وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تدوین و تلفیق استراتژی های سازمانی توسعه ی منطقه ای، با رویکرد قابلیت­های پویا …

پژوهش

 

فقدان نظام برنامه ریزی بخشی  منطقه ای در کشور موجب شده است که برخی از مناطق رشد و توسعه شتابان داشته باشند و برخی دیگر از مناطق همچنان سیر قهقرایی را در مسیر توسعه طی کنند و اختلاف بین سطح توسعه یافتگی مناطق تشدید شود (سیف  الدینی و همکاران، 1389: 91). اصولاً نابرابری‌های منطقه‌ای از دو زمینه اصلی نشأت میگیرد: نخست شرایط طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر منطقه و دوم تصمیمات سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان اقتصادی. نکته قابل توجه آن است که با پیشرفت تکنولوژی، اهمیت عامل اول کمتر  شده و بر اهمیت عامل دوم اضافه می شود. بنابراین در دنیای امروزی که پیشرفت تکنولوژی سریع و بالا می‌باشد، تصمیمات سیاستگذاران و برنامه‌ریزان در ایجاد نابرابری‌های منطقه‌ای تأثیرگذار است (پریزادی  و همکاران، 16:1391).

عکس مرتبط با اقتصاد

از طرفی علیرغم قابلیت های مهم و برجسته شهرستان های رستم و ممسنی مانند: نیروهای فراوان تحصیل‌کرده از جمله800 مقام و مدیر عالیرتبه و 4492 متخصص و تکنسین (سالنامه آماری استان فارس، 1386)، دارا بودن سوابق تاریخی پربار، موقعیت راهبردی مناسب به جهت قرار گرفتن در شاهراه های ارتباطی چندین استان بزرگ کشور و نزدیکی به مرزهای سه استان و خلیج فارس، برخوداری از خاک و شرایط اقلیمی بسیار مساعد جهت بهره برداری صنعتی و کشاورزی، عبور رودخانه فهلیان از مرکز شهرستان و آثار و ابنیه‌های فرآوان تاریخی و گردشگری مانند شهر هخامنشی لیدوما، آتشکده میل اژدها، تفرجگاه بوان و غیره،  هنوز نتوانسته است به جایگاه مساعدی از لحاظ معیارهای توسعه و پیشرفت دست یابند و همین امر باعث مهاجرت افراد و نیروهای تحصیلکرده به خارج از شهرستان شده است. رضایی و همکاران (1390) در پژوهشی به بررسی وضعیت شاخص های توسعه شهرستان های رستم و ممسنی در مقایسه با دیگر شهرستان‌های استان فارس با استفاده از شاخص HDI پرداخته اند. نتایج این پژوهش را می‌توان در جدول 1-1 ملاحظه کرد.

 تصویر درباره گردشگری

جدول (1-1): شاخص‌های توسعه در شهرستان های رستم و‌ ممسنی و رتبه آن‌ در استان (رضایی و همکاران، 1390: 12 – 6)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شهرستان درصد توسعه رتبه در استان وضعیت
شاخص توسعه اقتصادی رستم 15/0 26 توسعه نیافته
ممسنی 16/0 25 توسعه نیافته
شاخص توسعه خدماتی رستم 11/0 26 توسعه نیافته
ممسنی 18/0 21 توسعه نیافته
شاخص توسعه بهداشتی رستم 37/0 19 توسعه نیافته
ممسنی 56/0 7 نیمه توسعه یافته
شاخص توسعه آموزشی رستم 83/0 1 توسعه یافته
  ممسنی 65/0 9 نیمه توسعه یافته
مجموع شاخص ها رستم توسعه نیافته
ممسنی توسعه نیافته

 

این عوامل و آمارهای مستند نشان دهنده ی توسعه نیافتگی شهرستان‌ های مورد مطالعه علی رغم وجود توانمندی های فراوان است که ضرورت یک برنامه‌ریزی جدی و جامع را بیش از پیش آشکار می‌سازد. بنابراین به نظر می رسد با توجه به قابلیت های مختلف شهرستان های رستم و ممسنی می توان با شناخت فضاهای مؤثر آینده، باز تعریفی از نقش این دو شهرستان در فرآیند توسعه ارائه داد.

 

در حالی که معمولاً برای حل معضلات شهری و منطقه ای راه حل های آسانی از طریق برنامه ریزی های سنتی وجود ندارد، برنامه ریزی استراتژیک می تواند در دستیابی به برنامه ریزی سیستماتیک و پایدار از طریق درک فرصت ها و تهدیدها و امکانات و قوت ها و ضعف ها و. .. به مقامات محلی کمک شایسته ای بکند. در واقع برنامه ریزی استراتژیک را می توان در واکنش به نواقص طرح های جامع و تفصیلی و پرهیز از برنامه ریزی متمرکز، اصولاً به سمت برنامه ریزی فرآیندی، تصمیم سازی، برنامه ریزی محلی و مشارکت و تلفیق برنامه ریزی و اجرا نمود (مراد مسیحی، 1384: 58). آن چه که در سیر تطور برنامه ریزی شهری در کشورهای پیشگام در برنامه ریزی نشان داده شده است، تغییر و تحول به رویکرد سیستمی و سپس از طرح های جامع به سوی طرح های راهبردی است. این تطور برخاسته از بسط و گسترش نظریه سیستم ها بود. نظریه عمومی سیستم ها ثابت کرد که شهر هم چون یک کلیت واحد است (جمهیری و همکاران، 1387).

 

علاوه بر این بررسی ها نشان می دهد که بیش از 90 درصد استراتژی های اجرایی منتج شده از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک در سازمانها با شکست مواجه می شوند و از دستیابی به اهداف اساسی خود باز می مانند (خداداد حسینی و همکاران، 1385: 215)، که این امر به دلیل هدف قرار دادن بهینه سازی بخشی و بی توجهی به برنامه ریزی متوازن جهت استفاده از قابلیت های بخش های مختلف است. از طرفی مدیران استراتژیک سازمانها در هنگام اجرای استراتژی های طراحی شده برای آن سازمان به پیاده سازی یکی از استراتژی های طراحی شده بنا بر روش خاصی مانند تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و تجزیه و تحلیل فازی اقدام می کنند و اجرای سایر استراتژی ها را یا به کلی کنار می گذارند و یا در لیست اقدامات فرعی قرار می دهند. این وضعیت منجر به وقوع بهینه سازی بخشی در اثر بی توجهی به نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهایی می گردد که با توجه به آنها، سایر استراتژی های در اولویت قرار نگرفته تدوین گردیده است. رویکرد سیستمی به برنامه ریزی و اجرای برنامه ها به ما اعلام می کند که لازم است تا در طراحی سیستم مورد نظر اجرای سیستم به صورت قطعات جدای از یکدیگر دیده نشود بلکه باید ارتباط آن ها با یکدیگر هماهنگ، کارآ و مؤثر باشد. به علاوه هماهنگی با تأثیرات عملکرد اجزا و کل سیستم موجود در محیط سروکار دارد (جمهیری و همکاران، 1387). در این راستا تلفیق استراتژی های تدوین شده با توجه به نظریه ی همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی می تواند نقطه ی ضعف ناشی از اجرای استراتژی به صورت مفرد را کاهش دهد.

 

یکی از ویژگیهای قابلیت پویا توانایی موسسه در ایجاد و بهره برداری از روابط بین سازمانی به منظور دستیابی به منابع جدید می باشد. موسساتی با قابلیت شبکه سازی مطلوب با قرار گرفتن در مواضع استراتژیک، شبکه روابط سودمندی را با دیگر شرکا برقرار می کنند. مشارکتهای بین سازمانی از طریق تدوین استراتژی های مشترک جهت حصول به اهداف واحد یکی از قدرتمندترین عوامل ایجاد ارزش و جزو مهمترین ابزار کسب و کار محسوب می شوند. بسیاری از استراتژی ها هنگامی کارایی بیشتری دارند که مجموعه ای از استراتژهای مکمل برای آنها وجود داشته باشد و بدون توجه به قابلیت پویا و نقش مکمل و همکارانه ی سایر بخش ها امکان دستیابی به آنها وجود ندارد.

 

قابلیت های پویا شامل ظرفیت بنگاه برای شکل دادن به اکوسیستمی است که بنگاه آن را اشغال کرده است و برای توسعه ی محصولات و فرآیندهای جدید و برای طراحی و اجرای مدلهای تجاری پایدار می باشد. فرض بر این است که برتری در این ظرفیت های ترکیب باعث تقویت بنگاه برای نوآوری و کسب موفقیت آمیز ارزش های کافی در زمینه عملکرد مالی بلندمدت می شود. قابلیت پویا خود به شش نوع شامل قابلیت جذب، نوآوری، شبکه سازی، انطباق، ادغام و ادراک تقسیم می گردد. تلفیق استراتژی های توسعه ی منطقه ای با استفاده از انواع قابلیت های مذکور بخضوص قابلیت شبکه ای انجام می گیرد که به توانایی موسسات در ایجاد و بهره برداری از روابط بین سازمانی و یا روابط بین بخش های یک سازمان به منظور دستیابی به منابع جدید اشاره دارد. موسساتی با قابلیت شبکه سازی مطلوب با قرار گرفتن در مواضع استراتژیک می توانند شبکه روابط سودمندی را با دیگر شرکا برقرار می کنند، بگونه ای که از طریق این همکاری علاوه بر استفاده از نقاط قوت دیگران، نقاط ضعف خود را نیز پوشش دهند. در این راستا چند نظریه پرداز معتقدند که استراتژی زنجیره ای عبارت است از هدایت یک تعداد فعالیت وابسته به یکدیگر، در سطح فناوری، تجاری و مالی، که بطور منظم، ضمن تاکید بر یکدیگر و استفاده از صلاحیت های هم، حداکثر نتایج تزایدی را ایجاد می کنند (شمس، 1390: 414).

 

با وجود اینکه شهرستان های رستم و نورآباد ممسنی از جهت دارا بودن قابلیت های مختلف در وضعیت مناسبی قرار دارد، با استناد به آمار و شاخص های توسعه نتوانسته است به توسعه ی متوازنی در همه ی ابعاد دست یابد. پیشرفت و توسعه ی متوازن در همه ی ابعاد در صورتی حاصل می شود که بتوان از همه ی فرصت ها و نقاط قوت موجود در راستای پوشش دادن تهدیدها و نقاط ضعفی که وجود دارد استفاده کرد. با توجه به تعریف همکاری استراتژیک و قابلیت پویا، می توان استراتژی های مربوط به سازمانهای دخیل در توسعه ی محدوده را به گونه ای تدوین نمود که نقش مکملی برای یکدیگر در جهت حصول به هدف ایفا نمایند و ایجاد ارزش بیشتری کنند.  از آنجا که در محدوده ی مورد مطالعه قابلیت های فراوانی در زمینه های مختلف از جمله کشاورزی، صنعتی، گردشکری و علمی وجود دارد، توجه به نقش مکملی که هر کدام از این بخش ها و سازمانهای متولی این بخش ها می توانند برای همدیگر ایفا کنند در چارچوب استراتژی های هماهنگ بین سازمانی در راستای دستیابی به هدف مشترک نقش بی بدیلی در مسیر دستیابی به پیشرفت و توسعه در همه ی ابعاد ایفا می کند.

 

بنابراین هدف این پژوهش عبارت است از تدوین و تلفیق استراتژی های بین سازمانی در شهرستان های رستم و نورآباد ممسنی در استان فارس با استفاده از رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویا جهت بهره برداری از همه ی استراتژی های طراحی شده برای منطقه ی مورد بررسی، به گونه ای که بتوان حداکثر استفاده از نقاط قوت و فرصت ها صورت بگیرد، حداکثر نتایج تزایدی حاصل شود و همچنین بتوان تا جایی که ممکن است نقاط ضعف و تهدیدهای موجود نیز پوشش داده شود. بنابراین در پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به دو پرسش می باشیم:

 

 

    • استراتژی های مناسب توسعه ی بین سازمان در منطقه ی ممسنی کدامند؟

 

  • آیا می توان استراتژی های تدوین گردیده را با توجه به نظریه قابلیت های پویا و همکاری استراتژیک به گونه ای تلفیق کرد که ارزش آفرینی بیشتری نماید؟

 

در این پژوهش، ابتدا با مشخص نمودن نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها در سطح شهرستان های مورد مطالعه، استراتژیهای مناسب برای سازمان های دخیل در توسعه ی منطقه ای طراحی گردیده و سپس با استفاده از روش دیمتل، همبستگی و روابط علی و معلولی بین استراتژیهای تدوین گردیده مورد بررسی قرار گرفته است.

 

 

 

1-3- اهمیت و ارزش پژوهش

 

هر سازمان برای اطمینان از موفقیت خود در بلندمدت نیازمند برنامه ریزی صحیح و مبتنی بر اطلاعات دقیق می باشد. از طرفی اطلاعات دقیق برای تصمیم گیری محدود به اطلاعات درونی سازمان نبوده و شناخت تهدیدها و فرصت های محیط اطراف نیز نقش انکارناپذیری در

پایان نامه های دانشگاهی

 اتخاذ تصمیم صحیح دارد. بنا بر دلایل زیر تدوین و تلفیق استراتژی های مربوط به سازمان های دخیل در توسعه ی منطقه ای در هنگام اجرای استراتژی مفید بوده است و لذا انجام این پژوهش از اهمیت به سزایی برخوردار است، بویژه اینکه سوابق پژوهشی مشابهی نیز یافت نمی شود:

 

 

    • SWOT بعنوان یک ابزار تجزیه و تحلیل اثربخش برای بررسی محیط های درونی و بیرونی سازمانها به منظور دست یابی به نگرشی سیستماتیک و پشتیبانی شرایط تصمیم گیری استفاده می شود. در پژوهش هایی که تاکنون در زمینه ی موضوع مورد بررسی صورت گرفته است با تدوین استراتژی های صورت گرفته به ترتیب اولویت یکی از استراتژی ها که مهم تر شناخته شده است اجرا می گردد و اجرای سایر استراتژی ها مورد غفلت قرار می گیرد. استفاده از رویکرد همکاری استراتژیک باعث می گردد تا به نقش مکملی که استراتژی ها برای یکدیگر ایفا می کنند توجه شود و اجرای سایر استراتژی های در اولویت قرار نگرفته نیز مورد توجه باشد.

 

    • درصورت بکارگیری صحیح SWOT از این ابزار می توان برای فرموله کردن استراتژی به منظور افزایش کارایی سازمان استفاده کرد، زیرا که هر سازمان دارای نقاط ضعف، قوت، تهدید یا فرصتی می باشد که استراتژی های مختلف بر اساس آن تدوین می گردد. به کار بردن استراتژی های مختلف با توجه به رویکرد قابلیت های پویا سبب می شود تا همه ی نقاط قوت ها و فرصت ها برای پوشش دادن همه ی نقاظ ضعف و تهدیدها مورد توجه قرار گیرند.

 

    • با تلفیق استراتژی های بین سازمانی، سازمانهای دخیل در این همکاری می توانند نسبت به تغییرات محیطی واکنش مناسب تری نشان دهند و علاوه بر اینکه رقیبی برای یکدیگر محسوب نمی شوند، با تشکیل یک ائتلاف استراتژیک زمینه ی تاثیرگذاری بر محیط اطراف و تغییر شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر محیط و …را فراهم نمایند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

  • تدوین و تلفیق استراتژی های بین سازمانی با استفاده از رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویا علاوه بر اینکه عاملی جهت بهره برداری از همه ی استراتژی های طراحی شده برای منطقه ی مورد بررسی است، باعث می شود که بتوان حداکثر استفاده را از نقاط قوت و فرصت ها صورت داد، حداکثر نتایج تزایدی حاصل شود و همچنین نقاط ضعف و تهدیدهای موجود نیز پوشش داده شود.

 

 

 

1-4- اهداف پژوهش

 

 

    • تعیین نقاط ضعف توسعه ی منطقه ای در راستای تدوین استراتژی؛

 

    • تعیین نقاط قوت توسعه ی منطقه ای در راستای تدوین استراتژی

 

    • تعیین فرصت های توسعه ی منطقه ای برای ناحیه ی ممسنی در راستای تدوین استراتژی؛

 

    • تعیین تهدیدهای توسعه ی منطقه ای برای ناحیه ی ممسنی در راستای تدوین استراتژی؛

 

    • تعیین استراتژی های مناسب توسعه ی منطقه ای برای شهرستان های رستم و ممسنی؛

 

    • ترکیب استراتژی های SO ، WO، ST و WT با استفاده از بحث همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی در قالب یک زنجیره ی ارزشی که از همه ی نقاط قوت و ضعف های موجود استفاده ی بهینه شود، حداکثر نتایج تزایدی حاصل شود و همچنین نقاط ضعف و تهدیدها را نیز پوشش دهد.

 

    • تعیین میزان روابط علی  معلولی بین استراتژیهای SO و WO با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی؛

 

    • تعیین میزان روابط علی  معلولی بین استراتژیهای SO و ST با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی؛

 

    • تعیین میزان روابط علی  معلولی بین استراتژیهای SO و WT با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی؛

 

    • تعیین میزان روابط علی  معلولی بین استراتژیهای WO و ST با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی؛

 

    • تعیین میزان روابط علی  معلولی بین استراتژیهای WO و WT با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی؛

 

  • تعیین میزان روابط علی  معلولی بین استراتژیهای ST و WT با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی.

 

 

 

– Human development Index

پیش‌بینی زمان بهینه انجام معاملات با استفاده از شبکه عصبی فازیبا رویکرد تحلیل تکنیکال

پژوهشی گفته شده، هدف این پژوهش طراحی مدلی جهت پیش‌بینی زمان بهینه انجام معاملات می‌باشد.

 

 

 

 

 

1-2-اهمیت و ارزش پژوهش

 

 

سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه همواره در طول زمان علاقه مند به دانستن بهترین زمان انجام معامله جهت کسب بیشترین بازده ممکن می باشند. دستیابی به چنین اطلاعاتی تنها در صورتی ممکن است که نسبت به وضعیت آینده سهام آگاهی یابند. آگاهی از وضعیت آینده سهام مستلزم مجهز بودن به ابزاری جهت پیش بینی آینده می‌باشد. این ابزار می بایست قابلیت پیش بینی زمان بهینه معامله و بازده حاصله را دارا باشد. لذا لازم است که جهت دستیابی به ابزاری که از توانایی پیش‌بینی بهترین زمان انجام معامله با وجود شرایط مختلف زمانی برخوردار باشد، کفایت روش‌ها‌ی غیر خطی همچون شبکه‌ها‌ی عصبی فازی بررسی شوند.

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

 

 

 

1-3-اهداف پژوهش

 

 

هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش شبکه‌ها‌ی عصبی فازی در ارتقای اثربخشی شاخص‌ها‌ی تحلیل تکنیکال در پیش بینی علائم خرید و

پروژه دانشگاهی

 فروش سهام می باشد. که در این راستا، اهداف فرعی زیر تعریف می‌گردند:

 

 

 

    1. بررسی صحت پیش‌بینی مدل شبکه عصبی فازی.

 

 

    1. مقایسه بازده حاصل از روش پیشنهادی با بازده روش‌ها‌ی خرید و نگهداری و روش‌ها‌ی معاملاتی تحلیل تکنیکال پیش از کسر هزینه‌ها‌ی معاملاتی.

 

 

    1. مقایسه بازده حاصل از روش پیشنهادی با بازده روش‌ها‌ی خرید و نگهداری و روش‌ها‌ی معاملاتی تحلیل تکنیکال پس از کسر هزینه‌ها‌ی معاملاتی.

 

 

 

 

 

1-4-فرضیه‌ها‌ی پژوهش

 

 

فرضیه اصلی: توانایی مدل ترکیبی شبکه‌ها‌ی عصبی فازی و تحلیل تکنیکال در پیش‌بینی سیگنال‌ها‌ی خرید و فروش سهام در سطح مناسبی قرار دارد.

 

 

فرضیات فرعی:

 

 

 

    • درصد پیش‌بینی صحیح مدل‌های شبکه عصبی فازی طراحی شده بیشتر از حالت تصادفی(50%) می‌باشد.

 

 

    • بین بازده روش معاملاتی روش پیشنهادی با روش خرید و نگهداری پیش از کسر هزینه‌های معاملاتی تفاوت معناداری وجود دارد.

 

 

    • بین بازده روش معاملاتی روش پیشنهادی با روش خرید و نگهداری پس از کسر هزینه‌های معاملاتی تفاوت معناداری وجود دارد.

 

 

Kuo

 

 

Lin

تاثیر تمرین مقاومتی و مکمل کلسیم بر سطح سرمی هورمونآنتی مولرین و علایم سندروم متابولیک زنان مبتلا به سندرومتخمدان …

سندروم تخمدان پلی­کیستیک گذشته از مسائل مربوط به زیبایی که شامل تظاهرات هایپرآندروژنیک نظیر هیرسوتیسم و آکنه می باشد با مشکلات متابولیک جدی طولانی مدت نیز همراه است . در واقع، PCOS ریسک سندروم متابولیک(16) ، دیابت نوع 2 (17) و احتمالا بیماری­های قلبی عروقی (18) را افزایش می­دهد. به علاوه ، ناباروری وابسته به عدم تخمک­ گذاری که همراه با هایپرآندروژنیسم و تخمدان های حاوی کیست­ های متعدد، یکی از سه معیار تشخیصی این سندرم محسوب می­شود ، نگرانی عمده دیگری برای زنان مبتلا به PCOS  می باشد(19).

 

 

آندروژن ها و انسولین عوامل اصلی در ایجاد PCOS می باشند اما اتیولوژی دقیق این بیماری نامشخص است و احتمالا زمینه های ژنتیک در آن نقش دارد. آندروژن­ ها موجب ویژگی های ظاهری و فنوتیپی بیماری می­شوند و مقاومت به انسولین و هیپرانسولینمی موجب عوارض درازمدت متابولیک می ­شود(20).اختلال در ترشح و پاسخ به انسولین مستقل از وزن است،اگرچه چاقی آنرا تشدید می­کند.از آنجایی که زنان PCOS مستعد داشتن نمایه توده بدنی (BMI)بیشتر از محدوده نرمال و توزیع مرکزی چربی می­باشند، مقاومت به انسولین درآنان گسترش می­یابد(21). نقش مرکزی مقاومت به انسولین در بروز تظاهرات  PCOSآنرا بعنوان هدف اولیه برای مدیریت PCOS مطرح می­کند(22).بررسی­های مختلف نشان داده که هیپرانسولینمی و مقاومت به انسولین نه تنها موجب تشدید اختلالات باروری می­شوند، بلکه نقش اصلی در ایجاد اختلالات متابولیک را نیز به عهده دارند(24،23). مقاومت به انسولین و افزایش انسولین خون به طور شایع در PCOS مشاهده می­گردد(21). حدود یک­سوم از بیماران چاق مبتلا به PCOS دچار اختلال تحمل گلوکز(IGT) و 5/7 تا10درصد مبتلا به دیابت قندی نوع ۲ هستند(21).دیس­لیپیدمی نیز به طور شایع در PCOS وجود دارد . سایر یافته­ها در زنان مبتلا به PCOS عبارت است (22)از افزایش پرفشاری خون با گذشت زمان و رسیدن شیوع آن به میزان۴۰درصد در حوالی سن یائسگی، بالا رفتن شیوع آترواسکلروز و بیماری های قلبی و عروقی و افزایش۷ برابری خطر انفارکتوس میوکارد. مقاومت به برداشت گلوکز با تحریک انسولین، پدیده نسبتاً شایعی محسوب می­شود و فقط یکی از اجزای حالتی است که قبلاً سندرومX   نامیده می­شد و امروزه سندروم متابولیک نامیده می­شود (22).اهمیت این سندروم به عنوان یکی از عوامل خطر بیماری قلبی عروقی منجر به ایجاد معیارهای تشخیصی برای آن شده است (21). بیشترین معیار مورد استفاده در مطالعات مختلف معیار  ATP_IIIمی­باشد که شامل موارد زیر است: هیپرتانسیون (فشارخون بیشتر یا مساوی mmHg85/ 130)، تری­گلیسرید بیشتر یا مساوی mg/dl 150،  HDL کلسترول کمتر از mg/dl 50 ، چاقی شکمی (دورکمر بیشتر از cm 88) و گلوکز ناشتا بیشتر یا مساوی mg/dl110 (23،22). در بررسی­ های صورت گرفته در مناطق مختلف دنیا، شیوع سندروم متابولیک در میان زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی­کیستیک رابین۷تا۴۳درصدگزارش کرده­اند(25-24).این تفاوت در شیوع سندرم متابولیک در بررسی ­های مختلف ممکن است به علت تفاوت در شاخص­های تشخیصی ، تفاوت های نژادی و جغرافیایی باشد(25).

 

 

از سویی ارتباط بالینی میان هیپرانسولینمی و عدم ­تخمک­ گذاری توأم با هیپرآندروژنیسم، در سرتاسر دنیا و در میان تمام گروه های نژادی شناخته شده است (22). مطالعات نشان داده است که انسولین دارای اثرات عمیقی در دو سطح استرومای تخمدان و فولیکولا ست.انسولین ترشح آندروژن ­ها را در تخمدان القا می­­کند و افزایش آندروژن ها باعث تحلیل فولیکول های درحال رشد می شود و با پدیدار شدن یک فولیکول غالب تداخل می کند(26). افزایش تعداد فولیکول ها و افزایش آندروژن­ها در زنان مبتلا به  PCOS منجر به افزایش تولید هورمون آنتی­مولرین (AMH) می­گردد(26).هورمون آنتی­مولرین یک نشانگر کلینیکی برای تشخیص تخمدان­های کم بارور در زنان می­باشد(27).این هورمون یک گلیکوپروتئین است که به صورت اوتوکراین و پاراکراین عمل می­کند (28). سطوح سرمی هورمون آنتی­مولرین در زنان با تعداد فولیکول­ها مرتبط است.این هورمون توسط سلول­های گرانولوزای فولیکول­های در حال رشد تولید می­شود. تحقیقات نشان داده که غلظت  AMH با سن بیولوژیکی کاهش و با انسولین افزایش می­یابد(29).  AMHاثر بازدارنده روی فراخوانی فولیکول اصلی و نیز روی حساسیت فولیکول­ها ی درحال رشد به هورمون محرک فولیکولی (FSH) دارد (30). بنابراین پیشنهاد شده است که هیپرآندروژنیسم به افزایش تعداد فولیکول­های کوچک آنترال و افزایش ترشح AMH در بیماران PCOS کمک کند (31) .درطول دهه های گذشته ، شیوه­های درمانی  متعددی برای درمان عدم تخمک گذاری در بیماران PCOS پیشنهاد شده است (34)،اما بنظر می رسد درمان­های دارویی به تنهایی در بهبود ناباروری این بیماران موثر نیست (35) . تاکنون مطالعات گوناگون ، تاثیر تغییر یا اصلاح سبک زندگی را در زنان مبتلا به PCOS ارزیابی کرده­اند (37،36). برنامه های اصلاح سبک زندگی، پیشرفت عملکرد تولید مثلی را در بیماران PCOS با اضافه وزن یا چاق نشان داده اند.از سویی تمرینات مقاومتی یک شکل از تمرینات ورزشی است که دارای اثرات مهم فیزیولوژیکی بر بدن هستند به طوریکه در مطالعات گزارش شده میانگین فشار خون و فشار خون دیاستولیک بعد از انجام 8 هفته تمرین مقاومتی در بیماران دارای سندرم متابولیک کاهش می یابد(34).همچنین تمرین قدرتی باعث افزایش قدرت و توده عضلانی،بهبود حساسیت انسولین، کاهش آدیپوسیتی (چربی احشایی ) و کاهش خطر سندرم متابولیک می شود(38،37).

 

 

روی هم رفته شواهد براین باورند که تمرینات مقاومتی یک راهکار غیر دارویی در بهبود شاخص های متابولیکی در افراد با مشکلات متابولیکی می باشد و یا حتی در برخی موارد بهتر از تمرینات هوازی به تنهایی می باشد.

 

 

از سویی دیگر مطالعات به خوبی نشان می دهد در بیماران PCOS به علت کاهش عملکرد انسولین جذب مختل می گردد که متعاقب آن کاهش کلسیم سرم،افزایش هورمون پاراتیروئید،منجر به افزایش فشار خون می گردد. لذا مصرف کلسیم می تواند ازافزایش فشار خون و متعاقبا” بیماری های قلبی عروقی پیشگیری نماید(39). همچنین تجویز کلسیم سبب افزایش کلسیم و کاهش قند خون می شود که اثر کلسیم در اصلاح اختلال ترشح انسولین نسبی می باشد(41).ازاینرو با کاهش مقاومت به انسولین در این بیماران هیپرآندروژنیسم، دیس لیپیدمی و دیابت کاهش میابد(42).از طرفی دیگر سندروم تخمدان پلی کیستیک مهمترین علت الیگواووالاسیون و عدم تخمک گذاری در جمعیت زنان می باشد(43). هیپرانسولینی در این سندروم منجر به افزایش آندروژن و متعاقبا” آتروزی و عدم پدیدار شدن یک فولیکول غالب می گردد و با توجه به اینکه بلوغ تخمک قدم مهمی در باروری می باشد لذا عده ای از محققین مطالعات متعددی بر روی بی مهرگان نقش کلسیم را در بلوغ تخمک اثبات نموده اند(44). روی هم رفته شواهد بر این باورند که افزایش کلسیم احتمالا با بهبود شرایط متابولیکی و همچنین ظرفیت باروری زنان PCOS همراه است.

 

 

لذا نظر به اینکه PCOS مجموعه ای از علائم همراه و مقاوم به درمان می باشد و با توجه به عوارض دارویی

پروژه دانشگاهی

 درمانها PCOS و هزینه بالا این درمانها بر خود واجب دانستیم مطالعه ای با هدف بررسی اثر تمرین به همراه مکمل بر درمان افزایش میزان موفقیت درمان ها ناباروری (اثر بر تخمک گذاری و رشد فولیکول) انجام دهیم.

 

 

بنابراین در پژوهش حاضر سعی بر این است به سوالات زیر پاسخ داده شود:

 

 

 سؤال اول : 8 هفته تمرین مقاومتی برعلایم سندروم متابولیک در زنان مبتلا به PCOS اثر دارد؟

 

 

 سؤال دوم : 8 هفته تمرین مقاومتی به همراه دریافت مکمل کلسیم بر علایم سندرم متابولیک در زنان مبتلا به PCOS  اثر دارد؟

 

سؤال سوم : 8 هفته تمرین مقاومتی برسطح سرمی AMH اثر دارد؟

 

سؤال چهارم : 8 هفته تمرین مقاومتی و دریافت مکمل کلسیم بر سطح سرمی AMH اثر دارد؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:

 

 

سلامت و بیماری انسان از جمله موضوعاتی است که ذهن محققان را به خود مشغول کرده است،از جمله این بیماری ها؛ سندروم تخمدان پلی­­­­­کیستیک است که شیوع آن بسته به تعریف ارائه­­­­­­­شده از آن ، ۴تا۲۵% گزارش شده است (43).  شیوع این عارضه در کشور ایران با انجام یک مطالعه ­­­ی ­­­­­­­­­­کشوری 6/14% گزارش گردیده است (42). تخمین زده شده در جهان ۱۰۵ میلیون نفر از زنان ۱۵تا۴۹ سال به سندروم تخمدان پلی­کیستیک مبتلا باشند (43).  به دلیل شیوع بالا و عوارض ناشی از این سندروم که شامل اختلال در تخمک گذاری و قاعدگی، نازایی، پرمویی و اختلالات متابولیک می­باشد،  بار مالی زیادی به سیستم بهداشتی درمانی کشور وارد می­گردد. بار مالی بیماری PCOS در کشور ایالات متحده در زنان ۱۴تا۴۴ سال تقربیا سالانه 37/4 بیلیون دلار تخمین زده شده است (44). اختلالات تخمدانی و نقصان در ذخیره تخمدانیاز علل اصلی ناباروری زنان معرفی شده­اند. لذا یکی از روش‌های ارائه دهنده اطلاعات در مورد وضعیت باروری زنان، ارزیابی ذخیره تخمدانی است. شواهد اخیر پیشنهاد می‌کنند اندازه­گیری مقادیر هورمون آنتی­مولرین در خون، شاخص کمی دقیقی برای ارزیابی ذخیره تخمدانی و توانایی باروری زنان می‌باشد. هورمون آنتی­مولرین یک گلیکوپروتئین همودایمریک دی­سولفیدی و یک عضو از خانواده بزرگ TGF-β است. فولیکول‌های آنترال منبع اصلی سنتز کننده AMH هستند. از آنجا که AMH از فولیکول‌های موجود در گنادها ترشح می‌شود، سطح سرمی آن در زنان نشانگر اندازه مخزن فولیکولی تخمدان است (29). به طور کلی، مقدار تولید  AMH منعکس­کننده اندازه فولیکول‌های در حال رشد در تخمدان و کارکرد ذخیره­ای در زنان می‌باشد. در حال حاضر به خوبی روشن شده است که AMH پیش­­­­­­­­­­­­­­­­­­ بین قوی ذخیره تخمدانی و قابلیت باروری در زنان است. از طرفی فعالیت بدنی یکی از عوامل مهم و اثر گذار در ارتقای سطح کیفیت زندگی، شناخته شده است. در واقع کم تحرکی، یکی از عوامل اصلی مرگ­­­­­های ناشی از بیماری­­­های عروقی کرونر به شمار می­­­­­­­­­­­­­­آید. براساس نتایج تحقیقات ،  فعالیت بدنی کالری و چربی را می سوزاند، ظرفیت تنفسی را افزایش می­دهد، باعث سهولت هضم و دفع می­شود و در درمان اضطراب و افسردگی نیز نقش دارد(49). در مطالعاتی ، وجود ارتباط مثبت بین فعالیت­های جسمانی و ابعاد کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی به اثبات رسیده است (50). با توجه به نقش مقاومت به انسولین در افزایش سطوح آندروژن­ها و در نتیجه از بین رفتن فولیکول­های در حال رشد در مبتلایان به PCOS، احتمالا درمان با مکمل کلسیم می­تواند در بهبود علائم متابولیک، کاهش سطوح آندروژنی و حتی بهبوداوولاسیون این افراد موثر باشد(43). همچنین باید توجه داشت که شیوع کمبود کلسیم و سندروم متابولیک در جمعیت ایرانیان بالا می باشد(41). بنابراین تحقیق حاضر از چند حیث حائز اهمیت است:1-اثر تمرین مقاومتی بر ابعاد مختلف سلامت زنان PCOSدر هیچ مطالعه ای بررسی نشده است.2-برای اولین بار اثر تعاملی تمرین ورزشی و کلسیم بر سلامت باروری زنان PCOS بررسی می شود.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

 

– Anti-mullerian hormone

 

Ovariane reserve

 

-Transforming growth factor-beta family

 

– Antral follicles

تأثیر دو روش بارگیری کراتین همراه با6 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت و برخی از شاخص های آنتروپومتریک ورزشکارانتمرین کرده …

اطلاعات ضد و نقیض بسیاری در باره تأثیر مصرف مکمل کراتین بر عملکرد ورزشکاران ( و همین طور تأثیر آن بر افزایش حجم و ترکیب بدن) وجود دارد. استفاده گسترده و روز افزون این ماده به خصوص توسط جوانان و نوجوانانی که اخیراً گرایش فزاینده ای به ورزش ، به خصوص ورزش بدنسازی پیدا کردند ، با باور تأثیر بسیار مثبت این ماده بالاخص در ایجاد هایپرتروفی عضلانی که ناشی از حجم بسیار زیاد است، تبلیغ شد. با این حال هنوز هم سؤالات زیادی در خصوص تأثیرات کراتین و شیوه مصرف آن وجود دارد که جواب به آن ها، ورزشکاران را در رسیدن به حداکثر اجرای ورزشی و همچنین صرف جویی در هزینه اقتصادی کمک کند.

عکس مرتبط با اقتصاد

ورزش علمی در عصر حاضر، به بهره گیری از همه علوم از جمله تغذیه و مکمل های غذایی نیاز دارد. بدین منظور، تمام ورزشکاران حرفه ای نیز برای به حداکثر رساندن اجراهای خود از این مواد استفاده می کنند. در این میان بیشتر افراد به بی ضرر بودن کراتین و فایده های گوناگون آن صحه می گذارند و پژوهش های متعددی نیز در این بین انجام گرفته اند که تقریباً تمام آنها هیچگونه عوارض جانبی خاصی را برای کراتین ذکر نکرده اند .

 

آگاهی از علم تغذیه و استفاده صحیح از مواد غذایی نقش بسزایی در موفقیت ورزشکاران دارد. در میان مکمل های موجود، مکمل کراتین توجه بسیاری از پژوهشگران را جلب کرد و ذهن جستجوگر آن ها را به سمت بررسی آثار این مکمل بر ترکیب بدن، قدرت عضلانی و ساز و کار های فیزیولوژیک سوق داده است [35] .

 

در دهه های اخیرموفقیت های سطح بالا  توسط برخی از ورزشکاران به استفاده از مصرف مکمل کراتین ربط داده شده و به درک این باور رایج منجر شده است که مصرف کراتین برای اجرای ورزشی می­تواند سودمند باشد [36] .

 

با توجه به اینکه به لحاظ فیزیولوژیکی در بدن انسان سه سیستم اصلی برای بازسازی ذخایرATP وجود دارد (فسفوکراتین یا سیستم ATP-PC ، سیستم اسید لاکتیک و سیستم هوازی) در این پژوهش ما بدنبال تأثیر کراتین بر سیستم فسفاژن هستیم.

 

سیستم کراتین فسفات نقش مهمی را در تهیه سوخت، برای عضله در حال تمرین، به عهده دارد. این ماده گروه فسفات خود را اهدا می­کند تا ذخایر ATP سلولی سریعاً بازسازی و استفاده شوند، در حالی که فسفو کراتین هنگام بازیافت پس از ورزش مجدداً ذخیره و بازسازی می شود. این مهم ترین منبع انرژی برای کار شدید 1 تا 10 ثانیه است [1] .

 

بنابراین مهم ترین عملکرد کراتین حمایت از بازسازی ATP و افزایش مقادیر فسفوکراتین عضله است، با این حال همه افراد از آن سود نمی­برند [30] .

 

اما با این وجود نظرات متفاوتی در زمینه بارگیری کراتین وجود دارد برخی از پژوهش گران در هنگام مصرف مکمل کراتین اصراری در نحوه بارگیری آن ندارند. به عبارت دیگر مرحله بارگیری را ضروری نمی­دانند و مصرف کراتین را اختیاری می­دانند، چرا که مقدار کراتین فسفات عضله بعد از 3 هفته یکسان می­شود، بدون توجه به اینکه دوره بارگیری انجام شده و یا نشده باشد. در حالی که برخی دیگر از پژوهش

دانلود مقالات

 گران مصرف مکمل کراتین، بدون انجام دوره  بارگیری را امری بی فایده می دانند و حتی بر این باورند که در دوره حفظ و نگهداری اگر به هر دلیلی مصرف کراتین در یک روز قطع شود برای استفاده بهینه از مصرف کراتین مجدداً باید دوره بارگیری انجام شود . بنابراین با توجه به نتایج متفاوت موجود در پژوهش های ذکر شده، در پژوهش حاضر سعی شده تأثیردو روش بارگیری کراتین به همراه 6 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت و برخی از شاخص های آنتروپومتریک ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی را بررسی و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا درشروع مصرف مکمل کراتین انجام دوره  بارگیری ضروری است؟

 

 

 

1 ـ 3 . ضرورت واهمیت تحقیق

 

امروزه کراتین یکی از رایج ترین و پرمصرف ترین مکمل های غذایی در بین ورزشکاران است [37] .

 

به دلیل گرایش فراوان ورزشکاران پرورش اندام و همچنین برخی از رشته های دیگر ورزشی مانند:کشتی گیران، رزمی کاران و دوندگان جهت دست یابی به افزایش حجم ، قدرت و بهبودی برخی از عملکردهای ورزشی خود به مصرف مکمل کراتین رو می­آورند.

 

به هر حال پس از تهیه کراتین، مهم ترین سؤالی که پیش می آید چگونگی مصرف آن است. در مورد بارگیری مکمل کراتین محققان پیشنهادات متفاوتی داشته اند. در برخی منابع هیچ تأکیدی به بارگیری کراتین نشده است در صورتی که در برخی منابع دیگر تأکید فراوان بر مصرف مکمل کراتین به شیوه بارگیری آن دارند و بدون انجام دوره بارگیری حتی مصرف آن را بی تأثیر می دانند .

 

بنابراین به نظر می رسد، شیوه صحیح مصرف مکمل کراتین نزد پژوهش گران هنوز مورد سؤال است. با توجه به پیشینه تحقیق در زمینه مصرف مکمل کراتین تا کنون تحقیقات محدودی انجام شده است که آن هم تأثیر بارگیری کراتین در 5 یا 6 روز بر روی شاخص های آسیب سلولی بوده است [4] . بنابراین ورزش کارانی که گرایش به مصرف کراتین دارند اگر از روش صحیح استفاده نکنند ممکن است از لحاظ سلامتی به خطر بیفتند، به علاوه از لحاظ اقتصادی متحمّل هزینه بیهوده شوند و مهمتر از همه اینکه ممکن است بهبودی در عملکرد ورزشی آنها بوجود نیاید.

 

با توجه به موارد فوق، انجام پژوهش کاربردی در زمینه بارگیری مصرف مکمل کراتین برای به حداکثر رساندن سازگاری های عضلانی مانند افزایش قدرت، توده بدون چربی، ضروری به نظر می رسد.

 

همچنین مصرف مکمل کراتین در بین ورزشکاران اکثر رشته های ورزشی مانند پرورش اندام، وزنه برداری، و کشتی گیران رواج دارد و همه اقشار جامعه بویژه جوانان گرایش به مصرف آن دارند لذا ضروری به نظر می­رسد که چنین تحقیقاتی انجام گیرد.

 

 

 

1 ـ 4 . اهداف تحقیق

 

هدف کلی از این تحقیق

 

هدف کلی از این تحقیق بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین همراه با 6 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت و برخی از خصوصیات آنتروپومتریکی ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی می‌باشد.

 

اهداف اختصاصی

 

1ـ بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر « قدرت » عضلات ورزشکاران  تمرین کرده مقاومتی .

 

2 ـ  بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر «اندازه » دور عضلات ورزشکاران  تمرین کرده مقاومتی .

 

3 ـ بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر « درصد چربی »  ورزشکاران  تمرین کرده مقاومتی .

 

4 ـ بررسی تأثیر دو روش بارگیری کراتین پس از 6 هفته تمرینات مقاومتی بر « توده خالص بدن » ورزشکاران  تمرین کرده مقاومتی .

 

 

 

– Ergogcnic aidis

 

– Creatine

 

3- Adnosin tri phosphate (ATP)

تاثیر متقابل خستگی و ساختار کف پا بر ویژگی­های کینماتیکی راه­رفتن

امروزه در آزمایشگاه­های مجهز بیومکانیکی، به جنبه­های مختلف عوامل تأثیر گذار در کنترل پاسچر و راه رفتن پرداخته می­شود تا درک بهتری از تأثیر این عوامل بر پارامتر­های راه رفتن پیدا کنند. راه رفتن یکی از وظایف پیچیده انسان است که به ترکیبی از عملکرد سیستم­های اسکلتی و عصبی_عضلانی نیاز دارد. وقتی عملکرد این سیستم­ها آسیب ببیند و یا هماهنگی آن­ها مختل شود، باعث تغییراتی در بیومکانیک راه رفتن و کنترل حرکتی انسان می­شوند (winter,1991,1994). همگان بر این اعتقادند که بسیاری از آسیب­های پا از انحرافات پاسچری، “انحرافاتی که در ساختار پا باعث بیش­تر یا کم­تر شدن دامنه حرکتی و متعاقب آن جلوگیری از از ایجاد ثبات و حرکت­پذیری مناسب در زمان لازم در راه رفتن می­شوند” ناشی می­شود. به­طور مثال ساختار پا، اغلب به­عنوان یک ریسک فاکتور برای گسترش بعضی از آسیب­های رایج پا و مچ مانند، استرس فراکچرها در اندام تحتانی، تندونیت خلفی درشت نئی، درد مرکزی پاشنه، تندونیت آشیل و التهاب نیام کف پایی از دیگر عوامل، شناخته می­شود.

 

ارتباط بین ساختار و پاتولوژی پا هنوز دقیقا مشخص نشده است، با این حال به روشنی اثبات شده است که پا قابلیت و پتانسیل ابتلا به صدمات و انحرافات ساختاری را دارد. پای انسان تنها محل تماس بدن با زمین در هنگام حرکت می­باشد و پاسچر پا می­تواند در نحوه تقسیم شدن نیروی عکس­العمل زمین در اندام ­ها نقش اساسی ایفا کند. خستگی عضلانی در طی کارهای روزمره و یا فعالیت­های ورزشی و بازتوانی اتفاق می­افتد (Cifrek et al,1999).

 

عضلات چهار سر رانی از بزرگ‌ترین عضلات بدن محسوب شده و در طی فعالیت­های حرکتی نقش اساسی برای تولید حرکت و جذب نیروهای تماسی در طی تماس پا با زمین دارند (Hamil & Knutzen,2009). انحرافات از پاسچر طبیعی، نقش اصلی پا که انتقال مناسب نیروهای عمل و عکس العمل بین بدن و زمین می­باشد را تحت تاثیر قرار داده و می­تواند باعث عدم کارآیی پا و متعاقبا آسیب اندام تحتانی شود. در این پژوهش محقق بر آن است تا با اعمال خستگی، کینماتیک این تغییرات آسیب­زا را مشخص نماید.

 

 

 

1-2. تعریف مساله و بیان نکات اصلی

 

از آنجا که پا مهم­ترین وسیله تعامل بین زمین و بدن انسان است، ساختار و نوع آناتومی پا بر راه رفتن عاملی تاثیر گذار است (Ledoux and Hillstrom ,2002). به طوریکه هرگونه انحراف  در پا ها اثر خود را به شکل زنجیروار به مفاصل و اندام فوقانی انتقال می­دهد. راستای غیر طبیعی پا به­ طور نظری باعث حرکت غیرطبیعی پا  هنگام راه رفتن می­شود.از این رو، بروز ناهنجاری در این ناحیه به لحاظ بیومکانیکی حائز اهمیت است(Zifchockand,2008).  یکی از شایع­ترین ناهنجاری ناحیه پا، کف پای صاف می­باشد(Lee, Vanore et al. ,2005). عوامل زیادی بر بیومکانیک راه رفتن اثر می­گذارند مانند بیماری­های عصبی-عضلانی، ضایعات مغزی-نخاعی، آسیب­دیدگی رباطی-مفصلی و خستگی، که می­توانند کنتیک، کینماتیک، الگوی فعالیت عضلانی و مصرف انرژی را در حین راه رفتن تغییر دهند (Winter,1991;Yoshino,2004). حرکت یکی از جنبه­های اصلی زندگی است و راه رفتن به عنوان مهارت پایه، بیشترین بخش فعالیت حرکتی روزمره انسان را به خود اختصاص داده است (Winter,1991,1995). خستگی یکی از خواص عضلات است که نتیجه آن کاهش عملکرد سیستم­های متابولیکی و عصبی- عضلانی برای استمرار فعالیت است. خستگی باعث کاهش قدرت ارادی و ظرفیت عملکردی عضلات، اختلال در فعال سازی همزمان عضلات آگونیست و آنتاگونیست، و در نهایت کاهش عملکرد و کارایی سیستم عصبی عضلانی می­شود. خستگی عضلات پیرامون یک مفصل (خستگی موضعی) می­تواند باعث تغییر الگوی حرکت، تغییر در هم انقباضی عضلات آن مفصل، تغییر در حس وضعیت مفصل و در نتیجه افزایش ریسک آسیب‌دیدگی شود Paillard, 2012(Walsh et al,2011;Davidson,2009). این عضلات در تولید توان اندام تحتانی برای پیشروی و انتقال بدن بسیار مهم بوده و ممکن است در طی فعالیت­های مختلف، در معرض استفاده بیش از حد و در نتیجه خستگی موضعی قرار گیرند  (Pincivero et al,2006; Hamil & Knutzen,2009). خستگی این گروه­های عضلانی می­تواند باعث بروز تغییرات کنتیکی و کینماتیکی اندام تحتانی در حین راه رفتن شود (Parijat & Lockhart, 2008). صافی کف پا وضعیتی است که در آن قوس طولی داخلی، که تمام قسمت داخلی پا را در بر می­گیرد از بین رفته یا کاهش می­یابد(Chen, et al. ,2010). صافی کف پا باعث حرکت و فعالیت عضلانی اضافی شده و  نه تنها باعث افزایش بار اعمال شده بر ساختار پا می­شود، بلکه باعث ازبین رفتن عملکرد طبیعی پا می­شود(Levinger, et al. ,2010). افراد دارای صافی کف پا نسبت به افراد عادی دو برابر بیش­تر در معرض شکستگی ناشی از فشار و شکستگی ناشی از خستگی قرار می­گیرند( Hajilou,2012). حال این سؤال­ها مطرح هستند که اولا آیا خستگی عمومی عضلات اندام تحتانی و بطور کلی خود فرد، باعث تغییر در کینماتیک اندام تحتانی در طی راه رفتن می­شود و ثانیا آیا اثر خستگی در افراد کف پای صاف، بیشتر از اثر آن در افراد سالم است؟

 

1-3. ضرورت انجام پژوهش

 

پاسچر پای انسان عموما بوسیله راستای اسکلتی پا توصیف می­شود. در حالیکه ارتباط بین پاسچر تغیییر یافته پا و آسیب دیدگی هنوز نامعلوم است، مطالعات زیادی شرح داده­اند که پاسچر پا روی فعالیت EMG  عضلات اندام تحتانی  ( Murley, et al.2009)  و کینماتیک مفاصل  ( Hunt, et al. 2004; Houck, et al. 2008; Cobb, et al. 2009)     در طول راه رفتن اثر می­گذارد. راه رفتن به عنوان یکی از مهم‌ترین حرکت­های پایه انتقالی و تحرک عمومی است که پارامترهای بیومکانیکی آن در دوره­های مختلف زندگی توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است و امروزه تحقیقات بسیاری عوامل اثر گذار بر روی پارامترهای بیومکانیکی راه رفتن را بررسی کرده‌اند و به عقیده این محققان هنوز جنبه­های بسیاری از عوامل اثر گذار بر روی بیومکانیک راه رفتن مشخص نشده است (Winter,1989, 1990). خستگی موجب کاهش قدرت ارادی و ظرفیت عملکردی عضلات، اختلال در فعال سازی همزمان عضلات آگونیست و آنتاگونیست، و در نهایت کاهش عملکرد و کارایی سیستم عصبی عضلانی می­شود. خستگی باعث به وجود آمدن تغییرات در حس عمقی عضلات و در نتیجه کاهش تعادل استاتیک و دینامیک ­می­شود (Walsh et al,2011). خستگی عضلات پیرامون یک مفصل (خستگی موضعی) می­تواند باعث تغییر الگوی

دانلود مقالات

 حرکت، تغییر در هم انقباضی عضلات آن مفصل، تغییر در حس وضعیت مفصل و در نتیجه افزایش ریسک آسیب‌دیدگی شود Paillard, 2012(Walsh et al,2011;Davidson,2009). مطالعات زیادی وضعیت تعادل دینامیک و استاتیک را پس از اعمال خستگی موضعی عضلانی اندام تحتانی و چگونگی عملکرد سیستم­های پایداری انسان بعد از شتاب ناگهانی و جلوگیری از سقوط را بررسی کرده­اند (walsh et al,2011;Davidson,2009).

 

این تحقیقات با خستگی موضعی گروه­های عضلانی پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی سعی در کشف مکانیسم­های درگیر در تعادل و چگونگی مشارکت این مکانیسم­ها در جلوگیری از افتادن بوده است. ولی مطالعات اندکی بر روی خستگی موضعی عضلانی و کنترل پاسچر و پارامترهای بیومکانیکی راه رفتن انجام شده است.

 

مطالعات اندک پیشین در زمینه خستگی و اثرات آن بر پارامترهای راه رفتن منحصراً با استفاده از دوربین­های آنالیز حرکتی و صفحه نیرو بوده و اکثراً بر روی افراد غیر ورزشکار و یا بزرگسال انجام شده بود. تحقیقات کنتیکی انجام شده با استفاده از روش دینامیک معکوس، شبکه­های گشتاوری ایجاد شده بعد از خستگی موضعی عضلات چهار سر رانی را مطالعه کرده بودند و تحقیقات کینماتیکی شامل سرعت راه رفتن و تغییر در زوایای مفاصل اندام تحتانی بعد از اعمال خستگی موضعی عضلانی بوده است. عارضه صافی کف پا به تغییرات بیومکانیکی در هر سه صفحه پا و مچ پا منجر می­شود و به ویژه بر عملکرد مفصل قاپی_پاشنه­ای تاثیر گذار است. کف پای صاف، بطور ویژه با عملکرد تغییر یافته پا شامل اورژن طولانی مدت پاشنه، افزایش چرخش داخلی تیبیا، افزایش آبداکشن جلوی پا، کاهش کارآمدی راه رفتن و کاهش جذب ضربه در ارتباط است ( Tweed, et al. 2008; Williams, et al. 2001) ، در نتیجه فشار بیشتری ممکن است به ساختارهای درگیر در کنترل این حرکات در طول فاز استانس وارد آید. بعلاوه حرکت غیر نرمال پا می­تواند به دلیل جفت شدن بین پاها و زانو منجر به اعمال فشار بزرگتری روی ساختارهای پروگزیمال مثل مفصل زانو شود ( Williams et al, 2001) . مطالعات کینماتیکی متعددی به مقایسه افراد با پای صاف و پرونیت با افراد با پاسچر پای نرمال پرداخته­اند ( Hunt, et al. 2004; Houck, et al. 2008;  Cobb, et al. 2009)  . با این حال نتایج این مطالعات به دلیل تغییرات در موجود در طبقه بندی پاسچر پا و روش­های مدل سازی بیومکانیکی مورد استفاده متناقض هستند. روش­های طبقه بندی قبلی شامل مشاهده دیداری ( Hunt et al. 2004 ) ، ارزشیابی گونیومتریک ( Houck et al. 2008)  ، اندازه­گیری نسب قوس (Cobb, et al.2009) ، و ترکیب روش استاتیک و دینامیک دو بعدی قوس طولی داخلی می­باشد ( twomey, et al. 2010) .

 

اثرات پاسچر پا بر عملکرد دینامیک اندام تحتانی نا­معلوم باقی مانده است. هنوز بطور گسترده­ای گمان می­شود که تغییرات ساختاری و عملکردی پا نظیر پای صاف، باعث یک جهت­گیری جبرانی می­شود و در نتیجه، باعث انحراف مکانیکی کل اندام تحتانی در طول راه رفتن می­گردد. بوسیله خصوصیات مکانیکی پا می­توان انرژی جابه جا شده در اندام تحتانی را تعیین نمود و نیز می­توان الگوی بارگذاری در حرکات انتقال وزن را بدست آورد ( Twomey , et al. 2010). از آنجایی که تحقیقات مرتبط با تفاوت­های کینتیکی و کینماتیکی در زمینه خستگی محدود هستند، مطالعه تغییرپذیری پارامترهای راه رفتن می­تواند منجر به شناخت مهمی در خصوص راه رفتن شود ( Stergiou, et al. 2002 )  .

 

پایایی و اعتبار الگوهای نیروی عکس العمل زمین در طول راه رفتن قبلا در جامعه­های آماری متفاوت و موقعیت­های گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است (Stergiou, et al. 2002 ) ، اما تحقیقات اندکی در مورد خستگی و اثر آن بر کینتیک و کینماتیک راه رفتن موجود می­باشد. در عارضه کف پای صاف، اورژن پاشنه، چرخش داخلی درشت نی و افزایش ابداکشن جلوی پا باعث کاهش جذب ضربه و کاهش کارآمدی راه رفتن می­شود، بنابرین در این پژوهش محقق بر آن است تا اثر خستگی را بر پارامترهای کینماتیکی راه رفتن دو گروه نرمال و دارای کف پای صاف مشخص نماید. بنابرین سوالاتی که مطرح می­شوند عبارتند از:

 

 

    1. 1. چه تفاوتی بین کینماتیک افراد دارای عارضه کف پای صاف و افراد با پای نرمال وجود دارد؟

 

    1. تعامل بین خستگی و عامل کف پای صاف در الگوی کینماتیکی راه رفتن چیست؟

 

  1. کدام مفصل بیشترین اثر را از صافی کف پا و خستگی می­پذیرد؟

 

1-4 اهداف پژوهش

 

.1-4-1 هدف کلی

 

بررسی تاثیر متقابل بین عامل­های ساختار کف پا، خستگی و متغییرهای بیومکانیکی راه رفتن

 

1-4-2. اهدف جزیی

 

*مقایسه دامنه حرکتی مفاصل مچ، زانو و ران هنگام راه رفتن

 

*تعیین اثر  خستگی بر متغیرهای زوایای مفصل و پارامترهای سری-زمانی راه رفتن

 

1-5. فرضیه­های تحقیق

 

* دامنه حرکتی مچ، زانو و ران در افراد کف پای صاف بیشتر از افراد نرمال تغییر می­کند.

 

* بین عامل­های کف پای صاف و خستگی، تاثیر متقابل معنی­داری وجود دارد.

 

– Postural Deviation

 
مداحی های محرم