:
با توجه به گسترش جهانی شدن و رواج مدرنیته ،ما در عصری قرار گرفته ایم که می توان از آن به عنوان جامعه بدنی (ترنر ، 1996) و یا عصر بدن (هنکوک و همکاران ، 2000) سخن گفت . جامعه مدرن به تدریج از فضای اولیه خود خارج و وارد دنیای مدرنیته متأخر شده و کم کم از حالت تولید خارج و به محیطی مصرفی تبدیل شده است(ابراهیمی،بهنوئی گدنه،1389). از جمله حوزه هایی که افراد در دوران جدید به آن اهمیت زیادی می دهند حوزه مدیریت بدن و ظاهر است که افراد برای تمایز بخشی و جلب توجه آن را مهم تلقی می کنند.
نگاهی به سلسه مراتب ارزشهای اجتماعی جوامع مختلف در دوره های گوناگون نشان می دهد ، زیبایی یکی از ارزشهای مهم اجتماعی با مصادیق و جلوه های بسیار متنوع است و معمولاً بر آن تأکید بسیار زیادی می شود به گونه ای که محرومیت از آن باعث محرومیت از بسیاری از مزایای اجتماعی می شود . یکی از رایج ترین شیوه های زیبا شدن ، دخل و تصرف آدمی در بدن خویش است که اصطلاحاً از آن بعنوان مدیریت بدن یا مدیریت ظاهر یاد می شود .امروزه در جامعه و فرهنگ خودمان دخترها و پسرهایی را مشاهده می کنیم که بدن خودشان را مدیریت کرده اند پسرهای با موهای مدل دار و اتو کشیده، ابروهای تیغ زده ، پوشیدن شلوارهای جین و بلوزهای مارک دار ، باشگاه های زیبایی اندام و … همچنین دخترهایی با آرایش زیاد، بینی های جراحی شده ، چشم های لنز گذاشته شده ، رژیم های درمانی- غذایی و… گواه این مدعاست. در این دیدگاه بدن به مثابه محصول طبیعی آفرینش لزوماً در زیباترین شکل ممکن نیست بلکه می تواند بسیار بهتر از آن چیزی باشد که هست، بنابراین فرد می کوشد تا آن جایی که برایش میسر است شکل طبیعی بدن خود را به شکل پذیرفته شده اجتماعی آن نزدیک کند.(حیدری چروده و کرمانی،1390) این موارد باعث توجه جامعه شناسان به مقوله بدن شده است و باعث شده بدن انسان در سال های اخیر به موضوعی داغ در جامعه شناسی تبدیل گردد.
از سوی دیگر بافت فرهنگی جامعه ما یک بافت دینی و ارزشی است که ارزشهای دینی و اسلامی در آن اولویت های ویژه ای داراست. دین از اولین و مهمترین نهادهایی بوده است که به بدن عنایات خاصی داشته و آن را در کانون توجهات خود قرار داده است. اسلام دین آراستگی است احادیث و آیات و روایات فراوانی در مورد زیبایی و زیبا بودن در دین اسلام داریم از آن جمله می توان به جمله معروف خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد (الکافی،ص438) اشاره کرد.همچنین خداوند در قرآن می فرمایند: «هرگاه به مسجد می روی، خود را بیارای و زینت کن». (اعراف: 31) » این ها نشان از این دارد که همه ابعاد مربوط به زندگی در جامعه ما رنگ و بوی دینی دارد.انسان یک موجود چند بعدی است .انسان موجودی مادی – معنوی است همان رابطه ای که در این تحقیق به دنبال آن هستم یعنی بدن به عنوان یک مقوله مادی و دین به عنوان یک مقوله فرا مادی و معنوی .اسلام دینی است که جامع و کامل در همه شاخه های زندگانی بشری نظریه و سبک دارد .از جمله در مورد مدیریت بدن ،که می توان از آن جمله به سبک پوشش اسلامی ،سبک چهره آرایی اسلامی و … اشاره داشت. سبک زندگی اسلام منظومهای گسترده است که در تمام زوایای زندگی انسان الگو معرفی میکند. سبک زندگی اسلامی و به صورت دقیق تر سبک پوشش اسلامی ،سبک چهره آرایی اسلامی،سبک مراقبت های آرایشی –بهداشتی اسلامی و…مطابق دستورات دین اسلام است به طور مثال پوششی که در دین اسلام و در کتاب آسمانی ما قرآن آمده است ، نوعی از پوشش است برای حفظ کرامت انسانی ،حفظ و مصون ماندن از هوا و هوس و … و به طور کلی یک پوشش برای سعادت زندگی فردی و اجتماعی است ، پوششی که در عین داشتن خصوصیات مورد نیاز یک پوشش ، پوششی تعالی بخش و کامل باشد.هدف اسلام از بیان نوع پوشش زنان و مردان ، ارائه یک پوشش مناسب برای سعادت دنیوی و اخروی است. حال مسأله ای که در پژوهش حاضر مورد بررسی است پارادوکسی است که بین زیبایی جوانان کنونی در عصر حاضر و زیبایی مورد نظر دین اسلام و هویت جوانان وجود دارد.در این پژوهش می خواهیم به مطالعه این مسأله بپردازیم که تا چه اندازه میان هویت دینی جوانان و مدیریت بدنشان رابطه وجود دارد ؟بعبارت دیگر تا چه حد هویت دینی افراد در مدیریت بدنشان تاثیر گذار است؟
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
در حال حاضر و در جامعه های امروزین کارکردهای ساده و اولیه بدن کمرنگ شده و در عوض کارکردهای پیچیده تری مانند خلق هویت ، ایجاد تمایز و سبک های زندگی متنوع اهمیت یافته است. پیشرفت در علوم تغذیه، پزشکی ، ژنتیک ، ورزش و همچنین مصرف گرایی شدید در کنارمهم بودن زیبایی و افزایش اهمیت بدن و جوان بودن ، بدن و مدیریت آن ، به موضوعی مهمی در مطالعات اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصر تبدیل کرده است. کم توجهی به نظریه پردازی در مورد بدن باعث شده سهم این مفهوم در تحقیقات جامعه شناسی ناچیز باشد. با وجود اهمیت مطالعه جامعه شناسی بدن ، این حوزه تا تبدیل شدن به یک قلمر علمی جا افتاده ، راه طولانی در پیش دارد. بدین منظور ضروری است متفکرین این عرصه به مطالعه و بررسی و تحقیق در این حوزه بپردازند.
مسئله بدن و معیارهای جذابیت و زیبایی به گونه ای به صورت جهانی در آمده است بدین معنی که با گسترش فناوری های ارتباطی- اطلاعاتی چون شبکه های ماهواره ای متنوع و اینترنت شاهد ارتباط هرروزه و بی واسطه فرهنگ های گوناگون هستیم و همین جهانی شدن باعث شده که عناصر فرهنگی،ارزش ها و هنجارهای یکسان با سرعت در جوامع مختلف نفوذ و گسترش پیدا کند. برهمین اساس مسئله جذابیت جهانی در این دوران استانداردها و معیارهای جدیدی پیدا کرده است. جامعه ما نیز در فرایند پیچیده جهانی شدن نمی تواند از
تأثیرات این فرایند به دور باشد و به همین جهت ما الگوهای متنوعی را در زمینه پوشش ، مد ، خودآرایی ، سبک های جدید زندگی و … در میان جوانان کشورمان مشاهده می کنیم که شاید خیلی متأثر از الگوها و سبک های غربی باشد. می توان مشاهده کرد که یک جوان در کشور خودمان به گونه ای لباس پوشیده است یا به گونه ای خود را آرایش کرده است که یک جوان در آن طرف دنیا نیز بدین گونه بدن خود را مدیریت کرده است . بدین ترتیب ارزش های افراد و تعاریفی که از زیبایی و جذابیت دارند تحت تاثیر همین فرهنگ جهانی است. همین ارزش ها و تعاریف جدید ،گاه ممکن است با نظام ارزشی مسلط در جامعه همخوانی نداشته باشد. یکی از مباحثی که ممکن است با نظام ارزشی یک جامعه دینی چون جامعه ایرانی هماهنگی نداشته باشد، توجه بیش از حد به بدن و گرایش جدید به آن است که یکی از موارد دیگر لزوم و ضرورت انجام این پژوهش است. از نمونه هایی که نشان از اهمیت دادن جامعه ما به مدیریت بدن است می توان به نمونه هایی اشاره داشت، ایران از نظر نسبت تعداد عمل جراحی زیبایی به جمعیت ، در رتبه های اول قرار دارد ( موسوی زاده و همکاران ، 1387) ایران هفتمین کشور مصرف کننده مواد آرایشی و بهداشتی در جهان است(صمدی ،1388) و افزایش وزن و چاقی در میان زنان که زمینه ساز بیماری های قلبی و عروقی و سایر بیماریها می شود ، لزوم توجه به بدن را بیش تر می کند(صادقی و همکاران ، 1387).
قشر عظیمی از ساختار جمعیتی کشور ما را جوانان تشکیل می دهند. جوانی دوره ای است که با خیل عظیمی از آسیب ها و بحران ها همراه است یکی از مهمترین بخش های آسیب پذیر در این دوره، هویت و مسئله بحران هویت است .در این دوره جوانان برای هویت یابی خود به مسیرهای متفاوتی کشیده و یا کشانده می شوند .یکی از اساسی ترین زیر شاخه های هویت ،هویت دینی است . هویت دینی به دلیل ماهیت و محتوایی که دارد تقریباً مهمترین بُعد هویت است که نقش بسیار تعیین کننده ای در هویت یابی افراد یک جامعه بازی میکند. می توان ادعا داشت تقویت این بُعد از هویت موجب دوام و قوام سایر ابعاد آن شود و از سوی دیگر، چالش در این حوزه میتواند زمینه ساز بحران در سایر ابعاد هویت شود. دین به عنوان منبع اولیه معنابخشی و هویت بخشی به بسیاری از مردم دنیا چون مسیحیان، مسلمانان، بوداییان و هندوها مطرح است.(کلانتری و همکاران ،128:1388)البته در دین تحولاتی شکل گرفته است .نگاه جوانان به مقوله های دینی از نگاه سنتی آن فاصله گرفته است و سبب می شود شکافی بین اعتقادات و عقاید نسل گذشته با نسل حاضر در برخی از مسائل در اتباط با هویت دینی پیش آید
در دوران مدرن بسیاری از افراد برای هویت یابی و پاسخ به سوال من کیستم ؟ به سراغ مدیریت بدن می روند و دخل وتصرف هایی در بدن خود می کنند چرا که با این فعل به دنبال ساختن هویتی برای خود هستند .دین از جمله حوزه هایی است که افراد از طریق آن هویت خود را شکل می دهند و همچنین از سوی دیگر آموزه ها و تعالیم دینی ،دستورات ، هنجارها و روش های خاصی را برای مدیریت ظاهر ارائه می کند . لذا ضروری است تا بدین سوال پاسخ داده شود که چه رابطه ای میان هویت دینی جوانان و مدیریت بدنشان برقرار است ؟ لذا با پاسخ به این سوال می خواهیم بررسی شود که آیا جوانانی که به مدیریت بدنشان گرایش دارند هویتشان بر اساس معیار های هویت دینی شکل گرفته است یا خیر ؟ به عبارت بهترآیا ابعاد متفاوت هویت دینی می تواند رابطه ای با مدیریت بدن داشته باشد ؟و روشن شود که آیا هویت دینی جوانان جامعه ماتاثیر زیادی بر روی مدیریت بدنشان دارد ؟
4-1 اهداف پژوهش :
هدف اصلی :
اهداف فرعی
– شناخت رابطه میان بعد دینداری هویت دینی و مدیریت بدن
– شناخت رابطه میان بعد تاریخی- تعلقی هویت دینی و مدیریت بدن
– شناخت رابطه میان بعد فرهنگی- تعهدی هویت دینی و مدیریت بدن
– شناخت رابطه میان بعد اجتماعی هویت دینی و مدیریت بدن
-شناخت رابطه میان متغیرهای زمینه ای و هویت دینی
– شناخت رابطه میان متغیرهای زمینه ای و مدیریت بدن
– شناخت رابطه میان مصرف رسانه ای و مدیریت بدن
– شناخت رابطه میان مصرف رسانه ای و هویت دینی
سنجش رضایت از زندگی از مباحث مهم اجتماعی است که نسبتاً دیر به حوزهی علوم اجتماعی راه یافته است. رضایت از زندگی پدیدهای است که پیامدهای خاص خود را دارد و با مقولات مهم دیگری مانند بیگانگی، کاهش اعتماد اجتماعی و بیهنجاری در ارتباط است.
بر هم خوردن توازن بین اهداف فردی و خانوادگی و نیازهای افراد با شرایط عینی که معمولاً در اثر موانع خاص ایجاد میشود معمولاً به شکل نارضایتی بیان میشود(محسنی ، 1382 : 10). در کنار مطالعاتی که رضایت از زندگی مردم را به طور عام یا بر حسب موقعیتهای خاص سنی ، جنسیتی ، شغلی ، تحصیلی ، طبقاتی و … ارزیابی میکنند . فقدان یا کاهش شدید رضایت از زندگی خانوادگی به احتمال بسیار به معنی آن است که خانواده در آینده آبستن نارساییها ، انحرافات و آسیبهای اجتماعی قابل توجه و نگران کنندهای خواهد بود به طوری که ممکن است با هر اتفاق و حادثهی کوچکی این توانایی منفی از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شده و امکان بروز پیدا کند . بر این اساس میتوان پایین بودن شاخص رضایت از زندگی خانوادگی را به منزلهی زنگ خطر و نشانگری گویا از ظرفیت آسیبشناختی خانواده تلقی کرد.
هر چند که آمار و اطلاعات دقیقی دربارهی میزان رضایت از زندگی خانوادگی در ایران وجود ندارد اما با نگاهی به آمار مشکلات خانوادگی ، طلاق ، تجاوز به محارم ، فرار از خانه ، مسائل روحی و روانی جوانان تا حدی میتوان پیامدها و یا لااقل همبستههای رضایت از زندگی خانوادگی را در سطح خانواده لمس کرد. ( عبدالهی ، 1383 : 33 ) .
از آنجا که خانواده اصلیترین نهاد اجتماعی است میتواند مهمترین نقش را در ایجاد رضایت از زندگی ایفا کند و از آنجا که آسیبهای خانوادگی باعث کاهش رضایت از زندگی و همچنین باعث نارضایتی در سایر حوزههای زندگی میشود و پیامدهایی را به همراه دارد که میتواند زمینه ساز بسیاری از رخدادهای اجتماعی گردد میتوان آن را به عنوان یک مسأله مورد بررسی قرار داد. .(آبایان،1383: 109) خانواده ابتدایی و مهمترین نهاد جامعه بشری است که پایههای اساسی زندگی اجتماعی در آن نهاده میشود و نقش بسیار مؤثری در فرایندهای اجتماعی و بهداشت روانی فرد و جامعه ایفا میکند. نقش خانواده در فرهنگ ایرانی و اسلامی آن چنان برجسته بوده که تربیت انسانهای بزرگ توسط پدران و مادرانی انجام گرفته است که در این کانون نورانی به انجام وظیفه پرداختهاند.
خانواده به عنوان یک گروه و واحد اجتماعی در بر گیرنده بیشترین ، عمیقترین و اساسیترین مناسبات انسانی است . خانواده علاوه بر آنکه منبع اولیهی ارضای نیازهای اساسی فرد میباشد ، موقعیتهای متعددی براییادگیری ، شکلگیری نگرشها و تشکیل باورهای اساسییک فرد را فراهم میآوردکه برای زندگی اجتماعی و بهرهوری از میراث فرهنگی و انتقال آن به نسلهای بعد حائز اهمیت است.
یکی از عواملی که بی تردید مهمترین عامل مؤثر بر رضایت از زندگی خانوادگی میباشد ویژگیهای ساختاری و کارکردی خانواده میباشد. کارکردهای خانواده عبارت است از :فعالیتها و رفتارهایی که توسط اعضا جهت حفظ خانواده و برآوردن نیازهای خانواده و اعضا انجام میشود.
خانواده نظام واحدی است که نقشهای اجتماعی متعددی را بر عهده دارد و ارتباط متقابل اعضای آن بر مبنای بنیادها و نیازهای فرهنگی جامعه شکل میگیرد.
نظام خانواده دارای کارکردهای حیاتی بسیاری است از جمله اینکه :
ساختار و کارکردهای خانواده به نوعی میتوانند بر رضایت از زندگی افراد تأثیر بسزایی داشته باشند .
ترکیب ساخت و همچنین کار کردهای خانواده در طول حیات دچار تغییراتی شده است . به طوری که به دنبال خود مسائل و مشکلات زندگی را در تعامل و کنش متقابل شکل میدهد. در نتیجه شیوهی زندگی زن و شوهری و خط مشی زندگی والدین و فرزندان دچار دگرگونی میشود . این امر ممکن است به کشمکشهای خانوادگی و در نهایت نارضایتی از زندگی خانوادگی منتهی شود و این خود یکی از دردناکترین مسائل جوامع بشری میباشد.در بسیاری از جوامع ماهیت خانواده ، تا حدی به لحاظ فرایند مدرن شدن و فشارهای مداوم توسعه تغییر کرده است. با مشاهدهی وضعیت خانوادهی ایرانی باید گفت که این نهاد در حال طی نمودن دوران گذار بوده و در دهههای گذشته به دلیل نبود تغییرات اجتماعی و یاسطحی و غیرساختی بودن آن ازثبات خاصی برخورداربوده است. اما در دوران معاصر خانواده ایرانی درمعرض تغییرات ساختاری قرار گرفته وهمین امر روابط موجود درمیان اعضاء را دچار دگرگونی نموده است. (شجاعی، 1383: 39) خانواده اولین و قدیمیترین نهاد اجتماعی است که بشر کنش های متقابل اجتماعی را درآن تجربه می کند، بستری منظم ،منسجم و هدفمنداست که هماهنگی و همسویی اعضای اصلی آن یعنی زن وشوهر و سپس فرزندان مؤلفه های شاخص در میزان پیشرفت موفقیتش محسوب می شود.
یکی از عواملی که می تواند تهدید کنندهی دوام و بقای خانواده باشد، تحولات سریعی است که انسانها درجهان امروزبا آن مواجهاند. خانواده امروز در اثر تحصیلات، شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بیرون متحمل آسیب ویا دگرگونی ناخواسته میشود که این امر موجب نگرانی اندیشمندان و مصلحان اجتماعی را فراهم آورده است. که خانوادههای ایرانی هم از این امر مستثنی نیستند. ( امیر خانی، 1383: 141) نقش و کارکرد خانواده درنیم قرن گذشته به طورعام و در دویاسه دههی گذشته به طور خاص دستخوش تغییرات فراوانی شده است. این تغییرات بیشتر به دلیل تغییر در مناسبات شغلی ، صنعتیشدن، مهاجرتهای وسیع، پیشرفتهای اطلاعاتی و نرم افزاری ، ماهوارهها، مناسبات اجتماعی، اقتصادی، تورم و … صورت پذیرفته وتغییر در جنبههایعملکردی، ساختاری و ارزشی درنهاد خانواده را موجب شده است.درنتیجه این تغییرات کارکرد سنتی خانواده تحت تأثیر قرار گرفته و تا حدودی موجبات سستی و بی تفاوتی اعضای آن در پایبندی به نظام ارزشی و قانون مندیهای متعارف و سنتی خانواده فراهم گردیده است ،که این تغیرات منشأ بروز مسائلی همچون کاهش میزان وقت گذاری اعضاء ، تغییر در نحوه ی مناسبات وتعامل بین اعضاء و تغییر در نظام ارزش های والدینو فرزندان گردیده است. مسائل ناشی از عدم آگاهی و دانش والدین و کاهش وقت گذاری و تعامل اعضای خانواده با همدیگر و تفاوت درنگرشهای ارزشی والدین و فرزندان آسیبهاییرا متوجه سلامت اقتدار و کارکرد خانواده نموده است.(احمد ی و لرستانی، 1383: 72)
یکی از مؤلفههای ویژگی ساختاری-کارکردی خانوادگی انسجام و یا سازگاری خانوادگی است که نشان دهندهی روابط عاطفی بین والدین و فرزندان است.(سامانی،1384 : 1) منظور از انسجام خانواده، احساس همبستگی، پیوند و تعهدعاطفی است که اعضاییک خانواده نسبت به همدیگر دارا هستند. السون انسجام را به عنوان مرزهای احساسی تعریف میکند که اعضای خانواده را به سمت سایر اعضای خانواده جذب میکنند انسجام بر روی اینکه چگونه اعضای نظام خانواده بین جداییها در مقابل باهم بودن تعادل ایجاد میکنند تمرکز دارد.( Olson :2000 ، 145)
بررسی های انجام شده در زمینهی جو خانواده گویای آن هستند که سازگاری خانواده و میزان گرمییا محبت والدین که تشابه معنای زیادی با انسجام خانواده دارد همواره دارای پیامدهای مثتبی برای تمام اعضای خانواده است (جمشیدی و همکاران،1387 : 203)از آنجایی که انسجام و سازگاری خانواده بر طبق نظریهی سیستمی السون نتایج مثبتی بر روی رضایت از زندگی خانوادگی دارد . فقدان آن در خانواده میتواند مسأله ساز باشد.
یکی دیگر از عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی خانوادگی اوقات فراغت و گذران آن با اعضای خانواده است. فراغت زمان آزادی است که بعد از انجام کار باقی میماند؛یعنی کاری که برای امرار معاش صورت میگیرد و ایجاد درآمدی برای اشخاص میکند. برخی زمان فراغت را محدودتر از این میدانند،یعنی معتقدند که زمانی که بعد از کار و بعد از برآوردن و ارضاء احتیاجات بدنی ، مثل خواب و غذا شستوشو ومانند آن باقی میماند زمان فراغت است.(بهنام، 1381 : 118)
هرانسانی با توجه به شرایط خود به اندازهای که بتواند نیازهای اولیه خود را تأمین کند کار و تلاش میکند. البته هیچ انسانی وجود ندارد که در تمام فصول سال به طور شبانهروزی کار کند ویا به طور کلی کار نکند با توجه به این واقعیت است که پدیده ی اوقات فراغت مطرح می شود.
برخی ازافراد از این اوقات فراغت برای رشد وشکوفایی شخصیت خود، جمعی ازآن برای تفریح و سرگرمی و عده ای دیگر این زمان رابه استراحت می گذرانند .
اندیشمندان اجتماعی، زمان را به عنوان بعدی از حیات اجتماعی، زمینه ساز و بستر مهمی برای تمامی الگوها و مناسبات اجتماعی دانسته اند، به گونه ای که هم اکنون زمان، به بخش جدایی ناپذیر هر واقعیت اجتماعی انسانی تبدیل شده است. اوقات فراغت به عنوان یک پدیده اجتماعی – فرهنگی موضوع مشترک تمامی اقشار جامعه است. در این میان افراد استثنایی بیش از سایر اقشار جامعه در کانون توجه هستند. به لحاظ اجتماعی، برای فعالیت های فراغتی این گروه فرصت ها و زمان کمتری صرف می شود؛ فضاهای اجتماعی و فیزیکی که در آن بتوانند به فعالیت های فراغتی بپردازند با محدودیت روبروست و در واقع گزینه های فراغتی آنان محدود است. اوقات فراغت عبارت است از انتخاب آگاهانه توام با انگیزه لازم و آزادی کامل، به منظور گذر از یک فعالیت اجباری به فعالیتی دلخواه و مورد رضایت، با هدف استفاده بهینه از زمان و فرصت جهت رشد فکر، جسم، تعالی روح و روان شخص (کشاورزی،1385: 170)
خانواده مهمترین نقش را در اوقات فراغت ایفا میکند و جامعه به عنوان فرایندی که افراد از طریق آن، دانش، عقاید، ارزشها و انگیزههایی درمورد اوقات فراغت را به دست میآوردند توصیف میشوند.
اندیشمندانی که ویژگی های سالم کارکردهای خانواده را بررسی کرده اند معتقدند چنین خانواده هایی عموماً خودشان را شاد توصیف می کردند و مهم ترین ویژگی چنین خانواده هایی انجام دادن کارهایشان با هم بوده است. محققانی که رابطه ی میان اوقات فراغت خانواده ورضایت از زندگی را مورد بررسی قرار داده اند، دریافتند که مزایای این قبیل رضایت از زندگی مربوط به کل سیستم خانواده است و نتیجه گرفتند که اوقات فراغت خانواده قویترین پیش بینی کننده ی رضایت از زندگی خانواده است. (Nese،2009 : 159)بسیاری از خانواده ها اوقات فراغت خانواده رابه عنوان بخش مهمی از زندگی خود به شمار میآورند که موجب همبستگی، تقویت انعطاف پذیری، ارتباطات و کارکردهای خانواده شده است.(raymond : 2007 ، 3)
خانواده همیشه در طول حیات خویش کانون کار و استراحت بوده است،اما در دنیای جدید کارکردخانواده تغییر یافته ، اگرچه ابعاد خانواده از حیث کارکردهای فرهنگی و اجتماعی وسیع و متنوع گشته است ولی بسیاری از جنبههای مثبت حاکم بر ساخت سنتیاش را از دست داده است. لذا یکی از عواملی که میتواند در این زمینه مؤثر واقع شود اوقات فراغت و روابط اعضای خانواده با هم است. اوقات فراغت اگر در گذشته بیشتر صرف گفت وگوی اعضا با یکدیگر ،ابراز محبت و رسیدگی به مسائل و مشکلات اعضای خانواده میشد در خانوادههای امروزی این اوقات را صرف فعالیتهای انزواگرایانهای همچون مشاهدهی تلوزیون یا ماهواره میشود.از این رو صاحب نظران فرایند فوق را بحران عاطفیقلمداد کردهاند. زیرا روابط متقابل رو به کاستی بوده و فرصت درد دل بین اعضای خانواده و به ویژه فرزندان با والدین کمتر وجود دارد.از این بدتر گسست تجمع صوری در خانواده است بدین صورت که هر یک از اعضای خانواده یا حداکثر دو نفری در یک اتاق به تماشای برنامههای تلوزیون مشغول میشوند.این روند با نوعی فراگرد بخشی شدنهمراه است و آسیبهای بسیاری بر جای می گذارد. اگر در تمامی قرنها،خانواده انحصار آموزش و انتقال ارزشهای حیاتی را در اختیار خود داشت اکنون دیگر چنین نیست . فرزندان امروز از سرچشمههای دیگر از جمله وسایل ارتباط جمعی بسیار چیزها یاد میگیرند.آنان کمتر تحت تأثیر والدین و به طور کلی بزرگترهای خود قرار میگیرند.زمانی نیز بین ارزشهای خانه وآن ارزشها که از طریق وسایل ارتباط جمعی ارائه میشود تعارض رخ میدهد، به نظر میرسد که قدرت غالب از آن وسایل همه گیر و در دسترس ارتباط جمعی است . بنابراین می توان گفت که خانواده جدید بسیاری از کارکرهای خود را از دست داده است.(باقی نصرآبادی،1387 :191).
امروزه در همه ی جوامع اکثر افراد اعم از زن یا مرد، کودک یا بزرگسال بعد از فراغت ازکار روزانه و فعالیتهای دائمی و اجباری خود به یک کار یا فعالیت تفریح گونه می پردازند. اوقات فراغت در جوامع مختلف متفاوت است و به تبع آن درافراد نیز متفاوت خواهد بود که این قابل تعمق است. انتخاب نوع فعالیت هم با فرهنگ جامعه و هم با امکانات اقتصادی وفرهنگ فرد یا به تعبیر بوردیو سرمایه فرهنگی فرد ارتباط دارد. (منادی،1385 : 133)
اما آنچه اهمیت دارد اوقات فراغت خانواده است. همانطور که گفته شد افراد پس از فراغت و تحصیل لحظاتی را با هم در خانواده سپری می کنند. این کانون درشکلدهیروابط اعضای خود نقش مهمی داشته و منبع اصلی بهداشت جسمی و روانی آن ها می باشد. با همه ی این بحث ها بنابراین اوقات فراغت را نه تنها باید در میان افراد بررسی کرده بلکه با توجه به یافتههای محققانی همچون زابرسکی و مک کورمیک (2003) باید به دلیل رابطه ی معنادارآن با ویژگی های ساختاری و کارکردی خانواده ها روی بررسی رفتار اوقات فراغت درخانواده هم متمرکز شد.
با توجه به این بحثها رضایت از زندگی خانوادگییکی از مباحث مهم اجتماعی است که میتواند تحت تأثیر عوامل زیادی قرار گیرد.
فقدان یا کاهش رضایت از زندگی خانوادگی به احتمال زیادی اثرات سویی برای آینده خانواده به همراه دارد که شامل انحرافات و آسییبهای اجتماعی میشود و بر این اساس میتوان پایین بودن شاخص رضایت از زندگی خانوادگی را به منزلهی زنگ خطر و نشانگری گویا از ظرفیت آسیبشناختی خانواده تلقی کرد.
در این میان خانواده مهمترین نقش را در ایجاد رضایت از زندگی خانوادگی ایفا میکند و یکی از ابعاد اساسی خانواده ویژگیهای ساختاری– کارکردی خانواده ( انسجام و سازگاری اعضای خانواده ، روابط اعضای خانواده با هم ) و همچنین اوقاتفراغت خانواده با هم است که میتواند بر روی رضایت از زندگی خانوادگی اثرگذار باشد. با توجه به تحقیقاتی که توسط زابرسکی و مککورمیک(2004)و سایر محققان صورت گرفته است ، آنها معتقدند که اوقاتفراغت خانواده ، انسجام و سازگاری اعضای خانواده و همچنین روابط اعضای خانواده با هم میتواند قویترین پیشبینی کنندهی رضایت از زندگی خانوادگی باشد.
1–3 ) تحدید کردن ابعاد موضوع
موضوع تحقیق بررسی رابطهی بین نحوهی گذران اوقات فراغت و ویژگی های ساختاری– کارکردی خانواده با رضایت از زندگی خانوادگی در میان والدین و فرزندان بالای 18 سال ایشان میباشد.
1–4 ) اهداف تحقیق
در هر تحقیق 2هدف وجود دارد: هدف کلی و اهداف جزئی.
الف- تعیین رابطهی بین ویژگی های ساختاری – کارکردی خانواده با رضایت از زندگی خانوادگی
ب – تعیین رابطهی بین نحوهی گذران اوقات فراغت خانواده بارضایت از زندگی خانوادگی
ج – تعیین رابطهی بین نحوهی گذران اوقات فراغت خانواده با ویژگیهای ساختاری- کارکردی خانواده
1–5 ) اهمیت و ضرورت تحقیق:
در کشور ما طی سالهای اخیر مطالعات پیمایشی چندی پیرامون موضوع رضایت از زندگی صورت گرفته است که در برخی از آنها رضایت از زندگی افراد نیز مورد توجه بوده است، اما آشکارا سهم مطالعات مستقل برای بررسی رضایت افراداز زندگی خانوادگی اندک بوده است.
میزان رضایت هر فرد از زندگی مقولهای است که از دو عامل نیازهای انسان و چگونگی پاسخگویی به آنها و ویژگیهای اخلاقییا نظام ارزشیابی وی تبعیت میکند . به این معنا که هر چه نیازهای انسان بیشتر مرتفع شود و در عین حال امیال ، آرزوها و خواستههای او در فرایند جامعه پذیری معقولتر و محدودتر شوند، انسان رضایت بیشتری از زندگی خواهد داشت.
رضایت از زندگی خانوادگی متغیری رایج در مطالعات آماری و شاخص تعیین کنندهی میزان کیفیت زندگی میباشد. رضایت از زندگی خانوادگی وضعیتی است که در آن والدین و فرزندان در بیشتر مواقع احساس خوشبختی و رضایت از زندگی دارند. رضایت از زندگی از طریق علائق متقابل ، مراقبت از یکدیگر ، پذیرش ، درک یکدیگر و ارضای نیازها ایجاد میشود. ( خسروی و همکاران ، 1390 : 41 )
جست و جو در تحقیقات پژوهشگران در زمینهی رضایت از زندگی خانوادگی نشان میدهد که توجه محققان غالباً به روابط درون ساختارهای خانوادگی است و کمتر به بررسی هم زمان کارکردهای خانواده ، اوقات فراغت خانواده و رضایتمندی از زندگی خانوادگی پرداخته اند.( همان : 45)
جی کارتلج و همکاران(1996) بهرهگیری سازنده از اوقات بیکاری را در حفظ تندرستی و داشتن زندگی طبیعی به ویژه امروز که اوقات فراغت پیوسته برای همهی افراد افزایش یافته است، داراینقش حیاتیمیداند. (کارتلج به نقلاز وحیدی، 1387: 15)
با پرکردن اوقات فراغت لحظههای از دسترفتنی را دارای ارزش کرده، میتوان از ثمرات آن برای بهبود وضعیت زندگی، سلامت روح و جسم بهره مند شویم. پر کردن اوقات فراغت با هدف فوق نیاز به برنامه ریزی دارد.
اوقات فراغت ومسائل مربوط به آن یکی از مهمترین مباحث اجتماعی جوامع امروزی است و به دلیل اینکه پیامدهای فرهنگی، اخلاقی روانی، اجتماعی و سیاسی مهمی را دربردارد مورد توجه خاص جامعه شناسان و علمای تعلیم و تربیت است و دراین میان اوقات فراغت خانواده از اهمیت خاص ودرخور توجهی برخوردار است که کمتر مورد توجه قرارگرفته است.
ازطرفی کارکردهای خانواده، انسجام،انعطاف پذیری، ارتباطات و رضایت اززندگی با توجه به چالشهای جوامع کنونی وبا توجه به شکاف نسلی که بین جوانان و خانوادههای آنان وجود دارد مهم است ویکی از مهمترین عواملی که به نوعی بر پدیدههای مذکور تأثیر گذار بوده است گذران اوقات فراغت اعضای خانواده با هم و همچنین ویژگیهای ساختاری– کارکردی خانواده ( انسجام و سازگاری ) است. لذا با توجه به مطالب ارائه گردیده میتوان نتیجه گرفت که شاید برنامهریزی جهت چگونگیپرکردن اوقات فراغت خانواده یک ضرورت اساسی باشد واحتمالاً دررشد شخصیتی، اجتماعی، مذهبی و جسمی فرد مؤثر واقع می شود.
پس با توجه به اهمیت اوقات فراغت خانواده و تأثیرآن بر ویژگی های ساختی- کارکردی خانواده واحتمالاً نتایج مثبت آن بر روی رضایت از زندگی ضرورت این امر مهم باعث شده تا به این تحقیق پرداخته شود .
1 -6) تعریف مهمترین مفاهیم تحقیق
الف . تعریف اوقات فراغت
واژهی اوقات فراغتاز دو کلمهی اوقات و فراغت ترکیب شده است . اوقات در لغت جمع کلمهی وقت یعنی هنگامها،روزگارها و ساعات تعریف شده است. در زبان فارسی فراغت در لغت به معنای آسودگی و آسایش است و معمولاً در مقابل اشتغالات ودرگیریهای روزمره که نوعاً موجب خستگی می شود به کار می رود.
یا سرگرمیها، تفریحات وفعالیتهایی که به هنگام آسودگی ازکار عادی باشوق ورغبت به آن پرداخته میشود.(دهخدا ، 1373 :90 )
فراغت زمان آزادی است که بعد از انجام کار باقی میماند؛یعنی کاری که برای امرار معاش صورت میگیرد و ایجاد درآمدی برای اشخاص میکند. برخی زمان فراغت را محدودتر از این میدانند،یعنی معتقدند که زمانی که بعد از کار و بعد از برآوردن و ارضاء احتیاجات بدنی ، مثل
خواب و غذا شستوشو و مانند آن باقی میماند زمان فراغت است.(بهنام، 1381 : 118)
ب . تعریف خانواده
سادهترین ، کوچکترین و قدیمیترین شکل جامعهی انسانی خانواده است. خانواده کوچکترین واحد بنیادی جامعهی نوین است. خانواده در لغت از دو جزء خان به معنای منزل و سرا و واده به معنای اهل منزل تشکیل شده است. از لحاظ تاریخی خانواده به نوعی اتحاد خانگی اطلاق میشد که افراد آزاد و برده را با هم شامل بود . در برخی از فرهنگها این مفهوم شامل اموال خانه نیز بود.(اعزازی،10:1386).یکی از شکلهای تجمع انسان خانواده است . خانواده مجموعهی پیچیدهای است از انواع روابط ، روندها و پدیدههای مختلف . به عبارت دیگر خانواده نظامی است از حیات اجتماع که در آن مناسبات جسمانی، روانی،اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی با هم گره خورده و مجموعهییکپارچهای را تشکیل میدهند.
خانواده در مفهوم کلی خود پدیدهای جهانی است . خانواده در همهی گسترهی زمانی و مکانی وجود داشته است، چرا که به نیازهایی پاسخ میدهدکه برای تمامی نوع بشر مشترک است .(محسنی،401:1370). به عبارت دیگر خانواده را گروهی مرکب از شخص و خویشاوندان نسبی و همسر او ، گروهی که از یکدیگر ارث میبرند و بعضی خویشان سببی را در محدودهی آن دانسته اند.(تقوی دهاقانی،1387 :131 )
اما برای خانواده در معنای خاص آن از سوی صاحب نظران علوم اجتماعی تعاریف زیادی ارائه شده که اینجا به به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود : خانواده واحدی اجتماعی است که بر اساس ازدواج پدید میآید(ساروخانی، 1370 : 136).خانواده به معنای واقعی اجتماعی از حضور مادران،پدران و فرزندان در یک مکان و فضای اجتماعی و فرهنگی مشترک تشکیل میشود این تعریف از خانواده معطوف به نوع خانوادهی هستهای است.(آزادارمکی،11:1389)
در تعریفی دیگر خانواده از گروهی از اشخاص تشکیل میشود که روابطشان با یکدیگر بر پایهی خویشاوندی و همخونی استوار است.(باقی نصرآبادی، 1387 : 7).شرفی به نقل از مرداک مینویسد:خانواده یک گروه اجتماعی است که اعضای آن به وسیلهی دودمان ،ازدواج یا فرزند خواندگی با یکدیگر پیوند برقرار میکنند و نیز کسانی که در زندگی با هم از تشریک مساعی در تأمین درآمد ، اقتصاد و نگهداری از فرزندان برخوردار هستند.(شرفی، 1383 : 77)
ج . تعریف رضایت
تقریبا در تمام فرهنگهای لغت فارسی رضایت به معنای خشنودی ، خرسندی ، خوشحالی و احساس شادی آمده است . این واژه در فرهنگهای مختلف به معنای اقناع، ارضا، خرسندی ، مایه خشنودی ، کامیابی و همچنین مسرت و رضا آمده است.(آریانپور، 4511:1377)
معین در فرهنگ فارسی رضا را خشنودی ، خوشدلی ، رضامندی،خوشحالی و خشنودی میداند. دایره المعارف روانشناسی رضایت را خشنودی برآمده از یک وضعیت راحت میداند که معمولا با ارضا برخی تعاملات خاص پیوند خورده است. رضایت حالتی هیجانی است که با رسیدن به یک هدف پدید میآید. به طور کلی خوشحالی فرد است از آنچه که به او داده میشود و رضایت یک فرد در برطرف شدن نیازهای شخصیتی وی میباشد. رضایت میتواند نوعی به دست آوردن تجربه و ارزیابی آن نیز باشد . فرد ممکن است تجربه لذتبخش داشته باشد که منجر به نارضایتییا رضایت گردد . بنابراین رضایت یا عدم رضایت یک احساس نمیتواند باشد یلکه ارزیابی از یک احساس است .(دایره المعارف روانشناسی ،1381 : 108)
از تعاریف رضایت برداشت میشود که سطح و درجه رضایتمندی افراد متفاوت و متناسب با ادراکات و ارزشهای افرادشکل متفاوتی به خود میگیرد و رضایت علاوه بر تأمین انتظارات فرد تأمین نیاز فرد نیز هست.(همان : 125).
د. رضایت از زندگی
رضایت از زندگی بیانگر نگرش مثبت فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی میکند و در واقع همان احساس خشنودی است که در پی دستیابی به آن زمانی نه چندان کوتاه را سپری مینماید. فلسفهای است که شخص آگاهانه برای زندگی خود انتخاب کرده و ناخودآگاه آن را در ذهن دارد( خوارزمی ، 1386 : 8 )
ه . رضایت از زندگی خانوادگی
متغییر رضایت از زندگی خانوادگی به عنوان بخشی از مفهوم کلیتر رضایت از زندگی است. بر اساس نظر السون رضایت از زندگی خانوادگی عبارت است میزانی که اعضای خانواده احساس شادی کرده و از همدیگر خرسند هستند. وی براساس ده گویه این مفهوم را مورد سنجش قرار داده است. رضایت از زندگی خانوادگی همچنین به عنوان ، میزان ارزیابی مثبت فرد از زندگی خانوادگیاش در متن کلی خانواده تعریف میشود(باقری، 1385 : 46).
Function
Emotional crisis
Partial
-Leisure
5- Life satisfaction
انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک انقلاب اجتماعی ارزشهای جدیدی را جایگزین ارزشهای پیشین ساخت. ارزشهایی مبتنی بر اسلام که بر جای ارزشهای غربگرایانه و ایران باستانی رژیم پیشین نشستند. تداوم هر انقلاب در گرو استمرار ارزشهایی است که انقلاب بنیان نهاده است. در صورت نبود موانع یا عوامل مداخله گر، این ارزشها از طریق فرایند جامعه پذیری از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابند. طبیعی است که هر نظامی پس از استقرار و پایان یافتن شرایط انقلابی مایل است این ارزشها ادامه یابند و نسبت بدانها حساسیت و اهتمام دارد. نظام جمهوری اسلامی نیز از این حیث مستثنی نیست.
عوامل مختلفی- اعم از داخلی و خارجی- میتوانند این ارزشها را تحت تأثیر قرار دهند. از جمله این عوامل جهانی شدن و قرار گرفتن در معرض تأثیرات فرهنگ جهانی(یا به عبارتی غربی) است. جوانان که از یک سو در فرایند شکل گیری هویت و شخصیت هستند و از سوی دیگر امکان و انگیزه بیشتری برای ارتباط با رسانههای جهانی دارند، بیش از سایر گروهها ممکن است از فرهنگ جهانی تأثیر پذیرند. در این پژوهش برآنیم تا این تأثیر را در مورد دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه شش آموزش وپرورش شهر تهران مورد بررسی قرار دهیم.
با توجه به این که مهمترین ابزارهای جهانی شدن یعنی اینترنت و ماهواره موجب انتقال فرهنگ جهانی و از عوامل مؤثر بر آن می باشد، سنجش تأثیر و رابطه میان آنها با نگرش دانش آموزان نسبت به ارزش های انقلاب اسلامی می تواند کمک مؤثری در جهت افزایش آگاهی برای حفظ ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی خواهد بود.
1.3.اهمیت و ضرورت تحقیق
1.4.اهداف تحقیق
هدف اصلی: تعیین تأثیر جهانی شدن بر نگرش دانش آموزان دبیرستانی نسبت به ارزشهای انقلاب اسلامی ایران
اهداف فرعی:
1.5.سؤال های تحقیق
1.5.1.سؤال اصلی: آیا جهانی شدن بر نگرش دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه شش آموزش و پرورش تهران نسبت به ارزشهای انقلاب اسلامی تأثیر داشته است؟
2.5.2.سؤالات فرعی:
1.6.محدوده موضوعی،زمانی و مکانی
این تحقیق از نظر موضوعی به عواملی که بیرون از وجود فرد در شکل دهی به نگرش مؤثر هستند(عوامل محیطی و اجتماعی)، پرداخته است و نیز از بین تمامی عوامل محیطی و اجتماعی که شامل دوستان،خانواده،طبقه اجتماعی،رسانه های جمعی ملی و بین المللی و تکنولوژی های جدید ارتباطی و وسایل پیشرفته اطلاعاتی از جمله اینترنت و ماهواره، امکانات جامعه ، حوادث و اتفاقات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و تجارب نسلی و… می باشد، یکی از این عوامل مهم یعنی تأثیرات اینترنت و ماهواره را بر روی نگرش دانش آموزان مورد تحقیق و بررسی قرار داده است.
از نظر زمانی نیز این تحقیق مربوط به سال تحصیلی 88-87 می باشد و از نظر مکانی، دانش آموزان دختر دبیرستانی دولتی منطقه شش آموزش و پرورش شهر تهران را در برمی گیرد و همچنین نگرش انقلابی پایه های اول و دوم و سوم رشته های تحصیلی نظری متوسطه(عمومی،انسانی،تجربی و ریاضی) را مد نظر
تبلیغ یا رساندن پیام و نشر اهداف انبیاء، امر مهمی است که میتوان آن را همزاد بشر دانست. از اینرو آنرا همزاد بشر دانستیم، که ظهور دین و نبوّت را همزمان با تولّد آدم ابوالبشر7 میدانیم. چرا که انسان موجودی است اجتماعی؛ بنابراین برای تعامل با دیگران و مفاهمه بهتر باید نیّات و اغراض شخصی یا دینی خود را به وسیله ابزار و امکانات موجود منتقل نماید و این همان تبلیغ است.
ابزار و امکانات تبلیغ، در گذر زمان و با تکامل و پیشرفت انسان در هر عصری به شکلی نو و تازه پدید آمد؛ و مبلّغان دین نیز، چه آنان که واقعاً درصدد هدایت انسان بودند و چه آنان که به نام دین و تظاهر به تبلیغ آن، در واقع ضلالت و گمراهی را تبلیغ میکردند، با استفاده از این ابزار برای گسترش و نشر اهداف خود از هیچ کوششی دریغ نکردند.
بدون شک اختراع و ابداع ابزار تبلیغی الکترونیکی را باید نقطه عطف مهمی در امر تبلیغات دانست؛ چرا که بسیاری از حدود و ثغور و محدودیّتها را از میان برداشت. خصوصاً در دهه اخیر و با گسترش اینترنت، شاید دیگر نتوان در این کره خاکی محدودهای را یافت که از بُرد تبلیغ به دور باشد. پدیدهای که باید آن را تلفیقی از رسانههای مختلف و مدرن، مثل تلفن، رادیو، تلوزیون، روزنامه، مجله و… دانست.
پیروان ادیان مختلف نیز به تبع سرعت و رشد تکنولوژی از ورود به این عرصه غفلت نکردند؛ آنها علاوه بر تبلیغات سنّتی، که مخاطبان خاص خود را دارد، کوشیدند که خود را به ابزار نوین تبلیغی مجهّز کنند، تا به آسانی و سهولت و با هزینه کمتری بر تعداد پیروان خود بیافزایند.
بر کسی پوشیده نیست که اسلام و مسیحیت به عنوان دو دین بزرگ الهی در تمام عالم دارای پیروان فراوانی هستند. در بعضی از ممالک نسبتشان، به اقلّیّت و اکثریّت و گاهی نیز مساوی است. گاهی در صلح و آرامش بودند و گاهی در مخاصمه و جدال؛ اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی همواره مسحیت راستین را به رسمیّت میشناسد و مسیحیانی که در سرزمینهای اسلامی به عنوان اقلیّت مذهبی زندگی میکنند، از حقوق خاصّی به عنوان اهل ذمّه برخوردارند؛ همچنانکه محدودیّتهایی برای تبلیغ دین آنها در میان مسلمانان قائل است.
اما در این پژوهش سخن از مسیحیت راستین نیست، بلکه از افرادی است که به آموزههای مسیحی ملتزم نیستند، و مسیح7 را ابزار رسیدن به اهداف سیاسی و استعماری خود میدانند. همانطوریکه تاریخ استعمار در مشرقزمین و آفریقا گواه بر این مدّعاست، افرادی تحت نام زیبای «تبشیر» به تحمیل ایدهها و افکار سیاسی و انحرافیِ پیچیده در زرق و برق محبّت، عشق، نجات و شفاء میپردازند. هدف ما در این پایاننامه که با عنوان «بررسی شیوههای تبلیغ مسیحیت تبشیری در اینترنت» تدوین شده، شناخت این شیوهها و راههای تاثیر آنها بر جامعه اسلامی ایران و معرفی آسیبها و مشکلاتی است که این پدیده برای تحقق اهداف متعالی اسلام در این کشور بهوجود میآورد. تبلیغات گسترده «مسیحیتِتبشیری» در میان اقشار مختلف جامعه ما، که از طریق ماهواره، اینترنت، کلیسای خانگی، پخش و توزیع کتب رایگان و … انجام میشود، میتواند به سست شدن پایههای ایمانی و دینی مردم بینجامد. ما در این رساله به بررسی تبلیغات اینترنتی آنها، و راهکارهای مقابله با آن خواهیم پرداخت.
ضرورت و اهداف تحقیق:
هر مبلّغ متعهّدی باید علاوه بر تجهیز به دانش قرآنی و منابع روایی، نسبت به نقاط آسیبپذیر جامعه اسلامی و جوانان عزیز و منافذی که مجرای نفوذ و ورود دشمن است، نیز آگاه باشد. مبلّغان باید بدانند یکی از بزرگترین و خطرناکترین پدیدهای که مسلمانان با آن روبرو هستند، تبشیر مسیحیت است که متاسفانه در برخی از آنان نیز موثر افتاده، تاحدّی که فریاد دلسوزانه علمای آگاه و متعهّدمان خصوصاً رهبر فرزانه انقلاب و مراجع معظم تقلید نسبت به گسترش و رواج آن در جامعه ما بلند است. و شاید در اطراف ما نیز، از اقوام و آشنایان، و یا دوستان و همسایگان کسانی باشند که به طور پیدا یا پنهان گرفتار دام مسیحیت تبشیری شدهاند.
بنابراین پژوهشی که تحت عنوان فوقالذّکر در جامعه المصطفی9 العالمیه و با راهنمایی و مشاوره اساتید محترم صورت گرفته تلاش میکند ضمن بررسی سایتها و وبلاگها، شیوههای تبلیغی آنها را معرفی نماید. تا با شناساندن اهداف، انگیزهها و روشهای تبلیغ مسیحیت تبشیری به جمع بزرگ مبلّغان مسلمان و متصدیّان فرهنگ و مذهب کشور ما، ضمن تنبّه و آگاهیبخشی به آنها، اعلام نماید: ضرورت دارد که مبلّغان اسلامی ضمن مجهزشدن به وسایل نوین ارتباطی، با ابزارِ تبلیغی از جنس همان ابزاری که دشمن از آنها بهره میبرد، علاوه بر پاسخگویی به شبهات مسیحیت زمینه هدایت منحرفین و فریبخوردگان را نیز فراهم نمایند.
سؤالهای تحقیق:
سؤال اصلی:
روشهای تبلیغ «مسیحیت تبشیری» در شبکه جهانی اینترنت برای مخاطبان فارسی زبان و ایرانی چگونه است؟
سؤالهای فرعی:
1.اینترنت در میان انواع مختلف رسانههای تبلیغی در چه جایگاهی قرار دارد؟
3.نگاه ادیان الهی نسبت به تبلیغ چگونه است؟
5.تبشیر چیست؟
6.مسیحیت تبشیری به چه معناست؟
7.سابقه تبلیغ مسیحیت در سرزمین ایران چیست؟
فرضیه تحقیق:
با توجه به ظرفیتهای بالای اینترنت و امتیازاتی که این روش نسبت به سایر روشهای تبلیغ مسیحیت تبشیری در ایران از آن برخوردار است، مبشّران مسیحی در آینده توجه بیشتری به آن خواهند داشت و تبلیغات خود را در این شبکه گسترش خواهند داد. به این ترتیب، مسیحیت تبشیری میتواند یکی از چالشهای مهم مسلمانان ایران در آینده باشد و در این خصوص باید ضمن شناخت دقیق و عالمانه این پدیده و قابلیتهای آن، از هماکنون برای غلبه بر آن چالش پیشاندیشی و چارهجویی و برنامهریزی کرد.
سابقه تحقیق:
تا کنون کتابها و مقالات و پایاننامههای زیادی در زمینه تبلیغ و عناوین مرتبط با آن و همچنین مسیحیت در ایران و اهداف و انگیزهها و روشهای تبشیری و تبلیغی آنها نوشته شده، اما با جستجویی که در کتابخانهها و پایگاههای اینترنتی انجام دادیم، پژوهشی که به موضوع تبلیغ مسیحیت در اینترنت پرداخته باشد، نیافتیم. البته این مطلب دور از انتظار هم نیست چرا که اینترنت ابزاری است نوین، که حداکثر یک دهه از گسترش و عمومی شدن آن در ایران میگذرد.
روش تحقیق:
روش این تحقیق توصیفی و تحلیلی است. به این معنا که در مواردی که نیاز به ارائه اطلاعات بود، بخشی از کار به صورت تحقیقات کتابخانهای انجام شد و بخش دیگر به بررسی و کاوش در میان سایتها و وبلاگها اختصاص یافت. و در مواردی که باید از دادههای فراهم شده به نتایج و لوازم آن راهبری میشد، کار جنبه تحلیلی بیشتری پیدا کرده است.
رویکرد تحقیق:
رویکرد این پژوهش، تاریخی است.
قلمرو تحقیق:
ما در این تحقیق به بررسی سایتها و وبلاگهای فارسیزبانی خواهیم پرداخت که به دنبال فعّالیّتهای تبشیری در جامعه ایران هستند. هر چند قلمرو جغرافیایی فارسی زبانان فراتر از ایران است، امّا بررسی ما در خصوص جامعه ایران خواهد. از سوی دیگر قطعاً فعّالیت تبشیریها در اینترنت منحصر به زبان فارسی نیست؛ بلکه ما به سایتها و وبلاگهایی برخوردیم که به زبانهای دیگری مانند انگلیسی یا فرانسوی به تبشیر مسیحیت در میان ایرانیان میپردازند.
بنابراین قلمرو تحقیق ما در میان ایرانیان فارسی زبان مقیم ایران است.
از نظر زمانی نیز قلمرو تحقیق ما برابر است با تاریخ عمومیشدن اینترنت در ایران، یعنی تقریباً یک دهه اخیر.
ساختار تحقیق:
ما در گفتار اول از فصل اول این پایاننامه واژهها و اصطلاحات مربوط به تبلیغ را تعریف نموده و به مؤلّفههای تبلیغ پرداختیم. سپس با نگاهی به استراتژی تبلیغ، از اهمیت تبلیغات در عصر حاضر سخن گفتیم. مبحث بعدی ما در این گفتار بررسی خطمشی تبلیغ در اسلام و مسیحیت راستین است. هدف از بیان این مباحث، هرچند به صورت کوتاه و مختصر، اینست که با توجه بیشتری به دانش تبلیغات، از اهداف و شیوههای تبلیغ مسیحیت تبشیری آگاه شده و از انجام اقدامات لازم در برابر آن غفلت نکنیم.
در همین فصل و در گفتار دوم به معرّفی رسانه اینترنت، ویژگیها و امتیازات آن پرداختیم تا در فصلهای بعدی مشخص شود که چرا مسیحیان اینترنت را به عنوان ابزار تبلیغ و تبشیر برگزیدند. پرداختن به این بخش از جهت آشنایی با ذات این رسانه و تفاوتهای آن با رسانههای دیگر ضروری بود.
با توجه به عنوان پایان نامه لازم بود که در فصل دوم، به تبشیر مسیحی و ریشهها و مبانی فرهنگی و دینی آن بپردازیم. ابتدا تعریف و تاریخچه مختصری از تبشیر انبیاء ارائه شد. سپس با بررسی عملکرد تبشیری کلیسا، نشان دادیم که چنین اقداماتی هرگز با اهداف مقدس انبیاء الاهی خصوصاً حضرت عیسی7 سازگار نیست. در گفتار دوم از فصل دوم درباره سابقه و عملکرد مسیحیت تبشیری در ایران مطالبی را بیان کردیم. توضیحات این بخش به ما کمک میکند تا با پیشزمینهای تحقیقی و تاریخی از عملکرد گذشته آنان در ایران غفلت نکنیم وبدانیم که مسیحیان، همواره به فکر مسیحیکردن ایران بوده و هستند، و اگر دیروز این هدف را به شکل دیگری دنبال میکردند، امروز همان هدف با ابزار تازهای ادامه مییابد. در گفتار سوم با عنوان ضرورت بیداری مسلمانان در برابر اقدامات تبشیری به تشریح نظر قرآن درباره اهل ذمّه و حدود و ثغور آزادی آنها در جامعه اسلامی، و چگونگی عکسالعمل مسلمانان در برابر آنها پرداختیم.
در فصل سوم این پایاننامه با مطالعه سایتها و وبلاگها و دستهبندی روشهای تبلیغ میسحت تبشیری در رسانه اینترنت، نمونههایی از تبلیغ آنها مورد بررسی قرار گرفت.
درفصل چهارم و پایانی این پژوهش ابتدا فرصتهای اینترنت برای تبلیغ مسیحیت را برشمردیم و سپس ارزیابی کلی از تبلیغات و میزان موفقیّت آنها ارائه شد.
این پایاننامه با ارائه پیشنهاداتی برای کاهش آثار سوء و ضد دینی و ضد اسلامی تبلیغ مسیحیت تبشیری در ایران و بیان شیوههای مواجهه با مسیحیت تبشیری در اینترنت پایان مییابد.
در طول دهه های اخیر روش بسیاری از مردم دنیا بخصوص در کشورهای توسعه یافته تغییر کرده است و افزایش اخیر در بیماریهای مزمن در دنیا مربوط به محیطی است که سبب کم تحرکی،افزایش دریافت کالری و شیوه های نامناسب زندگی شده است. این تغییرات در شیوه ی زندگی دامنگیر کشورهای در حال توسعه از جمله ایران نیز میباشد. نوع روغن مصرفی، نمک، انواع ترشیها، نوع روش پخت و پز،مصرف چای، استفاده از غذاهای آماده و غیره از جمله عادات غذایی روزانه هستند که در صورت شیوهی مصرف نادرست زمینه ساز بسیاری از بیماریهای مزمن و غیرواگیردار میشود. با گسترش زندگی صنعتی مصرف غذاهای آماده، غذاهای پرچرب و سرخ کردنی افزایش چشمگیری یافته است و میزان اسیدهای چرب ترانس موجود در این محصولات غذایی موجب افزایش شیوع بیماریهای مزمن گردیده است (برزویی و همکاران،158:1389).
در کشورهای در حال توسعه به علت ورود به زندگی ماشینی و صنعتی و توسعه اقتصادی-اجتماعی بسیاری از بیماریهای مزمن – غیرعفونی به ویژه در میان لایههای اجتماعی متوسط و مرفه اندک اندک افزایش یافته است. شاید بنیادیترین گام در جهت کاهش اینگونه بیماریهای مزمن تلاش برای پدیدآوری الگوهای رفتاری مناسب یا دگرگونی سازی الگوهای رفتاری نامناسبی است که مستقیم و غیرمستقیم بر سلامتی و بیماری افراد تاثیر میگذارد(ریاحی،2003:165).
محققان6 دسته از عوامل خطرآفرین رفتاری را ریشهی بیماریهای مزمن و غیرعفونی (بیماریهای زندگی ماشینی) در بزرگسالان و عامل مرگ ومیر زودهنگام آنها میدانند1- دودکشیدن به ویژه سیگار کشیدن 2- آشامیدن بیش از اندازهی نوشابه های مضر 3- بهره نگرفتن یا بهرهگیری اندک از خدمات بهداشتی پیشگیرانه مانند کنترل فشارخون، بازدیدهای پزشکی منظم و دورهای-شناسایی به موقع سرطان- مهار بیماریهای قند 4- پیگیری شیوههای نامناسب زندگی مانند: عادتهای غذایی نامناسب و پویایی اندک بدن 5- عوامل خطرآفرین محیطی مانند: خطرهای محیطی-آلودگی هوا،صدا و آب 6- تنش و فشارهای روانی(Park,2000,27).
امروزه در کشورهای توسعه یافته و نیز در میان لایه های بالا و متوسط کشورهای در حال توسعه، الگوی تغذیه به سوی افزایش مصرف شکر، چربی حیوانی، و پروتئین ها، همراه با کاهش مصرف الیاف گیاهی(میوه وسبزی و دانه های گیاهی) پیش می رود. بیشتر افراد ،سبزی و میوه های تازه و دانههای گیاهی کمی مصرف میکنند و در همان حال مقدار فراوانی گوشت به شکل غذاهای آماده و کنسرو شده و شکر به شکل نوشابهها و شیرینیها در خوراک خود میگنجانند. این روند بر اثر به کارگیری فن آوری های نوین تغذیه شتاب بیشتری به خود گرفته است. فنآوری هایی که بر فرآیند تولید،پخش، فرآوری و مصرف مواد غذایی -که نمودهای بنیادین نقش اجتماعی غذاها است تاثیر میگذارد(ریاحی،102:1384).
اگر چه نقش ژنتیک به عنوان عامل خطر در ابتلا به سرطان موثر میباشد امّا مطالعات مختلف نشان می دهند که فاکتور محیطی اصلی در ارتباط با سرطان تغذیه است. مطالعات انجام شده ثابت کرده است که تغذیه در بروز 30 تا 40 درصد انواع سرطانها موثر می باشد. بسیاری از رفتارهای تغذیه ای مانند: نوع غذا،روش آماده کردن غذا،میزان تعادل در کالری دریافتی و تنوع غذایی میتوانند به عنوان عامل خطر در ابتلا به سرطان تاثیر گذار باشند.شواهد نشان میدهند که مصرف غذاهای پرچرب،کم فیبر و مصرف نکردن روزانه میوه و سبزی منبع غنی از ویتامینها هستند که با افزایش بروز سرطان های مختلف در ارتباط میباشند(میربازغ و همکاران،109:1391).
بشر امروزی بر خلاف گذشته با خوردن انواع مواد لازم و غیر لازم و حتی گاهی اوقات مضرو زیان آور موجب ناکارآمدی بدن خود شده است.در حالی که در گذشته عامل بسیاری از بیماریها و مرگ و میرها و عفونت بوده است ، در اواخر قرن 19 با تغییراتی که در سبک زندگی سلامت محور با تاکید بر تغذیه به طور خاص اتفاق افتاد، این نوع بیماریها کاهش یافته و جای خود را به بیماریهای مزمن داده است. بر اساس آمار منتشر شده انستیتیو تحقیقات 20 درصد افراد در ایران دچار سوء تغذیهاند و علی رغم داشتن درآمد کافی به سبب عدم آگاهی تغذیهای ناصحیح از تغذیه خوب برخوردار نمیباشند.بدن آدمی یک مجموعه پیچیده و متنوعی از کارکردهاست و توانایی این را دارد که بدون کمک خارجی خود را از ارزیابی کند اما شرط بازسازی آن است که نیازهای آن به درستی مرتفع گردد و این فرآیند پیچیده تحت عنوان تغذیه نام دارد. گرچه طبقهی اجتماعی، درآمد و میزان دستیابی افراد به کالاها وخدمات اهمیت فراوانی در تعیین کیفیت زندگی آنها دارد اما سرانجام وضع سلامتی شان عامل بنیادی برای بالندگی وپیشرفت انسانهاست و فقدان آن عامل مهم و موثری در سستی و فروپاشی ملّی شمرده میشود(قاسمی،1388 :183)
جداول مربوط به میزان هدر دادن منابع در ایران به خوبی یکی از علل عدم توسعه واقعی و کیفی کشور را نشان میدهد. عاملی که اتفاقا بر عهده دولتمردان یا سیاست های آنان نیست، بلکه زاییده نگرش مردم در زندگی فردی و اجتماعی خود است. رویکرد مردم به استفاده از منابع که بتدریج در خلال سالیان شکل گرفته، به آسانی هم از بین نخواهد رفت اما بررسی و یادآوری آن، همواره تلنگری است بر این که حرکتی برای اصلاح آن از سوی مردم انجام گیرد.
تصویر زیر مصرف سالانه چند ماده غذایی برای هر نفر و رتبه هر ماده را در هرم غذایی را نشان میدهد. در واقع نگاهی است اجمالی به فرهنگ و رویه مصرفی مردم ایران.
بررسیهای مختلف نشان میدهند که در بخشهایی از جمعیت کشور ما سوءتغذیه وجود دارد .کمی وزن کودکان زیر5 سال،کمبود پروتئین،کم خونی ، فقرآهن واختلالات ناشی از کمبود ید و …بسیاری از افراد کشور را دچار مشکل کرده است. بر اساس آمارهای منتشر شده توسط انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور حدود 20 درصد از جمعیت ایران دچار سوءتغذیه هستند و 20 درصد دیگر علی رغم داشتن درآمد کافی به سبب عدم آگاهی و سواد تغذیهای از تغذیهی مطلوب برخوردار نمیباشند(جهانگیری و رجبی،76:1380). بررسی رشید خانی و همکارانش بر روی زنان شمال شهر تهران نشان داد که ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی چون: تحصیلات دانشگاهی، شاغل بودن، میزان درآمد زن در ماه، میزان درآمد کل خانواده و ویژگیهای جمعیتی نظیر:سن، تأهل، داشتن فرزند، تعداد فرزندان و ابعاد خانواده و قومیت بر روی الگوهای غذایی زنان موثراست(رشید خانی و همکاران،1387). هچنین بررسی علیزاده اقدم بر روی شهروندان تبریزی نشان داد که بین سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی، جنس و تأهل و سبک غذایی رابطه وجود دارد(علیزاده اقدم،1390).
پدیدهی سوءتغذیه تمام افراد جامعه را به شکلی همگون متأثر نمیسازد. پیش بینیها و مطالعات در این زمینه نشان میدهندکه اقشار فقیر،زنان و سالمندان بیشتر از گروههای دیگر در معرض سوءتغذیه خود وخانواده هایشان قرار دارند.
عاملی که تاکنون در امر سوءتغذیه بدان توجه چندانی مبذول نگردیده است عدم آگاهی از شیوهی مناسب غذایی و وجود باورهایی در زمینه ی شیوه تغذیه است که موجب نابسامانی در امر تغذیه مناسب وکافی میگردد. بنابراین شناخت عوامل نشأت گرفته از فرهنگ مانند: آداب و رسوم، ارزشها و عادات نادرست غذایی امکان شناسایی و رفع کاستیهایی را که در فرهنگ عمومی تغذیه وجود دارد به ما میدهد(همان:77).
بنابراین تحقیق حاضر الگوهای غذایی زنان شاغل و خانه دار شهر کرمان را مورد بررسی قرار میدهد. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوهای غذایی شهر کرمان است اما از آنجا که اکثر زنانالگوهای غذایی خانواده را اجرا میکنند، لذا این پژوهش زنان شهر کرمان را هدف قرار داده تا بتوانند الگوهای موردنظر خانواده هایشان را انعکاس دهند. همچنین از آنجا که شاغل و خانه دار بودن زنان ممکن است بر الگوهای غذایی خانواده هایشان موثر واقع شود سعی شده نمونه موردنظر از بین این دو گروه انتخاب گردد. همچنین تلاش شده با توجه به چارچوب نظری تعارضات شغل و تفاوتهای نقش زنان شاغل و تاثیر آن بر الگوهای غذایی خانواده هایشان مورتوجه قرار گیرد.
1-3-موضوع تحقیق:
بررسی جامعه شناختی الگوهای غذایی خانوادههای شهر کرمان و عوامل موثر بر آن.
1-4- اهداف تحقیق
اهداف پژوهش حاضر را می توان به دو قسمت اهداف کلی و جزئی تقسیم کرد.
هدف کلی:
شناسایی الگوهای خانواده های شهر کرمان و عوامل موثر بر آن.
اهداف جزئی:
1-تعیین رابطه سرمایهی فرهنگی زنانو الگوهای غذایی خانواده.
2-تعیین رابطه سرمایهی اقتصادی و الگوهای غذایی خانواده.
3-تعیین رابطه تعارض کار-خانواده زنانشاغل و الگوهای غذایی خانواده.
4-تعیین رابطه تعارض زمانی زنان شاغل و الگوهای غذایی خانواده.
5-تعیین رابطه تعارض فشاریزنان شاغلو الگوهای غذایی خانواده.
6-تعیین رابطه بین تعارض فشاری زنان شاغلو الگوهای غذایی خانواده.
7-تعیین رابطه ی بین حمایت اجتماعی زنان شاغل و الگوهای غذایی خانواده.
8-تعیین رابطهی بین اثرپذیری ازتبلیغات تلویزیونی و الگوهای غذایی خانواده.
9-تعیین رابطه بین نوع شغل زنان شاغلو الگوهای غذایی خانواده.
10-تعیین رابطه بین طبقهی اجتماعی خانوادهو الگوهای غذایی خانواده
11-تعیین رابطه سن زنان و الگوهای غذایی خانواده.
12-تعیین رابطه بین سطح تحصیلات زنان و الگوهای غذایی خانواده.
13-تعیین رابطه بین میزان درآمد خانواده زنان خانهدار و الگوهای غذایی خانواده.
14-تعیین رابطه بین درآمد زنان شاغل و الگوهای غذایی خانواده.
15-تعیین رابطه بین درآمد همسر زنان شاغل و الگوهای غذایی خانواده.
16-تعیین رابطه بین ابعاد خانواده و الگوهای غذایی خانواده.
1-5-اهمیت وضرورت تحقیق
عادات غذایی نامطلوب در شیوهی زندگی مردم کشورهای در حال توسعه و همچنین جامعه ما علاوه بر این که تهدیدی برای سلامتی کودکان و نوجوانان محسوب می شود سایر افراد را نیز در معرض خطر ابتلا به بیماریهای غیرواگیردار قرار داده است. مشکل تغذیه از یک طرف ناشی از تقلید ناآگاهانه از فرهنگ غذایی غرب و از طرف دیگر حاکی از پیشرفت صنعت تهیه ی غذاهای فرآوری شده است. در دنیای امروز که کار و تحصیل بیش از پیش مورد توجه اقشار مختلف جامعه به ویژه زنان و جوانان قرار گرفته است فرصت آشپزی سنتی را محدود کرده و مصرف غذاهای آماده را بیش از پیش در جامعه افزایش داده است(صادقی،18:1391).
امروزه متخصصان، به طور فزایندهای لزوم تحقیق روی الگوهای غذایی را بیان میکنند تا با شناسایی عوامل خطر قابل تغییر بیشمار بیماریها راه را برای ابداع شیوههای مبتکرانه جهت پیشگیری از بیماریها هموار نمایند.(علی زاده و همکاران،63:1388).
تجزیه و تحلیل الگوهای غذایی به ما کمک میکند تا برای مردم توصیههای غذایی داشته باشیم تا آنها برای مردم آسانتر باشد. ارزیابی الگوهای غذایی که بیانگر مصرف واقعی افراد است می تواند راه را برای شناسایی تغییرات در دریافتهای غذایی در طی زمان هموار ساخته و انتقال یافته های تحقیقات را به عموم جامعه در قالب توصیههای غذایی تسهیل نماید(همان:64).
توجه به الگوهای غذایی که پیچیدگیهای دریافت های غذایی را دربرمیگیرد تصویر مناسبی از رژیم غذایی و عادات تغذیهای افراد جامعه را به ما میدهد و به ما کمک میکند تا افرا در معرض خطر در با بیماری های مزمن وابسته به تغذیه را شناسایی کرده وسپس برای آنها توصیههای تغذیه ای داشته باشیم، چرا که مردم در انتخاب غذاهایشان کمتر به محتوای موادغذایی توجه میکنند. در واقع با توجه به آنکه درنظر گرفتن ترکیب غذاهای مختلف که مردم غالبا با یکدیگر مصرف میکنند برای توصیهها و راهنمای رژیمی ضروری است. توجه به الگوهای غذایی به ما کمک می کند تا پیامدها و مفهوم راهنماهای رژیمی را به راحتی در قالب الگوهای غذایی برای جامعه بیان کنیم(حسینی اصفهانی و همکاران،24:1387).
1-6-پرسشهای اساسی تحقیق:
سوال اصلی در تحقیق حاضر:
چه عواملی بر الگوهای غذایی خانواده های شهر کرمان تاثیر می گذارند؟
آیا بین متغیرهایی مانند سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی، تعارض کار-خانواده و میزان درآمد زنان و الگوهای غذایی خانواده هایشان رابطه وجود دارد؟
همچنین آیا بین متغیرهایی مانند طبقه اجتماعی، تبلیغات تلویزیونی، ابعاد خانواده، سن و تحصیلات زنان ، میزان درآمد و الگوهای غذایی خانواده هایشان همبستگی مشاهده می شود؟
1-7 -تعریف اصطلاحات و مفاهیم اساسی تحقیق
الگوهای غذایی: الگوی غذایی به این معنی که چه غذایی،چگونه و چه وقت خورده شود(قنادی اصل و ایران پرور،257:1388).
زنان شاغل:زنی که در خارج از محیط خانه در یکی از ارگانها و نهادهای دولتی و غیر دولتی مشغول به کار است و در قبال میزان کار خود ماهیانه حقوق دریافت میکند.
زنان خانه دار:خانه داری در لغت به معنای تدبیر زمان، مواظبت زن در کارهای خانه است. از نظر لغوی زنی که امور خانه را با نظم و اقتصاد اداره میکند خانه دار نامیده میشود.
شهر کرمان: کرمان یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان کرمان در جنوب شرق ایران است. در مدارک تاریخی و جغرافیایی از کرمان با نام های دیگری چون: کارمانیا، گواشیر، ژرمانیا و کریمان نام برده شده است. دارای آب و هوای خشک وکویری با مساحت 546 کیلوتر مربع می باشد وجمعیتی بالغ بر 51