وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

بررسی توسعه کشورها و تأثیر آن بر روی نابرابری اقتصاد

تـوسعه، تغییر هدف دار برای حصول به هدفی خاص است . جامعه به مثابه فرد، مراحل گوناگونی از رشد و تکامل را طی می کند تا به حد مشخصی از بلوغ فیزیکی و فکری برسد.

 

تـوسـعـه، عبارت است از یک تحول تاریخی در جمیع جنبه های سیاسی، اقتصادی، فـرهـنـگـی و اجـتـمـاعـی جـامـعـه.

عکس مرتبط با اقتصاد

توسعه جریانی چند بعدی است که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تـلقـّی، بـاورهـای عـامـه مـردم و نـهـادهـای مـلّی و نـیـز تـسـریـع رشـد اقـتـصادی، کاهش نابرابری هـا و ریشه کن کردن فقر مطلق است . به عبارت دیگر، توسعه، به معنای ارتـقـای مـسـتـمـر کل جامعه و نظم اجتماعی به سوی زندگی بهتر و یا انسانی تر است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

تـوسـعه، عبارت است از حرکت یک سیستم یک دست اجتماعی به سمت جلو و به عبارت دیـگـر، نـه تـنها روش تولید، توزیع محصولات و حجم تولید مورد نظر است، بلکه تـغـیـیـرات در سـطـح زنـدگـی، نـهـادهـای جـامـعـه … و سـیـاسـت هـا نـیـز مورد توجه می باشد.

 

در حال حاضر و پس از جنگ جهانی کشورهای مختلف جهان به دو گروه عمده تقسیم    شده اند کشور های توسعه یافته و درحال توسعه. برای تمیز و تشخیص این دو گروه کشورها از یکدیگر بهتر است ابتدا به تعریف توسعه و توسعه اقتصادی بپردازیم. توسعه مفهومی عام بوده که می تواند در کلیه ی جنبه های مختلف زندگی انسان مصداق داشته باشد به عبارت دیگر می توان از توسعه به طور عام صحبت کرد که در برگیرنده مفاهیم خاص توسعه فرهنگی، توسعه اجتماعی، توسعه سیاسی، توسعه اداری، توسعه اقتصادی و غیره می باشد بنابراین ملاحظه می شود که توسعه ی اقتصادی یکی از جنبه های خاص توسعه عمومی هر کشور را در بر می گیرد. تعریف ساده از( توسعه ی اقتصادی ) را می توان به شکل زیر ارائه داد:

 

توسعه ی اقتصادی عبارت است از روندی که طی آن تولید (یا درآمد ملی )واقعی یک کشور در یک دوره طولانی(دراز مدت) از طریق افزایش بازدهی سرانه افزایش پیدا می کند. برخی از اقتصاددانان تحقق توسعه اقتصادی را از طریق بالا شرط لازم می دانند و نه کافی.

 

مفهوم روند در این تعریف به عملکرد نیروهایی اشاره دارد که در یک مدت طولانی متغیر های هثر گذار بر تولیدات ملی را تحت تاثیر قرار می دهند. تولید ملی واقعی به مجموع ارزش کالاها و خدمات تولید شده در اقتصاد کشور که بر اساس قیمت های ثابت ارزیابی شده باشد اطلاق می گردد.

 

(دراز مدت )نشانگر این مطلب است که باید جهت تحقق توسعه اقتصادی درآمد ملی در یک دوره ی طولانی دارای روند صعودی باشد لذا افزایش این کمیت کلان اقتصادی در کوتاه مدت توسعه اقتصادی تلقی نخواهد شد.

 

اما در واقع این تعریف هم مشکلاتی را در بر دارد زیرا تولید ملی واقعی چیزی راجع به چگونگی توزیع درآمد نمی گوید.

 

توسعه اقتصادی نه تنها نشاندهنده ی بازدهی ملی رو به افزایش بلکه حاکی از افزایش سطح زندگی مردم نیز می باشد.لذا بهتر است توسعه اقتصادی را از این نقطه نظر روندی تعریف کنیم که طی آن تولید ملی واقعی(به طور مطلق یا سرانه)یک کشور در طی یک مدت زمان طولانی افزایش یافته و باعث اقزایش سطح رفاه مردم آن کشور گردد.

 

توسعه ی اقتصادی غالباً با روند صنعتی شدن و شهر نشینی همراه است.شاخص ها و معیارهای توسعه ی اقتصادی از قبیل مصرف سرانه مواد غذایی، مصرف سرانه، انرژی بازدهی نیروی کار در بخش کشاورزی و غیر کشاورزی ،طول جاده و راه آهن، امید به زندگی، درجه ی باسوادی و تولید ملی واقعی را می توان نام برد(داودی،1386).

 

رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی

 

در خیلی از مواقع این دو مفهوم به جای هم به کار می روند ولی لازم است تمایز این دو کاملا مشخص شود:

 

(رشد اقتصادی)عبارت است از افزایش تولید و درآمد ملی در یک مدت زمان کوتاه مثلاً یک سال.(توسعه ی اقتصادی)نه تنها به معنی افزایش تولید ودرآمد ملی بلکه به تغییراتی از قبیل:

 

الف – تغییر در ساختار تولیدات و ب- تغییر در طرز تفکر اجتماعی و فرهنگی جامعه را در بر دارد.

 

بر این اساس می توان گفت که رشد اقتصادی به تغییرات کمی تولید و درآمد ملی اشاره دارد در حالی توسعه اقتصادی به فراتر از آن رفته و تغیرات کیفی از قبیل پیشرفت تکنولوژی و فنی دگرگونی های اجتماعی و اقتصادی در جامعه را نیز شامل می شود(همان،352).

 

مفهوم توسعه نیافتگی

 

به همان ترتیبی که نمی توان از توسعه یافتگی مفهوم دقیقی ارائه داد به دست آوردن  تعریف دقیقی از توسعه یافتگی نیز به راحتی امکان پذیر نیست.

 

توسعه یافتگی یک مفهوم نسبی به شمار می رود. به طور کلی می توان گفت این مفهوم بیانگر میزان پایین درآمد سرانه در مقایسه با کشورهای توسعه یافته است.گفته می شود کشور توسعه نیافته یا کمتر توسعه یافته کشوری است که درآمد سرانه آن در مقایسه بادرآمد سرانه با  کشور های صنعتی توسعه یافته ای مثل آلمان در سطح پایین تری قرار دارد.

 

چنانچه از منابع و عوامل طبیعی و اکتسابی خود استفاده کنند سطح درآمد خود را به کشور های گروه نخست نزدیک نمایند و در راه توسعه قرار می گیرند. یکی از مشکلات عمده کشورهای کمتر توسعه یافته وجود فقر عمومی می باشد که در کلیه ی ابعاد زندگی انسان ها بازتاب خواهد یافت.

 

بین 65 تا 75 درصد از مردم در این کشورها(توسعه نیافته یا کمتر توسعه یافته) در بخش کشاورزی اشتغال دارند.در حالی که این نسبت در بعضی از کشورهای صنعتی توسعه یافته رقم زیر 10 درصد را نشان می دهد. در بسیاری از کشور های در حال توسعه صادرات کالاهای خام مشارکت بالایی دارند. به طور کلی خصیصه کشور توسعه نیافته یا کمتر توسعه یافته را می توان در کنار وجود فقر عمومی به شرح زیر ارائه کرد:

 

– میزان اندک سطح درآمد و مصرف سرانه.

 

– سطح درآمد در حد امرار معاش.

 

– اشتغال اکثریت نیروی کار کشور در بخش کشاورزی و فعالیت های وابسته.

 

– وجود بیکاری مزمن در اقتصاد بیکاری پنهان و کم کاری در بخش کشاورزی و سایر بخش ها.

 

– کمبود سرمایه لازم و پایین بودن سرمایه گذاری سرانه.

 

– میزان اندک تمایل به پس انداز و در نتیجه نرخ پایین تشکیل سرمایه.

 

– رشد زیاد و سریع جمعیت به دلیل بالا بودن نرخ موالید.

 

– عدم امکان تغذیه کافی برای افراد در سنین مختلف.

 

– عدم وجود نوآوری و ابداعات جدید.

 

– عدم وجود وسایل ارتباطی و حمل و نقل مدرن.

 

– عدم کارایی سیستم آموزش و پرورش و درصد بالای بی سوادی.

 

– عدم توزیع عادلانه ی درآمد و ثروت در جامعه.

 

مشکلات مربوط به ارزیابی معیارهای توسعه ی اقتصادی

 

پروژه دانشگاهی

 

 

اقتصاددانان برای ارزیابی میزان توسعه ی اقتصادی کشورها از آمارهای مربوط به حسابداری ملی آنها استفاده می کنند .اما برخی از اقتصاددانان اعتقاد دارند در آمار کشورها خاصه کشور های در حال توسعه احتمال وجود درصد بالای اشتباه وجود دارد.در ثانی فقط کالاها و خدماتی درآنها در نظر گرفته می شود در بازارهای آشکار آن کشور ها مورد داد و ستد قرار می گیرد.در حالی که اقتصاد زیرزمینی و  بازار سیاه درصد قابل توجهی از فعالیتهای اقتصادی آنها را در بر می گیرد که در حسابداری ملی انعکاس نخواهد داشت وجود این گونه مسائل باعث مشکل تر شدن مقایسه ی میزان توسعه ی اقتصادی در کشور ها ی مختلف خواهد شد.

<img class="alignnone size-full wp-image-590970 aligncenter” src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Accounting-273.jpg” alt="حسابداری” width="400″ height=”حسابداری266″ />

آیا توسعه ی اقتصادی رفاه اقتصادی را به دنبال دارد؟

 

اغلب توسعه ی اقتصادی به معنی پیشرفت اقتصادی تعریف شده که بیانگر افزایش سطح رفاه اقتصادی نیز می باشد.در مواقعی که توسعه اقتصادی در نتیجه افزایش درآمد سرانه واقعی تحقق پیدا می کند می توان چنین نتیجه گرفت که این امر نمایانگر حرکت به سوی از میان برداشتن فقر و پیشرفتی در جهت تحقق رفاه عمومی اقتصادی است. ولی این بیان نمی تواند عمومیت داشته باشد و الزاما در همه ی موارد نمی توان توسعه ی اقتصادی را معادل افزایش رفاه تلقی کرد زیرا درآمد سرانه واقعی که برای ارزیابی میزان توسعه اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد نمی تواند به تنهایی معیاری برای سنجش رفاه اقتصادی جامعه باشد.

 

در رابطه با رفاه اقتصادی نه تنها باید به کمیت تولید بلکه باید ببینیم که تولید چگونه تحقق یافته است.

 

این امکان وجود دارد که افزایش تولید به قیمت از دست رفتن اوقات فراغت و بدتر شدن شرایط انجام کار حاصل شود.در این حالت نمی توان افزایش مقدار تولید را نشانه ی افزایش رفاه تلقی کرد.بنابراین ممکن است با وجود افزایش مقدار تولید سطح رفاه کاهش پیدا کند به علاوه اگر فرض کنیم که افزایش درآمد ملی واقعی به موازات از دست دادن اوقات فراغت یا بدتر انجام شدن شرایط انجام کار نیست در این صورت می توانیم افزایش این کمیت کلان اقتصادی رایک شرط لازم برای افزایش سطح رفاه جامعه تلقی کنیم.اما شرط کافی نیست زیرا درآمد ملی و افزایش در آن لزوماً توزیع مطلوب را به دنبال نخواهد داشت.

 

ممکن است با افزایش درآمد ملی واقعی ثروتمند ثروتمندتر و فقیر فقیرتر شود.لذا نمی توان صرفاً بر مبنای افزایش درآمد واقعی اظهار نظر قطعی در مورد چگونگی تغییرات سطح رفاه جامعه به عمل اوریم مگر آنکه ارزیابی جامعی در خصوص تغییرات حاصله در سیستم توزیع درامد نیز داشته باشیم(داودی،1386).

 

3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه(و ریشه کنی فقر) و ایجاد اشتغال اهداف توسعه اقتصادی است که هر دو در راستای عدالت اجتماعی است. نگاه به توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته و کشورهای توسعه نیافته متفاوت است. در کشورهای توسعه یافته، هدف اصلی افزایش رفاه و امکانات مردم است در حالی که در کشورهای عقب مانده، بیشتر ریشه کنی فقر و افزایش عدالت اجتماعی مدنظر است.

 

البته اهداف توسعه بسیارند. هم چنان که در گردهمایی رهبران جهان در سال ۲۰۰۰ میلادی در سازمان ملل متحد تحت عنوان نشست هزاره، اهدافی برای توسعه کشورها مشخص گردید. در این نشست بیانیه ای تصویب شد که بر مبنای آن کشورها باید به پیشنهاد و اجرای برنامه هایی بپردازند که حرکت کشورهای در حال توسعه را در مسیر توسعه یافتگی تسریع بخشد و اهداف توسعه هزاره را محقق سازد. این هدف ها عبارت بودند از: ریشه کن کردن فقر مطلق و گرسنگی، دستیابی به آموزش ابتدایی در جهان، ترویج برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان، کاهش میزان مرگ و میر کودکان، بهبود تندرستی مادران، مبارزه با ایدز، مالاریا و دیگر بیماری ها، تضمین پایداری زیست محیطی و ایجاد مشارکت جهانی برای توسعه.

 

توسعه ی اقتصادی یکی از مهم ترین اهداف اقتصاد در نیمه دوم سده بیستم به شمار می رود.در تعریف، توسعه اقتصادی به عنوان فراگردی معرفی می شود که درآمد سرانه واقعی یک کشور طی یک دوره بلند مدت افزایش می یابد (میر، ۳۵:۱۳۷۸ ). نکته قابل توجه، تمایز قائل شدن بین توسعه اقتصادی و رشد اقتصادی است. در واقع رشد اقتصادی، مفهومی کمی است در حالی که توسعه اقتصادی, مفهومی کیفی است.رشد اقتصادی به تعبیری ساده عبارت است از افزایش تولید (کشور) در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان, افزایش تولید ناخالص ملی(GNP) یا تولید ناخالص داخلی(GDP) در سال مورد نظر به نسبت مقدار آن در یک سال پایه, رشد اقتصادی محسوب می شود که باید برای دستیابی به عدد رشد واقعی, تغییر قیمت ها (به خاطر تورم) و استهلاک تجهیزات و کالاهای سرمایه ا

بررسی جامعه‌شناختی ارزش‌های حرفه‌ای

موفقیت و یا عدم موفقیت سازمان‌ها در راستای کاربست اهدافشان در گرو انسان‌هایی است که در واقع گردانندگان اصلی آن‌ها می‌باشند. بدون توسعه منابع انسانی، سازمان بی‌معناست، پس بررسی و مطالعه رفتار افراد در سازمان‌ها می‌تواند نقش بسیار بااهمیتی در رشد و بالندگی آن‌ها ایفا نماید. برخلاف وجود تفاوت‌های زیاد در فرهنگ سازمانی، چند ویژگی مشترک را در سازمان‌ها می‌توان مشاهده کرد و آن این‌که همه تعریف‌ها، به ‌وجود مجموعه‌ای از ارزش‌های حرفه‌ای که با فرد در داخل سازمان حفظ می‌شوند اشاره می‌کنند (ولیخانی و دیگران، 1392: 150).

 

ارزش‌های حرفه‌ای استانداردهایی برای عمل هستند که از سوی گروه حرفه‌ای و کارشناس‌ها مورد پذیرش بوده و چارچوبی را برای ارزشیابی ارزش‌ها و عقاید تأثیرگذار بر رفتار فراهم می‌آورند. این ارزش‌ها اساس عملکرد کارکنان می‌باشند که تعاملات کارکنان با شهروندان، همکاران، سایر افراد حرفه‌ای و عموم مردم را هدایت می‌نمایند و چارچوبی برای تعهد به رفاه شهروندان و راهنمایی برای رفتار اخلاقی در جهت تدارک خدمات بشردوستانه فراهم می‌آورند. در حال حاضر تعارض‌های ارزشی رو به افزایش بوده و در عرصه شغل در سازمان‌ها توجه به مؤلفه‌های بنیادین ارزش‌های حرفه‌ای را ضروری نموده است (حسینی و دیگران، 1391: 70). در حال حاضر متأسفانه در جامعه‌ی ما، بنابر نظر اکثر کارشناسان اقتصادی و مسئولین، فرهنگ و اخلاق کار در محیط کار بسیار ضعیف است و کمتر به ارزش‌های حرفه‌ای توجه می‌شود. درحالی‌که در غرب سکولار، در دانش‌های مربوط به مدیریت و سازمان، شاخه‌ای با عنوان اخلاق حرفه‌ای وجود دارد، ولی در جامعه‌ی دینی ما در مدیریت، به ارزش‌های حرفه‌ای توجه کافی نشده است. امروزه در بسیاری از کشورها در جهان صنعتی به این بلوغ رسیده‌اند که بی‌اعتنایی به مسائل اخلاقی و فرار از مسؤولیت‌ها و تعهدات اجتماعی، بنگاه را از بین می‌برد. به همین دلیل، بسیاری از شرکت‌های موفق برای تدوین راهبردهای اخلاقی احساس نیاز کرده، و به این باور رسیده‌اند که باید در سازمان یک فرهنگ بر پایه اخلاق رسوخ کند. از این‌رو، کوشیده‌اند به پژوهش‌هایی درباره ارزش‌ها و اخلاق حرفه‌ای جایگاه ویژه‌ای بدهند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

اما چگونه می‌توان ارزش‌های حرفه‌ای را در سازمان‌ها جاری و ساری نمود. یکی از این ابزارها برای کاربست ارزش‌های حرفه‌ای، تدوین، آموزش، اعمالِ نظارت بر پیروی از کدهای اخلاقی است.

 

کدهای اخلاقی بیشتر بیان رسمی ارزش‌ها درباره مسایل معین می‌باشند. کدها خط‌کش درستی رفتارهای حرفه‌ای در موقعیت‌های گوناگون را بیان می‌کنند و براساس آن‌ها تعیین می‌شود که آیا از اخلاق حرفه‌ای، تخطی صورت گرفته یا خیر و اگر صورت گرفته چه مجازاتی باید اعمال شود. این امر ویژگی مهم کدهای اخلاقی است که تنها به بیان اصول و کلیات اخلاقی بسنده نکرده و در هر حرفه‌ای با دقت رفتارهای درست و نادرست را تعیین می‌کنند، به‌طوری‌که در تشخیص رفتار غیراخلاقی ابهام چندانی باقی نمی‌ماند (لشگربلوکی، 1387: 2). از نظر باتس و ریچ «کدهای اخلاقی راهنماهای نظام‌مندی هستند که سؤالات مربوط به رفتار اخلاقی هنجار را پاسخ داده و چندین عملکرد از جمله هویت حرفه‌ای (عملکرد خارجی)، راهنمای عملکرد اعمال مراقبتی (عملکرد درونی) و نیز نحوه ایجاد انگیزه در کارکنان را ترسیم می‌نمایند». کدهای اخلاق حرفه‌ای، می‌توانند به‌عنوان یک راهنمای اخلاقی در انجام مسؤولیت‌های حرفه‌ای بر پایه کیفیت مورد استفاده قرار گرفته و به ارائه‌کنندگان خدمات در ایفای وظایف حرفه‌ای خود کمک نمایند. امروزه در سراسر دنیا نگرانی فزاینده‌ای در جامعه درباره نحوه ارائه خدمات به روش اخلاقی بوجود آمده که لازم است جهت رفع این نگرانی‌ها کدهای اخلاق حرفه‌ای مشتمل بر اصول اخلاقی شامل تعهدات و وظایف اخلاقی، پیامدهای عمل، ارزش‌ها، باورها، ویژگی‌های اخلاقی و ویژگی‌های فرهنگی و منطقه‌ای باشند. از‌ آن‌جایی که کدهای اخلاقی زمینه مناسبی را جهت ارتقای کیفیت ارائه خدمات فراهم می‌آورند، ارائه خدمات با استاندارد مطلوب نه فقط از به‌وسیله توسعه دانش و فناوری افراد شاغل در یک حرفه بلکه از به‌وسیله تدوین یک‌سری استانداردهای اخلاقی و ارزشی، امکان‌پذیر است که نظرهای افراد در آن حرفه نیز در طراحی کد اخلاقی لحاظ شده باشد (فرج خدا و دیگران، 1391: 43).

 

پژوهشگران، پژوهش در طبقه‌بندی ارزش‌های حرفه‌ای را به سه حیطه عمده تقسیم کرده‌اند:      1ـ تعریف مؤلفه‌های بنیادین قلمروهای ارزش‌های حرفه‌ای و فرضیه آزمایی در ارتباط با ساختار آن‌ها؛ 2ـ ارتباط بین ارزش‌های حرفه‌ای و سایر متغیرهای شخصی، اجتماعی یا سازمانی و 3ـ اثر فرهنگ بر ارزش‌های حرفه‌ای (دلخموش، 1389: 249). این پژوهش در زمینه ارزش‌های حرفه‌ای روی‌آورد ساختاری را اتخاذ کرده است. روی‌آورد ساختاری درپی آن است که مؤلفه‌های اساسی سازه مشخص را شناسایی کند، چارچوب تعریفی از قلمرو آن‌ها ارائه دهد و به‌گونه تجربی، تعریف را آزمون کند (همان: 148).

 

 

 

1ـ2ـ طرح مسأله

 

یکی از مهمترین موضوع‌هایی که زمینه‌ساز بروز مشکلات متعدد برای سازمان‌ها و مشتریان آن‌ها در سطح جهان شده است، مشکلات ناشی از فساد و کارهای خلاف اخلاق و مشخص نبودن معیارهای ارزش‌های حرفه‌ای در عرصه شغل در سازمان‌ها می‌باشد.

 

در کشورهایی همانند ژاپن، آمریکا، آلمان، انگلستان و دیگر کشورهای صنعتی درجات بالایی از ارزش‌های حرفه‌ای حاکم است. در ایران، بنابر نظر اکثر کارشناسان اقتصادی و مسئولین، فرهنگ و اخلاق کار بسیار ضعیف است و بایستی فقدان فرهنگ و اخلاق کار مناسب در جامعه به‌عنوان یک نقص و معضل اقتصادی و اجتماعی تلقی شود و مورد مطالعه قرار گیرد (توسلی و نجار نهاوندی، 1387: 40). وجود تعارض‌های ارزشی روبه افزایش در بین کارکنان سازمان‌ها، رعایت نشدن برخی ارزش‌های حرفه‌ای و پیامدهای آن همچون نارضایتی ارباب‌رجوع، نگرانی‌های زیادی را در بخش‌های دولتی و غیر دولتی بوجود آورده است. سقوط معیارهای رفتاری و روشن نبودن ارزش‌های حرفه‌ای در بخش دولتی، پژوهشگران را واداشته تا در جستجوی مبناهای نظری در این رابطه بوده و بتوانند مسیر مناسب اجرایی آن را فراهم آورند. در جامعه ما، با وجود عناصر مثبت بسیار در فرهنگ ملی و دینی (که درآن به کار ارزش بسیار نهاده می‌شود) در ساختار کلی جامعه ارزش‌هایی غلبه دارند که ارزش‌های کار و درپی آن وجدان کاری را تضعیف می‌کند. شرکت گاز شهرستان خلخال نیز از این قاعده مستثنی نبوده و مسائل مذبور در آن مشاهده می‌شود.

عکس مرتبط با اقتصاد

پروژه دانشگاهی

 

 

با توجه به مسائل مذکور و نیز اهمیت آشنایی، نهادینه‌سازی و به‌کارگیری ارزش‌های حرفه‌ای، بر آن شدیم که در این مطالعه، به‌عنوان مطالعه‌ای مقدماتی برای انجام پژوهشی وسیع‌تر در سطح کشور، به بررسی‌ جامعه‌شناختی ارزش‌های حرفه‌ای از دیدگاه کارکنان شرکت گاز شهر خلخال بپردازیم. بنابراین سؤال اصلی پژوهش این است که از دیدگاه کارکنان شرکت گاز شهر خلخال مؤلفه‌های اساسی ارزش‌های حرفه‌ای آنان کدامند؟

 

 

 

1ـ3ـ اهمیت و ضرورت پژوهش

 

امروزه در کشورهای صنعتی، ارزش‌های حرفه‌ای از عوامل مؤثر بر پیشرفت و توسعه کشورها شناخته شده است و مطالعه آن بخشی از مطالعه جامعه‌شناسی را تشکیل می‌دهد. در این راستا، بسیاری از پژوهشگران، موفقیت کشورهای صنعتی را توجه آن‌ها به ارزش‌های حرفه‌ای و به‌کارگیری و توجه به کدهای اخلاقی در سازمان‌ها می‌دانند.

 

اهمیت و ضرورت پرداختن به ارزش‌های حرفه‌ای را از دیدگاه‌ها و قالب‌های متفاوتی می‌توان مورد بررسی قرار داد. برای نمونه، در زیر، برخی از دلایلی که انجام این پژوهش و شناسایی ارزش‌های حرفه‌ای کارکنان شرکت گاز خلخال را ضروری ساخته است، اشاره‌ای می‌کنیم:

 

ـ انجام این پژوهش می‌تواند به روشن کردن ابعاد و مؤلفه‌ها و ضوابط گوناگون ارزش‌های حرفه‌ای به‌علت نقش چشمگیری که در تحقق توسعه همه‌جانبه و ارتقای بهره‌وری برعهده دارد، کمک کند.

 

ـ با توجه به آن که پیکره نظام اداری هر سازمان را کارکنان آن تشکیل می‌دهند و بی‌توجهی به مشکلات اداری و شغلی آن‌ها باعث رکود و کم‌کاری در سازمان شده، موجبات نارضایتی ارباب‌رجوع را فراهم می‌آورد و درنهایت پیامدهای آن دامنگیر مدیریت می‌شود، بسیار حائز اهمیت است.

 

ـ نیروی انسانی متعهد به اهداف و ارزش‌های سازمان، شاخص عمده برتری یک سازمان نسبت به سازمان‌های دیگر است و باعث افزایش اثربخشی و کارایی سازمان شده، به‌دنبال خود پیشرفت و ترقی جامعه را در مصاف با تغییرات جهانی سبب خواهد شد.

 

ـ حاکمیت اخلاق و ارزش‌های حرفه‌ای در سازمان، به میزان بسیار چشمگیری سازمان را در جهت کاهش تنش‌ها و موفقیت در کاربست اثربخش هدف یاری می‌نماید و سازمان را پاسخگو می‌سازد.

 

ـ تعیین مؤلفه‌های ارزش‌های حرفه‌ای از دیدگاه کارکنان می‌تواند فراهم کننده اطلاعات مفیدی برای ارائه راهبردهای مؤثرتر به‌منظور یکپارچه‌سازی و بکارگیری ارزش‌های حرفه‌ای در عملکرد حرفه‌ای باشد.

 

ـ به‌لحاظ کاربردی نیز ارزش‌های حرفه‌ای و کدهای اخلاقی می‌تواند جهت تنظیم، هدایت و راهنمایی عملکرد کارکنان، ارتقاء عملکرد کارکنان، تسهیل و بسترسازی در جهت ارزشیابی عملکرد کارکنان توسط مدیران و مردم، راهنمایی جهت کمک به کارکنان در امر تصمیم‌گیری، مرجعی قانونی برای ارائه عملکردی منطقی و محتاطانه باشد. با روشن نمودن حوزه انتظارات از عملکرد کارکنان، زمینه حمایت‌های قانونی از کارکنان را فراهم آورد و به عموم جامعه آگاهی دهد که چه انتظاری از کارکنان داشته باشند. درنهایت این ارزش‌ها به رفاه و بهزیستی اجتماعی، عدالت اجتماعی یاری می‌رسانند.

 

 

 

 

 

1ـ4ـ اهداف بررسی

 

هدف از انجام این مطالعه مشخص کردن مؤلفه‌های اساسی ارزش‌های حرفه‌ای، ارائه تعریفی از چارچوب قلمرو آن‌ها از دیدگاه کارکنان شرکت گاز شهر خلخال است.

 

 

 

1ـ5ـ سؤال‌های پژوهش

 

سؤال اصلی پژوهش این است که از دیدگاه کارکنان شرکت گاز شهر خلخال مؤلفه‌های اساسی ارزش‌های حرفه‌ای آنان کدامند؟ سؤال‌های بعدی براساس روند مصاحبه و با توجه به توصیف‌های ارائه شده مشارکت‌کنندگان پرسیده شد.

 

 

 

-Butts & Rich

 

– Problematic Statement.

بررسی جامعه شناختی تجربه زیسته زنان نابارور

ناباروری به «رخ ندادن حاملگی به­دنبال یک سال نزدیکی جنسی محافظت نشده (بدون استفاده از روش­های جلوگیری از حاملگی)»، گویند( بِرِک، 2007 :1090). بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی(WHO)، ناباروری در سراسر جهان به­طور تقریبی در 8 تا 12 درصد زوج­هایی که در سن باروری (15 تا 49 سال) هستند وجود دارد. آماری که در مورد ناباروری زنان در آمریکا وجود دارد حاکی از آن است که «نرخ ناباروری زنان براساس داده­های حاصل از “بررسی ملی رشد خانواده در ایالات متحده”، 7/13 درصد در سال 1988 بوده­ است که در مقایسه با آمارهای سال­های قبل، درصد زنان مبتلا به ناباروری اولیه به­طور قابل توجهی افزایش یافته است»(همان:1091). در مورد ایران نیز مطالعه سال 2000 که توسط سازمان بهداشت جهانی انجام شد، نرخ ناباروری در تهران را 12 درصد گزارش کرد که نشان­دهنده اهمیت پرداختن به موضوع ناباروری است.

 

زوج نابارور- به ویژه زنان- با فشار اجتماعی بسیار زیادی برای باروری و داشتن فرزند روبرو هستند. فشار نقش مادری، حتی شامل زنان شاغل با موقعیت شغلی و اجتماعی بالا نیز می­شود به گونه­ای که آنان نیز مادری را مهم­ترین نقش اجتماعی خود می­پندارند (رفعت جاه، 1383).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بنابراین مادری  مهم­ترین نقشی تلقی می­گردد که هر زن، می­بایست در زندگی بر عهده گیرد به گونه­ای که زنان در جامعه، به مادر شدن مجبورند. فشار برای پذیرش نقش مادری به اندازه­ای شدید است که گویی زنی که مادر نیست، هویت جنسیتی­اش دچار اختلال است. این وضعیت حکم مادری  نامیده می­شود. تا آن­جا که طبق پژوهش­های انجام شده افرادی که به طور خودخواسته تصمیم می­گیرند فرزندی نداشته باشند، به عنوان افرادی با سازگاری ضعیف و گمراه در نظر گرفته می­شوند. (پترسون، 1983 به نقل از هاید،2008)

 

علل ابتلا به ناباروری، آسیب شناسی مسایل اجتماعی زنان نابارور، بررسی بیماری­های روان­شناختی و به طور کلی سلامت روانی زنان نابارور و مشکلاتی از قبیل افسردگی  که در میان زنان به واسطه درمان ناباروری شیوع دارد، فشار نقش در میان زنان نابارور، بررسی مشکلات اجتماعی زنانی که وارد فرآیند درمان ناباروری شده­اند و … موضوعاتی هستند که در مواجهه با پدیده­ی ناباروری قابل طرح هستند که بعضاً در پژوهش­های قبلی مورد بررسی قرار گرفته­اند. اما موضوع پایان­نامه حاضر هیچ­یک از این مسایل نیست!

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

از میان زنان نابارور که برای درمان به مراکز درمان­های پیشرفته مراجعه می­کنند، زنانی هستند که به دلیل مشکلات تخمدان قادر به باروری با تخمکِ خود نیستند و از طرف تیم پزشکی، کاندید دریافت درمان تخمک اهدایی که از درمان­های باروری به کمک شخص سوم هستند.

 

محقق بر آن است ،”تجربه زیسته”­ زنان نابارور گیرنده تخمک اهدایی را با رویکرد پدیدار شناسی مورد بررسی قرار دهد. روش پدیدار شناسی می­کوشد تا تجربیات انسان را در متن و زمینه­ای که در آن روی می­دهد، توصیف نماید لذا قبل از فهم الگوهای رفتار و تعامل، باید پدیده ناباروری، دریافت تخمک اهدایی و اینکه زنان چه احساسی به آن دارند و چگونه آن را درک و تفسیر می­نمایند شناخت و بررسی کرد. به این منظور باید به بررسی این زنان که به طور مستقیم پدیده مورد نظر را تجربه کرده اند، یعنی دارای تجربه زیسته هستند(که در تقابل با تجربه دست دوم است)، پرداخت. یعنی پرداختن به تجربه زندگی به همان صورتی که واقع شده است.(محمد پور، 262:1389)

 

موضوع این پژوهش، زنانی هستند که در درمان ناباروری وارد شده­اند و بایستی از درمان تخمک اهدایی استفاده کنند. این اشخاص زنانی هستند که به دلیل مشکلات تخمدان، سایر روش­های درمانی برای آنان پاسخگو نیست و آن­ها امکان بچه دار شدن با تخمک خود را نداشته و بنابراین به ناچار حلقه­ی اتصال ژنتیک آنان با جنین، به علت ورود شخص سوم (اهداکننده­ی تخمک) گسسته می­شود؛ زنان گیرنده تخمک اهدایی زنان ناباروری هستند که می­خواهند به طریق بیولوژیک مادر شوند.

 

در مواجهه  با پدیده­ی ناباروری با یک جهان اجتماعی مواجهیم ولی به دنبال شناخت این جهان اجتماعی، مشخصه­ها و مسایل آن نیستیم بلکه این تجربه­ی زنان نابارور گیرنده تخمک اهدایی، از آن جهان اجتماعی است که برای ما مهم است.

 

 

 

به بیان دیگر، مساله­ی ما در این پژوهش، بررسی پدیده­  ناباروری به مثابه بود نیست بلکه پدیدار  ناباروری به مثابه­ نمود  در ذهنیت زنان نابارور است.

 

در مطالعه­ی پدیده­ی ناباروری، مشاهده و مطالعه­ی رفتارگرایانه­ی زنان نابارور و  نیز شناخت روابط عِلی میان ناباروری و سایر متغیر­ها از قبیل سن، میزان تحصیلات، خانواده، فرهنگ اقوام و … دارای یک پیش فرض متدولوژیک است: ابژه نسبت به  پدیده ، خودآگاهی دارد. اما  ما به دنبال عرصه­ای هستیم که در ناخودآگاه این افراد قرار دارد و دقیقا  به همین دلیل است که در این پژوهش از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی استفاده می­شود زیرا به دنبال آن هستیم که علاوه بر جنبه­های خودآگاه، بدانیم که در ناخودآگاه زن نابارور نسبت به این مساله چه می­گذرد؟

 

به طور مثال زنان نابارور در خانواده با مشکلاتی از قبیل زخم زبان اطرافیان به خصوص از جانب خانواده همسران­شان مواجه­اند(میرزا نژاد، 1388). این­ها جنبه­هایی هستند که این زنان نسبت به آن­ آگاهی دارند! هدف پدیدار شناسی برگشت از مشاهده به یک قدم عقب­تر و شناخت چیزهای کاملا بدیهی فرض شده است که وارد آگاهی نمی­شوند. شناخت این مسایل با روشهای مرسوم میسر نیست. به­طور مثال وقتی سخن از تجربه مادری است، در وهله­ی اول با مفهوم بدیهی انگاشته شده­ی غریزه­ی مادری یا عشق مادری مواجه هستیم. در حالی­که، تجربه­ی زیسته­ی مادری طبیعی با تجربه­ی زیسته­ی مادریِ اجتماعی ناشی از فرزند پذیری متفاوت است. در سنت پدیدار شناسی، این نگاه بدیهی­انگارانه از مفهوم مادری را اصطلاحا اپوخه می­کنیم. اپوخه اولین گام از تقلیل پدیدار­شناسی است که در بخش نظری به تفصیل به توضیح آن خواهیم پرداخت.

 

در حقیقت آن­چه در مادری رخ می­دهد جمع سه گونه تجربه است:

 

 

    1. مادری ژنتیک : ناظر بر ابعاد ژنتیکی است که به واسطه­ی تخمک به جنین منتقل می­گردد.

 

    1. مادری بیولوژیک : در بردارنده­ی تجربه بارداری درون رحم و زایمان است .

 

  1. مادری اجتماعی : منظور مرحله­­ی پس از تولد نوزاد است؛ مادری که کودک را بزرگ می­کند.

 

در بررسی  پدیده باروری با تخمک اهدایی نیز، آن­چه اپوخه می­شود، افکار قالبی، پیش­فرض­ها و قضاوت­های رایج درباره­ی مفهوم مادری است که  تا به ابعادی ورای آن دست­یابیم.

 

آن­چه در ذیل اشاره می­­گردد، مسایلی است که در این پایان­نامه به آن پرداخته می­شود:

 

 

  • تجربه زیسته­ی “مادری” از طریق درمان تخمک اهدایی، نه از جنس مادری طبیعی است، زیرا فاقد عنصر ژنتیک است (مادر و کودک حاصل از تخمک اهدایی، به لحاظ ژنتیک رابطه­ا­ی ندارند) و نه مانند  فرزند پذیری تنها ناظر بر بعد مادریِ اجتماعی است زیرا مادرانِ تحت درمان ناباروری در صورت درمان موفق، دارای تجربه­ی بارداری و زایمان خواهند بود. بنابراین لازم است تجربه زیسته­ی آنان از مادری مورد بررسی قرار گیرد.

 

 

 

 

  • وجود ابعاد ناشناخته­ی ورود فن­آوری­های کمک باروری (ART) به مقوله مادری در زنان گیرنده­ی تخمک اهدایی این سوال را ایجاد می­کند که آیا بارداری حاصل از یک رابطه­ی جنسی با همسر، مشابه بارداری به واسطه­ی تولید  و کاشت جنین  از طریق درمان پیشرفته ناباروری است؟  بنابراین این پژوهش به­دنبال بررسی چگونگی این پدیده و تأثیر آن بر تجربه زیسته­ی این زنان است.

 

 

 

 

  • توصیف این­که ناباروری، درتجربه زیسته­ی یک زن گیرنده تخمک اهدایی چگونه فهم می­شود؟ “تجربه زیسته” به دریافت هر فرد از یک پدیده­ی خاص معنا می­بخشد. به طور مثال، وقوع عادت ماهیانه در زنان نشانه­ای از آمادگی باروری است. اما هستند زنان ناباروری که با وجود ناباروری در آنان عادت ماهیانه دیده می­شود! مواجهه­ی زن نابارور با حقیقتی به نام ناباروری در او تجربه­ی زیسته­ای از عادت ماهیانه را رقم می­زند. یکی از اهداف این پژوهش دست­یابی به ذات مشترک (جوهر) همین تجربه­ها نیز است. در اینجا بسط مثال بالا می­تواند در روشن کردن مفهوم تجربه زیسته موثر باشد:

 

وقتی سخن از عادت ماهیانه است، ما با یک پدیده مواجه­ایم؛ پرسش از این پدیده به مثابه بود از جنس سئوالات ذیل است:

 

معمولا در چه سنی رخ می­دهد؟ چرا رخ می­دهد؟ چه زمان به­پایان می­رسد (یائسگی)؟ علائم ناشی از آن چیست؟ مراقبت­های بهداشتی زمان وقوع آن چیست و… مساله این است که یک تحقیق پدیدار شناختی از این سنخ نیست!!

 

اما بیایید ببینیم این پدیده در هر حالت چگونه در ذهن زن  نمود می­یابد: احساس ترس و نگرانی از خون­ریزی به عنوان بیماری در دختری که برای نخستین بار عادت ماهیانه می­شود، احساس خوشحالی در زنی که ترس از بارداریِ ناخواسته دارد، احساس غم و اندوه فراوان در زنی که در جریان درمان پیشرفته ناباروری است و عادت ماهیانه برای وی به­ معنای عدم موفقیت در پروسه­ی طولانی و سخت درمان است! برای او عادت ماهیانه، فقط خون حاصل از ریزش جداره­ی رحم نیست بلکه از بین رفتن تمام آمال و آرزوهای وی برای مادری است!  از دست دادن فرزندی که می­توانست داشته باشد!

 

بنابراین، یک پدیده­ی واحد می­تواند موجب بروز احساسات متفاوتی گردد که منشا این تفاوت در تجربه­ی زیسته­ی متفاوتی است که فرد در مواجهه با آن پدیده دارد.

 

 

 

 

  • رهیافت “برساخت” جهان اجتماعی، آگاهی را موقعیت­مند و وضعیت­مند می­داند. در این نگاه، واقعیت بیرونی غریزه مادری که خیلی سخت انگاشته می­شود، یک برساخته­ی اجتماعی است و ما به دنبال فهم “میان اذهانی” مادری برساخت شده در جهان اجتماعی هستیم. به بیان دیگر عنصر “میان اذهانی” است که شرایط محیطی را می­سازد و موجد شکاف در آگاهی است. آن اکلی  این شکاف را میان تصور از مادری (زایمان) و واقعیت آن صورت بندی می­کند تا آن­جا که وجود نسبت معنی­داری میان این شکاف و افسردگی پس از زایمان را مطرح می­کند (میرزا نژاد، 1388). برساختگی مادری به مثابه جهان اجتماعی در چارچوب “ساخت اجتماعی واقعیت” در این پژوهش مورد بررسی قرار می­گیرد. به بیان دیگر، در اینجا به مساله­ی مادری به عنوان یک واقعیت بیرونی در جهان اجتماعی بر­می­خوریم و پرسش ما  این است که تجربه­ی زنان – نابارور گیرنده تخمک اهدایی-  از این واقعیت بیرونی (مادری) چیست؟

 

پرسش بنیادین این پژوهش ناظر بر چرایی و یافتن علیت­­ها نیست بلکه پرسش از چیستی است. چیستی تجربه­ی زیسته­ی زنان نابارور گیرنده تخمک اهدایی.

 

1-3  ضرورت و اهمیت پژوهش

 

با توجه به رشد روزافزون موفقیت فن­آوریهای کمک باروری (ART ) و به تبع آن درمان­های به کمک شخص سوم  و به طور مشخص درمان ناباروری با تخمک اهدایی که موضوع مورد مطالعه این پژوهش است، شاهد تقاضای روزافزون مراجعینی هستیم که برای ورود به این درمان در لیست­های طولانی انتظار در مراکز درمان ناباروری هستند. این در­حالی است که با وجود اهمیت بسیار زیاد ابعاد روان­شناختی و جامعه­شناختیِ این شیوه درمانی، پژوهش­های بسیار اندکی با توجه خاص به پدیده ناباروری و شناخت نمود آن در ذهن فرد نابارور پرداخته­اند و پژوهش­های موجود بیشتر با نگاهی درمانی، برابعاد  پزشکی آن متمرکزهستند، حال آن­که ابعاد غیرپزشکی این پدیده، دارای اهمیتی حیاتی­ است؛ خانواده­های درگیر با ناباروری، به عنوان بخشی از این جامعه می­بایست موضوع پژوهش­ باشند زیرا این پدیده تنها ابعاد پزشکی ندارد. اگرچه یافته­های مطالعات قبلی باعث گسترش دانش در زمینه ناباروری شده ولی انتخاب درمان ناباروری با تخمک اهدایی به عنوان راهی برای دستیابی به مادری از دیگر موضوعات با اهمیت است که تجربه­ی آن درک نشده و یا گزارش نشده است و افراد حرفه­ای کمک رسان به درمان خواهان ناباروری را با شواهد بسیار کمی برای راهنمای کار با این افراد مواجه ساخته ­است. این  مساله ریشه در فضای گفتمانی حاکم بر موسسات درمان ناباروری دارد که منبعث از گفتمان پزشکی است و کمتر بر سایر ابعاد آن تاکید دارند. بنابراین

پروژه دانشگاهی

 بررسی و شناخت تجربه­ی زیسته­ی زنان نابارورگیرنده­ی تخمک اهدایی با روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی تلاشی نو در این حوزه می­باشد.

 

. Infertility

 

Assisted Reproductive Technologies

 

. Infertility

 

. Primary infertility

 

. Social Strain

 

. Motherhood

 

. Gender Identity

 

. Motherhood mandate

 

. Role Strain

 

. Egg Donation Treatment

 

. Third Party Reproduction

 

. Lived Experience

 

. Phenomenology

 

. Object

 

 

  1. 6. تجربه زیسته زنانی که هم­زمان از تخمک و رحم شخص سوم استفاده می­کنند در دامنه­ی این پژوهش نیست.

 

. Social World

 

. Nomenon

 

. Existence, positing of  being

 

. Phenomenon

 

. Appearance

 

. Behavioristic

 

. Consciousness

 

. Epoche

 

. Reduction

 

 

  1. هوسرل اپوخه را یک عمل تعلیق صرف و امتناع از حکم می­داند و نه نفی یا حدس یا فرض یا شک(هوسرل به نقل از رشیدیان، 1388).

 

. Assisted Reproduction Treatment

 

. Product

 

. Common Essence

 

.Construct

 

. Inter subjectivity

 

. Aan Oakly

 

. Social Construction of Reality

 

. Whatness

 

. Assisted Reproduction treatment

 

. Third Party Reproduction

 

. Egg Donor Treatment

رابطه بین مصرف اینترنت و احساس امنیت اجتماعی

انسان از آغاز شکل­گیری حیات اجتماعی خود، همواره با مسئله محافظت از خویش در مقابل تهدیدات مواجه بوده است. مواجهه­ی بشر با مسئله­ی صیانت نفس، در واقع از جوامع بدوی تا اجتماعات امروزی وی را با مسائلی چون ایجاد ثبات و محیطی امن روبرو ساخته است. باید توجه داشت که حدود و ثغور مفهوم امنیت در مقاطع مختلف حیات بشر به یک اندازه نبوده است. روشن است که در جوامع جدید و با توجه به گسترش نهادهای جدید اجتماعی و پیچیده­تر شدن حیات اجتماعی- سیاسی، مفهوم امنیت از جمله مفاهیمی است که در طی سده اخیر مورد توجه قرار گرفته است (باومن، 162:1384).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

امنیت از جمله پدیده­های مهم و شایان توجهی است که از نیازها و ضرورت­های اساسی فرد و جامعه به شمار می­رود و فقدان آن یا اختلال در آن، پیامدها و بازتاب­های نگران کننده و خطرناکی به دنبال دارد به طوری که با زوال آن آرامش خاطر انسان از بین می­رود و اضطراب و ناآرامی جای آن را می­گیرد. مرتفع شدن بسیاری از نیازهای آدمی نیز در گرو تأمین امنیت است.

 

به طوری که آبرهام مازلو نیز در سلسله مراتب نیازها، احساس امنیت را بلافاصله پس از ارضای نیازهای اولیه قرار می­دهد (کاهه، 1384: 133). امنیت به معنای سنتی آن عبارت است از: امنیت نظامی و توسل به قوای قهریه برای حصول آرامش و فرار از خطر. اما امروزه این مفهوم از رویکرد نظامی محور خود فاصله گرفته و پارامترهای نرم­افزاری جایگزین پارامتری سخت­افزاری گشته­اند و روز به روز ابعاد نظامی آن نمود کمتری می­یابند (جهان­بین، 1382: 96). تا جایی که می­توان گفت، امنیت در معنای عینی، فقدان تهدید نسبت به ارزش­های کسب شده و در معنای ذهنی یعنی فقدان هراس از اینکه ارزش­های مزبور مورد حمله قرار گیرد محسوب می­شود (بوزان، 1378: 86). به همین ترتیب گستره و دامنه­ی امنیت اجتماعی با توسعه و گسترش فناوری­های پیشرفته، توسعه یافته است و از صرف مقوله­های بهداشتی، رفاهی و اقتصادی خارج شده و به مقوله­هایی نظیر هویت، ساخت شخصیت هستی و وجود فرد، اجتماع و جامعه گسترش یافته است. بنابراین هم مطالعه­ی پدیده­ی امنیت اجتماعی حائز ظرافت و پیچیدگی­های مفهومی و اداراکی شده و هم تأمین و پایداری آن از اهمیت خاص خود برخوردار گردیده است.

عکس مرتبط با اقتصاد

از سوی دیگر به عقیده­ی برخی از متفکران، احساس امنیت اجتماعی از خود امنیت اجتماعی مهم­تر است. زیرا در جامعه­ای ممکن است امنیت اجتماعی وجود داشته باشد اما در نتیجه­ی فقدان احساس آن، هزینه­ی بسیار زیاد باید صرف شود تا احساس امنیت به وجود بیاید. احساس امنیت اجتماعی را می­توان نوعی ذهنیت و جهت­گیری روانی مثبت (رضایت­بخش، قانع کننده و آرام­بخش) افراد نسبت به عدم تأثیرگذاری

پروژه دانشگاهی

 حضور و بروز رویدادها و وقایع ضد امنیتی (تهدیدها) در شرایط فعلی و آتی در حوزه­ی امنیت اجتماعی، ثبات سیاسی، انسجام هویتی، یکپارچگی و امنیت سرزمین دانست (حاجیانی، 1384: 28). به اعتبار این تعریف، عوامل متعددی می­تواند احساس امنیت را به هم زده و مختل نماید که از جمله­ی آنها می­توان رسانه­های نوین به طور عام و استفاده از اینترنت که در نوشتار حاضر مورد بررسی قرار گرفته است را به طور خاص نام برد. چرا که اینترنت زمینه­ای را برای ارتباطات مثبت و منفی برای افراد فراهم می­آورد (احمدی و اسماعیلی، 1389: 327).

 

شواهد نشان می­دهد که گسترش و توسعه­ی روزافزون فناوری­های جهانی اطلاعاتی و ارتباطی بیش از آنکه در راستای تأمین امنیت اجتماعی باشد. به نوعی تهدید علیه امنیت تبدیل شده­اند. انقلاب فناوری، به شیوه­های ارتباطات (اینترنت، ارتباطات ماهواره­ای و رایانه­های پیشرفته) اشاره دارد که با کمک پیشرفت­های فناوری، فاصله و مکان را به عوامل غیر مهم تبدیل کرده است (رفیع و جانباز، 1389: 88) و از طریق ایجاد اختلال در فرهنگ و هویت ملی، قومی و مذهبی، امنیت را زائل می­سازند (کاستلز، 1380: 37 و 323). فناوری جهانی اطلاعات و ارتباطات و در رأس آنها اینترنت سبب شده است تا آسان­ترین و کم­هزینه­ترین تهدید متوجه امنیت اجتماعی شود (رفیع و جانباز، 1389: 93). شکی نیست که اینترنت موجب وسعت افق دید ما می­شود و فرصت­های بی سابقه­ای برای برقراری تماس با دیگران در اختیار ما می­گذارد؛ اما ضرب آهنگ لگام گسیخته­ی رشد و گسترش اینترنت، نشانگر تهدیدها و چالش­هایی برای شکل­های سنتی تعامل انسانی نیز هست (گیدنز، 1386: 684).

 

نتیجه­ی نظر خواهی مرکز افکار سنجی ایرانیان (ایسپا) مبین آن است که 81 درصد ایرانیان به گونه­ای احساس ناامنی می­کنند (کلاهچیان، 1384: 154). در عین حال بر اساس آمار ارائه شده از سوی پایگاه اینترنتی «داده­ها و آمار اینترنت» که در آمریکا مستقر است از جمعیت حدوداً 7 میلیاردی جهان تقریباً 2 میلیارد نفر، از اینترنت استفاده می­کنند. بر اساس گزارش همین پایگاه، ایران با داشتن 33 میلیون و 200 هزار کاربر معادل 43 درصد جمعیت 77 میلیونی خود مقام سیزدهم را در جهان داراست. بدین ترتیب بیش از نیمی از کاربران اینترنت خاورمیانه به کشور ایران اختصاص دارد. از این رو ایران پر کار برترین کشور خاورمیانه است. در صورت بی­توجهی به این پدیده به جای بهره­گیری از آن، با تهدیدهای ناشی از آن مواجه خواهیم شد که ممکن است در نهایت شاهد زوال احساس امنیت در جامعه­ی خود باشیم و از آنجایی که جمعیت کشور ما جوان است و در این میان دانشجویان تأثیرپذیری و دسترسی بیشتری به فضای مجازی و اینترنت داشته و به عنوان گروه­های پیشگام جامعه، تأثیرگذاری بیشتری بر جامعه دارند، بنابراین مسئله اصلی پژوهش حاضر که به آن پرداخته­ایم این است که آیا استفاده از اینترنت بر احساس امنیت اجتماعی دانشجویان در جامعه­ی آماری مورد مطالعه تأثیرگذار می­باشد؟

 

1- 3 سوالات تحقیق

 

1-3-1 سوال اصلی:

 

آیا بین مصرف اینترنت و احساس امنیت اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان رابطه معناداری وجود دارد؟

 

1-3-2 سوالات فرعی:

 

 

    1. آیا بین میزان استفاده افراد از اینترنت و میزان احساس امنیت اجتماعی آنها رابطه معناداری وجود دارد؟

 

    1. آیا بین سابقه­ استفاده افراد از اینترنت و میزان احساس امنیت اجتماعی آنها رابطه معناداری وجود دارد؟

 

    1. آیا بین میزان استفاده ابزاری افراد از اینترنت (علمی، فرهنگی، سرگرمی، اجتماعی و…) و میزان احساس امنیت اجتماعی آنها رابطه معناداری وجود دارد؟

 

    1. آیا بین نوع استفاده ابزاری افراد از اینترنت (علمی، فرهنگی، سرگرمی، اجتماعی و…) و میزان احساس امنیت اجتماعی آنها رابطه معناداری وجود دارد؟

 

    1. آیا بین میزان استفاده ارتباطی(بیانگر) افراد از اینترنت (وبلاگ، ارسال و دریافت ایمیل، چت، شبکه­های اجتماعی و…) و میزان احساس امنیت اجتماعی آنها رابطه معناداری وجود دارد؟

 

    1. آیا بین نوع استفاده ارتباطی (بیانگر) افراد از اینترنت (وبلاگ، ارسال و دریافت ایمیل، چت، شبکه­های اجتماعی و…) و میزان احساس امنیت اجتماعی آنها رابطه معناداری وجود دارد؟

 

  1. آیا بین الگوی استفاده افراد از اینترنت (سایت­های فیلتر شده/فیلتر نشده) و احساس امنیت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد؟

 

Insecurity

 

Societal Security

سرمایه اجتماعی درون – برون گروهی در فضای مجازی

این سرمایه( سرمایه اجتماعی) نا ملموس بسیاری از امور زندگی روزانه مردم مانند حق کسب و کار، معاشرت،هم فکری و همدردی و داد وستد اجتماعی میان افراد و خانواده ها که واحدهای اجتماعی را می سازند در بر می گیرد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

به دلیل جایگاه کلیدی سرمایه اجتماعی در توسعه جوامع، بانک جهانی  بخش مجزایی را به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه کشور ها اختصاص داده است و در بحث های نظری، سنجشی و تاثیر گذار سرمایه اجتماعی طرح ها و مطالعات فراوانی انجام داده است، از جمله مطالعات مدنظر آنها بومی سازی و عملیاتی کردن مفاهیمی همچون سرمایه اجتماعی است که منجر به افزایش و ارتقا آن کشور در جهت توسعه می گردد.

 

در ایران نیز بحث سرمایه اجتماعی چند سالی است که مورد توجه قرار گرفته و در ماده 155 برنامه پنج ساله چهارم توسعه و سند چشم انداز بیست ساله به بحث سرمایه اجتماعی توجه ویژه ای شده است به گونه ای که در برنامه پنج ساله چهارم شناخت نظری، شیوه های سنجش و عملیاتی نمودن مفهوم و اندازه گیری سرمایه اجتماعی در قالب و شکل ملی در سطح کشور، پیش بینی شده است.

 

 

 

 

 

سرمایه جتماعی دو وجه دارد:

 

 

    • سرمایه اجتماعی درون گروهی

 

  • سرمایه اجتماعی برون گروهی

 

 

 

پاتنام سرمایه اجتماعی برون گروهی را بعنوان پل ارتباطی گروه های اجتماعی گوناگون تعریف می کند او معتقد است معاشرت و شرکت در فعالیتهای گروهی است که سرمایه اجتماعی برون گروهی را تعریف می کند درحالی که سرمایه اجتماعی درون گروهی تنها گروه همجنس را پیوند می زند (پاتنام،22:2000).

 

اما بسیاری از اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی وجه تمایز بین سرمایه اجتماعی درون و برون گروهی را بسیار گسترده تر از آنچه که پاتنام مشخص کرده می دانند، برخی معتقدند سرمایه اجتماعی درون گروهی به تامل افراد یک جامعه نسبت به یکدیگر اشاره دارد و سرمایه اجتماعی برون گروهی عبارت است از میزان اعتماد مردم به دولت هایشان. لیکن  محقق در این پژوهش سرمایه اجتماعی درون گروهی را میزان اعتماد افراد طرفدار یک نامزد انتخاباتی به یکدیگر و سرمایه اجتماعی برون گروهی را میزان اعتماد طرفداران نامزدها به یکدیگر در نظر می گیرد و فرض بر این است که حوادث بعد از انتخابات منجر به افزایش سرمایه اجتماعی درون گروهی و کاهش سرمایه اجتماعی برون گروهی در فضای مجازی که به تبع بازتابی از واقعیت حاکم بر جامعه است، شده است در حالیکه شرط لازم برای دستیابی به جامعه پایدار و توسعه یافته  برخورداری از هر دو وجه سرمایه اجتماعی در سطح قابل ملاحظه است.

 

اینترنت بصورت خود جوش پدیدار شد. اینترنت محصول دنیای یکپارچه و تقسیم شده ای است. اما اولین خاستگاه آن دقیقا در دوره جنگ سرد یعنی قبل از 1989 بود. اولین شبکه ها در پنتاگون یعنی ستاد فرماندهی ار تش آمریکا بوجود آمد. (گیدنز،679:2003)

 

اینترنت، به واسطه ایجاد و مهیا کردن مکان ملاقاتی برای افراد با سلیقه‌های مشترک و غلبه بر محدودیت‌های زمانی و مکانی، به اصلاح جامعه می‌پردازد. اینترنت به عنوان یکی از عوامل مهم ارتباطی ای مطرح است، که شبکه های ارتباطات را به شدت گسترده کرده و باعث رفع محدودیت های ارتباطی شده است . بر اساس این دیدگاه سرمایه اجتماعی از طریق شبکه روابط اینترنتی به شدت گسترده می شود.

 

در واقع اینترنت از طریق کانال هایی مبادله، توانای های افراد را برای ارتباط با همدیگر، صرفنظر از موقعیت های خاص آنها فراهم کرده است. انعطاف و میزان دسترسی به اینترنت، انواع جدیدی از میدان های تعامل را بین افراد ناشناخته به وجود آورده است. بنابراین اولین و پایه ای ترین عامل شکل گیری سرمایه اجتماعی که همان گسترش ارتباطات است،به وسیله اینترنت به دست می آید و اجتماعات مجازی مبتنی بر آن شکل می گیرد.

 

کنش متقابل الکترونیکی غالبا آزادی بخش و توان بخش معرفی می شود، چون مردم می توانند هویت های اینترنتی دلخواه خود را برای خویش خلق کنند و آزاد تر از جاهای دیگر سخن بگویند(گیدنز،147:2003).

 

جوامع مجازی از ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بسیار آزادانه تر از جوامع واقعی هستند، به  این خاطر که  کاربران می توانند با انتخاب هویت های غیر واقعی برای خود، نظراتشان را صریح اعلام کنند. از دیگر ویژگی های فضای مجازی می توان به نبود محدودیت زمانی ومکانی و داشتن تاملات فرا مرزی اشاره کرد. در شبکه های مجازی اعتماد طرفین با هزینه کمتری نسبت به جوامع واقعی جلب می شود. (بلیمز،3:2002).

عکس مرتبط با اقتصاد

فضای مجازی همانند سایر پدیده های بشری در کنار فرصت هایی که می تواند ایجاد کند، قاعدتا تهدیدهایی را همراه دارد اما اعتقاد اکثر کارشناسان براین است که اگر شما ظرفیت ها و ویژگی های یک پدیده را به درستی درک کنید، اگر تهدید هم باشد با شناخت و فعالیت منطقی  به فرصت تبدیل           می شود. اینترنت و یا به عبارت بهتر اجتماعات مجازی به نسبت جوامع فیزیکی فرصت های را برای تبادل اطلاعات، تولید و ذخیره سرمایه اجتماعی فراهم می کند و همزمان تاملات چهره به چهره را از کاربران خود سلب می کند. جامعه ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست، در سالهای اخیر کاربران ایرانی جوامع مجازی(شبکه ها،چت،ایمیل و نظایر آن را ) را به نسبت جوامع واقعی بستر مناسبی برای ابراز صریح عقائدشان یافته اند.

 

از آنجائیکه نظریۀ سرمایۀ اجتماعی تحلیل خود را بر ویژگی های کلان اجتماعی متکی کرده و به این امر اشاره دارد که این ویژگی ها، انگیزشی در افراد ایجاد می کند که عامل مشارکت و توسعه جامعه می شود. بنابراین عدم وجود سرمایۀ اجتماعی(اعتماد و شبکۀ پیوندها) در افراد سبب عدم مشارکت آنها در     فعالیت های اجتماعی می شود(موسوی، 1385: 78).

 

صاحبنظران بر این باورند که یکی از معیارهای سنجش، افزایش و یا کاهش سرمایه اجتماعی انتخابات است. اساسا مفهوم سرمایه اجتماعی با انتخابات و فعالیتهای که نیازمند مشارکت عمومی شهروندان یک جامعه است، رابطه مستقیم دارد. به عبارتی دیگر لازمه بوجود آمدن سرمایه اجتماعی، مشارکت عمومی شهروندان یک جامعه در موضوعاتی همچون انتخابات است.

 

دهمین انتخابات ریاست جمهوری که در سال 1388 بر گزار شد یکی از عرصه های جدی، برای بررسی رشد وافول سرمایه اجتماعی در ایران است. حضور 80 درصدی مردم در انتخابات نشانه تمایل جدی مردم برای مشارکت در تعیین سرنوشت خود بود. با این حال حوادث بعد از انتخابات تاثیر جدی بر اعتماد به عنوان مولفه کلیدی سرمایه اجتماعی در ایران داشت.  بعد از حوادث انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388، افراد جامعه فضای مجازی را بستر مناسبی برای ابراز واقعی نظرات خود یافته اند، که این نظرات بازتابی از جو حاکم موجود در فضای کشور بود که نشانگر کاهش شاخص های همچون اعتماد عمومی و مشارکت عمومی از کلید ترین مولفه های سرمایه اجتماعی در فضای کشور بود. با در نظر گرفتن این مساله  محقق بر آن شد که به واکاوی علت کاهش سرمایه اجتماعی در فضای مجازی ایران بپردازد و در پایان با ارائه پیشنهادات امیدوار به شکل گرفتن مجدد سرمایه اجتماعی در بین مردم  وبهبود یافتن رابطه مردم با یکدیگر باشد.

 

با توجه به اینکه فضای مجازی از ابعاد مختلفی چون ایمیل، چت، شبکه های اجتماعی و نظایر آن تشکیل شده است و هر یک از این ابعاد قابلیت طرح و بررسی بعنوان موضوع تحقیق مستقلی را دارا هستند. لذا پرداختن به همه ابعاد فضای مجازی در یک تحقیق، اعتبارعلمی تحقیق را زیر سوال خواهد برد. از این رو با توجه به موضوع تحقیق محقق بر آن شد به مطالعه موردی  فیس بوک به عنوان یکی از شبکه های اجتماعی مجازی و بعدی از ابعاد تشکیل دهنده فضای مجازی بپردازد. لازم به ذکر است شبکه فیس بوک  در مقایسه با دیگر شبکه های اجتماعی مجازی با اقبال بیشتری از سوی کاربران ایرانی مواجهه است.

عکس مرتبط با شبکه های اجتماعی

ساختار شبکه اجتماعی فیس بوک از قابلیتی برخوردار است که شاید بتوان ادعا کرد، تمامی امکانات ارتباطی(از قبیل چت، ایمیل و غیره) فضای مجازی و شبکه های اجتماعی اینترنتی دیگری نظیر تویتر و مای اسپیس را در دل خود جای داده است.فیس بوک به نسبت دیگر شبکه های اجتماعی مجازی کاربران بیشتری را به خود اختصاص داده است. لذا نتایج حاصل از مطالعه موردی شبکه فیس بوک که موضوع این تحقیق می باشد قابلیت تعمیم به دیگر شبکه های اجتماعی مجازی را داراست.

 

محقق در این پژوهش بر این باورست که انتخابات باعث افزایش سرمایه اجتماعی درون گروهی(افزایش اعتماد افراد طرفدار یک نامزد خاص به یکدیگر) و کاهش سرمایه اجتماعی برون گروهی(کاهش اعتماد افراد طرفداران دو نامزد انتخابات به یکدیگر)،به عبارتی دیگر این پژوهش بدنبال بررسی تاثیر انتخابات بر اعتماد و دیگر  مولفه های سرمایه اجتماعی در فضای مجازی است. هر چند انتخابات باعث افزایش سرمایه اجتماعی درون گروهی و کاهش سرمایه اجتماعی برون گروهی می شود ولیکن صاحبنظران معتقدند توسعه یک جامعه نیازمند افزایش هر دو گونه سرمایه اجتماعی است.

 

از این رو با توجه به اهمیت اعتماد، مبادله و شبکه های اجتماعی بعنوان کلیدی ترین مولفه های سرمایه اجتماعی و مطالعه موردی شبکه اجتماعی فیس بوک بعنوان نمونه جامع از فضای مجازی، محقق به دنبال سنجش سرمایه اجتماعی درون و برون گروهی کاربران فیس بوک در سال1388 با تاکید بر دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران است.

 

 

دانلود مقالات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

3-1 ضرورت و اهمیت تحقیق:

 

یکی از عوامل موثر بر فرآیند توسعه اجتماعی در جهان موضوع سرمایه اجتماعی ونرخ بهره مندی آن در کشورها می باشد. بدون شک در کشور های جهان سوم و توسعه نیافته موضوع سرمایه اجتماعی است که  می تواند کاستی های منابع اقتصادی را تا حدودی بپوشاند. به عبارتی به دلیل محدودیت منابع و سرمایه های اقتصادی در کشور های جهان سوم، سرمایه اجتماعی می تواند جایگزین مطلوبی برای سرمایه مالی و اقتصادی باشد. علاوه بر توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی یک جامعه نیز وابسته به سرمایه اجتماعی موجود در آن جامعه است. افزایش بهره وری عوامل تولید، از جمله مهمترین تاثیرات سرمایه اجتماعی بر مناسبات اقتصادی است و راز آن در کاهش هزینه های تولید ومبادلات اقتصادی نهفته است زیرا در فضای پر اعتماد دیگر نیازی به هزینه های اضافی برای جلب اعتماد طرفین در مبادلات نیست و سرعت وسهولت  مبادلات افزایش می یابد. در واقع سرمایه اجتماعی را می توان در کنار سرمایه های اقتصادی و انسانی ، بخشی از ثروت ملی به حساب آورد که بستر مناسبی برای بهره برداری از سرمایه انسانی و فیزیکی(مادی) و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد میشود. بدون سرمایه اجتماعی، هیچ اجتماعی به هیچ سرمایه ای نمی رسد، به طوریکه بسیاری از گروه ها، سازمان ها و جوامع انسانی بدون سرمایه اقتصادی و صرفا با تکیه بر سرمایه انسانی و اجتماعی توانسته اند به موفقیت دست یابند، اما هیچ مجموعه انسانی ، بدون سرمایه اجتماعی نمی تواند اقدامات مفید و هدفمندی انجام دهد. سرمایه اجتماعی بر خلاف سایر سرمایه ها بصورت فیزیکی وجود ندارد بلکه حاصل تعاملات  و هنجارهای گروهی و اجتماعی نظیر اعتماد متقابل، تاملات اجتماعی متقابل؛ گروههای اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی، احساس وجود تصویری مشترک از آینده و کار گروهی در یک نظام اجتماعی است و از طرف دیگر افزایش آن می توان موجب پایین آمدن جدی سطح هزینه های اداره فرآیند توسعه جامعه و هزینه عملیاتی سازمانها می شود(فیلد،20:2003).

 

بانک جهانی ، سرمایه اجتماعی را به عنوان «ثروت نامرئی یک کشور» در نظر می گیرد و با توجه به اهمیت جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه کشورها و یادآوری این موضوع که در صورت فقدان سرمایه اجتماعی دیگر سرمایه ها اثر بخشی خود را از دست می دهند، محقق را بر آن داشت که به بررسی جایگاه این سرمایه در ایران بپردازد لیکن چون افراد،  فضای مجازی را به نسبت فضای فیزیکی، محیطی آزادتر برای ابراز نظراتشان یافته اند لذا پژوهشگر اجتماعات مجازی را با توجه به ویژگی های همچون انتخاب هویت های غیر واقعی، نبود محدودیت زمانی ومکانی و داشتن تاملات فرا مرزی، در مقابل جوامع واقعی نزدیکتر به واقعیت در نظر می گیرد و به همین دلیل مطالعه سرمایه اجتماعی را در فضای مجازی بعنوان مساله قابل تامل مطرح می کند (ولکاک و نارایان،5:2003).

 

Social capital

 

Bonding social capital

 

Bridging social capital

 

Putnam

 

Cyber space

 

Web

 

Giddens

 

Blames

 

Email

 

Chat

 

Webscia

 

Narayan &Woolcock

 
مداحی های محرم