فصل حاضر، مبانی نظری و پیشینه تحقیق را شامل میشود. در این فصل، ابتدا به مباحث نظری مرتبط با موضوع تحقیق پرداخته و سپس تحقیقات انجام شده در این زمینه ارائه میشوند.
2-2. مبانی نظری
2-2-1. وضعیت بدنی
بر اساس تعریف کمیته پوسچر آکادمی جراحی اورتوپدی امریکا در سال 1974، حالتی از تعادل اسکلتیعضلانی است که صرف نظر از وضعیت قرارگیری بدن (مثل خوابیده، نشسته، ایستاده)، در هنگام کار و استراحت از ساختارهای حمایت کننده، در مقابل آسیب یا ناهنجاری پیشرونده محافظت مینماید (وگن، 2005). در چنین شرایطی، انرژی مصرفی عضلات برای حفظ راستای صحیح بدن کاهش خواهد یافت (لوینجی و نورکین، 2011)، بنابراین، در یک وضعیت مطلوب، کمترین میزان استرس بر روی ساختارهای حمایت کننده بدن دارد و بیشترین کارایی مشاهده میشود.
در مقابل، وضعیت بدنی نامطلوب یا ضعیف، آرایش نسبی نامناسب مفاصل و قسمتهای مختلف بدن در ارتباط با یکدیگر است بهطوری که سبب افزایش استرس و استرین بر ساختارهای حمایتی بدن، تغییر عملکرد عضلات و طول استراحت آنها و همچنین کاهش کارایی تعادل بر روی سطح اتکا میشود (کندال و همکاران، 2005؛ هال و همکاران، 2011). در واقع، بروز انحرافات قابل ملاحظه در وضعیت بدنی میتواند در بلند مدت سبب بروز سازگاریهای منفی گستردهای در مفاصل و بافتهای نرم گردد که از آن جمله میتوان به کوتاهی و سفتی عضلات در سمت آگونیست و طویل شدگی و ضعف آنها در سمت آنتاگونیست اشاره کرد که این مسئله میتواند بر وضعیت بدنی افراد مبتلا تاثیرگذار بوده و سبب بروز ناهنجاریهای مختلف وضعیتی از جمله زانوی پرانتزی گردد (کندال و همکاران، 2005).
2-2-2. زانو
2-2-2-1. آناتومی مفصل زانو
مفصل زانو، یکی از بزرگترین و پیچیدهترین مفاصل بدن و یک مفصل سینوویال از نوع محوری است. انتهای تحتانی ران به همراه کندیل هایش و حفرهی عمیق بین آنها با سطح فوقانی و صاف درشتنی مفصل میگردد (پریم کومار، 2004). مفصل زانو در واقع از سه مفصل تشکیل شده است که همگی توسط یک کپسول مفصلی منفرد احاطه شدهاند:
سطوح مفصلی استخوان درشتنی توسط دو دیسک فیبری-غضروفی نیم هلالی (منیسک داخلی و خارجی) که روی درشتنی قرار میگیرند، عمیق میشوند. بعلاوه، این دو منیسک به عنوان یک جذب کننده نیرو عمل کرده و استرس وارد بر مفصل را در سطح وسیعتری پخش مینمایند. همچنین، به لغزندگی سطوح مفصلی و کاهش اصطکاک کمک مینمایند. استخوان نازکنی با ران مفصل نمیشود و تنها با سطح خارجی درشتنی تماس دارد (پریم کومار، 2004).
استخوان کشکک یک استخوان کنجدی است که به وسیله تاندون عضله چهار سر احاطه شده است و از طریق لیگامنت کشککی به برجستگی درشت نئی متصل می شود (فلوید، 2007). موقعیت قرار گیری استخوان کشکک طوری است که مانند یک قرقره عمل می کند و از طریق افزایش بازوی اهرم عضله چهارسر باعث افزایش 33 تا 50 درصدی گشتاور عضله چهار سر می شود (اوتینگ و همکاران، 2005).
لیگامنت ها موجب استحکام استاتیکی و انقباض عضلات چهار سر و عضلات خلفی ران موجب استحکام دینامیکی مفصل زانو می شوند. لیگامنت های متقاطع لیگامنت های بسیار قوی هستند که در داخل کپسول مفصلی و خارج از حفره سینوویال قرار دارند. رباط متقاطع قدامی از رباط متقاطع خلفی ضعیف تر است (نیومن، 2002).
مینیسکها صفحاتی از جنس فیبرو کارتیلاژ هستند که روی سطوح مفصلی درشت نی قرار دارند. مینیسک هلالی شکل است و مانند یک ضربه گیر عمل میکند. مینیسکها به صفحات داخلی و خارجی درشت نی متصل شده، حفره درشت نی را عمیقتر کرده و در نتیجه موجب افزایش استحکام و پایداری مفصل زانو میشود. مینیسکهای داخلی و خارجی زانو به ترتیب بین سطح مفصلی استخوان درشت نی و لقمه داخلی و خارجی استخوان ران قرار میگیرند (فلوید، 2007).
2-2-2-2. عضلات زانو
به طور کلی چهار دسته عضله، در اطراف مفصل زانو داریم :
ی پژوهشی
پریدن بالاتر همیشه یکی از آرزوهای بشر بوده است. در بسیاری از ورزشها ، پرش در جهات مختلف از اهمیت زیادی برخوردار است. در اکثر بازیهای توپی (والیبال، فوتبال، هندبال، بسکتبال) و برخی بازیهای غیر توپی (ورزشهای رزمی، ژیمناستیک، و شیرجه) که در برگیرندهی انقباضهای برونگرا و درونگرا هستند و بعد از هر انقباض برونگرا، یک انقباض درونگرا در عضلات درگیر حرکت به وجود میآید، توانایی پرش جفت پا نقش تعیین کنندهای دارد (1). پریدن در اجرای بسیاری از مهارتهای ورزشی از جمله پرش ارتفاع، ریباند و سد کردن در بسکتبال و اسپک زدن و دفاع در والیبال حیاتی است. هماهنگی حرکت و سرعت انتقال نیرو توسط مفاصل و عضلات مچ پا، زانو و ران مهمترین مشخصههای اجرای پرش عمودی هستند (46).
امروزه والیبال به یکی از مهمترین و گستردهترین ورزشها در جهان تبدیل شده است و حضور در این ورزش به مهارتهای جسمانی و اجرا نیاز دارد که اغلب به تواناییهای فردی در پرش و فرود بستگی دارد. برای مثال، طبق تحلیل انجام شده از بازی والیبالیستهای زن، هر بازیکن در هر گیم از بازی به طور میانگین 22 پرش انجام میدهد. این پرشها به انواع پرشهای تک پا با پای راست و یا چپ و پرش به صورت جفت پا تقسیم میشوند. در پژوهش فوق، گزارش شده است که 84 درصد پرشهای حملهای به صورت جفت پا و 16 درصد بقیه به صورت تک پا انجام شده است. همچنین حدود 44 درصد پرشهای دفاعی به صورت جفت پا و بقیه به صورت تک پا انجام شد (87). در والیبال، پریدن یک حرکت انفجاری است که در آن دو عامل قدرت و سرعت عضلات درگیر؛ و تکنیک پرش مناسب ایفای نقش میکنند. در این میان تکنیک پرش نسبت به قدرت و سرعت از اهمیت بیشتری برخوردار است. تکنیک صحیح پریدن دارای دو بخش اساسی است: 1) حرکتهای پیش از پرش و 2) حرکات حین پرش. تحقیقات نشان داده است که پرش به همراه پیش پرش بهتر از پرش درجاست (66).
پرش عمودی یکی از مهارتهای ضروری برای موفقیت اجرای ورزشکار در انجام پاس پرشی، سرویس پرشی، دفاع و اسپک والیبالیستها میباشد که موفقیت ورزشکار فقط در زیاد پریدن نیست بلکه رسیدن به حداکثر ارتفاع پرش در کوتاهترین زمان ملاک است. یک مسابقهی والیبال تا 5 ست بازی میشود یعنی یک مسابقه حدود 90 دقیقه طول میکشد که در این زمان یک بازیکن حدود 250 تا 300 حرکت انفجاری را توسط عضلات پا اجرا میکند (43). بنابراین برای افزایش میزان پرش عمودی تلاشهای بسیاری انجام شده و در این راستا روشهای تمرینی زیادی ابداع شده است که یکی از آنها تمرینات پلایومتریک است. تمرینات پلایومتریک به عنوان روشی برای بهبود توان انفجاری شناخته شده است (10). پلایومتریک نوعی تمرین جسمانی است که با هدف ویژه ورزشی برای افزایش توان یا قدرت انفجاری انجام میشود و ورزشکار را قادر میسازد حداکثر قدرت را در حداقل زمان بکار گیرد. برخلاف گذشتگان، از این نوع تمرین نباید انتظارات غیرمعقول داشت. پلایومتریک به ورزشکار نیروی خارق العاده نمیدهد ولی قدرت انفجاری عضلات را تقویت میکند (32). تمرینات پلایومتریک آن دسته از فعالیتهایی هستند که به عضله اجازه میدهند تا در کوتاهترین زمان ممکن به حداکثر نیروی انفجاری دست یابد. از نظر اجرایی حرکت پلایومتریک شامل یک حرکت سریع و قدرتمند با استفاده از پیش پرش یا کشش قبل از حرکت است که با استفاده از نیروی رفلکسی-کششی اجرا میشود. هدف تمرینات پلایومتریک افزایش توان حرکات اجرا شده با استفاده از اجزای الاستیک طبیعی عضله (تاندونها) و رفلکس کششی است (75). بسیاری از فعالیتهای ورزشی و بدنسازی (مانند تمرینات پلایومتریک) نیازمند فرود از پرشها است که منجر به بازگشت نیرو به بدن میشود و میتواند احتمال آسیب پذیری را افزایش دهد (28).
هر چند نشان داده شده است که تمرینات پلایومتریک متغیرهای اجرا را بهبود میبخشند، اما پتانسیل ایجاد آسیب را هم دارند. بخصوص وقتی که ورزشکاران تحت تمرینات جدید یا فشار تمرین قرار میگیرند. قرار گرفتن در معرض تمرینات جدید بخصوص در تمرینات برونگرا، تولید نیرو در سیستم اسکلتی- عضلانی را افزایش میدهد و میتواند منجر به کوفتگی عضلانی تأخیری شود. با وجود اینکه استفاده از تمرینات پلایومتریک منجر به افزایش ارتفاع پرش عمودی میشود اما امکان ایجاد کوفتگی عضلانی و آسیب متعاقب این گونه تمرینات نشان داده شده است (90).
طبق تحقیق هرمن و همکاران پیش پرش موجب افزایش ارتفاع پرش میشود (52). در این پژوهش تمرکز بر روی حرکات قبل از پرش است و محقق سعی خواهد نمودکه به سؤالات زیر پاسخ دهد: 1) آیا پیش پرش باعث افزایش پرش عمودی میشود یا خیر؟ 2) آیا پیش پرش باعث بهبود مهارتهای والیبال (اسپک و سرویس) میشود؟ 3) آیا تمرین با پیش پرش باعث افزایش کوفتگی عضلانی تأخیری میشود؟
1-2. ضرورت و اهمیت پژوهش
امروزه ورزش در سطح جهان چنان پیشرفت کرده است که رقابت بین نخبگان تنها بر سر صدمهای ثانیه، میلیمترها و امتیازات جزیی است. ورزشکاران حرفهای برای پیشی گرفتن از سایرین برنامههای تمرینی خود را با دقت فراوان تنظیم کرده و از هیچ نکتهی ریز و جزیی در طراحی آن چشمپوشی نمیکنند. این امر سبب شده است ورزشکاران بتوانند با تمرینات کم مشقتتر و صرف زمان کمتر به رکوردهای بهتری دست یابند (8). میزان پرش عمودی در ورزش والیبال که بسیاری از مهارتهای آن با پریدن و جهیدن به سمت بالا همراه است، نقش تعیین کنندهای دارد. پرش عمودی به عنوان یک عامل پیش بینی کننده موفقیت در ورزشهای قدرتی، سرعتی بکار گرفته میشود. در والیبال که ضربه زدن به توپ در ارتفاع بالا مهم است، توانایی پرش یک عامل اساسی به شمار میرود. دریافت کننده یک پاس در فوتبال، اسپکر در والیبال و بازیکن ریباندر بسکتبال، همگی در صورتی که ارتفاع پرش خود را افزایش دهند، مؤثرتر بازی خواهند کرد (18). تا قبل از دهه شصت میلادی معمولاً بدنسازی محدود به کار با وزنه برای افزایش قدرت یا سرعت بود. اما از آن به بعد تمرینات با وزنه تنها پیش در آمدی برای تمرینات اصلی توانی محسوب میشدند. در این زمان برای پر کردن فاصله بین تمرینات قدرتی، سرعتی، گسترش توان انفجاری، تمریناتی به نام پلایومتریک مطرح شد. پلایومتریک واژهای مرکب از دو بخش “پلایو” به معنی بیشتر و “متریک” به معنی اندازهگیری، ارزیابی ساخته شده است. بنابراین پلایومتریک میزان بیشتر یا در واقع بهبود و توسعه بیشتر معنی میدهد (1). آنچه درباره این تمرینات نباید نادیده گرفته شود، اثرات جانبی آن شامل کوفتگی عضلانی تأخیری و امکان بروز آسیبدیدگی است. کوفتگی عضلانی تأخیری و آسیب دیدگی دلایلی برای بکار نگرفتن این تمرینات محسوب میشوند (7). تمرینات پلایومتریک با ترس از آسیبدیدگی و کوفتگی عضلانی که به دلیل نوع انقباض تمرینات و نیروی عکس العمل زمین به وجود میآید، همراه شده است. بیشتر آسیبهای ناحیهی کمر و مینیسک زانو، التهاب تاندون کشکک، کشیدگی تاندون آشیل، کشیدگی فاشیای کف پایی، شکستگی فشاری مهرهها و التهاب مفاصل که به دلیل حرکات بالستیک پشت سر هم تمرینات پلایومتریک است، مشاهده شدهاند. تمرینات پلایومتریک با عکس العمل زیاد زمین ( 4 تا 7 برابر وزن بدن) همراه هستند که کاهش این اثرات و پیشگیری از آنها ضروری به نظر میرسد (92). از آنجا که پرش عمودی در بسیاری از ورزشها بخصوص والیبال بسیار اهمیت دارد، در صورت مشخص شدن نقش پیش پرش در بهبود ارتفاع پرش و کیفیت مهارت اسپک، میتوان بر اساس یافتههای تحقیق نسبت به معرفی تکنیک برتر اقدام نمود و به شیوهی مؤثرتری برای آموزش اسپک در والیبال اقدام نمود.
گمان محقق بر آن است که با مؤثر دانستن تأثیر پیش پرش بر ارتفاع پرش و کیفیت مهارت اسپک، مربیان و معلمین ورزش خواهند توانست در جلسات تمرینی با بکارگیری این نکته به بیشترین پرش بازیکن در بازی دست یابند و آنها با آسودگی خاطر تمرینات خود را طراحی نموده و ورزشکاران خود را بدون هیچگونه آسیب در زمان مسابقه به اوج آمادگی برسانند. یافتههای پژوهش حاضر هم از حیث بهبود اجرا و عملکرد ورزشی، هم از حیث پیشگیری از آسیب در اجرای حرکات انفجاری ارزشمند است.
1-3. اهداف پژوهش
1-3-1. هدف کلی پژوهش
مطالعهی اثر هشت هفته تمرین والیبال با و بدون پیش پرش بر اجراء، کوفتگی عضلانی تأخیری و تقلا.
1-3-2. اهداف جزئی پژوهش
1-4. فرضیههای پژوهش
1-5. پیش فرضهای پژوهش
1-6. محدودیتهای پژوهش
1-6-1. محدودیتهای محقق خواسته
1) جهت کنترل عامل جنسیت، مطالعه تنها روی دختران انجام شده است.
2) برای کاهش خطر آسیب آزمودنیها فقط از ورزشکاران ماهر استفاده شد.
1-6-2. محدودیتهای غیر قابل کنترل
1-7. تعریف واژهها و اصطلاحات کلیدی
1-7-1. تعاریف نظری
1-7-1-1. پیش پرش
وضعیت آخرین گام قبل از پرش جفت پا در والیبال. در این پژوهش وضعیت گام ما قبل از پرش از نظر ارتفاع پا از زمین مورد توجه است(5).
1-7-1-2. پرش عمودی
پرشی که در آن هدف کسب بالاترین ارتفاع ممکن پس از جدا شدن بدن از زمین میباشد. در ورزشهای توپی، در بسیاری مواقع رقابت بر سر زدن توپ در بالاترین ارتفاع ممکن است. در سایر ورزشها نیز رقابتهایی برای انجام یک فعالیت در بالاترین ارتفاع ممکن وجود دارد. برای رفتن به بالاترین ارتفاع میتوان به دو صورت تک پا و جفت پا پرید(5).
1-7-1-3. کوفتگی عضلانی تأخیری
به درد و ناراحتی گفته میشود که ورزشکاران حرفه ای یا مبتدی احتمال دارد در پی تمرینات غیرمعمول ورزشی تجربه کنند. کوفتگی عضلانی تأخیری یک الی دو روز پس از تمرین بخصوص تمرینات برونگرا ایجاد میشود و از لحاظ اینکه همراه با درد، سفتی، تورم، کاهش انعطاف پذیری و کاهش دامنه حرکتی مفصل و همچنین کاهش قدرت عضلانی میباشد به کوفتگی موسوم گشته است(31).
1-7-1-4. تقلا
میزان تلاش افراد در حین انجام فعالیت بدنی و احساس کلی آنها نسبت به فشار، تلاش، خستگی بدنی و بر احساس کلی افراد از میزان تلاش بهکار رفته تمرکز میکند(6).
1-7-2. تعاریف عملیاتی
1-7-2-1. پیش پرش
در این پژوهش منظور انجام پرش از روی مانع 3 سانتیمتری قبل از پرش اصلی است. بدین منظور یک مانع 3 سانتیمتری ساخته و مورد استفاده قرار گرفت. از آنجا که ارتفاع پیش پرش هر چه کمتر باشد ورزشکار انرژی کمتری مصرف میکند، در این پژوهش از مانع با ارتفاع کم استفاده شد.
1-7-2-2. پرش عمودی
برای اندازهگیری پرش عمودی از یک تخته عمودی درجهبندی شده بر حسب سانتیمتر (تخته سارجنت)، استفاده شد. در این پژوهش بالاترین ارتفاعی که پس از پرش عمودی توسط دست لمس گردید از بالاترین ارتفاع دست در حالت ایستاده کم شده و ارتفاع پرش عمودی محسوب گردید.
1-7-2-3. کوفتگی عضلانی تأخیری
امتیاز بدست آمده از پرسشنامه کوفتگی تأخیری عضلانی که در پیوست شماره 3 آورده شده است (59 و60).
1-7-2-4. تقلا
استفاده از مقیاس بورگ که نمونهی آن در پیوست 4 آورده شده است(6).
1-8. قلمرو پژوهش
پژوهش حاضر بر روی والیبالیستهای 14 تا 27 سال انجام گرفت. به نظر میرسد که یافتههای پژوهش حاضر برای ورزشکاران به طور اعم و برای والیبالیستهایی که دارای ویژگیهای مشابه آزمودنیهای این پژوهش باشند قابلیت تعمیم داشته باشد.
.Eccentric
ارزیابی شخصیت ، زمینه ی عمده ی کاربرد روان شناسی در مورد مسائل دنیای عملی است(50). شخصیت الگویی است از تفکر ، احساس و رفتار ناشی از ویژگی های فردی همراه با مکانیسم های روانی پنهان یا آشکار که در پس آن الگو ها قرار دارد (141).در سال های گذشته تحقیقات شخصیت مانند یک چارچوب قابل قبول در جهت توصیف ساختار و ذات شخصیت بوده و در خصوص خصیصه های شخصی میان محققین اختلاف نظر وجود داشته است. با این وجود امروزه توافق حاصل شده که مدل 5عاملی شخصیت (Big five) که توسط گلدبرگ معرفی شده،می تواند برای توصیف بیشتر جنبه های برجسته شخصیت افراد مورد استفاده قرار گیرد(93). ابعاد 5عاملی شخصیت شامل برون گرایی،توافق پذیری،وظیفه شناسی،روان رنجوری و گشودگی به تجارب است.برون گرایی شامل کمیت و شدت تعامل با افراد دیگر و میزان اجتماعی بودن یک شخص است.توافق پذیری ،میزان توافق در اندیشه،احساسات و عمل نسبت به دیگران را نشان می دهد.وظیفه شناسی، بعدی است که میزان مسوولیت پذیری ،سخت کوشی و هدفگرا بودن را در جهت رفتار های سازمان توصیف می کند. روان رنجوری که به توانایی فرد در تحمل محرک های استرس و عوامل تنش زا اشاره می کند.افرادی که در این طیف قرار دارند، عصبانی، نامطمئن، ناامن، افسرده و مضطرب اند.و گشودگی نسبت به تجربه(تجربه پذیری) قوه ی تخیل،زیبایی شناسی،احساسات ، ایده ها ، عمل ها و ارزش ها را توصیف می کند(148).
از طرفی فشار های روانی و آثار آن در سازمان ها ، در دهه ی اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. فشار های روانی مفید و خوش خیم برای تحرک و تلاش انسان ضروری است ، اما فشار های روانی مضر بازده ی نیروی انسانی سازمان را تقلیل داده و پایه های سازمان را متزلزل می سازد(79).فشار های مختلف و از ابعاد مختلف بر انسان های امروزی وارد می شود. یکی از مهم ترین منابع این فشار ، شغل افراد است.یکی از عمده ترین مسائل شغلی که معمولا به شکل واکنش در برابر تنیدگی های شغلی و سازمانی در میان کارکنان سازمان های مختلف دیده می شود، پدیده ی “تحلیل رفتگی شغلی” است(94) . برای اولین هربرت فرودنبرگ به این پدیده اشاره کرد که آن را واکنشی در برابر تنیدگی شغلی بیش از حد دانست(94). مسلچ و جکسون(1981) تحلیل رفتگی شغلی را نشانگانی روان شناختی می دانند که ترکیبی از فرسودگی عاطفی ، مسخ شخصیت و نقصان موفقیت فردی می باشد (100). فرسودگی عاطفی شامل وجود احساساتی است که در آن شخص نیروی هیجان خود را از دست می دهد و قادر به برقراری روابط عاطفی با دیگران نیست. مسخ شخصیت که مربوط به پاسخ های غیراحساسی و خشن نسبت به همکاران و زیردستان است و نقصان موفقیت فردی حالتی است که افراد در تلاش های حرفه ی خود برداشت های منفی دارند و احساس می کنند در شغل خودشان پیشرفتی ندارند و کار ،تلاش و حرفه شان نتایج مثبتی به همراه ندارد(91). تحقیقات نشان داده است افرادی که از تحلیل رفتگی در شغل خود رنج می برند ، بهره وری و کارایی شان کاهش می یابد و مشارکت کمتری از خود نشان می دهند که بطور مستقیم بر سازمان نیز تاثیر می گذارد(12).
مطالعات زیادی تا دهه ی 1980 در مورد تنیدگی و به دنبال آن تحلیل رفتگی شغلی به عنوان عامل پس از وقوع تنیدگی صورت گرفته است، ولی ریزفاکتورهای تحلیل رفتگی و عوامل ایجادکننده ی آن در محیط کار در دهه ی 1990 بیشتر مد نظر محققین بهداشت روانی محیط کار بوده است. این در حالی است که گروهی تاثیر شدت محرک های بیرونی(درون سازمانی و برون سازمانی) را بر جنبه های مختلف تحلیل رفتگی ، عامل اساسی در بروز شدت تحلیل رفتگی می دانند و گروهی دیگر تفاوت های فردی و نوع شخصیت افراد را در شدت بروز این عارضه مهم قلمداد می کنند(94). عدم آمادگی برای احراز شغل، متغیرهای جمعیت شناختی و ویژگی های شخصیتی افراد به عنوان عوامل درون فردی در فرسودگی شغلی شناخته شده است. عدم آمادگی برای احراز شغل به عنوان یک متغیر درون فردی نقش تعیین کننده ای در فرآیند فرسودگی شغلی دارد. ویژگی های شخصیتی افراد می تواند به عنوان زمینه ساز فرسودگی شغلی عمل نماید به عنوان مثال افرادی که دارای عزت نفس بالایی هستند در مواجهه با مشکلات و موقعیت های خطرناک مقاوم و فعال هستند در حالیکه افراد با عزت نفس پایین سعی می کنند از موقعیت هایی به این شکل اجتناب کنند. (10).
اینکه افراد دارای شخصیت های متفاوتی هستند جای هیچ شکی نیست.بطور مشابه مشاغل هم از همین ویژگی ها برخوردارند.بر اساس این شیوه استدلال ،تلاش زیادی انجام گرفته است تا افراد در مشاغل مناسب گمارده شوند(13).هر چه قدر میان فرد و شغل وی عدم تناسب بیشتری برقرار باشد ، احتمال بروز تحلیل رفتگی در وی بیشتر خواهد بود(34). نظریه ی تطبیق شرایط لازم برای انجام کار و ویژگی های شخصیتی ،توسط جان هالند مطرح شده است. این نظریه بر این اساس است که رغبت یا علاقه ی فرد –با فرض اینکه نشان دهنده ی شخصیت فرد باشد – با محیط کارش متناسب است(20).
در بررسی روی مبانی شغلی نیروی انسانی شاغل در اداره کل تربیت بدنی می توان متوجه این نکته شد که نیروی انسانی این اداره کل از تحلیل رفتگی رنج می برند و منابع این تحلیل رفتگی را نمی شناسند و قابلیت تطابق شغل خود را با ابعاد شخصیتی ندارند،بنابراین به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که:
آیا بین ابعاد شخصیت و تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی رابطه وجود دارد؟
3-1 ضرورت و اهمیت تحقیق:
سازمان ها به دلیل بروز اختلالاتی که توسط استرس ناشی از تحلیل رفتگی شغلی در بین کارکنان ایجاد می شود، هزینه های آشکار و پنهان زیادی، متحمل می شوند. علاوه بر آن تحلیل رفتگی باعث غیبت کارکنان از محل کار، کاهش کیفیت کار، تعارضات بین فردی با همکاران، مشکلات جسمی- روانی، تغییر شغل و نهایتا ترک خدمت می شود. ترک خدمت هزینه های زیادی برای سازمان به دنبال دارد. از جمله هزینه های مربوط به پست بلاتصدی، هزینه های استخدام کارکنان جدید، هزینه های آموزش و هزینه های کاهش بهره وری و…است.با در نظر گرفتن پیامد های ناگوار تحلیل رفتگی شغلی روی افراد و سازمان ها و با توجه به روند فزاینده ی آن در سازمان های امروزی و از جمله سازمان های پویا و در حال تغییر ورزشی ، این موضوع باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد و تاثیرات منفی آن روی افراد و سازمان ها بیشتر مورد کنکاش و بررسی قرار گیرد.از طرفی بر اساس اصول و نظریه های پذیرفته شده باید بین ویژگی های شخصیتی و محیط کاری اش تناسب وجود داشته باشد.در صورت عدم تناسب میان خصوصیات فردی و شرایط و ویژگی های شغلی ، کار می تواند موجب نارضایتی و تحلیل قوای جسمی و روانی و نهایتا بیماری می شود.
مدیران سازمان ها بر اساس ویژگی های شخصیتی افراد می توانند تصمیمات لازم را در خصوص استخدام،انتقال و ارتقای کارکنان را بهبود بخشند.به این ترتیب می توانند باعث بهبود عملکرد و افزایش بازدهی سازمان شوند. از طرف دیگر با توجه به اهمیت و نقش اداره کل تربیت بدنی در پرورش نیروی جسمانی و تقویت روحیه ی سالم در افراد و توسعه و تعمیم ورزش و هماهنگ کردن فعالیت های تربیت بدنی و تفریحات سالم و فراهم کردن امکانات و تسهیلات جهت ارتقا ورزش در سطح استان،این پژوهش به بررسی ارتباط میان ابعاد شخصیت و تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی می پردازد.
4-1 اهداف تحقیق
هدف کلی: ارتباط بین ابعاد شخصیت و تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
اهداف اختصاصی:
1- تعیین میزان تحلیل رفتگی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
2- تعیین ارتباط بین برونگرایی فرد و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
3- تعیین ارتباط بین توافق پذیری فرد و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
4- تعیین ارتباط بین وظیفه شناسی فرد و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
5- تعیین ارتباط بین روان رنجوری فرد و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
6- تعیین ارتباط بین تجربه پذیری فرد و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
7- مقایسه ی میزان تحلیل رفتگی در کارکنان با متغیرهای دموگرافیکی مختلف
8- بررسی ویژگی های شخصیتی کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی
5-1 فرضیه ها:
1- بین برونگرایی و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی ارتباط وجود دارد.
2- بین توافق پذیری و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی ارتباط وجود دارد.
3- بین وظیفه شناسی و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی ارتباط وجود دارد.
4- بین روان رنجوری و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی ارتباط وجود دارد.
5- بین تجربه پذیری و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان اداره کل تربیت بدنی ارتباط وجود دارد.
6-1 متغیر های تحقیق
در این تحقیق متغیرهای ملاک شامل ابعاد مختلف شخصیت (برون گرایی،توافق پذیری،وظیفه شناسی،روان رنجوری و گشودگی به تجارب) و متغیر پیش بین شامل زیر مقیاس های تحلیل رفتگی شغلی (فرسودگی عاطفی،مسخ شخصیت،نقصان موفقیت فردی) می باشد.
تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه های تحقیق:
تحلیل رفتگی شغلی: نشانگانی از خستگی جسمانی و هیجانی است که در نتیجه ی توسعه ی گرایشات منفی شغلی و از دست دادن احساس و علاقه نسبت به کار در کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی ایجاد می شود(35).
تحلیل رفتگی شغلی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی با استفاده از سوالات 1تا 22
پرسشنامه ی تحلیل رفتگی شغلی مسلچ ارزیابی می شود.
فرسودگی عاطفی: شامل وجود احساساتی است که در آن کارکنان اداره کل نیروی هیجان خود را از دست می دهد و قادر به برقراری روابط عاطفی با دیگران نیست(91).
فرسودگی عاطفی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی با سوالات 1-2-3-4-5-6-7-21-22 پرسشنامه تحلیل رفتگی شغلی مسلچ ارزیابی
می شود.
مسخ شخصیت: که مربوط به پاسخ های غیراحساسی و خشن کارکنان اداره کل نسبت به همکاران و زیردستان است (91).
مسخ شخصیت در کارکنان اداره کل تربیت بدنی با سوالات 16-17-18-19-20پرسشنامه تحلیل رفتگی شغلی مسلچ ارزیابی می شود.
نقصان موفقیت فردی: حالتی است که کارکنان اداره کل تربیت بدنی در تلاش های حرفه ی خود برداشت های منفی دارند و احساس می کنند در شغل خودشان پیشرفتی ندارند و کار ،تلاش و حرفه شان نتایج مثبتی به همراه ندارد(91).
نقصان موفقیت فردی در کارکنان اداره کل تربیت بدنی با سوالات 8-9-10-11-12-13-14-15پرسشنامه تحلیل رفتگی شغلی مسلچ ارزیابی می شود.
شخصیت: شخصیت عبارت است از مجموعه ای سازمان یافته و واحد متشکلی از خصوصیات نسبتا ثابت و مداوم که مجموعا یک شخص را از شخص یا اشخاص دیگر متمایز می سازد. بنابراین می توان گفت در این تحقیق منظور از شخصیت الگوهای نسبتا ثابت و منحصر به فرد از تفکرات ، احساسات و اعمال کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی می باشد. با توجه به استفاده از مدل پنج عاملی شخصیت (Big five) هر یک از ابعاد شخصیتی به طور مستقل تعریف می شوند(141).
در این پژوهش ارزیابی شخصیت کارکنان اداره کل تربیت بدنی با استفاده از پرسشنامه مدل عاملی شخصیت جان و همکاران (1991) می باشد که شامل 5بعد و 44آیتم است.
برون گرایی: شامل کمیت و شدت تعامل با افراد دیگر و میزان اجتماعی بودن یک شخص است (141). صفات همراه این عامل شخصیتی عبارتند از: اجتماعی، جمع گرا،باجرات، سرو زبان دار و فعال بودن. معمولا به افراد خونگرم برون گرا و به افراد خجالتی درون گرا گفته می شود(36).
در این پژوهش سوالات 1, 6R, 11, 16, 21R, 26, 31R, 36 میزان برون گرایی فرد را ارزیابی می کند.
توافق پذیری : میزان توافق در اندیشه،احساسات و عمل نسبت به دیگران را نشان می دهد. (141) صفات شخصیتی همراه با این عامل عبارتند از: مودب و با نزاکت، قابل انعطاف، خوش فطرت،همکار، بخشنده و…(36)
در این پژوهش سوالات 2R, 7, 12R, 17, 22, 27R, 32, 37R, 42 میزان توافق پذیری و سازگاری فرد را ارزیابی می کند.
وظیفه شناسی: بعدی است که میزان مسوولیت پذیری ،سخت کوشی و هدفگرا بودن را در جهت رفتار های سازمان توصیف می کند(141).این بعد به قابل اعتماد بودن فرد دلالت دارد.افراد با وجدان و وظیفه شناس مسئولیت پذیر، پایدار، ساختاریافته و قابل اعتمادند.در مقابل افراد کم وجدان تر یعنی کسانی که در این بعد نمره ی پایینی می گیرند، غیرساختارمند، غیرقابل اعتماد و پریشان احوالند(72).
در این پژوهش سوالات 2R, 7, 12R, 17, 22, 27R, 32, 3, 8R, 13, 18R, 23R, 28, 33, 38, 43R میزان وظیفه شناسی فرد را ارزیابی می کند.
روان رنجوری: این بعد به توانایی فرد در تحمل محرک های استرس و عوامل تنش زا اشاره می کند.افرادی که در این طیف قرار دارند، عصبانی، نامطمئن، ناامن، افسرده و مضطرب اند(72).در قطب مخالف این بعد ثیات هیجان قرار دارد.ثبات هیجان(دوام عاطفی) با صفاتی مانند: آرام ، متین، مودب، شاد، خوشرو و خوش برخورد بودن مشخص می شود(36).
در این پژوهش سوالات 4, 9R, 14, 19, 24R, 29, 34R, 39 میزان روان رنجوری فرد را ارزیابی می کند.
گشودگی نسبت به تجربه(تجربه پذیری): قوه ی تخیل،زیبایی شناسی،احساسات ، ایده ها ، عمل ها و ارزش ها را توصیف می کند(141).این بعد به علاقه و شیفتگی فرد به پدیده ها و تجربیات جدید دلالت دارد.چنین افرادی خلاق، کنجکاو و حساس اند. افرادی که در آن طرف طیف قرار می گیرند، پیرو سنت بوده، در شرایط آشنا راحت اند.(72).
در این پژوهش سوالات 5, 10, 15, 20, 25, 30, 35R, 40, 41R, 44 میزان گشودگی به تجربه فرد را ارزیابی می کند.
کارکنان اداره کل تربیت بدنی آذربایجان غربی: منظور کلیه ی کارکنانی رسمی، پیمانی و قراردادی اداره کل تربیت بدنی هستند که دارای حداقل مدرک دیپلم هستند و در سال 1389 مشغول به کار بودند.
این فصل به دو بخش مبانی نظری و پیشینه پژوهش تقسیم میشود. مبانی نظری به موضوع پژوهش پرداخته و در بخش مربوط به پیشینه پژوهش به پژوهشهایی که در زمینه توان هوازی و توان بیهوازی و ورزش فوتسال انجام گرفته پرداخته میشود.
2-2- بخش اول: مبانی نظری پژوهش
2-2-1- ویژگیهای فیزیولوژیکی
2-2-1-1- آستانه هوازی
حداقل شدت و مدت تمرین برای تاثیرگذاری بر آمادگی هوازی، آستانه هوازی نامیده میشود. حداقل شدت برای رسیدن به آستانه هوازی، 70 درصد حداکثر ضربان قلب یا 55 درصد vo2max و حداقل مدت تمرین 20 دقیقه، پیشنهاد شده است. تمرین هوازی، آستانه هوازی را افزایش میدهد و در نتیجه ورزشکار برای رسیدن به آستانه هوازی باید با شدت و مدت بیشتری تمرین کند (41).
2-2-1-2- ظرفیت هوازی
برای تعیین توانایی دریافت، انتقال و مصرف اکسیژن معمولا از آزمون فزاینده یا دوچرخه کارسنج پیشرونده استفاده میشود. شدت فعالیت ورزشی افزایش مییابد تا ورزشکار در دریافت اکسیژن به فلات برسد یا تا جاییکه ورزشکار نتواند آزمون را ادامه دهد. نتیجه آن که ظرفیت دستگاه هوازی که در تعریف شامل دستگاه تنفسی (دریافت)، دستگاه قلبی- عروقی(انتقال) و عضلات(مصرف) میشود، به لیتر اکسیژن مورد استفاده در دقیقه بیان میشود. ظرفیت هوازی بیشینه که بدان حداکثر اکسیژن دریافتی یا VO2max نیز گویند، اندازه موتور هوازی (برای مثال، 3 لیتر) تعریف میشود؛ درست مثل موتور ماشین که با توجه به اندازهاش درجهبندی میشود. ظرفیت هوازی، پیشگویی عالی از عملکرد ورزشی در ورزشهای فاقد حمل وزن مثل دوچرخهسواری، شنا و قایقرانی بشمار میرود. دامنه مقادیر از 3 تا بیشتر از 6 لیتر در دقیقه و مقادیر بیشتر با عملکرد خیلی عالی ارتباط دارند (60 ،41).
2-2-1-3- حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)
مقدار اکسیژنی که در اوج تمرینات هوازی در بافتهای بدن به مصرف میرسد Vo2max نام دارد. این مقدار بر حسب میلیلیتر در دقیقه
به ازای هر کیلوگرم وزن بدن محاسبه میشود. کسانی که Vo2max بالاتری دارند، بیشتر میتوانند در تمرینات فشرده استقامت داشته باشند. تحقیقات نشان میدهند که Vo2max با فشردهتر کردن تمرینات قابل افزایش است، به طوریکه میتواند راندمان قلب را بین 65 تا 80 درصد بهبود بخشد این تمرینات بایستی در طول هفته سه تا پنج بار و هر بار به مدت بیست دقیقه انجام شود (61 ،41). بیشترین مقدار اکسیژنی که فرد میتوانند هنگام یک وهله تمرین سنگین مصرف کند اغلب در آخرین دقیقه تمرین ثبت میشود که (الف) حجم اکسیژن مصرفی (vo2) به رغم افزایش بیشتر شدت فعالیت ورزشی به یکنواختی برسد (ب) نسبت تبادل تنفسی از 1/1 فراتر رود و (ج) تواتر قلبی بیشینه نزدیک به حدکثر ضربان قلب (سن -220) برآورده باشد (11).
میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه برای بازیکنان نخبه فوتبال بین 55 تا 75 میلی لیتر بر هر کیلوگرم در دقیقه گزارش شده است. اگرچه نتایج تحقیقات نشان داده است که میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی برای بازیکنان فوتسال در دامنه متوسط به بالا (57-62) میباشد؛ با این وجود، این مقدار تحت تاثیر عواملی همچون سطح مسابقات، اوج آمادگی، برنامههای تمرینی، مرحله فصل، پایداری در تیم (حضور در ترکیب ثابت تیم، آسیب ندیدن و پست بازیکنان) قرار دارد (1، 16، 17). در نمودار زیر (2-1) نسبت اکسیژن مصرفی به شدت ورزش نشان داده شده است. با توجه به نمودار، نقطهای که اوج شدت فعالیت در آن قرار دارد، همان نقطه حداکثر
با توجه به اینکه فوتبال ورزشی پربرخورد و پیچیده است این افزایش جمعیت ممکن است خطر آسیب را زیاد کند و نسبت شیوع بالای آسیب، قیمت و هزینه سلامت عمومی را بالا ببرد. همچنین آسیبهای شدید برای سلامتی و بهبود زمان زیادی را طلب میکنند (29). در طی تحقیقی در انگلیس گزارش کردند که بازیکنان حرفهای فوتبال 1000 برابر بیشتر از مشاغل صنعتی در معرض آسیب هستند(34).
میزان برخورد بازیکنان و بروز آسیب در این ورزش محبوب بسیار زیاد است ، اما آنچه که دراین میان باعث ایجاد نگرانی برای ورزشکاران و مربیان میشود ،آسیبهای مجددیست که در حین تمرینات و مسابقات بعد از آسیب اولیه از همان نوع و همان وضعیت در دو ماه پس از بازتوانی آسیب قبلی برای فوتبالیستها به وجود میآید (34). در یک مطالعه روی آسیبهای فوتبالیستها، آسیبهای قبلی به عنوان یکی از فاکتورهای قوی مرتبط با آسیبهای جدید گزارش شدند که 20%آسیبهای جزئی در ظرف دوماه پس از آسیب اولیه با آسیبهای شدیدتر اتفاق میافتند(31). درمطالعه ای که در سال 2007 روی آسیبهای فوتبال در مردان دانشگاهی انجام شد ،پیچیدگی مچ پا به عنوان شایع ترین آسیب در حین تمرین و مسابقه عنوان شد که میزان آسیب مجدد در آن 24% بود (19). پیچیدگی مچ پا که اغلب به عنوان آسیبی جزئی به حساب می آید، همراه است با مدت بی حرکتی و از دست دادن عملکرد و همچنین خطرطولانی شدن مدت آن به دلیل آسیب مجدد و سایرمشکلاتی که متعاقب آن برای فرد ایجاد می شود (27). آسیبها علاوه بر اثرات منفی که بر جسم و روان بازیکنان میگذارند، باعث صرف هزینههای سنگین درمانی بازیکنان، کاهش درآمد و افزایش هزینه باشگاهها، از بین رفتن استعدادها و کاهش سطح کیفی رقابتها میشوند. این آسیبها شانس ورزشکاران را برای حضور در سطوح رقابتی بالاتر کاهش میدهند. همچنین یکی از دغدغههای مهم مربیان در طول مسابقات، سلامت و عدم آسیب بازیکنان میباشد.
با توجه به اینکه مسئله آسیب دیدگی از موضوعات درگیر کننده هر ورزشکار برای ادامه فعالیت در یک مقطع زمانی میباشد، لذا آگاهی مربیان و ورزشکاران از آسیبهای تخصصی رشته خود و علل بروز مجدد این آسیبها لازم است. مطالعه اپیدمیولوژی آسیبهای ورزشی نقش بازتوانی را در جلوگیری از آسیبهای ورزشی ارزیابی میکند، بسیاری از آسیبهای ورزشی به علت اینکه بازتوانی آسیب قبلی کامل نشده،اتفاق میافتند، شناخت ریسک فاکتورهای مرتبط با آسیبهای ورزشی کمک میکند در طراحی راهکارهای بازتوانی که منجر به شیوع کمتر و شدت کمتر آسیبهای ورزشی میشوند(31). در مطالعه ای که در سال 2010 بر روی افرادی که پیچیدگی مچ پا داشتند انجام شد، نسبت افراد آسیب دیده با ریکاوری کامل در سه سال در محدوده ای از 36% تا 85 % عنوان شد (26). نتایج نشان داده منتظر ماندن برای بهبودی کامل اگرچه باعث از دست رفتن زمان زیادی برای فعالیت ورزشی میشود، ولی میزان آسیب مجدد را کاهش میدهد(57). تحقیقات زیادی روی میزان شیوع و علل آسیبهای مختلف در رشتههای ورزشی متفاوت انجام شده و تعدادی از فاکتورها از قبیل : ماهیت ،مکانیسم و خصوصیات آسیب بررسی شده است. اما در این بین به میزان آسیب مجدد و عوامل مرتبط باآن نظیر: سابقه ورزشی، مدت زمان بازتوانی و زمان بازگشت به ورزش به عنوان عوامل محدود کننده سن قهرمانی در ورزشکاران، توجه خاصی نشده است. تحقیق حاضرکه به بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد در اندام تحتانی فوتبالیستها با مدت زمان بازتوانی، زمان بازگشت به ورزش وسابقه ورزشی میپردازد و به دنبال این است که آیا ارتباطی بین عوامل ذکر شده به عنوان عوامل و فاکتورهای موثردر آسیب مجدد، وجود دارد یا خیر ؟
1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق
به منظور پیشگیری از بروز آسیبهای مجدد ورزشی در فوتبالیستها، درمان و بهبودی کامل ورزشکار آسیب دیده ضروری است. در این میان خود ورزشکار یا افرادی که مسئول بازگشت وی به ورزش هستند، اصول صحیح بازتوانی را رعایت نمی کنند و باعث میشوند ورزشکار در معرض آسیب مجدد قرار گیرد. با وجود پیشرفتهای زیاد در عرصه ورزش هنوز هم اغلب ورزشکاران آسیب دیده بعد از انجام مراحل بازتوانی اولیه بدون اینکه آمادگی لازم را کسب کرده باشند و برای شرایط تمرین و مسابقه آماده باشند، وارد میدان تمرین و مسابقه میشوند. عدم رعا یت مراحل بازتوانی به طور کامل میتواند یکی از علل آ سیب مجدد در ورزشکاران باشد که آنها را متحمل مشکلات زیادی کند. مانند پیچیدگی مچ پا یکی از رایج ترین آ سیبهای اسکلتی عضلانی است که در هر روز حدود 5000 مورد جدید، پیچیدگی مچ پا درانگلستان اتفاق میافتد و همچنین حدود 302000 نفر سالیانه در مراکز اورژانس پذیرش میشوند (26). 25 % از افرادی که پیچیدگی مچ پا دارند، برای یک هفته یا بیشتر از آن از فعالیت باز میمانند و 80 % از هزینهها وخسارات سالیانه به خاطر از دست رفتن زمان فعالیت است (26). پاداش بازیکنان فوتبال به طور متوسط درسال 2004،5/7میلیون دلار بوده است در حالیکه هر تیم به طور متوسط 357000 دلار در هر فصل هزینههای درمانی داشته است (56). آسیب های فوتبال نه تنها سلامتی بازیکنان را تهدید میکند، بلکه میتواند هزینههای اقتصادی زیادی را بر افراد و جامعه تحمیل کند. اهمیت این مسئله درحدیست که در استرلیا سالیانه 300000 دلار برای پژوهش در آسیب های ورزشی هزینه می کنند (48). گزارش شده است که حدود دو درصد از فوتبالیست های حرفه ای انگلستان در هر سال بر اثر آسیب شدید و تعداد زیادی از بازیکنان نیز به علت آسیبهای مزمن بازی را ترک میکنند (18). در انگلیس هزینه درمان بازیکنان و از دستدادن نتیجه بازی وقتی که بازیکنان بهدلیل آسیبدیدگی قادر به بازی نسیتند، تقریبا برابر یک بیلیون پوند در سال تخمین زده شده است(23). همچنین هزینه متوسط درمان برای هر آسیب در فوتبال حدود 150 دلار آمریکا تخمین زده شده است(18). با توجه به فراوانی افرادی که در سراسر دنیا به فوتبال مشغول هستند و پیامدهای اقتصادی-اجتماعی ناشی از آسیبها، برای کاهش تعداد آسیب و کم کردن هزینههایی که باعث زیان باشگاهها میشود و برای اجتناب از بازنشستگی زود هنگام بازیکنان از مسابقات در سطح حرفه ای پیشنهاد یک برنامه پیشگیری که بتواند شیوع آسیبها را کاهش دهد، به شدت مورد نیاز است (18). در تحقیقی که بر روی 55 بازیکن در انگلستان انجام شد در مجموع از 110 مسابقه و 287 جلسه تمرینی با 2604 و 10740 ساعت در معرض خطر قرار گرفتن ،378 ساعت غیبت برای مسابقات و 1441 ساعت غیبت در تمرینات ثبت شد. در 49% آسیبها فرد مسابقات را از دست داد و در 60% آسیبها فرد جلسات تمرین را از دست داد و بقیه مشکلات مربوط به سلامت فرد بود که باعث از دست رفتن یک جلسه تمرین از چهار جلسه و یک
بازی از هفت بازی شد (40). علی رغم تحقیقات متعددی که تا کنون صورت گرفته است، نداشتن آماری دقیق از آسیب مجدد و یا آسیبهای بعد از توانبخشی و نیز نحوه انجام بازتوانی ،زمان بازگشت به ورزش در ورزشکاران آسیب دیده خلائی در شناخت عوامل تاثیرگذار در ایجاد آسیب مجدد را به وجود آورده است، لذا میتوان با بررسی میزان آسیب مجدد و ارتباط آن با عواملی مانند زمان بازگشت به ورزش، مدت زمان بازتوانی و سابقه ورزشی فوتبالیستها ،آمادگی بیشتری در پیشگیری از آسیبهای مجدد به وجود آورد.
1-3- اهداف تحقیق
1-3-1- هدف کلی
بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد در اندام تحتانی با سابقه ورزشی، مدت زمان بازتوانی و زمان بازگشت به ورزش در فوتبالیست های مرد بود.
1-3-2- اهداف اختصاصی
3- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد زانو و سابقه ورزشی فوتبالیستهای مرد.
4- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد زانو و زمان بازگشت به ورزش فوتبالیستهای مرد.
5- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد زانو و مدت زمان بازتوانی فوتبالیستهای مرد.
6- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد مچ پا و سابقه ورزشی فوتبالیستهای مرد.
7- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد مچ پا و زمان بازگشت به ورزش فوتبالیستهای مرد.
8- بررسی ارتباط بین میزان آسیب مجدد مچ پا و مدت زمان بازتوانی فوتبالیستهای مرد.
1-4- فرضیهها
1- بین میزان آسیب مجدد زانو و سابقه ورزشی فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
2- بین میزان آسیب مجدد زانو و زمان بازگشت به ورزش فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
3- بین میزان آسیب مجدد زانو و مدت زمان بازتوانی فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
4- بین میزان آسیب مجدد مچ پا و سابقه ورزشی فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
5- بین میزان آسیب مجدد مچ پا و زمان بازگشت به ورزش فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
6- بین میزان آسیب مجدد مچ پا و مدت زمان بازتوانی فوتبالیستهای مرد ارتباط وجود دارد.
1-5- محدوده تحقیق
– تحقیق محدود به آسیب مجدد دراندام تحتانی فوتبالیستهای مرد در سال 1390-1391در استانهای تهران ،اصفهان ،یزد، فارس و کرمان بود.
– نمونههای تحقیق در رده سنی جوانان، امید و بزرگسالان بودند.
1-6- محدودیتهای تحقیق
– نمونههای تحقیق از لحاظ سطح بازی یکسان نبودند.
– نمونههای تحقیق از لحاظ سطح آمادگی جسمانی متفاوت بودند.
– نمونههای تحقیق دارای برنامههای بازتوانی متفاوت بودند.
– نمونههای تحقیق دارای برنامه تمرینی متفاوتی بودند.