وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر میزان تغییرات فعالیتی و استراحتی فاکتور رشد …

 

 

ساختار عروق عضله اسکلتی برای برآورد نیازهای عضله اسکلتی تغییر می­کند (8) و هنگام فعالیت ورزشی دو نوع تغییر در ساختار عروق عضلات اسکلتی در جهت رفع شرایط استرسی صورت می­گیرد که شامل آرتریوژنز و آنژیوژنز می­باشد (3, 8). آرتریوژنز موجب افزایش قطر داخلی عروق یا کامپلیانس عروق می­شود (8, 9). این فرایند شامل بزرگ شدن بخش عضلانی دیواره سرخرگچه­های موجود است که مستلزم تکثیر سلول­های اندوتلیال است (8, 9). بنابر یافته­های موجود، بهترین محرک برای آرتریوژنز فشارهای برشی است. از طرف دیگر آنژیوژنز به معنی بوجود آمدن مویرگ جدید از مویرگ قبلی است که به دو صورت جوانه­زدن یا دو نیم­شدن مویرگ موجود صورت می­گیرد (10)، این فرآیند پیچیده شامل فعل و انفعلات گسترده بین سلول­ها، فاکتورهای محلول و اجزای ماتریکس خارج سلولی (ECM) و انواع گیرنده­ها است (11, 12). در شرایط فیزیولوژیک طبیعی شکل­گیری عروق نیازمند تخریب غشای پایه، فعال شدن، مهاجرت و تکثیر سلول­های اندوتلیال است (11, 12). این روند نیازمند فاکتورهای رشدی مانند فاکتور رشد اندوتلیال عروقی(VEGF)، فاکتور رشد پایه­ای(B­-FGF) و فاکتور رشد شبه انسولین-1(IGF-1) است که تکثیر و انتقال سلول­های عروقی را حمایت می­کنند (13, 14) و ماتریکس پروتئین­هایی نظیر فیبرونکتین، لامینین و کلاژن­ها که داربستی برای آنژیوژنژ تشکیل می­دهند (15-17). تاکنون حدود 50 فاکتور برای آنژیوژنژ شناخته شده­اند که بعضی از این فاکتورها محدود­ کننده آنژیوژنز و بعضی دیگر تحریک کننده آنژیوژنز هستند که در شرایط طبیعی تعادل بین آنها باعث کنترل دقیق آنژیوژنز می­شود اما زمانی که فاکتورهای رشد آنژیوژنز نسبت به مهار کننده­ها بیشتر گردد تعادل به سمت رشد عروق پیش   می­رود (18).

 

از میان فاکتورهای آنژیوژنیک، VEGF به عنوان قوی­ترین میتوژن مخصوص سلول­های اندوتلیال شناخته شده است (19) VEGF.پروتئینی ترشحی با وزن مولکولی 45 کیلودالتون است که عمدتا توسط سلول­های اندوتلیال، عضله صاف، طحال، کلیه، مغز، کبد، پلاکت­ها و عضله اسکلتی ترشح می­شود (20). وجود این فاکتور برای شروع تخریب ماتریکس خارج سلولی، تکثیر، زنده ماندن و مهاجرت سلول های اندوتلیال نیاز است و نفوذپذیری عروق را برای شروع آنژیوژنز افزایش می­دهد (21, 22).VEGF از طریق گیرنده­های تیروزین کینازیVEGFR-2، VEGFR-1،  VEGFR-3 و همچنین گیرنده­های غیر پروتئینی تیروزین کینازی نروپلین-1 و نروپلین-2 اعمال فوق را انجام می­دهد (19, 23, 24). برخی از پژوهش­ها نشان داده­اند که به دنبال فعالیت ورزشی در انسان و حیوان mRNA VEGF افزایش می­یابد که در پی آن  VEGFعضله اسکلتی نیز افزایش می­یابد (­ هیستوک و همکاران 2003، گاوین و همکاران 2005، کارولی و همکاران 2005 ) .همچنین پژوهش­های زیادی نیز افزایش چگالی مویرگی ناشی از VEGF را در ­پی تمرین ورزشی در انسان و حیوان گزارش کرده­اند (گوستافسن و همکاران 2001، هیستوگ و همکاران 2003، جانسون و همکاران 2004، جیان و همکاران 2006، گوستافسن و همکاران 2007، زاکروفسکا و همکاران 2011).

 

به هر حال در جوامع امروزی بیشتر افراد معمولا به دلیل کمبود وقت از پرداختن به فعالیت­های طولانی مدت قصور می­ورزند (25, 26) و از طرفی بر اساس یافته­ها و توصیه­های متخصصین، برای دستیابی به سازگاری­های مطلوب تمرینات استقامتی در جهت جلوگیری از بیماری­های مزمن و مرگ نابهنگام و زودرس، بایستی 30 تا 60 دقیقه فعالیت ورزشی را در همه روزهای هفته انجام دهند (27). بنابراین، اخیراً به منظور حل مشکلات کمبود وقت، تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIT) نظر پژوهشگران را به خود جلب نموده است. در همین راستا برخی مطالعات پیشنهاد کرده­اند که تمایل افراد برای اجرای تمرین با تکرار پایین و شدت بالا، بیشتر از برنامه تمرینی با تکرار بالا و شدت پایین است (7) و حتی درک لذت بیشتری نیز دارند (27). هر چند در رویکردهای گذشته بسیاری از افراد از HIT به دلیل خطرناک بودن، کاربردی نبودن و یا غیر قابل تحمل بودن معاف می­شدند، اما امروزه ارزش بالقوه تمرین شدید تناوبی در زمینه توسعه سلامت و آمادگی، حتی در افرادی که شرایط بیماری گوناگونی دارند نیز درک شده است (28, 29).

 

پژوهش­های اخیر صورت گرفته به خوبی روشن ساخته است که سازگاری­های مشابه زیادی در دو نوع تمرین استقامتی طولانی مدت و HIT روی می­دهد. بنابراین به نظر می­رسد HIT می­تواند جایگزین مناسبی برای تمرینات استقامتی طولانی مدت باشد. در همین راستا چندین پژوهش­ نشان داده­اند که سازگاری­های مشابه و حتی بیشتری در پی تمرینات HIT از نظر فیزیولوژیکی و عملکردی در مقابل تمرینات استقامتی طولانی مدت در افراد سالم، ورزشکار و همچنین افراد با بیماری های متابولیکی بوجود آمده است (2, 29-31). حال با توجه به اینکه پژوهش­هایی که، پاسخ تک جلسه­ای فاکتور­های آنژیوژنز را بررسی کرده­اند نتایج متناقضی گزارش کرده­اند به طوری که بعضی افزایش، بعضی کاهش و بعضی عدم تغییر را در سطح پلاسما یا سرم گزارش کرده­اند و از طرفی در زمینه سازگاری­های مربوط به آنژیوژنژ و فاکتورهای پلاسمایی در پی تمرینات HIT پژوهش­های اندکی انجام گرفته است اکنون این سوال برای ما پیش آمده است که آیا یک جلسه تمرین استقامتی می­تواند تغییری در فاکتور رشد اندوتلیال عروقی VEGF ایجاد کند و آیا در پی 4 هفته تمرین HIT با شدت بالا حجم پایین تغییری در میزان VEGF پلاسمایی استراحتی به عنوان مهمترین فاکتور آنژیوژنز روی می­دهد؟ و آیا در تغییرات فاکتور آنژیوژنیک VEGF در پاسخ به یک وهله فعالیت استقامتی پس از سازگاری به تمرینHIT  با شدت بالا و حجم پایین تغییری صورت می­گیرد؟

 

1-3.  ضرورت و اهمیت پژوهش

دانلود مقالات

 

 

 

 

شیوع سندرم متابولیکی (شاخه­ای از فاکتورهای خطر قلبی عروقی، شامل فشار خون بالا، دیس لیپیدمیا، مقاومت انسولینی و چاقی) که بیشتر در نتیجه افزایش کالری دریافتی و اتخاذ سبک زندگی ساکن است (32) به طور همه­گیر در حال رشد است و گزارش شده که بیش از 300 میلیون انسان در دنیا با این مشکل روبرو هستند (33). مطالعات زیادی نشان داده است که افزایش در فعالیت بدنی راه حلی موثر و کم هزینه برای مقابله با چنین نشانه­های مرتبط با اختلالات متابولیکی است (34-36). به هر حال با وجود پتانسیل درمانی آشکار فعالیت ورزشی، بسیاری از مردم برای شرکت در فعالیت ورزشی بی­میل هستند و اغلب کمبود وقت را به عنوان عامل اصلی ذکر می­کنند (25, 26). امروزه تمرینات HIT به عنوان یک راهکار کارا از نظر زمان در سازگاری­های مربوط به سلامت مورد توجه قرار گرفته و بر طبق یافته­های موجود، سازگاری­های متابولیک به این تمرینات مشابه سازگاری­ به تمرینات استقامتی با حجم بالا است (37). همچنین به خوبی نشان داده شده است تمرین ورزشی استقامتی باعث سازگاری­های چشم­گیری در سیستم قلبی و عروقی از جمله افزایش چگالی مویرگی می­شود که باعث افزایش سطح انتشار، افزایش زمان تبادل خون و بافت و کاهش مسافت انتشار اکسیژن، افزایش اختلاف اکسیژن خون سرخرگی سیاهرگی و متعاقبا افزایش ­­max­2­VO و به تعویق افتادن خستگی و تداوم اجرای ورزشی با شدت بالاتر می­شود (3). همچنین توسعه شبکه مویرگی همواره یکی از فاکتورهای مهم برای بالا بردن توان عملکردی محسوب می­شود چون باعث انتقال سریع گلوکز و اکسیژن به بافت­ها شده از طرف دیگر باعث دفع سریع­تر مواد زاید ناشی از متابولیسم و کاهش زمان انتشار مواد بین مویرگ و بافت می­شود (3, 4). بعلاوه این عامل می­تواند یکی از فاکتورهای مهم برای ورزشکاران، علی­الخصوص ورزشکاران استقامتی باشد چون باعث به تعویق افتادن خستگی ورزشکاران می­شود و ورزشکار را قادر به اجرای فعالیت بدنی در مدت و شدت بیشتری  می­سازد (3).

 

از آنجایی که در زمینه سازگاری­های مربوط به آنژیوژنژ و فاکتورهای پلاسمایی در پی تمرینات HIT پژوهش­های اندکی انجام گرفته است، و همچنین پژوهش­های که در زمینه پاسخ فاکتورهای­آنژیوژنیک به فعالیت حاد صورت گرفته، نتایج متناقضی را گزارش کرده­اند بنابراین به نظر می­رسد تمرین ذکر شده که هم از لحاظ شدت و هم حجم، به­عنوان یک پروتکل کاربردی بتواند سازگاری­های مثبتی را در بدن ایجاد کند.

 

1-4.  اهداف پژوهش:

 

 

1-4-1.  هدف کلی

 

تعیین تاثیر 4 هفته تمرین تناوبی باشدت بالا و حجم پایین بر میزان تغییرات فعالیتی و استراحتی فاکتور رشد اندوتلیال عروقی VEGF پلاسمای خون در مردان جوان فعال.

 

2-4-1.  اهداف اختصاصی

 

تعیین تاثیر یک وهله تمرین استقامتی زیر بیشینه بر تغییرات VEGF پلاسما در مردان جوان.

 

تعیین تاثیر 4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر میزان VEGF استراحتی پلاسما در مردان جوان.

 

تعیین تاثیر 4 هفته تمرین تناوبی باشدت بالا و حجم پایین بر تغییرات VEGF پلاسمای خون پس از فعالیت زیر بیشینه در مردان جوان فع

 

1-5.  فرضیات پژوهش:

 

 

1-5-1.  فرض کلی

 

4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر میزان تغییرات فاکتور رشد اندوتلیال عروقی VEGF پلاسمای خون در مردان جوان فعال تاثیر دارد.

 

2-5-1.  فرضیات اختصاصی

 

یک وهله تمرین استقامتی زیر بیشینه بر تغییرات VEGF پلاسما در مردان جوان تاثیر دارد.

 

4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر میزان VEGF استراحتی پلاسما در مردان جوان تاثیر دارد.

 

4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر تغییرات VEGF پلاسمای خون پس از فعالیت زیر بیشینه در مردان جوان فعال تاثیر دارد.

 

 

 

 

  1. 1. Extra Cellular Matrix (ECM)

 

.  Lack of Time

 

 .Dyslipidaemia

تاثیر تمرینات ورزشی همراه با مصرف مکمل ال-آرژنین بر مارکرهای آنژیوژنیک بطن چپ موش­های صحرایی نر مبتلا …

ضایعات ناشی از ایسکمی قلب مهم­ترین علت مرگ و میر در جهان محسوب می­شود. در شرایط ایسکمی، کمبود جریان خون و انتقال ناکافی اکسیژن به بافت، سبب مختل شدن تنفس سلولی شده و در طی چند دقیقه، آسیب­های برگشت ناپذیری در میوکارد از جمله انفارکتوس ایجاد می­کند. انفارکتوس قلبی عبارت از مرگ سلولی میوکارد به علت از بین ‌رفتن جریان خون و وقوع ایسکمی طولانی مدت می­باشد. اغلب، آترواسکلروز عروق کرونر منجر به انفارکتوس میوکارد می‌شود. انفارکتوس میوکارد منجر به ایجاد تغییراتی از جمله هایپرتروفی کاردیومیوسیت، آریتمی میوکارد، افزایش فیبروز و آپوپتوسیس (مرگ برنامه ریزی شده سلول)، اختلالات در عملکرد سیستولی و دیاستولی بطن چپ، کاهش قدرت انقباضی بطن چپ و سرانجام کاهش چگالی مویرگی می­شود (de Waard et al., 2010).

 

مطالعات کلینیکی و آزمایشگاهی نشان داده­ است که اندوتلیوم عروق، نقش برجسته­ای در تعدیل اختلالات بطن و بازسازی عروق خونی هنگام بروز نارسایی قلبی ایفا می­کند. از سوی دیگر، فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر که وابسته به اندوتلیوم می­باشد، برای برقراری مجدد خون به ناحیه­ای از قلب که دچار انفارکتوس شده است، حیاتی به نظر می­رسد (Chen, Yin, & Huang, 2007). آنژیوژنز به معنی به وجود آمدن مویرگ جدید از مویرگ­های پیشین می­باشد که بیشترین اهمیت را در حفظ یکپارچگی عروق در هر دو فرایند ترمیم بافت­های آسیب دیده (بهبود زخم) و تشکیل عروق جانبی در پاسخ به ایسکمی میوکارد را دارد (Murohara, & Asahara, 2002). آنژیوژنز فرایند پیچیده­ای است که به وسیله تعادل بین فاکتورهای آنژیوژنیک و آنژیوستاتیک کنترل می­شود. از میان فاکتورهای آنژیوژنیک، عامل رشد آندوتلیال عروق(VEGF) به عنوان قوی­ترین میتوژن مخصوص سلول­های آندوتلیال شناخته شده است.VEGF  از طریق گیرنده­های تیروزین کینازی (KDR، FLT-1، FLT-4 و(Nrp-1 باعث رشد، تکثیر، زنده ماندن، مهاجرت سلول­هاى آندوتلیال و افزایش نفوذپذیری عروقی می­شود. وجودVEGF پس از انفارکتوس میوکارد برای آنژیوژنز قلبی و نجات آن بسیار مهم است (Wu et al., 2009). از طرف دیگر، آنژیوستاتین که از مهم­ترین فاکتورهای آنژیوستاتیک می­باشد، مانع از تکثیر و مهاجرت سلول­های آندوتلیال و در نهایت ممانعت از تشکیل مویرگ تازه می­شود. مکانیسم مولکولی تشکیل مویرگ جدید در نواحی اطراف بافت اسکار هنوز مشخص نیست و این احتمال هست که واسطه­های مختلف در مراحل مختلف رگزایی در این ناحیه از بطن چپ نقش داشته باشند(Murohara & Asahara, 2002).

 

شواهد علمی اخیراً نشان داده است که نیتریک اکساید(NO) نقش کلیدی را در تنظیم آنژیوژنز میوکارد ایفا می­کند. از مهم­ترین تغییراتی که بعد از انفارکتوس روی می­دهد، کاهش میزان نیتریک اکساید در دسترس بطن چپ می­باشد (Widder & Ertel, 2010). در همین راستا نشان داده شده است که میزانNO  در بیماران قلبی-عروقی کاهش می­یابد (Murohara & Asahara, 2002). مطالعات مروری نشان می­دهد که NO از طریق تاثیرات آنتی اکسیدان­ها، آنتی آپوپتوز، اتساع عروق و فرایند آنژیوژنز نقش حمایتی موثری را در عروق میوکارد و بافت میوکارد ایفا می­کند (Manukhina, Downey, & Mallet, 2006). به عنوان مثال افزایش نیتریک اکساید در دسترس، بسیاری از فرایندهای مختل شده در شرایط انفارکتوس قلبی از جمله آنژیوژنز را بهبود می­بخشد. NO به طور مستقیم یا غیر مستقیم میزان بیان ژن و نیمه عمرVEGF را افزایش و به عکس، میزان آنژیوستاتین را کاهش می­دهد و در نهایت فرایند آنژیوژنز را تحریک می­کند (Naseem, 2005; Dulak et al., 1998).

 

در همین راستا شواهد علمی از نقش تمرینات ورزشی بر کاهش اختلالات عملکرد بطن چپ بعد از انفارکتوس قلبی حکایت دارد .(de Waard, et al., 2009) مطالعات انجام شده در زمینه تاثیر فعالیت ورزشی بر عضله قلبی انفارکتوس شده به دلیل محدودیت­های روش شناسی، بسیار محدود است. این دست یافته­ها خاطر نشان می­کنند که تمرینات ورزشی باعث به وجود آمدن سازگاری­هایی در عضله قلبی شامل افزایش جریان خون عضله قلبی در پاسخ به فعالیت ورزشی می­شود. مبنای فیزیولوژیک چنین تغییراتی ناشی از افزایش چگالی مویرگ­های عضله قلبی است. در مقابل، اینکه تمرینات ورزشی چگونه در فرایند آنژیوژنز عضله قلبی درگیر می­شود، بر خلاف عضله اسکلتی که از مسیر افزایشVEGF موجب فرایند آنژیوژنز می­شود، کمتر بررسی شده است.

 

در بیماران قلبی-عروقی فعالیت بدنی ارتباط معناداری با کاهش میزان مرگ و میر دارد، که این می­تواند احتمالاً ناشی از تاثیرات مفید تمرینات ورزشی بر عملکرد قلبی به دنبال افزایش NO و توسعه فرایند آنژیوژنز ناحیه انفارکتوس شده باشد. این یافته­ها نشان می­دهد که تمرینات ورزشی و NO تا حدودی مکمل هم عمل می­کنند. از طرفی دیگر مطالعات نشان می­دهند که NO به طور مستقیم یا غیر مستقیم مانع از فعال شدن کاسپاز-3 و در نهایت مانع از مرگ سلولی می­شود.

 

توانایی توسعه شبکه خونرسانی انگیزه جدیدی برای درمان بیماری MI فراهم آورده است. با این وجود، مطالعات انجام شده با موفقیت چشم­گیر همراه نبوده است. بنابراین برای افزایش بازدهی و کارایی روش­های ترمیمی می­بایست مکانیسم­های درگیر مولکولی، دقیق شناخته شوند.

 

بنابراین با توجه به دانش موجود، این سوال را مورد بررسی قرار می­دهیم که آیا ترکیب همزمان مصرف مکمل ال-آرژنین به عنوان پیش ساز NO همراه با تمرینات ورزش هوازی، می­تواند چگالی مویرگی ناحیه در معرض خطر بطن چپ را افزایش بیشتری داده و این دگرگونی سرانجام به بهبود عملکرد بطن چپ بعد از انفارکتوس قلبی بیانجامد؟

 

 

 

1-3. اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

انفارکتوس قلبی مهم­ترین عامل تهدید کننده سلامت افراد در دنیای مدرن امروزی می­باشد، که هر سال هزینه­های قابل توجهی برای درمان و ساخت داروهای جدید برای این بیماری صرف می­شود. برای نمونه در آمریکا انفارکتوس قلبی عامل 17% از میزان مرگ و میر می باشد و سالانه در این کشور 503 میلیون دلار برای درمان بیماری­های قلبی صرف می­شود. چنانچه نقش تمرینات ورزشی بطور مؤثر مشخص شود، در این صورت به منزله یک روش کم هزینه در درمان انفارکتوس قلبی تلقی شده و می­تواند هزینه­های درمانی و میزان مرگ و میر را به طور قابل توجهی کاهش دهد.

 

شواهد علمی تغییرات بطن چپ در پاسخ به انفارکتوس قلبی را در نقش یک عامل مهم پیشگوکننده نرخ مرگ و میر بعد از انفارکتوس قلبی آشکار کرده است. اما علیرغم مطالعات موجود، هنوز مشخص نیست که تمرینات ورزشی چگونه بر تغییرات بطن چپ بعد از انفارکتوس قلبی تاثیر می­گذارد. از این رو، درک تغییرات بطنی بعد از انفارکتوس قلبی به این دلیل مهم می­باشد که تحلیل نتایج آن می­تواند نقش ورزش رابه عنوان یک روش درمانی بعد از انفارکتوس قلبی خاطر نشان سازد.

 

از سوی دیگر، مکانیسم مولکولی تاثیر تمرینات ورزشی و مصرف مکمل ال-آرژنین بر فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر بطن چپ مشخص نیست و مطالعه تجربی تعادل میان فاکتورهای آنژیوژنیک و آنژیوستاتیک در پاسخ به تمرین استقامتی و مصرف مکمل ال-آرژنین در بطن انفارکتوس شده قابل توجه خواهد بود.

 

ناحیه انفارکتوس شده بیماران پس از انفارکتوس قلبی افزایش می­یابد و این تغییر، عامل اصلی ناکارامدی قلب بعد از انفارکتوس قلبی محسوب می­شود. بنابراین در این مطالعه به دنبال دستیابی به یک روش درمانی مؤثر (مصرف مکمل ال-آرژنیین همراه با تمرینات ورزشی) در کاهش احتمالی اندازه انفارکتوس در شرایط کاملا آزمایشگاهی می­باشیم.

 

به بیان دیگر، با توجه به پیشینه­های در دسترس، مطالعه­ای در زمینه تاثیر همزمان تمرینات هوازی مزمن زیر بیشینه و مصرف مکمل ال-

پایان نامه های دانشگاهی

آرژنین بر فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر هایپوکسی بطن چپ موش­های نر که دچار انفارکتوس قلبی شده­اند، صورت نگرفته است، بنابراین پاسخ به این سوال ضروری می­رسد که آیا ترکیب تمرینات ورزشی استقامتی با مصرف مکمل ال-آرژنین فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر بطن چپ را تحت تاثیر قرار می­دهد؟

 

1-4. اهداف تحقیق

 

1-4-1. هدف کلی

 

تاثیر تمرینات زیربیشینه دراز مدت همراه با مصرف مکمل ال-آرژنین بر فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر بطن چپ موش­های با انفارکتوس قلبی.

 

1-4-2. اهداف اختصاصی

 

1: مقایسه اثر همزمان مداخله­گرهای فعالیت ورزشی استقامتی و مصرف مکمل ال-آرژنین در مقابل تاثیر جداگانه دو متغیر (تمرینات ورزشی و مکمل ال-آرژنین) بر سطح NO سرم، VEGF و آنژیوستاتین بطن چپ به عنوان شاخص های آنژیوژنیکی و آنژیوستاتیکی موش­ها در شرایط قلب انفارکتوس شده.

 

2: مقایسه تاثیر جداگانه فعالیت ورزشی استقامتی و مصرف مکمل ال-آرژنین در مقابل تاثیر همزمان تمرینات ورزشی و مصرف مکمل ال-آرژنین بر اندازه چگالی مویرگی و نسبت مویرگ به میوفیبریل ناحیه در معرض خطر بطن چپ موش­های با انفارکتوس قلبی.

 

3: مقایسه تاثیر مداخله­گر فعالیت ورزشی استقامتی و تاثیر مصرف مکمل ال-آرژنین در مقابل تاثیر ترکیبی تمرینات ورزشی و مصرف مکمل ال-آرژنین بر اندازه ناحیه انفارکتوس در موش­های با انفارکتوس قلبی.

 

1-5. عوامل کنترل شده

 

1 : ویژگی­های فیزیکی (نژاد، جنس، وزن).

 

2: عوامل محیطی (نور، دما، رطوبت، صدا، غذا)، دمای آزمایشگاه در طول اجرای تحقیق 2 ± 22 درجه سانتیگراد بود.

 

3: عوامل تمرینی (شامل مدت، شدت و فعالیت ورزشی) و خارج کردن موش­هایی که قادر به سازگار شدن به دویدن روی تردمیل نبودند. پروتکل تمرینی از ساعت 19:00 عصر برگزار می­شد.

 

1-6. تعریف عملیاتی واژه­ها

 

فاکتور رشد آندوتلیال عروق: عامل رگ ساز که باعث تکثیر و مهاجرت سلول­های آندوتلیال می­شود و بیان ژن آن به روش RT-PCR مورد اندازه­گیری قرار گرفت.

 

آنژیوستاتین: بخش درونی پروتئین پلاسمینوژن می­باشد که به عنوان یک فاکتور آنژیوستاتیکی عمل می­کند و مانع از تکثیر و مهاجرت سلول­هاى آندوتلیال می­شود. در این مطالعه بیان ژن آن به روش RT-PCR مورد اندازه­گیری قرار گرفت.

 

ورزش استقامتی: فعالیت دویدن زیر بیشینه روی نوارگردان الکتریکی که به مدت 10 هفته با تواتر 5 روز در هفته و هر نوبت کار هوازی ظرف 50 دقیقه با شدت 17 متر در دقیقه برای حیوان آزمایشگاهی تنظیم شده بود، انجام گرفت.

 

آنژیوژنز: به فرایند جوانه زدن و ساخته شدن یک مویرگ نو از مویرگ های قبلی اطلاق می شود. در این مطالعه به صورت مارکرهای چگالی مویرگی و نسبت مویرگ به تار مورد اندازه­گیری قرار گرفت.

 

نیتریک اکسید(NO): آنتی اکسیدانی که موجب افزایش بیان ژن VEGF و کاهش آنژیوستاتین می­شود. میزان NO سرم در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت.

 

انفاکتوس قلبی: بیماری ناشی از انسداد عروق کرونر می­باشد، که در این مطالعه به وسیله انسداد شریان پایین رونده قدامی(LAD) ایجاد گردید.

 

مکمل ال-آرژنین: ال-آرژنین پیش ساز NO می­باشد که به صورت محلول 4% در اختیار آزمودنی­ها قرار گرفت.

 

[1]. Myocardial Infarction

 

[2]. Heart Failure

 

 

  1. World Health Organization

 

 

 

 

. Area  at Risk

 

[5]. Vascular Endothelial Growth Factor

 

[6]. Nitric Oxide

 

.  Left Anterior Desending (LAD)

تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی عضلات دور ونزدیک کننده و چرخاننده‌های ران بردرد و زاویه ی Q مردان مبتلا به …

تحقیق

 

سلامتی رکن مهمی در زندگی هر فرد به شمار می‌رود ولی گاهی برخی آسیب‌ها  این رکن مهم را به خطر می‌اندازند. این آسیب‌ها  می‌توانند در پی بروز حوادث یا پر کاری به وجود آیند.برخی از این آسیب‌ها  اهمیت چندانی نداشته ولی برخی دیگر فرد را از ادامه فعالیت‌های روزمره خسته و ناتوان می‌کنند. از آنجا که مفصل زانو و مفصل پتلو فمورال که در مجاورت زانو واقع شده است بسیار حائز اهمیت است بررسی و درمان آسیب‌های مربوط به مفاصل زانو و پتلو فمورال نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.در گذشته اکثر تحقیقات آسیب‌های مفصل پتلو فمورال بر روی افزایش قدرت گروه عضلات اکستنسور زانو معطوف بوده‌اند به گونه‌ای که یکی از پروتکل‌های اصلی درمانی مخصوص این بیماران، تقویت گروه عضلات چهارسر به ویژه عضله پهن داخلی مورب بوده است(۴. (در چند سال اخیر سا یر گروه‌ها ی عضلا نی ران نیز مورد توجه قرار گرفته‌اند. بطور نمونه وجود ضعف در عضلات ابداکتور و چرخاننده خارجی ران در چندین تحقیق در بین مبتلایان به سندرم درد کشککی رانی گزارش شده است(۵(. مفصل زانو به عنوان بزرگترین و پیچیده ترین مفصل بدن همواره در معرض آسیب‌های متفاوت و خطر ناکی بوده است.تحقیقات گوناگون نشان داده‌اند که بروز آسیب‌های مربوط به‌اندام تحتانی به خصوص زانو در مقایسه با اندام فوقانی ، سر و تنه به مراتب بیشتر است. سندرم درد کشککی رانی حدود ۲۵ درصد مراجعا ت ارتوپد یک در بین بزرگسالان را به خود اختصاص می دهد(١،۶و٧).این در صد نشان دهنده ی شیوع بالای این عارضه در جوامع جهانی امروز است .افراد مبتلا به این سندرم با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می‌کنند و این عارضه فعالیت‌های روزمره افراد را تحت تاثیر قرار داده و منجر به ناتوانایی‌های عملکردی می‌شود. عموما افراد مبتلا به این سندرم از ضعف عضلانی شدید رنج می‌برند به‌گونه‌ای غالبا دچار عدم تعادل‌های مختلف در وضعیت‌های متفاوت می گردند و از طرفی درد مربوط به این عارضه شدید و آزرده کننده است که زندگی را برای مبتلایان سخت می‌کند.هزینه های مادی درمان این عارضه سرسام آور است . لذا محقق در پی پاسخگویی به این سئوال است که آیا هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور کننده و نزدیک کننده و چرخاننده‌های ران بر درد و زاویه Q مبتلا به سندرم پتلوفمورال تأثیر دارد. .

 

١-٣اهمیت و ضرورت تحقیق

 

در بررسی های به عمل آمده درادبیات تحقیق، تقویت عضلات ابداکتور ران در ترکیب با تقویت عضلات چرخاننده داخلی ، اداکتور ، فلکسور و اکستنسور ران  مورد بررسی قرار گرفته است)۴،۵،۶ و٧) . یک تحقیق موردی افزایش قدرت عضلات ابداکتور در ترکیب با تقویت عضلات چرخاننده داخلی ران را برای بهبود درد بیمار مفید دانسته است ( ۵). گروه دیگر پیشنهاد کردند تقویت عضلات ابداکتور و چرخاننده خارجی ران به همراه تقویت عضله چهارسر می‌تواند موثر باشد (٨ ). از سوی دیگر مطالعه دیگری، افزایش قدرت عضلات چهارسر همراه با عضله سرینی میانی را مفید دانسته است(٩).

 

از آن جا که تاثیر تقویت گروه های عضلانی موجود در صفحه فرونتال شامل ابداکتور‌ها و اداکتورهای ران همراه با تقویت عضلات موجود در صفحه ترنسورس شامل چرخاننده های ران کمتر مورد توجه قرار گرفته و از طرفی تاثیر این تقویت بر روی زاویه Q  نیز عمدتاً نادیده گرفته می‌شده است لذا بنظر می‌رسد انجام تحقیقی که ترکیبی از تمرینات قدرتی عضلات ابداکتور واداکتور و  چرخاننده‌های ران می‌باشد بر روی جامعه آماری مردان ضرورت می‌یابد. چرا که تعداد تحقیقات صورت گرفته در این زمینه اندک بوده  و در موارد مشاهده شده آمار ضد و نقیضی در رابطه با بهبود بیماران مشاهده می‌شود . به‌ویژه آن که تاکنون پژوهشی که ترکیبی از تاثیر تقویت عضلات ابداکتور واداکتور و  چرخاننده‌های ران بر سندرم درد کشککی رانی در جامعه مردان رامورد مطالعه قرار داده باشد توسط محقق یافت نشد . وجود چنین خلایی ونیز شیوع بالینی این بیماری و هزینه‌های سرسام آور درمان این عارضه در کلینیک های بالینی و رنجش خاطر بیماران به‌ویژه ورزشکاران به‌واسطه  دور بودن از فعالیت های روزمره و دور بودن از میادین ورزشی از جمله ضروریات اجرای چنین تحقیقی می باشد.

 

لازم به ذکر است که در ایران آماری از مبتلایان به سندرم درد کشککی رانی منتشر نشده است لیکن به نظر می‌رسد تعداد مبتلایان به این عارضه به دلیل شیوه زندگی، افزایش آپارتمان نشینی و نبود فرهنگ ورزش کم و بیش از آمارهای جهانی پیروی میکند . به نظر می‌رسد با انجام تحقیق حاضر شواهد کلینیکی دال بر تا ثیرتقویت عضلات را ن بربیماران مبتلا به سندرم درد کشککی رانی افزا یش می یابد ونتایج تحقیق می تواند توسط مراکز فیزیوتراپی و توانبخشی مورد استفاده قرار گیرند و شاید بتوان توصیه نمود که این روش درمانی را در برنامه روزانه خانگی خود گنجانده و از هزینه‌های مادی و معنوی رفت و آمد در کلینیک‌های ارتوپدی و فیزیوتراپی بکاهند.

 

 

 

١-۴ اهداف تحقیق

 

١-۴-١ هدف کلی

 

تاثیر هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور ، نزدیک کننده و چرخاننده های ران بر درد و زاویه ی Q مردان مبتلا به سندرم  پتلو فمورال

 

١-۴-٢ اختصاصی

 

١ -تاثیر هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور و نزدیک کننده و چرخاننده ی خارجی و داخلی ران بر درد مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال

 

٢ -تاثیر هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور و نزدیک کننده و چرخاننده ی خارجی و داخلی ران بر زاویه Q مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال

 

١-۵ فرضیه ها

 

١-هشت هفته تمرین قدرتی عضلات  دور ونزدیک کننده و چرخاننده خارجی و داخلی ران بر درد مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال تاثیرگذار است.

 

٢- هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور ونزدیک کننده و چرخاننده خارجی و داخلی ران بر زاویه Q مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال تاثیرگذار است.

 

 

 

١-۶ پیش فرض ها

 

1-آزمودنی‌های مورد مطالعه ، نمونه مناسبی از بیماران مبتلا به سندرم درد کشککی رانی بوده و نمونه‌ها   افرادی را دربر میگیرند  که درد آن‌ها ناشی از عوامل ساختار ی و عوامل بیرونی مانند جراحت نمی باشد .

 

۲ برنامه تمر ینی درست و دقیق بوده و نمونه های تجربی تمر ینات را مطابق برنامه طراحی شده به انجام رسانده‌اند .

 

3-نمونه های  شاهد هیچ گونه برنامه تمر ینی خا صی نداشته‌اند.

 

4-آزمون‌های مقاومتی تحقیق حاضر به درستی طراحی شده و محقق به درستی آن‌ها را بکار برده است و  آزمودنی‌ها با انگیزه تمام تلاش خود را در انجام آن‌ها بکار برده‌اند .

 

١-٧ محدودیت‌های تحقیق

 

پروژه دانشگاهی

 

 

١-٧-١ محدودیت‌های خارج از کنترل محقق

 

۱  – شرایط روحی و روانی آزمودنی‌ها  قابل کنترل نبود .

 

۲ – شرایط زندگی و میزان فعالیت‌های روزانه آزمودنی‌ها  طی دوران تحقیق قابل کنترل نبود.

 

١-٧-2 محدودیت‌های  در کنترل محقق

 

۱ – آزمودنی‌ها همگی از بین مردان بین سنین ٢۵ تا ٣۵ سال انتخاب شده‌‌اند چرا که درافراد بالای ٣۵ سال احتمال ابتلا به استئوآرتریت  وجود دارد لذا به‌منظور اطمینان از عدم ابتلا به آرتروز افراد بالای ٣۵ سال از طرح تحقیق حذف شدند .

 

2- کلیه آزمودنی‌ها سابقه درد طی٩ ماه گذشته و یا بیشتر را داشته‌اند .

 

3- هیچ کدام از آزمودنی‌ها  سابقه جراحی زانو و یا دررفتگی کشکک را نداشته‌اند .

 

4- کلیه آزمودنی‌ها  طی ۶ ماه گذشته و طول مدت تحقیق در هیچ گونه فعالیت ورزشی شرکت نمی‌کردند .

 

5- کلیه آزمود نی‌ها  از بین افراد غیر ورزشکار انتخاب شد ه‌اند .

 

6-کلیه آزمود نی‌ها  داروها ی ر ایج در درمان سندرم درد کشککی رانی را مصرف نمود‌ه‌اند .

 

7-پرسشنامه‌های درد در مورد هر دو زانو بوده است  زیرا افراد مبتلا به سندرم از درد هر دو پا اظهار شکایت می‌کردند.

 

١-٨ واژه‌های کلیدی

 

 تعاریف مفهومی (1) و عملیاتی (2)

 

     تمرینات مقاومتی :

 

١- تمریناتی که منجر به افزایش نیروی عضلانی از طریق سازگاری‌های عصبی و عضلانی می گردد(١۰).

 

۲- در تحقیق حاضر با استفاده از کش‌های ورزشی با مقاومت متفاوت ، عضلات ابداکتور واداکتور و چرخاننده‌های ران آزمودنی‌ها تقویت شدند.

 

درد:

 

١-تجربه ناخوشایند حسی یاعاطفی واحساس آسیب  فردی و خصوصی است که ممکن است همراه با تخریب واضح یا بالقوه بافتی باشد.(IASP)

 

۲-این عامل در تحقیق حاضر بوسیله مقیاس دیداری دردا ندازه گیری شد .

 

زاویه Q:

 

١-زاویه‌ی است بین خط واصل خار خاصره ی فوقانی با مرکز کشکک و مرکز کشکک با برجستگی استخوان درشت نی (١١).

 

۲ در تحقیق حاضر این زاویه توسط پژوهشگر در کلینیک ارتوپدی با استفاده از گونیامتر اندازه گیری گردیده است.

 

سندرم درد پتلوفمورال :

 

١– دردی که جلوی زانو، کنار، زیر و یا اطراف کشکک احساس می‌شود و با فعالیت‌‌هایی نظیر بالا و پایین رفتن از پله‌ها، پیاده روی، نشست و برخاست، نشستن با زانوی خمیده به مدت  طولانی، دویدن در سطوح ناهموار، دوچرخه سواری، وزنه برداری و اسکی تشدید می‌شود)١٢،١٣و١۴)

 

۲- سندرم درد کشککی رانی آزمودنی‌ها توسط پزشک فوق تخصص ارتوپدی و با استفاده از شواهد بالینی و عکس  MRI تشخیص داده شد.

 

Patellofemoral Pain Syndrome.

 

Subchondral bone

 

Patellar malalignment

 

Quadriceps angle

 

Hypermobile

 

Pain

 

– International Assemblage Study of Pain

 

Visual Analogue Scale

 

 

تدوین الگوی ارتباط دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی و بخش خدمات صنعت …

امروزه سرمایه‌های فکری بیش از هر زمان دیگر به عنوان اصلی ترین سرمایه در هر کشور شناخته می‌شوند. این دارایی‌ها در قالب سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه سازمانی خود را آشکار می‌سازند. سرمایه انسانی مبین انباشت دانش، توانایی، مهارت و شایستگی‌های خاص در اشخاص است (کوته، 2001). از این رو واضح است که تعلیم و تربیت به ویژه آموزش عالی از نقش تعیین کننده در تولید این گونه سرمایه‌ها بــرخـوردار اسـت؛ زیرا تـولید علم وتربیت افراد از جمله کارکرد‌های اساسی آموزش عالی و دانشگاهها است (من کیو، 1992). سرمایه اجتماعی از این جهت از اهمیت برخوردار است که اولا حل مسائل اجتماعی را به صورت جمعی میسر می‌سازد و ثانیا وجود اعتماد و همکاری مبتنی بر آگاهی، هزینه مبادلات را بر اساس نظریه مبادله به حداقل می‌رساند (جونز، 1998). زیرا همکاری موجب جلوگیری از هدر رفتن انرژی، زمان و هزینه می‌گردد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

با پذیرش این موضوع که جامعه امروز، جامعه سازمانهاست (پیتر هس، 1996)، سرمایه سازمانی از جمله اشکال دیگر سرمایه فکری محسوب شده و نشان دهنده ذخیره بلند مدت سرمایه انسانی و اجتماعی در داخل نظامهای اجتماعی یا سازمانها هستند و در بهترین شکل تحت عنوان سازمانهای یادگیرنده تبلور می‌یابند (ساندرا و بلیک الیسا، 2002). از جمله ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده وجود حساسیت زیاد آنها به محیط و برقراری ارتباط سازنده با آن است (سنگه، 1999). دانشگاهها نیز به عنوان مراکز یادگیری می‌بایست از پیشگامی در این راستا برخوردار باشند. از این رو توفیق در این زمینه ها در صورتی محقق می شود که ساختار آموزشی و پژوهشی به صورتی منسجم و همراه با سیاست ها و استراتژی های مشخص ایجاد و تقویت شود.

 

در این راستا،  نظام آموزش و پژوهش در تربیت بدنی و علوم ورزشی نیز از این موضوع مستثنی نیست. نگاهی اجمالی به کشورهای توسعه یافته در زمینه ورزش، گویای سرمایه گذاری و برنامه ریزی های دقیق آنان در زمینه آموزش و پژوهش این حوزه است. کشورهایی همچون استرالیا، ایالات متحده آمریکا، انگلستان، کانادا و نیوزلند با تدوین برنامه های راهبردی در حوزه علوم ورزشی به رشد و توسعه انواع ورزش های همگانی و قهرمانی خود کمک شایانی کرده اند (علیزاده و الهی، 1387)، بطوریکه هدف عمده ایجاد دانشگاههای کشورهای فوق، ضمن تربیت نیروی کار، فراهم کردن زمینه همکاری مشترک بین صنعت و دانشگاه، ارتقاء سطح علمی و فراهم ساختن زمینه برای توسعه اقتصاد و صنعت در سطح محلی و منطقه‌ای به عنوان رسالت ویژه این دانشگاهها بود. همچنین تاکید بر تربیت نیروی کار مورد نیاز صنایع به تدریج به شکل‌دهی موسسات آموزش عالی تحت عنوان “پلی تکنیک‌ها” منجر گردید و ارتباط بین دانشگاه و صنعت را بیشتر معنی بخشید(شفیعی،1388).

عکس مرتبط با اقتصاد

بر این اساس پای‌کز، بیورلی و کواتر من (1998) صنعت ورزش را دارای فرصت های بسیار برای مدیران ورزش معرفی کرد و وجود شناخت و درک تنوع خیره کننده فرصت ها در صنعت ورزش را برای مدیران ورزش مهم دانستند. آنها صنعت ورزش را به سه بخش اجرایی (خدماتی)، تولیدی و ترویج تعریف می کنند. در بخش اجرا مخاطب امور ورزشی هستند، در بخش تولیدی مخاطبان فراورده های تجهیزاتی و

پروژه دانشگاهی

 تولیدی در اجرا معرفی می شوند و در نهایت در بخش ترویج، جامعه مخاطب را رسانه ها، تبلیغات و تصدیق شامل می شود. از این رو آنچه که به عنوان ورود دانشگاه و بخش آکادمیک ورزش کشور در صنعت ورزش باید مورد توجه قرار گیرد، شناسایی بخش اول صنعت یعنی بعد اجرایی و یا خدماتی بودن ارائه ورزش هستند که بیش از هر بخش نیازمند دانش علمی و بهره گیری از دانش دانشگاهیان می باشند.

 

لذا بدنبال احساس نیاز به پژوهش برای توسعه خدماتی صنعت ورزش کشور، دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی با بهره گیری از نیروی کارآمد و شایسته می بایست از نتایج پژوهش و تحقیقات اساتید، صاحبنظران و پژوهشگران خود در جهت رشد و توسعه توان علمی و ترویج صنعت ورزش از جمله سلامت، تندرستی و گسترش ورزش قهرمانی کوشا باشند. از آنجا که  نیازسنجی و درصدد برآمدن در جهت رفع تقاضا جوامع هدف از جمله نقش های بازاریابی محصوب می شود، بر این اساس، به نظر می رسد بهره گیری از علم نوین بازاریابی ورزشی راه گشای مفیدی در شناسایی راه های ورود به صنعت ورزش باشد. بی شک بازاریابی با فراهم آوردن بستر لازم، دانشگاهها را در برخورد با چالشهای موجود در محیط توانمند می‌سازند و از این جهت با بحث حاضر یعنی ارتباط دانشگاه با صنعت از همسویی برخوردارند. از آنجا که کانون توجه نظریه بازاریابی به ‌مفهوم مراوده یا مبادله معطوف می‌باشد پس در صورتی صنعت اصطلاحا از مزیت بازاریابی  بهره می برد که عرضه کننده یک کالا یا یک خدمت برای چیزی که عرضه می‌کند، متقاضی داشته باشد. از این رو اگر درک درستی از نیاز بازار وجود نداشته باشد ، مزیتی نیز وجود نخواهد داشت (کاتلر، 1388).

 

Investment

 

Research

 

Industry

 

Halssi

 

. Service sector of  the sport industry

 

– Human Capital

 

– Social Capital

 

– Organizational Capital

 

Cote

 

– Mankiw

 

– Exchange Theory

 

– Jonse

 

– Peter,Hess

 

– Sandra, E, Black Elisa, Lynch

 

– Senge

 

Poly technic

 

– Parks, Beverly & Quarterman

 

Sport Industry

 

Promotion

 

Need Assessment

 

Sport Marketing

 

– Transaction  or  Exchange

 

– Marketing Advantage 

تعیین ویژگی­های روانی، تکنیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی فوتبالیست­های نخبه و زیر­نخبه کمتر از 16 سال

بسیاری از متخصصان، ورزش را با یک ساختار هرمی توصیف می­کنند که در آن سطح عملکرد یک بازیکن بر اساس سطح رقابت­هایی که در آن شرکت دارد (مثلاً محلی، ملی و بین المللی) شناسایی می­شود (76). توضیح اینکه، تعداد بازیکنانی که می­توانند در یک سطح مشخص از مسابقات شرکت کنند با بالاتر رفتن سطح عملکرد کاهش می­یابد، لذا بازیکنان بسیار کمی می­توانند در بالاترین سطح (رأس هرم) فعالیت کنند. براساس شیوه­های علمی به کار گرفته شده توسط متخصصین می‌توان گفت که قهرمانان نخبه رشته‌های ورزشی دارای ویژگی‌های منحصر به فرد نسبت به سایرین هستند. این خصوصیات فردی ورزشکار را قادر می‌سازد بر دیگران برتری یابد.

 

 

وقتی بازیکنان در سطوح مختلف رقابتی بر اساس ویژگی­های عملکردی با هم مقایسه شوند واضح است که بازیکنان سطوح بالاتر نمرات بهتری نسبت به بازیکنان سطوح پائین­تر کسب می­کنند. با این حال، وقتی بازیکنانی که در یک سطح مسابقات قرار دارند با هم مقایسه می­شوند این قاعده لزوماً حکمفرما نیست. بنابراین برای اینکه مکانیزم­هایی که به شکوفایی در ورزش منجر می­شوند را شناسایی کنیم، باید بر روی گروهی از ورزشکاران مستعد پژوهش کنیم که همه آنها در سطح بالایی از عملکرد نسبت به سن خود هستند. این مهم با مقایسه ورزشکاران نخبه و زیر­نخبه میسر است (108).

 

 

برای موفقیت در امر استعدادیابی، شاید با ارزش‌ترین امر شناسایی ویژگی­های وراثتی و مهیا نمودن محیط مناسب برای فرد مستعد است. این روند باعث می‌شود تعداد نخبگان ورزشی در هر رشته افزایش یافته و مربیان و دست‌اندرکاران حق انتخاب وسیع­تری در بین بهترین‌ها داشته باشند. بر طبق شواهد موجود با وجود اینکه حدود پنجاه سال است که مربیان به طور غیر رسمی به استعدادیابی و ارزیابی وضعیت جسمانی و روانی افراد مشغول اند اما تا پیش از کشورهای اروپای شرقی که در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 برنامه­های ویژه ای برای شناسایی ورزشکاران مستعد طراحی کردند، هیچ کشوری چنین برنامه­ای نداشت (3). هان و همکاران (1990) چنین اظهار نموده­اند که روش­های موثر گزینش و پرورش استعدادهای ورزشی را می­توان از عوامل اصلی تسلط و برتری کشورهای اروپای شرقی در المپیادهای ورزشی چند دهه اخیر دانست (به نقل از پینار و همکاران، 1998).

 

 

پژوهشگرانی که بر رشد استعداد در ورزش تمرکز دارند اغلب تصدیق می­کنند که عملکرد سطح جهانی حاصل عوامل مختلفی است (123، 128، 134) و جهت کمک به ورزشکاران برای رسیدن به چنین سطحی، داشتن بصیرت بر معیارهای تاثیر گذار در رشد موفقیت آمیز در حرفه ورزشی اهمیت زیادی دارد (91). معیارهای استعدادیابی در اکثر ورزش­ها به چهار دسته تقسیم می­شوند: ویژگی‌های پیکرسنجی، ویژگی‌های فیزیولوژیکی، ویژگی‌های روان‌شناختی و ویژگی‌های تکنیکی (133).

 

 

ویژگی­های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی فوتبالیستهای مرد نخبه به خوبی در مطالعات متعددی مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده­اند (مانند چاماری و همکاران، 2004؛ ریلی، بانگزبو و فرانکز، 2000؛ ریلی و گیلبورن، 2003). اما نباید فراموش کرد که بازی فوتبال در طی سالهای اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده است و بعید نیست که نیازمندی­های فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی برای موفقیت در فوتبال نسبت به دهه­های گذشته تغییرات شگرفی پیدا کرده باشد. علاوه بر افزایش سرعت بازی، اجرای حرکت­های اساسی مانند پاس دادن، دریبل زدن و شوت کردن سرعت بیش­تری نسبت به گذشته دارد. نبرد برای تصاحب توپ سخت­تر شده است و مهارت­های مختلف بازیکنان توسعه یافته است (133). بنابراین برای بازی کردن در سطوح بالا، لازم است که بازیکنان تمرینات شدید و طاقت فرسایی را از سنین پائین شروع کنند. با این حال، فقط تعداد اندکی به این سطح می­رسند. چه ویژگی­هایی آن دسته از افرادی را که موفق می­شوند متمایز می­کند؟ در این پژوهش با یک رویکرد چند بعدی به دنبال پاسخ دادن به این سئوال هستیم. هر دوی ورزشکاران نخبه و زیر­نخبه در مطالعه حاضر در باشگاه­های حرفه­ای فوتبال بازی می­کنند، با این تفاوت که ورزشکاران نخبه سابقۀ دعوت به تیم ملی را دارند.

 

 

 

 

 

 

    • اهداف تحقیق

 

 

1-3-1 هدف اصلی:

 

 

تعیین میزان ویژگی­های روانی، تکنیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی فوتبالیست­های زیر 16 سال در دو سطح نخبه و زیر­نخبه

 

 

1-3-2 اهداف اختصاصی:

 

 

 

    1. تعیین ویژگی­های روانی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های روانی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های تکنیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

 

 

 

 

    • فرضیه­ها و سئوال­های تحقیق

 

 

فرضیه­های تحقیق عبارتند از:

 

 

1 بین ویژگی­های روانی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

2 بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

3 بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

4 بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

5 بین ویژگی­های روانی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

6 بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

7 بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان نخبه و زیر در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

8 بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

بنابراین سئوال­های اصلی که این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ آنهاست عبارتند از:

 

 

 

    • آیا بین ویژگی­های روانی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های روانی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

 

 

 

1-5      ضرورت و اهمیت تحقیق

 

 

فقط معدودی از ورزشکاران قادر به فراگیری و اجرای مهارت­های پیچیده ورزشی هستند و شناسایی این افراد مستعد نیاز به شناخت تفاوت­های ژنتیکی و عوامل محیطی مؤثر بر اجرای حرکات در آنها دارد (41). از اینرو یک دیدگاه در فرایند استعدادیابی گزینش افرادی است که از هر جهت شایستگی لازم را برای ادامه در رشته ورزشی موردنظر داشته باشند. به دو طریق می‌توان به این مهم نایل گردید. از یک طرف تحلیل نیازهای یک رشته معین از لحاظ بدنی، فیزیولوژیکی، روانی و حتی اجتماعی که امکان تعیین معیارهایی را برای گزینش افراد فراهم می‌آورد و از طرف دیگر داشتن الگوهایی از ورزشکاران نخبه در مورد خصوصیات آنان که می‌تواند معیارهای موردنظر را در گزینش افراد تعیین نماید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پژوهش حاضر قصد دارد تا به تعیین تفاوت بازیکنان نخبه و زیرنخبه در چهار دسته ویژگی­های مورد بررسی بپردازد. یکی از زمینه­های کاربردی این اطلاعات در این است که به مربیان اجازه خواهد داد تا ویژگی­های مورد نیاز برای موفقیت در رشته فوتبال را بشناسند و در تمرینات خود به آنها توجه کنند. ضمناً عواملی که باید در انتخاب بازیکنان مورد توجه قرار گیرند را شناسایی کنند.

 

 

امروزه باشگاه­ها هزینه­های گزافی را خرج گزینش مطلوب و پرورش استعدادها می­کنند. آنها با شناسایی استعداد فوتبال در سنین اولیه این اطمینان را حاصل می­کنند که فرد از امکانات آموزشی و مربیگری مناسبی بهره مند می­شود تا روند پرورش استعداد شتاب پیدا کند. تشخیص درست بازیکنان مستعد آینده به باشگاه اجازه می­دهد تا منابع خود را به تعداد معدودی از بازیکنان اختصاص دهد و درنتیجه بهره وری بهتری از منابع داشته باشد. نقش پژوهشگران در فرایند تولید بازیکنان مستعد این است که در تعامل با مربیان و مدیران، عوامل پیش بینی کنندۀ موفقیت در ورزش و ورزشکارانی که دارای این ویژگی­ها هستند را شناسایی کنند. لذا با توجه به گرایش روزافزون باشگاه­ها به امر استعدادیابی در ورزش، انجام پژوهش در این زمینه همواره از اولویت­های اصلی محققین است.

Efficiency بهره وری

پروژه دانشگاهی

 

بررسی مطالعات گذشته نشان داد که، پژوهش­های قبلی نتوانسته اند به پرسش­های اساسی در مورد پیش بینی موفقیت در ورزش جوانان پاسخ دهند (115، 159). با این حال هوآر و وار (2000) نشان دادند که می­توان بر اساس ویژگی­های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و مهارتی، زنان فوتبالیست با پتانسیل رسیدن به سطح نخبه را شناسایی کرد (85). در مطالعاتی که در طی سه دهه گذشته در زمینه استعدادیابی انجام شده­اند اغلب، ویژگی­های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفته­اند و علی رغم اهمیت زیاد عوامل روانی و حرکتی کمتر به آنها توجه شده است. از بین مطالعات گذشته گکزی (2009) در طرح پژوهشی خود به نقش این دو دسته از عوامل در استعدادیابی بازیکنان جوان پرداخت و در سه مورد از ویژگی­های روانی و دو مورد از ویژگی­های حرکتی تفاوت معنی داری بین ورزشکاران نخبه و زیر­نخبه یافت (76). نتایج این مطالعه همسو با یافته­هایی که ولستنکرافت (2002) در مقاله مروری خود اظهار داشت نشان می­دهد که از بین معیارهای مختلف استعدادیابی عوامل روانی و تکنیکی بیشترین اهمیت را دارند و علی رغم توجه زیادی که تا کنون به ویژگی­های آنتروپومتریکی شده است این ویژگی­ها از کمترین اهمیت در شناسایی ورزشکاران نخبه جوان برخوردارند. اما با توجه به کمبود شواهد تجربی هنوز برای پاسخ دادن به بسیاری از سئوالات در این حیطه بسیار زود است و نیاز به مطالعات بیشتری وجود دارد. لذا این پژوهش قصد دارد تا با مقایسه ویژگی­های روانی، تکنیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی در فوتبالیست­های نخبه و زیر نخبه، عواملی که حقیقتاً در فرایند شناسایی بازیکنان نخبه موثر هستند را شناسایی کند.

 

 

 

 

 

1-6      محدودیت­های تحقیق

 

 

1-6-1  محدودیت­های خارج از کنترل پژوهشگر:

 

 

 

    • امکانات تشخیص سطح بالیدگی ورزشکاران وجود نداشت و به سن تقویمی آنها اکتفاء شد.

 

 

    • بر حالات روانی آزمودنی­ها به هنگام پاسخ به پرسشنامه کنترل خاصی وجود نداشت.

 

 

    • شدت و مدت تمریناتی که ورزشکاران تیم­های مختلف در طول هفته داشتند تا حدی با یکدیگر متفاوت بود.

 

 

    • یکی از دیگر از محدودیت­ها نحوه گزینش بازیکنان برای ورود به تیم ملی بود. چرا که ممکن است یک مربی با توجه به تاکتیک تیمی مورد نظر خود علاقه­ای به استفاده از بازیکنی نداشته باشد که اتفاقاً از سطح بالایی از قابلیت­های جسمانی و روانی برخوردار است. با این حال، با انتخاب نمونه­ها به طور تصادفی و لحاظ نمودن یک حجم نمونه کافی (با توجه به تحقیقات پیشین) انتظار می­رود که این محدودیت به حداقل رسیده باشد.

 

 

 

 

 

[1]. Williams

 

 

[2]. Franks

 

 

. Talent Identification

 

 

. Hahn

 

 

. Pienar

 

 

. Chamari

 

 

. Reilly

 

 

. Bangsbo

 

 

. Franks

 

 

. Gilbourne

 

 

. Geczi

 

 

. Wolstencraft

 
مداحی های محرم