وبلاگ

توضیح وبلاگ من

آموزش مهارت‌های تحصیلی- شغلی بر پیشرفت تحصیلی

یکی از ملاک‌های کار آیی و عدم کار آیی نظام آموزشی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می‌باشد کشف و مطالعه متغیرهای تأثیرگذار بر این متغیر به شناخت بهتر و پیش‌بینی عوامل مؤثر و مهم در مدرسه می‌انجامد بنابراین بررسی متغیرهایی که با پیشرفت تحصیلی و افزایش عملکرد تحصیلی در دروس مختلف رابطه دارند همواره یکی از موضوعات اساسی و زیربنایی پژوهش در نظام آموزش‌وپرورش است. هنگامی‌که در نظام آموزشی مشکلاتی همچون افت تحصیلی روی می‌دهد از انگیزه یادگیرنده به‌عنوان یکی از عوامل مهم آن یادآوری می‌شود (بحرانی 1387).

 

عملکرد تحصیلی طی دهه‌های اخیر یکی از مسائل مهم حوزه تعلیم و تربیت بوده است. هرساله سمینارها و پژوهش‌های متعددی در این زمینه انجام می‌پذیرد تا به نحوی این عامل مهم و تأثیرگذار را بررسی و تجزیه‌وتحلیل نماید.

 

در جامعه امروزی تحصیلات و به‌تبع آن عملکرد تحصیلی به دغدغه اصلی پدران و مادران نسبت به کودکان و نوجوانان تبدیل‌شده است زیرا کسب تحصیلات مناسب باهدف دستیابی به موفقیت‌های اجتماعی، شغلی و اقتصادی بالاتر ازجمله اهداف اصلی برای والدین و سیاست‌گذاران کشور تلقی می‌شود.

عکس مرتبط با اقتصاد

در خصوص دانش آموزان متوسط انگیزش تحصیلی از اهمیت خاصی برخوردار است. با دارا بودن این انگیزه دانش آموزان محرک لازم برای به پایان رساندن موفقیت‌آمیز یک تکلیف، رسیدن به یک هدف آموزشی یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در کار خود را پیدا می‌کنند تا بالاخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و پیشرفت تحصیلی کسب نمایند (یوسفی، قاسمی، فیروزنیا 1388).

 

در ضمن اینکه کاهش عملکرد تحصیلی به‌عنوان یکی از معضلات مهم نظام آموزشی در کشورهای مختلف باعث به هدر رفت بسیاری از منابع انسانی و غیرانسانی می‌شود و زیان‌های علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی زیادی را متوجه دولت‌ها و خانواده‌ها می‌نماید و یکی از عوامل کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموزان اهمال‌کاری تحصیلی آنان است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

اهمال‌کاری یا به آینده موکول کردن کارها آن‌قدر متداول است که شاید بتوان آن را از تمایلات ذاتی انسان برشمرد. اگرچه اهمال‌کاری همیشه مسئله‌ساز نیست اما از طریق ممانعت از پیشرفت و عدم دسترسی به اهداف، پیامدهای نامطلوب و جبران‌ناپذیر به همراه داشته است (الیس و جیمز،1382 ترجمه فرجاد). اهمال‌کاری منجر به انجام یک کار بی‌ثمر می‌شود. اهمال‌کاری سارق زمان است و باعث می‌شود فرد احساس گناه کند و نگاه دیگران نیز نسبت به او تغییر می‌کند. اهمال‌کاری یعنی به تعویق انداختن انجام کار و ارجاع عمل به آینده (ساتن، 2009). یکی از زمینه‌های تأثیرپذیر از اهمال‌کاری افراد موفقیت و پیشرفت تحصیلی آنان است. اهمال‌کاری تحصیلی به معنی تمایلی غیرمنطقی برای به تعویق انداختن آغاز، یا کامل کردن یک تکلیف تحصیلی است، فراگیران ممکن است قصد انجام دادن فعالیت تحصیلی را در زمان مشخص‌شده یا مورد انتظار داشته باشند، ولی نمی‌توانند برای انجام دادن آن در خود انگیزه کافی ایجاد کنند (فراری، 1998).

 

تکنیک‌های متفاوتی به‌منظور غلبه بر اهمال‌کاری ارائه‌شده است که از آن جمله تکنیک‌های درمان هیجانی –عقلانی عبارت است از تمرین مبارزه با کمرویی و خود آشکارسازی حقیقی و نقش بازی کردن و ابزار احساسات و صحنه‌پردازی ذهنی و دسترسی به کفایت‌های انسانی و… هم‌چنین آموزش مهارت‌های تحصیلی و شغلی اشاره کرد که از این میان مهارت‌های تحصیلی شغلی می‌توان: خودشناسی و رشته شناسی و شغل شناسی اشاره ‌کرده.

 

جایو و اونبوزوگی (2011) در تحقیقی که به بررسی اهمال‌کاری تحصیلی بر عملکرد تحصیلی و پیشرفته تحصیلی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی می‌پرداخت این‌گونه گزارش کردند که دانشجویانی که انگیزه پیشرفت کمتری نسبت به سایرین دارند، اهمال‌کاری بیشتری را نیز گزارش می‌کنند.

 

همچنین گوروئی و خیر و هاشمی (1390) در تحقیقی که به بررسی رابطه بین کمال‌گرایی و خود پنداره تحصیلی با توجه به نقش واسطه‌ای اهمال‌کاری تحصیلی پرداختند گزارش کردند که بین متغیرهای پژوهش رابطه مثبت و معنی‌دار وجود دارد. هم‌چنین کمال‌گرایی خودمدار پیش‌بینی کننده بهتری نسبت به اهمال‌کاری تحصیلی برای خود پنداره تحصیلی بود.

 

چو (2011) در تحقیقی که به بررسی تأثیر اهمال‌کاری تحصیلی بر هوش هیجانی، زندگی در مدرسه و خودارزیابی و خودکارآمدی در بین دانشجویان پرداخت، نشان داد که دانشجویانی که اهمال‌کاری تحصیلی آن‌ها بیشتر است، در خودارزیابی‌هایشان خود را به شکل منفی ارزیابی می‌کنند و احساس بی‌ارزشی و عزت‌نفس و درنتیجه خود کارآمدی پایینی دارند و یک رابطه قوی بین اهمال‌کاری تحصیلی و نگرانی وجود دارد.

تصویر توضیحی برای هوش هیجانی

با توجه به اهمیت روزافزون تحصیلات در جامعه ما پیشرفت تحصیلی یک پدیده بسیار مهم هم برای دانش‌آموز و هم‌خانواده و هم‌مدرسه است، برخی از دانش آموزان که تعداد آنان در کشور ما قابل‌توجه است با مشکلاتی از قبیل افت تحصیلی، بدکار کردی تحصیلی، اهمال‌کاری تحصیلی و اضطراب دروس ناشی از به تعویق انداختن آنان و شب امتحانی بودن و حجیم خوانی مطالب در شب امتحان و نداشتن

دانلود مقالات

 برنامه‌ریزی مناسب در طول سال تحصیلی و به تعویق انداختن کارها و نداشتن انگیزه مناسب برای ادامه تحصیل دست‌وپنجه نرم می‌کنند، مهارت‌های تحصیلی شغلی به‌عنوان یک پکیج آموزشی درصدد افزایش انگیزه و تمایل و رغبت و هدفمندی دانش آموزان می‌کوشد و درنتیجه تحقیق حاضر بر آن آمده است که به بررسی این موضوع بپردازد که آیا آموزش مهارت‌های تحصیلی و شغلی منجر به کاهش اهمال‌کاری تحصیلی و افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می‌گردد یا خیر؟

 

 

 

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

اهمال‌کاری پدیده جدیدی نیست. صدوبیست سال پیش، ویلیام جیمز، یکی از پیشگامان روانشناسی، واژه‌ی روان‌شناختی اهمال‌کاری را مطرح کرد. ناس (1998) طی مطالعه‌ای شیوع اهمال‌کاری تحصیلی 90 درصد برآورد کرد و جایو و اونواگبازی (2000) نیز نشان دادند که اهمال‌کاری در دانشجویان 95 درصد برآورد شده است و این اهمال‌کاری از نوع ننوشتن تکالیف و مطالعه نکردن برای امتحان و موکول کردن تکالیف به آخر هفته است. هم‌چنین در ایران توکل (1392) نیز شیوع اهمال‌کاری در دانشجویان آبادان را 70/8 درصد گزارش کرده است که در دختران 60/8 و در پسران 80/8 درصد گزارش کرده است. از سوی دیگر، هرساله شمار زیادی از دانش‌آموختگان کشورهای گوناگون جهان با پدیده‌ی افت تحصیلی رویارو هستند. این پدیده افزون بر آثار سوء اقتصادی در شکل ملی و همچنین زیان‌های هنگفت اقتصادی که به دلیل تکرار پایه یا صرف هزینه مجدد به جامعه و دانش‌آموخته تحمیل می‌کند، آثار ناگواری بر سلامت روانی دانشجویان داشته، نگرانی نا بهینه‌ای برای خانواده‌ها در پی دارد (بیابانگرد، 1378).

 

افت تحصیلی نه‌تنها ممکن است دانشجو را ازنظر روحی دچار مشکل کند، بلکه ازنظر پیشرفت تحصیلی نیز آن‌ها را در معرض خطر محرومیت از تحصیل قرار می‌دهد، به‌گونه‌ای ‌که ممکن است شرایط جبران این مشکل آموزشی برای دانشجو امکان‌پذیر نشود و همچنین موجب خلل در بهره‌برداری بهینه از اصول علمی برای تربیت نیروی انسانی، منابع انسانی و مالی و نیز موجب نارضایتی اجتماعی شود. این عوامل و نقش هریک در طراحی و اجرای برنامه‌ریزی‌های مداخله‌ای در راستای پیشگیری از این معضل و تسهیل در ایجاد شرایط آموزش به‌منظور موفقیت دانشجویان در کسب مهارت علمی و تخصصی برای دستیابی به رسالت دانشگاه بسیار بااهمیت است (هزاوه ای، فتحی و شمشیری، 1385).

 

بر اساس تحقیقات انجام‌شده حدود 12/0 دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی در طی تحصیل خود حداقل یک‌ترم تحصیلی مشروط می‌شوند (عالی خانی و همکاران، 1385).

 

از سوی دیگر تلاش‌ها و آموزش‌های و روش‌های درمانی مختلفی برای کاهش افت تحصیلی و اهمال‌کاری دانش آموزان تابه‌حال صورت گرفته است، این تحقیق روش آموزش مهارت‌های تحصیلی شغلی که متمرکز بر خودشناسی و رشته شناسی و شغل شناسی را مورداستفاده قرار داده است.

 

از نتایج این تحقیق آموزش‌وپرورش و معلمان و مشاوران تحصیلی و خانواده‌های دانش آموزان و کلیه سازمان‌های که با نوجوانان سروکار دارند بهره مند می‌گردد.

 

1-4- اهداف تحقیق

 

اثر آموزش مهارت‌های تحصیلی و شغلی بر اهمال‌کاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسط.

 

1-4-1- اهداف فرعی

 

بررسی آموزش مهارت‌های تحصیلی و شغلی بر اهمال‌کاری تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر.

 

بررسی آموزش مهارت‌های تحصیلی و شغلی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه

 

1-5- فرضیه‌های تحقیق

 

 

1-5-1- فرضیه اصلی

 

آموزش مهارت‌های تحصیلی و شغلی بر اهمال‌کاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر یزد مؤثر است.

 

1-5-2- فرضیه‌های فرعی

 

آموزش مهارت‌های تحصیلی شغلی منجر به افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می‌گردد.

 

آموزش مهارت‌های تحصیلی شغلی منجر به کاهش اهمال‌کاری تحصیلی دانش آموزان می‌گردد.

 

Procrastination

 

Sutton

 

Ferrari

 

Jiao, Onweuegubzie

 

Chow

 

– William James

 

Onwuegbuzie & Jiao

تأثیر یادگیری از طریق تلفن­ همراه

زبان به عنوان وسیله­ای برای ارتباط فرهنگی، علمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نقش انکار ناپذیری در جامعه­ی انسانی و شکل­گیری تمدن بشری ایفا می­کند. بنابراین آموزش و فراگیری زبان در عرصه­ی تعلیم و تربیت از اولویت خاصی برخوردار است. امروزه حدود 60 درصد جمعیت دنیا دو زبانه و یا چند زبانه محسوب می­شود (بهرامی، 1388، ص 3). در نتیجه یادگیری زبان خارجی (زبان دوم) در دنیای امروز امری مهم و ضروری تلقی می­شود؛ که آگاهی از روش­های آموزش و یادگیری آن دارای اهمیت فراوان است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

زبان انگلیسی به عنوان یکی از پرکاربردترین زبان­های زنده دنیا، اهمیت اساسی در محافل علمی و بین­المللی دارد. بنابراین، توجه به بازنگری در یادگیری و روش­های تدریس آن امری ضروری محسوب می­شود. در سال­های 1940و قبل از آن، تدریس و یادگیری زبان انگلیسی و از چنین اهمیتی برخوردار نبوده، اما بعد از جنگ جهانی اول و دوم در پی گسترش فعالیت­های مختلف، زبان انگلیسی در اکثر کشورها رایج گردید (فهیم و حقانی، 1384). از آن زمان تاکنون روش­های مختلفی ایجاد شدند. ولی با وجود صرف هزینه­های فراوان نتایج حاصله از روش­های سنتی چندان رضایت بخش به نظر نمی­رسند. تجربه نشان داده است که این آموزش­ها چه در سطح دبیرستان و چه در دانشگاه­ها ناموفق بوده و هرگونه تغییر در امر آموزش زبان تاکنون با شکست مواجه شده است (پیشقدم، 1387).

 

طبق نظرکارشناسان، روش­های سنتی نیاز فراگیران را در مهارت­های اساسی یادگیری زبان انگلیسی مانند شنیدن، بیان کردن، خواندن و نوشتن به خوبی برآورده نمی­کنند. در مواردی که انگلیسی به عنوان زبان خارجی تدریس می­شود، امکان استفاده از مهارت­های یاد شده کلاس درس برای آنان وجود ندارد. زبان انگلیسی در چنین جاهایی ممکن است برای گرفتن مدرک تحصیلی مورد نیاز باشد؛ در آن صورت زبان انگلیس به عنوان موضوعی مثل علوم دیگر نگریسته می­شود. برای این فراگیران، مفهوم نیاز بیرون از کلاس اهمیت بسیار کمی دارد. و آموخته­ها در زندگی واقعی به­کار گرفته نمی­شوند (عباسی، احمدی و لطفی، 1388). لذا با توجه به این مشکلات در سال­های اخیر محققین به منظور غلبه بر این مشکلات متوجه رویکردهای آموزشی نوین و نظریات تعاملی در آموزش زبان شده­اند. یک دسته از رویکردهای نوینی که در سال­های اخیر مورد توجه قرارگرفته است؛ رویکرد مبتنی بر فناوری است.

 

فناوری با پیشرفت روزافزون تأثیر شگرفی در ارتقاء و تحول آموزش داشته است. هدف اساسی فناوری آموزشی تسهیل، توسعه و تقویت فرآیند آموزش و یادگیری است. توسعه فنآوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه­های آموزشی و پرورشی، گامی مؤثر و ماندگار بوده که توانسته تحول کیفی در اهداف، برنامه­ها روش­ها و شیوه­ها ایجاد کند و در نتیجه اثربخشی آموزش و پرورش را به دنبال داشته باشد. پیش­بینی می­شود با توسعه فنآوری، رویاهای دیرینه و مشکلات لاینحل از قبیل کاربردی کردن آموزش و پرورش، تمرکز بر توانایی و نیازهای یادگیرندگان، نهادینه کردن دانش­آموز محوری و تغییر نقش معلم به عنوان راهنما و بالاخره اصالت بخشیدن به آموزش مادام­العمر محقق شود (زکی نژاد نقل در حیدری، مدانلو، نیاز آذری و جعفری، 1389). تحقیقات مختلف در نقاط مختلف دنیا حاکی از اثربخشی رویکردهای نوین، بخصوص رویکردهای مبتنی بر فناوری (یادگیری الکترونیکی، یادگیری سیار و …) در امر آموزش و یادگیری زبان است. در زیر به چند نمونه از این تحقیقات اشاره می­شود.

 

چان کونگ در تحقیقی به بررسی تأثیر شبکه­­های اینترنتی در یادگیری بخش­های مختلف زبان انگلیسی پرداخت و در پایان به این نتیجه رسید که استفاده از این امکانات می­تواند یادگیری را در بخش­های مختلف زبان انگلیسی افزایش دهد. همچنین دلاکال فاسونی(2001) تأثیر کاربرد کامپیوتر و اینترنت را در یادگیری زبان انگلیسی مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسیدکه این ابزارها باعث افزایش یادگیری دانش­آموزان می­شود و همکاری و مشارکت را در بین آنان بالا می­برد (نقل در حیدری، مدانلو، نیاز آذری و جعفری، 1389).

 

در سال­های اخیر یادگیری با ظهور فناوری­های جدید مانند چند رسانه­ای­ها، فرا رسانه­ها، ارتباطات از راه دور و یادگیری موبایل دستخوش تغییرات اساسی شده است. این روش­ها سبب افزایش علاقه، انگیزه و میل به یادگیری در دانشجویان می­گردد و قابلیت­هایی را برای معلمان و فراگیران در آموزش و یادگیری بخصوص یادگیری زبان انگلیسی فراهم می­آورد. در زمینه­ی به­کارگیری موبایل در آموزش نیز تحقیقاتی صورت گرفته است.

 

پاتریشیا و کریس (2005) تعداد 100 کلمه انگلیسی را به تلفن­های 44 دانشجوی ژاپنی ارسال کردند. در پایان نتایج نشان داد دانشجویانی که این لغات را از طریق تلفن­همراه دریافت نموده­اند، یادگیری بیشتری داشته­اند. همچنین نادایر و دوگان(2007) ضمن به­کارگیری تلفن­همراه در یادگیری زبان انگلیسی، بر تأثیر این روش بر عملکرد و یادگیری دانشجویان نسبت به روش­های معمول تأکید کردند.

 

یادگیری با استفاده از موبایل (تلفن­همراه) از راهبردهای نوین در آموزش­های رسمی و غیررسمی است. استفاده از تکنولوژی موبایل در تعلیم و تربیت بر انگیزه، همکاری، اشتراک اطلاعات، در دسترس بودن و تعامل یادگیرنده تاثیر می­گذارد و فرصت­هایی را برای یادگیرنده، معلم و دانشگاه فراهم می کند (غریبی و محمدی 2009).

 

یادگیری از طریق موبایل بویژه تلفن­همراه با توانایی­های بالقوه­ای که دارد؛ اخیراً مورد توجه تعداد زیادی از محققین قرارگرفته است. یکی از مهم­ترین کاربردهای تلفن­همراه در آموزش، یادگیری لغات انگلیسی با استفاده از پیام متنی است. نقش مهم دیگر تلفن­همراه در آموزش، ایجاد انگیزه برای یادگیری و مشارکت فعالانه در امر آموزش است. طبق یک نظر سنجی که درسال (2010) در کشور تایوان صورت گرفت، مشخص شد، اولین دلیل اصلی منجر به ناکامی و ناامیدی آکادمیکیِ دانش­آموزان، کاهش انگیزه برای یادگیری است. برای ارتقاء انگیزه یادگیری و کارایی تدریس، «بخصوص در درس زبان» فناوری­های رایانه­ای و ارتباطات سیار پدیدار گشته است، که به طور جدی مورد توجه محققین قرارگرفته است (لوئن رائو، گائو و وو ،2006). با وجود این مطالعات اندکی در مورد پیامدهای آموزشیِ یادگیری سیار، بویژه یادگیری از طریق تلفن­همراه صورت گرفته است؛ لذا، با توجه به اهمیت و ضرورت روز افزون یادگیری سیار بویژه یادگیری از طریق تلفن­همراه در یادگیری زبان انگلیسی، ناکارآمدی روش­های سنتی، اهمیت ایجاد انگیزه در یادگیری زبان انگلیسی، اهمیت تمرین و تکرار با فواصل زمانی و ارائه محتوا در قطعات کوچک که از ویژگی­های تلفن­همراه محسوب می­شود؛ این تحقیق در صدد بررسی تأثیر به­کارگیری تلفن­همراه به عنوان یکی از روش­های نوین در بالا بردن یادگیری و انگیزه پیشرفت دانشجویان در درس زبان انگلیسی است. بنابراین با توجه به اینکه زبان انگلیسی یک زبان خارجی است، و فقط در کلاس آموزش داده می­شود و در خارج از کلاس آموزش داده نمی­شود، قسمت اصلی تلاش بر عهده فراگیراست. سیر زمانی حفظ کردن و یادگیری با فواصل زمانی مختلف بخش مهمی از آموزش محسوب می­شود؛ که مورد حمایت نظریه­های روانشناسی و یادگیری است. روانشناسی شناختی معتقد است اگر قرار است چیزی حفظ شود، در فواصل زمانی طولانی و تکرار امکان پذیر خواهد بود. بنابراین دراین پژوهش لغات جدید در قالب جملات مختلف در فواصل زمانی معین همراه با تمرین و تکرار برای دانشجویان ارسال گردید؛ و سعی شد، با انجام عمل آزمایش (استفاده از یادگیری مبتنی بر تلفن­همراه) تأثیر روش حاضر بر انگیزه پیشرفت و همچنین یادگیری زبان انگلیسی عمومی دانشجویان دانشگاه بیرجند مورد بررسی قرار گیرد.

 

 

 

1-3  اهمیت و ضرورت تحقیق  

 

امروزه کاربرد فناوری­های جدید اطلاعات و ارتباطات، تحولات شگفت انگیزی در کار و زندگی مردم بوجود آورده است. ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) به عرصه فعالیت­های بشر و گسترش روزافزون آن در قرن حاضر، ابزار بسیار کارآمدی در اختیار متخصصان و متولیان تعلیم و تربیت به منظور تغییر و بهبود روش­های یاددهی­- یادگیری، تعالی بخشی به اهداف تربیتی و اصطلاحات آموزشی قرارداده است (رحمانی، موحدی نیا و سلیمی، 1385).

نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات

یادگیری با استفاده از موبایل از راهبردهای نوین در آموزش­های رسمی و غیررسمی است. کوچک سازی تجهیزات، فنآوری­های سیار جدیدی راه اندازی کرده است. یادگیری با ابزارهای سیار معرف استفاده از ابزارهای متحرک در فرایند آموزش و یادگیری است. این امر، امکان یادگیری مستقل از محدودیت­های زمانی و مکانی با قابلیت جابجایی و اتصال بهینه را فراهم می­سازد (باتستا و پریرا، 2008).

 

لوئن، رائو، گائو و وو، (2006) معتقدند، فنآوری ارتباطی سیار جدید، سبب تشویق و تعامل بین دانش­آموز و معلم می­گردد در نتیجه می­تواند در بهبود و کارایی یادگیری مؤثر باشد. بنابراین یادگیری از طریق موبایل از این جهت که در هر زمان و مکانی امکان دسترسی به مواد یادگیری و محتوای متفاوت را فراهم می­کند، دارای اهمیت است.

 

یادگیری از طریق موبایل تنها منحصر به محیط یادگیری الکترونیکی نیست، بلکه به همان خوبی که در کلاس حضوری کاربرد دارد در محیط­های تلفیقی نیز کاربرد دارد (غریبی و محمدی،2009).

 

یادگیری از طریق موبایل بر تفکر انتقادی و یادگیری مشارکتی تأثیر می­گذارد و منجر به شخصی شدن روش­های آموزشی یادگیرندگان­ می­شود. یادگیری سیار سبک­های متفاوت یادگیری را پشتیبانی می­کند از طریق مبادله پیام­های کوتاه( اس­ام­اس) و پیام­های چند رسانه­ای (ام­ام­اس) یا پست الکترونیکی یادگیرندگان با هم مشارکت می­کنند (ناردی و همکاران، 2009). به علاوه، محتوا و اطلاعات در قطعه­های کوچک که امکان یادگیری مؤثر را آسان می­کند، ارائه می شوند، در این معنا می­توان از یادگیری سیار برای پشتیبانی فرایند طبیعی یادگیری استفاده کرد (سراج و ویجایاکوماران، نقل در عطاران 1388).

 

بدون شک توسعه و گسترش بی­وقفه سیستم­های آموزشی مبتنی بر یادگیری­های الکترونیکی و موبایلی اکنون ضرورتی انکار ناپذیر در رویارویی با تحولات جدید داشته، و جامعه را به سوی دانایی محوری هدایت می­کند. دسترسی و تسلط بر فناوری اطلاعات و ارتباطات نظیر تلفن­همراه به منظور بهره­گیری از آن در برنامه­ریزی­های استراتژیک جامعه در امر آموزش، یکی از مؤلفه­های اساسی قدرت و توانمندی­های نظام آموزشی محسوب می­شود و از طرفی با توجه به سرعت افزاینده دانش و توسعه­ی وسایل ارتباطی نظیر تلفن­همراه فراهم ساختن بستر و زمینه استفاده از این فناوری برای استفاده در دانشگاه­ها و سایر مؤسسات آموزشی به منظور کمک به بهبود تدریس و یادگیری از مباحث مهم و جدید محسوب می­شود این وسیله فراگیران را برای همگام شدن با محیط دائم التغییر اطراف خود و شیوه­های جدید برای انتقال دانش و افزایش یادگیری آماده می­کند (سلیمانی، پاپ زن، سلیمانی، 1389).

 

در سال­های اخیر فناوری موبایل بویژه تلفن­همراه به­طور چشمگیری در یادگیری زبان انگلیسی مورد استفاده محققین قرار گرفته است. مزایای متعدد تلفن­همراه و سایر ابزارهای همراه، از جمله استفاده در زمان­ها و مکان­های مختلف، ارائه محتوا در قطعات کوچک، دسترسی آسان، سهولت استفاده، امکان تمرین و تکرار و چند رسانه­ای بودن و… را می­توان دلایل گسترش استفاده از تلفن­همراه به حساب آورد. تلفن­همراه با داشتن چنین مزایایی می­تواند نقش مهمی در یادگیری زبان انگلیسی ایفا نماید. بنابراین در این پژوهش با توجه به نقش مهم انگیزه در یادگیری که مورد توجه محققین زیادی است و همچنین با توجه به  نقشی که ابزارهای سیار می­توانند در یادگیری و انگیزه پیشرفت داشته باشند اقدام به­کارگیری تلفن­همراه در آموزش نمودیم. از طرفی با توجه به اینکه تحقیقی که تلفن­همراه در افزایش انگیزه پیشرفت دانشجویان به­کار گرفته باشد؛ توسط محقق یافت نشد، این تحقیق از این لحاظ دارای اهمیت است.

 

همچنین این وسیله و نتایج به­دست آمده از این تحقیق به دلیل دارا بودن ویژگی­های (تکنولوژی مخابره­ای، دریافت و انباشت، نمایش و کنترل، انعطاف­پذیری زمانی و مکانی و تمرکز زدایی) دارای موارد استفاده بی­شماری در زمینه آموزش می­باشد، که می­تواند مورد استفاده دست اندرکاران آموزش زبان انگلیسی بویژه اساتید گروه زبان انگلیسی و کلیه زبان­آموزان و دانشجویان قرار بگیرد. ازطرف دیگر نتایج این تحقیق می­تواند به عنوان مبنایی برای انجام تحقیقات در زمینه یادگیری از طریق موبایل و سایر زمینه­ها مشابه گردد. همچنین نتایج تحقیق می­تواند؛ به متخصصین برنامه­ریزی درسی جهت فراهم آوردن محتوای مناسب برای یادگیری از طریق تلفن­همراه کمک کند.

 

 

 

1-4- اهداف کلی پژوهش

 

هدف کلی پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تأثیر روش یادگیری از طریق موبایل (تلفن­همراه) بر یادگیری و انگیزه پیشرفت، در درس

پروژه دانشگاهی

 زبان انگلیسی عمومی دانشجویان دانشگاه بیرجند درسال تحصیلی 90-89 .

 

 

 

1-4-1- اهداف فرعی

 

 

    • سنجش تأثیر روش یادگیری از طریق تلفن­همراه بر روی یادگیری زبان (پیشرفت تحصیلی).

 

    • سنجش تأثیر روش یادگیری از طریق تلفن­همراه بر روی انگیزه پیشرفت دانشجویان.

 

 

1-5- فرضیه­های پژوهش

 

 

    • یادگیری از طریق تلفن­همراه بر یادگیری دانشجویان در درس زبان انگلیسی عمومی تأثیر دارد.

 

  • یادگیری از طریق تلفن­همراه بر انگیزه پیشرفت دانشجویان درس زبان انگلیسی (عمومی) تأثیر دارد.

 

1-6- تعریف متغیرها و اصطلاحات پژوهش

 

1-6-1- تعریف متغیرها

 

1-6-1-1 – تعریف مفهومی یادگیری از طریق تلفن­همراه

 

منظور از یادگیری از طریق تلفن­همراه عبارت است از: یادگیری در قطعات کوچک و کم حجم که از طریق خدمات پیام کوتاه (اس­ام­اس) یا سرویس پیام چند رسانه­ای (ام­ام­اس) صورت می­گیرد.

 

 

 

1-6-1-2- تعریف عملیاتی یادگیری از طریق تلفن­همراه

 

در این تحقیق منظور از یادگیری از طریق موبایل (تلفن­همراه)، عبارت است از ارسال پیام متنی (اس­ام­اس) در درس زبان انگلیسی عمومی به دانشجویان در فواصل زمانی معین بطوری که فرصت یادگیری همراه با تمرین و تکرار را برای دانشجویان فراهم نماید. لازم به ذکر است که روش آزمایش مورد نظر به­طور کامل در فصل سوم ارائه شده است.

 

 

 

1-6-1-3- تعریف مفهومی یادگیری

 

یادگیری عبارت است ایجاد تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار بالقوه یادگیرنده، مشروط بر اینکه این تغییرات در اثر تجربه رخ دهد (سیف، 1383).

 

 

 

Mohashan

 

.Information & Communication Technology (ICT)

 

Chuan kung

 

Dela cal Fasoni

 

Patricia & Chris

 

4Nadire & Dogan

 

Text messaging

 

luen

 

  rau

 

Gao

 

wu

 

Batista & Pereira

 

SMS

 

Multimedia

 

E-mail

 

MMS

تبیین مبانی فلسفی آموزش جهانی و میزان توجه به آن

:

 

 

        بررسی تحولات جهانی در نیم قرن اخیر نشان می دهد که تغییراتی بسیار عمیق در باورها و ارزشها و سبک زندگی مردم جهان به وقوع پیوسته است و گسترش جهانی این تغییرات همواره دامنه و شدت بیشتری می یابد. این تغییرات که ناشی از تحولات سیاسی و اقتصادی جهان و پیشرفت های فناوری اطلاعات در عصر حاضر است. متقابلا تاثیری عظیم بر جوانب گوناگون زندگی اجتماعی و فرهنگی به جای گذاشته و افراد را از مرزهای محلی و ملی به انسانهای جهانی تبدیل کرده است(رفیعی و گل محمدی 1381)

عکس مرتبط با اقتصاد

در عصر کنونی با گسترش جهانی شدن ،فرهنگ ها به همدیگر نزدیک شده بطوریکه باعث به هم پیوستگی و در هم تنیدگی و آمیختگی مسائل جهانی شده است. مسائلی مانند بیماریهای واگیردار جنسی ، کمبود امنیت ، کمبود بهداشت ، تخریب محیط زیست مسائل مشترکی هستند که خواه ناخواه گریبان گیر همه انسان ها می باشد. و بدین جهت و برای مقابله با این بحرانها و گرفتاری های انسانها در عصر حاضر باید اقدامات خاص و ویژه ای را اندیشید و به دنبال دیدگاه جدید و جهان نگری باشیم و داشتن دیدگاه جهان نگر منجربه پیدایش نگاه تازه ای نسبت به آموزش یعنی آموزش جهانی می شود. و می توان برنامه آموزش جهانی را این چنین تعریف کرد که به عنوان یک برنامه اصلاحی که هدفش همگام کردن امر آموزش با تحولات و واقعیت های موجود در صحنه جهانی می باشد.

عکس مرتبط با محیط زیست

از نظر کیامنش (1383)  آموزش جهانی بر این مسئله تاکید دارد که آموزش باید دانش آموزان را به شیوه ای آماده نماید که بتوانند با حداقل مشکل ، با نیازهای جدید و پرشتاب و پر تغییری که در آن زندگی می کنند ،کنار بیایند.

 

 

اصطلاح آموزش جهانی( آموزش همه جانبه) معادل فارسی کلمه Global education  است و در زبان عربی تحت عنوان«التربیه الشمولیه» شناخته می شود.در این رابطه سلبی ۲(2000 )از طراحان اصلی برنامه آموزش جهانی معتقد است : آموزش جهانی یک پارادایم کلی نگر است که در آن جوامع ،سرزمین ها و مردم پیوسته هستند.همه پدیده های طبیعی ،فرهنگی ،اجتماعی ارتباط متقابل دارند،گذشته حال و آینده ماهیت بهم پیوسته دارند و عوامل شناختی ،عاطفی ،فیزیکی و ابعاد روحی وجود انسان ماهیتی مکمل دارند. آموزش جهانی مباحث توسعه ،برابری ،صلح ،عدالت اجتماعی و محیطی و توانایی حفظ محیطی را در بر دارد و گستره آن شخصی ،محلی و ملی و سیاره ای است و هماهنگ با چشم اندازها و رویکرد آن تجربه ای ،تعاملی ،کودک محور،دمکراتیک ،مشارکتی و تغییر محور است. آموزش جهانی که مورد بحث می باشد روایتی از تربیت جهانگرا است و با مباحثی مانند مباحث ذیل در ارتباط می باشد:آموزش شهروندی – آموزش حقوق بشر –آموزش توسعه –آموزش چند فرهنگی –آموزش صلح و آموزش جهانی شدن (حکیم زاده1385 )

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

و به تبع تغییرات جهانی، نظام آموزش کشور ما هم متاثر از این تغییرات می باشد و نظام آموزش کشور ما نیز برای هماهنگی با این دگرگونی ها و مواجهه با چالش های برآمده از آنها نیازمند نوآوری، تغییر و تحول است. نظام آموزش در تکاپوی برای ایفای نقش موثر و اجرای ماموریت های کلیدی خود، باید الگوهای جدید را جایگزین الگوهایی کند که تجربه و بروندادهای نظام آموزش کنونی نشان داده است که کارایی لازم را ندارند.بهبود نظام آموزش مستلزم تحول می باشد(شهرزاد بخشایش ؛1391 )

 

 

از آنجائیکه آموزش و پرورش به علت تاثیر مستقیم و خاصی که بر آینده یک کشور دارد از اهمیت بیشتری برخوردار است و همچنین آموزش و پرورش نیزبه عنوان یک نهاد دارای منشاء هایی است که باعث ایجاد، استمرار و تحول آن می باشند. در این بین سند تحول آموزش و پرورش به عنوان پایه بازنگری و اصلاح نظام آموزش از جایگاه خاصی برخوردار است.

 

 

این منشور که به عنوان زیرساخت تحول بنیادین به تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است مبنای تمام سیاست گذاری ها ، برنامه ریزی ها درنظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است که دارای هفت فصل :شامل کلیات، بیانیه ارزشها، بیانیه ماموریت، چشم انداز ، اهداف کلان و راهبردهای عملیاتی و راهکارها؛است(سند تحول آموزش و پرورش ؛ 1390)

 

 

با توجه به شرایط جهانی و تغییرات پیوسته و مداوم حاکم بر جامعه می توان گفت که آموزش جهانی با توجه به ساختار و شرایط جهان به عنوان یک برنامه آموزشی اصلاحی جهان مطرح شده است و یک نوع نوآوری آموزشی محسوب می شود که دارای کارکرد و اثربخشی زیادی می باشد. نوآوری در آموزش و پرورش و نوسازی آن در جهان کنونی امری اجتناب ناپذیر است . لکن برای آنکه کارساز باشد نخستین گام در این کار ،شناخت وضع موجود و کمبودها وکاستی های آن در مقایسه با وضع مطلوب یعنی وضعی است که نیل به هدفهای جدید را ممکن می سازد. گام دوم فراهم کردن شرایطی است که در آن الگوهای نو می توانند صورت عملی به خود بگیرند. در اینجا بدیهی است که به محض مشاهده کمبودهای وضع موجود نمی توان از الگوهایی که در فرهنگ و اوضاع اجتماع دیگری ساخته و پرداخته شده اندتقلید کرد و گام آخر،آگاه کردن گروههای درگیر در کاربا ضرورت نوآوری مد نظر است (کاردان ؛ 1381 :ص19).

 

 

با عنایت به اینکه این برنامه از سال 1380 با همکاری یونیسف و وزارت آموزش و پرورش در چهار استان کشور به صورت آزمایشی  اجرا شده است این پژوهش به دنبال تحلیل و بررسی مبانی فلسفی آموزش جهانی می باشد , واز سوی دیگر درصدد بررسی این موضوع است  که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران به چه میزان به آموزش جهانی توجه شده  است ؟ و همچنین در تلاش است که به چه اندازه مولفه های آموزش جهانی و اهداف آن در سند تحول بنیادین بکار رفته است؟.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پروژه دانشگاهی

 

 

 

 

 

   1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق :  

 

 

 

 

 

1-3-1 اهمیت نظری:

 

 

 

 

 

-1      بسط و گسترش دامنه نظری علوم از لحاظ اندیشه های فلسفی مطرح  در باب آموزش و پرورش

 

 

2- آشنایی با مبانی فلسفی آموزش جهانی باعث فهم دقیق تر و کامل تر این اندیشه فلسفی و تاثیر آن بر روی آموزش و پرورش می گردد.

 

 

1-3-2 اهمیت کاربردی :

 

 

1-    کمک به دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت جهت بهره گیری از اندیشه های فلسفی مطرح در جهان با توجه به شرایط و پیچیدی گیهای جامعه امروزی در تدوین منابع درسی  .

 

 

2-    . زمینه سازی برای استفاده بیشتر معلمان از اندیشه های فلسفی

 

 

3-    شناسایی این مبانی فلسفی موجب درک بهتر چگونگی تاثیر یا عدم تاثیر آموزش جهانی برسند تحول می شود.

 

 

4-   کمک به رفع ایرادات سند تحول در راستای مقابله با چالش ها و کسب حداکثر بهره برداری از فرصت های شرایط بوجود آمده در کشور .

 

 

 

 

 

     1-4 اهداف  تحقیق :

 

 

 

 

 

1-4-1 هدف کلی:

 

 

 

 

 

      هدف کلی این پژوهش تحلیل و تبیین مبانی فلسفی آموزش جهانی و میزان توجه به آن در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران

 

 

 

 

 

–          

 

 

 

 

1-4-2 اهداف جزیی:

 

 

             

 

 

 

    • تحلیل و تبیین مبانی فلسفی آموزش جهانی

 

 

    • شناسایی اهداف آموزش جهانی

 

 

    • شناسایی مولفه های آموزش جهانی

 

 

    • بررسی میزان توجه دست اندر کاران تدوین سند تحول بنیادین به مبانی فلسفی آموزش جهانی

 

 

    • بررسی اهداف و مولفه های مربوط به آموزش جهانی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

 

 

 

 

 

1-5 سؤال های تحقیق :

 

 

 

    • مبانی فلسفی برنامه آموزش جهانی چیست ؟

 

 

    • اهداف برنامه آموزش جهانی چیست ؟

 

 

    • مولفه های برنامه آموزش جهانی چیست ؟

 

 

4-مبانی فلسفی برنامه آموزش جهانی به چه میزان با مبانی فلسفی سند تحول بنیادین هم خوانی دارد ؟

 

 

5-اهداف و مولفه های مربوط به آموزش جهانی به چه میزان در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مورد توجه قرار گرفته است ؟

 

 

-1Global education

 

 

2- Selby  . D

رابطه چندگانه سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی

زوج­ها با آرمان زندگی مشترک و برخورداری از حمایت و آرامش به سوی تشکیل خانواده گام برمی­دارند خانواده با هویتی به مثابه یک موجود زنده تحول می­یابد. نولر و فینی (2002) اعتقاد دارند زوج­ها بعنوان واحدی نگریسته می­شوند که هریک از طرفین با الگوهای رفتاری از پیش تعیین­شده، زمینه را برای واکنش فرد مقابل فراهم می­سازد که وی نیز فضای روانی و نوع رفتار آماده خود را دارد. در این فضا که شناخت و عواطف و رفتار هریک از زوج­ها در آن نقش بسزایی ایفا می­کنند، اگر یکی از زوج­ها با تعاملات مثبت یا منفی، فضا را آماده یا آلوده سازد، زوج دیگر نیز در این فضا درگیر می­شود و گویا دریچه­ای با عواطف مشترک به دوسو گشوده می­شود. لارسون و هولمن (1994) سه دسته عوامل خاص را در رضایت زناشویی موثر می­دانند. نخست عوامل بافتی مانند بافت کنونی و عوامل فرهنگی و اجتماعی، دوم خصایص و رفتارهای فردی زوجین و سوم فرایند تعاملی زوجین. آنان نتیجه می­گیرند که موارد مرتبط با این عوامل، پیش­بینی­کننده مناسبی از رضایت زناشویی هستند. همچنین نظریات متعددی هستند که تاثیر والدین و خانواده اصلی بر شکل­گیری شخصیت و نوع برخورد فرد با مسائل در آینده بخصوص زندگی مشترک را بیان می­کنند. از جمله این نظریات می­توان به نظریه روان­کاوی فروید اشاره کرد که بیان می­دارد رفتار والدین تا حد زیادی شکل­دهنده شخصیت کودک است (بارکر، 1981). نظریه بعدی که می­توان به آن اشاره کرد نظریه یادگیری اجتماعی بندورا است؛ که طبق آن کودک چگونه رفتارکردن را از والدین یاد می­گیرد و چنانچه والدین با یکدیگر تعارض داشته باشند کودک فرصت یادگیری درست­ رفتار­کردن را از دست می­دهد (حسینیان، یزدی و جاسبی، 1386). همچنین کسب حمایت اجتماعی از دوستان و خانواده نیز از جمله عواملی هستند که در میزان رضایت زوجین نقش دارند. افراد وقتی که می­دانند از طرف خانواده، دوستان و نزدیکان حمایت می­شوند، احساس خشنودی بیشتری دارند و در مقابله با مشکلات با منطق و عملکرد بهتری عمل می­کنند. بدیهی است که همه انسان­ها در هنگام گرفتاری­ها به حمایت اطرافیان و دوستان خود نیاز دارند تا احساس امنیت کنند. در واقع هرچه حمایت اجتماعی دیگران بیشتر باشد، امیدواری­شان نیز بیشتر می­شود. پژوهش­ها نیز نشان داده­اند افرادی که از منابع حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند، سلامت روانی بهتری داشته و بهتر با تغییرات سازگار می­شوند (کوهن و ویلز، 1985). پژوهش نبوی و شهریاری (1391) نشان داد که حمایت اجتماعی با تحت تاثیر قراردادن ابهام نقش خانوادگی، تعارض در خانواده را کاهش می­دهد؛ بنابراین حمایت دوستان و خانواده می­تواند به زوجین کمک ­کند تا بتوانند مشکلاتشان را با فشار روانی کمتری حل نمایند.

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

حل مشکل بطور کارآمد متغیر دیگری است که می­تواند به عملکرد سالم زندگی زناشویی منجر شود. احمدی (1386) نشان داد که حل مشکل خانواده با رضایت زناشویی همبستگی دارد. چمپیون و پاور (2000)، نیز به این نتیجه رسیدند که حل مشکل خانواده تعامل بین زوجین را تسهیل می­کند. از طرفی کراپلی (2005) بیان می­دارد زوجینی که تعاملات منفی بیشتری بین آن­ها رد و بدل می­شود، فرصتی برای استفاده از این مهارت­ها نمی­یابند به نظر می­رسد ارتباط بین استفاده از مهارت­ها و تعامل مثبت زناشویی یک ارتباط دوسویه است یعنی مهارت­ها می­توانند تعامل مثبت را ایجاد کنند و هم تعامل منفی موجب ناتوانی زوجین در استفاده از مهارت­ها می­شود؛ بنابراین لازم است تا مشخص شود حل مشکل خانواده بعنوان یک مهارت تا چه حد می­تواند عملکرد سالم ازدواج را پیش­بینی کند. باتوجه به ارتباطی که متغیرهای ذکر شده می­توانند با عملکرد ازدواج داشته باشند و پژوهش­های محدود در این زمنیه این پژوهش در صدد است تا به پیش­بینی عملکرد ازدواج بر اساس سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی و حل مشکل خانواده بپردازد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

1-3- ضرورت انجام تحقیق

 

درمورد اهمیت خانواده همین بس که اولین تاثیرات محیطی که فرد دریافت می­کند از محیط خانواده است و حتی تاثیرپذیری فرد از سایر محیط­ها می­تواند توسط خانواده تعدیل شود. از این رو خانواده پایه­گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی، اخلاق، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد. سلامت خانواده، تعادل شخصیتی والدین و آشنایی آن­ها با اصولی که می­تواند محیط خانواده را سالم­تر سازد، برای کودکان بسیار حائز اهمیت است. خانواده در عین حال که کوچک­ترین واحد اجتماعی است. مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است. افراد سالم، موفق و فعال جامعه از داخل خانواد­ه­های سالم بیرون آمده­اند. همانطور که اغلب افراد ناسالم، پرورش­یافته خانواده­های ناسالم بوده­اند. انسان­ها با ورود به اجتماع، ویژگی­های سالم یا ناسالمی را که در خانواده دریافت کرده­اند وارد اجتماع می­کنند، از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده­های آن وابسته است (نظری، 1386).

 

علیرغم اهمیت زیاد خانواده، امروزه نتایج آمارها حکایت از گسستن خانواده در عصر حاضر دارد. طبق آمار سازمان ثبت احوال ایران در سال (1392)، 155369 طلاق در کل کشور ثبت شده است. بعبارتی در مقابل هر 5 ازدواج یک مورد طلاق گزارش شده است. در سال 92 نسبت به سال 91 حدود 5000 مورد طلاق بیشتری ثبت شده است. همچنین در سال 91 در مقابل هر 5/5 ازدواج یک طلاق ثبت شده است (www.sabteahval.ir). طی تحقیقات صورت­گرفته به نظر می­رسد یکی از عوامل اثرگذار بر زندگی بعدی فرد، یعنی زندگی مشترک، خانواده اصلی باشد. نتایج پژوهش­های حسینیان، یزدی و جاسبی (1386) و خمسه و حسینیان (1389) نیز نشان می­دهند که بین رضایت و صمیمیت زناشویی با خانواده اصلی و تجربه خشونت در دوران کودکی همبستگی معنی­داری وجود دارد. یافته­های جاکت و سورا (2001) از پژوهشی با شرکت 232 زوج نیز نشان داد، زنانی که در خانواده­های گسسته (مطلقه) بزرگ شده بودند، در مقایسه با زنانی از خانواده­های باثبات، در روابط جاری خود با همسرانشان بیشتر از بدبینی و تعارض و کمتر از اعتماد و رضایت گزارش دادند. این نتایج نشان می­دهد، افرادی که در خانواده­های مشکل­دار پرورش می یابند احتمالاً مستعد تکرار تجارب و مشاهدات گذشته در زندگی زناشویی خود هستند. از طرف دیگر انسان موجودی اجتماعی است که بسیاری از نیازهایش را از طریق ارتباط با دیگران برآورده می­سازد. ادراکی که فرد از حمایت دیگران دریافت می­کند می­تواند به او در کاهش تنش­های حاصل از موقعیت­های مختلف کمک کند. یافته­های لی، یه چانگ، پارک و هونگ چانگ، (2004) نشان می­دهند که حمایت اجتماعی نیرومندترین نیروی مقابله­ای برای رویارویی موفقیت­آمیز و آسان در زمان درگیری با شرایط تنش­زا شناخته شده و تحمل مشکلات را برای بیماران تسهیل می­کند. دوشه و همکاران، (2006) نیز به این نتیجه رسیدند که مشکلات روانی در زنان پس از یائسگی با حمایت اجتماعی آنان ارتباط دارد؛ بنابراین حمایت اجتماعی به افراد برای مقابله با موقعیت­های مختلف کمک می­کند همچنین زندگی زناشویی فرد را با کاهش تنش­ها تحت تأثیر قرار دهد.

 

توانایی در حل مشکلات نیز یکی از مهارت­هایی است که می­تواند در زندگی زناشویی تأثیرگذار باشد. همانطور که پژوهش جاکوبسن (1996) عنوان می­کند زمانی­که همسران دچار مشکلات ارتباطی و حل مسئله شوند، کار با همدیگر را مشکل می­یابند و پذیرش تفاوت­های همدیگر برای آنها دشوار می­شود.

 

بنابراین بدلیل اهمیت خانواده و از طرفی بصدا در آمدن زنگ خطر درباره گسستگی خانواده ضرورت وجود داشت تا ابعاد بیشتری از عوامل مؤثر بر مسائل زناشویی و ازدواج بررسی شوند.

 

 

 

1-4- اهداف پژوهش

 

1-4-1- اهداف اصلی

 

 

    • بررسی رابطه بین سلامت خانواده اصلی و عملکرد ازدواج.

 

    • بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی دوستان، خانواده و عملکرد ازدواج.

 

    • بررسی رابطه بین حل مشکل خانواده و عملکرد ازدواج.

 

    • بررسی ارتباط چندگانه بین سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی خانواده، حمایت اجتماعی دوستان و حل مشکل خانواده با عملکرد ازدواج.

 

    • بررسی تفاوت بین حوزویان و دانشجویان در سطح سلامت خانواده اصلی.

 

    • بررسی تفاوت بین حوزیان و دانشجویان در میزان حمایت دوستان و خانواده.

 

    • بررسی تفاوت بین حوزویان و دانشجویان در میزان حل مشکل خانواده.

 

  • بررسی تفاوت بین حوزویان و دانشجویان در میزان عملکرد ازدواج.

 

 

 

1-4-2- اهداف فرعی

 

 

    • بررسی رابطه بین سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی خانواده و دوستان و حل مشکل خانواده با مؤلفه­های عملکرد ازدواج شامل
    • پروژه دانشگاهی
    •  ارتباط، ابرازگری عاطفی، حل مسئله، نقش، انعطاف­پذیری، فرزندپروری، اقتصاد، خانواده و دوستان، ارزش­ها، مراقبت جسمانی و روانی و عملکرد کلی.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

    • بررسی تفاوت بین مردان و زنان در سطح سلامت خانواده اصلی.

 

    • بررسی تفاوت بین مردان و زنان در میزان حمایت دوستان و خانواده.

 

    • بررسی تفاوت بین مردان و زنان در میزان حل مشکل خانواده.

 

  • بررسی تفاوت بین مردان و زنان در میزان عملکرد ازدواج.

 

 

 

1- Minuchin

 

2-Fishman

 

3- origin family health

 

4- social support

 

5- family problem solving

 

6- marital functioning

 

1- Noller

 

2- Feeney

 

3- Larson

 

4- Holman

 

5- Barker

 

1- Cohen

 

2- Wills

 

3- Champion

 

4- Power

 

5- Cropley

 

1- Jacquet

 

2- Surra

 

3- Lee

 

4- Yae Chung

 

5- Park

 

6- Hong Chung

 

7- Duche

 

1- Jacobson

رابطه هوش معنوی و هوش عاطفی با تعارض زناشویی

“خانواده”یکی از رکن‌های اصلی جامعه به شمار می‌رود. دستیابی به جامعه سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم، مشروط بر برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه‌های مطلوب با یکدیگر است. از این رو سالم‌سازی اعضای خانواده و رابطه‌هایشان، بی‌گمان، اثرهای مثبتی را در جامعه به دنبال خواهد داشت (برنشتاین و برنشتاین، 1384).

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

ازدواج، یکی از مهم‌ترین رویدادهای زندگی هر فرد است و آغاز آن به قدمت تاریخ و حتی ماقبل تاریخ است. با وجود آنکه هیچ زوجی با هدف جدایی، ازدواج نمی‌کنند و تقریباً همه زوج‌ها به امید یک زندگی درازمدت توأم با آرامش و خوشبختی، پیوند می‌بندند. اما در رهگذر زمان بسیاری از ازدواج‌ها به بن‌بست رسیده و به جدایی ختم می‌شوند. نظریه‌های مختلف، آشفتگی‌های زناشویی را از باورهای غلط و نادرست؛ و نظریه‌های ارتباطی، تعارض و کشمکش‌های موجود در رابطه‌ی زن و شوهر را نتیجه‌ی مهارت‌های نابسنده­ی مراجعان، در برقراری ارتباط و عدم توانایی در حل مؤثر مشکلات تلقی می‌کنند (نیکولز و شوارتز، 1998 ).

 

با توجه به اینکه تعارض زناشویی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد  پژوهشگر در این پژوهش بر آن است که هوش معنوی و هوش عاطفی و تاب‌آوری را که به نظر می‌رسد به‌عنوان سازه‌هایی که رابطه زیادی با تعارض زناشویی داشته باشند را مورد بررسی قرار دهد.

 

با توجه به اینکه از میان عوامل تأثیرگذار در تعارض زناشویی، سازه‌ی هوش معنوی در چند سال گذشته توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است و آن را به عنوان تجربه، تقدس و روحانیت، جستجوی معنی نهایی، هوشیاری بالاتر و بعد ماورایی وجود، در نظر گرفته‌اند (ایمونز،2000).

 

هوش معنوی به عنوان یکی از مفاهیم جدید هوش، در بردارنده نوعی سازگاری و رفتار حل مسأله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه‌های  مختلف شناختی، اخلاقی، هیجانی، بین فردی و… شامل می‌شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده‌های اطراف و دستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می‌نماید. این هوش به فرد، دید کلی در مورد زندگی و همه تجارب و رویدادها را می‌دهد و او را قادر می‌سازد به چارچوب‌بندی و تفسیر مجدد تجارب خود پرداخته، شناخت و معرفت خویش را عمق بخشد.

 

با توجه به این‌که از میان عوامل تأثیرگذار  بر سلامت روانِ زوجین، سازه‌ی تاب‌آوری طی چند سال گذشته توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است و آن را به عنوان مقاومت موفقیت‌آمیز فرد در  برابر موقعیت‌های تهدیدآمیز و چالش‌برانگیز، تعریف کرده‌اند (مندلو همکاران، 2006)

 

بسیاری از محققان بین تاب‌آوری و مشکلات روان‌شناختی رابطه‌ی معنی‌دار و منفی گزارش کرده‌اند و چنین بیان می‌کنند که این سازه می‌تواند به عنوان عامل میانجی بین سلامت روانی و بسیاری دیگر از متغیرها قرار گیرد و با ارتقای تاب‌آوری، فرد می‌تواند در برابر عوامل استرس‌زا، اضطراب‌آور و همچنین عواملی که مسبب به وجود آمدن بسیاری از مشکلات روان‌شناختی آن‌ها می‌شود از خود مقاومت نشان داده و بر آن‌ها غلبه نماید.

 

اهداف پژوهش

 

1-4-1 هدف کلی

 

بررسی رابطه هوش معنوی، تاب‌آوری و هوش عاطفی با تعارض زناشویی در زوجین تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان ایلام در سال 1393 است.

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

1-4-2 اهداف فرعی

 

– تعیین رابطه هوش معنوی با تعارض زناشویی در مردان

 

– تعیین رابطه هوش معنوی با تعارض زناشویی در زنان

 

– تعیین رابطه تاب‌آوری  با تعارض زناشویی در مردان

 

– تعیین رابطه تاب‌آوری  با تعارض زناشویی در زنان

 

– تعیین رابطه هوش عاطفی با تعارض زناشویی در مردان

 

– تعیین رابطه هوش عاطفی با تعارض زناشویی در زنان

 

 

 

1-5 فرضیه‌های پژوهش

 

1-5-1 فرضیه اصلی

 

بین هوش معنوی، تاب‌آوری و هوش عاطفی با تعارض زناشویی در زوجین تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان ایلام رابطه وجود دارد.

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

1-5-2 فرضیه‌های فرعی

 

– بین هوش معنوی با تعارض زناشویی در مردان رابطه معنادار وجود دارد.

دانلود مقالات

 

 

– بین هوش معنوی با تعارض زناشویی در زنان رابطه معنادار وجود دارد.

 

– بین تاب‌آوری با تعارض زناشویی در مردان رابطه معنادار وجود دارد.

 

– بین تاب‌آوری  با تعارض زناشویی در زنان رابطه معنادار وجود دارد.

 

– بین هوش عاطفی با تعارض زناشویی در مردان رابطه معنادار وجود دارد.

 

– بین هوش عاطفی با تعارض زناشویی در زنان رابطه معنادار وجود دارد.

 

 

 

 

 

1-6 تعاریف متغیرها

 

1-6-1 تعاریف مفهومی

 

تعارض زناشویی: عبارت است از نوعی ارتباط زناشویی که در آن رفتارهای خصومت‌آمیز مثل توهین، سرزنش، انتقاد، و حمله فیزیکی وجود دارد و زوجین در آن نسبت به یکدیگر احساس کینه، نفرت و خشم داشته و هر یک اعتقاد دارند که «همسرش انسان نامطلوب و ناسازگاری است که موجب رنجش و عذاب او می‌گردد» (فرحبخش،1383).

 

هوش معنوی: از نظر آمرم (2007 ) عبارت است از مجموعه از توانایی‌ها برای کاربست و ابراز منابع ارزش‌ها و ویژگی‌های معنوی در جهت افزایش کنش و بهزیستی روزانه.

 

تاب‌آوری : به تاب‌آوری به‌عنوان یکی از عوامل محافظتی در مقابل عوامل خطرساز آینده توجه شده است در روان‌شناسی، ظرفیت مثبت افراد برای سازگاری با استرس و فجایع را تاب‌آوری نامیده‌اند. تاب‌آوری را، انعطاف‌پذیری مؤثر در برابر حوادث زندگی می‌دانند و بیان می‌کنند که تاب‌آوری سازگاری مناسب در هنگام روبارویی با زمینه‌های استرس‌زا و خطرناک یا تهدیدهای مهم است به عبارت دیگر، آن‌ها تاب‌آوری را توانایی، بهبود، جبران و انعطاف‌پذیری بعد از رویا‌رویی با حوادث و ترومای استرس‌زا معرفی می‌کنند (مندل و همکاران، 2006).

 

هوش عاطفی: پیتر سالووی (1990) در تعریف هوش عاطفی گفته است که هوش عاطفی شامل ارزیابی درست هیجان و احساس در خود و دیگران ، بیان صحیح احساس، و تنظیم انطباقی احساسات به شیوه‌ای است که سطح زندگی بهبود یابد.

 

 

 

1-6-2 تعاریف عملیاتی

 

تعارض زناشویی: نمره‌ای است که زوجین از پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی به دست می‌آورند.

 

هوش معنوی: نمره‌ای است که زوجین از پرسشنامه‌ی عبداله­زاده و همکاران به دست می‌آورند.

 

تاب‌آوری: نمره‌ای است که زوجین پس از اجرای آزمون  25 سؤالی کانر و دیویدسون به دست می‌آورند.

 

هوش عاطفی: نمره‌ای است که زوجین پس از اجرای آزمون 33 سؤالی شرینگ به دست می‌آورند.

 

 

 

1.Bernstein&Bernstein

 

.Elire2

 

[3].Glasser

 

[4].Sharf

 

[5].Young&Lung

 

[6].Later,Sisti&Bekr

 

 

  1. Hart,Blincow&Thomas

 

[8].Golmman

 

[9].Kooper

 

[10].Nichols&Schwartz

 

[11].Emmons

 

3.Mendel

 

[13].Amram

 
مداحی های محرم