موضوع پژوهش “مدیریت سود و شرکتهای دارای بحران (تنش) مالی” این دو مفهوم به صورت دو پدیده جدای از هم تعریف و تبیین گشته، که سعی در یافتن ارتباط احتمالی بین این دو مقوله داریم و مورد آزمون قرار می گیرند که در نهایت سوال این است آیا بحران مالی شرکتها می تواند باعث دستکاری حسابداری در سود گردد یا نه؟
شایان ذکر است که تفاوت ها از نظر مدیریت سود، در شرکتهای دارای بحران مالی و بدون بحران مالی در اینجا بررسی می گردد.
1-2 مساله اصلی تحقیق
در ادبیات مدیریت سود، از دو نوع مدیریت سود سیاه (فرصت طلبانه) و سفید (کارا یا دارای محتوای اطلاعاتی) بحث می شود. مدیریت سود فرصت طلبانه از کیفیت سود کاسته و در جهت انگیزه های توزیع ثروت مدیران انجام می شود، اما مدیریت سود کارا محتوای اطلاعاتی سود را افزایش داده و باعث با لا رفتن کیفیت آن می شود. از طرفی دسته ای از شرکتها شواهدی از بحران یا تنش مالی را به نمایش می گذارد. مساله اصلی تحقیق حاضر بررسی نحوه انجام مدیریت سود و نوع آن در این گونه شرکتها با شرایط عادی می باشد به عبارت دیگر سوال اصلی تحقیق به شرح زیر می باشد:
شرکت هایی که دارای تنش (بحران) مالی هستند چه نوع مدیریت سودی خواهند داشت؟
1-3 تشریح و بیان موضوع
کیفیت سود ارتباط نزدیکی با مدیریت سود در برآورد سلامت مالی یک نهاد دارد (لو، 2008). مدیریت سود به طور مستقیم روی یکپارچگی کلی گزارشات مالی تاثیر دارد و به طور چشمگیری منابع اختصاصی در سرتاسر شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد (دیچو و همکاران، 1995؛ هایلی و واهلین، 1999). دو نوع از مدیریت سود وجود دارد: کارآمد و فرصتطلبانه (سوبرامانیام، 1996). مدیریت سودی کارآمد است اگر مدیران از اختیاراتشان برای انتقال اطلاعات شخصی درباره سوددهی شرکت استفاده کنند، که هنوز در سودهای هزینه محور گذشته منعکس شده؛ مدیریت سودی به صورت فرصتطلبانه است اگر مدیران اختیاراتشان را برای به حداکثر رسانی سودمندی خویش استفاده کنند به جای اینکه اطلاعات شخصی درباره سودآوری شرکت را منتقل کنند (سوبرامانیام، 1996). سیریگار و اوتاما (2008) مدیریت سود را به صورت اقلام تعهدی اختیاری اندازه گیری کردند .آنها اقلام تعهدی اختیاری را به صورت باقیمانده از مدل انتظارات خاص شرکت (مدل پیشنهادی جونز 1991) سنجیدند.
سوبرامانیام (1996) نشان داد که اقلام تعهدی اختیاری این توانایی را برای سطح علامت دهی برای سودآوری آینده ارتباط مثبت دارند، بعد
از اینکه سطح جاری را برای جریان نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی غیراختیاری کنترل کردند. بنابراین، ما بررسی میکنیم که آیا اقلام تعهدی اختیاری تاثیری روی سودآوری آینده دارد یا ندارد، این کار را با استفاده از شناسایی مدیریت سود به صورت کارآمد یا فرصتطلبانه برای شرکتهای با تنش (بحران) مالی انجام میدهیم. اگر مدیریت سودکارآمد باشد، پس اقلام تعهدی اختیاری ارتباط مثبت و معناداری با سودآوری آینده دارد. اگر فرصت طلبانه باشد، پس اقلام تعهدی اختیاری رابطه منفی و معنادار یا رابطهی بدون معنایی با سودآوری آینده دارد.
پیشبینی میکنیم که احتمال بیشتری دارد صورتهای مالی شرکتهای بدون تنش (بحران) مالی، بیانگر شواهد صورتهای مالی بالاتر از سود نسبت به شرکتهای دارای تنش (بحران) مالی (مانند شرکتهایی که احتمالاً با انگیزه پنهان سازی علائم تنش (بحران) مالی، انگیزه گرفتند) ما فرض میگیریم که شرکتهای دارای تنش (بحران) مالی احتمال بیشتری دارد که سودهایشان را دست کاری کنند، نسبت به شرکتهای بدون تنش (بحران) مالی، باشد. بنابراین بحث میکنیم که نوع مدیریت سود برای شرکتهای دارای تنش (بحران) مالی به صورت فرصتطلبانه و کارایی کمتر هستند، و برای شرکتهای بدون تنش (بحران) مالی در رابطه با مقدار سودکارآمدتر هستند.
1-4 ضرورت انجام تحقیق
هدف مدیریت سود نمایش کیفیت معقولانه سود است که انتظارات سهامداران یا نیاز به دستیابی مجوز مربوطه از تنظیمکنندگان را برآورده میکند (فرانسیس و همکاران، 2008). مدیریت سود ارتباط بیشتری با کیفیت سود دارد. به عنوان مثال، سودهای مدیریت شده بالا میتوانند باعث ایجاد کیفیت سود شوند (لو، 2008)، همان طور که اطلاعات «مصنوعی» شاید به گرفتن تصمیم نادرست ختم شوند. اگر چه، فقدان مدیریت سود برای تضمین کیفیت بالای سود ناکافی است؛ چرا که دیگر فاکتورها (مانند بازار سرمایه و جبران خسارت مدیریت) با کیفیت سود مشارکت دارند (لو، 2008).
فرم در حال بارگذاری ...