وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

مقایسه ویژ گی های شخصیتی وسبک زندگی در بیماران ام. اس تاثیر پذیر

بیماری ام. اس یكی از بیماریهای قرن حاضر است كه متاسفانه قشر وسیعی از دختران و پسران جوان به آن مبتلا می شوند. علت ایجاد این بیماری اكنون مشخص نشده است و نظرات مختلفی توسط متخصصان ارائه شده و روش قطعی برای درمان آن مطرح نشده است. این بیماری را اتوایمیون یا ویروسی می نامند و دلیل قانع كننده ای هم برای آن ندارند و جالبتر اینكه ویروسی بودن، این بیماری را یكی از دلائل می دانند در حالیكه هنوز برای خودشان هم اثبات نشده است. این بیماری دارای علائم و نشانه های مختلفی است و همچنین عوارض و عواقب متفاوتی به همراه دارد.  کم توانی ونهایتاً ناتوانی، محدودیت های حرکتی، استرس، اختلالات روحی – روانی و عصبی، افسردگی و غیره از عوارض مهم و عمده ای است که می تواند در زندگی فردی و اجتماعی این بیماران اثر گذاشته و بیماران مبتلا به بیماری ام . اس را مبدل به افرادی منزوی و گوشه گیر نماید (هاریسون ، 2009).                                                              

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

ام اس بیماری خود ایمنی است که طی آن سیستم ایمنی بدن برعلیه خود بدن  فعال شده وموجب تخریب غلافی می شود که اطراف رشته های عصبی را فرا گرفته که این غلاف میلین نام دارد(ادیب نژاد1384).  بیماری مولتیپل اسکلروزیس نوعی بیماری پیش رونده وتحلیل برنده غلاف میلین سلولهای عصبی در سیستم عصبی مرکزی است. علت بیماری مشخص نیست اما به نظر می رسد که فعال شدن مکانیسم های ایمنی علیه آنتی ژن میلین در ایجاد بیماری دخیل باشد. معمولا بین سنین 20تا 40 سال بروز می کند وزنان را بیش تر از مردان گرفتار می سازد و تنها 20 درصد بیماران بعد از گذشت 15 سال از تشخیص دچار محدودیت عملکرد نمی شوند ؛ در یک سوم تا نیمی از موارد پیشرفت به سمت ام اس دیده میشودوبیماران برای حرکت نیاز به کمک خواهند داشت ( هاریسون ،2009).                                                      

 

 

 شروع بیماری ممکن است پر سر وصدا ویا آرام وتدریجی  باشد در برخی از  بیماران علایم آنقدر جزیی است که بیمار برای ماهها تا سالها مراجعه پزشکی ندارد . شایعترین فرم بیماری به صورت حملات مراجعه اختلال عملکرد کانونی عصبی است که بطور تیپیک هفته ها تا ماهها به طول می انجامد وبه دنبال ان درجات متفاوتی از بهبودی ایجاد می شود. بیشتر حملات ام اس بدون هیچگونه حادثه قبلی رخ می دهد . خطر پیدایش ام اس بدنبال عفونت های ویروسی نسبتا افزایش می یابد . به نظر می رسد که صدمات مختلف وحتی فشارهای روحی می تواند زمینه را برای  بروز حملات ام اس فراهم کند ؛ مدارک تایید کننده این ادعاها متقاعد کننده نیست. بدون شک ابتلا به ام اس با تجربه کردن نشانه هایی این بیماری همراه است . این نشانه ها متنوعند وهر فرد انواع خاصی از آنها را تجربه می کند. برخورد مناسب با هریک از علایم ام اس و درک چگونگی تطابق با آنها باعث خواهد شد تا زندگی با ام اس نه تنها دشوار نبوده بلکه رضایت بخش نیز باشد.بیماری مولتیپل اسکلروزیس غیرقابل پیش بینی و یکی از مهمترین بیماری های تغییر دهنده زندگی فرد است و به تدریج او را به سمت ناتوانی پیش می برد. در حال حاضر محققان زیادی در حال بررسی این احتمال هستند كه آیا ممكن است روان درمانگری راه مؤثری برای درمان ام اس باشد. درمانهای فیزیکی و شغلی نیز به بیمار کمک می کندکه محدوده حرکات خود، قدرت عضلات و انعطاف پذیری آنها را حفظ کنند و همچنین تکنیکهائی را برای جبران اختلال هماهنگی بین حرکات در تعادل را بیاموزند تا بتواند علیرغم ناتوانائی هائی که دچارآن شده اند، کارکرد خود را حفظ کرده و به شغل خود ادامه دهنداز آنجاهمکاری اعضاء خانواده و اطرافیان این افراد نقش عمده ای در بهبود شخصیت آنها دارد بطوریکه با کمک اطرافیان تواناییهای جسمی و روانی خود را به حداكثر رسانده تا زندگی اجتماعی، اقتصادی مفید و هماهنگی با محیط داشته باشند، اهمیت این موضوع آشكار می شود كه می توان با بالا بردن سطح بهداشت روان افراد مبتلا به بیماریهای جسمانی چون ام اس شانس زنده ماندن آنها را برای مدت زمان بیشتری افزود ، تا در نتیجه افراد بتوانند میزان تطابق خود را با خانواده و اجتماع بالا برده و افراد سالمی از لحاظ جسمانی ، روانی و شخصیتی داشته باشیم (ادیب نژاد، 1384).                                 

عکس مرتبط با اقتصاد

بین سلامتی و سبک زندگی افراد ارتباط نزدیکی وجود دارد با اصلاح سبک زندگی می توان از بروز حملات بیماری و ناتوانی پیشرونده جلوگیری کرد لذا شناخت سبک زندگی جهت برنامه ریزی های آموزشی اهمیت دارد. سبک زندگی واحد های مورد پژ‍وهش در برخی از ابعاد نامطلوب بود و این رفتارهای غیربهداشتی می تواند بر شدت و عود بیماری و در نهایت کیفیت زندگی بیماران تاثیر گذار باشد.لذا تغییر و تعدیل و اصلاح سبک زندگی بیماران مبتلا، ضروری به نظر می رسد و با برنامه های آموزشی جامع می توان به این مهم دست یافت ( صحراییان وهمکاران ، 1387).                              

 

 

این پژوهش در پی پاسخ به این سئوال است که آیا بین ویژگی های شخصیتی وسبک زندگی بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیرناپذیر از پیام های مجله ام اس تفاوت وجود دارد را بیان می کند.                 

 

 

1-3  اهمیت و ضرورت انجام پژوهش

 

 

امروزه پژوهش وتحقیق در باره بیماری ام اس یکی از عمده ترین وداغ ترین مباحث پزشکی را در مراکز بزرگ علمی جهان تشکیل می دهدوروزی نیست که مقاله ای مرتبط با ام اس که حاصل پژوهشهای محققین کشور های مختلف است چاپ ومنتشر نشود(حمزه لو،1388).                                            

 

 

به همین منظور ضرورت دارد تا ویژگی های شخصیتی وسبک زندگی بیماران مبتلارا باتوجه به تاثیر پذیری وتاثیر ناپذیری آنان از ماهنامه

دانلود مقالات

 آموزشی ، اطلاع رسانی و اجتماعی انجمن ام اس ایران مورد سنجش وارزیابی قرارگیرد. متاسفانه تعداد زیادی از مردم جهان به این بیماری مبتلا هستند و روز به روز بر تعداد مبتلایان افزوده می‌شود. در حال حاضر بیش از دو میلیون نفر از مردم جهان دارای این بیماری هستند. اكثر این افراد دارای عمری طولانی هستند. امروزه طرز تفكر افراد نسبت به ام اس عوض شده است و ام اس یك موضوع ممنوع شده نیست.افراد در مورد تشخیص ام اس خود همانند تشخیص سایر بیماری ها به راحتی می توانند صحبت كنند. در ایران نیز بیماری ام. اس را می‌توان پدیده‌ای نسبتا جدید محسوب نمود و جامعه ما نیز با موارد زیادی از این بیماری روبرو است.آنچه مهم است که خصوصا بیماران ام. اس بدانند آن است که ام. اس بیماریی است که با ترفندهای خاص، اراده، صبر، بردباری و تو کل بر خداوند متعال به راحتی می‌توان با آن کنار آمد و از پیشرفت‌ بیماری جلوگیری نمود (اعتمادی فر وهمکاران1381).                                

 

 

ام اس  در زنان شایع‌تر از مردان است. بروز آن در زنان تا ۳ برابر بیشتر از مردان بوده و احتمالا فاکتورهای هورمونی و سیستم ایمنی علت بروز بیشتر ام. ‌اس‌ در زنان می‌باشند (ادیب نژاد، 1384).                       

 

 

 استرس‌های روحی به عنوان یک عامل احتمالی برای عود و پیشرفت ام. اس ذکر شده است. به دلایلی که هنوز کاملا مشخص نیست. از طرف دیگر، به گفته كارشناسان، آمار مبتلایان به این بیمارى در حال افزایش است؛ بنابراین تحقیق و پژوهش در جنبه‌هاى مختلف این بیمارى اعم از شناسایى عوامل خطر، علت ابتلا، پیشگیرى و درمان آن بیش از پیش ضرورى است.  ام. اس درحالی بیماری اسرارآمیز لقب گرفته است که در رشته نورولوژی بیشتر از همه بیماری ها، ذهن دانشمندان و پژوهشگران را به خود مشغول کرده و هنوز علت یا حتی درمان قطعی برای این بیماری پیدا نشده است.  ‌این بیماری از یک طرف استقلال وتوانایی فرد برای شرکت موثر در اجتماع را تهدید می کند و از سوی دیگر پیش آگاهی ودوره های غیر قابل پیش بینی آن تاثیر بارزی بر کیفیت زندگی وسلامت فرد دارد. این بیماری در یافتن راهی برای حل مشکلات ودست یابی به رویکردی جهت بهبود کیفیت زندگی وسلامت خود ناتوان است.ایران در زمینه این بیماری جزو 10 کشور اول دنیاست (اعتمادی فروافتخار ، 1386).                                                                     

 

 

به همین دلیل ضروری است تا پژوهشگران متخصص این رشته به منظور شناسایی و کنترل وپیشگیری این بیماری وارد این عرصه شده وبا تلاش وکوشش به راهکارهای عملی دست یابند.                               

 

 

1-4  اهداف پژوهش

 

 

1-4-1  هدف کلی

 

 

 

    • مقایسه ویژگی های شخصیتی وسبک زندگی بین بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیر نا پذیر از پیام های مجله ام اس

 

 

 

1-4-2  اهداف جزیی

 

 

 

    • مقایسه ابعاد سبک زندگی بین بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیرنا پذیر از پیام های مجله ام اس

 

 

    • مقایسه ویژگی های شخصیتی بین بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیرناپذیر از پیام های مجله ام اس

 

 

 

1-5   فرضیه های پژوهش

 

 

 

    • بین ابعاد سبک زندگی بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیرناپذیر از پیام های مجله ام اس تفاوت وجود دارد.

 

 

    • بین ویژگی های شخصیتی بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیرناپذیر از پیام های مجله ام اس تفاوت وجود دارد.

 

 

 

1-6  تعریف نظری و عملیاتی  اصطلاحات:

 

 

1-6-1 تعریف نظری بیماری  ام اس

 

 

بیماری ام اس (مولتیپل اسکلروزیس) یکی از بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی است که مغز و نخاع را تحت تاثیر قرار می دهد (هاریسون ، 2009).

 

 

1-6-2  تعریف  بیماری  ام اس

 

 

منظور ازبیماران مبتلا به ام اس در این پژوهش، بیمارانی بودند که بیماری ام اس برای آنان تشخیص داده شده است و عضو انجمن ام اس در شهر تهران هستند.

 

 

1-6-3  تعریف نظری سبک زندگی

 

 

سبک زندگی: مجموعه ای نسبتا هماهنگ از همه رفتارها و فعالیتهای یک فرد معین در جریان زندگی روزمره . سبک زندگی مستلزم مجموعه ای از عادت ها و جهت گیری ها و بنابراین برخوردار از نوعی وحدت است که علاوه بر اهمیت خاص خود از نظر تداوم امنیت وجودی  پیوند بین گزینش های فرعی موجود در یک الگوی کم و بیش منظم را تأمین می کند(شولتز ، 1387).

 

 

1-6-4  تعریف عملی سبک زندگی

 

 

منظور از سبک زندگی در این پژوهش نمره ای است که آزمودنی ها در پرسشنامه سبک زندگی (BASIS_A) بدست آوردند.

 

 

1-6-5  تعریف نظری شخصیت

 

 

شخصیت عبارت است از الگوی نسبتا پایدار صفات ؛ گرایشها ؛ یا ویژگیهای که تا اندازه ای به رفتار افراد دوام می بخشد(جس فیست وجی فیست ،2005).

 

 

1-6-6  تعریف عملی شخصیت:

 

 

منظور از ویژگی های شحصیتی در این پژوهش نمره ای است که آزمودنی ها در پرسشنامه ویژگی های شخصیتی  NEO (تجدید نظر شده ) معروف به فرم بلند  NEO-Pi-R (کوستا ومک کری[8] ) بدست آوردند.

مقایسه ویژگی­های شخصیتی و منبع کنترل زناشویی در زوجین عادی و متقاضی طلاق

<p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">حرفه و شغل هر فرد نقش تعیین کننده در سلامت روان دارد. پرستاری از مشاغلی است که همواره با عوامل متعدد و تنش زای محیط کار رو به رو است. ماهیت این شغل به گونه ای است که با ترکیبی از نقش ها از طریق فعالیت های فنی، مهارتهای حرفه ای، روابط انسانی و احساس همدردیدر ارتباط است و هر کدام از این فعالیت ها نقش و مسئولیت زیاد را برای پرستار موجب می شود. افسردگی در زنان پرستار در اکثر موارد به علت رویدادهای تنش زای زندگی کاری بالا می باشد (مایرس و همکاران، 2005). مؤسسه ملی و بهداشت شغلی اعلام کرده است که از 130 شغل مورد بررسی، پرستاری رتبه 20 را در مراجعه به پزشک جهت مشکلات ناشی از عدم سلامت جسمانی و روانی کسب کرده اند (رافی ، 1387).بنابراین به نظر می رسد که بعلت حساس بودن مسئولیت های شغلی پرستاران و تعامل مداوم آنها با بیماران، پرستاران همواره در معرض مخاطرات بیماریهای جسمی و روانی و تنش های منفی قرار می گیرند(درخشان و صالحی،1384، میرصدری،1389). دربین آنان پرستاران شاغل در بخش های ویژه به دلیل شرایط خاص ناشی از محیط کار و بیماران ممکن است بیشترین استرس را تحمل نمایند. ازجمله عوامل تنش زای بخش ویژه می توان به مواردی همچون ارتباط کاری با سایر پرستاران و کارکنان تیم بهداشتی، ارتباط و مکالمه با بیمار و همراهان وی، سطح بالای دانش و مهارت مورد نیاز برای کار در این بخش، حجم کاری بالا، لزوم پاسخ سریع و بی درنگ پرستار به موقعیت های فوری، تماس مداوم با بیماران اورژانسی، مسئولیت سنگین مراقبت از بیماران بخشهای ویژه و در معرض قرار گرفتن مشاهده مستقیم مرگ بیماران اشاره کرد(مک گراس و همکاران، 2003). متخصصان سلامت گزارش کرده اند که پرستاران، نگرانی های جدی را در رابطه با ماهیت شغلی شان تجربه می کنند. آنها به واسطه تماس مداوم با بیماران و استفاده مکرر ازتجهیزات تیز همچون آمپول و غیره و تماس مستقیم با خون و مایعات بدن بیماران و مواد شیمیایی بیمارستان و داروهای پزشکی خطرناک از قبیل شیمی درمانی و غیره در معرض خطرهای جدی و نگرانی های مرتبط با سلامتی شان می باشند ( ریوجر&nbsp; و همکاران، 2007).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><img loading="lazy” class="alignnone size-full wp-image-596581 aligncenter” src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Depressed-psychology-new-737.jpg” alt="نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی” width="480″ height="270″ style="box-sizing: border-box; border: 0px; vertical-align: middle; height: auto; max-width: 100%; clear: both; display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;” /></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">سلامت مفهوم پیچیده ای است که شامل قواعد و رشته های مختلف نظیر پرستاری، پزشکی، فلسفه و روانشناسی می شود که هرکدام از این اجزاء سعی در تعریف سلامت داشته اند .دامنه تعریف سلامت از تعریف کاملی که توسط سازمان جهانی بهداشت مبنی بر وضعیتی که سلامت کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است و نه فقط عدم داشتن بیماری، تا تعریف سنتی سلامت که محدود به نداشتن بیماری جسمی است، گسترده شده است &nbsp;( ریوجر&nbsp; و همکاران، 2007).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><img loading="lazy” class="alignnone size-full wp-image-590144 aligncenter” src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Sociology-83.jpg” alt=” تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی” width="480″ height="274″ style="box-sizing: border-box; border: 0px; vertical-align: middle; height: auto; max-width: 100%; clear: both; display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;” /></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">یکی از ابعادی که سلامت روانشناختی را تحت تأثیر قرار می دهد، اضطراب است به طوری که امروزه اختلالات اضطرابی بیشترین شیوع را در دسته بندی اختلالات روانی دارند. میزان شیوع اختلالات اضطرابی در طول مراحل زندگی از 8% تا 29% دامنه دارد (مک گراس و همکاران، 2003). یکی از انواع اختلال های اضطراب، اضطراب سلامت است.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">اضطراب سلامت اختلال شناختی گسترده ای است که بصورت ادراک نادرست درباره علایم و تغییرات بدنی که نتیجه باورهای فرد در مورد بیماری یا سلامت است ، شکل می گیرد (سالکووسکیس و واردیک، 2000).اضطراب سلامت پیوستاری است که در یک سوی آن نگرانی های خفیف مرتبط با احساس های بدنی و در سوی دیگر آن ترس های شدید مرتبط با سلامت و اشتغال ذهنی با احساس های بدنی قرار می گیرد (تانگ و همکاران، 2007). ضابطه بندی اضطراب سلامت که به وسیله سالکووسکیس مطرح شده بیانگر آن است که برخی افراد طیف وسیعی از عوامل از جمله تغییرات بدنی، اطلاعات پزشکی، مشاوره های پزشکی، نتایج آزمایشها و نیز واکنش ها و توصیه های دیگران را به غلط بعنوان علایمی از یک بیماری جسمی خطرناک تفسیرمی کنند(سالکووسکیس و وارویک، 2001). این سوءتعبیرهای مبتنی بر خطر منجر به شکل گیری فرض ها و افکار منفی بیشتری می گردد. این افکار غالبأ به وسیله تصویرهای ذهنی هیجانی تقویت می شود و به این ترتیب فرد اضطراب سلامت شدیدی را تجربه می کند. افرادی که اضطراب سلامتی شدید را تجربه می کنند واجد ملاک های تشخیصی اختلال اضطراب بیماری براساس پنجمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی هستند. اختلال اضطراب بیماری بعنوان یکی از اختلال های نشانگان بدنی که ویژگی اساسی آن گرایش مداوم به سوءتعبیر فاجعه آمیز علایم و نشانه های بی خطر جسمانی بعنوان شواهدی مبنی بر وجود یک بیماری خطرناک می باشد، پذیرفته شده است (DSM-5 ، 2013). یکی از مشاغلی که به واسطه محیط کار در معرض ابتلا به اضطراب سلامت هستند پرستاری است و از طرفی در راستای راه کارهای ارتقاء سلامت، تمرکز روی مشاغل مرتبط با سلامت و هم چنین محیط کاری آن ها، همان اهمیت توجه به بیماران را دارد((مک گراس و همکاران، 2003).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">می توان ادعا کرد که بخش عظیمی از رفتارهای ما تحت تأثیر عوامل زیستی می باشد. از آنجا که دیدگاه ها و نظریه های زیست شناختی_شخصیت، جایگاه ویژه ای در متون علمی جهان دارد، طی سالیان متمادی تلاش های زیادی برای پیوند بین روانشناسی و زیست شناسی صورت گرفته است. و باعث این شد که روانشناسان میان روان و تن و نیز رفتار و مغز پلی بزنند. حاصل این گونه تلاش ها در گرایش های علمی نظیر علوم عصب پایه نوروپسیکولوژی بازتاب خوبی داشته است (کاویانی،1386). برای مثال در اختلال نشانگان بدنی، اضطراب بیماری نتیجه محدودیت آگاهی و درک احساس های در افراد مبتلا می باشد، و از طرفی دیگر افراد مبتلا به این عارضه ، احساس های فردی خود را دقیق درک نمی کنند(DSM-5 ، 2013). زمانی که اطلاعات هیجانی نتوانند در فرآیند پردازش شناختی ادراک ارزشیابی شوند، فرد از نظر عاطفی و شناختی دچار آشفتگی و درماندگی می شود و این ناتوانی، سازماندهی عواطف و شناخت های او را تحت تاًثیر قرار می دهد. حساسیت پردازش حسی به عنوان یک ویژگی خلق و خوی شخصیتی به شمار می رود که توسط حساسیت نسبت به تحریک های درونی و بیرونی از قبیل محرک های هیجانی و اجتماعی که علت پیدایش آن می باشد، مشخص می شود(جاگیلوزو همکاران، 2011).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">&nbsp;آرون و آرون (1997) از حساسیت پردازش حسیبه عنوان ساختاری که گرایش به پردازش انواع مختلفی از اطلاعاتی که از اهمیت بیشتری نسبت به سایر اطلاعات دریافت شده از محیط برخوردار هستند، یاد می کنند. همچنین حساسیت پردازش حسی به شناسایی و پاسخ افراد به تعداد معدودی از محرک هایی که در محیط موجود می باشد، اشاره دارد. حساسیت پردازش حسی توضیحات قابل ملاحظه ای را در رابطه با ویژگی های شخصیتی افراد و سلامت روانی آنها بیان می دارد.حساسیت پردازش حسی شامل سه بعد یا مؤلفه «سهولت تحریک»،</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><a href="http://fumi.ir/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%85%d9%82%d8%a7%db%8c%d8%b3%d9%87-%db%8c-%d8%a7%d8%b6%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%a8-%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%d8%aa%d8%8c-%d8%ad%d8%b3%d8%a7%d8%b3/” style="font-family: yekan, tahoma; font-size: 10pt; text-align: right;"><img class="size-full wp-image-587231 aligncenter” src="http://ziso.ir/wp-content/uploads/2020/10/thesis-paper-15.png” alt="پروژه دانشگاهی ” width="400″ height="259″ /></a></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">&nbsp;«حساسیت زیبایی شناختی» و «آستانه حسی پایین» می باشد که هر یک از این ابعاد ارتباط های متفاوتی با سایر متغیرهای دیگر درروان شناسی دارند، که سهولت تحریک به احساس پاسخ نسبت به خواسته ها و نیازها اشاره دارد، اما حساسیت زیبایی شناختی به آگاهی از تجارب زیباییشناختی و آستانه حسی پایین به حساسیت افراد نسبت به محرک های ناخوشایند اشاره دارند.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><img loading="lazy” class="alignnone size-full wp-image-593915 aligncenter” src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/mental-health-447.jpg” alt="نتیجه تصویری درباره سلامت روانی” width="480″ height="320″ style="box-sizing: border-box; border: 0px; vertical-align: middle; height: auto; max-width: 100%; clear: both; display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;” /></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">از سوی دیگر روش های مقابله با چنین تنش ها و تشویش های روانی و رویارویی با مشکلات کاری می تواند تا حدودی شرایط روانی محل کار را مساعدتر نماید.مدیریت هیجان ها به منزله فرایندهای درونی و بیرونی است که مسئولیت کنترل، ارزیابی و تغییر واکنش های عاطفی فرد را در مسیر تحقق یافتن اهداف او بر عهده دارد و هرگونه اشکال و نقص در تنظیم هیجان ها می تواند فرد را در برابر اختلال های روانی همچون اضطراب و افسردگی آسیب پذیر سازد (گارنفسکی و کرایج، 2003).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">&nbsp;به اعتقاد محققان چگونگی ارزیابی شناختی فرد در هنگام روبه رو شدن با حادثه منفی از اهمیت بالایی برخوردار است. سلامت روانی افراد ناشی از تعاملی دو طرفه میان استفاده از انواع خاصی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ها و ارزیابی درست از موقعیت تنش زا است (گارنفسکی و همکاران، 2003).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">مفهوم کلی تنظیم شناختی هیجان دلالت بر شیوه شناختی دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده هیجان دارد (اوکسنر و گروس، 2004 و 2005). بعبارت دیگر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه منفی یا واقعه آسیب زا برای آنها اطلاق می گردد.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">بنابر اظهار اسپیلبرگر اضطراب یک حالت هیجانی ناخوشایند است، که با نگرانی، تنش و بیم شناخته می گردد.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">اضطراب هیجانی است که در زندگی روزمره هر فرد رخ می دهد و انسانها آن را تجربه می کنند، اگر این حالت شدت یابد و طولانی گردد و همچنین با موقعیت تناسب نداشته باشد، در آن صورت از حالت بهنجار دور شده و به اختلال بالینی نزدیک می گردد (خسروی و مهدیفر،1390). اضطراب را می توان به اضطراب حالت و اضطراب صفت افتراق داد. اضطراب صفت اشاره دارد بر تفاوت های فردی نسبتأ با ثبات در آمادگی به اضطراب، بدین معنا که بین مردم تمایل به پاسخ به موقعیت های تهدید کننده متفاوت است (ویتاساری و همکارن،2011). اضطراب صفت نشأت گرفته از افزایش تهدید در زندگی و موقعیت زندگی شخصی، افزایش تقاضایی از فرد که یک تهدید را با ارزش تلقی می کند و حوادث فشارزایی که اعتماد به نفس فرد را تحلیل می برند می باشد، افراد مبتلا به این نوع اضطراب علائم جسمانی و روانی را تجربه می کنند (ویتاساری و همکارن،2011). کلونینجر و همکارنش یک مدل زیستی– عصبی&nbsp; پیشنهاد داده اند که به طور معمول در تحقیقات بالینی مورد استفاده قرار می گیرد،این مدل چهار بعد سرشت و سه بعد منش را شامل می شود(هانسن، رگس، پاینتو، کی جری، اجمیر 2007). سرشت اساس وراثتی هیجانها و یادگیری های است که از طریق رفتارهای هیجانی و خودکار کسب می شود و به عنوان عادت های قابل مشاهده در اوایل زندگی فرد دیده می شود و تقریباَ در تمام طول زندگی ثابت باقی می ماند (ابوالقاسمی، رفیعی و نریمانی، 1390). کلونینجر معتقد است که سامانه های سرشتی در مغز دارای سازمان یافتگی کارکردی متشکل از سامانه های متفاوت و مستقل از یکدیگر برای فعال سازی، تداوم و بازداری رفتار در پاسخ گویی به گروههای معینی از محرکها است. کلونینجر چهار بعد برای سرشت معرفی کرده است (ابوالقاسمی و همکاران، 1390). نوجویی&nbsp; به عنوان فعال سازی رفتاری در پاسخ به محرکهای تازه تعریف می شود که موجب جستجوی پاداش و گریز از تنبیه می شود. آسیب پرهیزی بازداری رفتاری در پاسخ به محرکهای تنبیه یا نبودن پاداش است. پاداش وابستگی به عنوان تمایل به دادن پاسخ مثبت به نشانه های پاداش می باشد که موجب حفظ پاسخ یا مقاومت در برابر خاموشی رفتار می گردد (هانسن و همکاران، 2007).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">&nbsp;پشتکار به معنایی استقامت در حالت خستگی و ناامیدی است (ماداگا و هانسن،2007). هر یک از ابعاد سرشت و منش در یک دستگاه (شبکه) تعاملی، جریان سازگاری و تطابق تجربه های زندگی را راه اندازی و هدایت می کند. آمادگی ابتلا به اختلال های هیجانی و رفتاری از چگونگی عملکرد این دستگاه تعاملی اثر می پذیرد(کاویانی ، 1386).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">جیانگ ، ساتو، هارا، تاکی دمی، اوزاکی،یامادا (2003). در پژوهشی به بررسی رابطه بین اضطراب صفت، شخصیت و خستگی بر اساس پرسشنامه سرشت و منش پرداختند، نتایج نشان داد که هر دو اضطراب صفت و حالت با بسیاری از گروهها از جمله از بعد سرشت، آسیب پرهیزی با اضطراب صفت رابطه دارد.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">مطالعه حاضر در پی این است که اضطراب سلامت و متغیرهای حساسیت پردازش حسی،آسیب پرهیزی و تنظیم شناختی هیجان دربین پرستاران شاغل در بخش های ویژه بیمارستان و پرستاران شاغل در بخش های عمومی بیمارطلاق علل متعددی دارد و كمتر می توان برای آن علل محدودی را در نظر گرفت. طلاق از آن دسته پدیده های اجتماعی است كه دارای علل متعدد و در اكثر مواقع پیچیده است. پژوهشگران متعددی در داخل و خارج از کشور به بررسی  این مسئله پرداخته و به علل و ریشه ها و به ویژه پیامدها و عوارض فردی، خانوادگی و اجتماعی آن توجه کرده­اند. تحقیقات مختلف نشان داده اند که عوامل برون روانی از جمله دخالت دیگران در زندگی و تفاوت منزلتی (فاتحی دهاقانی و نظری، 1389؛ قطبی، 1383)، برآورده نشدن انتظارات زوجین (فخرایی و حکمت، 1389)، مشکلات مالی و اقتصادی ( شیرزاد و کاظمی فر، 1383؛ قطبی، 1383و میلر و همکاران، 2003)، اعتیاد، فقر و بیکاری و اختلاف فرهنگی (شیرزاد و کاظمی فرد، 1383؛ توسلی و ندوشن، 1390)، بیکاری مردان (شیرزاد و کاظمی فرد، 1383) و عوامل درون روانی از جمله عدم تفاهم اخلاقی و عقیدتی زوجین (قطبی، 1383) ، مهارت‌های ارتباطی ضعیف (هنریان و یونسی، 1390) و… در روابط زوجین و در نتیجه طلاق تاثیر به سزایی دارند که از بین آن ها ویژگی‌های درون روانی از اهمیت به سزایی برخوردارند. زیرا این عوامل با تمام جنبه‌های زندگی افراد مثل آموزش، شغل و عملکردهای بین فردی مرتبط هستند (دوروس، هانزال و سگرینا، 2011).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 از جمله ویژگی‌های درون روانی که به نظر می رسد ثبات روابط زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد، ویژگی‌های شخصیتی، اختلالات شخصیتی و منبع کنترل زناشویی در زوجین می باشد. شــخصیت، می تواند تأثیرات پایداری بر روابط زناشــویی داشــته باشــد (شاهمرادی و همکاران، 1390). همچنین برخی از ویژگیهای شــخصیتی و اختلالات روانی، تنشها و تعارضات را بین زوجها افزایش می دهد و تداوم زندگی زناشویی را تهدید می كند (عطاری و همکاران، 1385). کارنی و برادبوری (1997) معتقدند كه بعضی تمایلات شــخصیتی مانند روان رنجوری آســیب پذیری های پایداری را به وجود می آورند كه بر چگونگی انطباق زوجها با تجارب فشــار آفرین تأثیر می گذارد. این انطباق نیز بر رضایت آنها از روابط زناشویی مؤثر است. بسیاری از روانشناسان و خانواده درمانگران، ویژگی های شخصیتی زوجین  و کیفیت روابط بین اعضای اصلی خانواده را مهمترین عامل در موفقیت و عدم موفقیت هر ازدواجی می دانند. در واقع زناشویی، ازدواج دو شخصیت است. هر یک از زوجین با پیشینه تحولی و سبک شخصیتی و ترکیب عوامل زیست شناختی، محیطی و تجربی گوناگونی به زندگی مشترک قدم می گذارند. یافته های پژوهشی نشان می دهد که عوامل و ابعاد شخصیتی بهتر از متغیرهای تقویمی مثل سن، تحصیلات یا سابقه جدایی در گذشته کیفیت روابط زناشویی را پیش بینی می کند (بنتلر و نیوکمپ، 1998). پژوهش ها نشان داده اند که ثبات و پایداری یک ازدواج با هماهنگی ویژگی‌های شخصیتی زوجین مرتبط است. محققان معتقدند که یک توافق عمومی وجود دارد که خصوصیات شخصیتی نقش مهمی در نتایج منفی یا مثبت روابط زناشویی دارد (آتاری و همکاران، 2006). پژوهش ها به این نتیجه رسیدند که ویژگی های شخصیتی یکی از مهمترین عامل ها در شکل گیری، حفظ، و فروپاشی ازدواج هستند. به طور کلی، ویژگی های شخصیتی بر شیوه ای که همسران یکدیگر را درك و با هم تعامل می کنند تأثیر می گذارد و تعیین می کند که چگونه اختلافات زناشویی درك و مطرح می شوند (بارلدس دیک و بارلدس-دی جکسترا، 2006). رابینز و همکاران (2000) نشان دادند که از میان پنج عامل بزرگ شخصیت، ویژگی روانرنجورخویی قدرتمندترین پیش بینی کننده عدم ثبات رابطه و نارضایتی زناشویی است. دونلان و همکاران (2004) با اشاره به تحقیقات متعدد انجام شده، بر این نکته تاکید دارند که رضایت زناشویی بیش از همه، از ویژگی‌های شخصیتی زوجین متاثر است.

 

 از سوی دیگر تحقیقات نشان داده اند که اختلال شخصیت منبع مهمی از مشکلات ازدواج است که باعث ناسازگـاری و ایجـاد مشکـلات زناشویی می گردد و می تواند با انواع شخصیت شناسایی شود. یـک اختلال شخصیت، الگوی پایداری از رفتار و تجربۀ درونی است که با انتظارات فرهنگی، به میزان قابل ملاحظه ای مغایرت دارد، فراگیر و انعطاف ناپذیر است، در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی آغاز می شود، در طی زمان پایدار است و به پـریـشـانـی یـا اخـتـلال منـجـر مــی شـود (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2003). هنگامی که یکی از همسران در ازدواج مبتلا به اختلالات روانشناختی گردد، به احتمال زیادی همسرش نیز از این امر متاثر می شود. گاهی اختلالاتی مانند اختلالات شخصیت که به طور مشهود در مبتلایان به آن دیده نمی شود، از عوامل ناسازگاری و تنش‌های زندگی زناشویی خواهند شد (قره داغی، 1390).

 

 همچنین تحقیقات نشان داده اند که منبع کنترل از فاکتورهایی است که می تواند بر احساس نشاط و شادکامی و بهزیستی افراد مؤثر باشد (شولتز و شولتز، 2005). علاوه بر این تحقیقات نشان داده اند که رابطه ی مستقیمی بین منبع كنترل و سازگاری زناشویی وجود دارد و  پژوهش ها درباره منبع کنترل نشان می دهد که افرادی که احساس می کنند می توانند بر وقایع زندگی خود مؤثر باشند، نسبت به افرادی که چنین باوری را ندارند، از سلامت رفتاری و اجتماعی بیشتری برخوردار هستند (کرواس و شاو، 2000). علاوه بر این، پژوهش­ها نشان داده اند که که منبع کنترل درونی، با سلامت عمومی و سلامت روانشناختی رابطه مستقیم دارند و آن‌هایی که دارای منبع کنترل درونی هستند، رضایتمندی بیشتری از زندگی را گزارش می دهند (کری کالدی و همکاران ، 2002). همچنین پژوهش ها نشان داده اند، افرادی که احساس می کنند می توانند بر وقایع زندگی خود مؤثر باشند، نسبت به افرادی که چنین باوری را ندارند، از سلامت رفتاری و

دانلود مقالات

 اجتماعی بیشتری برخوردار هستند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی این است، که وجود کدام ویژگی‌های شخصیتی و اختلالات شخصیتی  و منبع کنترل در روابط زوجین، در زنان و مردان موجب مشکلات زناشویی و در نتیجه  اقدام به طلاق می شود.  از آنجا که اختلالات شخصیتی و ویژگی‌های شخصیتی و منبع کنترل در روابط زناشویی به عنوان یک عامل جهت دهنده رفتار محسوب می شود و با توجه به اینکه بر رفتار و روابط زن و شوهر تاثیر می گذارد و آن ها را به سوی طلاق می کشاند و نظر به افزایش طلاق در کشور و آثار روانشناختی طلاق بر خانواده، فرزندان طلاق و جامعه باید سعی کرد در جهت مقابله با وضع موجود تمهیداتی را اتخاذ نمود. براین اساس پژوهش حاضر به دنبال بررسی این است، که کدام ویژگی‌های شخصیتی و اختلالات شخصیتی و همچنین منبع کنترل در روابط زوجین، در زنان و مردان با مشکلات زناشویی و در نتیجه اقدام به طلاق رابطه دارد.

 

1-3- اهمیت و ضرورت مسأله

 

جوامع با مشکلات و معضلات اجتماعی متعدد روبرو می باشند. اما در همه ی جوامع برخی از مسائل و مشکلات از درجه بالاتری برخوردار هستند که به واسطه میزان آسیبی که بر پیکره جامعه وارد می کنند، می توان بر اهمیت آن ها پی برد. یکی از مسائل اجتماعی قابل بحث در جامعه ما و اکثر جوامع، مسئله ستیز خانوادگی و طلاق می باشد، که آمار آن در جامعه رو به افزایش است. نرخ رشد طلاق طی سال‌های اخیر سیر صعودی داشته است و آمار بدست آمده از سازمان‌های مربوطه، در ایران در سال 1385، در کل کشور 94 هزار و 39 فقره طلاق صورت گرفته که این آمار طلاق در سال 1392 به 155 هزارو 369 فقره افزایش یافته است (سازمان ثبت احوال کشور). اگر  بخواهیم دقیق به این مهم بپردازیم آمار طلاق در کشور ایران در سال 93، 163 هزار و 572 مورد یعنی به طور متوسط 19 طلاق در هر ساعت بوده است که نسبت به سال گذشته 3/5 درصد افزایش داشته است. در کشور ما براساس آمارهای موجود میزان طلاق در سال‌های مختلف 11 تا 12 درصد در حال نوسان است که در کل حاکی از افزایش آن است. همچنین نگاه دقیق تر نشان می دهد که در کلان شهرها از هر 100 ازدواج 20 مورد به طلاق منجر می شود (عماری،1394).

 

طلاق موجب اختلال در نظم و انسجام خانواده می شود، هرچند ممکن است به اختلافات زناشویی و ناسازگاری ها پایان دهد، اما آثار و نتایج ناگوار آن خصوصا برای زنان مطلقه و کودکان آن اجتناب ناپذیر است (توسلی و همکاران، 1390).  طلاق هرچند راه حل اجتماعی محسوب می شود، ولی با توجه به شیوع بالا و اثرات منفی اجتماعی، اقتصادی، روانی و  … آن بر افراد قابل تامل است و مطالعات بیشتری را مرتبط  با فرهنگ جامعه می طلبد تا شاید بتوان تاثیرات هرچند اندک در جلوگیری از وقوع آن گذاشت.  پدیده طلاق یکی از مسائل عمده جوامع امروزی است که تمامی زندگی فعلی و آینده فرد را در بر می گیرد. این خود هشداری است برای جامعه ما که روز به روز به تعداد افرادی که به دادگاه خانواده و مراکز خدمات روانشناسی و مشاوره ای مراجعه می کنند، افزوده می شود. ولی متاسفانه تمهیدات جدی و پژوهش‌های کارساز که بتواند راه حل‌های مؤثر به کاهش ناسازگاری که منجر به طلاق می شود انجام نگرفته است. منتهی دلایل شناخت و بررسی عواملی که منجر به استحکام بنیان خانواده و کاهش میزان طلاق در این نهاد اجتماعی می گردد، می تواند اثری سودمند در ارتقای شاکله کلی این جامعه ایفا کند. در طی دهه‌های گذشته تلاش‌های فراوانی به منظور مشخص کردن دلایل ناسازگاری و طلاق انجام شده است. پدیده طلاق، پدیده ای چند بعدی است و یک عامل به تنهایی نمی تواند نقشی داشته باشد. در مورد عواملی چون توسعه اجتماعی و اقتصادی، مهارت‌های اجتماعی، مهارت‌های ارتباطی، عوامل روانشناختی و جمعیت شناختی و مشکلات جنسی  تحقیقات زیادی صورت گرفته است. یکی از عوامل دیگری که می تواند با طلاق رابطه زیادی داشته باشد و تحقیقات محدودی در این زمینه انجام شده است، عوامل شخصیتی است. عوامل شخصیتی از جمله عواملی که در سبب شناسی طلاق ضرورت دارد بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد، است.  از آنجا که هریک از زوجین با ویژگی‌های شخصیتی خاصی وارد زندگی زناشویی می شوند و تحقیقات نشان داده اند که بین ویژگی‌های شخصیتی و سازگاری زناشویی رابطه وجود دارد (بهروز و همکاران، 1393) و از طرف دیگر از آنجا که وقتی این ویژگی‌های شخصیت انعطاف پذیر باشند موجب اختلالات شخصیت می شوند و زوجین زمانی که دچار این اختلالات شخصیت باشند، آن توان روانشناختی برای ایجاد فضای صمیمانه و توام با نزدیکی هیجانی را نخواهند داشت و در نتیجه ارتباط سطحی مانع ابراز عمیق احساسات در هر دو طرفین می شود و این امر موجب ناراضیتی زوجین می شود و از سوی دیگر چون این افراد نسبت به اختلال خود بینشی ندارند، طرف دیگر را مقصر دانسته و عامل نارضایتی را به طرف مقابل نسبت می دهند و این سبک ارتباطی موجب ناسازگاری می شود (والدک و میلر، 2000) و از طرف دیگر از براساس اینکه تحقیقات نشان داده اند که سازگاری افراد در زندگی تا حدی به این بستگی دارد که دارای منبع کنترل درونی یا بیرونی هستند و اینکه افرادی که دارای منبع کنترل درونی هستند از نظر اجتماعی ماهرترند، با استرس بهتر مقابله می کنند و بر زندگی خود کنترل بیشتری دارند (فارز، 1993)، شناسایی عوامل شخصیتی مؤثر بر شدت درخواست طلاق، از جمله ویژگی‌های شخصیتی، اختلالات شخصیت و منبع کنترل  برای تدوین و اجرای برنامه‌های اجتماعی و فرهنگی در جهت سالم سازی زندگی زوجین و اقدامات عینی و ملموس ، الزامی به نظر می رسد.

عکس مرتبط با اقتصاد

ستان را مورد بررسی قرار دهد.</p>

 

نقش الگوهای ارتباطی،سرمایه ی روانشناختی و تنظیم شناختی هیجان زوجین در پیش بینی فرسودگی زناشویی

خانواده و در راس آن ، رابطه ی زناشویی با قراردادی قانونی و مقدس به نام ازدواج شکل می گیرد و ازدواج و تشکیل خانواده و تلاش برای حفظ آن از اصیل ترین رفتارهای اجتماعی است ،به گونه ای که علی رغم آمار بالای طلاق ، قرار داد ازدواج همچنان مهترین و مقدس ترین تعهد عاطفی و قانونی بین زن و مرد بوده و انتخاب همسر یکی از حساس ترین و سرنوشت ساز ترین انتخاب های پیش روی هر فرد بزرگسالی است. رایج ترین دلیل ازدواج ، عشق است .ازدواج از روی عشق یعنی مجموعه ای از احساسات عمیق و مثبت ما به یک فرد دیگر از جمله دلبستگی ،علاقه صمیمیت ،آمیختگی ،هوس و تفاهم(غلامی پور ،1390).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

زمانی که افراد پا به عرصه ی زندگی زناشویی می گذارد با انتظارات و توقعات خاصی ،که از پیش در ذهن خود داشته وارد این رابطه می شوند اما زمانی که متوجه می شوند واقعیت چیزی دیگر است به تدریج دچار نوعی احساس سرخوردگی و دلخوری و در نهایت فرسودگی زناشویی می شوند(اسدی و همکاران ،1392).  فرسودگی مجموعه علایم خستگی عاطفی ،زوال شخصیتی و کاهش بهره وری می باشد . خستگی عاطفی به تهی شدن یا خالی شدن منابع عاطفی که به وسیله تقاضاهای بین فردی ایجاد می شود ،بر می گردد.زوال شخصیت به رشد منفی و گرایشات بی رحمانه و عیب جویانه و بدگمانانه به گیرنده خدمات فردی داشتن تاکید دارد که بعضی آشفتگی ها و پریشانی ها را شامل می شود که کاملا با جنبه روانپزشکی این نشانه ها متفاوت است (نیازپور،1388). اندرسون و پاینز(1998)، فرسودگی زناشویی را به عنوان یک خستگی جسمانی ، عاطفی و روانی که در شرایط درگیری طولانی مدت همراه با مطالبات عاطفی ایجاد می شود ،می دانند .دراین تعریف خستگی جسمانی با کاهش انرژی، خستگی مزمن ، ضعیف و تنوع وسیعی از شکایت های جسمی و روان تنی مشخص می شود . درحالیکه خستگی عاطفی شامل احساسات درماندگی ، ناامیدی و فریب می شود،خستگی روانی به رشد نگرش منفی نسبت به خود و کار و زندگی بر می گردد (داورنیا،1392). به اعتقاد کایزر(1996) ،سرخوردگی و فرسودگی زناشویی ،کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی به همسر است که با احساس بیگانگی،بی علاقگی و بی تفاوتی زوجین به یکدیگر و جایگزینی عواطف منفی به جای عواطف مثبت همراه است .دریک ازدواج سرخورده یک یا هر دو زوج ضمن تجربه احساس گسستگی از همسر و کاهش علایق و ارتباط متقابل ، نگرانی های قابل توجهی در خصوص تخریب فزایند رابطه و پیشروی به سمت جدایی و طلاق دارند .کایزر معتقد است با وجود اینکه تمامی ازدواج ها به نوعی سرخوردگی را تجربه می کنند ،اما بسیاری از این ازدواج ها با کیفیت پایین ادامه یافته و زندگی متاهلی بی ثباتی را تشکیل می دهند که متمایز به فروپاشی است و اگر چه ممکن است لزوما به طلاق منجر نشود ولی مسلما با فراوانی افکار و تصورات درباره جدایی همراه خواهد بود .کینزل و ناسون (2000)فرسودگی را یک تجربه روان شناختی شخصی و درونی می دانند که احساسات ،انگیزش،انتظارات و نگرش های فرد را تحت تاثیر قرار می دهد (فیض آبادی 1392).

Efficiency بهره وری

حال سوال و مسئله ای که پیش می آید این است که چه چیز باعث می شود عشق اولیه که می تواند تضمین کننده ی استحکام بنیه ازدواج باشد به تدریج رنگ می بازد؟ چه چیز پیش می آید که زوجین بعداز گذشت زمان تنها جسما درکنار هم زندگی می کنند و به یکدیگر حس اولیه را ندارند و اغلب جبر اجتماعی است که آنها را کنار هم در یک خانه نگه  داشته ؟این ها مواردی هستند که در تحلیل فرسودگی زناشویی باید بررسی شوند.

 

در این بین عوامل متعددی روابط زناشویی بین زوجین را در گذرزمان تهدید می کنند و سبب فرسایش عشق و صمیمیت در بین همسران و در نتیجه فرسودگی زناشویی در آنها می شود(پیرفلک و همکاران ،1393).

 

از میان عواملی که در ایجاد فرسودگی زناشویی نقش دارند می توان به سه عامل الگوهای ارتباطی زناشویی ،سرمایه روانشناختی زوجین و

پایان نامه های دانشگاهی

 تنظیم شناختی هیجان زوجین توجه کرد.

 

 ارتباط سراسر زندگی انسان را در برگرفته است .انسان به کمک ارتباط زنده می ماند،رشد می کند و تکامل می یابد و سعادت و خوشبختی و تا حدزیادی به چگونگی رابطه ی او بادیگران بستگی دارد .در این بین ارتباط زناشویی به عنوان طولانی ترین و عمیق ترین نوع ارتباط همواره مورد توجه بوده است (زمانی،1392). مشکلات ارتباطی شایع ترین و مخرب ترین مشکلات در ازدواج های شکست خورده هستند چرا که الگوهای ارتباطی ناکارآمد موجب می شود مسایل مهم زندگی مشترک ،حل نشده باقی بمانند و منبع تعارض تکراری در بین زوج ها شوند درک مشترک الگوهای ارتباطی بین زوج ها درواقع ،روشن سازی تعاملات زناشویی مثبت است که زوج ها را در دریافت و رشد مهارت های ارتباطی یاری می کند (زارعی ،احمدی سرخونی،1391). یکی از راههای نگریستن به ساختار خانواده توجه به الگوی ارتباطی زوجین ،یعنی کانال های ارتباطی است که از طریق آنها زن و شوهر به ارتباط و تعامل با هم می پردازند به آن دسته از کانال های ارتباطی که به وفور در یک خانواده اتفاق می افتد ،الگوهای ارتباطی گفته می شود و مجموعه این الگوهای ارتباطی گفته می شود و مجموعه این الگوها شبکه ارتباطی خانواده را شکل می دهد (فاتحی زاده و احمدی،1384) الگوهای ارتباطی شخصیت ،یادگیری، اعتماد به نفس ، قدرت انتخاب و تصمیم گیری منطقی افراد خانواده به خصوص زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد (جاویدی و همکاران،1392). بنابراین الگو های ارتباطی زوجین متغیری قوی و تاثیرگذار در ایجاد فرسودگی زناشویی می تواند باشد.

 

 

 

علاوه بر این سرمایه روانشناختی یکی از شاخص های روانشناسی مثبت گرا می باشد که بصورت باور فرد به توانایی هایش برای دستیابی به موفقیت ،داشتن پشتکار در دنبال کردن اهداف ،ایجاد اسناد های مثبت درباره ی خود و تحمل کردن مشکلات تعریف می شود(بهادری خسروشاهی و همکاران ،1391) از نظر لوتانز سرمایه ی روانشناختی سازه ای ترکیبی و به هم پیوسته است که چهار مولفه ی ادراکی – شناختی یعنی امید ،خوش بینی،خودکارآمدی و تاب آوری را دربردارد.این مولفه ها دریک فرایند تعاملی و ارزشیابانه به زندگی فرد معنا بخشیده ،تلاش فرد برای تغییر موقعیت های فشارزا را تداوم داده ، اورا برای ورود به صحنه ی عمل آماده نموده و مقاومت و سرسختی وی را در تحقق اهداف تضمین می کند (پناهی و فاتحی زاده ،1393).  امیدواری یکی از ویژگی های انسان است که به او کمک می نماید تا نامیدی ها را پشت سرگذاشته ، اهداف خود خود را تعقیب کرده احساس غیر قابل تحمل بودن آینده را کاهش دهد بندورا خودکار آمدی را دریافت و داوری فرد درباره ی مهارت ها و توانمندی های خود برای انجام کارهایی که در موقعیت های ویژه به آنها نیاز است ،تعریف میکند . خوش بینی به جهت گزینی اشاره دارد که در آن معمولا پیامد های مثبت مورد انتظار هستند و این پیامد ها به عنوان عوامل ثابت ،کلی و درونی در نظر گرفته می شوند . تاب آوری سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است ،تاب آوری صرف مقاومت منفعل در برابر آسیب ها یا شرایط تهدید کننده نیست ،بلکه فرد تاب آور مشارکت کننده فعال و سازنده محیط پیرامونی خود است (دیانت نسب و همکاران ،1393). سرمایه روانشناختی درواقع به مفهوم (چه کسی هستی یا خود واقعی )و ( چه کسی می خواهید بشوید یا خود ممکن) بریک مبنای توسعه ای و رشدیابنده باز می گردد (فروهر،1390). بنابراین تفاوت ها در سرمایه ی روانشناختی زوجین به عنوان یک ویژگی روانی می تواند تاثیر بسزایی در شکل گیری فرسودگی زناشویی داشته باشد.

 

در مورد همبسته ی دیگر فرسودگی زناشویی یعنی تنظیم شناختی هیجان می توان گفت ، وقتی درباره هیجان صحبت می شود ،نباید گفت انسان موجودی است که فقط هیجان ها را تجربه می کند،بلکه آنها را بازبینی ،تنظیم و در برخی موارد با آنها مبارزه می کند و این آن چیزی است که مبانی نظری تنظیم هیجانی را تشکیل می دهد (واحدی و همکاران ،1392). تنظیم هیجان در مدیریت هیجان ها نقش اساسی ایفا می کند(مرادی،1391). در حقیقت تنظیم هیجان فرآیندی واحد و همگون نیست ،بلکه از طریق سازو کارهای مختلفی تحقق می یابد (شهبازی،1392). ایزارد و همکاران با تاکید بر تعامل هیجان و شناخت ،معتقدند که دانش هیجانی نقشی تسهیل کننده در رشد تنظیم هیجانی دارد شناخت ها یا فرآیند های شناختی به افراد کمک می کنند تا هیجان ها و احساسات خود را تنظیم کرده و مغلوب شدت هیجان ها نشوند(واحدی و همکاران،1390). مفهوم کلی تنظیم شناختی هیجان دلالت بر شیوه شناختی دستکاری ورود اطلاعات فراخوانده هیجان دارد . به عبارت دیگر راهبرد های تنظیم شناختی هیجان، به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه منفی یا واقعه  آسیب زا برای آنها اطلاق می گردد . از مهمترین عوامل ایجاد کننده و پیشرفت دهنده ی فرسودگی زناشویی استرس وارد شده و اعمال شده به رابطه و زندگی زوجین است . از آنجا که انسان همواره در معرض تجربه استرس می باشد و قادر به از بین بردن عوامل استرس زا نمی باشد ، دانشمندان راهکارهایی چون تنظیم شناختی هیجان ،شیوه های مقابله با استرس، حتی سازگاری با عامل استرس را پیشنهاد کرده اند. در این راستا از تنظیم شناختی هیجان که کاربرد آن باعث می شود شخص از تنیدگی های روزمره خود بکاهد استفاده شده است (میمندپور،1390).

 

در این پژوهش مهم ترین سوالی که پیش می آید و محقق درصدد بررسی آن می باشد این است که : آیا الگوهای ارتباطی، سرمایه روانشناختی و تنظیم شناختی هیجان زوجین می توانند در پیش بینی فرسودگی زناشویی نقش داشته باشند ؟

نقش اهداف پیشرفت، کمال‌گرایی و شخصیت در پیش بینی رضایت تحصیلی

آموزش زیربنای اصلی پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیکی در جهان امروزی محسوب می‌شود. تمدنی که بشر امروزی به وجود آن افتخار می‌کند، در حقیقت نتیجه انباشت تجربه‌ها و انتقال آن از راه آموزش از نسلی به نسل دیگر است و کشوری که نتوانسته باشد ویژگی‌های لازم یک جامعه علمی را به دست آورد، علت اصلی را باید در نظام آموزشی خویش جستجو کند و با رفع موانع و مشکلات موجود در جامعه به طور قطع، خواهد توانست به پیشرفت‌های فراوان در همه‌‌ی زمینه ها دست یابد(ترکمان و عابدی، 1388). جوامع دانش‌محور با برخورداری از انسان‌های فرهیخته و با معلومات، بیش از سایر جوامع، برنامه پذیرترند(ربانی و ربیعی، 1390). هر نظام آموزش و پرورشی در بُعد پرورشی وظیفه‌ی هدایت رشد همه جانبه‌ی شخصیت پرورش یابندگان خود را در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعداد‌های آنان و در بعد آموزش، وظیفه‌ی تسهیل یادگیری، طی تدبیری از پیش طرح ریزی شده را به عهده دارد(نادی و همکاران، 1388).

 

آموزش مستلزم فعالیت متقابل دو نفر(یاددهنده و یادگیرنده) است. مدرسه و کلاس درس محیط و زمینه‌ای است که این تعامل در آنجا شکل می‌گیرد. در این میان محیط فیزیکی و اجتماعی و روانی کلاس در این تعامل مؤثرند. از طرف دیگر ویژگیهای فردی، محتوای دروس و عوامل مربوط به معلم همه و همه به نوعی بر آموزش و یادگیری کلاس اثر می‌گذارد(نادی و همکاران، 1388). دانش‌آموزان برای رفتارهای مربوط به تحصیل و رسیدن به پیشرفت تحصیلی، اهدافی را برای خود در نظر می‌گیرندکه سبک ویژه‌ی آنها در برخورد با مسائل تحصیلی را نشان می دهد. این تفاوت در اهداف پیشرفت دانش‌آموزان تابع عوامل گوناگونی است، اما چگونه می توان علل و عوامل این تفاوت را تبیین نمود؟ به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، تفاوت در اهداف پیشرفت تنها تحت تأثیر [امور] آموزشی و تربیتی نیست؛ بلکه مبتنی بر ویژگی‌های روانی، شخصیتی و تفاوت‌هایی است که در باور دانش‌آموزان نسبت به خود وجود دارد. مطابق با دیدگاه‌های شناختی- اجتماعی و با توجه به بعد انگیزشی در تبیین رویکردهای متفاوت دانش‌آموزان به امور تحصیلی، دو متغیر مرتبط با اهداف پیشرفت دانش‌آموزان، خودکارآمدی تحصیلی و ویژگی شخصیتی کمال‌گرایی در آنان می‌باشد(داوری و  همکاران، 1391).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

در سالهای اخیر پژوهش‌هایی هر چند اندک در مورد ارتباط رضایت تحصیلی با متغیر هایی چون پیشرفت یا افت‌تحصیلی، انتخاب رشته، تنیدگی تحصیلی، سبک‌های مقابله، هوش هیجانی و … انجام شده که در آنها به وجود ارتباط بین این متغیر با ویژگیهای شخصیتی، تفاوتهای فردی و عوامل محیطی و روانی و … اشاراتی شده است لیکن در کمتر تحقیقی موضوع میزان اثر اهداف‌پیشرفت، کمال‌گرایی و شخصیت به عنوان متغیرهای پیش‌بین در مورد رضایت‌تحصیلی مورد بررسی قرار گرفته است. لذا سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا بین متغیرهای اهداف پیشرفت، شخصیت و کمال‌گرایی با رضایت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد؟

تصویر توضیحی برای هوش هیجانی

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

یکی از واقعیت‌های مهم جهان هستی وجود تنوع در میان پدیده‌های عالم است. نه تنها گونه‌های مختلف جانداران و گیاهان با هم فرق دارند، بلکه اعضای هر گونه نیز با یکدیگر متفاوت‌اند. انسان‌ها نیز مشمول همین قاعده‌اند. دانش‌آموزان از لحاظ توانایی‌های ذهنی، روش‌های آموختن، سبک و سرعت یادگیری، آمادگی، هوش و استعداد، شخصیت، علاقه و انگیزش نسبت به کسب دانش و انجام

پروژه دانشگاهی

 فعالیت‌های تحصیلی با هم تفاوت دارند. بنابراین در نظر گرفتن تفاوت‌های دانش‌آموزان در آموزش و برخورد متناسب با ویژگی‌های خاص آنها از وظایف مهم معلم است. نتایج پژوهش‌های انجام شده بر این حقیقت تأکید کرده‌اند که توجه به تفاوت‌های فردی یادگیرندگان‌ از سوی معلمان در بهبود کیفیت یادگیری و افزایش سطح پیشرفت تحصیلی آنان بسیار تأثیر گذار است(سیف، 1392).

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

بدیهی است که میزان رضایت انسان از فعالیت‌هایش، به لحاظ تأثیر در انگیزش و تلاش او در رسیدن به اهداف پیش‌رو از اهمیت زیادی برخوردار است. حال اگر این فعالیت مربوط به آموزش و تحصیل باشد، به جهت اهمیتی که در تربیت انسانهای فرهیخته و متخصص و رسیدن جامعه به تعالی دارد، حساسیت دو چندانی خواهد یافت. لذا ضروری خواهد بود تا در زمینه متغیرهای پیش‌بین رضایت تحصیلی پژوهش‌های متعددی انجام شود که امید است تحقیق حاضر گامی در این راستا باشد.

 

1-4- اهداف تحقیق

 

 

1-4-1- هدف اصلی

 

تعیین نقش اهداف پیشرفت، کمال گرایی و شخصیت در پیش بینی رضایت تحصیلی دانش‌آموزان سال سوم و چهارم (پیش دانشگاهی) مقطع متوسطه.

 

1-4-2- اهداف جزئی

 

 

 

    • تعیین رابطه ویژگی‌های شخصیتی و رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

    • تعیین رابطه ابعاد کمال‌گرایی و رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

    • تعیین رابطه  اهداف پیشرفت و رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

    • تعیین سهم ویژگی‌های شخصیتی در پیش‌بینی رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

    • تعیین سهم ابعاد کمال‌گرایی در پیش‌بینی رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

    • تعیین سهم اهداف پیشرفت در پیش‌بینی رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

  • تعیین سهم ویژگی‌های شخصیتی، اهداف پیشرفت و ابعاد کمال‌گرایی در پیش‌بینی رضایت‌تحصیلی دانش‌آموزان.

 

1-5- سوالات یا فرضیه‌های تحقیق

 

فرضیه اول: بین ویژگی‌های شخصیتی با رضایت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.

 

فرضیه دوم: بین ابعاد كمال‌گرایی با رضایت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.

 

فرضیه سوم: بین اهداف پیشرفت با رضایت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.

 

فرضیه چهارم: ویژگی‌های شخصیتی، رضایت تحصیلی دانش‌آموزان را پیش بینی می‌كنند.

 

فرضیه پنجم: ابعاد كمال‌گرایی، رضایت تحصیلی دانش‌آموزان را پیش‌بینی می‌كند.

 

فرضیه ششم: اهداف‌پیشرفت، رضایت تحصیلی دانش‌آموزان را پیش‌بینی می‌كند.

 

فرضیه هفتم: ویژگیهای شخصیتی، اهداف پیشرفت و ابعاد كمال‌گرایی، رضایت تحصیلی دانش‌آموزان را  پیش‌بینی می‌كنند.

نقش تاب آوری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی در رفتارهای پر خطر

یكی از قشرهایی كه در معرض رفتارهای پر خطر می باشند، دانشجویان هستند. دانشجویان معمولاً در محدوده سنی 18ـ26 سال قرار می‌گیرند. بسیاری از آنها بلافاصله پس از پایان دوره دبیرستان، تحصیلات دانشگاهی را آغاز كرده‌اند، همچنان كه بسیاری نیز برای اولین بار از خانه و والدین دور شده اند. این سبك زندگی سبب می‌شود كه دانشجویان برحسب میزان سلامت‌ شان با انواعی از تجربه های جدید روبه‌رو شوند و این در حالی است كه از الگوی مناسبی بهره‌مند نیستند (ردیکان[1]، 2004) و آن ها را در معرض انواع آسیب های روحی و جسمی و رفتارهای پرخطر قرار می دهد. رفتارهای پرخطر شامل رفتارهایی هستند كه زندگی دیگران را مختل كرده و ممكن است به اشخاص و یا اموال آنان آسیب برسانند و شامل رفتارهایی است که معمولا تحت عنوان بزهكاری دسته بندی می شوند (ماستن[2]،1991) ارائه اصطلاح سندروم رفتار مشکل ساز برای افراد در معرض رفتار پر خطر، مقوله های رفتارهای پر خطر را شامل سیگار کشیدن، مصرف مواد، الکل، رانندگی خطرناک و فعالیت جنسی زود هنگام می داند. مصرف مواد مخدر، خشونت و رفتارهای جنسی عامل بسیاری از مرگ و میرهای سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی است (ساترلند[3]،1998). بسیاری از رفتارهای پر خطر از قبیل مصرف سیگار، مواد و روابط جنسی نامطمئن در سنین قبل از 18سالگی اتفاق می افتند (بونانو[4]، 2010). با توجه به اینکه تاب آوری بر تمایل افراد به رفتارهای پرخطر نقش به سزایی دارد و با یکدیگر مرتبط می باشند و هرچه تاب آوری بیشتر باشد کمتر فرد به سمت رفتارهای پرخطر می رود و نیز تسلط بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی باعث کاهش رفتارهای پرخطر می شود، بنابراین در این تحقیق به بررسی نقش تاب آوری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی در پیش بینی رفتارهای پرخطر می پردازیم.

عکس مرتبط با سیگار

 

  • بیان مسئله

 

در زمان های گذشته دغدغه اصلی متولیان سلامتی مردم، بیماری های عفونی بود و آنها با تنها راهكار مؤثری كه به ذهنشان خطور می‌كرد یعنی تقویت مقاومت مردم از طریق واكسیناسیون سعی در حل مشكلات بهداشتی و سلامتی مردم را داشتند. لیكن در دوره‌های بعدی مشكلات و دغدغه دیگری مطرح گردید كه ناشی از شرایطی بود كه مردم بر اثر ورود به دوره صنعتی با آنها مواجه ‌شدند. تحولات فرهنگی، جمعیت شناختی، سیاسی و ریشه شناسی بیماریها و مشكلاتی نظیر بیماریهای روانی،‌ انواع سرطانها، حوادث و سوانح، بیماریهای قلبی- عروقی و استعمال دخانیات دیگر مربوط به ویروسها و باكتریها نبوده و با تقویت مقاومت افراد و تجویز دارو قابل پیشگیری و درمان نبوده و نیاز به راهكارهای جدید احساس می‌شد. درواقع جنبش نوین ارتقای سلامت در پاسخ به این نیاز مطرح شده است. براساس رویكرد ارتقای سلامت، مردم می‌بایست به نوعی توانمند شوند كه بتوانند مسوولیت سلامتی خود را بپذیرند و شیوه زندگی سالمی را اتخاذ نمایند. به عبارت دیگر، توانمند سازی افراد و گروهها جهت اتخاذ شیوه زندگی سالم راه رسیدن به سلامت و ارتقای آن است. برخی از رفتارها که تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم عمیقی بر سلامت فرد و جامعه می گذارند و عواقب منفی در بردارند “رفتارهای پر خطر” می نامند. رفتارهای پر خطر سنین نوجوانی و جوانی عمدتا شامل استعمال دخانیات، اعتیاد و سوء مصرف مواد، رفتارهای مرتبط با صدمات و جراحات ( مثل خشونت )، رفتارهای جنسی ناسالم ، الگوهای ناسالم تغذیه و الگوی تحرک کم بدنی می باشند. شناخت این الگوهای رفتاری غلط و اجتناب از بروز این رفتارها و یا تداوم این رفتارها در نوجوانان و جوانان منجر به فراهم شدن زندگی سالم و کسب سلامتی و توانمندی این گروه خواهد شد (کودجو[5]،2004). در تصمیم‌گیری پرخطر، شخص با گزینه‌هایی روبه رو است كه انتخاب آنها عاری از سود و زیان، در زمان حال و آینده را به دنبال دارد. هر چند این سود و زیان با درجاتی از احتمال و عدم قطعیت همراه است. در تعریفی دیگر، تصمیم‌گیری پرخطر، نوعی از تصمیم‌گیری با پیامدهای كوتاه مدت مثبت ولی بلندمدت منفی، به شمار می‌آید و مشخصه آن به عنوان یك اختلال، این است كه یك لذت آنی فدای یك هدف بلند مدت می‌گردد. این همان چیزی است كه به عنوان عامل كلیدی بسیاری از اختلال‌های روانی از جمله سوء مصرف مواد، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلالات خلقی دوقطبی، گرایش به خودكشی، اختلالات رفتاری نابهنجار و رفتارهای پرخطر جنسی به شمار می‌رود. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت كه پیش‌بینی میزان خطرپذیری تصمیم‌گیری ‌های فرد در شرایط مختلف، از اهمیت بسزایی برخوردار است و لازمه آن شناخت شرایطی است كه در آن احتمال بیشتری برای خطر پذیری افراد وجود دارد. در این تحقیق منظور از رفتارهای پرخطر مجموع رفتارهایی با ماهیت آسیب زننده به فرد و اجتماع در دانشجویان مانند اعتیاد به سیگار، الکل و مواد مخدر، رفتار جنسی نا متعارف، انجام کارها بدون ایمنی، گرایش به خودکشی و … است (کودجو، 2004). از آنجایی که متغیر اصلی ما در این پژوهش رفتارهای رفتارهای پرخطر می باشد در اینجا به بررسی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی می پردازیم.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

سازه ی نظم جویی هیجان در گستره ی پژوهشی و نظری، در سال های اخیر توجه زیادی را به خود معطوف نموده است. برخی از نظریه پردازان این سازه را تنها به عنوان یک حالت درونی (شامل برانگیختگی فیزیولوژیکی و فرآیندهای توجه) در نظر گرفته اند(تامپسون[6]، 1994)، اما اکثر پژوهشگران آن را به عنوان یک سازه که دربرگیرنده‌ی چندین مولفه می‌باشد مورد توجه قرار داده اند. این مولفه ها عبارتند از: 1- ابعاد درونی درک و شناسایی هیجان‌های خود و تعدیل یا مقابله‌ی مناسب با آن ها، 2- مولفه ی اجتماعی درک و شناسایی حالت هیجانی همسالان و اعضای خانواده و 3-مولفه‌ی رفتاری که دربرگیرنده‌ی پاسخ‌دهی مناسب در موقعیت‌های بین فردی است (گروس[7]، 1998ایزنبرگ[8]، 2005). تامپسون بر این باور است که نظم جویی هیجان شامل فرآیندهای درونی و برونی است که مسئول نظارت، ارزیابی و تغییر واکنش‌های هیجانی، به خصوص ویژگی‌های شدت و زمان در رسیدن به اهداف است. نظم جویی هیجان یک مفهوم بسیار پیچیده و گسترده می‌باشد که دامنه‌ی وسیعی از پاسخ‌های شناختی، هیجانی، رفتاری و فیزیولوژیکی را دربرمی‌گیرد و می‌تواند به صورت هشیار یا ناهشیار خودکار یا تلاش مند انجام شود (بارق[9]، 2007). این سازه شامل مهارت ها و راهبردهایی برای نظارت، ارزشیابی و تغییر واکنش‌های هیجانی است. راهبردهای نظم جویی هیجان نه تنها شدت و فراوانی حالت های هیجانی را کاهش می‌دهد، بلکه باعث ایجاد و حفظ هیجان‌ها نیز می گردد (کل[10]،1994). بنابراین فرآیندهای نظم جویی هیجان نه تنها بر هیجان‌های منفی بلکه بر هیجان‌های مثبت نیز متمرکز است. یکی از متداول ترین راهبردهای نظم جویی هیجان، استفاده از فرآیندهای شناختی (یا نظم جویی شناختی هیجان است. نظم جویی هیجان از طریق شناخت ها در زندگی روزمره ی افراد به چشم می خورد. شناخت ها یا فرآیندهای شناختی به افراد کمک می کنند که هیجان ها و احساس های خود را تنظیم نموده و توسط شدت هیجان ها مغلوب نشوند. فرآیندهای شناختی را می‌توان به فرآیندهای ناهشیار (مانند فرافکنی و انکار و هشیار نظیر ملامت خویش، فاجعه سازی و نشخوارگری تقسیم نمود (کاشدان[11]، 2008و بیدلوسکی[12]،2005). و در آخر به توضیح تاب آوری که بر رفتارهای پرخطر تاثیر می گذارد می پردازیم.

 

تاب آوری را می توان به صورت توانایی بیرون آمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن تعریف نمود. در واقع تاب آوری ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پرخطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط دشوار فائق می شود بلکه طی آن و با وجود آن قوی تر نیز می گردد (به نقل از هووارد[13]، 2009) چنین به نظر می رسد دانشجویان در شروع تحصیل در انطباق با موقعیت جدید به ویژه از نظر اجتماعی و روابط بین فردی مشکلات بیشتری داشته اند که این موضوع لزوم اقدامات مرکز مشاوره را از نظر سازگاری با شرایط جدید در

پروژه دانشگاهی

 دانشگاه و محیط خوابگاه و همچنین ضرورت آموزش مهارتهای زندگی مخصوصاً برقراری ارتباط موثر و مهارتهای روابط بین فردی، آموزشهای جرأت ورزی و مدیریت استرس و به خصوص تاب آوری را مطرح می سازد. مطالعات نشان داده اند که موقعیتهای استرس زای دانشجویان دانشگاه آنها را با مشکلات تحصیلی، ارتباطی یا کاری روبرو می کند (چامبلیس[14]،و همکاران،2003، به نقل از لی[15]، 2008). استرس می تواند باعث روی آوردن به ناسازگاری هایی مانند الکلیسم و فعالیتهای تحصیلی ضعیف شود  تاب آوری مزایای بی شماری را برای افراد به دنبال دارد، افراد تاب آور از افسردگی، اضطراب، شکایات بدنی، مشکلات تفکر و سوء مصرف مواد کمتری برخوردارند (بونانو[16]، 2010). با توجه به توضیحات بالا و تاثیر عوامل متفاوت در سلامت روان و ایجاد سازگاری در مردم به خصوص جوانان و عواملی که در بروز رفتارهای پرخطر اثر گذار است، ضروورت و سوالی که در این تحقیق پیش می آید این است که آیا می توان از روی تاب آوری و نظم جویی شناختی هیجانی، رفتارهای پرخطر دانشجویان را پیش بینی کرد؟

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

  • ضرورت و اهمیت تحقیق

 

طبق نتایج تحقیقات، 25 % تا 50 % از تمامی کودکان و نوجوانان در آمریکا در سنین 17ـ 10 سالگی در معرض خطر محدودیت‌های آموزشی، عاطفی، اقتصادی و فرصت‌های اجتماعی می‌باشند که در نتیجه می‌تواند سبب سوق داده شدن آنان به سمت رفتارهای پرخطر و فعالیت‌‌هایی نظیر اعمال خشونت، خرابکاری، فعالیت‌های جنسی حفاظت ‌نشده، سوء مصرف الکل و مواد، فرار از مدرسه و ترک تحصیل گردد (کروکزک، الکساندر، هاریس،  2005به نقل از ویلسون،2009) رفتارهای پرخطر نظیر اعمال خشونت و درگیری فیزیکی با دیگران، استعمال دخانیات، مصرف الکل و مواد مخدر و داروهای نشاط ‌آور، رفتارهای پرخطر جنسی، همه از رفتارهایی هستند که می‌توانند سبب افزایش اضطراب در نوجوانان شده و زمینه را برای ابتلاء آنان به انواع بیماری‌ها و حتی مرگ زودرس فراهم آورند، به علاوه عوارض ناشی از انجام رفتارهای پرخطر شامل افزایش افسردگی و ایجاد افکار و یا اقدام به خودکشی ، مسمومیت ناشی از الکل و یا مستی‌های غیر قابل پیش‌بینی و تحریک‌پذیری، انجام رفتارهای پرخطر جنسی (آمیزش حفاظت نشده و زودهنگام، افزایش تعداد شرکاء جنسی و حاملگی‌های ناخواسته، ایجاد بیماری‌های مقاربتی و عفونیHIV) افزایش اعمال خشونت و درگیری‌های فیزیکی با دیگران، افزایش احتمال صدمه دیدن و یا مرگ و میر ناشی از مصرف الکل و مواد مخدر گزارش گردیده است (هالفورز، 2004).

 

با توجه به اثر عوامل مختلف در بروز رفتارهای پرخطر در دانشجویان و نقش و آسیب های فراوانی که به دلایل رفتار پر خطر به وجود می آید، بررسی متغیرهای مرتبط با آن و عواملی که در کنترل رفتارهای پرخطر و در بروز و یا کاهش آن موثر است نیازمند توجه و بررسی است به همین دلیل در این تحقیق سه متغیر تاب آوری،  نظم جویی شناختی هیجانی بر رفتارهای پرخطر دانشجویان مورد بررسی قرار میگیرد. در واقع هر یک از این سه متغیر با توجه به ماهیت خویش نقش بنیادی و اساسی در بروز رفتارهای پرخطر بر عهده دارند. تاب آوری با ظرفیت تقابل با شرایط سخت و مقاومت در برابر وسوسه ها و شرایط اجتماعی ، نظم جویی شناختی هیجانی و هوش هیجانی نیز به عنوان متغیرهایی فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی نقش بسیار مهم در پردازش شرایط و تصمیم برای انجام کار و انتخاب موقعیت برعهده دارد.

 

 

  • اهداف پژوهش

 

هدف کلی

 

نقش تاب آوری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی در پیش بینی رفتارهای پر خطر دانشجویان

 

اهداف اختصاصی

 

پیش بینی رفتارهای پرخطر و (مولفه های آن) بر اساس تاب آوری دانشجویان

 

پیش بینی رفتارهای پرخطر و(مولفه های آن)  بر اساس راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی دانشجویان

 

 

  • فرضیه های پژوهش

 

فرضیه های تحقیق

 

بین تاب آوری با رفتارهای پر خطر(مولفه های آن) دانشجویان رابطه وجود دارد.

 

بین راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی و (مولفه های آن) با رفتارهای پرخطر دانشجویان رابطه وجود دارد.

 

رفتارهای پرخطر دانشجویان را می توان بر اساس تاب آوری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی پیش بینی کرد.

 
مداحی های محرم