مدیریت کیفیت جامع ، جایگاهی برجسته در دنیای پیشرفته پیدا کرده و با پذیرش چشمگیری روبهرو شده است. این اندیشه از مصارف غیرضروری، کاربرد نامناسب منابع و بروز اشتباه فراوان در فرایندها پیشگیری کرده و زمینه تولید فراوردههای قابل اطمینان را که خواسته مصرفکنندگان است، فراهم میآورد.
در بخشهای تولیدی، خدماتی، دولتی، آموزشی، ترابری و سایر سازمانها، موج مدیریت کیفیت جامع فراگیر شده است .سنگه معتقد است علت شکست بسیاری از شرکتها و سازمانها در برداشت ناقص آنها از مفهوم «مدیریت کیفیت جامع» است و بدون وجود یک چارچوب و مفهوم وسیع همگانی از «جنبش کیفیت» در جامعه ، این نهضت در هر کشوری منزوی میماند . مسئله مهم در اجرای مدیریت کیفیت این است که این دیدگاه در هر سازمانی بسته به موقعیت و اهداف خاص آن ، با مشکلات مربوط به خود مواجه است . لذا نمیتوان آن را بهصورت قالبی در هر سازمانی اجرا کرد بلکه مهمترین اقدام برای اجرای آن در هر تشکیلاتی تطبیق نگرش با وضعیت آن سازمان است . امروزه ، مدیریت کیفیت جامع بهصورت نهضتی اجتماعی درآمده و دامنه رسوخ آن از صنعت ، که مبدأ اصلی آن است به سایر سازمانها، نظیر سازمانهای بهداشتی، بروکراسیهای دولتی، سازمانهای غیرانتفاعی و مؤسسات آموزشی کشیده شده است. برخی نویسندگان ، معتقدند که شده است.
مدیریت کیفیت جامع نیازمند استفاده از اطلاعاتی است که در مراحل مختلف تصمیمگیری بهصورت منظم گردآوری شده باشد . مدیریت کیفیت جامع اثراتی نیز بر جوامع امروزی دارد که میتوان به اصلاح مداوم فرایندهای کاری ، مشارکت تمامی افراد سازمان،حل مسائل ریز و درشت جامعه و ارتقای فرهنگ مردمی اشاره کرد.با اجرای TQM میتوان عملکرد کارکنان را در مقایسه با گذشته ، با روشی منظمتر اندازهگیری کرد و سیستم ارزیابی عملکرد، خواهان ارزیابی هریک از کارکنان ، تاحدی است که خدمات سالانه آنها اندازهگیری شود و به اینترتیب، میتوان در پایان سال ، میزان کسب موفقیت واقعی آنها را با اهداف تعیینشده مقایسه کرد.
مفهوم کارآیی داراینگرشسیستمیک بهرفتار انسان در سازمان است و از یافتههای علوم رفتاری و مطالعاتو تجربیاترفتار سازمانیبهرهگیریمیکند و عبارت است از بهسازی نیروی انسانیو سازمان که با تلاشو پیگیریبیوقفهصاحبنظران ، مدیریتروبه توسعه و تکاملاست . کارایی مفهومی است جامع و کلی که افزایش آن به عنوان یک ضرورت ، جهت ارتقای سطح زندگی انسانها و ساختن اجتماعی مرفهتر که هدفی ملی برای همه کشورهای جهان است، همواره مدنظر صاحبنظران میباشد و شاید بتوان گفت که رسالت اصلی علم مدیریت، دستیابی به کارایی و بهرهوری بیشتر است و این امر همواره مورد توجه مدیران برای اداره و مهندسی مجدد سازمانها بوده است. با توجه به ضرورت این مفهوم ( کارایی) و دگرگونیهای شگرفی که در علوم و فنون و تکنولوژی رخ داده، صاحبنظران مدیریت منابع انسانی را بر آن داشته تا با استفاده از فنون مختلف آموزش زمینه همسو کردن فعالیتهای انسان را با این پیشرفتها به منظور دستیابی به بهبودکارایی فراهم آورند. علاقه به شغل ، عدم فشار و تحمیل از طرف مدیران و سرپرستان ، دخالت کارکنان در تصمیم گیری ها ، ساعات متناسب با نوع کار ، امکانات ، وسایل و شرایط اولیه برای کار از جمله مواردی است که می تواند بر روی کارایی کارکنان تاثیر گذار باشد. حال باتوجه به اهمیت و ضرورتی که مدیریت کیفیت جامع و کارایی درجوامع امروزی پیداکرده اند در این تحقیق به بررسی تاثیر ابعاد مدیریت کیفیت جامع بر کارایی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی کاشان می پردازیم.
در واقع تحقیقات انجام شده در مورد مدیریت کیفیت جامع و کارایی همه در جهت ابداع راهکارهایی برای استفاده از منابع بهینه از منابع موجود در اختیار بشر است.مدیریت کیفیت جامع در گذشته عمدتا در یک حالت غیر رسمی فعالیت کرده بود اما الان در تمام جنبه ها نیاز به آن به صورت رسمی و غیر رسمی احساس میشود.(استرانر-1955)
مدیریت کیفیت جامع روشی است که میتواند تحولی عظیم در آموزش ایجاد کند.همانطور که سالیس نیز معتقد است، مدیریت کیفیت جامع «فلسفهای از بهبود مستمر است که قادر است مجموعهای از ابزارهای عملی و فنون برای برآوردن نیازها، خواستها و انتظارات فعلی و آینده هر موسسه آموزشی را فراهم سازد.با توجه به اینکه سازمانها و واحدهای آموزشی،عوامل اصلی و تعیینکننده آمادهسازی و تامین نیروی انسانی دیگر نهادهای تولیدی و خدماتی در جامعه هستند،ضرورت مطالعه و پیاده کردن اصول»مدیریت کیفیت جامع در آموزش بیش از پیش احساس می شود. اهمیت موضوع به اندازه ایست که امروزه در تمام دنیا مخصوصا دانشگاهها این موضوع به عنوان سر لوحه افکار و فرهنگ کاری دولتمردان و سازمانهای دولتی قرار گرفته است و سعی در ترویج فرهنگ بهره وری در بین مردم و جامعه ی خودشان دارند. مدیریت کیفیت جامع یک فرهنگ است که بعد تبدیل به یک ابزار می شود.از آنجا که امروزه دانشگاهها یک مرکز فرهنگی شناخته میشود، در این موسسات توجه بسیار کمی به مقوله ی مدیریت کیفیت جامع می شود.لذا در این تحقیق می کوشیم تا اهمیت این فرایند را بر کارایی کارکنان دانشگاه آزاد کاشان بررسی کنیم.مدیریت کیفیت جامع یک امر زیربنایی است که در دانشگاه آزاد کاشان توجه چندانی به آن نشده است.اجرای TQMباعث میشود که کلیه افراد به شکل مستمر در جهت بهبود فرایندهای کاری خود تلاش کنندو نسبت به مسوولیت های خود تعهد لازم را نشان دهند.اجرای صحیح مدیریت کیفیت جامع در دانشگاه آزاد کاشان باعث رضایت دانشجویان –بهبود مستمر فرایندها تمرکز لازم بر دانشجویان و توانمند کردن کارکنان می شود. یکی از ضرورت های انجام این تحقیق ارزیابی کارایی کارکنان دانشگاه آزاد کاشان می باشد که میتوان به تشویق عملکردهای مطلوب و نهی از عملکرد نامطلوب کارکنان،شناسایی افرادی که قابلیت ارتقاء دارند،امکان بازنگری مشاغل و پست های سازمانی ،اشاره کرد.کمبود یا نبود تعهد در مدیریت به ویژه مدیریت عالی ،کمبود اعتماد به نفس در زمینه اجرا و پیادهسازی این رویکرد،بیم از انعطافپذیری ، کمبود ارتباطات اثربخش،ترس از ایجاد تحول یا نا توانایی در ایجاد تحول در سازمان و مدیریت تحول از جمله مواردی است که به علت نبود مدیریت کیفیت جامع در دانشگاه آزاد کاشان بوجود آمده است.نبود مدیریت کیفیت جامع در این دانشگاه باعث شده است که این دانشگاه سازماندهی-نظم و ترتیب واستاندارد سازی خود را از دست بدهد.اجرای مدیریت کیفیت جامع در برنامه ها افزایش کیفیت کاری –برنامه ریزی و تعهد کیفیت ورضایت دانشجویان را بهمراه دارد.از انجایی که مدیریت کیفیت جامع نگرشی نو به عامل سازمانی دارد و هدف آن برپایی یک سیستم مستمر بهبود کیفیت می باشد .در این تحقیق می کوشیم اهمیت آن را بر عوامل درون سازمانی دانشگاه آزاد کاشان مورد بررسی قرار دهیم.
-edvard
Total quality management–[2]
-peterM.senge
کارهایی که به آنها کار اخلاقی گفته میشود فرقشان با کار عادی این است که قابل ستایش و تحسیناند. به عبارت دیگر یعنی انسان برای آنها ارزش قایل است. تفاوت کار اخلاقی با کار طبیعی در این است که کار اخلاقی در وجدان هر بشری دارای ارزش است( مطهری، 1366). مکتب انسان ساز اسلام به دنبال تربیت خلیفه الهی، یعنی انسان الهی که مظهر صفات حق تعالی است، برای رسیدن به این هدف عالی، مجموعهای از دستورات الهی در قالب اعتقادات، احکام و اخلاق بیان شده است. با توجه به جامعیت و فراگیر بودن اسلام به عنوان آیین زندگی، نوع نگاه اسلام به مدیریت مشخص خواهد شد. مدیریت از مهمترین مباحث جهان امروز است که با آن میتوان به دنیای بشریت کمکهای شایانی کرد زیرا جامعه بشری برای رسیدن به هدف به مدیرانی احتیاج دارد که هم هدف را خوب بشناسند و هم ابزار رسیدن به آن هدف را. همانطور که استاد مطهری میفرمایند: مدیریت صحیح از ضعیفترین ملتهای دنیا قویترین ملتها را میسازد.
بنابراین اسلام مکتبی است هدفمند و هدف آن تقرب به خداست. مدیریت اسلامی هم جزیی از این برنامهها است. مدیر در مدیریت اسلامی نقش الگو دارد لذا داشتن یک سری خصوصیات و ویژگیها که بیانگر کفایت و شایستگی او برای مدیریت است مدنظر قرار میگیرد که عبارتند از: اخلاص، رهبری، آگاهی و قدرت، خودسازی، امانتداری، خدمتگزاری، عدالت، وجدان کاری و … (فروزنده دهکردی و جوکار، 1386).
اخلاق در علم مدیریت به تازگی مطرح و جذابیت خاصی برای محققین این رشته علمی فراهم نموده و چشمانداز تحقیقاتی فراوانی برای آن میتوان متصور بود. علم مدیریت به دلیل ماهیت استراتژیک آن در کمک به تصمیمگیری در حوزه انسانی نسبت به سایر علوم از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که هر تصمیم در این حوزه می تواند به اقشار مختلف جامعه، محیط و طبیعت اثرگذار باشد از جمله طریق مؤثر به منظور وارد ساختن مباحث اخلاقی در امور روزمره انسانی لحاظ اخلاق در تصمیمگیری و متعاقباً در عملیات به عنوان یک سیستم پشتیبانی تصمیم میباشد. از سویی دیگر امروزه تأکید برمباحث اخلاقی و به گسترش بوده و از جمله طرق مؤثر در اعمال مباحث اخلاقی و اجرایی کردن بحث اخلاقیات در جامعه، توجه به مباحث اخلاق در تصمیمگیری یا اخلاق در علم مدیریت می باشد. با گسترش تحقیقات در حوزه اخلاق در علم مدیریت در سال های اخیر، آیندهنگری مطلوبی را برای اخلاق در حوزه علم مدیریت و تصمیمگیری میتوان تصور کرد.
اخلاقیات به عنوان سیستمی از ارزشها، باورها، اصول، مبانی بایدها و نبایدها تعریف میشود که بر اساس آن نیک و بدهای سازمان مشخص میشود و عمل بد از خوب متمایز میگردد(الوانی، 1380).
اخلاق، عبارتست از قواعد ارزشی و هنجاری یک جامعه که در رفتار افراد آن انعکاس مییابد. اینکه چگونه اصول اخلاقی را بر موارد خاص اعمال کنیم، همان اخلاق کاربردی است که شامل اخلاق اقتصادی پزشکی محیطزیست علمی اخلاق در سازمان و مدیریت میباشد(جباری، 1386). بحث اخلاق در حقیقت عمدهترین چالش مدیریت است زیرا بیانگر تقابل بین عملکرد اقتصادی(که به وسیله درآمدها، هزینهها و سودها اندازهگیری میشود) و عملکرد اجتماعی(که در قالب تعهدات آن سازمان در داخل و خارج نسبت به دیگران بیان میشود) میباشند(هس مر، 1382). رواج ادبیات اخلاق در علم مدیریت و گسترش آن در آینده میتواند آن را با ادبیات اخلاق در کسب و کار ارتباط دهد لذا در ابتدا به مرور ادبیات اخلاق در کسب و کار پرداخته میشود.
1-3- اهداف تحقیق
هدف اصلی: یافتن ارتباط بین اخلاق مدیران و اعتماد شهروندان در شهرداری ماهشهر.
اهداف فرعی:
1-4- سوالات تحقیق
1-آیا بین امانتداری و اعتماد شهروندان ارتباط وجود دارد؟
2- آیا بین خدمتگزاری و اعتماد شهروندان ارتباط وجود دارد؟
3- آیا بین مسولیت پذیری و اعتماد شهروندان ارتباط وجود دارد؟
4-آیابین عدالت و اعتماد شهروندان ارتباط وجود دارد؟
5-آیابین تکریم ارباب رجوع و اعتماد شهروندان ارتباط وجود دارد؟
1-5- فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی:. بررسی و تاثیر اخلاق مدیران بر میزان اعتماد شهروندان به شهرداری ماهشهر.
فرضیه های فرعی:
1-امانتداری: بین امانتداری و اعتماد شهروندان ارتباط وجود دارد.
2- خدمتگزاری: بین خدمتگزاری و اعتماد شهروندان ارتباط وجود دارد.
3- مسئولیت پذیری: بین مسولیت پذیری و اعتماد شهروندان ارتباط وجود دارد.
4-عدالت: بین عدالت و اعتماد شهروندان ارتباط وجود دارد.
5-تکریم ارباب رجوع: بین تکریم ارباب رجوع و اعتماد شهروندان ارتباط وجود دارد.
در این دنیای پرغوغای کنونی که جامعه به عرصه پیکاری جهت دست یافتن هر چه بیشتر به امور مادی تبدیل شده است ، بسیاری از افراد آن ، تمام همت ، تلاش و فکر خود را در این میدان جنگ و گریز صرف پیروزی می کنند تا با غلبه بر دیگری ، مردار دنیا را تصاحب کنند .
اما در پس آن هیاهو و در میان جامعه اسلامی پدران و مادران موحد و خداجویی هستند که دل در گرو تربیت فرزند صالح سپرده اند .
خوشحالی یا بدحالی ، بهروزی یا سیه روزی هر یک از انسان ها در گرو « تربیت » است و این مهم به عواملی همچون ساختار فرهنگی خانواده ( پدر و مادر ، برادر ، خواهر و دیگر بستگان سببی و نسبی ) محیط آموزشی ، محیط زندگی ، محیط کار ، حاکمیت سیاسی کشور وکم و کیف تعلیمات بستگی دارد . این عوامل با یکدیگر ارتباط طولی و تکمیلی دارند و در عین حال می توانند همدیگر را خنثی یا تخریب کنند به هر جهت همه این عوامل به نوعی در قبال انسان و تعلیم و تربیت او مسئولند و در این میان مسئولیت پدر و مادر نسبت به فرزند بیشتر است ومهمتر .
از ویژگی های مسئولیت پدر ومادر ، شمول و پیوستگی آن در طول دوره زندگی فرزند است که گستره آن ، دوره قبل از تولد فرزند یعنی مرحله همسر گزینی ، مقدمات انعقاد نطفه ، مرحله آمیزش ، دوران بارداری ، مرحله زایمان و نیز دوره کودکی ، نوجوانی ، جوانی ، مرحله تزویج فرزند و نظارت و هدایت پس از تزویج را در برمیگیرد . در میان مراحل و دوره های گفته شده ، دوره قبل از تولد ، از حساسیت بسیار زیادی برخوردار است و همچون خشت اول ساختمان خواهد بود که اگر کج نهاده شود ، ساختمان را دچار آسیب جدی می کند و اصلاح چنین ساختمانی ، بسیار طاقت فرسا و مشقت بار است ، اگر نگوییم ناشدنی و چه بسا غیرقابل جبران خواهد بود ، مثل اینکه فرزند ، کور یا لال یا … به دنیا بیاید . بنابراین اولین و مهمترین مسئولیت تربیت فرزند،هم از لحاظ زمانی و هم ازلحاظ رتبه،برعهده پدر ومادر است تا از ابتدایی ترین لحظه ممکن ، نسبت به تربیت فرزندی سالم ، شایسته و مفید اهتمام ورزند ، و به فکر فرزندانی فرمانبردار و خداترس باشند .
که حضرت علی (علیه السلام) در این مورد فرموده است : « از پروردگارم فرزندانی خوش سیما و خوش قامت نخواستم ، از او فرزندانی فرمانبردار و خداترس خواستم . »
برای رسیدن به این منظور علاوه بر تغذیه ، باید مسموعات و مبصراتی که از راه گوش و چشم وارد مغز می شود شدیدا تحت مراقبت قرار گیرند . یک سخن پلید ، یک منظره منحرف کننده کافی است طفل را از صراط مستقیم بگرداند و برای همیشه او را بدبخت و آلوده نماید .
از همان ابتدا ولادت ، اوقات شیرخوارگی ، ایامی که طفل در گهواره زندگی می کند ، تندی و خشونت ومهر و نوازش در روح او اثر می گذارد .
پس برای تربیت فرزندانی صالح و سالم ابتدا لازم است پدران ومادران ، خود علما و عملا شایسته باشند ، زیرا مجموعه رفتار و گفتار آنان است که سرمشق کودکان می شود و صفات و عادات او را می سازد .
پس در تربیت فرزندان به پیشوایان دینی خود اقتدا کنند و با علم و بینش وسیع علف های هرز و خاشاک های مانع تربیت را از بین ببرند تا ناخواسته و به علت عدم اطلاع مثل پدران و مادرانی نباشند که فرزندان خویش را به طرف ظلالت و گمراهی سوق دهند .
پس بیاییم برای پیشرفت خود وجبران عقب ماندگیهایمان،تعلیم و به ویژه تربیت را از ماهها قبل از تولد در نظر بگیریم تا بتوانیم این انسان را که با بهترین وکامل ترین صفات ظاهری و باطنی آفریده شده است را آماده هدایت کنیم و بنا به اهمیت و حیاتی بودن این مسئله شارع مقدس حقوقی را برای نونهالان به مربیان ابلاغ کرده است که بی توجهی ونادیده گرفتن این حقوق موجب بازخواست و عقاب برای کسانی که کوتاهی کنند خواهد بود و زیر بنای این حقوق را که عبارت است از معرفی خداوند تبارک وتعالی و هدایت به سوی او می باشد ، با عنوان حق تربیت کودک قرار دارد که شامل شاخصه های جسمی و روانی ومذهبی و غیره می باشد . ناگفته نماند که از زاویه دید ما بهترین نوع تربیت آن تربیتی است که دربرگیرنده اقتضای فطرت و طبیعت و ضرورت های اجتماعی و سیاسی و مصالح فرد و جامعه باشد و کودکان را برای جامعه آرمانی مهدویت (عج) آماده کند .
یک موحد شایسته باید بداند در امر تربیت چه اطلاعاتی را متربی در آینده جهت رشد و تکامل روحی و اخلاقی نیازمند است و آن اطلاعات را اعم از اخلاقی ، عاطفی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی به فرد تحت تربیت خود بدهد . و این امانت الهی ( فرزندان )را به اهلش برساند و امر الهی را اجابت کند .
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگرد که تا چه حد است مکان آدمیت
سوالات تحقیق
1-آیادرفقه نیزمانندعلوم تربیتی به مراحل رشدکودک توجه شده است یاخیر؟
2-درمبانی فقهی چه مقداربه حقوق کودک توجه شده است؟
3-آیاتنبیه ،تعزیروتادیب کودک درمبانی فقهی موردقبول واقع شده است؟
4-مسئولیت کیفری اطفال ازنظرعلمای فقه وقانون مجازات اسلامی همخوانی دارد؟
فرضیات تحقیق
1- درمنابع فقهی وعلوم تربیتی توسط فقها و روانشناسان وکارشناسان به مراحل رشد، چه قبل وچه بعدازتولداشاره شده است.
2-درمبانی فقهی به حقوق کودک به اندازه ای اشاره شده است که برای هرمرحله ای ازسن کودک، حکمی باتوجه به نیازروحی ،جسمی واخلاقی آن دارد.
3- هدف اصلی دین تربیت انسانهاست وابعادوجودانسان دربسترتربیت اوشکل گرفته و تربیت براساس موازین قرآن کریم برپایه دواصل خوف ورجاء می باشد.
4- درهردومورد تا زمانیکه ارکان تشکیل دهنده مسئولیت به طورکامل تحقق نیابدکودکان فاقدمسئولیت اند.
احکام الهی از روی حکمت صادر شده است و هرآن چه خداوند به آن امر نماید دارای مصلحت و هرآن چه از آن نهی کند دارای مفسده است. در غیر اینصورت صدور اوامر و نواهی کاری لغو و بیهوده خواهد بود ، در حالی که خداوند منزه و مبری از هر فعل عبث و لغو می باشد. حجاب نیز از این امر مستثنی نمی باشد که حکمت تشریع آن مختص به زمان یا مکانی خاص نیست ، بلکه این حکم ،امری فرازمانی و فرامکانی و بر مبنای فطرت انسانی و مصالح جوامع بشری است.
آن چه در روابط زن و مرد مورد نظر شارع می باشد ، رعایت عفاف است که مفهومی وسیع دارد و حجاب به معنای پوشش زن یکی از شاخه های آن به شمار می رود. علاوه برآن ، پرهیز از جلب توجه مردان و سخن گفتن تحریک آمیز را نیز در بر می گیرد . عفاف در نگاه نیز که بین زن و مرد مشترک بوده و امری دوطرفه محسوب می شود را نیز شامل می شود.
حجاب به معنای پوشش زن از مسلمات دین و مذهب بوده که اسلام روی آن تأکید زیادی دارد ، به طوری که فقها در مورد اصل وجوب پوشش در برابر نامحرم و همین طور هنگام نمازخواندن اختلافی با هم ندارند و این حکم مورد اجماع همه ی علمای اسلام(اعم از شیعه و سنی) است.
مستند صریح قرآنی حکم وجوب پوشش بر بانوان در برابر مردان نامحرم عبارت است:آیات 31 سوره ی مبارکه ی نور و آیه 59 سوره ی مبارکه ی احزاب می باشد که در این آیات هم چنین حدود و کیفیت پوشش مشخص شده است.
ظاهراً علمای اسلام اعم از شیعه و سنی با وجود این که در مورد اصل وجوب پوشش بانوان با هم اختلافی ندارند ، اما در رابطه با اندازه و حدود آن آرای مختلفی از فقهای متقدم ارائه شده است که فقهای متأخر این آرا را مبنای نظریات خود قرار داده اند.
برخی از آن ها تمام بدن زن حتی قدمین او را عورت شمرده و تنها چهره و دو دست را استثنا نموده و کشف آن را جایز شمرده اند ، برخی دیگر قائل به وجوب پوشش سراسر بدن حتی صورت و دو دست هستند و آن را جز عورت قلمداد می کنند. و برخی معتقدند که بر زن پوشانیدن همه ی بدن ، جز چهره واجب است، و برخی نیز پوشانیدن همه بدن زن ، جز چهره و دو دست و قدم ها را واجب می دانند.
فقهای معاصر نیز که در فتاوای خود به آرای فقهای گذشته استناد کرده اند، با رعایت اصل احتیاط حکم به جواز کشف وجه و کفین داده اند ، البته به شرط اینکه صورت و دست ها دارای آرایش و زینت نباشند و کسی به قصد لذت و هوس نگاه نکند و همین طور بیم فتنه و لغزش
در بین نباشد. زیرا از یک سو هر کسی در وجدان خود می داند که هوس چشم چرانی و نظر بازی در مرد و علاقه شدید به خودآرایی و خودنمایی در زن وجود دارد )دورانت،ص115)و از سوی دیگر ، از آن جا که حجاب ظاهری نماد و نشانه ی بیرونی است که در تحصیل عفت و تقوای درونی تأثیر دارد و اسلام هم روی آن تأکید زیادی دارد ، بنابراین در این مقوله هرچه پوشش زن کامل تر و نگاه مرد محدودتر باشد ، بهتر است (مهدی زاده ،ص 70)
هدف در این پایان نامه تهیه ی شرحی از تحولات حجاب و پوشش در ادوار مختلف تاریخ بوده، این که پیدایش حجاب و پوشش به چه عصر و دوره ای برمی گردد؟ و آیا فقط مختص به اسلام است یا این که سایر ادیان و اقوام را نیز شامل می شود؟ و حدود و کیفیت آن با توجه به آراء و احکام فقهی و این که آیا تحولات زمانی و مکانی بر آرای فقهی در مورد حجاب و پوشش تأثیر داشته؟ و همین طور آثاری که حجاب و پوشش و پیامدهایی که بد حجابی و بد پوششی برای فرد و جامعه می تواند به همراه داشته باشد را مورد بررسی قرار می دهد.
نقش و تأثیر زمان و مکان در زمینه ی تحولات حجاب و پوشش زنان بر آراء فقهی چگونه است؟
عملیات انتحاری عبارت است از: «عملیاتی که شخص به منظور اهداف گوناگون (دنیوی و اخروی) خود را به کشتن می دهد و موجب از بین رفتن دیگران یا تأسیسات و چیزهای دیگر می شود و چون غالباً خود را نیز به کشتن می دهد نام انتحار بر آن گذاشته اند.»
این واژه ترکیبی (عملیات انتحاری) مفهومی است که به موازات گسترش جهانی خشونت در دهه های پایانی قرن بیستم، در ادبیات سیاسی به تدریج ظاهر شد.
عملیات انتحاری زمانی رخ میدهد که مسیرهای معمولی و متعارف برای رسیدن به اهداف و خواسته ها، ناکار آمد و غیر مفید شناخته می شود.
رشد فزاینده عملیات انتحاری در سالهای اخیر باعث شده است که روزنامه نگاران، متخصصان و محققان سیاسی، اجتماعی و دینی، این پدیده را از زوایای مختلف در نظر بگیرند و با انجام مطالعات تطبیقی و بررسی اسناد تاریخی، به تحلیل آن بپردازند.
به این ترتیب، عملیات انتحاری یک مسئله مهم و اساسی برای جوامع انسانی (اعم از اسلامی و غیر اسلامی) محسوب می شود. (عملیات انتحاری از دیدگاه فقه اسلامی) موضوعی است که کمتر به آن توجه شده است، از این رو تا زمانی که نظر اسلام و فقه مورد توجه قرار نگیرد و عملیات انتحاری از دیدگاه فقه بررسی نشود، فهم درست از حقیقت عملیات انتحاری و تبیین مرز مشروع و غیر مشروع امکان پذیر نیست.
در این رساله تلاش شده است تا حقیقت عملیات انتحاری و انواع و مصادیق آن از دیدگاه فقه اسلامی بررسی، تبیین و تحلیل شود.
حکم فقهی عملیات انتحاری چیست؟
. اسراء، آیه70، ما آدمیزادگان را گرامى داشتیم و آنها را در خشکى و دریا، (بر مرکبهاى راهوار) حمل کردیم و از انواع روزیهاى پاکیزه به آنان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از موجوداتى که خلق کردهایم، برترى بخشیدیم..
. حجر، آیه29، هنگامى که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگى براى او سجده کنید.
.یونس، آیه56، اوست که زنده مىکند و مىمیراند، و به سوى او بازگردانده مىشوید.
. سوره مائده، آیه32 «هر کس، انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد، چنان است که گویى همه انسانها را کشته»
. بقره، آیه178 «اى افرادى که ایمان آوردهاید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است.»
. نساء، آیه93 «و هر کس، فرد باایمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى که جاودانه در آن مىماند و خداوند بر او غضب مىکند و او را از رحمتش دور مىسازد و عذاب عظیمى براى او آماده ساخته است.»
. نساء، آیه29 « و خودکشى نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است.»
. انفال، آیه60، «دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید.»