افزایش جمعیت و توسعه و گسترش شهرها نیاز انسان به مواد مصرفی را روزبهروز افزایش داده است. زیادشدن مواد مصرفی موجب افزایش پسماندها میشود که انسان به طور فزاینده ای وارد محیطزیست مینماید. این پسماندها یکی از عوامل مهم آلودگی به حساب میآید که با گذشت زمان کیفیت مواد زائد جامد تغییریافته و حجم پسماندها و مواد غیرقابل تجدید افزایش یافته است.) عبدلی۱۳۸۵)
در شهر بیستون روزانه در حدود چهار تن زباله تولید میشود که به دلیل عدم وجود تجهیزات بازیافت تمامی آن تلنبار یا سوزانده میشود. این خود میتواند زمینه بروز مشکلات زیستمحیطی بهداشتی و اجتماعی فراوان شود. چنانچه محل اولیه دفع زباله در حدود ده سال پیش در کنار کارخانه قند و رودخانه دینور در نزدیک به خروجی شهر مشکلات بهداشتی و زیستمحیطی عدیدهای را به وجود آورده بود. این مکان در کنار رودخانه اصلی شهر بوده و باعث آلودگی آب میشد و هم چنین به دلیل نزدیکی به شهر چهره نامناسبی به شهر توریست پذیر بیستون بخشیده بود و بوی نامطبوع زباله ساکنین شهر را به شدت آزار میداد.
مشکلات احتمالی موجود در محل دفن پسماند در شهر بیستون شامل احتمال بروز آلودگی آبهای زیرزمینی به دلیل واقع بودن بر روی خاکها و سنگهای آهکی و وجود چشمههای کارستی در اطراف آن، احتمال بروز آلودگی در آبهای سطحی به دلیل احتمال نفوذ شیرابه و یا ورود رواناب به محل دفن زباله، اشراف داشتن محل دفن به اراضی روستایی پاییندست که منجر به انتقال آلودگی به داخل روستاها میشود. این پژوهش سعی در پاسخگویی به این مسئله دارد که با توجه به کارستی بودن منطقه، مخرو طه افکنه ها موجود در منطقه مورد نظر مکانهای مناسبی برای دفن پسماند شهری محسوب میشوند یا نامناسب هستند. با توجه به مشکلات عنوانشده مکان مناسب برای دفن بهینه پسماندهای شهری مشخص میشود چرا که مکانیابی مناسب میتواند بسیاری از مشکلات قابل پیشبینی در یک محل دفن را به شکل قابلتوجهی مرتفع سازد. روند دفع زباله در سالهای اخیر در شهر بیستون حاکی از عدم توجه به مسائل زیستمحیطی، بهداشتی اقتصادی و اجتماعی ناشی از دفع غیراصولی زبالهها در این شهر است. تلنبار غیراصولی زبالهها در نزدیکی شهر بیستون و در ورودی شهر، کنار رودخانه دینور سپس انتقال آن به نزدیکی یکی از روستاهای اطراف حاکی از لزوم انجام مطالعات برای مکانیابی محل مناسب دفن پسماند این شهر میباشد.
۱ -2- سؤالات تحقیق
۱-شاخصهای هیدروژئومورفولوژیکی موثر در امر مکانیابی محل دفن پسماندهای جامد شهر بیستون کدامند؟
۲-آیا مکانهای فعلی دفن پسماندهای شهری بیستون مطابق معیارهای هیدروژئومورفولوژیکی میباشند؟
۳- پهنههای مناسب برای دفن زبالههای جامد در منطقه مورد مطالعه کداماند؟
۱-3–فرضیههای تحقیق
۱-محل کنونی دفن پسماندهای شهری با شاخصهای هیدروژئومورفولوژیکی منطبق نیست.
۲-وزن شاخصهای هیدروژئومورفولوژیکی در انتخاب محل مناسب دفن پسماندها بیش از سایر عوامل است.
۳-مخروطه افکنه های منطقه مکانهای مناسبی برای دفن زباله هستند.
۱-4-هدف اصلی از اجرای این تحقیق
هدف اصلی از اجرای این تحقیق اعمال انواع عملیات تحلیلهای مکانی با بهرهگیری از فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور مکانیابی محدودههای بهینه با حداقل اثرات سوء زیستمحیطی برای دفن پسماند شهری بیستون است. بررسی نتایج نشان میدهد مدل منتج از روش AHP ضمن انتخاب مکان دفن زباله در منطقه قابلقبول، سایر مناطق را نیز پیشنهاد میکند و در نهایت بهترین و به صرفهترین مکان را از نظر زیستمحیطی و اقتصادی معرفی مینماید.
۱-5-دلایل توجیهی و ضرورت انجام تحقیق
تا سال ۱۳۸۵ زبالههای شهر بیستون در کنار پل خروجی شهر در مجاورت رودخانه دینه ور رود در ورودی شهر با مساحتی حدود یک کیلومتر تلنبار می شده است. به دلیل مشکلات ایجادشده از جمله مدفون شدن پل تاریخی بیستون معروف به «پل صفوی» که قدمت آن به دوره ساسانی میرسد در انباشت زبالههای شهر بیستون، که تأثیرات شیمیایی زبالهها و فعل و انفعالاتی که صورت میگیرد، آسیبهای زیادی به این اثر ارزشمند تاریخی رسانده و همچنین باعث آلودگی آب رودخانههای «دینه ور» و «گاماسیاب شده بود. تأثیر این زبالهها به اضافه پساب کارخانه قند در شهرک سر پل بیستون که به رودخانه «گاماسیاب» وارد میشود، موجب مرگ هزاران ماهی و همچنین آسیب رساندن به محیطزیست شده است. پسماندهای تلنبار شده به دلیل منظره نامناسب، بوی نامطبوع و مشکلات بهداشتی و زیستمحیطی که برای ساکنان شهر به وجود آورده بود محل دفع زباله تغییر یافت و در درهای نزدیک روستای کمینجه برای دفع زباله در نظر گرفته شد که با مخالفت ساکنان روستا مواجه شد. در حال حاضر زبالهها در چاله هرسین – صحنه دفع میشود. که شهرداری بیستون سعی در بستن قرارداد با شرکت بازیافت کرمانشاه دارد لازم به ذکر است که قبلاً نیز اقداماتی جهت عقد قرارداد صورت گرفته است ولی به دلیل تغییر مدیریت و وضعیت نامناسب مالی شهرداری بیستون با شکست مواجه شده است.
با توجه به مشکلات بهداشتی، زیستمحیطی پیشآمده بررسی فاکتورهای مختلف انسانی و طبیعی از جمله معیارهای هیدروژئومورفولوژی برای مکانیابی بهینه محل دفن پسماند شهری بیستون ضرورت مییابد.
۱-6-پیشینه تحقیق
۱-6-1-پیشینه تحقیق در جهان
در زمینه مکانیابی محل دفن مواد زائد شهری تألیفات و تحقیقات متعدد و مختلفی در قالب کتاب و مقالات علمی و پایاننامه صورت گرفته است و در کشورهای پیشرفته مدتهاست که از GIS در مکانیابی اراضی شهری استفاده میشود و تحقیقات زیادی نیز صورت گرفته است که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
در سال ۱۹۹۲ ویلیام هندریکس و دیوید باکلی در پژوهشی با عنوان کاربرد GIS در مکانیابی محل دفن مناسب زباله در ایالت ورمونت امریکا، منطقهای ۲۱۰ هکتاری را از لحاظ شاخصهای فیزیکی و اقتصادی چون خاک مناسب، عمق سنگ مادر، کاربری زمین، آبهای سطحی، پهنه بندی ارتفاعی و… مورد ارزیابی قرار داده و مکان مناسب دفن زباله را در اطراف ناحیه Mad شناسایی نمودند.
گارنر و همکاران (۱۹۹۹) در زمینه بهکارگیری روش AHP در مکانیابی محل دفن تحقیقی انجام دادهاند که در آن تلفیقی از روش فازی در محیط رستری برای غربال اولیه مکانهای دفن در کشور تایلند
بهکاربردهاند همچنین در این مطالعه روش فازی با منطق بولین مقایسه شده است و نتایج مورد بررسی قرارگرفتهاند آنها در این تحقیق از معیارهای شیب، فاصله از عوارض جغرافیایی و ارتفاع استفاده کردهاند.
چرج (۲۰۰۲) برای یافتن مکان مناسب دفن شهر ستالونیکی در کشور یونان با استفاده از دو روش بولین و ارزیابی چند معیاره اقدام به مکانیابی نموده و یک شبکه برای مکانیابی مکانهای مناسب برای سالهای آینده ایجاد نمود. همچنین یک مدل مشاهده گر جهت کمک به محلهای مناسب ایجاد و یکسری پارامترها و محدودیتها بر اساس قوانین اروپایی و جهانی جهت مکانیابی محل دفن پسماند ارائه نمود.
واستا وناسوات (۲۰۰۳) در تحقیق خود در اطراف شهر رانسی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور با در نظر گرفتن معیارهایی چون زمینشناسی گسلها، شیب زمین، نوع سنگ مادر، خاک، آبهای سطحی و عمق آب زیرزمینی مراکز شهری، شبکه ارتباطی موجود، فاصله از فرودگاه و… با استفاده از سیستم وزن دهی به شاخصها از طریق مقایسات زوجی ۵ محل مجزا در اندازههای مختلف را جهت دفن زباله این شهر 800 هزار نفری انتخاب نمودند.
هوبینا (۲۰۰۵) با استفاده از الگوریتم چند معیاره بر اساس مقادیر دوتایی اقدام به مکانیابی دفن زباله مسنیک کرده است هدف ایجاد مدل ارزیابی چند معیاره مدلی که توپولوژی برای تصمیمگیری برای مکان مناسب دفن را بالا میبرد نقشه مناسب محل دفن از ترکیب لایههای وزن دهی شده شامل عوامل و موانع به دست میآید هر دو معیار عوامل و منابع، از منابع متفاوتی شامل نقشههای رقومی، پوشش زمین،منابع آبی مراکز جمعیتی، جادهها، زمینشناسی، اقلیمی بعد از وزن دهی به معیارهای عوامل و موانع مکان مناسب را با استفاده از ابزار در شمال منطقه انتخاب کردهاند.
گریکین و همکاران در سال (۲۰۰۹) به مطالعه مکانیابی محل دفن مواد زائد شهر بیجینگ چین با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و فرایند تحلیل سلسلهمراتبی AHP پرداختهاند. در این پژوهش ازGISجهت ارائه اطلاعات مکانی استفادهشده است. همه نقشهها از ۱ پایینترین تا ۵ بالاترین درجه تناسب نمرهگذاری شده است و مکانهای انتخابی بر اساس بالا بودن وزن معیارها تعیین شده است. که به مناطق عالی، خوب و نامناسب تقسیمبندی شده که مناطقی که از نظر وزنی عالی هستن به عنوان مکانهای بهینه دفن مواد زائد تعیین شده است.
سنر وهمکاران (۲۰۱۰) مکانیابی دفن مواد زائد جامد را با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و مدل AHP برای حوضه سیرنیک آلبورا انجام داده است که یکی از مهم ترین نواحی آب شیرین ترکیه است بدین منظور ده معیار مختلف لیتولوژی، آبهای سطحی، عمق آب زیرزمینی، کاربری اراضی، پوشش خاک، منظر، ارتفاع، شیب، فاصله از جاده, و مناطق مسکونی در رابطه با مکان دفن زباله بررسی شدهاند. سولومون پیتر گبانی و همکاران در سال ۲۰۱۳ به مکانیابی محل دفن زباله با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و مدل MCDA روش تصمیمگیری چند معیاره پرداخته است. نتیجه به دست آمده نشان میدهد۳/۸۳ درصد از منطقه برای دفن زباله نامناسب است. بر اساس پارامترهای شیب، لیتولوژی، توپوگرافی، فاصله از شهر، جاده، قیمت زمین، منظر و رضایت مندی جامعه نتیجهگیری کرده است.
–1-6-1 پیشینه تحقیق در ایران:
علاوه بر پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه در جهان میتوان به کار های که در این زمینه در ایران انجامگرفته اشارهکنیم از جمله اینکه: کتاب مدیریت مواد زائد جامد (اصول مهندسی و مباحث مدیریتی) از جرج چوبانگلوس، هیلاری تیسن و رولف الیاس، که در سه جلد مجزا توسط محمدعلی عبدلی و دکتر منیره مجلسی در سال ۱۳۷۱ و ۱۳۷۰ به فارسی ترجمه شده است و یکی از کاملترین مرجع در مورد موضوع مورد مطالعه میباشد، نویسندگان تمام جزییات امر را در فصول متفاوت و تحت عنوان عناصر مدیریت مواد زائد مورد بررسی قرار دادهاند. عمرانی (۱۳۷۹) فقط روی چند موضوع مواد زائد از جمله معیارهای محل دفن بحث کرده است. سعید نیا (۱۳۷۸) تولید مواد زائد، جمعآوری و حملونقل و دفع مواد زائد شهری را مورد ارزیابی قرار میدهد.
سیدکوئی ۱۳۷۸ روش تحلیل سلسلهمراتبیAHP را برای مکانیابی محل دفن پسماند توسط GIS ارائه داده است. در این مطالعه چهار معیار نزدیکی به شهر، نوع کاربری زمین، محدودیت خاک (شامل شیب، بافت، نفوذپذیری، عمق سنگ بستر) و عمق آبهای زیرزمینی را در مکانیابی محل دفن برای منطقه کلیوند در اوکلاهاما را مورد بررسی قرار داده و وزنها را از روش مقایسه دوتایی محاسبه کرده است.
عبدلی (۱۳۷۹) تجارب کشورهای دیگر جهان ازجمله کشورهای اروپایی در جهت دفن و یا دفع مواد زائد شهری میپردازد ولی به نظر میرسد تجارب کشورهای پیشرفته از جمله انگلستان و فرانسه بسیار جامع تر از تجربیات این کتاب باشد. نویسنده خلاصه وار به بررسی این تجارب پرداخته و از ارائه جزییات موضوع پرهیز نموده است. عبدلی (۱۳۷۹) با بررسی تک تک شهرهای بزرگ ایران از لحاظ آماری آنها را با یکدیگر مقایسه کرده است.
پوراحمد و همکاران در سال ۱۳۸۰ با استفاده از دادههایی چون فاصله از گسلهای منطقه، فاصله از آب منطقه، جهت باد، خاکشناسی، هیپسومتریک (طبقات ارتفاعی)، پوشش گیاهی و زمینشناسی و از طریق مدلهای مختلف تلفیق اطلاعات و نقشهها که بر اساس مدل منطق فازی ترکیبشدهاند، مکانهای مناسب برای دفن بهداشتی مواد زائد شهر بابلسر مکان گزینی و در نقشههای مختلف ارائه شده است.
حیدر زاده (۱۳۸۰) با بررسی عوامل زیستمحیطی و اجتماعی و اقتصادی در مکانیابی دفن زباله با روشهای رتبهای، نسبتی و دوتایی به معیارها وزن داده است. روش مقایسه دوتایی را به عنوان یکی از کاراترین روشها معرفی و سپس گزینههای مختلف را با یکدیگر مقایسه کرده است و با استفاده از GIS مکانیابی کرده است در مرحله پایانی با استفاده از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی از بین مکانهای انتخاب شده بهترین مکان را انتخاب کرده است.
خراسانی و همكاران، ۱۳۸۳در پژوهشی با عنوان مطالعات زیستمحیطی در جهت انتخاب محل مناسب دفن زبالههای شهر ساری با استفاده از GIS به مطالعه پارامترهایی چون سطح آبهای زیرزمینی، شیب، فاصله از شهر و مراکز جمعیتی، فاصله از جنگل، فاصله از منابع آبهای سطحی، فاصله از جادههای دسترسی، فاصله از خطوط انتقال نیرو، نوع خاکها و سنگها پرداختهاند. پارامترهای مذکور با روش منطق بولین و فازی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتهاند و نهایتاً نقشه مکانهای مناسب برای دفن زباله در این شهر حاصل آمده است. ولیزاده و همکاران در سال ۱۳۸۶ در طرح ملی مکانیابی محل دفن و دفع زبالههای ویژه صنعتی در منطقه شمال غرب کشور با استفاده از ۲۴ لایه اطلاعاتی و بهکارگیری روشهای بولین، فازی و همپوشانی لایهها، مکانهای بهینه را مورد شناسایی قرار دادهاند. نیرآبادی در سال ۱۳۸۶ با روشهای بولین و فازی و با استفاده از تصاویر ماهوارهای در محیط (GIS) به مکانیابی محل دفن زباله در شهر تبریز پرداخته است. عادلی (۱۳۸۶) به بررسی ویژگیهای ژئومورفیک در مکانیابی کاربریها در مکانیابی محل دفن مواد زائد شهر بناب پرداخته است. فرایند مکانیابی با در نظر گرفتن معیارهای ژئومورفولوژی و معیارهای فرعی چون سنگ، خاک، شیب، گسل، اراضی ناپایدار و… میباشد. همچنین علاوه بر معیارهای ژئومورفولوژی به معیارهای زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی، و هیدرو اقلیم نیز توجه شده است در این پژوهش در مورد مکانیابی با استفاده از GIS و تعیین مکان بهینه دفن با روش AHP انجامگرفته است. نیرآبادی (۱۳۸۶) به مکانیابی محل دفن مواد زائد شهری تبریز با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی پرداخته است. در این پژوهش از روشهای بولین، تحلیل سلسلهمراتبی AHP ترکیب خطی وزنی WLC و وزن دهی ساده افزایش SAW استفاده کرده است.
شهابی، هیمن در سال (۱۳۸۸) در پایاننامه ارشد خود نقش عوامل ژئومورفیک را در مکانیابی محل دفن مواد زائد شهر سقز با استفاده از GIS و فناوری سنجش از دور پرداخته است. در این پژوهش ۲۲ عامل موثر در مکانیابی محل مناسب دفن مواد زائد در نظر گرفته شده است. که در نهایت با رقومی کردن و وزن دهی ۱۳ لایه بر اساس استانداردهای موجود از قبیل شیب، فرسایش، گسل، آبهای سطحی، آبهای زیرزمینی، چاهها، منطقه حفاظتشده، فرودگاه، پوشش گیاهی، خطوط ارتباطی، خطوط نیرو، فاصله از شهر سقز و مراکز جمعیتی و واردکردن لایههای مذکور به محیط GIS و EDRISI و تشکیل پایگاههای اطلاعاتی و با استفاده از مدهای AHP, SAW, WLC در مرحله اولیه و با انتخاب چهار مکان نهایی محل دفن مناسب تعیین شده است. پیمان حیدریان و همکاران در سال ۱۳۹۰به مکانیابی محل دفن پسماند شهری با استفاده از مدل های -AHP FUZZY و FUZZY-TOPSIS به مطالعه شهر پاکدشت پرداختهاند. با توجه به معیارهای مختلف عوامل محیطی، اجتماعی، دسترسی، هیدرولوژی، زمین ساختی، زیستمحیطی FAHP برای تصمیمگیری مکانهای مناسب و از روش FUZZY-TOPSIS برای اولویتبندی مکانهای پیشنهادی دفن پسماند استفادهشده است.
خورشید دوست و عادلی،( ۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان استفاده از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) برای یافتن مكان بهینه دفن زباله در شهر بناب معیارهای ژئومورفولوژی، هیدرواقلیم، زیستمحیطی، كاربری اراضی، شبکههای انتقالی و هزینههای اقتصادی را مورد مطالعه قراردادند. ابتدا وزن بین معیارها را تعیین کردند. این وزنها با توجه به اهمیت معیارها در مقابل یکدیگر، نسبت به هدف (یافتن محل مناسب دفن زباله) تعیین میشوند. ابتدا معیارهای لایه اصلی با یکدیگر مقایسه میشوند سپس نوبت به زیر معیارها میرسد که بر اساس معیارهای مورد نظر، مناطق مختلف منطقه از نظر توانایی دفن زباله اولویتبندی شدند و جنوب شهر بناب واقع در ۷ کیلومتری جاده ملکان به عنوان مناسبترین محل انتخاب شد.
مرضیه مهتابی اوغانی و همکاران در سال۱۳۹۲ به مقایسه دو روش فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی و تاپسیس در مکانیابی محل دفن پسماندهای شهر کرج پرداختهاند. در این تحقیق دو روش برای تعیین اولویت گزینههای دفن در کرج استفادهشده است. روش بررسی از رویهم گذاری لایههای اطلاعاتی (نقشههای رقومی) و بهکارگیری توابع پرس و جو در نرمافزار۹٫۲ Arc GIS، ۴ منطقه در جنوب محدوده مورد مطالعه (کرج) شناسایی شده بود. سپس اولویتبندی گزینهها با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی و تاپسیس انجام و نتایج با یکدیگر مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته است. یافتههای این بررسی مبین این واقعیت است که هر دو روش فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی و تاپسیس در اولویتبندی گزینههای دفن، روشهای مناسبی هستند. دیگر محققان ایرانی نیز با استفاده از نرمافزارهای GIS برای شهرهای سمنان، سنندج، بناب، بابلسر، رامهرمز، کوهدشت، شیراز، زنجان، کرمانشاه، تبریز به مکانیابی دفن زباله پرداختهاند.
در سال ۱۳۹۲ مهدی ریاحی خرم، مریم سلطانیان، بهاره لرستانی مقالهای تحت عنوان مکانیابی دفن پسماندهای جامد شهر هرسین به روش الکنو ارائه دادند که در آن به مقوله مکانیابی بهترین محل دفن زباله در شهرستان هرسین در استان کرمانشاه میپردازد. در این تحقیق موردی از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS به عنوان یک ابزار قدرتمند استفادهشده است. همچنین به منظور جمعبندی دادهها یا همان لایههای اطلاعاتی دیجیتال از مدل الکنو استفادهشده و لایههای اطلاعاتی کاربردی شامل لایه خاک، لایه بارش و لایه عمق آبهای زیرزمینی منطقه میباشد. در این مطالعه ابتدا لایههای یادشده روی هم گذاری گردید و سپس مناطق مستعد جهت کاربری دفع پسماند شهر هرسین شناسایی شد و بر اساس سیستم نمره دهیم دل، مناطق شناسایی شده، اولویتبندی شده است. پس از روی هم گذاری لایه ها، ۶ منطقه در اراضی شهرستان هرسین که دارای توان لازم برای تخصیص کاربری دفع پسماند شهری هرسین میباشد، شناسایی شد و این مناطق بر روی نقشه مشخص گردید و نمره تخصیص یافته برای هر یک از مناطق شش گانه فوق بدست آمده است.
در همه این تحقیقات عوامل ژئومورفولوژی مانند شیب، جنس زمین، تکتونیک به عنوان شاخصهای موثر در مکانیابی به چشم میخورد اما هیچ یک از آنها در تحقیقات خود نقش هیدروژئومورفولوژی را به عنوان یک متغیر مستقل و تاثیرگذار در نظر نگرفتهاند.
ما با توجه به اینکه در شهر بیستون در مورد مکانیابی دفن پسماندهای شهری هیچگونه مطالعه ای صورت نگرفته است و زباله های این شهر به خارج از محدوده بخش بیستون حمل و در چاله هرسین –صحنه به صورت غیراصولی دفع می شود و با در نظر گرفتن اینکه منطقه مورد نظر دارای سازند کارستی و سفرههای آب زیرزمینی و خاکهای آبرفتی و حاصلخیز مخروطه افکنه ای میباشد در این منطقه لزوم تحقیقات هیدروژئومورفولوژیکی بیش از مناطق دیگر احساس میشود. لذا در این تحقیق سعی میشود با توجه به شاخصهای هیدروژئومورفولوژیکی و با استفاده از نرمافزارهای GIS و مدل سلسلهمراتبی AHP مکان بهینه جهت دفن پسماندهای جامد شهری مکانیابی شود.
۱-7- مبانی نظری (مفاهیم و تعاریف)
1-7-1 پسماند
مواد زائد جامد یا پسماند به کلیه مواد زائد حاصل از فعالیت های روزمره انسان و حیوان که در حالت طبیعی به صورت جامد بوده و به علت بلا استفاده بودن و یا ناخواسته به دور انداخته میشوند پسماند گفته میشود. (سازمان مدیریت پسماند شهری)
پسماند شهری: (Municipal solid wast)MSW: مواد زائد غیر خطرناکی را گویند که در مناطق مسکونی، تجاری، موسسات و صنایع سبک تولید میشوند این پسماندها شامل پسماند فرایندهای صنعتی، پسماندهای کشاورزی معادن و لجن فاضلاب نمیشوند.(عبدلی، 1370)
1-7–2– انواع پسماند
در زندگی روزمرة بشر زائدات مختلفی تولید میشود كه میتوان آن را به دو دستة كلی پسماند و پساب تقسیم كرد. در این تقسیم بندی، هر نوع مادة جامد، گاز و مایعی (به غیر از فاضلاب) که به طور مستقیم یا غیر مستقیم از فعالیت انسان حاصل شده و از نظر تولید کننده، زائد تلقی شود، جزء گروه پسماندها، محسوب میگردد و فاضلابهای تولیدی نیز، در دسته پسابها، قرار می گیرد. پسماندها را میتوان بر حسب منابع تولید كنندة آن، به انواع مختلف طبقه بندی نمود. (عباس پور.۱۳۸۴)
پسماندهای عادی : به کلیه پسماندهایی گفته میشود که به صورت معمول از فعالیتهای روزمره انسانها در شهرها، روستاها و خارج از آنها تولید میشود و شامل نخالههای ساختمانی و زبالههای خانگی میگردد. زبالههای خانگی خود به دو دسته پسماند تر و پسماند خشک تقسیم میشوند (عباس پور.۱۳۸۴)
-پسماند تر :پسماند تر که به آن پسماند آلی، ارگانیك یا فسادپذیر نیز میگویند شامل پسماندهای مواد غذایی مثل پس ماندههای غذا، پوست میوه و سبزیجات، روغنهای خوراکی سوخته و فاسد شده، تفاله چای و همچنین پسماندهای باغبانی و فضای سبز میباشد. بخش بزرگی از زبالههای خانگی را پس مانده های گیاهی و حیوانی تشكیل می دهند که كمّیت این پسماندها در طول سال متغیر بوده و در ماه های تابستان، كه مصرف میوه و سبزی بیشتر است، به حداكثر میرسد. پسماندهای غذایی مهمترین قسمت زباله است، چرا كه از یك سو به دلیل تخمیر و فساد سریع، بوهای نامطبوع تولید كرده و محل مناسبی برای رشد و تكثیر مگس و سایر حشرات و جوندگان است و از سوی دیگر به دلیل قابلیت تهیه كود از آن (كمپوست) از اهمیت به سزایی برخوردار میباشد. یکی از مسایل مهم در رابطه با پسماند تر مساله شیرابه است. شیرابه عبارت است از مایعی بد بو به رنگ قهوه ای تیره که از داخل موادزائد به خارج تراوش کرده و حاوی مواد محلول ومعلق میباشد. مهم ترین علت ایجاد شیرابه، مایعات و رطوبتی است كه در كیسه های زباله جمع میشود، در حقیقت مایعات مثل انواع نوشیدنی یا آب خورشت به صورت مستقیم و پوست و تفاله میوه ها نیز به شكل غیرمستقیم شیرابه ایجاد می كنند. از هر تن زباله حدود ۴۰۰ تا ۶۰۰ لیتر شیرابه تولید میشود كه خطر اصلی آن در مراكز دفن، نفوذ این مایع به آبهای زیرزمینی، خاك و چاههای اطراف میباشد. وجود موادی چون فلزات سنگین، مواد سمی و مواد آلی با غلظتهای زیاد، ازعوامل آلودگی شیرابه است و اجزای آلی شناخته شده در شیرابة مراكز دفن نیز بیشتر، ازگروه مواد سمی میباشند. تولید شیرآبه در فصول مختلف متفاوت است، در فصل تابستان به دلیل استفاده از میوه های آب دار تولید شیرآبه افزایش می یابد بطوریکه ۲۵ درصد وزن پساند را شیرآبه تشکیل میدهد. همچنین شیرابه زباله علاوه بر آلودگیهای زیستمحیطی به دلیل ایجاد محیط اسیدی خسارت زیادی به خودروهای حمل زباله و ماشین آلات و تجهیزات دیگر نیز وارد می نماید. بهترین كار برای جلوگیری از تولید شیرابه، جداسازی مایعات از دیگر زبالههاست. (عباس پور.۱۳۸۵)
–پسماند خشک : پسماندهای خشک به ویژه کاغذ، مقوا، پلاستیک، فلزات و شیشه از ارزش اقتصادی و زیستمحیطی برخوردار بوده و در صورت تفکیک، در واحدها و کارخانهها بازیافت به محصولاتی با کاربردهای مشابه و یا جدید تبدیل میشوند تا از اتلاف منابع و سرمایه های ملی جلوگیری به عمل آید. در واقع تفکیک پسماند ارزشمند در مبدأ سبب صرفهجویی ۳۰ درصدی در هزینه ها میشود. از مهمترین اهداف پردازش مواد زائد جامد، بازیافت و جداسازی تركیبات با ارزش از داخل زباله و تبدیل آن به مواد اولیه میباشد. در این میان روش جداسازی و تفكیك در مبدأ یكی از مهمترین و كم هزینهترین روشهای جداسازی و تفكیك مواد زائد، محسوب میشود. جمعآوری این نوع پسماند به صورت یک روز در هفته از درب منازل انجام میشود، همچنین شهروندان میتوانند با مراجعه به ایستگاه های ثابت یا غرفه های بازیافت، پسماند خشک خود را به آنها تحویل دهند.
پسماندهای پزشکی (بیمارستانی) : به کلیه پسماندهای عفونی و زیان آور ناشی از بیمارستآنها، مراکز بهداشتی درمانی، آزمایشگاه های تشخیص طبی و سایر مراکز مشابه گفته میشود. سایر پسماندهای خطرناک بیمارستانی از شمول این تعریف خارج است. جمعآوری این نوع از پسماند به عهده وزرات بهداشت و درمان میباشد.
پسماندهای کشاورزی : به پسماندهای ناشی از فعالیت های تولیدی در بخش کشاورزی گفته میشود. این پسماندها شامل فضولات، لاشه حیوانات (دام، طیور و آبزیان)، محصولات کشاورزی فاسد یا غیر قابل مصرف می باشند. جمعآوری پسماندهای کشاورزی در صورتی به عهده این سازمان است که به پسماند عادی تبدیل شود.
پسماندهای صنعتی : به کلیه پسماندهای ناشی از فعالیت های صنعتی و معدنی و پسماندهای پالایشگاهی صنایع گاز، نفت و پتروشیمی و نیروگاهی و امثال آن گفته میشود كه شامل براده ها، سرریزها، لجنهای صنعتی و … میگردد. دفع این نوع از پسماند به عهده تولید کننده آن است و تنها در صورتی که به پسماند عادی تبدیل شود توسط این سازمان جمعآوری می گردد. (عباس پور ۱۳۸۴)
1-7-3روشهای دفع زباله
روشهای معمول كه تاكنون برای دفع زباله بكار گرفته شده است شامل بازیافت، سوزاندن، دفن بهداشتی و تهیه كمپوست با استفاده از سیستمهای سنتی، نیمه صنعتی و مدلهای پیشرفته هوازی و غیرهوازی است. با توجه به موقعیّت جغرافیایی و آب و هوایی شهرهای كشور و وجود زمینهای بایر فراوان در اطراف شهرها و همچنین ویژگیهای خاص زبالههای شهری در ایران كه بیش از ۷۰% آنها را مواد آلی تشكیل میدهد، روشهای سوزاندن، كمپوست و دفن بهداشتی به صورتی كه در ابتدا با اجرای سیستمهای بازیافت از مبدأ تولید همراه باشد از اهمیت خاصّی برخوردار است كه ذیلاً به صورت خلاصه مورد بحث قرار میگیرد. (منوری ۱۳۷۳)
-كمپوست یا كود گیاهی : تهیه بیوكمپوست از فضولات شهری در مقایسه با سایر روشهای دفع زباله، به خصوص سوزاندن، ارزان تر و اقتصادی تر است، بطوریكه در حوالی شهرها با سرمایه گذاری كمی میتوان كود مناسبی جهت توسعه فضای سبز شهری و یا به منظور فروش تهیه نمود. یادآور میشود كه به علت گنجایش نسبتا زیاد تاسیسات تهیه كمپوست و نیز محدودیت حجم تولید و الزام به رعایت زمان تبدیل مواد آلی زباله به كمپوست، نمیتوان كلیه زبالههای شهری را به كود كمپوست تبدیل كرد، بلكه استفاده از روشهای دیگر دفع زباله نظیر دفن بهداشتی نیز یك مسئله اجتناب ناپذیر است. از آنجا كه بیش از ۷۰% از زبالههای شهری در ایران را مواد آلی تشكیل میدهند تولید بیوكمپوست میتواند بخوبی در صدر برنامه های بازیافت و دفع بهداشتی زباله در كشور ما قرار گیرد. تعریف كلمه كمپوست ـ عبارت است از تجزیه كنترل شده مواد آلی در حرارت و رطوبت مناسب بوسیله باكتریها، قارچها، كپكها و سایر میكروارگانیسمهای هوازی و یا غیر هوازی. كمپوست دارای درصد زیادی هوموس است. هوموس اصلاح كننده خاك بوده و باعث بهبود شرایط زندگی و عملكرد موجودات خاك میشود. نكته مهم اینكه هوموس حاوی مقدار زیادی مواد ازته میباشد كه بتدریج در خاك آزاد شده و در اختیار گیاه قرار میگیرد.
-دفن بهداشتی زباله
روشهای مختلف دفن بهداشتی زباله :دفن در خاکچال آخرین عنصر موظف در سیستم مدیریت مواد زائد جامد و سرنوشت نهایی تمام مواد زائدی است که ارزشی ندارند و باید دور ریخته شوند. به عبارت دیگر دفن یک گزینه حتمی و اجباری است. دفن بهداشتی روشی مهندسی جهت دفن مواد زائد جامد در زمین، جهت ممانعت از آسیب زدن به محیطزیست میباشد. در این روش زائدات در لایههایی با ضخامت مناسب پخش شده و فشرده میشوند و در انتهای هر روز با خاک پوشانده میشوند. بر اساس تجارب بدست آمده گذشته، در کشورهای پیشرفته و سایر جوامع، دفن بهداشتی در زمین اغلب به عنوان اقتصادیترین راه حل دراز مدت برای مشکل مواد زائد جامد انتخابشدهاست.(عبدلی.۱۳۷۰) اگرچه خاک مهمترین و گستردهترین صافی فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آ بها، بازیافت کننده ضایعات و نیز دریافت کننده بسیاری از مواد میباشد لیکن ظرفیت آن محدود بوده و ممکن است بسیاری از مواد سمی و آلایندهها که به خاک افزوده میگردند از نظر تمرکز افزایش یافته و در نهایت به صورت تهدیدی جدی برای محیطزیست درآیند. عمدهترین مشکل محل دفن مواد زائد جامد شهری، شیرابه و گاز تولید شده در اثر تجزیه زبالههای دارای ترکیبات آلی میباشد. در این بین مهمترین عامل آلودگی آب در محل دفن مواد زائد جامد، شیرابهاست که با ورود به آ بهای سطحی و یا زیرزمینی مخاطرات بهداشتی زیست محیطی برای انسان و جانوران ایجاد میکند. (عمرانی. ۱۳۷۷)
دفن بهداشتی زباله عبارت است از انتقال مواد زائد جامد به محل ویژه دفن آنها در دل خاک به نحوی که خطری متوجه محیطزیست نشود. دفن بهداشتی، یک روش موثر و ثابت شده برای دفع دائم مواد زائد است. در هر منطقهای که زمین کافی و مناسب وجود داشته باشد، روش دفن بهداشتی میتواند به خوبی مورد استفاده قرار گیرد. این روش متداول ترین روش دفع زباله در جهان است. عملیات دفن بهداشتی زباله شامل چهار مرحله زیر است:
دفن بهداشتی زباله یک روش کاملاً قابلقبول و مطمئن برای دفع زبالههای شهری است و به عنوان یک جایگزین در مقابل تلنبار کردن زباله مطرح است. پوشاندن مواد در دفن بهداشتی زباله به طور موثر از تماس حشرات، جوندگان، حیوانات دیگر و پرندگان با زبالهها جلوگیری به عمل میآورد. لایه پوششی خاک همچنین از تبادل هوا و مواد زائد جلوگیری کرده و مقدار آب سطحی را که ممکن است به داخل محل دفن نفوذ کند به حداقل میرساند. ضخامت لایه خاکی که برای پوشش روزانه مواد به کار میرود بایستی حداقل ۱۵ سانتی متر و پوشش نهایی خاک در روی شیارهای زباله ۶۰ سانتی متر باشد تا از نظر ایجاد و یا نشت گازهای تولیدی در اعماق و یا سطح زمین کنترل لازم به عمل آید.
روشهای مختلف دفن بهداشتی زباله بر حسب موقعیت جغرافیایی، سطح آبهای زیرزمینی و میزان خاک قابل دسترس جهت پوشش زباله بسیار متفاوت است. قابل ذکر است که توضیح کامل یکایک این روشها از حوصله این گفتار، خارج بوده و تنها با شرح کلی روشهای مسطح، سراشیبی، ترانشه ای اکتفا میگردد.
الف ـ روش دفن بهداشتی به صورت مسطح (Area Method)
از این روش در موقعی استفاده میشود که زمین برای گودبرداری، مناسب نباشد در این روش زبالهها بعد از تخلیه به صورت نوارهای باریکی به ضخامت ۷۵-۴۰ سانتی متر در روی زمین تسطیح گردیده و لایههای زباله فشرده میشوند تا ضخامت آنها به ۳۰۰-۱۸۰ سانتی متر برسد. از این مرحله به بعد روی لایههای آماده شده قشری از خاک به ضخامت ۳۰-۱۵ گسترده و فشرده میشوند.
ب ـ روش سراشیبی (Ramp Method)
اغلب در مواردیکه مقدار کمی خاک برای پوشش زباله در دسترس باشد از روش سراشیبی استفاده مینمایند. اصولا مساعدترین منطقه برای عملیات دفن بهداشتی زباله در این روش، مناطق کوهستانی با شیب کم است، که خوشبختانه به وفور در کشور ما یافت میشود. در این عملیات جایگزینی و فشردن مواد طبقه روش قبلی صورت گرفته و خاک لازم برای پوشاندن زباله از قسمتهای دیگر محل تامین میگردد.
ج ـ روش ترانشه ای یا گودای (Trench Method)
این روش در مناطقی که خاک به عمق کافی در دسترس بوده و سطح آبهای زیرزمینی به کفایت پایین است مورد استفاده قرار میگیرد. بدین ترتیب ترانشه هایی بطول ۳۰-۱۲، عمق ۴۱ و عرض ۱۵۵/۴ متر حفر میشود. از این پس زباله در ترانشه هایی که از قبل آماده شده است تخلیه گردیده و به صورت لایههای نازکی که معمولا بین ۲۰۰-۱۵۰ سانتی متر است فشرده میگردد.
ارتفاع این لایه ها بایستی حداکثر ۵/۲-۲ متر رسیده و و در صورت لزوم با قشری از خاک به ضخامت ۳۰-۱۰ سانتی متر پوشیده شوند. (عمرانی.۱۳۷۷)
-بازیافت مواد
یكی از مهمترین اهداف در پردازش مواد زائد جامد، بازیافت و جداسازی تركیبات با ارزش از داخل زباله و تبدیل آن به مواد اولیه میباشد. امروزه تكنیكهای مختلفی در جهان برای تفكیك و جداسازی اجزای تركیبی مواد زائد جامد توسعه یافته اند كه از مهمترین این تكنیكها میتوان به دو روش عمده تفكیك از مبدأ تولید و تفكیك در مقصد اشاره كرد.از نظر كلی تمام موادی را كه مصرف كنندگان به دور میریزند میتوان بازیابی كرد. در عمل بین كمیت و كیفیت این مواد تفاوت وجود دارد. موادی كه برای بازیابی و برگشت به صورت مواد اصلی نامناسب هستند موادی میباشند كه عناصر تشكیل دهنده آنها بسیار متفاوت بوده و نامرغوب میباشند. از اینرو مدیریت مواد زائد جامد با دارا بودن اهداف مشخص در مورد مقداری از زباله كه باید بازیابی شده و یا به روشهای دیگر دفع تحویل گردد، قادر به ارائه سیستم مشخصی از بكارگیری و استفاده مجدد این مواد خواهد بود. (عبدلی.۱۳۷۷)
۱-7-4-مکانیابی
از موارد مهم در رویکرد کلی مدیریت جامع پسماندهای ویژه اهمیت مسئله مکانیابی محل دفن میباشد. بحث مکانیابی بسیار با اهمیت و تخصصی میباشدو مسائل بسیاری از جمله زمینشناسی و وضعیت گسل ها،هیدروژئولوژی و منابع آب زیرزمینی،منابع آب سطحی،فاصله و بسیاری دیگر از پارامترها باید در نظر گرفته شود تا محلهای انتخابشده کمترین مخاطرات زیستمحیطی را در آینده داشته باشد.سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS از جمله روشهای نوینی است که امروزه برای انجام مطالعات مکانیابی مورد استفاده قرار میگیرد.
1-7-4-1- مکان یابی محل دفن زباله
انتخاب زمین مورد نیاز مناسب برای دفن زبالههای شهری، مهمترین عمل در دفن بهداشتی محسوب میشود که باید با دقت کافی و همکاری ادارات و موسساتی چون حفاظت محیطزیست، بهداشت محیط، سازمان آب منطقهای، جنگلداری، کشاورزی و منابع طبیعی و نیز با تشریک مساعی شهرداریها انجام شود. محل دفن بهداشتی زباله باید حداقل به مدت ۲۰ سال محاسبه شده و در جهت توسعه شهر نباشد. این امر هم از نظر ایجاد ترافیک ناشی از رفت و آمد کامیونهای زباله کش و هم از نظر مسائلی که در اجرای عملیات در محل دفن مورد توجه است، حائز اهمیت است. انتخاب نوع زمین برای طراحی دفن بهداشتی زباله و عملیات بهره برداری و نیز ابزار مورد نیاز تأثیر بسیار مستقیمی در این مورد دارد. بطور خلاصه فاکتورهای مهمی که در انتخاب محل دفن زباله باید مورد توجه قرار گیرند، عبارتند از توجه به بهداشت و سلامت عمومی، سطح زمین مورد نیاز، توپوگرافی منطقه، مطالعات هیدرولوژی و زمینشناسی جایگاه، قابلیت دسترسی به خاک پوششی مناسب، قابلیت دسترسی به محل دفن، فاصله شهر تا محل دفن، رعایت جهت بادهای غالب، زهکشی محل دفن، هزینه ها و استفاده های آتی از زمین مورد توجه خاص هر طرح جامع توسعه شهری. باشد. هر چند از دیدگاه اكولوژیك دفن بهداشتی زباله نمیتواند قابل پذیرش باشد. دفن بهداشتی كه امروزه شناخته شده است از دهه 1930 مورد عمل قرار گرفته است به این صورت میباشد كه ضخامت مواد فشرده شده در هر لایه معمولاً بین ۲ تا ۳ متر متغیر است كه نهایتاً این لایه ها با حداقل ۱۵ سانتی متر خاك فشرده شده پوشانده میشود.معمولاً نسبت ضخامت مواد به ضخامت لایه خاك چهار به یك است یعنی برای ۱۲۰ سانتی متر زباله فشرده شده، یك لایه۳۰ سانتی متری خاك فشرده لازم است. ضخامت آخرین پوشش باید حداقل ۶۰ سانتی متر باشد تا از لایه نفوذ آبهای سطحی به داخل توده زباله جلوگیری به عمل آید (عبدلی ۱۳۷۲).در شکل 1-1 تصویر شماتیکی از روش دفن زباله به صورت مدرن نشان داده شده است.
شکل 1-1 روش دفن مدرن زباله
در مکانیابی محلهای دفن، شناخت و بررسی عوامل متعدد میتواند در اجرایی صحیح کار و رسیدن به اهداف مورد نظر مارا یاری نموده و در رفع کاستیها با اعمال نظرات مثبت و کارشناسی و براساس موازین
علمی و تخصصی به کمک ما بیایند.
1–7-4-2– ﺿﻮاﺑﻂ و ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی اﻧﺘﺨﺎب مکان مناسب برای دفن پسماند
ﭘﺲ از آﻣﺎده ﺳﺎزی و ﺗﺒﺪﯾﻞ اﻃﻼﻋﺎت اوﻟﯿﻪ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮای ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻋﻮارض ﯾﮏ ﺣﺮﯾﻢ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﻮد ﺗﺎ محل ﻫﺎی اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺣﺮﯾﻢ ﻣﺸﺨﺼﯽ از اﯾﻦ ﻋﻮارض ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ. ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺜﺎل ﺑﺮای ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از آﻟﻮدﮔﯽ اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ اﯾﻦ ﻣﺤﻠﻬﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ از رودﺧﺎﻧﻪ درﯾﺎﭼﻪ ﻫﺎ، ﻗﻨﺎﺗﻬﺎ و …. داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎﯾﯽ در ﺳﻄﺢ ﺟﻬﺎﻧﯽ وﺟﻮد دارد ﮐﻪ می ﺗﻮان از آﻧﻬﺎ ﮐﻤﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﺮﺧﯽ از اﯾﻦ ﺿﻮاﺑﻂ ﺑﻪ اﺧﺘﺼﺎر درذﯾﻞ ﻣﻌﺮﻓﯽ می ﺷﻮﻧﺪ:
ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺷﺪه:ﺣﻔﺎﻇﺖ ﻣﻨﺎﻃﻖ زﯾﺴﺖ ﺷﺪه ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮔﺎﻫﯽ ﮔﯿﺎﻫﯽ و ﺟﺎﻧﻮری ﺑﻮده ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺤﻞ دﻓﻦ اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ از آﻧﻬﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮐﺎﻓﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺮداﺑﻬﺎ، ﺗﺎﻻﺑﻬﺎ و ﭘﺎرﮐﻬﺎی ﺟﻨﮕﻠﯽ از ﺟﻤﻠﻪ اﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر می روﻧﺪ. ﻣﺤﻞ دﻓﻦ اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ای ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪهیچ ﮔﻮﻧﻪ اﺛﺮ ﺳﻮئی درکوتاه ﻣﺪت و ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت روی اﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻧﺪاﺷﺘﻪ باشد.
زﻣﯿﻦ ﺷﻨﺎﺳﯽ ولرزه ﺧﯿﺰی: ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻋﻮارض زﻣﯿﻦ ﺳﺎﺧﺘﯽ، اﻧﻮاع ﮔﺴﻠﻬﺎی ﻣﻮﺟﻮد در ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﺗﺎرﯾﺨﭽﻪ و ﭘﺘﺎﻧﺴﯿﻞ ﻟﺮزه زﻣﯿﻦ ﺧﯿﺰی از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻮاردی اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻣﻘﻮﻟﻪ زمینشناسی و لرزه خیزی میتوان آﻧﻬﺎ را ﺑﺮرﺳﯽ کرد.
ﺗﻮﭘﻮﮔﺮاﻓﯽ: ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ و اصلی ﺗﺮﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز داﺷﺘﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﺗﻮﭘﻮﮔﺮاﻓﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ است. ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮارض، ﭘﺴﺘﯽ و ﺑﻠﻨﺪی دره ﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﻪ، ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎ، دﺷﺘﻬﺎ، ارﺗﻔﺎﻋﺎت و …که اﻣﮑﺎن ﻫﻤﮕﯽ ﺑﺎ داﺷﺘﻦ ﺗﻮﭘﻮﮔﺮاﻓﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ امکان ﭘﺬﯾﺮ اﺳﺖ.ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﯾﮑﯽ ازفاکتورهای ﻣﻬﻢ در اﻧﺘﺨﺎب ﺳﺎﯾﺖ مسئله ﺷﯿﺐ زﻣﯿﻦ است. اﮔﺮ ﺷﯿﺐ زﻣﯿﻦ از ﯾﮏ ﻣﻘﺪار ﻣﺠﺎز ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻮده و ﯾﺎ دارای ﺗﻐﯿﯿﺮات ارﺗﻔﺎﻋﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﺰﯾﻨﻪ و زﻣﺎن ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎدی ﺟﻬﺖ ﺗﺴﻄﯿﺢ و ﻋﻤﻠﯿﺎت ﺧﺎﮐﯽ ﺻﺮف ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ اﻣﺮ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ وﺟﻪ ﺗﻮﺻﯿﻪ نمی ﺷﻮد. ﻫﯿﺪروﻟﻮژی و ﻫﯿﺪروژﺋﻮﻟﻮژی: در اﯾﻨﺠﺎ بحث در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ آﺑﻬﺎی ﺳﻄﺤﯽ و زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽاست. در ﺑﺤﺚ ﻫﯿﺪروﻟﻮژی ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ رودﺧﺎﻧﻪ آﺑﺮاﻫﻪ ﻫﺎی داﺋﻤﯽ و ﻓﺼﻠﯽ، ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻣﺴﯿﻠﻬﺎ و دﺷﺘﻬﺎی در ﻣﻌﺮض ﻃﻐﯿﺎن و… ﻣﻮردﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد.رودﺧﺎﻧﻪ ﻣﺤﻞ اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ دﻓﻊ ﻣﻮاد زاﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ از رود خانه ﻫﺎی دائمی و ﻓﺼﻠﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ در ﺻﻮرت اﻧﺘﺸﺎر اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ آﻟﻮدﮔﯽ ﻣﻮﺟﺐ آﻟﻮده ﮔﺸﺘﻦ آب ﻧﺸﻮد. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ ﻣﺤﻞ دﻓﻊ ﺑﺎﯾﺪ در ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ در ﻣﻌﺮض آب ﮔﺮﻓﺘﮕﯽ ﻗﺮار ﻧﮕﯿﺮد. در ﺑﺤﺚ ﻫﯿﺪروژﺋﻮﻟﻮژی ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ آﺑﻬﺎی زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ، ﻗﻨﺎﺗﻬﺎ و ﭼﺎﻫﻬﺎ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد. اﯾﻦ مسئله از اﯾﻦ ﺟﻬﺖ ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺤﻞ دﻓﻊ می ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﻋﺚ آﻟﻮدﮔﯽ ﻣﻨﺎﺑﻊ آب زﯾﺮزﻣﯿﻨﯽ ﺷﻮد. اﯾﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻣﺼﺎرف آب ﺷﺮب و ﮐﺸﺎورزی ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده واﻗﻊ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﺻﻮرت آﻟﻮدﮔﯽ آﻧﻬﺎ ﺧﺴﺎرات ﺟﺒﺮان ﻧﺎﭘﺬﯾﺮی را وارد ﺧﻮاﻫﺪ ساخت. در صورتی که محل دفن بهداشتی در بالای سطح آب زیرزمینی باشد و فاصله بین محل دفن و سطح آب زیرزمینی از سیلت شن و صخره ای ترکدار باشد پتانسیل آلودگی شدید،کم است.زیرا شیرابه به هنگام عبور از صخره ای ترک دار به صورت طبیعی فیلتر شده و تجزیه میشود. به علاوه آلاینده ها فقط در صخره های ترک دار پخش خواهد شد. به هرحال در صورتی که سطح آب زیرزمینی بالاتر باشد و یا ضخامت مواد نفوذپذیری بالای سطح آب زیرزمینی کمتر باشد آب زیرزمینی شدیدا آلوده خواهد شد. در صورتیکه مواد زائد جامد در زمین شنی نفوذ پذیر دفن شود و در زیر لایه شنی،صخره ای آهکی شیب دار وجود داشته باشند آبهای زیرزمینی ممکن است شدیدا آلوده شوند زیرا شیرابه سریعا از لایههای نفوذپذیر شنی عبور کرده و وارد بستر آهکی میشود جایی که ترک ها ی موجود در بستر آلاینده ها را به تجزیه مختصری منتقل میکند و در صورتی که بستر شیب دار از جنس شیل باشد آلودگی بسیار کم میشود زیرا مسیل غیرقابل نفوذ است.
ﮐﺎرﺑﺮی اراضی: ﯾﮑﯽ دﯾﮕﺮ از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ در اﻧﺘﺨﺎب ﻣﺤﻞ دﻓﻊ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺮد، ﺑﺤﺚ ﮐﺎرﺑﺮی اراﺿﯽ است. اﯾﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺑﺴﯿﺎر روﺷﻦ
اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺤﻞ دﻓﻊ اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮐﺎﻓﯽ و ﻣﻨﺎﺳﺐ را از ﮐﻠﯿﻪ اراﺿﯽ ﮐﻪ ﮐﺎرﺑﺮی ﺧﺎﺻﯽ دارﻧﺪ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﺪ.از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻋﻮارﺿﯽ ﮐﻪ در ﺑﺤﺚ ﮐﺎرﺑﺮی اراﺿﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻨﺠﺎﻧﺪه ﺷﻮﻧﺪ ﺟﻨﮕل ﻫﺎ و ﺑﯿﺸﻪ ﻫﺎ، ﺑﺎﻏﻬﺎی ﻣﯿﻮه، ﺗﺎﮐﺴﺘﺎﻧﻬﺎ، زﻣﯿﻨﻬﺎی زراﻋﯽ و… اﺷﺎره ﮐﺮد ﮐﻪ از ﻫﺮ ﮐﺪام از اﯾﻦ ﻋﻮارض ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ آﻧﻬﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻻزم را ﺣﻔﻆ ﮐﺮد.
اقلیم: در تعیین محل دفن نیز بایستی شرایط اب و هوایی (اقلیم) یک منطقه را زیرنظر گرفت، زیرا عواملی ازقبیل نوسانات حرارتی، میزان و شدت بارش (باران و برف)،جهت، سرعت و نوع باد، شناخت بادهای محلی در فصلهای مختلف سال و … بعنوان مستندترین عوامل تعیین کننده در ارزیابی محل دفن میباشند. (عمرانی ۱۳۷۷) پس میتوان گفت در مکانهایی که بادخیزتر هستند و آنجا در اکثر ماهای سال محل وزش بادهای شدید و طوفانی هستند از احداث محل دفن اجتناب نمود ولی در صورت اجبار به ایجاد دفن در اینگونه اراضی میتوان به احداث بادشکن ویا حصارهایی برای جلوگیری از پراگندگی اجسام ایجاد نمود. در نتیجه باید در انتخاب محل دفن باید این مسئله را مورد توجه قرار داد که ﻣﺤﻞ اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺎ ﺣﺪ اﻣﮑﺎن ﻣﻨﻄﻘﻪ ﮐﻢ ﺑﺎرﺷﯽ ﺑﺎﺷﺪ. زﯾﺮا ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﯿﺰان ﺑﺎرش ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﺣﺠﻢ ﺷﯿﺮاﺑﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪی ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ
در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ وزش ﺑﺎد ﻧﯿﺰ دو ﻣﻮرد ﺳﺮﻋﺖ و ﺟﻬﺖ وزش ﺑﺎد اﻫﻤﯿﺖ ﻓﺮاواﻧﯽ دارد. ﺟﻬﺖ وزش ﺑﺎد ﻧﯿﺰ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺷﻬﺮﻫﺎ، ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ، ﺟﺎده ﺗﻔﺮﯾﺢ ﻫﺎی ﭘﺮ ﺗﺮدد و ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠﯽ ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ ﮐﻪ می ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻮی ﺣﺎﺻﻞ از دﻓﻊ ﻣﻮاد زائد ﺑﺮای آﻧﻬﺎ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻗﺮار ﮔﯿﺮد. ضمنا باید مواردی همانند حفرزمین و تامین خاک پوششی بر روی زبالهها، شدت بارش، تخمین میزان شیرابه های تولیدی، میزان نفوذ شیرابه، عمق و مسافت نفوذ آن، قابلیت نفوذ پذیری سنگهای بستر، وجود خاک پوششی مناسب (بهترین خاک پوششی مخلوطی از رس و ماسه با دانه بندی درشت وریز میباشد) نیز مد نظر قرارداد تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
توپوگرافی محل مناطق پست و گود مثل در ه های تنگ، باتلاقها، وگودال ها و یا حفره های معادن متروکه از طریق توپوگرافی و اقتصادی بسیار مناسب هستند مشروط به اینکه عملیات پر کردن طوری انجام شود که زهکشی مناسب سطحی برای روان آب ها ایجاد شود عملیات بهره برداری در دامنه های صاف و مسطح و یا با شیب ملایم ساده تر خواهد بود. ولی در عوض زمین جایگاه کاربری های آتی خود را احتمالا از دست خواهد داد.این اراضی ممکن است هر چند وقت یکبار سیل گیر بوده و برای انجام عملیات بهره برداری مناسب نباشند.به طور کلی باید موارد زیر را در انتخاب مکان دفن پسماند مد نظر قرار داد:
۱-بسترهای آهکی یا صخره ای ترکدار و اکثر گودال های شنی و ریگی برای دفن مواد مناسب نیستند زیرا این ساختارها نفوذپذیر هستند.
۲- مناطق باتلاقی مناسب برای دفن نیستند مگر آنکه کاملا خشکانده شوند طوری که مواد روی آب راکد دفن شوند.
۳-گودال های،رسی، در صورتی که خشک نگه داشته شوند و از ورود آبهای سطحی و روان آب ها به داخل آنها جلوگیری شود مناطق خوبی برای دفن مواد هستند.
۴-مناطق مرتفع و مسطح به شرط آنکه دارای یک لایه غیرقابل نفوذ مانند رس در بالای سطح آب زیرزمینی باشند برای دفن مواد بسیار مناسب هستند.
۵-مسیل ها و دشتهای سیلابی که ممکن است چند وقت یکبار ب دچار سیل شوند و پر از آبهای سطحی گردند برای دفن مواد زائد جامد قابلقبول نیستند.
۶-مناطقی که دارای خاک نفوذ پذیر بوده و سطح آب زیرزمینی آن منطق نیز بالاست برای دفن مواد مناسب نیستند.
۷- در مناطقی با پستی و بلندی ها زیاد بهترین مکانهای دفن در نزدیک قله هاست جایی که سطح آب زیرزمینی بالاتر است.((Abdoli .19
1-7-4-3-کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی در مکان یابی دفن پسماند
سیستم اطلاعات جغرافیایی با توانمندی ها و قابلیت های که در جمع آوری ، ذخیره ، بازیابی ، کنترل ، مدل سازی ، ادغام ، پردازش ، تحلیل و نمایش داده های جغرافیاییی دارد می تواند ابزار خوبی در دست مدیران و برنامه ریزان برای استفاده بهینه از منابع و ذخائر بشمار آید .بدین صورت مکانیابی محل دفن بهینه دفن پسماند نمی تواند بدون استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به صورت اصولی و کاربردی انجام شود.
– Hendrix William& Buckly, David
-Garner et al
-Church
-Vastava and Nathawat
-Hubina
– Guiqin Wang et at
– Şehnaz Şenera
ی پژوهش
شرایط آبوهوایی در شکلگیری سکونتگاههای شهری بسیار مؤثر است. در واقع، هر گونه دخل و تصرف انسانی در محیط تا حدود زیادی تابع شرایط آبوهوایی است. توجه به شرایط آبوهوایی در برنامهریزی و طرحریزی شهری از دو جهت حائز اهمیت است. نخست اینکه با شناخت ویژگیهای آبوهوایی میتوان قابلیتهای سازگاری انسان با محیط را بررسی کرد و دیگر این که متناسب با شرایط آبوهوایی میتوان شکلهای مطلوب ساختهایی فضایی را به وجود آورد (رهنمایی، 1389: 127). شرایط آبوهوایی یک منطقه حاصل روابط متقابل عناصر و عوامل آبوهوایی است. دما، بارش، فشار، رطوبت و تابش عناصر آبوهوایی هستند (کاویانی و علیجانی، 1388: 27). یکی از عناصر مهم آب-وهوایی تابش خورشید است. انرژی تابشی خورشید در برنامهریزی و طرحریزی شهری کاربردهای مختلفی دارد. هر چند که تاکنون جنبههای کاربردی آن در برنامهریزیها و طرحریزیها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. از مهمترین کاربردهای انرژی خورشیدی، تأمین نیازهای گرمایشی و سرمایشی سکونتگاههای شهری است (خلجیِاسدی و همکاران، 1380: 524). کاستن از هزینههای گرمایشی و سرمایشی توسط انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی در سکونتگاههای شهری از نکاتی است که برنامهریزان شهری باید به آن توجه کنند. این انرژی تجدیدپذیر کاملاً با محیطزیست سازگار است و سبب آلودگی آن نمیشود. نامحدود و پایانناپذیر است. در همهی کشورها وجود دارد و میتوان از آن بهصورت منطقهای و محلی بهرهبرداری کرد. در صورتی که انرژیهای تجدیدناپذیر نظیر سوختهای فسیلی سبب آلودگی محیطزیست میشوند. محدودند و روزی به پایان میرسند و فقط در برخی از کشورها وجود دارند (ابراهیمیِقوامآبادی و فولادیِدهقی 1380: 426). بنابراین، پایش – ترکیبی از گردآوری، ضبط، سنجش و پردازش دادهها و اطلاعات برای کمک به تصمیمگیری و برنامهریزی یک پروژه (مجتهد و حسنزاده، 1380: 48) – تابش خورشید و تأکید بر بهرهگیری از این منبع تجدیدپذیر در برنامهریزی و طرحریزی شهری بسیار ضروری است. با توجه به توضیحات ذکر شده پژوهش حاضر به پایش تابشپذیری شهرهای ایران میپردازد؛ تا به پرسشهای زیر پاسخ گوید:
1- 1- هدفهای پژوهش
هدفهای این پژوهش به شرح زیر است:
2- 1- نوع پژوهش
پژوهش حاضر یک پژوهش شناختی محسوب میشود؛ زیرا به تشریح و شناخت بیشتر موضوع مورد بررسی میپردازد. این پژوهش یک پژوهش کاربردی نیز محسوب میشود؛ زیرا میتوان نتایج آن را در تصمیمگیریها، برنامهریزیها و طرحریزیها بهکار برد (حافظنیا، 1382: 59).
3- 1- جامعهی آماری، حجم نمونه و روش نمونهگیری
پژوهش حاضر به پایش تابشپذیری شهرهای ایران میپردازد؛ بنابراین، شهرهای ایران جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میدهند. با توجه به تنوع تابشپذیری در مناطق مختلف ایران، چندین شهر برای نمونه – با توجه به گسترهی هر منطقه – گزینش و بررسی میشود.
4- 1- روش گردآوری دادهها و اطلاعات
در این پژوهش، دادهها و اطلاعات به صورت کتابخانهای گردآوری شده است؛ یعنی دادهها و اطلاعات مورد نیاز با مراجعه به کتابها، مجلات تخصصی، مقالات علمی، طرحهای پژوهشی و پایگاههای داده گردآوری شده است.
5- 1- روش تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات
روش تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات در این پژوهش، آماری یا کمی است. روش آماری یا کمی به دو شکل توصیفی و استنباطی صورت میگیرد. آمار توصیفی برای خلاصه کردن، طبقهبندی و توصیف ویژگیهای موضوع مورد برررسی و آمار استنباطی برای تعمیم نتایج به دست آمده از بررسی گروه کوچکی به نام نمونه به گروه بزرگتری به نام جامعه به کار میرود (حافظنیا، 1382: 242).
6- 1- ابزارهای مورد استفاده در پژوهش
در این پژوهش از دستگاه رایانه[23] و نرمافزارهای[24] SPSS 15 for Windows Evaluation Version برای پردازش[25] دادهها، 9.3 ArcGIS برای ترسیم نقشهها، Microsoft Office Excel 2010 برای ترسیم نمودارها و Microsoft Office Word 2003 برای نگارش متون استفاده شده است.
– Climate Conditions
– Urban Planning
– Urban Projection
– Spacial Strocture
– Solar Radiation
– Solar Energy
– Renewable Energy
– Monitoring
– Solar Load Ratio
– Identified
– Applied
– Statistical Population
– Sample
– Database
– Statistic
– Quantitative
– Descriptive
– Inferential
– Descriptive Statistic
– Inferential Statistic
– Generalization
– Population
– Computer
– Soft Ware
– Process
آگاهی از انواع پوشش سطح زمین و فعالیتهای انسانی در قسمتهای مختلف آن و بهبیاندیگر نحوه استفاده از زمین، بهعنوان اطلاعاتپایه برای برنامهریزیهای مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار است. نقشههایی كه نمایشگر چنین فعالیتهایی در سطوح مختلف زمین باشد، نقشه كاربری اراضی نامیده میشود (سید سعید رضا احمدی زاده علاف، 1382). آشکارسازی تغییرات فرآیندی است که امکان مشاهده و تشخیص تفاوتها و اختلاف سری زمانی پدیدهها، عارضهها و الگوهای سطح زمین را فراهم میکند (یانگ،2003؛چن و لو ،2002،لو،2004؛ایلماز،2010). ازنظر تاریخی مهمترین تغییر کاربری اراضی که انسان انجام داده، از میان بردن جنگلها و تبدیل آنها به اراضی کشاورزی و سکونتگاهها بوده است (لائوس و هرزوگ،2002). ازآنجاکه تغییرات در کاربری اراضی در سطوح وسیع و گسترده صورت میگیرد، لذا تکنولوژی سنجشازدور یک ابزار ضروری و باارزش در ارزیابی تغییرات است (لو،2004). امروزه تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی به یک مشکل حاد تبدیلشده است و اکثر تغییرات کاربری اراضی بدون برنامهریزی مدون و توجه کافی به اثرات زیستمحیطی آنها صورت میگیرد. در چهار دهه گذشته تغییرات کاربری اراضی در ایران با سرعت فزاینده در بعضی جهات نامطلوب به وقوع پیوسته است و این باعث تشدید روند تخریب اراضی گردیده است (آرخی و نیازی،2009).
استفاده از اطلاعات ماهوارهای شیوه مناسبی برای ارزیابی پوشش گیاهی و تغییرات کاربری اراضی و مقایسه آن در زمانهای مختلف است. با توجه به قابلیت بالای تصاویر ماهوارهای نظیر بهنگام بودن، چند طیفی بودن، تکراری بودن، پوشش وسیع و افزایش روزافزون توان فن طیفی و مکانی میتوان جهت مطالعه و بررسی تخریب زمین (نوع و جهت تغییرات پوشش گیاهی/کاربری اراضی) از آنها استفاده کرد (وحید چیتساز، 1378).
هدف اصلی از پردازش تصاویر ماهوارهای، تهیه نقشههای موضوعی و کارآمد میباشد، انتخاب روش مناسب طبقهبندی نقش مهمی در این امر ایفاء میکند. محققان در راستای توسعه روشها و تکنیکهای پیشرفته طبقهبندی، جهت بهبود دقت طبقهبندی، تلاشهای وسیع و گستردهای را انجام دادهاند که از آن جمله فیضی زاده و همکاران (1386)، با استفاده از تصاویر ماهوارهای ETM+ لند ست 7 نقشههای کاربری اراضی شهرستان ملکان را استخراج نمودند آنها برای طبقهبندی تصاویر ماهوارهای از الگوریتم طبقهبندی حداکثر احتمال استفاده نمودند.
از دیگر روشهای طبقهبندی میتوان به روشها شبکه عصبی مصنوعی اشاره کرد (آرخی و همکاران، 1390). این روش به علت اینكه در آن هیچ پیش فرضی در مورد توزیع دادهها نشده است بهعنوان یك ابزار باارزش جهت طبقهبندی کاربریها به شمار میآید. به همین علت توسعه مدلهای طبقهبندی به كمك شبكههای عصبی در سالهای اخیر موردتوجه محققان قرارگرفته است (ایرماک ،2006؛سابرامایانا،1997). از دیگر روشهای طبقهبندی میتوان روش طبقهبندی حداکثر احتمال، حداقل فاصله، اندازه زاویه طیفی و … اشاره کرد.
در ایران نیز به علت تعامل و تقابل نیازهای همیشگی جوامع انسانی و محیطی با زمین به همراه برنامه ریزی های ناکارآمد شاهد تغییر ات وسیعی در پوشش زمین به ویژه از بین رفتن پوشش گیاهی بوده ایم. این تغییرات پوشش های زمین به ویژه در محیط های شکننده از نظر زیست محیطی و کانون های جمعی شدت دو چندانی دارد. مشکلات موجود در این زمینه ، نیاز به انجام مطالعات و برنامه ریزی های خردمندانه و هماهنگ با حفظ تعامل محیطی و توسعه پایدار را در هر روز نسبت به روز قبل بیشتر می کند.
جنگلهای زاگرس در غرب کشور ، اکوسیستم های طبیعی با ارزشی هستند که در آنها تنوع بالایی از گونه های گیاهی و جانوری وجود دارد. متاسفانه این اکوسیستم ها به دلایل مختلفی از جمله تبدیل اراضی ، بهره برداری بی رویه ،چرای دام ،آتش سوزی ،برداشت چوب و غیره در معرض خطر تخریب قرار گرفته و روز به روز از تعداد و کیفیت گونه های گیاهی و جانوری آن کاسته می شود . به طوریکه بر اساس منابع موجود امروزه جنگلهای زاگرس و پوشش گیاهی آنها که بسیاری از گونه های آن نایاب هستند در معرض خطر نابودی قرار گرفته است.
اگر روند تغییرات پوشش زمین سریع و بی برنامه باشد باعث به هم خوردن تعادل زیست محیطی و تبعات جبران ناپذیری بر منابع طبیعی به بار می آورد. در نتیجه اکوسیستم های محیطی با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد شد و منابع طبیعی با خطر جدی روبرو می شوند. برای حل این مشکلات برنامه ریزی آگاهانه ضرورت می یابد.
به طور کلی مطالعه حاضر برای نیل به اهداف زیر می باشد:
1- بررسی روند تغییرات پوشش کاربری اراضی در جنگلهای ایلام.
2- استخراج شاخص های گیاهی برای دوره های مختلف و مقایسه آنها و همچنین مقایسه تغییرات سطح انها.
3- استخراج کاربری اراضی با استفاده از روشهای طبقه بندی پیکسل پایه.
1-3 -سؤالات تحقیق
گام اول در پژوهش علمی، پرسش یا پرسشهای اولیه است که فرضیهسازی، روششناسی و چارچوب اصلی پژوهش بر مبنای آن استوار است و با توجه به موضوع پژوهش، پرسشهای مطالعه حاضر به شرح زیر هست:
1- روند تغییرات کاربری اراضی در جنگلهای ایلام به چه صورت بوده است و بیشترین تغییرات در کدامیک از کاربریها رخداده است؟
2- آیا استفاده از اطلاعات مربوط به روشهای طبقهبندی امکان دستیابی بهدقت بالاتر را در ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی فراهم میآورد؟
1-4- فرضیات تحقیق
فرضیه عبارت است از حدس یا گمان اندیشمندانه درباره ماهیت، چگونگی و روابط بین پدیدهها، اشیاء و متغیرها که محقق را در تشخیص نزدیکترین و محتملترین راه برای کشف مجهول کمک میکند (حافظ نیا 1389). فرضیهسازی برای پژوهش حاضر با توجه به پرسشهای آغازین و بررسیهای اولیه و مرور بر ادبیات موضوع صورت گرفته است. این فرضیهها عبارتاند از:
1- روند تغییرات کاربری اراضی در جنگلهای ایلام محسوس بوده و بیشترین تغییرات در کاربری اراضی جنگل می باشد.
2- طبقهبندی حداکثر احتمال با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست، برای بررسی روند تغییرات کاربری ارضی مناسب است.
Terrill
Bonan
Defries and Townshend
Franklin
Yang
Chen & Lo
Lu
Yilmaz
Laush & Herzog
Remote Sensing
Artificial Neural Network
Irmak
Subramaiana
14Maximum Likelihood
15Minimum Distance
16 Spectral Angle Mapper
امروزه امنیت از شاخصه های کیفی زندگی در شهرها است .آسیب های اجتماعی ازمهم ترین پیامدهای مختلف امنیت در شهر کرمانشاه به شمار می روند .از آنجاکه فضاهای شهری امروزی (کرمانشاه) ،مؤلفه ای برای وقوع نابهنجاری های شهری ودر نتیجه عدم وقوع امنیت در شهر می باشد .بررسی جنبه های کیفی و کمی امنیت وایمنی در هر یک از فضاها وعناصر کالیدی شهرکرمانشاه،بخصوص در فضاهایی با طراحی وکاربرد نامناسب ،بایستی بررسی شود .این موضوع در فرهنگ بومی و قومی منطقه کرمانشاه ریشه یابی می شودپس از بررسی تجارب جهانی ومطالعات میدانی ، راهکارهایی درجهت ارتقاء امنیت زنان از طریق برنامه ریزی کالبدی(کرمانشاه) پیشنهاد می گردد.
1-2) اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
1-2-1)چالشهای بررسی شاخصهای مؤثر در ارتقای امنیت زنان در فضاهای عمومی با رویکرد مشارکتی
(عده ای از صاحب نظران شهرسازی اعتقاد دارند رویکردهای مسلط و قوانین شهری باعث ایجاد تبعیض های گوناگون اجتماعی ، اقتصادی ، سنی و جنسی میان شهروندان می شوند برای مثال قوانین ومقررات منطقه بندی وکاربری زمین شهر را به مناطق مختلف تجاری ،مسکونی و غیره تقسیم می کند وبراساس چنین تقسیم بندی هایی مردان بخش غالب فضاهای عمومی و فعال شهر را در اختیار می گیرند ونواحی خصوصی تر ازآن زنان می شود ( پاپلی یزدی ،152،1382)از سویی تحرک می تواند شاخص تبعیض اجتماعی درشهر باشد وکسانی که محدودیت جابجایی دارند از مشارکت فعال باز می مانند ونبود امنیت برای زنان درشهر ، چه واقعی و چه بالقوه سبب می شود که زنان نتوانند شهروند تمام عیار به شمار بیایند وبه راحتی در زندگی عمومی مشارکت داشته باشند.
امروزه ، اعتقاد برآن است که موفقیت ویا شکست برنامه ریزی شهری در ایجاد ویا تغییر وضع فضای عمومی ،با اندازه گیری تعداد زنان و مردان استفاده کننده و تنوع ویژگی های افرادی که از این فضاها استفاده می کنند ، ارزیابی و بررسی شود.نگرش عمده ما معطوف به چگونگی کارکردوارتقاءامنیت فضاهای عمومی شهرکرمانشاه برای گروه های خاص جنسی است که دراین راستا زنان به عنوان گروه هدف مورد مطالعه وبررسی قرار خواهند گرفت .توجه به تفاوت نگرش و نیازهای زنان ومردان در فضاهای شهرکرمانشاه ، بی توجهی به نیازهای امنیتی زنان در طراحی فضاها و اینکه چگونه برنامه ریزی و طراحی شهری کرمانشاه می تواند پاسخگوی این نیازها باشند ، موضوعات مورد توجه دراین پایان نامه می باشد و هدف این است که زمینه ای جهت ایجاد عدالت دسترسی و بهره گیری حضور کلیه ساکنان شهر کرمانشاه ( اعم از زنان ) ، در فضاهای عمومی شهری ارائه نماییم .
1-3)مرور بر ادبیات و سوابق مربوطه
این پژوهش در نوع خودکاملاًبدیع بوده وسوابق مطالعات ومنابع موجود دراین زمینه ( بویژه در داخل کشور) بسیار محدودهستند واگرچه کارهایی درحوزههای نظری از جمله امنیت شهری ،جایگاه جنسیت ،طبقه بندی فضاها بصورت عمومی ومسکونی ، برنامه ریزی های کالبدی تحقیقاتی انجام شده اما به صورت کاربردی و اجرایی در این زمینه کار نشده است.
در ادامه بحث مهمترین مطالعات انجام شده اشاره می گردد:
1-3-1)تحقیقات داخلی
2-3-2)تحقیقات خارجی
نیومن معتقد است که با استفاده از سازوکارهای نمادین وشکل دادن عرصه های تعریف شده می توان یک محیط را تحت کنترل ساکنانش در آورد ( 1973،Newmen).وی فضاهای غیر قابل دفاع را اماکن وفضاهایی تعریف نمود که به کسی تعلق ندارند و برحفظ ونگهداری آنها نظارتی نمی شود وحتی در مقابل دیدگان عمومی که معمولاًنوعی ابزار نظارتی ونیز عامل بازدارنده محسوب می شود قرار ندارند .بنابراین وی فضاهای شهری را از نظر دارا بودن ویژگیهای ایمنی به دو دسته فضای قابل دفاع و وفضاهای غیر قابل دفاع تقسیم کرده است (صالحی ؛1387)
1-4)جنبه جدید بودن و نوآوری درتحقیق
مسأله امنیت با درنظر گرفتن مسائلی از قبیل همکاری مردم و دولت وارتقاءسطح فرهنگ مردم ومهم تر از همه برنامه ریزی وایجاد ساختارمناسب وایمنی شهر کرمانشاه می تواند امری دست یافتنی باشد ، وبابکاربردن کنترل دسترسی ها ومحدوده سازی آنها تغییریا اصلاح کالبدی ، نظارت بصورت مکانیکی ( روشنایی و دوربین و …)طبیعی و روزنه ها ،پنجره هاو موانع طبیعی )،ایجاد کیوسک های نگهبانی ، ساماندهی حمل ونقل عمومی ، روشنایی ونحوه ونورپردازی در شب،فعال کردن میدانچه ها ومحلات شهری ،ایجاد محیطهای فرهنگی ورزشی نظیر فرهنگ سراها وانجمن های علمی واسلامی ،ایجاد مغازه ها ومراکز خرید در محلات وعریض کردن معابر و پیاده ها و تبدیل جوی ها به کانال زیرزمینی ، از اقداماتی است که می تواند کالبد فیزیکی شهرکرمانشاه را برای تقویت و ارتقاءحس امنیت بهبود بخشیده وهمچنین با حضور مستمر وفعال نیروی انتظامی(کرمانشاه) در فضاها ، در زمینه رسیدن به امنیت ایده آل را برای زنان تأمین می نماید .درشهر کرمانشاه توسعه های جدید باید طوری طراحی شوند که فرصت هایی را برای مراقبت طبیعی افزایش بدهند .یکی از نقاط عطف دراین سایت، محل تقاطع خیابان شورا وخیابان آیت الله کاشانی است که در سرزنده سازی این فضا می تواند بسیار مؤثر باشد.این خیابان با توجه به اینکه ازخیابانهای قدیمی محسوب می شود درایجاد حس امنیت مکان در سایت نقش مهمی ایفا می کند .
1-5)اهداف تحقیق
اهداف کلی : بررسی تأثیر هریک از کاربریهای شهری براحساس امنیت زنان ومیزان تردد آن درفضای عمومی شهرکرمانشاه
اهداف ذیل در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد :
4- بهبود الگوی برنامه ریزی شهری مؤثردر ارتقاء امنیت ذهنی و عینی زنان درشهر کرمانشاه.
1-6) سؤالات تحقیق:
1-آیا بین میزان تردد واحساس امنیت درک شده زنان در هریک از فضاهای شهری رابطه وجود دارد؟
2-آیا عدم امنیت زنان در فضاهای شهری مشارکت کامل آنها را در اجتماع محدود می کند ؟
1-7)فرضیه های تحقیق:
1-به نظرمی رسدبین میزان تردد واحساس امنیت درک شده زنان درهریک از فضاهای شهری رابطه مستقیمی وجود دارد.
2-به نظر می رسد عدم امنیت زنان در فضاهای شهری مشارکت کامل آنها را در اجتماع محدود می کند .
1-8) تعریف واژهها و اصطلاحات فنی :
1-8-1)امنیت شهری:
پژوهشگران در چارچوب واقع بینانه ای امنیت را در واژه های سیاسی وانتظامی تعریف کرده اند و بطور کلی بیشتر آن را به معنی حمایت از ارزشها و مقابله با خطرها و دشمن می دانند (Brownlow,2005,586)
امنیت را می توان یک حق بنیادین وپیش نیازی برای ابقاء و ارتقاء رفاه وسلامت مردم دانست.امنیت احساس آرامش واطمینان از عدم تعرض به جان ومال وسایر حقوق انسان است این ارزش انحصاری ،یکی از ضرورتهای زندگی فردی واجتماعی ،در زمانهای گذشته حصارهای اطراف شهرها وخندق های اطراف آنها حریم امنی را برای شهروساکنان آن ایجاد می کرد به این ترتیب شهر از تعرض بیگانگان مصون می شد ( کامیار33:1382)
1-8-2) فضای عمومی :
مشخصه های فردی در ادراک از امنیت ومیزان استفاده فرد از یک فضای شهری تأثیر دارند مثل موقعیت اجتماعی ، شخصیت ، نقش ها ( سن وطبقه اجتماعی ،پشتوانه خانوادگی ،دانشجو بودن ویاکارگر بودن و…)واین مسائل در تعیین راحتی این افراد وهمچنین در میزان درکی که از آسیب پذیری یک مکان دارند تأثیر گذار است .
1-8-3)امنیت زنان :
زندگی زنان در شهرها همواره تحت تأثیر نبود امنیت شهری واقعی یا بالقوه است واین امر مانع دیگری برای زنان است که نتوانند شهروندان فعال همه جانبه باشند وشهرها از نظر امنیت ، جاذبه ای برای زنان ندارند و آن ها هنگام تردد در سطح شهر فاقد امنیت جسمی و روحی لازم هستند که این امر به ویژه در زمینه حمل ونقل و جابجایی درشهرها بیشتر نمایان می شود ( عصاریان ،1385)
1-8-4)مشارکت :
رویکرد برنامه ریزی کالبدی به امنیت شهری ،درواقع درک یک زن از امنیت بطور قوی بااینکه چگونه او در ارتباط با هردونوع محیط فیزیکی و اجتماعی اطرافش احساس راحتی می کند وآنها را چگونه می شناسد ، ارتباط دارد.در نتیجه ارتباطات اجتماعی در یک فضا وگروههایی که آن فضا را از نظر اجتماعی کنترل می کند اثر مهم تری در اینکه یک زن در آن فضا احساس امنیت بکند دارد تاطراحی آن .اما سیاستهای کاربری زمین و حمل ونقل شهری و نظایر آن .برسطح استفاده کنندگان تأثیرمی گذارد ودر نتیجه برنامه ریزی وطراحی شهری می تواند بر فرآیند کنترل ومدیریت اجتماعی این فضاها تأثیر بگذارد(Bell,1998,19).
1-9روش شناسی
باتوجه به اینکه در طراحی برنامه ای برای ایجادیک فضای امن برای زنان در کرمانشاه ، گام اول توسعه یک پایگاه اطلاعاتی که اجبارها وچالش هایی را که در مقابل زنان قرار دارند مشخص می کنند تا برروی عناصر مشخص شده تمرکز گردد(Brady,2005,66)
لذا رویکرد مطالعاتی دراین پژوهش(درشهر کرمانشاه) برمبنای استفاده از مشارکت مردمی و اعمال نظرات مستقیم بانوان در برنامه ریزی ارتقاء امنیت محدوده مطالعاتی می باشد.که به روش تجربی می باشد .
درطول فرایند تحقیق ارزیابی ها براسای توزیع پرسشنامه در محدوده مطالعات بصورت میدانی صورت می گیرد .
1-9-1)ابزار گردآوری داده ها
در این پژوهش از کلیه ی منابع ، شامل گزارش ها ، مؤسسات ومراکز تحقیقاتی ودانشگاهی ، سازمانها ، نهادهای دولتی و غیر دولتی به روش میدانی گردآوری شده است .منابع مورد استفاده در این تحقیقات بخشی از آن بصورت کتابخانه ای که از کتب داخلی وخارجی ،پایان نامه ها ، نشریات ومقالات ومجلات مربوط به موضوع تحقیق استفاده شده است ونیز اطلاعات آمار و ارقام جمع آوری شده از سازمانهای مختلف نظیر شهرداری ، فرمانداری و … صورت گرفته وبخشی دیگر بصورت مطالعات عینی و میدانی بوده است .
1-9-2)جامعه آماری ، روش نمونه گیری وحجم نمونه
محدوده ی مورد بررسی در این پروژه یعنی محدوده ی خیابان شورا و شریعتی تا خیابان آیت الله اشرفی در پاره شهر مرکزی ( پاره شهر 3 ) قرار می گیرد. پاره شهر 3 محدوده ی میانی شهر کرمانشاه را شامل می شود که محدوده ی مرکز شهر ، در داخل آن واقع است. این پاره شهر دارای مساحتی برابر 2992.9 هکتار و جمعیتی معادل 376540 نفر می باشد.برای تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران (طالب67:1370)محاسبه شده حجم نمونه برای جمعیت محاسبه شده 381بدست میای
حمل و نقل یکی از مهمترین زیرساختهای شهری در کلانشهرها شناخته شده است. عملکرد سیستم حمل و نقل شهری تا حد زیادی وابسته به وجود یک سیستم کارآمد است (فلاحمنشادی و مصطفویمقدم،1389). از نیازهای مهم برای جوامع ایجاد سیستم حمل و نقل کامل، منظم و گسترده میباشد. بنابراین انتظار میرود که سیستم حمل و نقل شهری با کیفیت عالی برای جابجایی افراد و انتقال کالا وجود داشته باشد (رایت و اشفورد ،3:1379). برخورداری از شبکه حمل و نقل پویا، هماهنگ و سازمانیافته، از معیارهای اصلی سنجش میزان توسعهیافتگی محسوب میشود. هرچه جابجایی بهبود یابد، فاصلهها کوتاه و هزینه نسبی کالا و خدمات کاهش مییابد (مرصوصی و بهرامیپاوه،1389). بدیهی است که پیشرفت و توسعهی شهر نیز تابع و دنبالهرو سیستم حمل و نقل است که به منظور رفع نیازهای اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده است و از خدمات زیربنایی است که کلیت شهر و فرم شهر را تعیین میکند. مسیرهای حمل و نقل تعیینکننده توسعه فیزیکی شهرها به شمار میآیند به طور مثال خطوط اتوبوسرانی، ترامواهایبرقی و خطوط راهآهن در توسعه نواری شهر مؤثر است. از آنجائیکه گسترش شبکههای حمل و نقلی و فرم شهری وابسته به یکدیگر هستند، و با تغییر در فرم شهر، شبکههای حمل و نقل نیز تغییر میکند (عباسی،1391). شكلگیری بافت یك شهر ارتباط مستقیم با شبكه معابر آن دارد و نوع هر یك از این بافتها نیز متأثر از شكلگیری خیابانها در داخل شهر است.
از طرفی دیگر، توسعه توسعه شبکه حمل و نقل باعث تمرکزگرایی فعالیتهای اقتصادی و تغییر در چشماندازهای جغرافیایی میشود، گسترش شبکه حمل و نقل همچنین میتواند سبب تمرکززدایی از مراکز شهرها شود. پدیده حومهگرایی در کلانشهرهای دنیا معلول کاهش عملکرد مسافت است. گرههای ارتباطی در اثر پیشرفت حمل و نقل علیرغم بعد مسافتشان از نقطهنظر زمانی به یکدیگر نزدیک میشوند. به این ترتیب جابجایی در مسافتهای بلند، در ظرف کمترین مدت، امکانپذیر است (تولایی،151:1375). به طوری که جادههای کمربندی، بزرگراهها و راهآهنهای شهری به تمرکززدایی جمعیتی و صنعتی چشمگیر شهرهای مرکزی منتهی میشوند (Baum-Snow, et al,2013). با وجود بزرگراههای ارتباطی جدید یک نوع عدم تمرکز شکل میگیرد (امینینژاد و افتخاری،112:1390).
طبق آمارهای موجود جمعیت کنونی مناطق شهری جهان تا ۲۰۲۰، حدود ۳/۵ برابر خواهد شد. رشد جمعیت شهری به ترتیب در کشورهای توسعه یافته ۸/۱ و کشورهای در حال توسعه حدود ۴/۶ برابر بوده است. شهرهای مناطق در حال توسعه بسیار سریعتر و حدود 6/3 برابر مقدار آن در کشورهای توسعه یافته بوده است (خبرگزاری ایمنا،93). براساس برآورد، در سال 1400 شمار جمعیت كشور به 85 تا 90 میلیون نفر خواهد رسید كه از آن میان 55 تا 65 میلیون نفر شهرنشین خواهند بود. نسبت 68% شهرنشین سال 1385 به حدود 80 % در سال 1400 خواهد رسید (مركز مطالعات و تحقیقات شهرسازی،69:1383). از اینرو بسیاری از کشورها به شیوههای مختلف، سیاست تمرکززدایی را پیگیری میکنند. اصولاً تمرکززدایی از شهرهای مهم عمومیترین و کارسازترین سیاست فضایی کشورها محسوب میشود (جمعهپور، 1386: 29). در ایران نیز با افزایش تمركز جمعیت و افزایش نابرابری توزیع نظام شهری در شهرهای اصلی یا چند شهر اول كشور مواجه هستیم (فرهودی و همکاران،1388). بنابراین، فراهم آوردن زمینه توزیع متعادل و متناسب، تثبیت جمعیت و جلوگیری از ازدحام بیش از حد مرکز به عنوان یک اصل غیرقابل انکار میباشد.
با توجه به مطالب مطرح شده و نیز بررسی و مطالعه شبکه شهری، کرمانشاه به عنوان نهمین کلانشهر کشور و نخستین شهر استان به تنهایى حدود 39% جمعیت كل و 63% جمعیت شهرنشین استان را در خود جاى داده است. این در حالى است كه اسلامآبادغرب به عنوان دومین شهر در سلسله مراتب شهرى استان تنها 5/7% از جمعیت شهرنشین را به خود اختصاص داده است. اختلاف و سلسله مراتب نامتعادل نمایانگر الگوى نخست شهرى و برترى همه جانبه شهر كرمانشاه است كه علاوه بر تمركز غیرعقلایى جمعیت، تمركز ادارى، خدماتى، مالى و غیره را نیز به همراه دارد (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه،1385).
با توجه به اهمیت موضوع تمركززدایی از كلانشهرها و حجم بالای جمعیت، روند روبه رشد سفرهای روزانه و فرایند موتوریزه شدن شهرها مسئله حمل و نقل به چالش اصلی این شهرها تبدیل شده است (فلاحمنشادی و مصطفویمقدم،1389). فقدان مطالعه و برنامهریزی اصولی موجب بهرهگیری نامناسب از امکانات و قابلیتها میشود (مطالعات جامع حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرمانشاه،1384). از اینرو به موجب ارزیابی عملکرد سیستم حمل و نقل شهری که از مهمترین فعالیتها در مبحث برنامهریزی حمل و نقل است میتوان نقاط ضعف و قوت سیستم موجود را شناسایی و برنامهریزی بهتری را برای بهبود آن ارائه كرد (Karlaftis, 2004).
لذا مطالعه و بررسی امکانات و قابلیتها همراه با محدودیتها و تنگناهای مجموعه عوامل تشکیلدهنده سیستم حمل و نقل شهری برای شناسایی وضعیت فعلی، چشمانداز و برنامهریزی برای آینده در جهت تمرکززدایی از کلانشهرها امری مهم و ضروری است. حال این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که، با در نظر گرفتن عوامل درونی و بیرونی اثرگذار، چه استراتژیهایی در مطلوبیت سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه در راستای استفاده از فرصتها، قوتها و مقابله با تهدیدها و ضعفها مناسب میباشد و با توجه به حجم بالای جمعیت و روند روبه رشد شهرنشینی، این سیستم توانمندی لازم برای تمرکززدایی از کلانشهر کرمانشاه را به دنبال خواهد داشت.
در دهههای اخیر شاخصها و مفاهیم گوناگونی برای اندازهگیری و ارزیابی در سطوح شهری ارائه شده است. ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری و اتخاذ تصمیمات مناسب در بهبود کارآیی سیستم، تأثیر به سزایی دارد.
حمل و نقل شهری نیز یکی دیگر از نقشهای اساسی زندگی شهری را تشکیل میدهد که آن، با ارتباط بخشیدن اکثر امور انسانی به یکدیگر و جریانیابی افراد، کالا، انرژی و اطلاعات محقق میگردد اگر اغراق نباشد حیات و ممات شهرها در کنف اختیار حمل و نقل شهری است (امینینژاد و افتخاری،3:1390). با دید جغرافیایی، هدف اصلی حمل و نقل غلبه بر فضاست؛ فضایی كه به وسیله انواع مختلفی از محدودیتهای طبیعی و انسانی مانند فاصله، زمان، تقسیمات مدیریتی و توپوگرافی شكل گرفته است (.(Rodrigue et al,2006 حمل و نقل درونشهری معمولیترین نوع سرویسدهی است که نیاز مردم را در داخل شهر مرتفع میسازد (جوتینخیستی و کنتلال،866:1381). در شهرهای توسعه یافته بزرگ، درصد بالایی از مساحت شهر حتی، 50% از مناطق وسیعی از این شهرها به پایانهها، فرودگاهها، پارکینگها، بزرگراهها، ایستگاههای راهآهن و غیره اختصاص دارند (سیدحسینی،3:1380). همچنین عمل ارتباطدهنده تأسیسات مختلف شهریاند؛ و از این نظر اهمیتشان در سطح شهرها قابل توجه و ملاحظه است. معمولاً در ایران بین 25% تا30% از سرانههای شهری اختصاص به راهها و شبکههای ارتباطی دارد (شیعه،180:1385). هزینههای بسیار زیاد گسترش زیرساختهای حمل و نقل در بخش عرضه و تسهیلات مربوط به آن، به بیش از 20% از درآمد ناخالص كشورهای جهان و ایجاد هرگونه تسهیلات جدید سهم بسیار زیادی از بودجه سالانه كشورها را به خود اختصاص میدهد (افندیزاده و مستوفی،1385). در كشورهای در حال توسعه چون ایران كه در مرحله گذار از شهرنشینی سنتی به نوگرا است میتواند سبب گشایش افقهای جدیدی گردد (كاشانیجو و مفیدیشمیرانی،1388). رشد شتابان شهرنشینی و ظهور کلانشهرها عواقب و پیامدهای متفاوتی را به دنبال دارد در این میان ناکارآمدی سیستم حمل و نقل شهری و تسهیلات ناکافی سیستم را دچار اختلال کرده است به نحوی که تجهیزات موجود پاسخگوی نیاز و تقاضای استفادهکنندگان از سیستم نخواهد بود. از اینرو با هدف ارزیابی، که بیان وضعیت نهایی مطلوبیت سیستم حمل و نقل شهری است و مقصود عملی هدف که قابل اندازهگیری و دستیابی میباشد در بازخورد و کنترل سیستم برای کارکرد مؤثر آن حائز اهمیت میباشد.
سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه علیرغم موقعیت خاص خود و وجود ارتباطات مناسب بین مركز استان و مراكز شهرستانها مشكلات فراوانى دارد. همچنین عبور محورهاى ترانزیت مهم ملى از منطقه، تكمیل نبودن بزرگراه كربلا، عدم احداث كمربندىهاى شهرى، فقدان ارتباطات حلقوى بین مراكز درجه2 استان بخشى از آنهاست. وجود ارتباطات شعاعى به طرف مركز استان و نبود ارتباطات حلقوى بین مراكز جمعیتى موجب افزایش ترافیك و رفت و آمد به مركز استان شده است. (گزارش اداره کل راه و شهرسازی کرمانشاه،1393). تك سیستمى بودن و عدم وجود سیستم ریلى و یا سایر سیستمها، كافى نبودن شبكههاى حمل و نقل، نامناسب بودن و نداشتن ساختار مناسب حمل و نقل، نداشتن كارآیى و سرعت و ایمنى وجود گرههاى پرترافیك و حادثهخیز در طول شبكه حمل و نقل، از دیگر مشكلات و نارسایىهاى شبكه حمل و نقل کرمانشاه مىباشد. از سوی دیگر، تاکنون سیاستهای متعدد و برنامهریزیهای مختلف در جهت تمرکززدایی و تعادلهای ناحیهای به انجام رسیده است از جمله تمرکززدایی فرصتهای اشتغال، تمرکززدایی صنعتی و کنترل شهرهای بزرگ، ایجاد پایتختهای جدید و مراکز جدید شهری، ایجاد شهرکهای اقماری، محدود کردن رشد شهرهای بزرگ از طریق کنترل مهاجرت، دگرگونی اقتصاد روستایی، توسعه شهرهای میانی و فراهم کردن امکانات و نیازهای شهرهای کوچک و نیز به منظور تمركززدایی از ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اقدامات دیگری صورت گرفته است به مانند سیاستهای معافیت مالیاتی برای صنایع مستقر در نقاط پیرامونی، توسعه سامانههای حمل و نقل، تمركززدایی فضایی از طریق مطالعات طرح كالبدی ملی، طرحهای آمایش منطقهای و ناحیهای و اخیراً واگذاری اختیارات بیشتر به استانها را میتوان اشاره نمود که به نوبه خود تأثیرات مثبت و منفی را به دنبال داشته است (فرهودی و همکاران،1388). لذا تمركززدایی از شهرها به دلیل استفاده از اتومبیل و حمل و نقل عمومی كارآمد سرعت گرفته است. نتیجه این روند رشد طول سفر و توسعه الگوهای پراكنده سفر از شهر مركزی به پیرامون آن است. بنابراین حمل و نقل چه به عنوان تسهیلگر تغییرات و چه به عنوان عامل محدودكننده در حل و رفع مسایل مرتبط با آن عمل میكند (نوابخش و كفاشی،1387). هرچه دسترسی بیشتر باشد، تمرکز شهری کمتر است. اگر سیستم حمل و نقل به صورت سراسری و توسعهیافته در تمامی نقاط گسترده باشد، دسترسی افراد بیشتر شده و موجب کاهش تمرکز و سرریز شدن آن از نخست شهر به مناطق دیگر میشود و میتوان انتظار داشت که روند تمرکززدایی در سطح کشور نیز شتاب بیشتری بگیرد (اکبری همکاران،1390).
بدیهی است ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری و آگاهی از برآیندهای مثبت و منفی آن نقش مؤثری در رفع نواقص و کاستیهای موجود، تقویت نقاط قوت و استفاده از فرصتهای موجود و نیز کاهش نقاط ضعف و از بین بردن تهدیدهای سیستم حمل و نقل شهری ایفا میکند و در نهایت رفاه عمومی را نیز در پی خواهد داشت و به دنبال آن، سیستم حمل و نقل شهری کارآمد و مطلوب میتواند موجب تمرکززدایی از کلانشهرها شود. در تحقیق حاضر به لحاظ موقعیت جغرافیایی، وسعت و جمعیت و قرارگیری کلانشهر کرمانشاه در یک مرکز ارتباطی استانی و کشوری، و با توجه به تأثیرپذیری حمل و نقل برونشهری با حمل و نقل درونشهری و یا برعکس، لذا ضرورت انجام مطالعه و ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری و نقش آن در تمرکززدایی از کلانشهر کرمانشاه لازم و ضروری به نظر میرسد.
3.1. اهداف تحقیق
هدف اصلی:
1- شناخت و ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه به لحاظ (نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدات).
2- تعیین استراتژیهای مرتبط با سیستم حمل و نقل شهری.
3- ارائه راهکارها و پیشنهادها در جهت دستیابی به سیستم حمل و نقل شهری مطلوب.
هدف کاربردی:
– شناسایی وضعیت موجود سیستم حمل و نقل شهری در جهت برنامهریزی و چشمانداز آینده سیستم.
– مطالعه سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه به منظور دستیابی به تمرکززدایی از کلانشهر کرمانشاه.
– تعیین چگونگی فرم و ساختار شهری.
– تاثیر بزرگراه شهری بر رشد کالبدی- محیطی شهر و تمرکززدایی از کلانشهرها.
– تأثیر زیرساختهای سیستم حمل و نقل شهری بر توسعه و فعالیتهای اقتصادی.
1-4. سؤالات تحقیق
این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سؤالهای زیر میباشد:
– آیا سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه دارای نقاط قوت و ضعف درونی میباشد؟
– چه فرصتها و تهدیدهایی در ارتباط با این سیستم وجود دارد؟
– با توجه به عوامل درونی و بیرونی اثرگذار، چه استراتژیهایی در مطلوبیت سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه برای استفاده از فرصتها، قوتها و مقابله با تهدیدها و ضعفها مناسب میباشند؟
1-5. فرضیه های تحقیق
با توجه به ضرورت و اهداف سؤالات تحقیق که به صورت فرضیه مطرح هستند به شرح ذیل میباشند:
– به نظر میرسد که، سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه دارای نقاط قوت و ضعف درونی میباشد.
– به نظر میرسد که، سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه دارای فرصتها و تهدیداتی میباشد.
– به نظر میرسد با ارزیابی عوامل درونی و بیرونی اثرگذار بر سیستم، نوع استراتژیها در مطلوبیت و کاربردیتر کردن آنها در سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه تعیین شود.
روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است. این پژوهش براساس سؤال و فرضیههای مطرح شده، به ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری در کلانشهر کرمانشاه با استفاده از مدل SWOT میپردازد. در ابتدا با تكیه بر شناسایی وضع موجود سیستم حمل و نقل شهری با توجه به اطلاعات و دادهها و همچنین شناخت میدانی، قابلیتها و امکانات، محدودیتها و تنگناهای محدوده مورد مطالعه (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها) مشخص گردید و نتایج به دست آمده دستهبندی و اولویتبندی نموده و سپس راهبردها و استرتژیهای آن تدوین و در نهایت، راهکارهای مناسب جهت رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت، برخورد با تهدیدها و بهرهگیری از فرصتهای موجود و نیز کابردی کردن آنها ارائه شده است.
. The phenomenon of suburban-oriented
.Urban Concentration