، بهبود کیفیت خدمات و نحوه ارائه آن، اشاعه نوع دوستی، افزایش تعهد، نوآوری و ابتکار، ارتقاء سطح روابط و افزایش رضایت مشتریان، میتواند زمینه را برای کارآیی و اثربخشی سازمانها مهیا سازد. در واقع رفتارهای شهروندی سازمانی با تأثیر بر بهبود عوامل درون (جو سازمانی، بهبود روحیه، افزایش تعهد، کاهش غیبت و …. ) و برونسازمانی (کیفیت خدمات، رضایت و وفاداری مشتریان و ….) و با تشویق اقدامات سازمانی کارا و اثربخش، عملکرد سازمانها را ارتقاء میبخشند. این وضعیت برای تمامیسازمانها و مؤسسات به ویژه نهادها و مؤسسات مالی همچون بانکها که ارتباط تنگاتنگی با مشتریان خود دارند از اهمیت بالاتری برخوردار میباشد که طبعاً باید مورد توجه مدیران این گونه مؤسسات نیز قرار گیرد. البته در خصوص رفتارهای شهروندی سازمانی باید در نظر داشت که بروز و اشاعه این نوع رفتارها مستلزم صرف زمان، هزینه، فرهنگسازی و تأمین ساختاری است که بتواند به نهادینه شدن این نوع رفتارها و شاخصهای مربوط به آن همچون جوانمردی، کمککردن، وفاداری، اطاعت، ابتکار و نوآوری، فضیلت مدنی و توسعه شخصی کمک نماید. انجام مطالعات و تحقیقات میدانی نیز میتواند در آسیبشناسی سازمانها از نظر رفتارهای مذکور نقش مهمیایفا نماید. بدون شک، بررسی تأثیر رفتارهای شهروندی سازمانی بر عملکرد بانک صادرات (اداره امور شعب شمال تهران) در همین راستا انجام خواهد شد.
1-2- اهداف تحقیق
هدف کلی: بررسی تأثیر رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان بانک صادرات بر عملکرد مالی آن (اداره امور شعب شمال تهران).
اهداف جزئی:
رفتارهای شهروندی سازمانی با اثرگذاری درونسازمانی از قبیل؛ جوسازمانی، حفظ کارکنان شایسته، بهبود روحیه، افزایش تعهد سازمانی، رضایت شغلی، کاهش نیات ترک شغل، کاهش غیبت و کاهش رفتارهای سازمانی همچون رضایت مشتری، کیفیت خدمات وفاداری مشتریان موجب ارتقای کیفیت عملکرد کارکنان در سطح عالیتر خواهد شد. (کاسترو، 2004، 27).
در شرایط دنیای امروز، مدیران سازمانها همواره تلاش میکنند تا با بهرهگیری از منابع موجود و همچنین استفاده از شیوههای جدید عملکرد سازمان تحت اختیار خود را در حوزههای مختلف ارتقاء بخشند. یکی از مواردی که در سالهای اخیر در راستای ارتقاءعملکرد سازمانها توسط اندیشمندان حوزه سازمان و مدیریت مورد توجه قرار گرفته، تلاش فراتر از الزامات تعریف شده کارکنان است که تحت عنوان «رفتارهای شهروندی سازمانی» مطرح میباشد.
سازمان ها بدون تمایل داوطلبانه افراد به همکاری، قادر به توسعه اثر بخشی خرد جمعی خود نیستند. تفاوت همکاری داوطلبانه و اجباری از اهمیت فراوان برخوردار است. در حالت اجباری شخص وظایف خود را در راستای مقررات و قوانین و استاندارد های قابل قبول یک سازمان و صرفا در حد رعایت الزامات انجام می دهد. ولی در همکاری داوطلبانه مقوله ورای وظیفه مطرح است و افراد کوشش ها، انرژی و بصیرت خود را برای شکوفایی تواناییهای خود به نفع سازمان ابراز می کنند. در این حالت افراد معمولا از منافع شخصی خود می گذرند و مسئولیت پذیری در راستای منافع دیگران را در اولویت قرار می دهند. لذا یکی از چالش های مدیریت راهبردی نحو جلب این همکاری است.
همان قدر که ایجاد و تقویت رفتار های شهروندی سازمانی، به عنوان واکنش های مثبت ناشی از عوامل بیرونی و درونی، می تواند بر عملکرد سازمان، به خصوص در شرایط بحرانی، نقش مثبت و موثری داشته باشد، رفتار ضد شهروندی نیز موجب خواهد شد تا عملکرد یک سازمان مخدوش و دامنه موفقیت های آن محدود گردد.
عدم رضایت کارکنان از کیفیت زندگی کاری مشکلی است که تقریبا به همه کارمندان بدون توجه به مقام و جایگاه آن ها تاثیر می گذارد. هدف بسیاری از سازمان ها افزایش رضایت کارکنان در تمام سطوح سازمان از جمله سطح مدیران است. اما این مسئله پیچیده است زبرا تفکیک و تعیین اینکه چه مشخصه هایی بر کیفیت زندگی کاری تاثیر می گذارد، امری دشوار است. گاهی اوقات عبارت کیفیت زندگی کاری مفاهیم زیادی را در بر می گیرد که یکی از این مفاهیم ادراک کارکنان از زندگی کاری و غیر کاری است(شارجیا و دارگایی ،2006، 135)
سازمان تامین اجتماعی از موسسات بیمه های اجتماعی فعال در کشور می باشد که وظیفه ارائه خدمات متنوعی از قبیل خدمات درمانی، بازنشستگی، از کارافتادگی و…را بر عهده دارد. با توجه به اینکه سازمان های خدماتی با حجم قابل توجهی از افراد مواجه می باشند که دارای سطح انتظارات مختلفی دارند، حفظ رضایت مخاطبان مستلزم کارکنانی متعهد و فعال بوده که بتوانند نیازهای مشتریان را نحو شایسته تامین نمایند و به گونه ای مناسب با آن ها تعامل نمایند،که رسیدن به این هدف در سایه حفظ نیروی انسانی متعهد و فراهم نمودن شرایط روحی و روانی و فیزیکی مناسب برای آن ها می باشد.
1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق
پژوهش ها نشان می دهد که سازمان هایی که تاکید بیشتری بر رفتار شهروندی سازمانی دارند نسبت به سایر سازمان ها، سالم تر و موفق ترند(پود ساکف و همکاران به نقل از ویگودا، 2007). اهمیت کاربردی رفتار شهروندی سازمانی این است که کارایی سازمانی، نو آوری و مزیت رقابتی را ارتقا می دهد(بولینو و همکاران،2002، کویس، 2001، پودساکف و همکاران،2000).
کارکنانی که محیط کاری را مثبت درک کنند، احتمال بهبود عملکرد آن ها بیشتر می شود . بنابراین رفتار شهروندی سازمانی با اثرگذاری بر عوامل درونی سازمان از قبیل جو سازمان، حفظ کارکنان شایسته، بهبود روحیه و غیره موجب ارتقاء عملکرد و بهره وری سازمان می گردد.
با شناسایی ویژگی های شخصیتی که بر توسعه رفتارشهروندی سازمانی موثرند، می توان از آن ها در استخدام افراد جدید استفاده نمود و افرادی را استخدام نمود که دارای آن ویژگی ها باشند. بدین ترتیب میزان رفتار شهروندی سازمانی ، سازمان افزایش خواهد یافت. همچنین سازمان می تواند از طریق شناسایی ویژگی های شخصیتی موثر بر رفتار شهروندی سازمانی ، با در نظر گرفتن ابزار های تشویقی در صدد تقویت آن ها برآید.
از بهترین دلایل اهمیت مطالعه کیفیت زندگی کاری کارکنان را می توان مدت زمانی که یک کارمند یا کارگر در طول شبانه روز در محیط کاری سپری می کند دانست. مدت زمانی طی شده به کسر ساعات خواب در شبانه روز بیش از دو سوم زمان مفید فرد را به خود اختصاص می دهد و این موضوع مهمی است که مدیران موفق می بایست در جهت افزایش بهره وری و ایجاد محیطی سالم به آن توجه کافی نمایند. لذا موضوع برای سازمان هایی که علاوه برای ساعات کاری عادی،موظف به حضور در محیط کار می باشند از درجه اهمیت بالاتری برخوردار می باشد. واضح است که چگونگی طی شدن این زمان در کیفیت زندگی اجتماعی و فردی، افراد نقش به سز
زنجیره ارزش ، مجموعه ای از فعالیت های متصل به هم است که از طریق آن یک کالا یا خدمت ، تولید شده و به مشتریان تحویل داده می شود در واقع مجموعه حلقه هایی از فعالیتها و عملیاتی است که در داخل موسسه انجام می شود که شامل خرید ها و حمل و نقل داخلی،عملیات،توزیع و حمل و نقل خارجی،فروش و بازاریابی و خدمات و در نهایت سود است . این زنجیره به منزله چهارچوبی برای تشخیص و تجریه و تحلیل کلیه فعالیت های شرکت و چگونگی تأثیر گذاری آنها بر یکدیگر است . پس زنجیره ، علاوه بر هزینه ها و ارزش ارائه شده به خریدارانش را نیز نشان می دهد (تریپاتی، 2014، 23). . پورتر (2013) در مدل زنجیره ارزش خود، فعالیت های شرکت را به فعالیت های اصلی و پشتیبانی تقسیم بندی کرده است. این فعالیت های اصلی با ورود مواد اولیه به سازمان شروع شده و با ارائه خدمات به مشتریان پایان می پذیرد . این فعالیت ها، توسط فعالیت های پشتیبانی ، مورد حمایت قرار گیرند . لازم به بیان است فعالیت اصلی زنجیره ارزش شامل لجستیک به بیرون سازمان ، فروش و بازار یابی ، و بالاخره خدمات پس از فروش است. فعالیت های پشتیبانی نیز شامل امور زیرساخت سازمان ، مدیریت منابع انسانی ، توسعه تکنولوژی و تدارکات است. که تعمیرات و نگهداری جزء فعالیت های پشیبانی یک زنجیره ارزش محسوب می شود. نگهداری و تعمیرات ، مجموعه فعالیت ها، عملیات و روش های نظام مندی است که در جهت حفظ و کنترل وضعیت تجهیزات ، تأسیسات و ماشین آلات (دارایی های فیزیکی) در شرایط مطلوب و یا تغییر آنها به شرایط مطلوب و تا حد امکان مطابق با استاندارد قابل قبول و کاهش فرسایش خرابی ها انجام می شود و این امر مستلزم ایجاد یک نظام نگهداری و تعمیرات بوده که مواردی از قبیل برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات اصلاحی، اساسی، پیشگیری ، پیش بینی و نحوه تأمین قطعات یدکی، برنامه ریزی نیروی انسانی را شامل می شود. نظام های زنجیره ارزش نگهداری و تعمیرات مجموعه ای است متشکل ار روش ها، فرمها و دستورالعمل هایی که اهداف فوق را برآورده می سازد. به منظور تسریع در رسیدن به این اهداف باید سعی در استقرار یک سازمان نگهداری و تعمیرات پویا و مؤثر و افزایش هماهنگی میان اجزاء آن نمود. هدف اصلی نظام نگهداری و تعمیرات ایجاد روشی نظام مند جهت کنترل وضعیت تجهیزات و دستگاه های موجود، بهینه کردن توانایی های آنها به منظور رسیدن به حداکثر کارایی، کاهش نرخ خرابی و از کارافتادگی آن ها، کاهش هزینه ها، افزایش کیفیت، کاهش میزان ضایعات و … می باشد. زنجیره ارزش تعیمرات و نگهداری تاثیر به سزایی در افزایش درآمد و بهره وری سازمان دارد (دان، فرام ورک، 2010) . در واقع بیان اصلی زنجیره ارزش مدیریت نگهداری و تعمیرات این مساله رابیان می نماید استفاده بهینه از منابع انسانی ، متریال های موجود و هزینه موجودبهترین بازدهی و سود آوری را داشته باشیم در واقع هدف از این کار تخصیص منابع محدود به فعالیت های نامحدود جهت بالا بردن بهره وری و درآمد. مدیریت نگهداری و تعمیرات دو مفهوم بسیار مهم و دو مقوله اساس هستند که تحقق و عمل نمودن بدان موجبات بقاء و تداوم خطوط مختلف تولید و کاهش هزینه ها را فراهم می نماید این امر سبب استفاده بهینه و اقتصادی از وسائل و امکانات مورد نظر می باشد روش های علمی مناسبی که برای این امر بوجود آمده است ترکیبی از فعالیت های مدیریتی ، مالی و مهندسی است . که در راستای یک سیکل عمر اقتصادی بر دارایی های فیزیکی اعمال می شوند (موباری، 2011، 23). در واقع زنجیره ارزش مدیریت نگهداری مجموعه فعالیت های ارزشی هستند جهت بالا بردن بهره وری و کیفیت محصولات در شرکت صنایع پتروشیمی کرمانشاه در واقع مهترین اهدافی که از مدیریت نگهداری و تعمیرات دنبال افزایش قابلیت اطمینان ، دست یابی به استاندارد های بین المللی و افزایش عمر اقتصادی است. در واقع ما تقویت تعمیرات پیشگیرانه می توانیم به سمت بهره ور شدن تعمیرات برویم که این امر همراه با افزایش کیفیت محصول ، ورود محصول به بازرارهای جهانی ، توسعه محصول که این امر موجب افزایش درآمد برای سازمان می شود. زنجیره ارزش مدیریت و نگهداری تعمیرات وظیفه ای بسیار پیچیده است که در شرایط کنونی در صنایع پتروشیمی برای ورود به تجارت جهانی و بازارهای فراملی و ارتقاء کیفیت محصول باید روز به روز آن را ارتقاء و از تکنیک های پیشرفته جهانی استفاده نمود تا بوسیله آن به هدف بهبود کیفیت برای محصول رسید (حاج شیر محمدی، 1389، 25). در واقع در شرکت صنایع پتروشیمی کرمانشاه به کلیه کارهای تعمیرات و تاثیر آن بر تولید و در آمد پرداخته می شود . از این رو هدف پژوهش حاضر پاسخ گویی به این سئوال است که آیا زنجیره ارزش نگهداری و تعمیرات در افزایش درآمد و بهره وری درشرکت صنایع پتروشیمی کرمانشاه تاثیر دارد؟
برای ایجاد ارزش در هر سازمان ،نیاز به یک سری فعالیت های زنجیر وار است که به خلق ارزش در آن سازمان منجر میشود که می تواند در بخش ها و قسمت های مختلف صنعتی در هر صنعت خاص مورد استفاده قرار بگیرد که می تواند برای مثال بخش نگهداری و تعمیرات یک سازمان صنعتی را پوشش دهد.در حقیقت لزوم توجه به مسائل محافظت فنی از دستگاه ها و برقرای سیستم منظمی که با مدیریتی متشکل به نحوه سرویس و تعمیرات تجهیزات و امور نگهداری دارائی های فیزیکی (شامل ماشین آلات تولیدی ، تجهیزات تأسیسات و ساختمان ها و …) رسیدگی نماید، در جهان صنعتی به حد کافی احساس می شود. بنابراین صنعت رو به پیشرفت ایران نمی تواند از نظر ساختار سیستم نگهداری و تعمیرات از این قاعده کلی مستثنی باشد ؛ چرا که در صنعت ایران اهمیت و ارزش نظام مناسب و علمی نگهداری و تعمیرات به طور قابل ملاحظه ای شناخته نشده و واژه «نگهداری و تعمیرات» به امور «تعمیر بعد از خرابی» خلاصه می شود. در واقع این کارخانجات و صنایع ، فعالیت های نگهداری و تعمیرات را به صورتی نامشخص و مخلوط با امور تولیدی و یا با ارزشی کمتر در چارت های سازمانی مشخص کرده اند و فقط در مواردی امور نگهداری و تعمیرات مورد توجه قرار می گیرد که دستگاهی از کار افتاده و رکودی در امر تولید حاصل شود . در این شرایط همگی فعالیت های سازمان (چه گروه های مسئول و چه گروه های دیگر) به صورتی به هم ریخته عیب یابی ، ساخت و یا تهیه قطعات یدکی و راه اندازی مجدد دستگاه متمرکز می شود و پس از راه افتادن مجدد دستگاه بار دیگر به فراموشی سپرده می شود . شرکت پتروشیمی کرمانشاه از شرکت های بزرگ و مهم محسوب می گردد و لزوم توجه به زنجیره ارزش تعمیرات و نگهداری در این شرکت کاملا ملموس است. در واقع عدم وجود سیستمی مناسب جهت نگهداری و تعمیرات ماشین آلات و تجهیزات باعث بروز شکلات و زیان هایی در صنایع شرکت پتروشیمی می گردد که به عنوان مثال می توان به پایین آمدن عمر کارکرد اقتصادی ماشین آلات ، عدم دسترسی آسان به قطعات یدکی در شرایط تعویض سریع و افزایش مداوم قیمت های قطعات یدکی ، ایجاد خطرات جانی برای کارگران و پایین آمدن کیفیت محصولات و در نهایت کاهش درآمد و بهره وری شرکت پتروشیمی اشاره کرد.
Copacino
Porter
Kap; Raphael and Morris, Mike
Porter,
Tripatty
Dunn. S, A Framework
Moubary