و اینکه نفت چه تأثیری بر تحولات سیاسی جهان عرب داشته بیان شده و سپس به اهمیت موضوع و اینکه نفت در منطقه خاورمیانه بخصوص کشورهای عربی از اهمیت خاصی برخوردار بوده که باعث ایجاد دگرگونی های بزرگ داخلی و خارجی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شده است. و در بخش بعدی به طرح سوالات و فرضیات پرداخته شده،که در فصول بعدی به بررسی هر یک از آنان می پردازیم. همچنین در قسمت بعدی به تعریف هر یک از متغیرها پرداخته و در پایان به بیان چارچوب نظری پژوهش بر طبق دولت رانتیر پرداخته شد. در فصل بعدی به به تاریخچه پیدایش نفت و سپس به معرفی کشورهای عربی نفت خیز عضو اپک پرداخته و به تأثیر نفت در تحولات سیاسی می پردازیم و سپس در پایان پیشینه تحقیق آورده می شود.
. یزدان فام، محمود، تحولات جهان عرب: صورت بندی قدرت و هویت در خاورمیانه، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال چهاردهم، شماره دوم، سال 1390، شماره مسلسل 52. تهران. ص2.
. احمدی، حمید، تحولات تاریخی متأثر از نفت در خاورمیانه، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 141. سال1388، تهران. ص1.
. برکشلی، فریدون، آینده بازار نفت تحت تأثیر عوامل فراساختاری، فصلنامه گسترش انرژی،سال چهارم، شماره 37/48. سال 1390، تهران. ص1
. برکشلی، فریدون، آینده بازار نفت تحت تأثیر عوامل فراساختاری، فصلنامه گسترش انرژی،سال چهارم، شماره 37/48. سال 1390، تهران. ص1
.خبرگزاری تابناک، سقوط قیمت نفت و احتمال بروز موج دوم تحولات کشورهای عربی، کد خبر: ۴۵۷۸۰۱ ، تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۳ – ۱۷:۱۲
. احمدی، حمید، پیشین، ص3.
. میرترابی، سعید.(1384). مسائل نفت ایران، نشر قومس، ص101
. نصری، قدیر. نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ص 169.
. Rentier state
. میرترابی، سعید، مسائل نفت ایران، نشر قومس، ۱۳۸۴. ،۱۱۷
. طبیبیان، محمد. رانت اقتصادی به عنوان یک مانع اقتصادی. برنامه و توسعه شماره 4، ص3، زمستان 1371.
. شکاری، عبدالقیوم. نظریه دولت تحصیلدار و انقلاب اسلامی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1379.
. نصیری، قدیر. نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران. پژوهشکده مطالعات، 1380.
. Mahdavy, 1970; Beblawi, 1987; Ross, 2003
. ارغندی، 1385، ص 47
. UNDP, 2011
. میرترابی، سعید. مسائل نفت ایران. قومس، 1384
. شکاری، عبدالقیوم. پیشین.
. میرترابی، سعید. پیشین
. توحیدفام، محمد. دولت و دموکراسی. روزنه، 1382.
. طبیبیان، محمد. پیشین.
. خضری، محمد. رانت رانت جویی هزینههای اجتماعی. گزارش تحقیقاتی پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1381.
. شکاری، عبدالقیوم. پیشین.
. شکاری، عبدالقیوم. پیشین.
. کاتوزیان، همایون (محمدعلی)، نه مقاله در جامعه شناسی تاریخی ایران، نفت و توسعه اقتصادی، علیرضا طیب، تهران، نشر مرکز، 1377، صص 134-133.
. Skocpol, Theda, “Rentier State and Shia Islamic in the Iranian Revolution”, Theory andSociety, (1982).Vol 2.No.3.
. اقتصاد ایران، سال اول، شماره نهم، شهریور – مهر 1378، ص 8.
. حاجی یوسفی، امیرمحمد، “استقلال نسبی دولت یا جامعه مدنی در جمهوری اسلامی ایران”، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره دوم زمستان 1377، ص154
. نصری، قدیر، مفهوم بندی دولت در منطقه خاورمیانه؛ آسیب پذیریها و بدیلها، (پایان نامه کارشناسی ارشد)، دانشگاه شهید بهشتی 1376،
اساسی تحقیق به طور كلی (شامل تشریح مسأله و معرفی آن، بیان جنبههای مجهول و مبهم، بیان متغیرهای مربوطه و منظور از تحقیق)
خلیج فارس یكی از مهمترین مناطق ژئوپولیتیكی و ژئواستراتژیك جهان است كه شامل ایران، عراق و ٦كشور عضو شورای همكاری خلیج فارس كه حدود ٦٠درصد منابع نفت و حدود ۴٠ درصد گاز جهان را دارا هستند می باشد. در این منطقه در سه دهه اخیر، سه رخداد مهم، – جنگ ایران و عراق، تهاجم عراق به كویت و سپس اشغال عراق توسط آمریکا به وقوع پیوسته که بر اهمیت مذکور افزوده است. امنیت این منطقه نه تنها برای كشورهای عضو، حیاتی است بلکه امنیت مناطق همجوار از آسیای میانه گرفته تا مدیترانه و همچنین امنیت جهانی به خاطر منابع نفتی آن، به امنیت این منطقه وابسته است و ایران هم به دلیل داشتن بیشترین سواحل و همچنین پتانسل های بالا می تواند نقش مهمی در امنیت منطقه داشته باشد.كشورهای حاشیه خلیج فارس شامل: ایران، عراق،كویت، عربستان، امارات متحده عربی، عمان و بحرین كه ۵ كشور اول جزء اعضای سازمان كشورهای صادر كننده نفت اوپك هستند. از زمانی كه اهمیت خلیج فارس به واسطه ذخائر عظیم نفتی اش و نیاز جدی غرب به این منبع ارزشمند یعنی انرژی درك شد، نظام امنیتی این حوزه جغرافیایی همواره با برنامه و پشتیبانی و با حضور مستقیم قدرت ها ی خارجی ذینفع محقق شده است. طی ٧ دهه اول قرن ٢٠انگلستان چتر امنیتی خود را بر این منطقه پهن كرده بود. ولی انگلستان از سال ١٩٧١به علل مختلف كه عمدتاً به مسائل اقتصادی و داخلی كشورش باز می گردد. ابتدا از خلیج عدن و سپس از كل خلیج فارس و منطقه دور شد و ایالات متحده نقش جایگزین آن را برعهده گرفت. ایالات متحده ابتدا به دلایل مختلف سعی كرد از حضور مستقیم و پر هزینه در منطقه پرهیز كند و با توجه به تجربیاتش از حضور نظامی در ویتنام، تامین امنیت را به كشورهای منطقه واگذار كند و به همین دلیل در دهه ١٩٧٠از سیاست دو ستونی نیكسون كه ایران به عنوان قدرت نظامی و ژاندارم منطقه كار ایجاد و برقراری امنیت را بر عهده داشت و عربستان سعودی هم تامین كننده مالی این سیستم به حساب می آورد. ولی این سیاست با انقلاب در ایران در سال ١٩٧٩و روی كار آمدن رژیم جدید در ایران كه كاملاً با منافع آمریکا در ستیز بود به هم خورد. بنابراین آمریکا به علت نگرانی از گسترش انقلاب اسلامی ایران و با توجه به جو ضد ایرانی حاكم بر كشورهای عربی حوزه خلیج فارس و با عنایت به تمایلات توسعه طلبانه عراق سیاست تقویت عراق برای محدود كردن ایران اتخاذ كرد و بغداد جنگ خود را علیه ایران آغاز کرد. باروی كار آمدن رژیم جدید در ایران كه كاملا با منابع آمریکا در ستیز بود سیستم اول به هم خورد. نكته قابل توجه این بود به رغم جنگ میان دو كانون قدرت در خلیج فارس یعنی ایران و عراق به علل مختلف، حوزه خلیج فارس به طوركامل ناامن نشد و جریان انتقال نفت همچنان ادامه داشت. آمریکا با كنترل نامحسوس خود بر جنگ ایران و عراق سعی كرد نگذارد هیچکدام از دو کشور احساس شكست قطعی كنند كه در این صورت مجبور می شوند به صورت وسیع منطقه خلیج فارس را ناامن كنند. به موازات جنگ ایران و عراق آمریکا به تقویت شورای همكاری خلیج فارس پرداخت. به تدریج مجبور شد حضور مستقیم خود را در منطقه گسترش دهد، به طوری كه حضور نظامی آمریکا در منطقه به حدی رسید كه در اواخر جنگ ایران و عراق در چند مورد میان آنها و نیروهای ایران درگیری رخ داد.
با پایان جنگ ایران و عراق آمریکا از اشتباه دوم خود در منطقه یعنی تكیه بیش از حد بر عراق كه یك حكومت غیر دمكراتیك بود ضربه خورد. زیرا عراق به یمن ، كمك غرب و مساعدت آنها به یك قدرت نظامی در منطقه تبدیل شده بود و به كویت حمله و قصد خود را برا ی حمله به عربستان آشكار كرد كه امنیت خلیج فارس را شدیداً مورد مخاطره قرار داد به دنبال عملیات طوفان صحرا و عقب نشینی اجباری عراق به مرزهای ملی خود، سیستم دوم آمریکا عملا با شكست مواجه و فروریخت.در واقع تا دهه ٩٠امنیت منطقه یا به عهده انگلستان بوده یا متاثر از سیاستهای آمریکا اداره شده است و کشورهای بومی نقش چندانی نداشته و یا بصورت یک عامل نیابتی عمل کرده اند.
بعد از پایان جنگ سرد و از بین رفتن سیستم دو قطبی و تغییر در ساختار جهانی و از بین رفتن رقابت ابرقدرتها و عاملین انها در مناطق مختلف و از جمله در خلیج فارس امید ان وجود داشت که یک مجموعه امنیت منطقه ای و محلی در خلیج فارس شکل بگیرد اما همچمنان این منطقه فاقد چنین مکانیسمی است و امنیت آن بیشتر از آنکه در قالب یک مفهوم مشترک تعریف شود با معنایی همراه با تعارض از سوی بازیگران مختلف تعریف شده و دیدی نسبی و غیر مطلق از امنیت در این منطقه وجود دارد.در کنار اهمیت ژئواکونومیک خلیج فارس برای متروپل شکل گیری عمده کنشهای اسلام گرایان در این منطقه سبب شده تا خلیج فارس دارای بعدی استراتژیک هم در قرن ٢١ برای جهان مرکز باشد.از اینرو امنیت در این منطقه هم برای بازیگران محلی و هم فرا محلی دارای اهمیت روزافزون می باشد. اینکه در چنین منطقه ای با این اهمیت چگونه است که یک سیستم امنیت منطقه ای شکل نگرفته است و کنشهای امنیت ساز همیشه تحت تاثیر بازیگران فرامنطقه ای و قدرتمند قرار داشته است موضوعی است که در این تحقیق به ان پرداخته خواهد شد.
1-3 روش شناسی تحقیق
الف-شرح کامل روش تحقیق بر حسب هدف ، نوع داده ها و نحوه اجرا (شامل مواد،تجهیزات و استانداردهای مورد استفاده در قالب مراحل اجرایی تحقیق به تفکیک):
تحقیق حاضر به روش تحلیلی – اسنادی وبا تكیه بر مطالعات كتابخانه ای و جستجو در سایت های اینترنتی ، ضمن پرداختن به مبانی شكل گیری همکاری های منطقه ای و عوامل لازم در این زمینه با تأكید بر ویژگی های ژئوپلیتیكی با یک روش شناسی فرارفتارگرا و با بهره گیری از نظریه نو واقعگرایی اقدام به آزمون فرضیه خود پرداخته و سعی در شناخت و تحلیل زمینه ها و محدودیت ها و فرصت های همگرایی ، میان كشورهای منطقه خلیج فارس با زوایای ایدئولوژیک موضع گیریهای منطقه ای و فرامنطقه ای مختلف از نگاهی امنیتی نسبت به موضوع را دارد.
1-4 سؤالات اصلی و فرعی تحقیق
سؤال اصلی
موانع اصلی شکل گیری مجموعه امنیتی در منطقه خلیج فارس از دهه بعد از جنگ سرد چیست؟
سوال فرعی
١.موانع داخلی شکل گبری مجموعه امنیتی در منطقه خلیج فارس بعد از جنگ سرد چیست؟
٢.موانع خارجی شکل گیری مجموعه امنیتی در منطقه خلیج فارس بعد از جنگ سرد چیست؟
1-5 فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی
در کنار موانع داخلی آنچه بیشتر مانع ایجاد مجموعه امنیتی در منطقه خلیج فارس بعد از جنگ سرد شده و سبب پررنگ تر شدن موانع داخلی گشته است عامل خارجی(ساختاری) بوده است.
فرضیه فرعی
١.موانع داخلی شامل اختلافات مرزی ،اقتصاد غیرمکمل و رقیب،تضاد مذهبی و فرهنگی ،تفاوت در سیستم حکومتی و ایدئولوژی سیاسی،درک متفاوت از تهدید و ساختار نامتقارن قدرت، بین کشورها مانع شکل گیری مجموعه امنیتی منطقه ای در خلیج فارس از دهه 90 شده اند.
٢.موانع خارجی در قالب ظهور سیستم تک قطبی و موازنه گرایی هژمونیک از سوی قطب مسلط از موانع اصلی شکل گیری مجموعه امنیتی در منطقه خلیج فارس بعد از جنگ سرد بوده است.
متغیرهای مورد بررسی در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:
در روش تحلیلی محتوا و روش تحلیل رویدادها در موضوع منابع لازم به گفتن است که اسناد تاریخی ، کتب ، مقالات فارسی و انگلیسی در سطح داخلی و بین المللی که توسط بسیاری از تحلیل گران ، ناظران و پژوهشگران به نگارش در امده است را به عنوان منابع مورد استفاده قرار می دهیم.
١-٦ شرح کامل روش
داده های مورد نیاز در این تحقیق از روش های زیر گرد اوری گردید:
١.استفاده از کتب و مقالات علمی مرتبط با موضوع تحقیق
٢.استفاده ازکتب و سایت های علمی مرتبط با موضوع تحقیق.
۳.از دیدگاه اساتید مربوطه استفاده گردید.
جامعه آماری ، روش نمونه گیری و حجم نمونه(در صورت وجود و امکان):
در این روش جامعه آماری استفاده نشده ولی محدوده این تحقیق کشورهای حوزه خلیج فارس می باشد ومحدوده زمانی آن از پایان جنگ سرد تا سال ٢٠١۴را در بر می گیرد.
١- ٧ روش ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها
این تحقیق دارای ارزش نظری می باشد اما تمام تلاش بر این است که یافته های پژوهشی ارزش کاربردی داشته باشد و با توجه به این که تحقیق حاضر ابعاد مختلفی را در بر می گیرد ، متد پویایی این تحقیق بر اساس توصیفی تحلیلی است و در روش تحلیل رویدادها در موضوع منابع لازم به گفتن است که کتب و مقالات و اسناد مرتبط در سطح داخلی و بین المللی که توسط بسیاری از تحلیل گران،ناظران و پژوهش گران به نگارش در امده است را به عنوان منابع مورد استفاده قرار می دهیم و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی می باشد.
١-٨ مرور ادبیات و سوابق مربوطه
امنیت از جمله موضوعاتی می باشد که در تیررس بررسی و تتبع علمی واسنادی بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است .از این رو ، منابع تحقیقی گوناگون با رویکردهای مختلف در این راستا وجود دارد.اما با همه این تفاسیر نگارنده سعی نموده که با توجه به مطالبی که در سایت ها و مصاحبه ها و … وجود دارد به بررسی موضوع از دیدگاه خود بپردازد ودر اینجا به طور مختصر به تعدادی از کتاب ها و مقالات مرتبط با موضوع پرداخته می شود:
4.مطالعات امنیتی(کتاب):ترجمه سید محمد علی متقی نژاد. انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی (١۳٨٦). نویسندگان کتاب حاضر که از کار شناسان بر جسته حوزه امنیت هستند،تلاش می کنند تا آخرین تحولات نظری رادر این حوزه مورد بررسی قرار دهند .
5.نظمهای منطقه ای (کتاب):ترجمه سید جلال دهقانی .انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی (١۳٨١).در این کتاب تلاش شده تا با در ک بهتر ظهور و تنوع نظمهای منطقه ای ،نقش عوامل درونی و بیرونی هر منطقه در ایجاد ثبات منطقه ای مورد بررسی قرار گیرد.
6.امنیت و راهیرد در جهان معاصر(کتاب).ترجمه فرشاد امیری و اکبر علی عسگری صدر. انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی (١۳٨۵).کتاب حاضر با بررسی مطالعات امنیتی و راهبردی در دوران پس از جنگ سرد می تواند بسیاری از پژوهشگران و دانشگاهیان را به چیستی این حوزه آشنا ساخته و با نظریات جدید حوزه مطالعات امنیت و راهبرد بیشتر اشنا کند.
9.جغرافیای سیاسی و سیاست جغرافیایی(کتاب):مولف: پیروز مجتهد زاده، انتشارات سمت(١۳٨١) ، این کتاب به بررسی جغرافیای سیاسی و سیاست جغرافیایی از موضع ژئو پولیتیک می پردازد.
١-٩ اهداف مشخص تحقیق (شامل اهداف آرمانی، کلی، اهداف ویژه و كاربردی)
هدف اصلی این تحقیق را می توان ارزیابی الگوی امنیت در حوزه امنیتی خلیج فارس دانست. در شرایط بحران، ضرورتهای امنیتی با چالش روبه رو می شود. عبور از چالش های امنیتی در شرایطی انجام میگیرد که تضادهای سیاسی و امنیتی در فضای تعامل و الگوهای همکاری جویانه کشورهای منطقه ای تنظیم و تعدیل گردد. با این حال، تعاملات امنیتی میان تمامی کشورهای یک منطقه لزوماً نباید مستقیم باشد، چرا که کشورهای رقیب در منطقه خلیج فارس تمایل چندانی به حل موضوعات امنیتی خود ندارند. در چنین شرایطی نقش قدرتهای بزرگ ارتقا می یابد. علت آن را می توان تأثیرپذیری بازیگران منطقه ای از نقش بازیگران بین المللی دانست. این امر، منجر به کاهش نقش مشارکتی بازیگران حاشیه ای به عنوان ضرورت اجتناب ناپذیر در ائتلاف سازی امنیتی محسوب می گردد. چگونگی تعامل آنان به ماهیت و ساختار سیاست بین الملل بستگی دارد.
این تحقیق چگونگی تعارض میان بازیگران در راستای اهداف امنیتی و کارکرد سیستم امنیت منطقه ای در خلیج فارس را مورد بررسی قرار می دهد ودر نتیجه پارامترهایی از جمله پیوستگی امنیت منطقه ای با ساختار نظام بین الملل ، نقش زیر ساخت های محیط ،عناصر گریز از مرکز بحران زا و نگرش های متعارض امنیتی در روند دستیابی به یک سیستم امنیتی فراگیر مورد توجه قرارگرفته و در ادامه آن علل نا پایداری سیستم امنیت منطقه ای را به عنوان نتیجه گیری ، مورد پردازش قرار خواهیم داد.و می توان به چند مورد دیگر به شرح ذیل اشاره نمود:
١. آینده امنیتی حوزه خلیج فارس چگونه پیش بینی می شود.
٢. تبیین ماهیت امنیت در خلیج فارس
۳. پرداختن به مهمترین عوامل مانع در شکل گیری مجموعه امنیتی در خلیج فارس
۴. پیدا کردن راه هایی برای رهایی از این بن بست.
در صورت داشتن هدف کاربردی نام بهره وران ذکر شود.
مطالب علمی و تحقیقاتی جمع آوری شده در این تحقیق، بیشتر در سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی و نظامی بوده که هدف کاربردی آن هم استفاده این سازمان ها ازجمله موسساتی مانند وزارت امورخارجه- نهادهای تحقیقاتی ودانشگاهی از ان است و از طرفی آشنایی بهتر و بیشتر دانشجویان با مسایل مربوط به امنیت در منطقه است.در مباحث پایانی با ارایه نتیجه گیری و راه کارها ، تلاش خواهیم کرد تا یافته های پژوهش ارزش کاربردی نیز داشته و به طراحان سیاست امنیت ملی و مجریان آن کمک کند تا با توجه به تاثیر آشکار و پنهان عوامل داخلی و خارجی اقدام به برنامه ریزی نمایند.
١- ١٠ اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
خلیج فارس پیوسته بخش پراهمیتی از جهان بوده است و یكی از مهمترین و حساسترین مناطق جهان در نگرش های ژئوپلیتیكی ومحاسبات استراتژیك بوده است و با توجه به تحولات و دگرگونی های عمیق وجاری در عرصه مناسبات بین المللی میتوان ادعا كرد كه دیدگاه های متفاوت از مقوله امینت و بی اعتمادی به یكدیگر، زمینه را برای مداخله قدرتهای فرامنطقه ای مهیا نموده است ، شناخت چالش های امنیتی که کشورهای منطقه خلیج فارس با آن روبرو هستند.هدف اولیه واساسی این تحقیق است.در کنار آن رفع موانعی که برسر راه ایجاد امنیت در منطقه قرار دارند موضوعی است که می تواند چرایی و دلیل انجام چنین تحقیقی را روشن سازد.زیرا یکی از راه های ایجاد امنیت در منطقه با شناخت عمیق همین چالش ها می تواند ممکن باشد .
١-١١ جنبه جدیدبودن و نوآوری در تحقیق
تحقیق حاضر از منظری نو و بدیع به موانع شکل گیری امنیت می پردازد وسعی دارد با بهره گیری از یک چارچوب نظری عمیق به دلایل عدم ایجاد امنیت جمعی در منطقه بپردازد.در عین حال صرفا از دیدگاه امنیتی سعی دارد با یک نگاه گسترده موضوع امنیت را مورد بررسی قرار دهد و در عین حال در این تحقیق بیشتر از انکه به امنیت در بازه تاریخی گسترده در خلیج فارس اشاره شود مقطع بعد از جنگ سرد مورد توجه است و در کنار آن فراتر از قالب های مرسوم در باب عدم شکل گیری امنیت منطقه ای که به اهمیت برابر عوامل داخلی و خارجی پرداخته اند ، این تحقیق بیشتر بر بعد ساختاری توجه دارد و در عین حال از نظریه های مرسومی چون منطقه گرایی بوزان استفاده نمی کند بلکه از موازنه گرایی هژمونیک بهره جسته است.
١-١٢ چگونگی زمان بندی پژوهش
به واسطه مشغله وماموریت های کاری زیادی که پیش می آمد، پرداختن به موضوع در قالب زمان بندی دقیق نبوده وهمواره تلاش کردم وقت بیشتری روی این مورد داشته باشم وحتی در ماموریت ها کم و کاستیها را مد نظر تا سر وقت معین شده بتوانم پایان نامه خود را تمام کنم.
مسایل و مشکلات پژوهش
این پایان نامه بر مطالعه مسایل امنیتی تمرکز دارد.در این راستا دسترسی به خیلی از منابع مشکل است و همچنین کمبود وقت ، دسترسی کم به متخصصان امورو…مشکلات پیش روی این پژوهش یودند.
١-١۳ تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی)
امنیت:
امنیت مفهومی چند وجهی، نسبی و ذهنی است و تعاریف متعددی دارد. در تعاریف مندرج در فرهنگ های لغت درباره مفهوم كلی امنیت بر روی احساس آزادی از ترس یا احساس ایمنی كه ناظر بر امنیت مادی و روانی است تأكید شده است .
امنیت،مفهومی پیچیده و مورد مناقشه است و دارای چهره ها و ابعاد گوناگونی می باشد.مفهوم امنیت در تعریف سنتی آن به معنای تلاش دولتها برای حمایت از خود در مقابل حمله خارجی بوده است.
امنیت در خلیج فارس را می توان «درک متقابل»واحدهای سیاسی نسبت به موضوعات امنیتی و استراتژیک دانست. واحدهای حکومتی نمی توانند بدون توجه به منافع و مصالح دیگران ایفای نقش نمایند.به همین دلیل است که قدرت سازی ، امنیت ، همکاری و ساخت های مشارکت منطقه ای نیازمند «درک متقابل»است . اگر یک بازیگر موثر منطقه ای همانند ایران بتوانند نقش موازنه گر و متعادل کننده را ایفا نمایند ، طبیعی است که این امر به حوزه ادراکی و رفتاری سایر کشورها نیز منتقل خواهد شد . به عبارت دیگر ، کشورهایی که در صدد اجرایی سازی امنیت همیارانه می باشند، نیازمند ان هستند که زمینه های لازم برای مشارکت ، همکاری و همبستگی استراتژیک را بر اساس منافع دو جانبه و چند جانبه بازیگران منطقه ای و بین المللی ایجاد نمایند .بدون توجه به چنین ضرورت هایی امکان تحقق امنیت همیارانه وجود نخواهد داشت.
در منطقه مورد بحث ما هر ساخت امنیتی موفق و نسبتاً پایدار می تواند با عنایت به یک رویکرد نورئالیسم (که پاسخگوی هم تهدیدات داخلی و هم تهدیدات خارجی بوده باشد) و با نقش مداخله گری کمتر آمریکا در منطقه و نیز با همکاری درون سیستمی هر هشت بازیگر منطقه و نه کنار گذاشتن یک یا دو تا از این بازیگران میسر است.
منافع مشترک:
به کلیه وجوه مشترک میان چند نفر،دولت ویا کشوری اطلاق می گرددکه براساس ان هرکدام از اعضاء در جهت نیل به هدف مورد نظر خود با دیگران یکسری تعاملات متقابل را برقرار می کنند. این امر بیش از هر چیز به معنای کارکردن بر مشترکات و نگرانیهای عمومی از چالشهای امنیتی در نزد بازیگران منطقهای است. به همین دلیل نیاز به همکاری متقابل در جهت مقابله با تهدیدات که عمدتاً هزینههای امنیتی- سیاسی آن در چارچوب کل منطقه در نظر گرفته میشود، ضروری است.
ژئوپولیتیک:
دکتر پیروز مجتهد زاده در مورد ژئوپلیتیک معتقد است:« ژئوپلیتیک یا سیاست جغرافیایی اثر محیط و اشکال یا پدیده های محیطی چون، موقعیت جغرافیایی، شکل زمین، منابع کمیاب، امکانات ارتباطی و انتقالی )زمینی، دریایی، هوایی و فضایی(، وسایل ارتباط جمعی و… را در تصمیم گیری های سیاسی، بویژه در سطوح گسترده منطقه ای و جهانی مطالعه می کند » (مجتهدزاد١۳٨١-١٢٨)
ژنرال فرانسوی، پیرگالوا، نویسنده اثری با عنوان ژئوپلیتیک راههای رسیدن به قدرت، منتشر در سال ١٩٩٠، ژئوپلیتیک را چنین تعریف می کند: ژئوپلیتیک یعنی مطالعه نحوه ارتباط بین هدایت سیاسی یک قدرت با برد بین المللی و چهارچوب جغرافیایی عملکرد آن .( عزتی،١۳٧٩ص۵)
در تعریفی دیگر می توان گفت که ژئوپلیتیک به مطالعه اثر عوامل جغرافیایی روی سیاست های دگرگون شونده جهانی می پردازد(مجتهدزاده،١۳٨٢ص٦٢) در این رابطه سائول.بی.کوهن در کتاب “جغرافیا و سیاست در جهان تقسیم شده” همین مفهوم را بیان
داشته و عصاره ژئوپلیتیک را مطالعه روابطی می داند که میان سیاست بین المللی، قدرت و مشخصات جغرافیایی برقرار می شود )عزتی،١۳٨٩ص٦)
امنیت دسته جمعی :
مفهوم امنیت دسته جمعی از آغاز تاسیس سیستم جدید کشورها مطرح گردید و سابقه آن به موافقتنامه صلح وستفالیا باز می گردد . این نظریه در سال ١٩۳٠هنگامیکه جامعه ملل به منظور همکاری فکری کنفرانسی را با موضوع امنیت دسته جمعی برگزار نمود ، مطرح گردید . در آن دوران ویلسون رئیس جمهور آمریکا یکی از بانیان اصلی طرح گسترده تر این مفهوم بود و بعدها تلاش نمود تا برای آن اصول و ساز و کاری طراحی نماید . طرفداران امنیت دسته جمعی معتقدند نظریات آنها راه حلی قطعی برای پیشگیری از وقوع جنگ نمی باشد اما این نظریه برای شکل دهی به نمادهایی که امنیت دسته جمعی را تقویت می کند از بروز رقابت های همه جانبه و افراطی بین کشورها جلوگیری می نماید . منطق اساسی امنیت دسته جمعی دو وجهی است :
اول مکانیسم موازنه که در چارچوب امنیت دسته جمعی فعالیت می کند و باید مانع از جنگ شده و در مقایسه با مکانیسم های موازنه که در یک محیط هرج و مرج گونه فعال است و با قدرت جلوی تجاوز را بگیرد .
دوم سازمان امنیت دسته جمعی با نهادینه کردن همه بر ضد یکی به ایجاد نوعی محیط بین المللی کمک می کند که در آن ثبات به جای رقابت از طریق همکاری ایجاد خواهد شد . نظام امنیت دسته جمعی در طول یک پیوستار از یک سازمان امنیت دسته جمعی ایده آل گرفته تا یک سازمان امنیت دسته جمعی قابل قبول را شامل می شود . این سازمان ها از نظر تعداد اعضاء دامنه جغرافیایی ، ماهیت تعهد نسبت به اقدام جمعی متغیر و متنوع هستند .
در مجموع اصول ، معیارها ، ویژگیها و در نهایت ملزومات شکل گیری و استمرار حیات یک نظام امنیت دسته جمعی را می توان در محورهای زیر خلاصه کرد :
١- نظام امنیت دسته جمعی مستلزم پذیرش و تعهد به اصل همه برای یکی ، از کشورهاست که در چارچوب مکانیسم خود تنظیمی و هماهنگ با سایر اعضاء به نفع یکدیگر وارد عمل می شوند .
٢- تصمیم گیری درنظام امنیت دسته جمعی مبتنی بر اتفاق آراست و کلیه اعضا باید از حق رای مساوی برخوردار باشند.
۳- نظام امنیت دسته جمعی نباید در اثر نیاز به طراحی یا اقدام علیه یک تهدید خارجی ادراک شده مشخص و ایجاد شود بلکه باید به منظور واکنشی به تهدیدات احتمالی غیر دقیق طراحی گردد.
۴-هر اندازه حوزه فعالیت و دربر گیرندگی نظام امنیت دسته جمعی گسترده تر باشد به نوع ایده ا ل آن نزدیک تر می شویم .
۵- یکی از شروط و ملزومات شکل گیری این نظام حاکم نبودن روح خصومت و دشمنی بر نظام امنیت دسته جمعی است .
٦- غیر قابل تفکیک بودن امنیت در نظام امنیت دسته جمعی از ویزگی های این نظام است .
٧- اهداف و وظایف نظام امنیت دسته جمعی را می توان در قالب سه مجموعه : حفظ صلح و احیای صلح وایجاد صلح قرار داد.
هژمون:
واژه هژمونی از زبان یونانی گرفته شده است و به معنای رهبری می باشد و در ادبیات روابط بین الملل و علوم سیاسی به نفوذ و اقتدار غالب به ویژه یك كشور بر دیگری تعریف می شود. براساس این متغیر کلیدی یکی ازالگوهای مرسوم برای ایجاد چارچوب امنیتی الگوی هژمونیک است که بر اساس غلبه منافع یک مجموعه از کشورها بر دستهای دیگر و کاربرد عملیاتی ابزارهای نظامی و اقتصادی برای اعمال سیاست بازدارندگی طراحی میشود. براساس این الگو، صف دوستان و دشمنان کاملاً مشخص و از یکدیگر تفکیک میشود. به عبارت دیگر، ”هر که با ما نیست برماست“.
این الگو در دوران اخیر در مورد مقابله با گسترش تسلیحات هستها نیز به کار گرفته شده است و در آن رویکردی اجماعی برای مقابله با کشورهای غیر دوست وجود دارد. این الگو شامل جلوگیری از انتقال فنآوری، جلوگیری از دسترسی آنها به تسلیحات کشتار جمعی، تسلیحات هدایت شونده دقیق و حتی متعارف میشود. در این الگو شیوه دفاعی متکی بر حملات پیشدستانه و همچنین اقدامات واکنشی یا به عبارت دیگر پدافند کامل، بازدارندگی و حملات پیشدستانه است.
١-١۴ شاخص بندی
درراستای بررسی وبه انجام رساندن این پژوهش همواره موضوع را به ترتیب در ۵ فصل مورد بررسی قرار می دهیم ، به گونه ای که در فصل اول که کلیات تحقیق مورد اشاره قرار می گیرد و در فصل دوم رئالیسم ساختارگرا و مباخث نظری مربوط به پژوهش رادر دو بخش :(1- نوواقعگرایی ،2-امنیت) بررسی می کنیم وسپس با تکیه بر چارچوب نظری خود و در فصل سوم در سه بخش موانع داخلی و خارجی بر امنیت جمعی در منطقه خلیج فارس را بررسی کرده وسپس در فصل چهارم با تکیه بر دو اصل موازنه گرایی و هژمونیک گرایی موانع امنیتی در منطقه پس از جنگ سرد مورد بررسی قرار گرفته و درنهایت فصل پنجم به یک جمع بندی و نتیجه گیری کلی خواهیم رسید.
گفتمان در عرصهی سیاست خارجی به مفهوم نظام و ساختار معنایی مسلط بر آن است که روش ویژهای از کنش و الگوی رفتاری را امکانپذیر مینماید. از اینرو، گفتمان سیاست خارجی برآیند ایستارهای عمومینهادینه شدهی مورد پذیرش یا چارچوب معنایی منحصر بفردی است که در شرایط خاصی پدیدار میشود و جهتگیری نسبت به روابط بینالملل را هدایت مینماید. در این راستا، بعد ازپیروزی انقلاب اسلامیایران درسال 1357 تا زمان فعلی گفتمانهای گوناگونی برسیاست خارجی جمهوری اسلامیایران حاکم شده است که با تسلط هریک ازاین گفتمانهارفتاروراهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران دگرگون گردیده است. هرچند برمبنای برخی ازرویکردهای گفتمانی،عامل یاکارگزارانسانی خوددردرون گفتمان تعریف میشودودرچهارچوب آن رفتارمیکند. دولت یازدهم با عنوان نمودن شعار اعتدالگرایی زمینههای بروز گفتمان جدیدی با همین عنوان را بوجود آورده که در حوزه سیاست خارجی بمانند عرصه داخلی دنبال شده که با عنایت به مشکلات منطقهای وهمینطور عرصه بین الملل موقعیت خاص خود را خواهد یافت. از ویژگیهای این گفتمان رویارویی مؤثر و کارآمد با جهان کنونی و دنیای سیاست امروز و درک واقعیتها جهت حل مشکلات داخلی از جمله تحریمها و چالشهای بیالمللی موجود و جهتگیریهای جامعهی بینالمللی علیه جمهوری اسلامیایران میباشد، که حاصل خرد جمعی، کارشناسانه، مبتنی بر تصمیم گروهی، درک مشکلات فعلی، براساس واقعیت و به دنبال بدست آوردن حداکثر منافع از فرصتهای پیشرو میباشد. لذا این پایان نامه بر آنست تا با بررسی الگوی رفتاری حاکم بر سیاست خارجی دولت حسن روحانی كه براساس اعتدالگرایی و رویارویی مؤثر و کارآمد با جهان کنونی می باشد نشان دهد چگونه اتخاذ رویه اعتدال گرایی می تواند كسب حداكثری منافع از فرصتهای موجود را به دنبال داشته باشد.
اما تحول گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران بیانگر این واقعیت است که رؤسای جمهور نقش تعیین کنندهای در تدوین و تعریف گفتمان سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامیایران ایفا میکنند.
بر این اساس، با انتخاب آقای دکتر حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ملت ایران، میتوان طبق رویه پیشین پیشبینی کرد که گفتمان و به تبع آن رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران در دولت یازدهم متحول و دگرگون خواهد شد. با توجه به اینکه رئیس جمهور منتخب خود را اعتدالگرا خوانده و پیشینه ایشان نیز این ادعا را به خوبی تأیید میکند، گفتمان سیاست خارجی دولت یازدهم نیز در چهارچوب گفتمان اعتدال تعریف میشود. از اینرو، گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران در دولت تدبیر وامید، را به درستی میتوان گفتمان اعتدال نامید؛ به گونهای که رفتارها و راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران در دولت یازدهم نیز در قالب گفتمان اعتدال تعریف و تدوین میگردد.
با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهورملت ایران،میتوان طبق رویه پیشین پیش بینی کردکه گفتمان وبه تبع آن رفتارسیاست داخلی وخارجی جمهوری اسلامیایران در دولت یازدهم متحول ودگرگون خواهدشد. باتوجه به اینکه رئیس جمهورمنتخب خودرااعتدالگراخوانده است،گفتمان سیاست دولت یازدهم نیزدرچهارچوب گفتمان اعتدال تعریف میشودبه گونهای که رفتارهاوراهبردهای سیاست جمهوری اسلامیایران دردولت یازدهم نیزدرقالب گفتمان اعتدال تعریف وتدوین میگردد.بنابراین لازم است به بررسی این گفتمان و ابعاد و ویژگیهای آن پرداخت تا از این منظر با آن به خوبی آشنا شد.از آنجا که این گفتمان پس از روی کار آمدن دولت یازدهم در عرصه سیاست جمهوری اسلامیایران جایگاهی خاص یافته است هنوز تحقیقات و پژوهشهای مدونی درباره آن نشده است.لذا ضروری به نظر میرسد برای آگاهی از سیر تطور گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمان اعتدال گرایی نیز به عنوان گونه ای دیگر از گفتمان یا خرده گفتمان در دل گفتمان انقلاب اسلامیو فراتر از آن، درون گفتمان اسلامگرایی بررسی شود.همچنین این گفتمان بر سیاستهای داخلی و حوزههای فرهنگی و اجتماعی و نیز عرصه خارجی در سطح منطقه ای و بین المللی تاثیراتی را با خود به همراه دارد که لازم است همه این موارد بررسی شود.
با عنایت به وجود گفتمانهای مختلف در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران، بروز گفتمان اعتدالگرایی در زمان کنونی که حاصل و راه علاج مشکلات کنونی جمهوری اسلامیایران میباشد و میتوان گفت تنها استراتزی و راه برون رفت از مشکلات سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران میباشد که مثابه وزنه و تعادل کنندهی سیاستهای نسنجیده دورههای پیشین و بنبستهای کنونی میباشد و میتواند گره مشکلات پیشرو را بگشاید، بنابراین پژوهش در این راستا، در حد خود، اثری جدید محسوب میشود. همچنین با توجه به پیشینههای بسیار اندک پژوهش در زمینه اعتدالگرایی، نیز دلیلی دیگر جهت نوآوری پایان نامه کنونی قلمداد میشود.
– بررسی کارآمدی گفتمان اعتدالگرایی در عرصهی سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران.
-شناخت مبانی نظری گفتمان اعتدالگرایی دولت یازدهم.
– شناخت ابعادخارجی گفتمان اعتدالگرایی.
الگوی رفتاری حاکم بر سیاست خارجی حسن روحانی بر چه اساسی میباشد و این رویکرد حاصل چه عواملی است؟
– سؤالات فرعی
1- نقش و کارکرد گفتمان، در سیاست خارجی چیست؟ و در این راستا، اعتدالگرایی بمثابه یک گفتمان چه نقشی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ایفا نموده است؟
2- اصول و مبانی سیاست خارجی اغتدالگرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران کدامند ؟
الگوی رفتاری حاکم بر سیاست خارجی دولت حسن روحانی براساس اعتدالگرایی و رویارویی مؤثر و کارآمد با جهان کنونی می تواند كسب حداكثری منافع از فرصتهای موجود را به دنبال داشته باشد.
بر اساس تعریف دانشنامهی روابط بین الملل سیاست خارجی عبارت است از: «راهبرد یا بخشی از یک نقشهی کاربردی برای تصمیمگیری در یک کشور دربرابر کشورهای دیگر یا نهادهای بینالمللی، برای دست یافتن به اهداف ویژهی ملی که در اصطلاح به آن منافع ملی میگویند»(Plano & Olton,1982:6 ؛ امینی و انعامیعلمداری، 1391: 397-394). سیاست خارجی به معنی دنبال کردن هدفهای کشور در محیط بینالمللی و در رابطه با جامعهها، دولتها و کشورهای دیگر است. سیاست خارجی، راهنمای موضعگیری در جهان است؛ و مجموعهای از اهداف بینالمللی و راههای رسیدن به آنها را شامل میشود(آشوری، 1354 ؛ شیرازی، 22 دیماه 1393). سیاست خارجی : عبارتست از یک استراتژی یا یک رشته اعمال از پیش طرحریزی شده توسط تصمیمگیرندگان حکومتی که مقصود آن دستیابی به اهدافی معین، در چهارچوب منافع ملی و در محیط بینالمللی است. بهطور خلاصه میتوان گفت که سیاست خارجی شامل تعیین و اجرای یک سلسله اهداف و منافع ملی است که در صحنهی بینالمللی از سوی دولتها انجام میپذیرد. سیاست خارجی میتواند ابتکار عمل یک دولت و یا واکنش آن در قبال کنش دیگر دولتها باشد(مقتدر،132:1385-131 ؛ کشاورز شکری و صادقیان، 81: 1392) و در تعریفی دیگر میتوان اینطور تعریف کرد که: جهتی را که یک دولت بر میگزیند و در آن از خود تحرک نشان میدهد و نیز شیوهی نگرش دولت را نسبت به جامعهی بینالمللی، سیاست خارجی میگویند(خوشوفت،145:1375 به نقل از: ابوالحسنی، 6/ 4/1394).
گفتمان
گفتمان حاصل مطالعه زبان بهعنوان یك پدیده اجتماعی یارویكرد جامعهشناختی به مقوله زبان است ودلالت برآن داردكه متن امری اجتماعی است كه درخلال روابط اجتماعی و نه بیرون ومستقل ازآن تكوین پیدامیكند و در تولید و تغییر و باز تولید ابژههای زندگی اجتماعی سهیم است (فرقانی، 1382: 63). این معناخودمستلزم آن است كه گفتمان دریك رابطه فعال معنیبخش وهویت ساز باواقعیت ونیزبهمثابه كنشهایی كه بهطورمنظم موضوعهایی راكه درباره آنان صحبت میشود،شكل میدهند،نگریسته شود. بااین بیان،یك گفتمان چیزی است كه چیزدیگرراتولیدمیكندونه چیزی كه درخود،ازخودوبرای خودوجودیافته ومیتواندبهگونهای منفك وبریده ازهمه چیزموردتحلیل قرارگیرد. این،رویكردتأسیسی به گفتمان است كه میتوان آنرادیدگاه “میشل فوكو” دانست(تاجیك،1383: 14).
مشی سیاسی اعتدالی بیش ازهمه درتقابل با مشی افراطی قرار میگیردوبامشیهای اصلاح طلبی ومحافظه کاری روشن اندیش هم پوشانی دارد (اکبری و کشوریان، 1392: 14).گرچه برخی صاحبنظران بر این باورند که اعتدالگرایی یک گفتمان نیست بلکه یک روش و خط مشی در عرصه سیاسی است (غلامرضا کاشی، 1392: 18) اما به نظر میرسد این روزها اعتدال در محدوده وسیعی از زبان کاربردی توسط دولت، رسانهها و مردم به صورت گفتاری و نوشتاری به کار میرود. همچنین مردم از آن برای برقرارکردن ارتباط میان اندیشههاوباورهای ابیان احساسات به طور تعاملی و با کنش متقابل با یکدیگر بهره میگیرند.از این رو، اعتدالگرایی مطرح شده از سوی دولت یازدهم هر سه بعد اصلی یک گفتمان را دارد که اگر به باور برخی تحلیلگران هنوز نتوانسته است جایگاه خود را بیابد اما به زودی خود را در قالب گفتمان اعتدالگرایی نشان میدهد.
اعتدالگرایی به عنوان یک مشی و روش سیاسی یکی از خرده گفتمانهای کلان از گفتمان اسلامگرایی است که طی سالهای پس از انقلاب نیز به عنوان بخشی از ویژگیهای گفتمان اسلامیوجود داشت. با این همه، به دنبال روی کار آمدن دولت یازدهم و پررنگ کردن این مشی سیاسی به نظر میرسد به دلیل بکارگیری وسیع اعتدال در زبان کاربردی دولت،رسانههاومردم به صورت گفتاری و نوشتاری و همچنین بهره گیری از آن برای برقرارکردن ارتباط میان اندیشهها و باورهای ابیان احساسات به طورتعاملی وباکنش متقابل بایکدیگر کم کم هر سه بعد اصلی یک گفتمان را خواهد یافت و به زودی خودرادرقالب گفتمان اعتدالگرایی نشان میدهد.( مهیمنی، 1392: 14) .
روش پژوهش در این پایان نامه، توصیفی-تحلیلی میباشد. بهمنظور دست یافتن به اهداف مطالعاتی و ارائه پاسخی مناسب برای سؤالات مطرحشده در این پایاننامه، تحقیق حاضر و همچنین گردآوری دادهها بر اساس روش کتابخانهای و بهرهبرداری از منابع مکتوب فارسی، لاتین، معتبر و روزآمد انجام شده است.
در زمینه ادبیات مربوط به موضوع پیشرو، با توجه به روز بودن موضوع، پژوهشها اندك است كه از آن جمله می توان به پژوهشهای ذیل به عنوان آثار مرتبط اشاره نمود:
-محمودسریعالقلم (1392)، در مقالهای تحت عنوان «اعتدال، استراتژی یا ایدئولوژی»، به ضرورت تعریف، شناخت و اندیشیدن اعتدالگرایی در شرایط فعلی میپردازد. و میگوید مهمترین وجه اعتدال، تقابل آن با افراطیگری و رادیکالیسم است. و سپس اشاره مینماید که عملکرد تاریخی ما در عرصهی سیاست، خارج از تنوع و مدارهای اقتدارگرایی نبوده است. آنگاه در ادامه اذعان میکند که کارآمدی به عنوان کانون اقتصادی و اعتدالگرایی به مثابه مشرب فکری و روشی دو استوانه عقلانیت در کشورداری هستند. با این توضیحات، مقالهی ایشان بخش ناچیزی از پژوهش پیشرو را در بر میگیرد.
-علیرضا رضایی و قاسم ترابی (1392)،در مقالهای تحت عنوان «سیاست خارجی دولت حسن روحانی، تعامل سازنده در چارچوب دولت توسعهگرا» به این مطلب میپردازند که سیاست خارجی این دولت به دنبال آن است که از طریق تشنجزدایی، اعتمادسازی، دوری از امنیتی شدن، بهبود چهره و پرستیژ ایران، دیپلماسی فعال و روابط با سایر کشورها و سازمانهای بینالمللی، زمینه را برای رشد و توسعه اقتصادی کشور در اسناد بالادستی مهیا سازد. با این وصف، پژوهش کنونی علاوه بر مطلب مذکور زوایای روشنتری را پیشروی خواننده قرار میدهد که در جای خود قابل بحث است.
-غلامرضا سالاری میری (1393)،در پایاننامهی خود تحت عنوان «بررسی مقایسهای دیپلماسی هستهای دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و حسن روحانی تا پایان سال 1392 »، به این مطلب میپردازد که الگوی رفتاری حاکم بر سیاست خارجی دولت محمود احمدینژاد در حوزهی دیپلماسی هستهای، مبتنی بر انطباق تهاجمیاست. در این الگو محیط در جهت خواست بازیگر تغییر میکند که این الگوی رفتاری بیش از آنکه تابع قدرت و امکانات ایران و شرایط بینالمللی باشد، تابع ویژگیهای شخصیتی و روانی رئیسجمهور و ناشی از آرزوها وآرمانهای خود اوست. و همچنین الگوی رفتاری حاکم بر سیاست خارجی دولت حسن روحانی براساس تعامل سازنده با جهان کنونی است که این رویکرد دستاورد خرد جمعی، کارشناسانه، مبتنی بر تصمیم گروهی، درک مشکلات فعلی، براساس واقعیت و به دنبال بهدست آوردن حداکثر منافع از فرصتهای کنونی میباشد. یافتههای پژوهش بیانگر، کاهش شدید روابط دیپلماتیک و تصویب تحریمهای اقتصادی در دورهی احمدینژاد و بهبودی روابط با اروپا و مذاکره با آمریکا در دوره روحانی، به دنبال سیاستهای اعمالشده از سوی طرفین در خصوص دیپلماسی هستهای میباشد. با این حال، پایان مذکور تنها به دیپلماسی هستهای روحانی پرداخته ولی پایان نامه پیشرو دیگر جنبههای سیاست خارجی دولت یازدهم را مورد بررسی قرار میدهد.
-پروین امینی (1393). در مقالهای تحت عنوان «نگاهی به مبانی نظری دولت یازدهم؛ پیرامون چیستی و کیستی دولت تدبیر و امید»، به این مطلب میپردازد که نشانههایی از قرابت نظری دولت سازندگی و اصلاحات با دولت تدبیر و امید وجود دارد. همینطور کانون دغدغهی دولت یازدهم را توسعهگرایی میداند و میگوید که دولت روحانی مانند دو دولت سازندگی و اصلاحات به معنای خاص کلمه دولتی توسعه گراست. اما با این وجود به چگونگی اعمال سیاست خارجی دولت تدبیر وامید توجهی نداشته که این مشکل را پایان نامهی پیشرو مرتفع مینماید.
-پژوهشکده مطالعات روابط بین الملل (23/5/1392). در مقالهی کوتاهی تحت عنوان «تحلیل و ارزیابی گفتمان سیاست خارجی دولت یازدهم (اعتدال و تعامل مؤثر و سازنده)»، بر اساس گفتههای محمد جواد ظریف به این موارد میپردازد: تاکید بر پرهیز از اعمال سیاست سلیقه ای در سیاست خارجی، گفتمان اعتدالی و مشی سیاست خارجی، اولویت منافع ملیدر برنامه پیشنهادی ظریف اولویت با منافع ملی است، سیاست خارجی، ابزار امنیت ملی است. این مقاله نیز برخی زوایای پایان نامه را در بر میگیرد.
– سید جلال دهقانی فیروزآبادی(1389) در کتاب خود تحت عنوان «سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران»، در دو بخش و نه فصل به سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران میپردازد. ایشان در فصل اول، رویکردهای نظری به سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران را مورد بررسی قرار میدهد؛ در فصل دوم، منابع سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران را مورد کنکاش قرار میدهد؛ در فصل سوم، اصول، منافع، اهداف و راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران را مورد مطالعه قرار میدهد؛ در فصل چهارم، گفتمانهای سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران را شرح میدهد که این فصل بسیار مورد نظر نگارنده است و بیشتر هم مورد استفاده قرار گرفته است؛ در فصل پنجم، ساختار تصمیمگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران اشاره دارد و سرانجام در فصل آخر یعنی فصل نهم به دوران اصلاحات میپردازد.
1-11- ساماندهی تحقیق
این پژوهش شامل چهار فصل به شرح زیر بدین قرار است:
در فصل اول، به کلیات پژوهش میپردازد؛
در فصل دوم، چارچوب نظری پژوهش تحت عنوان توازن واقعگرایی و آرمانگرایی را مورد بررسی قرار میدهد؛
در فصل سوم، موضوع گفتمان، نقش و کارکرد آن در سیاست خارجی را مورد مطالعه قرار میدهد و
در فصل چهارم، موضوع گفتمان اعتدالگرایی و سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران را مورد واکاوی قرار میدهد.
و سرانجام به نتیجهگیری مورد نظر میپردازد.
.Foreign Policy
.Discourse
. Moderated-Oriented Discourse
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
فمنیستها خواهان تحدید مردان در تمامی جنبههای روابط بین الملل و مشارکت بیشتر زنان در آن جنبهها میباشند. آنان معتقدند: زنان باید در تمامی جنبههای روابط بین الملل، از نهادهای اجرایی و وزارت خارجه گرفته تا ارتش و دانشگاه، حضور جدّی، مؤثر و فعالانه داشته باشند. اگرچه فمنیستها در مسأله مذکور اتفاق نظر دارند، اما آنان در نحوه رسیدن به هدف، اختلاف نظرهایی دارند. برخی از آنان معتقدند: زنان باید سنّتهای دیرین مردانه همانند خشونت، تهاجم، جاهطلبی و استفاده از زور را از خود بروز دهند تا در سیاست موفق باشند، در حالی که برخی دیگر معتقدند: باید تمایلات مردانه از قبیل سلطهجویی و برتری طلبی را اصولاً از برنامههای سیاسی حذف کرد.
تعدد گرایشها در فمنیسم نشانگر ناسازگاری، اختلافات، عدم تحمّل و نقد درونی حامیان آن در این مکتب است. در میان گرایشهای فمنیستی، «فمنیسم رادیکالی (افراطی)» مخرّب ترین و عقب افتاده ترین جنبش دهه 60 است. اگرچه دیگر گرایشها همگی نیازمند نقد هستند، اما آنچه امروزه نقد آن از اهمیت لازم برخوردار است، «فمنیسم رادیکالی» است. نقد این جنبش نیازمند کاوشی عمیق در برخی حوزههای معرفتی همچون هستی شناسی، شناخت شناسی و انسان شناسی است. اما دیگر گرایشهای فمنیستی عموما نیازمند نقدی سطحی و رویین در مسأله فمنیسم هستند؛ چراکه اساساً نقدهایی که در حوزه معرفتی و اندیشه ای بر مکاتب لیبرالیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم و پسانوگرا وارد میشوند به گونه ای طبیعی مسأله فمنیسم را نیز در برخواهند گرفت، اما وضعیت فمنیسم رادیکال بدین گونه نیست. «فمنیسم رادیکال» مکتب یا به عبارت بهتر، جنبشی است که اصولاً در باب زنان و رهایی آنان شکل گرفته است. از این نظر، شاید بتوان حق را به کسانی داد که معتقدند: فمنیسم واقعی همان «فمنیسم رادیکال» است. به نظر فمنیستها، ارتش نهادی برای ایجاد اصلاحات وسیع در جامعه است. فمنیستها نگاه مردان را به ارتش، مبنی بر نهادی که وظیفه اش حفظ و حراست مرزها و دفاع از کشور است، به باد انتقاد گرفته، معتقدند: اساسا ارتش همانند دیگر نهادهای سیاسی و فرهنگی، نهادی است که میتواند اصلاحات وسیع را در جامعه ایجاد کند. به عبارت دیگر، در نگاه فمنیستها، ارتش تنها نهادی برای برطرف سازی موانع نیست، بلکه این نهاد میتواند با ایجاد و اعمال سازوکارهایی، زمینههای بروز جنگ و خشونت را از بین برده، جامعه را به سمت صلح و آرامش دایمی فراخواند. این دیدگاه از آن جا ناشی میشود که در نگاه فمنیستها اساساً جنگ، خون ریزی و خشونت از مشخصههای جوامع مردسالارانه است، در حالی که در جامعه زن سالار تنها صلح و آرامش برقرار بوده، نقش ارتش در چنین جامعهای نیز باید براساس مشخصه و ویژگی آن تعیین و تعریف گردد.
روح حاکم بر جنبش فمنیستی همان روح دیکتاتوری است. فمنیسم به فرد اجازه نمیدهد تا برای خود تصمیمگیری نماید و بیندیشد؛ حتی در تفکر خصوصی اشخاص هم مداخله میکند. به فرد اجازه ابراز وجود نمیدهد و کوچک ترین فعالیتهای افراد را تحت نظر دارد؛ چرا که اساساً این جنبش مدعی مهار تمام بخشهای زندگی بشر است. فمنیستها در آن واحد، ضد بورژوا، ضد کاپیتالیست، ضد خانواده، ضد دین و ضد روشن فکراند. لحن و زبان این جنبش نیز روحیه فاشیستی آن را نشان میدهد، کلمات زشت و وحشتناک و سخنرانیهای فاجعه آمیز فمنیستهای افراطی نشان دهنده اشتیاق آنها برای لطمه زدن به دیگران است. یکی از مجلاتی که منعکس کننده طرز تفکر فمنیستهای افراطی است به نام «سازمان ملی زنان»، روی جلد یکی از شماره هایش این چنین اعلام میدارد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف كلی تحقیق:
بررسی جنبش فمنیسم از منظر اسناد بین المللی
1-4-2- اهداف فرعی:
بررسی و تبیین اصالت دادن به انسانیت افراد بدون توجه به جنسیت آنها از منظر اسناد بین المللی.
بررسی و تبیین مبارزه با عقیده ناقص بودن زنان در زمینههای مختلف از منظر اسناد بین المللی.
بررسی و تبیین برابری زن و مرد از منظر اسناد بین المللی.
بررسی و تبیین نفی تفکیک جنسیتی از منظر اسناد بین المللی.
بررسی و تبیین جلوگیری از خشونتهای جنسی علیه زنان از منظر اسناد بین المللی.
بررسی و تبیین ملحق بودن زنان در برخورداری از هویتی مستقل از هویت پدر و شوهر از منظر اسناد بین المللی.
بررسی و تبیین ایجاد جهانی دو جنسی و حذف صفات زنانه از منظر اسناد بین المللی.
بررسی و تبیین دفاع از حقوق کودکان نامشروع و برابر دانستن حقوق آنان با کودکان مشروع از منظر اسناد بین المللی.
1-5- سؤالات تحقیق:
1-5-1- سؤال اصلی:
آیا جنبش فمنیسم از منظر اسناد بین المللی چگونه قابل بررسی است؟
1-5-2- سؤالات فرعی:
مبارزه با عقیده ناقص بودن زنان در زمینههای مختلف از منظر اسناد بین المللی چگونه است؟
برابری زن و مرد از منظر اسناد بین المللی چگونه است؟
نفی تفکیک جنسیتی از منظر اسناد بین المللی چگونه است؟
جلوگیری از خشونتهای جنسی علیه زنان از منظر اسناد بین المللی چگونه است؟
ملحق بودن زنان در برخورداری از هویتی مستقل از هویت پدر و شوهراز منظر اسناد بین المللی چگونه است؟
ایجاد جهانی دو جنسی و حذف صفات زنانه از منظر اسناد بین المللی چگونه است؟
دفاع از حقوق کودکان نامشروع و برابر دانستن حقوق آنان با کودکان مشروع از منظر اسناد بین المللی چگونه است؟
1-6- فرضیه های تحقیق:
1-6-1- فرضیه اصلی
اصل برابری حقوق زنان و مردان در اسناد بین المللی مورد شناسایی و تایید قرار گرفته است.
1-6-2- فرضیه فرعی
در اسناد بین المللی اصل برابر کلیه حقوق زنان و مردان به رسمیت شناخته شده است.
– آشوری، 1386: دانشنامه سیاسی، ناشر: انتشارات مروارید نوبت چاپ: نوزدهم ص 219
– محسنی تبریزی، علیرضا، تبیین تغییرات اجتماعی، سیاسی – فرهنگی نگرشی زنان – مطالعه موردی: استان لرستان – نشریه: مطالعات امنیت اجتماعی » زمستان 1384 – شماره 24 (علمی-پژوهشی) (24 صفحه – از 13 تا 36)، 1385: 204
– کدیور، پروین روان شناسی زنان اندیشه فمینیستی، 1384: 77
– گنجی، حسن رویکرد موتلفه اسلامی نسبت دیدگاههای فمنیسم1386: 215
– فرهادی محمد، کاوشی در روششناسی تاریخ اندیشههای سیاسی، 1386: 58
– فرانسیس فوکویاما. پایان تاریخ و انسان واپسین. چاپ اول، 1386: 588
– توحیدی، سید رضا گفتارهای سیاسی جهان فرهنگی جدید ایران، 1388: 128
– توحیدی، سید رضا گفتارهای سیاسی جهان فرهنگی جدید ایران، 1388: 129
حسنیفر، ندا(1387) بد اندیشی جنبش های فمنیستی ص 12
– توحیدی، سید رضا گفتارهای سیاسی جهان فرهنگی جدید ایران، 1388: 132
– Now
– ریتزر، جورج(۱۳۸۴) نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: علمی.